فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
مقایسه بهداشت روانی،رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی و عادی در استان آذربایجانغربی
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش بهمنظور بررسی مقایسهای بهداشت روانی، رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامههای بهداشت روانی ( SCL-)، رضایت زناشویی (ENRICH) و ابراز وجود (ASRI) بر روی 414 مورد از والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی اجرا شد. میانگین دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمون t گروههای مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین بهداشت روانی، رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی تفاوت معناداری در سطح (P<0/01) وجود دارد. با توجه به یافتههای پژوهش تشکیل کلاسهای آموزش خانواده با هدف آموزش والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی و معلول در مدارس استثنایی و کمک مالی از طرف دولت به این گروه از والدین پیشنهاد میگردد.
"
شیوه های دلبستگی و رضایت از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت از ازدواج و مفاهیم مرتبط با آن ، بیش از هر مفهوم دیگری در روانشناسی بررسی شده است. این پژوهش نیز برای ارزیابی رابطهی شیوههای دلبستگی با رضایت از ازدواج شده است. هدف اصلی این پژوهش ، شناخت یکی از عوامل مؤثر بر میزان رضایت از ازدواج ، برای کاهش نرخ طلاق بود. برای دستیابی به این هدف ، 100 دانشجوی زن و مرد همراه با همسرانشان از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب به عنوان نمونهی در دسترس گزیده شدند. تمامی آزمودنیها به دو پرسشنامهی شیوهی دلبستگی هازان و شیور ، و رضایت از ازدواج اولسن (این ریخ) پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که شیوهی دلبستگی اضطرابی دوسوگرا ، با رضایت از ازدواج ،همبستگی منفی معنادار دارد ؛ در حالی که بین شیوههای دلبستگی ایمن و پرهیزی ، با رضایت از ازدواج همبستگی معنادار به دست نیامد
ارزیابی دانشجویان ازکیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی دانشگاههای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ین پژوهش بهمنظور ارزیابی کیفیت تدریس (quality of teaching) اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی (humanities faculity members) دانشگاههای شهر تهران برمبنای برخی ویژگیهای شخصی وعلمی آنان و نیز ابعاد و عناصر رفتارهای کلاسی در فرایند یاددهی– یادگیری انجام گرفته است.
در این پژوهش، روش توصیفی (descriptive research) از نوع پیمایشی(survey) مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل 20
هزار نفر از دانشجویان رشتههای علوم انسانی و550 نفر عضو هیأت علمی بود.
بهمنظور تعیین حجم نمونه، ابتدا با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک(systematic sampling) از روی لیست اسامی
اساتید، نمونهای به حجم 55 نفر انتخاب شد. سپس به ازای هر عضو هیأت علمی از روی برنامه تدریس آنان دو کلاس درس و از هر
کلاس از روی لیست اسامی دانشجویان 10 نفر و در مجموع به ازای هر عضو هیأت علمی20 نفر دانشجو به روش تصادفی ساده
(simple random sampling) انتخاب گردیدند. بنابراین نمونهای به حجم 1100 نفر از دانشجویان برای پاسخگویی به پرسشنامه محقق
در این پژوهش مشارکت داشتند. این افراد دانشجویان سال سوم و چهارم تحصیلی بودند و بیش از یک نیمسال تحصیلی درسهایی
را با اساتید خود گذرانده بودند و در واقع، نقش مشاهدگر توأم با مشارکت(participant observer) را در فرایند یاددهی– یادگیری نسبت به عملکرد اعضای هیأت علمی ایفا کردند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل 37 مؤلفه مؤثر بر تدریس بود که در سه محور کلی تسلط بر موضوع، مدیریت
کلاسداری (classroommanagement) و روابط انسانی بین استاد و دانشجو تنظیم و برای گردآوری اطلاعات در اختیار دانشجویان نمونه
آماری قرارگرفته است.
نتایج با استفاده از روش مقیاس رتبهای، آزمون همگنی کای دو، تحلیل واریانس یک عاملی و چند عاملی و آزمون «تی» تجزیه و تحلیل
گردیده و برای مقایسههای چندگانه از آزمون توکی (HSD) استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین کیفیت تدریس اعضای
هیأت علمی برحسب محل خدمت و رشته تحصیلی آنان رابطه معناداری وجود دارد، اما در سایر شاخصهای مورد نظر در این پژوهش،
یعنی بین سن، جنس، سنوات تدریس و دانشگاه محل تحصیل با کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رابطه معناداری بهدست نیامد.
الگوی مفهومی به کارگیری کارآمد و موثر فن آوری در آموزش و پرورش با روی کرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت در نظام تعلیم و تربیت «بخش چهارم»: شاخص های کیفیت در نظام تعلیم و تربیت (سطح خرد)
حوزههای تخصصی:
نیاز سنجی مدیران آموزشی مدارس متوسطه استان هرمزگان در زمینه مهارت های فنی،انسانی و ادارکی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه استان هرمزگان را بررسی کرده است. جامعه آماری تحقیق 394 مدیر که شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه استان هرمزگان بودند. نمونه تحقیق شامل 100 مدیر بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. نتایج نشان دادند که مدیران در هر سه زمینه مهارت های فنی، انسانی و ادراکی اعلام نموده اند که به آموزش نیاز دارند. بر مبنای نتایج به دست آمده، بیشترین میزان نیاز در زمینه مهارت های فنی مربوط به آشنایی با پایگاه های اطلاعاتی مدیران می باشد. بیشترین میزان نیاز در زمینه مهارت ادراکی نیز شناسایی موانع، محدودیت ها و کاستی های موجود در زمینه مدیریت در آموزشگاه گزارش شده است.
رابطه تحولی توانش های سه گانه ذهنی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم تیزهوش و عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای نظریه توانش های سه گانه ذهنی «اشترنبرگ »، رابطه توانشهای ذهنی تحلیلی، خلاق و عملی را با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم راهنمایی و دبیرستان تیز هوش و عادی در هر یک از دروس مربوط به خود مورد بررسی قرار می دهد . به عنوان یک هدف ثانوی ، تفاوت توانشهای ذهنی دانش آموزان نیز بررسی شده است . 360 نفر از دانش آموزان عادی و تیز هوش ، آزمون توانشهای سه گانه ذهنی اشترنبرگ STAT را پاسخ دادند . بررسی همبستگی های چند گانه نمرات افراد در هر یک از دروس مدرسه ای نشان داد توانش خلاق بهترین پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی است ، به طوری که پیشرفت ریاضی و هنر در گروه راهنمایی مدارس عادی، پیشرفت ریاضی و آزمایشگاه فیزیک در گروه دبیرستان عادی و پیشرفته، حرفه و فن در گروه راهنمایی مدارس تیزهوش با این توانش قابل پیش بینی است.
«توانش تحلیلی» تنها در گروه راهنمایی عادی پیش بینی کننده نمرات علوم، دینی و انشاء می باشد. توانش های سه گانه ذهنی رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دبیرستان تیزهوش نشان نداد . تحلیل واریانس چند متغیری «مانوا» توانش های ذهنی دانش آموزان بر خلاف نظراشترنبرگ و همکاران نشان داد که دانش آموزان راهنمایی تیز هوش توانش بیشتری نسبت به دانش آموزان راهنمایی عادی دارند، این امر در مورد دانش آموزان دبیرستان تیزهوش نسبت به عادی حداقل در دو توانش تحلیلی و خلاق صادق نبود
بررسی کاربرد روش تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در آموزش عالی: مطالعه موردی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در بین اعضای هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران است. روش تحقیق مطالعه ی حاضر، توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی و دانشجویان گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران تشکیل می دهند. به منظور بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر سازنده گرایی با دو روش پیمایش و مشاهده و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته ی 42گویه ای و چک لیست محقق ساخته ی 42 گویه ای به بررسی دیدگاه دانشجویان و مشاهده ی کلاس درس اعضای هیأت علمی گروه مورد نظر پرداخته شد. نمونه گیری در بخش مشاهده، کلاس های درس تمام اعضای هیأت علمی گروه و نمونه گیری در بخش پیمایش به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. داده های گردآوری شده از پرسش نامه و چک لیست با روش کمی و با استفاده از نرم افزار(spss) و با استفاده از آزمون هایتی تک نمونه ای و تی مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که اعضای هیأت علمی گروه یادشده از روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرا بهره نمی گیرند و به صورت سنتی تدریس می کنند. تدریس استادان در مقطع کارشناسی ارشد نسبت به کارشناسی سازنده گرا تر است، گر چه تفاوت تنها در شاخص «مشارکت» به صورت معنادار است.هم چنین تفاوت معناداری بین دیدگاه مشاهده گران و دانشجویان از میزان به کارگیری این روی کرد در کلاس درس مشاهده شد و مشاهده گران در مقایسه با دانشجویان قائل به تدریس سازنده گرا تر در کلاس های موردنظر بودند.
بررسی رابطه جو سازمانی با عملکرد دبیران مدارس متوسطه
حوزههای تخصصی:
بودجه آموزش و پرورش در ایران
حوزههای تخصصی:
رابطه سبک های شناختی و پیشرفت دانش آموزان در دروس ریاضی و شیمی در محیط یادگیری با کمک کامپیوتر در مقایسه با محیط سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های شناختی دانش آموزان در محیط یادگیری با کمک کامپیوتر (مدارس هوشمند) و پیشرفت آنها در دروس ریاضی و شیمی، در مقایسه با محیط سنتی صورت گرفته است. متغیر مورد نظر پژوهشگر، سبک های شناختی (کلامی - تصویری و کل گرا - تحلیلی). بر اساس مدل رایدینگ مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه این تحقیق شامل 321 دانش آموز سال دوم دوره دبیرستان (رشته های علوم تجربی و ریاضی) از مناطق 4 و 7 تهران است. به منظور کنترل عوامل مرتبط با پیشرفت درسی دانش آموزان، همتاسازی بر اساس متغیرهای انگیزش درونی و هوش صورت گرفته است. تحلیل یافته های این پژوهش با استفاده از مدل لگاریتم خطی، نشان می دهد که دانش آموزان دارای سبک شناختی کلامی در محیط یادگیری با کمک کامپیوتر در مقایسه با محیط عادی عملکرد بهتری در درس ریاضی داشته اند. اما در مورد درس شیمی تفاوتی معناداری بین دو محیط به دست نیامد
خرد مینوی ، دانش عینی و رشد یافتگی شخصیت علمی محقق به عنوان اساس نوآوری آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تحولات بی وقفه علمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در جهان معاصر و وضعیت و مسایل آموزش و پرورش ایران به گونه ای است که ضرورت نوآوری آموزشی و تربیتی در کشور ما را قطعیت می بخشد. مساله مهمی که در کشور ما تا کنون به آن پرداخته نشده، این است که کدام گروه از متخصصان و دانشمندان تعلیم و تربیت و روان شناسی، با کدام ویژگیهای اساسی در ساختار روان شناختی خود، قادر به خلق اندیشه های جدید برای نوآوری آموزشی و تربیتی در ایران خواهند بود؟ در این مقاله، بر اساس فلسفه ""علم مینوی"" و با تکیه بر این فرضیه اساسی که خردمندی، دانش گسترده، شخصیت رشدیافته علمی پژوهشگر، زمینه ساز اصلی نوآوری علمی است، کوشیده ایم، با روش پژوهشی ترکیبی ابداعی برای شناخت عمیق و همه جانبه پدیده های مرکزی موضوع مورد مطالعه، که آن را ""روش پژوهش اصیل خلاق"" می نامیم، به طرح و بررسی و تحلیل ویژگیهای روان شناختی پژوهشگران بپردازیم و دلالتهای آن را در تحولات تعلیم و تربیت توضیح دهیم. به عنوان نمونه ای در این رویکرد، زمینه های نوآوری در آموزش تفکر سالم به دانش آموزان را ابا اتکا بر خرد مینوی، دانش عینی فیزیولوژی مغز، روان شناسی و آموزش تفکرو شخصیت رشدیافته علمی پژوهشگر معرفی می کنیم.
مطالب مقاله در نه فصل به اضافه منابع، بدین شرح آمده است: 1- بیان مساله، 2- نوآوری در آموزش و پرورش، 3- سه بنیاد فلسفی، علمی و شخصیتی در نوآوریهای آموزشی و تربیتی پژوهشگران، 4- روش پژوهشی اصیل خلاق برای مطالعه پدیده های پیچیده روانی- تربیتی، 5- خرد مینوی، جوهره هویت ملی و دینی ایرانی برای معنی بخشیدن به زندگی، 6- فلسفه علم و دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، 7- آموزش تفکر سالم، نمونه ای از کاربرد دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، 8- موانع به کارگیری دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، 9- مفهوم رشدیافتگی شخصیت علمی، 10- منابع.
"
راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی درسازمان های آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی درسازمانهای آموزشی به روش پیمایشی اجراشد. جامعه آماری همه مدیران ، معاونان ومعلمان واحدهای آموزشی شهر تهران ، به تعداد 95905 نفر و نمونه آماری تعداد 1094 نفر با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده است . به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته که دارای 26 سؤال پنج گزینه ای با استفاده از مقیاس لیکرت تهیه گردید. روایی پرسشنامه توسط 20 نفر از صاحبنظران بررسی و پایایی آن هم از طریق الفبای کرنباخ محاسبه و ضریب پایایی 87/. به دست آمد . داده های به دست آمده به کمک آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل و نتایج نشان می دهد که مهمترین راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی در سازمان های آموزشی شامل : بعد بسترسازی نظام مشارکت دارای6 مولفه وبعد نظام دهی به مشارکت دارای7 مولفه وبعد تکامل تدریجی نظام مشارکت دارای 7 مولفه و بعد سرپرستی و اداره نظام مشارکت دارای6 مولفه می باشد.
نقش عاطفه مثبت و منفی و تنظیم هیجانی در پیش بینی استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تنظیم هیجانی و عواطف مثبت و منفی در استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه بود.
روش: 250نفر از بین معلمان آموزش وپرورش استثنایی شهر تبریز به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار این تعداد افراد قرار گرفت که سرانجام 228نفر پرسش نامه ها را تکمیل کرده و برگردانده بودند که از این تعداد 60نفر مرد (میانگین سنی 1/5±6/40) و 168نفر زن (میانگین سنی 6/5±1/40) بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تنظیم هیجانی، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، پرسش نامه رضایت شغلی بری فیلد و روث و پرسش نامه استرس شغلی بود. برای تحلیل داده های به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مولفه ارزیابی مجدد تنظیم هیجانی با استرس شغلی (22/0-r=) و رضایت شغلی (24/0r=) همبستگی معناداری دارد (01/0>P)؛ همچنین عاطفه منفی و مثبت با استرس شغلی به ترتیب همبستگی 17/0- و 22/0 و با رضایت شغلی به ترتیب 54/0 و 30/0- دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ارزیابی مجدد به صورت معناداری، استرس و رضایت شغلی را پیش بینی می کند اما سهم آن در پیش بینی پایین است؛ افزون بر این عاطفه منفی به صورت معناداری استرس شغلی را پیش بینی می کند اما در رضایت شغلی هم عاطفه مثبت و هم عاطفه منفی نقش معناداری دارند که به ویژه در رضایت شغلی سهم نسبتا خوبی دارند.
به کارگیری آموزش ضمن خدمت الکترونیکی؛ نظر مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران
حوزههای تخصصی:
اهداف: برای به کارگیری موفقیتآمیز یادگیری الکترونیکی آشنایی یادگیرندگان با فناوری، تمایل آنها به یادگیری با این شیوه، درک مزایای شخصی و حرفهای آن و تدارک ساختار حمایتی از طرف سازمان، ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نظرات مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره به کارگیری یادگیری الکترونیکی بود.
روشها: 56 نفر از مدیران و 100 نفر از کارکنان دانشگاه در سال 1387 در این مطالعه مقطعی بررسی شدند. مدیران با روش سرشماری و کارکنان به صورت تصادفی خوشهای نمونهگیری شدند. روایی محتوای پرسش نامه محققساخته، حاوی 20 سئوال، طی انجام مطالعه مقدماتی بررسی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: 57 نفر (3/70%) از کارکنان و 25 نفر (3/83%) از مدیران معتقد بودند که کلاسهای آموزشی حضوری نیاز به بازنگری دارند. 60 نفر (74%) از کارکنان و 28 نفر (3/93%) از مدیران بیان نمودند که آموزش الکترونیکی میتواند پاسخگوی معضلات آموزشی محل خدمت آنها باشد. از نظر 60 نفر (1/74%) از کارکنان و 20 نفر (7/66%) از مدیران، سواد رایانهای کارکنان برای شرکت در دورههای مذکور کافی بود.
نتیجهگیری: دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر عوامل مورد بررسی شامل جلب حمایت مدیران، وضعیت دسترسی به فناوری و توانمندی کارکنان در بهکارگیری آن و جو فرهنگی سازمان، برای راهاندازی آموزش ضمن خدمت الکترونیکی آماده است.