۱.
کلیدواژهها:
آموزش ضمن خدمت یادگیری الکترونیکی
اهداف: برای به کارگیری موفقیتآمیز یادگیری الکترونیکی آشنایی یادگیرندگان با فناوری، تمایل آنها به یادگیری با این شیوه، درک مزایای شخصی و حرفهای آن و تدارک ساختار حمایتی از طرف سازمان، ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نظرات مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره به کارگیری یادگیری الکترونیکی بود.
روشها: 56 نفر از مدیران و 100 نفر از کارکنان دانشگاه در سال 1387 در این مطالعه مقطعی بررسی شدند. مدیران با روش سرشماری و کارکنان به صورت تصادفی خوشهای نمونهگیری شدند. روایی محتوای پرسش نامه محققساخته، حاوی 20 سئوال، طی انجام مطالعه مقدماتی بررسی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: 57 نفر (3/70%) از کارکنان و 25 نفر (3/83%) از مدیران معتقد بودند که کلاسهای آموزشی حضوری نیاز به بازنگری دارند. 60 نفر (74%) از کارکنان و 28 نفر (3/93%) از مدیران بیان نمودند که آموزش الکترونیکی میتواند پاسخگوی معضلات آموزشی محل خدمت آنها باشد. از نظر 60 نفر (1/74%) از کارکنان و 20 نفر (7/66%) از مدیران، سواد رایانهای کارکنان برای شرکت در دورههای مذکور کافی بود.
نتیجهگیری: دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر عوامل مورد بررسی شامل جلب حمایت مدیران، وضعیت دسترسی به فناوری و توانمندی کارکنان در بهکارگیری آن و جو فرهنگی سازمان، برای راهاندازی آموزش ضمن خدمت الکترونیکی آماده است.
۲.
کلیدواژهها:
کارکنان اساتید موانع تحقیق
اهداف: بی تردید توانمندی، توسعه و استقلال واقعی کشورها با توانایی آنها در تولید علم و توسعه فعالیت های تحقیقاتی نسبت مستقیم دارد. این پژوهش با هدف تعیین موانع انجام تحقیقات از دیدگاه اساتید و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد.
روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلیِ مقطعی که در سال تحصیلی 85-1384 انجام شد، 480 نفر از اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به روش نمونه گیری سرشماری (برای اعضای هیات علمی) و خوشه ای تصادفی (برای کارکنان) وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای شامل سه بخش خصوصیات فردی، موانع سازمانی و موانع فردی براساس مقیاس لیکرت بود. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون های T دانشجویی ، مجذور کای و آنالیز واریانس انجام شد.
یافتهها: در مجموع 452 پرسش نامه عودت داده شد. مهم ترین موانع انجام پژوهش به ترتیب «عدم ایجاد انگیزه در پژوهشگران»، «کمبود وقت و مشغله زیاد»، «مقررات دست وپاگیر اداری»، «عدم استفاده از نتایج تحقیق» و «ناتوانی ترجمه مقالات فارسی به زبان های دیگر» بودند. کم اثرترین موانع «بی علاقگی به امر پژوهش»، «ناتوانی در استفاده از کامپیوتر» و «مفیدنبودن پژوهش برای بیمار» بودند. میانگین نمره موانع سازمانی بیشتر از میانگین نمره موانع فردی بود (0001/0>p). تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمره موانع سازمانی و فردی انجام پژوهش بین اعضای هیات علمی و کارکنان وجود داشت (0001/0>p ) .
نتیجهگیری: لزوم از بین بردن موانع از طرف معاونت پژوهشی دانشگاه، مسئولان بیمارستان ها و مراکز بهداشتی- درمانی احساس می شود.
۳.
کلیدواژهها:
آموزش پزشکی مهارت نامه مهارت های بالینی
اهداف: از روشهای رایج ارزیابی مهارتهای بالینی نگارش مهارتنامه است. مهارتنامه دانشجویان بخش داخلی دانشگاه شاهد از برگهای ثبت شرکت در فعالیتهای آموزشی بخش، گراندراند، شرححال دانشجویی و ثبت موارد سرپایی تشکیل شده است. این مطالعه به منظور بررسی علت عدم هماهنگی در تکمیل این دفترچه از طرف اساتید و دانشجویان صورت گرفت.
روشها: در این مطالعه توصیفی مقطعی در سال تحصیلی 88-1387 در دانشگاه شاهد، 6 نفر از اساتید و 28 کارآموز پزشکی بالینی به روش سرشماری انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. مهارت نامه های تکمیل شده این 34 نفر طی یک سال مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS 13 بررسی شد.
یافتهها: در سئوالات کلی عدم هماهنگی در تکمیل موارد دفترچه بین اساتید و دانشجویان وجود داشت؛ درحالیکه در سئوالات جزیی، این اختلاف وجود نداشت و جواب اساتید و دانشجویان همسان بود.
نتیجهگیری: برای حفظ وحدت رویه ثبت، باید از سئوالات دقیق تری در مهارت نامه استفاده شود و نیاز به تجدیدنظر در این مهارت نامه احساس می شود.
۴.
کلیدواژهها:
آموزش وظیفه مدار مهارت های قابل انتقال
مقدمه: با پیشرفت تکنولوژی و تغییر روشهای کاری، انعطافپذیر و تعدیل پذیربودن کارکنان در محیط های کاری به عنوان ضرورت مطرح میشود. در این مقاله، مفهوم آموزش وظیفه مدار مطرح میشود که روش منحصربه فردی برای آموزش با هدف توسعه مهارتهای قابل انتقال در دانشجویان است. این روش آموزش به دانشجو امکان تخصصی سازی دانش و توسعه تعدیل پذیری و انطباق پذیری اساسی را میدهد. هدف این مقاله، بحث در مورد کسب مهارتهای قابل انتقال در برنامه درسی است و تفکر فعلی در خصوص مهارتهای قابل انتقال و طرح و برنامه دولت برای نیروی کار کاملاً ماهر را ارایه میدهد.
نتیجهگیری: آموزش وظیفهمدار، راهبردی برای آموزش ارایه مینماید که بر ساختارهای آموزشی متمرکز است و از این تفکر حمایت می کند که یادگیری در پزشکی زمانی موثرتر است که در موقعیت های عملی واقعی و توسط متخصص ارایه شود.
۵.
کلیدواژهها:
ارزشیابی تدوین برنامه درسی
مقدمه: ارزشیابی برنامه درسی دارای قدمتی به اندازه فرآیند تعلیم و تربیت است. مفهوم ارزشیابی آنقدر گسترده است که انواع مختلفی از فعالیتهای ارزشیابی را که هدف مشترک همه آنها بررسی وضعیت برنامه درسی در موقعیت اجرایی خاص است، دربر میگیرد؛ بنابراین، روشها و راهبردهای ارزشیابی نیز متفاوت خواهند بود. هدف از این مقاله بررسی تفاوت روندهای ارزشیابی براساس شش مقوله مرحله تدوین برنامه، موضوع مورد ارزشیابی، معیار، نوع دادهها، روش خلاصهکردن دادهها و نقش بود. در مورد هر مقوله، گروه تدوین بر وظیفه خاصی تمرکز دارد. از این رو در هر مرحله، انواع خاصی از ارزشیابی مورد نیاز است تا اجرای موفقیت آمیز و استفاده از برنامه جدید را حمایت کند.
نتیجه گیری: هیچ مبنای نظری پذیرفته شده ای برای تجربیات اندوختهشده تعیین حداقل الزامات ارزشیابی که بایستی در تشخیص کارآیی کاربرد وسیع برنامه جدید در نظام آموزشی به کار رود، وجود ندارد و هر نظامی می بایست استانداردهای ارزشیابی را براساس شرایط خود تعیین کند.
۶.
کلیدواژهها:
سبک یادگیری پرستاری
مقدمه: شناخت عوامل مهم در ایجاد یادگیری موثر از ضروریات آموزش موفق است. یکی از این عوامل سبک یادگیری دانشجویان است. براساس نظر اندیشمندان، سبک های یادگیری مختلفی مانند وابسته و غیرواسته به زمینه، تاملی واکنشی و غیره وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره شده است. اطلاع از سبک یادگیری می تواند به تربیت پرستاران با کفایت کمک نماید. در نتیجه، هدف از نگارش این مقاله مروری، آشنایی با سبک های یادگیری و کاربرد آنها در آموزش پرستاری بود.
نتیجه گیری: افزایش آگاهی نسبت به شیوه یادگیری باعث فراگیری کارآتر شده و استفاده از عوامل محیطی به شکل مطلوب و در راستای یادگیری فردی و حذف اعمال نامناسب را سبب میشود. معلم باید روشهای ارتباطی و آموزشی خود را تا آنجا که ممکن است با سبکهای یادگیری و تفکر فراگیران وفق دهد تا یادگیری هرچه بهتر و عمیقتر اتفاق افتد.
۷.
کلیدواژهها:
آموزش شایستگی
مقدمه: این امروزه رقابت شدید و تغییرات فناوری، فشار روز افزون بر سازمانها و شیوه متنوع آنها در افزایش بهرهوری نیروی انسانی وارد میسازند. اکنون از نیروی کار انسانی انتظار میرود، تاثیر بیشتری بر تولیدات و خدماتی که ارایه میدهند داشته باشند. این درست همان چیزی است که موجب شده در محیط رقابت، شایستگی اهمیت یابد. اصطلاح شایستگی برای توصیف مجموعه ای از رفتارها که ترکیب واحدی از دانش، مهارت ها، تواناییها و انگیزه ها را منعکس می کند و با عملکردی در نقش سازمانی مرتبط است، بهکار می رود. هدف این مقاله مروری، معرفی جامع شایستگی و نیز کاربرد آن در طراحی برنامه های آموزشی بود.
نتیجه گیری: مزیت بهکارگیری شایستگی برای طراحی برنامه آموزشی از یک سو تشخیص دقیقتر نیازهای آموزشی و افزایش کارآیی آموزشها و از سوی دیگر، کاربردیبودن آموزشها و پرهیز از انتقال دانش صرف است.
۸.
کلیدواژهها:
اخلاق آموزش پزشکی
مقدمه: اخلاق پزشکی عبارت از رعایت اصول و ارزش ها در تصمیم گیری های پزشکی است که باید در هر تصمیم مربوط به سلامت افراد یا جامعه دخیل باشد. اخلاق پزشکی در برنامه ریزی، آموزش، ارایه خدمات و پژوهش وارد شده است و روزبه روز بر اهمیت آن افزوده می شود. قدمت اخلاق به 2500 سال قبل بازمی گردد و برای نخستین بار، بقراط مبانی اخلاق را با پزشکی آمیخت. در ایران نیز اخلاق با طب آمیخته بوده است؛ به خصوص بعد از اسلام، پزشکان مسلمان ایرانی مقالات و کتاب های متعددی را در این زمینه به رشته تحریر درآوردند.
نتیجهگیری: اخلاق هم برای فراگیران علم پزشکی و هم برای اساتید این رشته مهم است. نقش اخلاق در آموزش پزشکی وقتی پررنگ تر می شود که علاوه بر موضوع طبابت، اهمیت آموزش پزشکی و اهمیت رعایت اخلاق در این نوع آموزش خاص روشن شود. امید است با توجه به قدمت اخلاق در جهان و ایران، اخلاق پزشکی به عنوان جزء جدایی ناپزیر با آموزش همراه شود و اساتید این رشته بیش از پیش در فرآیند آموزش به موضوع اخلاق بپردازند که این مساله، همت مسئولان مربوطه را می طلبد