فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی مقیاس مهارت یادگیری خودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامه های درسی الکترونیکی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند که با تعریف ابزار موردنظر در سایت پرس لاین به صورت اینترنتی در پژوهش حاضر شرکت کردند. با توجه به استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در این پژوهش، نمونه ای به حجم550 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه و آنلاین پرسشنامه موردنظر را تکمیل نمودند. جهت جمع آوری داده های موردنظر نیز از پرسشنامه هشت مولفه ایخودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامه های درسی الکترونیکی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها نیز ابتدا جهت بررسی عامل های مقیاس و توزیع گویه ها از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار SPSS-28 و سپس جهت اعتباریابی گویه ها و عامل ها از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار Smart-PLS-3 استفاده شده است. نتایج نشان داد بارهای عاملی هر یک از گویه ها در 8 عامل پس از چرخش با واریانس مطلوب مورد تایید قرار گرفته زیرا مقدار قدرمطلق این ضرایب بیشتر است و عامل مربوطه نقش بیشتری در کل تغییرات (واریانس) متغیر مورد نظر دارد. بنابراین با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های پژوهش در هشت عامل خودکارآمدی، خودمدیریتی، کمک خواهی تحصیلی، انگیزش برای یادگیری، مسئولیت پذیری، خودسازمان دهی، خودکنترلی و خودارزیابی با 73 گویه مورد تایید قرار گرفته و از بارهای عاملی مطلوبی برخوردارند. تحلیل عامل تاییدی نیز نشان داد گویه های هر هشت مولفه پژوهش به جز گویه پنج کفایت لازم را برای ماندن در پژوهش دارند و مقادیر بارهای عاملی آنها مناسب بود و از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین آلفای کرونباخ برای هر هشت مولفه بیشتر از 7/0 به دست آمده که نشان دهنده پایایی مطلوب است.
ارائه مدل جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان بر اساس انگیزه های دانشجومعلمان مطابق با اساسنامه دانشگاه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
99 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حال حاضر با هدف ارائه مدل جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان با توجه به تجارب زیسته و انگیزه های یکی از دانشجویان همگام با نگاهی بر اساسنامه این دانشگاه نگاشته شده است. روش انجام این پژوهش کیفی از نوع روایت پژوهی یا به عبارتی زیست نگاری بوده که در آن سوژه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه ی بدون ساختار بوده که منجر به تولید مقولات و مضامین شده است. کدگذاری ها بر اساس روش استراوس و کوربین انجام شد. تحلیل روایت ها بر اساس روش تحلیل مضمون انجام شد. به منظور اطمینان از روایی روش های خودبازبینی محقق، چندسو سازی داده ها، تحلیل مورد منفی یا متباین و همچنین ناظران بیرونی مانند کمک از همکاران و استاد راهنما صورت گرفت. یافته ها حاکی از 9 مضمون و 18 مقوله محوری است که در فرآیند انتخاب سوژه مورد مطالعه در گرایشش به دانشگاه فرهنگیان نقش داشته است و انگیزه ها را نمایان می سازد. این 9 مضمون و 18 مقوله از طریق تفسیر و کدگذاری مصاحبه ی بدون ساختار از سوژه استخراج شد. با توجه به انگیزه های مستخرج از تحلیل روایتی تجارب زیسته سوژه و آمیختن آنها با آنچه در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان مدنظر است یک مدل جذب دانشجو ارائه گردید.
پرورش تفکر زیبا شناختی و خلاق از طریق بازی های دیجیتال: یک مرور نظام مند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو ارائه چهارچوبی برای پرورش تفکر زیبا شناختی و خلاق از طریق بازی های دیجیتال به مدد نظریه های جریان، تحلیل تفکر خلاق کودکان و مدل مارکوویچ می باشد. این جستار به روش مرور نظام مند با شیوه نامه ی پریزما (2020) در پایگاه های اطلاعاتی پروکوئست، اسکوپوس، وب آوساینس، اشپرینگر، کتابخانه آنلاین وایلی و ساینس دایرکت انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 20 مقاله از 995 مقاله بودند که با معیارهای انتخابی هم خوانی داشت. براساس یافته های پژوهش، برخی از نویسندگان بر این باورند که پیوندی ناگسستنی میان تفکر زیبا شناختی و خلاق وجود دارد. درصورتی که تفکر خلاق، تولید اندیشه های نوآورانه و تفکر زیباشناختی به حواس واکنش شناختی خاص تأکید دارد. هم چنین هر ویژگی بازی های دیجیتال بهبود یک یا چند مؤلفه پرورش تفکر زیبا شناختی و خلاق را درپی دارد. در جمع بندی از یافته ها، می توان اشاره داشت موارد یاد شده، پیامدهای مهمی برای مربیان و توسعه دهندگان بازی دارد که به دنبال طراحی بازی هایی برای بهبود تفکر زیبا شناختی و خلاق هستند. باوجوداین، نباید پیوند اثربخشی بازی های دیجیتال در پرورش تفکر زیبا شناختی و خلاق را با کیفیت طراحی بازی، زمینه استفاده و ویژگی های فردی نادیده انگاشت. پژوهش های بیشتری برای کشف این عوامل و بررسی اثرات درازمدت بازی های دیجیتال بر رشد خلاقیت و زیباشناختی دانش 0 آموزان موردنیاز است.
تاریخ فشرده رهبری و مدیریت آموزشی به روایت ریچارد بیتس
حوزههای تخصصی:
ریچارد بیتس استاد آموزش در دانشکده آموزش دانشگاه دیکین استرالیا است. او در در زمینه های رهبری آموزشی، آموزش معلمان و آموزش بین المللی، با تأکید بر مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و آموزش، مشغول به پژوهش و تدریس است. بخشی از کارهای او در جامعه شناسی جدید آموزش و پرورش و رویکرد فرهنگی به مدیریت و رهبری آموزشی موثر بوده است. از جمله انتشارات مهم او می توان به کتاب راهنمای آموزش معلمان: جهانی شدن، استانداردها و حرفه ای گری در دوران تغییر (با تونی تاونزند، انتشارات اشپرینگر، ۲۰۰۷) و ابعاد زیبایی شناختی مدیریت و رهبری آموزشی (با ایگنی سمیر، انتشارات روتلج، ۲۰۰۶) اشاره کرد. متن حاضر معرفی یکی از نوشته های مهم بیتس است که بدون تردید یک خط سیر تحلیلی جامع اما فشرده از تاریخ تحولات دانش مدیریت و رهبری آموزشی را روایت کرده است. حجم منابع استنادی، همراه با روایت دقیق رویدادها و صاحب نظران سهیم در این رویدادها، مقاله بیتس را تبدیل به یک منبع مهم و خواندنی در حوزه مطالعاتی مدیریت و رهبری آموزشی کرده است. در گزارش حاضر تلاش شده است تا ساختار کلی متن اصلی مقاله ریچار بیتس حفظ گردد.
واکاوی مؤلفه های تفکر مراقبتی لیپمن در مجموعه داستان های فکری برای کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۲۰۴-۱۸۸
حوزههای تخصصی:
آموزش برای فکرورزی نیازمند مراقبت از نحوه اندیشیدن است که از آن با تفکر مراقبتی یاد می شود. این تفکر ترکیبی از احساس و عقلانیت است و به کودکان کمک می کند تا یک نظام ارزشی دقیق ایجاد کنند. علی رغم اهمیت فزاینده و بنیادی تفکر مراقبتی و نیاز به محتوا برای آموزش آن، با کمبود محتوای مناسب و کم توجهی به این بعد از تفکر فلسفی مواجه هستیم. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل کتاب مجموعه داستان های فکری برای کودکان ایرانی براساس مؤلفه های تفکر مراقبتی به منظور استفاده در حلقه کندوکاو فلسفی است. به این صورت که داستان های این کتاب و تمرین های پیشنهادی پایان آن ها براساس حضور یا عدم حضور مؤلفه های تفکر مراقبتی (تفکر ستایشی، تفکر عاطفی، تفکر هنجاری، تفکر فعال و تفکر همدلانه) مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش از روش تحلیل محتوای قیاسی و روش نمونه گیری هدفمند سود برده است. یافته های پژوهش نشان داد که اگرچه در چند داستان از کتاب تحلیل شده به مؤلفه های تفکر مراقبتی پرداخته نشده است اما درمجموع حضور این مؤلفه ها در اکثر داستان ها مشهود است. به این صورت که مؤلفه های تفکر هنجاری، عاطفی و ستایشی و از ظرفیت مناسبی و حضور غنی و پرمایه ای برخوردار بوده و مؤلفه های تفکرفعال و همدلانه نسبت به دیگر مؤلفه ها از غنای کمتری برخوردار بوده اند. لذا با استفاده از این داستان ها در حلقه های کندوکاو فلسفی می توان به تقویت و پرورش تفکر مراقبتی در کودکان کمک نمود.
اثربخشی برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
251 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تأثیر برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند، جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مک درموت (1999) استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (05/0 p<). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی می توان میزان یادگیری دانش آموزان را افزایش داد و پیشنهاد می شود با برگزاری نشست تخصصی با عنوان آموزش برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی برای معلمان، یادگیری دانش آموزان را بهبود بخشید.
کاربست برنامه گفت وشنودی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
145 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اجرا و سنجش میزان اثربخشی «برنامه آموزشی گفت و شنودی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان»، به روش روایی هنرمحور انجام شد. ده تن از دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی را تجربه و داده های خود را در کارپوشه های شخصی ثبت کردند. به منظور سنجش میزان اثربخشی برنامه، نخست کارپوشه دانشجو-معلمان مجموعاً توسط پنج تن از صاحب نظران موضوعی در حوزه هنر که با روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب شده بودند ارزیابی شدند. سپس پژوهشگر به ارزیابی کارپوشه ها پرداخت. با استناد به داده های موجود در کارپوشه هر یک از دانشجو-معلمان، نشانه های اثربخش بودن یا نبودن تکلیف های یادگیری آرتاگرافیک در ارتقای ادراک زیباشناختی، با در نظر گرفتن چهار مقیاس چهار رتبه ای (بسیار زیاد، زیاد، محسوس و ناچیز) مورد قضاوت نهایی قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی مبتنی بر تعلیم و تربیت گفت وشنودی، با تکلیف های یادگیری آرتاگرافیک، ب ه خوبی از سوی دانشجو-معلمان مورد پذیرش واقع شد و توانست ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان را در این ابعاد افزایش دهد: دقت به جنبه های فرمال؛ توان بازنمایی و رمزگذاری جنبه ای از تجربه های زیسته در آثار هنرهای بصری و مسئولیت پرده برداشتن یا رمزگشایی از آن با شرحی به شکل مکتوب و شفاهی؛ قدرت ابراز خویشتن و تبدیل احساسات به کلمات؛ تأمل و واکاوی خویشتن؛ تعامل و درک جهان دیگران.
تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
161 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مطلوب برای تحقق اهداف نظام های تعلیم و تربیت، مشارکت بین خانه و مدرسه است. زمینه ساز این مشارکت، می تواند برنامه درسی خانواده محور و تکوین و تعالی پیوسته هویت دانش آموزان در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور انجام گرفته است. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با صاحب نظران برنامه درسی که به صورت هدفمند با 15 نفر از آنها که آشنا با خانواده و مدرسه بودند گردآوری شده و با روش نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین (2007)، تحلیل و مقوله بندی شده است. بر اساس نتایج پژوهش،3 مقوله اصلی(خانواده مدار بودن، پنهان و حمایت گری تحصیلی) و 9 زیر مقوله (نقش اثرگذار خانواده در تعلیم و تربیت؛ کانونی بودن عنصر خانواده در فرایند برنامه ریزی درسی، اختصاصی و منعطف بودن سرویس ارائه شده به فرزندان، همکاری و ارتباط دو جانبه، پذیرش انتخاب های خانواده ها، پنهان، غیررسمی، ارتقا و پیشبرد حمایت های محیطی و ارتقا و پیشبرد حمایت های آموزشی از خانواده ها) برای مفهوم برنامه درسی خانواده محور ارائه شد. بر اساس یافته ها می توان استنباط کرد، برنامه درسی خانواده محور، مجموعه ای از عملکردهای پنهان و غیررسمی والدین در رابطه با فعالیت های آموزشی و تربیتی فرزندان در محیط خانه است که نقش سازنده ای در توانمندسازی والدین و مشارکت بیشتر خانه و مدرسه داشته و در نهایت منجر به پیشرفت تحصیلی فرزندان می شود.
تحلیل چگونگی بازنمایی ساحت سیاسی- اجتماعی سند تحول بنیادین در کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
349 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف اصلی این پژوهش تحلیل چگونگی بازنمایی ساحت سیاسی- اجتماعی سند تحول بنیادین در کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم، به منظور شناسایی میزان توجه به این ساحت بود.روش:دراین پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافتهها:نتایج حاصل ازتجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که تفاوت توجه به مولفه های کلیدی ساحت تربیت سیاسی و اجتماعی درکتاب مطالعات اجتماعی ششم ابتدایی چشمگیر و معنی دار است.کم توجهی به بعضی از این مولفه ها درمحتوای کتاب دیده می شود که نیازمند توجه در تدریس و چاپ های بعدی می باشد.براساس یافته ها،از میان ۸ مولفه ی ساحت تربیت سیاسی و اجتماعی بیشترین توجه به مولفه های شماره ۱- بازنشانی، حفظ و اصلاح آداب، رسوم، هنجارها و ارزش های جامعه در پرتو نظام معیارمعیاراسلامی ۵- تعامل شایسته با نهاد دولت و سایر نهادهای مدنی و سیاسی و کسب شایستگی هایی نظیر رعایت قانون، مسئولیت پذیری، مشارکت اجتماعی و سیاسی و پاسداشت ارزش های اجتماعی در جهت شکل گیری جامعه سالم و پیشرفت مداوم آن بر اساس نظام معیار اسلامی ۳- توسعه آزادی و مرتبه وجودی خویش و دیگران در پرتو درک و اصلاح موقعیت اجتماعی خود و دیگران، برقراری رابطه سازنده و مناسب با ایشان براساس نظام معیار اسلامی و کسب صفاتی جمعی نظیر احسان، مهرورزی، انصاف، خیرخواهی، بردباری، وفاق، همدلی و مسالمت جویی ۶- بازنشانی فرهنگ و تمدن اسلامی، همراه با توجه به نیازهای حال و آینده جامعه و تلاش جهت تحقق امت واحده اسلامی بر اساس نظام معیار اسلامی، شده است اما به چهار مولفه ی دیگر کم توجهی شده است.
پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ادراک ازکلاس آنلاین، هیجان های کلاسی و خودکارآمدی رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک از کلاس آنلاین و هیجان های کلاسی مثبت و منفی و خودکارآمدی رایانه در پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه یاسوج صورت گرفت.روش ها: در قالب یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از لینک پرسشنامه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه یاسوج به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ادراک از محیط کلاس (جنتری وگابل، 2002)، هیجان کلاسی (پکران، 2011)، مشغولیت تحصیلی (ریو، 2013) و خودکارآمدی رایانه (ترک زاده، 2006) گردآوری شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه ها دوباره محاسبه شد (مشغولیت تحصیلی، 928/0؛ ادراک از کلاس آنلاین، 945/0؛ هیجان کلاسی، 894/0؛ خودکارآمدی رایانه، 911/0) و داده ها با استفاده از روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی برآورد شده که نشان دهنده این موضوع است که متغیرهای پیش بین مدل (خودکارآمدی رایانه، ادراک از کلاس و هیجان کلاس) با همکاری یکدیگر توانسته اند حدود 3/88 درصد از تغییرات متغیر ملاک مشغولیت تحصیلی را تبیین کند. لذا بر اساس یافته ها، از لحاظ آماری ابعاد ادراک از کلاس، هیجان مثبت و هیجان منفی و خوکارآمدی یارانه بر مشغولیت تحصیلی تاثیر معنادار دارد و می توانند مشغولیت تحصیلی را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بنابراین، تقویت ادراک مثبت از کلاس آنلاین، افزایش هیجان های مثبت، کاهش هیجان های منفی و بهبود خودکارآمدی رایانه می تواند به افزایش مشارکت تحصیلی دانشجویان کمک کند و در بهبود طراحی دوره های آموزشی مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال رفتاری، حاصل تعامل کودک با محیط اطراف وی است که با پیامدهایی چون تضاد با جامعه، نارضایتی، ناشادی فردی و شکست در مدرسه همراه است. هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال رفتاری شهر الشتر در سال تحصیلی 1403 - 1402 . از میان جامعه آماری تعداد 28 دانش آموز با اختلال رفتاری براساس نظر مشاوران و معلمان دانش آموزان به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه از میان نمونه انتخاب شده به شیوه نمونه گیری تصادفی، تعداد 14 دانش آموز در گروه آزمایشیی و 14 دانش آموز در گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی تحت مداخه آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، اما گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، مقیاس کنترل عواطف و پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر ۷ فرم B )معلم( استفاده شد. یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره ) MANCOVA ( تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف آزمودنی های پژوهش تأثیر معناداری داشته است ) ۰۵ / p>۰ (. به عبارت دیگر؛ آزمودنی های گروه آزمایشی در نتیجه دریافت رویکرد آموزش خودکنترلی هیجانی از کنترل پرخاشگری و عواطف بالاتری برخوردار بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت رویکرد آموزش خودکنترلی هیجانی، رویکردی مفید و سازنده در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان با اختلال رفتاری است.
رویکردهای آموزش و مهارت های درک متون ادبی عربی معاصر
حوزههای تخصصی:
مهارت خواندن و درک متن یکی از مهارت های مهم زبان که برای فهم معنا و افکار موجود در متن بکار می رود. توجه به این مهارت در دروس متون ادبی معاصر یکی از مهم ترین موضوعات حوزه ی آموزش زبان به شمار می رود. استفاده از روش های صحیح تدریس می تواند در تقویت مهارت درک متن ادبی نقش بسزایی داشته باشد. با این وجود ملاحظه می شود که متون ادبی با روش های قدیمی تدریس می شوند و بسیاری از استادان از راهبردهای جدید و مناسب تدریس این متون استفاده نمی کنند. این امر سبب شده است که دانشجویان چندان نتوانند در دست یابی به مهم ترین اهداف متون ادبی موفق باشند.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی رویکردهای آموزش و مهارت های درک متون ادبی عربی معاصر و همچنین به ارائه راه کارهای مناسب تدریس می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد اساتید رشته زبان و ادبیات عربی به میزان کم از روش تدریس مناسب و نوین برای درک و فهم متون ادبی استفاده می کنند. از آنجایی که انتخاب روش تدریس در فرایند تدریس از اهمیت ویژه ای برخوردار است، ضروری است که اساتید متون ادبی توجه بیشتری به انتخاب آن داشته باشند. مشاهده می شود که اساتید غالباَ از روش سخنرانی برای تدریس متون ادبی استفاده می کنند که در مقایسه با سایر راهبردها، روشی سنتی محسوب می شود، اما از راهبردهای همچون بحث گروهی، بارش مغزی، حل مسئله و یادگیری مشارکتی که راهبردهای جدیدی هستند به ندرت استفاده می کنند.
دیالکتیک مرگ و زندگی در اشعار أحمد مطر
حوزههای تخصصی:
انسان همواره با مرگ اندیشی و اشتیاق به زندگی روبروست و این احساسات هیچ گاه از آدمی جدا نیست، اما در جوامعی که در معرض تنش های سیاسی و اجتماعی است، تقابل این دو در روح و روان آدمی بیشتر حس می شود. شاید از همین روست که مرگ و زندگی از جمله درون مایه های پربسامد دیوان های شاعران عرب به ویژه شاعران مقاومت است. احمد مطر شاعر معاصر عراقی است که بیان مشکلات و آلام مردم از بن مایه های شعر اوست، از این قاعده مستثنی نیست. این پژوهش با تکیه بر شیوه وصفی تحلیلی، درصدد بررسی دیدگاه احمد مطر در مورد مرگ و زندگی با تکیه بر اشعار اوست. نتایج این پژوهش نشان می دهد که أحمد مطر از هیچ فرصتی برای بیان دردها و مصیبت های مردم فروگذار نکرده و مرگ را نیز با درد و مشکلات جامعه و حکام عرب تلاقی می دهد و زنده یا مرده بودن انسان ها را مرهون بیداری آن ها در مقابل ظلم و ستم می داند. مطر با درهم آمیختن مرگ و زندگی با مضامینی چون اختناق حاکم، مسأله فلسطین و بی تفاوتی جامعه عربی و ترس، با یادآوری مرگ، مردم را به تلاش و مبارزه برای زندگی بهتر و نهراسیدن از مرگ فرامی خواند. از نظر او انسانی که در مقابل استبداد حاکمان و درد هم وطنان خود سکوت پیشه کند و آن را نادیده انگارد، مرده است.
تحلیل و طبقه بندى تغییرات معنایى واژگان دخیل عربى در زبان فارسى
حوزههای تخصصی:
واژه های دخیل بازتاب دهنده تأثیرات متقابل بین کشورهای مختلف و فرهنگ هایی است که روابط تاریخی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی مشترک دارند. برای مثال، زبان های عربی و فارسی از جمله زبان هایی هستند که به دلیل تعامل فرهنگی میان آنها، واژه هایی مشترک دارند. تأثیر زبان عربی در زبان فارسی به وضوح از طریق ورود واژگان عربی به دایره لغوی فارسی مشاهده می شود، به گونه ای که زبان فارسی معنای برخی از این واژگان را تغییر داده است. این تغییرات معنایی موجب بروز تداخل معنایی برای دانشجویان عربی زبان که زبان فارسی یاد می گیرند و نیز مترجمان می شود. به همین دلیل، این مقاله به بررسی این واژگان پرداخته و تلاش کرده است فهرستی از این واژگان تهیه کرده و آنها را طبقه بندی کند، همچنین معیارهایی که زبان فارسی در برخورد با این واژگان به کار برده است، استخراج نماید. این مطالعه واژگان عربی که از منابع مختلف جمع آوری شده اند و در لغت نامه ها به عنوان واژگان عربی الاصل و دخیل در زبان فارسی شناخته شده اند، پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهند که زبان فارسی برخی از معانی واژگان عربی را به همان شکل وارد دایره واژگانی خود نکرده است، بلکه آنها را با توجه به مقتضیات زبانی خود به معانی جدیدی تبدیل کرده است. به ویژه، افعال، اسم های مرکب و صفات فارسی بیشترین تغییرات معنایی و دلالتی دارند.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقِ دینی بر اساس دیدگاههای محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آراء ابوحامدغزالی در تربیت اخلاقِ دینی، و ارائه ی الگوی برنامه ی درسی تبیینی او در این زمینه، مشتمل بر مبانی، اصول و عناصر، به روش «تحلیلی-تفسیری» انجام شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که در بخش مبانی تربیت اخلاقی، تأکید بر «کرامت ذاتی و الهی» و نیز «جنبه ی نفسانی و روحانیِ» وجودِ انسان، «محور و فَعّالِ مایشاء بودن خداوند در جهان»، برخورداری عالَمِ هستی از «دو بُعدِ ماده و ملکوت»، «توجه بر احوالاتِ ایجادکننده ی رفتار به جای خودِ رفتار»، «مخالفت با ریشه کنی غرایز از وجودِ آدمی» و نیز تبیینِ «امکان و نحوه ی کسبِ معرفت»، «غایت اخلاق ورزی»، «چگونگی قضاوت و انگیزش اخلاقی»، «روش های کسب فضائل اخلاقی»، «نقش عقل و اراده در شکل دهیِ رفتارِ اخلاقیِ آدمی» و «ملاک و هدفِ اعتدال قوا» بر اساس امرِ دینی، مهم ترین معتقدات غزالی در این زمینه را تشکیل می دهند. در زمینه ی اصول تربیت اخلاقی، اصول تشریحیِ غزالی، از یک ساختار «پنج وجهی» برخوردار هستند که شامل «امکانِ تربیت اخلاقی»، «پایه های تربیت اخلاقی »، «الزامات و بایسته های تربیت اخلاقی»، «تمهیدات حین تربیت اخلاقی» و «محتوا و فحوای تربیت اخلاقی» می باشند که به واسطه ی «هجده اصل تربیتی»، معتقدات وی در این زمینه را تشریح می نمایند. در زمینه ی عناصر برنامه ی درسی، برای نظام تربیت اخلاق دینیِ غزالی، چهار عنصرِ «هدف»، «محتوا»، «روش های تدریس» و «منطق و چرایی» احصا گردید که در قالب یک برنامه ی درسیِ «موضوع محور»، و الگویی «مفهومی»، اقدام به تزکیه و تهذیب «بیست وشش فضیلت اخلاقی» و «نوزده رذیلت اخلاقی» در متربیان می نمایند.
تدوین مدل ساختاری پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری جوّ عاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
29 - 43
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری جوّ عاطفی خانواده انجام شد. روش این پژوهش، همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس شهرستان بروجن در سال تحصیلی 1403-1402 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ا ی 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس جوّ عاطفی خانواده (هیل برن، 1964)، پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (1392)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (اسکاوفیلی و همکاران، 2002)، آزمون تفکر خلاق عابدی (1363) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999) گردآوری شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل مفروض از برازش خوبی برخوردار است و متغیرهای جوّ عاطفی خانواده، کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی همبستگی مثبت و معناداری با متغیر پیشرفت تحصیلی دارند. نتایج همچنین نشان داد که متغیرهای کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی ارتباط معناداری با جوّ عاطفی خانواده دارند؛ بنابراین و با توجه به نتایج هرچه جوّ عاطفی خانواده، کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی در میان دانش آموزان بهبود یابد میزان پیشرفت تحصیلی نیز ارتقا می یابد.
Integrated Impact of Communicative and Pragmatic Language Teaching on Language Proficiency, Pragmatic Awareness, and Cultural Competence of Advanced University EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
75 - 94
حوزههای تخصصی:
This research sought to assess the integrated impact of CLT (Communicative Language Teaching) and PLT (Pragmatic Language Teaching) on language competency, pragmatic awareness, and cultural competence. The study used a mixed-methods methodology, integrating both pre- and post-tests, questionnaires, interviews, and classroom observations, in addition to technological tools to enhance learning experiences in 150 advanced EFL students from five Iranian universities. The results obtained from repeated measures ANOVA and t-tests demonstrated that the integrated use of CLT and PLT approach leads to a considerable enhancement in language proficiency, pragmatic awareness, and cultural competence, when compared to the utilization of either method individually. Qualitative findings demonstrated a notable rise in student self-assurance, enhanced comprehension of different cultures, and heightened levels of involvement. The results highlight the efficacy of combining Communicative Language Teaching (CLT) and Pragmatic Language Teaching (PLT) through the use of technology to improve global language training. The study's findings emphasize the necessity of providing instructor training in both strategies, developing a curriculum that effectively combines communicative and pragmatic features, and doing additional research to understand the long-term effects of integrated language teaching approaches. The research enhances our understanding of how the integration of Communicative Language Teaching (CLT) and Pragmatic Language Teaching (PLT) might optimize language learning consequences and better equip students for real-life communication.
اثر خودافشایی استادان بر کسب دانش دانشجو- معلمان در فضای آموزش الکترونیک؛ نقش حضور اجتماعی و رابطه رضایت بخش استاد- دانشجومعلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
169 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودافشایی بر کسب دانش دانشجویان با تأکید بر نقش حضور اجتماعی و رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو در میان دانشجو- معلمان با ارائه الگویی پیشنهادی بود. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر حسب روش توصیفی است که با به کارگیری پرسشنامه بومی سازی شده و با روش پیمایشی، داده های مورد نیاز گرد آوری شدند. در این پژوهش از پرسشنامه ای با چهار مؤلفه خودافشایی، رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو، حضور اجتماعی و دانش کسب شده استفاده شده است. پایایی این ابزار با روش همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. همچنین، از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی، روایی ابزار تأیید شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان گروههای آموزش زبان، آموزش ادبیات فارسی، آموزش ریاضی، آموزش ابتدایی و پیش دبستان دانشگاه فرهنگیان شهر کرمان در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که تعداد آنها 2300 دانشجو در دو دانشکده پردیس خواجه نصیرالدین طوسی و پردیس شهید باهنر کرمان بود. داده های مورد نیاز برای انجام دادن پژوهش با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان از میان 330 نفر از این دانشجو- معلمان به دست آمدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار SmartPLS انجام شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که خودافشایی بر رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو و همچنین حضور اجتماعی دانشجو- معلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد. حضور اجتماعی دانشجو- معلمان نیز بر ایجاد رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین کسب دانش دانشجو- معلمان با رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو تحت تأثیر قرار می گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۴۱-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کودکان با اختلال یادگیری شهر دزفول در سال 1402 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این کودکان بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را هشت جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمودند. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی بود. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و گواه از نظر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث بهبود انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های این پژوهش می توان مداخله مبتنی بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری پیشنهاد داد.
ارزیابی کیفیت خدمات سامانه های آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر رضایتمندی کاربران (مورد مطالعه: شرکت ملی صنایع مس ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری های اطلاعاتی منجر به ایجاد تغییرات اساسی در راهبردهای آموزشی و استفاده از روش های جدیدتر مانند سامانه های آموزش الکترونیکی شده و آن را به ابزار تعلیمی مهمی تبدیل کرده است، به طوریکه سازمان ها استفاده از این سامانه ها را جزو برنامه-های آموزشی خود قرار داده اند. پژوهش حاضر درصدد است تا با ارزیابی خدمات سامانه آموزش الکترونیکی شرکت مس ایران به تحلیل نتایج به دست آمده در رضایتمندی کاربران بپردازد. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی-همبستگی و از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از دو روش روایی محتوا و روایی سازه و پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرانباخ ارزیابی شد که نتایج بیانگر تأیید پرسشنامه می باشد.جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت بود که در سال های 1401-1400 حداقل یک بار از خدمات سامانه آموزش الکترونیکی استفاده نموده اند. برای بررسی ابعاد متغیرهای پژوهش از آزمون تی استودنت و برای ارزیابی روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های مطرح شده در پژوهش از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که دو متغیر کیفیت فنی سامانه و کیفیت خدمات دهی سامانه آموزش الکترونیکی به همراه ابعاد آن اثرات مثبت و معناداری بر رضایتمندی کاربران داشته است.