فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
133 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن بود . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ-ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم شهر تهران بود؛ که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﻭ یک ﮔﺮﻭﻩ گواه ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21DASS-) را ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ، ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری ﺗکﻤیل نمودند. ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻃی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در پایان از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها به کمک 25-SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر با گروه گواه بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). اما بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P) . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر می توانند به عنوان ﺭﻭﺵ های مداخله ای ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮﺍی کﺎﻫﺶ آشفتگی های روانشناختی ﺩﺭ ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺰﻣﻦ بکار روند
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر کاهش استرس ادارک شده زنان باردار در طول پاندمی کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس به عنوان یکی از اختلالات روانی، یکی از عوامل موثر در بروز اثرات منفی در دوران بارداری است که می تواند منجر به پیامدهای نامطلوب جسمی و روانی در زنان باردار شود. زنان باردار با شیوع بیماری کووید 19 به دلیل تجربه قرنطینه خانگی و ترس ابتلا به این بیماری و از دست دادن جنین دچار استرس و مشکلات سلامت روان بیشتری شده اند که همین موضوع بر مشکلات زنان باردار افزوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد( ACT ) بر استرس ادارک شده زنان باردار در طول پاندمی کووید 19بود. این پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 30 مادر باردار بود که به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از پرسشنامه استرس ادارک شده کوهن( pss-14 ) و مداخله پذیرش و تعهد( ACT ) (هیز و همکاران، 2013). گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان پذیرش و تعهد به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که درمان مبتی بر پذیرش و تعهد( ACT ) به کاهش استرس ادارک شده در زنان باردار منجر شده است (05/. ≥ P ). با توجه به اثربخشی درمان مبتی بر پذیرش و تعهد( ACT ) می توان گفت که جهت ارتقای سطح سلامت روان زنان باردار و کاهش استرس آنها در دوران پاندمی کووید 19 که منجر به آسیب جسمی و روانی به مادر و کودک می شود، انجام چنین مداخلاتی ضروری و با اهمیت به نظر می رسد.
بررسی نقش میانجی گر شفقت به خود در رابطه بین آسیب پذیری روان شناختی و دلبستگی به خدا در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
74-86
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ناراحتی های روان شناختی ازجمله مشکلات شایعی هستند که اغلب دانشجویان آن را تجربه می کنند. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی گر شفقت به خود در رابطه بین آسیب پذیری روانی و دلبستگی به خدا در دانشجویان بود. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1395 بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 280 نفر برای مطالعه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس های شفقت به خود؛ فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس؛ و دلبستگی به خدا جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون؛ و برای آزمودن اثرهای واسطه ای از روش بارون و کِنی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی به خدا با شفقت به خود (61/0=r و 05/0>P) و آسیب پذیری روانی (60/0-=r و 05/0>P) رابطه معناداری وجود داشت. همچنین، دلبستگی به خدا به تنهایی توان تبیین 52 درصد از تغییرات آسیب پذیری روانی را داشت؛ اما شفقت به خود و دلبستگی به خدا با هم توان تبیین 61 درصد از تغییرات آسیب پذیری روانی را داشتند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ضرورت بازشناسی نقش شفقت به خود و دلبستگی به خدا را در آسیب پذیری روانی دانشجویان تأکید می کند.
مدل یابی علائم جسمانی بر پایه متغیرهای سازمانی تنش زا با میانجی گری ویژگی های شخصیتی در افسران پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
67 - 81
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین برازش مدل ساختاری رابطه علائم جسمانی با متغیرهای سازمانی تنش زا با میانجی گری ویژگی های شخصیتی در گروه افسران پلیس صورت گرفته است. روش: جامعه آماری پژوهش کلیه افسران پلیس مرد (غیرکارمند) شهر تهران با حداقل سه سال سابقه خدمتی در سال 1398 بودند که تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه غربال گری برای علائم جسمانی، فرم کوتاه مقیاس استرس پلیس ایران، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو و مصاحبه ساختاریافته بالینی برای ارزیابی اختلال های DSM-5 (SCID-5) بودند که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردارند. داده های حاصل با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج: نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری، نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی را در رابطه بین متغیرهای سازمانی تنش زا و علائم جسمانی تأیید کردند و ویژگی های شخصیتی برون گرایی، وظیفه شناسی و توافق پذیری در رابطه بین شخصیت و علائم جسمانی تأثیرگذار است. همچنین رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، توافق پذیری، وظیفه شناسی و گشودگی در برابر تجربه با متغیرهای سازمانی تنش زا و همچنین رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و گشودگی نسبت به تجربه با علائم جسمی معنی دار نبود. متغیرهای سازمانی غیرمأموریتی بیشترین تأثیر را بر علائم جسمانی دارا بودند. بحث: اگر افسران پلیس دارای ویژگی های شخصیتی برون گرایی، وظیفه شناسی و توافق پذیری بالا و روان رنجوری پایین باشند، در برابر رویدادهای زندگی پاسخ های خود را متناسب با موقعیت تنش زا تطبیق می دهند و ازطریق آن، هیجان های ناشی از متغیرهای سازمانی تنش زا را به منظور ارائه پاسخ های متناسب با مطالبات محیطی و کنترل تنش ها و استرس ها تنظیم کرده و موجب سازش یافتگی روان شناختی با نیازها، تنش ها و الزامات زندگی می شوند
نقش تعدیل کننده استرس شغلی در رابطه بین جو ایمنی و حوادث ناشی از کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت نیروی کار شامل سلامت فیزیکی و سلامت روانی می باشد. بهبود شرایط روانی می تواند موجب پیشگیری بسیاری از مشکلات و حوادث ناشی از کار و افزایش سطح سلامت کارکنان گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده استرس شغلی در رابطه بین جو ایمنی و حوادث ناشی از کار در کارکنان شرکت توزیع برق استان خوزستان بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و طرح آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان عملیاتی شرکت توزیع برق استان خوزستان بود. تعداد ۲۱۴ نفر از آن ها به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های جو ایمنی نوردیک، پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه حوادث شغلی را تکمیل نمودند. داده های جمع آوری شده با روش های همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین متغیرهای جو ایمنی با استرس شغلی و نرخ حوادث ناشی از کار، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد، و استرس شغلی با نرخ حوادث ناشی از کار، رابطه مثبت و معنی داری دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد متغیر استرس شغلی در رابطه بین جو ایمنی و نرخ حوادث ناشی از کار نقش تعدیل کننده داشته و این رابطه را در جهت منفی تعدیل می کند. بنابراین علی رغم این که جو ایمنی یک عامل مهم در کاهش حوادث شغلی است، اما با وجود استرس شغلی در کارکنان، افزایش جو ایمنی، نمی تواند نرخ حوادث ناشی از کار را چندان کاهش دهد.
رابطه استرس شغلی با سلامت روان و تعهد سازمانی در کارکنان کتابخانه های عمومی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برتری سازمان ها نسبت به هم حاصل توانمندی کارکنان آنان است. چنان چه عواملی منفی از قبیل استرس شغلی کارکنان پایین باشد، سلامت روان و تعهد سازمانی کارکنان افزایش می یابد. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه استرس شغلی با سلامت روان و تعهد سازمانی در کارکنان کتابخانه های عمومی استان ایلام بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان ایلام در سال 1397 بوده که تعداد کل آن ها 123 نفر بود. با توجه به محدود بودن حجم جامعه آماری، تمامی اعضای جامعه و به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های تعهد سازمانی آلن و مایر، سلامت عمومی گلدبرگ و استرس شغلی کوپر و همکاران، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. با توجه به یافته های پژوهش، بین استرس شغلی و سلامت روان رابطه معنی داری مشاهده نشد اما رابطه بین استرس شغلی و تعهد سازمانی معنی دار بود. با توجه به نتایج پژوهش، مدیران کتابخانه ها باید به اثرات منفی استرس شغلی توجه کنند و برای حفظ تعهد کارکنان به سازمان، سعی در کاهش استرس شغلی آنان نمایند.
Investigate the Effect of Social Support on Marital Satisfaction with Mediating Role of Emotional Loneliness and Physical Activity(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
103 - 118
حوزههای تخصصی:
Objective: One of the most important social factors that have been consistently identified as a predictor of healthy aging is marriage satisfaction. Therefore, the purpose of the present study was to investigate the effect of social support on marital satisfaction with mediating role of emotional loneliness and physical activity. Method: This study was descriptive and correlational based on structural equations. The statistical population consisted of all the elderly in the care centers of Shahrekord and Farsan in 2019, among whom 180 individuals were selected randomly. The participants filled out research instruments including Relationship Assessment scale (Hendrick, 1998), Perceived Social Support scale (Zimet, et al., 1988), Adult’s Social and Emotional Loneliness scale (DiTommasso, et al., 2004), and Leisure-time Activities scale (Godin, 1985). Structural equation modeling (SEM) was used through SPSS (version 23) and AMOS (version 23) software to analyze the data. Findings: The results demonstrated direct effect of social support, emotional loneliness and physical activity on marital satisfaction (p <0.001), and indirect effect of perceived social support on marital satisfaction through emotional loneliness and physical activity (p <.05). Conclusion: The SEM results of the current study support the proposed model which explains the interrelationships between perceived social support, loneliness, physical activity, and marital satisfaction. According to the findings of the present study, it is suggested to pay more attention to the variables of social support, emotional loneliness and physical activity in order to improve the marital relationships of the elderly. The findings of this study can help psychologists and other caretakers create more effective family matter programs for the older generations to enhance their marital satisfaction.
نقش میانجی شکرگزاری در رابطه آرزومندی با رضایتمندی و تبیین اسلامی - روانشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس منابع اسلامی، یکی از اموری که رضامندی را تهدید می کند، آرزوهای دور و دراز است و نیز آرزوی طولانی موجب کاهش شکرگزاری می شود. هدف این پژوهش، بررسی میانجی بودن شکرگزاری در رابطه معکوس بین آرزو و رضامندی بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود که قصد داشت متغیر میانجی را مشخص سازد. از دانشجویان درحال تحصیل شهر قم 200 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار سنجش، پرسش نامه های آرزو کسر و ریان (با دو خرده مقیاس اصلی آرزوی درونی و بیرونی)، راز قاسمی و شکر باقری (با دو خرده مقیاس سپاس و کفران) بود. یافته های پژوهش نشان دادند آرزوی بیرونی به طور مستقیم بر رضامندی اثر ندارد و پس از کاهش شکرگزاری موجب کاهش رضامندی می شود. همچنین، آرزوی درونی با افزایش شکرگزاری موجب افزایش رضامندی می شود؛ اما در رابطه آرزوی درونی با رضامندی به میانجی گری کفران (عدم شکرگزاری)، مسیر مستقیم آرزوی درونی به رضامندی، معنادار، اما مسیر غیرمستقیم آن، معنادار نیست؛ بنابراین، میانجی گری کفران در رابطه آرزوی درونی با رضامندی تأیید نمی شود. آرزوی درونی به طور مستقیم با رضایت مرتبط است و با کاهش کفران نمی تواند رضایت را افزایش دهد. نتایج این پژوهش نشان دادند آرزوهای طولانی با اثرگذاری بر داشته شناسی یا شناخت داشته ها موجب کاهش یا افزایش رضامندی می شوند.
تدوین و اعتباریابی مدل علّی رضایت زناشویی بر اساس سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با رضایت زناشویی، با واسطه گری خودمهارگری است. روش پژوهش، همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS20 است. جامعه آماری، کارکنان متأهل دولت در شهر تهران می باشد، به طوری که 214 نفر از کارمندان متأهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ساکن شهر تهران، به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه رضامندی همسران، خودمهارگری اسلامی و سبک زندگی زوجین، با رویکرد اسلامی پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و رضایت زناشویی، رابطه مثبت و معناداری (01/0P<) وجود دارد، به طوری که سبک زندگی اسلامی، اثر مستقیم و معنادار روی رضایت زناشویی دارد (05/0>P). بنابراین، فرد با سبک زندگی اسلامی، دارای رضایت زناشویی بالاتری است. همچنین، مقدار استاندارد اثر غیرمستقیم سبک زندگی، با واسطه گری خودمهارگری، بر روی رضایت زناشویی در سطح 05/0 معنادار می باشد. بنابراین، سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری، بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم دارد و دو متغیر خودمهارگری و سبک زندگی اسلامی، رضایت زناشویی را تبیین می کنند. افزون بر اینکه بررسی شاخص های برازش مدل، نشان داد که مدل علّی رضایت زناشویی، بر اساس سبک زندگی اسلامی، با واسطه گری خودمهارگری از اعتبار لازم برخوردار است.
اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ بود . روش: روش اینپژوهش طرح آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران دیابتی نوع ۲شهر مشهد در سال 1398 بود. در این پژوهش 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مقیاس های افسردگی، رضایت جنسی و پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان بهزیستی روانشناختی بر کاهش افسردگی و بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ اثربخش است . نتیجه گیری: می توان از درمان بهزیستی روانشناختی به عنوان یک راهبرد کوتاه مدت روان درمانی که با پیامدهای مثبت در زندگی فردی و بین فردی همراه است، برای کاهش افسردگی، بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ استفاده کرد.
اثربخشی برنامه چندوجهی مدیریت استرس LEARN در کاهش استرس ادراک شده و بهبود علائم سندروم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه یک گزارش موردی است که با هدف بررسی اثربخشی برنامه چندوجهی مدیریت استرس LEARN در کاهش استرس ادراک شده و بهبود علائم سندروم روده تحریک پذیر (IBS) انجام شد. نمونه این مطالعه شامل دو نفر زن مبتلا به IBS شدید بود که به صورت نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مطب پزشک فوق تخصص گوارش در منطقه ظفر شهر تهران بر اساس معیارهای ورود- خروج انتخاب شدند. استرس ادراک شده و شدت علائم IBS قبل از مداخله، حین اجرا و سه ماه بعد از پایان جلسات به ترتیب با استفاده از مقیاس استرس ادراک شده (PSS) و مقیاس GISR مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل نتایج با استفاده از رسم نمودار و محاسبه شاخص بهبودی با استفاده از فرمول گفته شده که بیانگر اثربخشی برنامه LEARN در کاهش استرس ادراک شده و شدت علائم گوارشی IBS بود. همچنین این بهبودی در پیگیری سه ماهه پس از مداخله در دامنه ای از 50 تا 56 درصد حفظ شد. بنابراین براساس مدل زیستی- روانی- اجتماعی برنامه چند وجهی LEARN به واسطه مؤلفه های اثرگذار می تواند گزینه درمانی مناسبی برای بیماران مبتلا به IBS محسوب شود.
Cohesion in Discourse of Kurdish Elderly with Alzheimer's Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The use of cohesive devices makes discourse comprehend. However, in the discourse of senile dementia of the Alzheimer's type (SDAT) participants, the lack of the use of cohesive devices hinders effective communication. The present study aims to investigate cohesion in the discourse of SDAT participants. Understanding how these people manage their interactions may lead to suitable approaches for them. Method: The methodology of this quantitative research was ex post facto type. The present study has been performed in one of the nursing home in Kermanshah in 2019. And also, the statistic population of this study included 20 participants (10 SDAT participants and 10 normal elderly participants (NE)) who were matched based on age (63-75 years old), gender, illiteracy, and Kurdish language (Kalhori dialect) speaker. To determine the severity of dementia, the Clinical Dementia Rating Scale (CDR) was performed. Then, the collected interviews were transcribed and coded. The data were analyzed based on Halliday and Hasan's theory (1976) and independent t-test was used to obtain the statistic results. Results: The findings indicate significant differences between groups using grammatical cohesive devices, such as reference (p=0.006), conjunction (p=0.004), ellipsis (p=0.007), and substitution (p=0.426) and lexical cohesive devices such as the same word (p=0.006), synonym (p=0.012), superordinate (p=0.001), general word (p=0.002), and collocation (p=0.387). Conclusion: The results show that grammatical and lexical cohesive devices are used less in the discourse of SDAT Kurdish speakers. However, in the discourse of both SDAT and NE groups, grammatical cohesive devices have more frequency than lexical cohesive devices.
Comparison of Defense Mechanisms in Women with Temporal Lobe Epilepsy versus Ordinary Counterparts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
29 - 38
حوزههای تخصصی:
Background and Purpose: Epilepsy is one of the most prevalent neurological disorders, the contracting of which causes numerous physical, psychological and social consequences. However, there are a number of defense mechanisms humans possess, which are responsible for protecting an individual against the stress, anxieties and pressures of everyday life. Accordingly, the present study was undertaken with the aim of comparatively investigating the defense mechanisms in a group of woman with temporal lobe epilepsy against a non-clinical group of females. Materials & Methods: The research design of the present study was based on a causal-comparative case study. The statistical population of the study consisted of all epileptic women and their normal counterparts who had referred to Imam Hossein Hospital in Tehran during the first half of 2019. The sample population included 40 female patients already diagnosed with temporal lobe epilepsy by neurologists through electro-encephalography who were randomly selected and compared to their 40 normal counterparts. The two studied groups were similar in terms of age, education and marital status. Research data were gathered using the Andrews Defense Mechanism Questionnaire (DSQ40) and analyzed by the SPSS24 software program employing multivariate statistical analysis of variance. Results: There was a significant difference (p <0.05) between the defense mechanism used in epileptic women and that of healthy women. Conclusion: It can be concluded that women with epilepsy have different defense mechanisms and are more likely to use immature mechanisms and neurotic defense mechanisms (only in terms of False Altruism ) when compared to normal women
تجربیات زیسته سالمندان ساکن در خانه سالمندان خوبان تبریز از مرگ اندیشی: مطالعه ای به روش پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مرگ اندیشی در تمام ادیان آسمانی، بخصوص در دین اسلام، یک برنامه تربیتی برای تکامل و سعادت انسان هاست. هدف این پژوهش، بررسی تجربیات زیسته سالمندان از مرگ آگاهی و مرگ اندیشی و پیامدهای ناشی از آن است که یا رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری تدوین یافته است. شرکت کنندگان در این پژوهش20 نفر از سالمندان خانه سالمندان خوبان تبریز بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با توجه به مصاحبه های عمیق، فردی و نیمه ساختاریافته گردآوری شد. پس از پیاده سازی مکتوب مصاحبه، براساس رویکرد هرمنیوتیک و براساس روش دیکلمن و همکاران مصاحبه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تجربیات این افراد 4 مضمون (درون مایه) اصلی هویت مرگ، موانع مرگ اندیشی، پیامدهای مرگ اندیشی و راه های تقویت مرگ اندیشی و 17 مضمون یا درون مایه فرعی به دست آمد. مرگ آگاهی و مرگ اندیشی در سالمندان، علاوه بر ایجاد نگاهی مثبت و واقع گرایانه نسبت به زندگی، می تواند در کاهش نگرانی های دوره سالمندی از جمله اضطراب مرگ نقش اساسی ایفا کند.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس امیدواری و باور به جهان عادل در بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
155 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران های ناشی از سرطان سبب عدم تعادل و ناهماهنگی فکر و جسم می شود، اما بیشترین حالت در این دوره برای بیمار حس یاس و ناامیدی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس امیدواری و باور به جهان عادل در بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه تجربی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر تهران بودند که از بین آنها تعداد 40 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند.سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه باور به جهان عادل رابین و پپلاوفرنهام (2003) و پرسشنامه امید به زندگی هرث بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از روند افزایشی پایدار در نمرات مقیاس امیدواری و باور به جهان عادل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که بیانگر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش متغیرهای مذکور است . نتیجه گیری: ناامیدی نقشیمستعدکننده، تسریع کننده و تداوم بخش را در بیماری های سرطانی بازی می کند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند با افزایش آن نقش مهمی را به عنوان درمان های کمکی و توان بخشی در کنار درمان های پزشکی ایفا کند.
پیش بینی رضایت شغلی بر اساس میزان فعالیت سیستم های سه گانه مغزی-رفتاری: یک رویکرد میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت شغلی بر اساس میزان فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری انجام شد. طرح پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شاغلین در زمستان 1396 با حداقل یک سال سابقه کار در موقعیت فعلی و حداقل مدرک تحصیلی دیپلم بود. نمونه ای به حجم 321 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ) فرم کوتاه و مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون استفاده شد و پرسشنامه ها از طریق ربات تلگرامی توزیع شدند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS ویراست 26 تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سیستم های فعال سازی رفتاری (BAS) و بازداری رفتاری (BIS) با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری دارند (0.05>p). بهترین پیش بینی کننده، زیرسیستم سکون با 0.26-= βو سپس جنگ با 0.20-= βاست که با رضایت شغلی، رابطه منفی و معنی داری دارند. در مجموع، با توجه به تأیید نقش پیش بینی کننده هر سه سیستم مغزی- رفتاری برای رضایت شغلی، می توان جهت پیش بینی و افزایش رضایت شغلی کارکنان از آن ها سود جست.
بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی فرماندهان آموزشی یک دانشگاه سازمانی با اثربخشی عملکرد آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
31 - 47
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی فرماندهان آموزشی یک دانشگاه سازمانی با اثربخشی عملکرد آنان اجرا شده است. روش: این تحقیق برمبنای هدف از نوع تحقیقات کاربردی و برمبنای ماهیت و روش، نوعی تحقیق همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل فرماندهان آموزشی یک دانشگاه سازمانی بود. روش نمونه گیری، تمام شمار و حجم نمونه باتوجه به طبقه بندی نزد محقق محفوظ است. برای گردآوری داده های این تحقیق از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق دو پرسشنامه شامل پرسشنامه استاندارد ویژگی های شخصیتی نئو (مک کری و کاستا) و پرسشنامه محقق ساخته اثربخشی عملکرد با ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) 88/0 بود. برای تحلیل داده های این تحقیق از آمار توصیفی شامل میانگین، واریانس و انحراف معیار، همچنین آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج: نتایج یافته ها نشان داد بین ویژگی شخصیتی برون گرایی با ضریب همبستگی 42/0، ویژگی شخصیتی سازگاری با ضریب همبستگی 49/0، ویژگی شخصیتی ثبات هیجانی با ضریب همبستگی 45/0، ویژگی شخصیتی تجربه پذیری با ضریب همبستگی 45/0 و ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی با ضریب همبستگی 45/0 با اثربخشی آنان رابطه معنی داری وجود داشت که این نتایج، نشان دهنده ارتباط بین ویژگی های شخصیتی فرماندهان با اثربخشی عملکرد آنان با ضریب همبستگی 47/0 بود. بحث: باتوجه به اینکه این پنج ویژگی از ویژگی های شخصیتی افراد بوده و همچنین باتوجه به شرایط شغلی فرماندهان، این نوع ویژگی ها بیشتر در اثربخشی عملکرد آنها تأثیرگذار است
مدل ساختاری روابط بین خودشناسی انسجامی، ادراک رنج و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان (مراحل 3 و 4)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری سرطان موجب تغییرات متعدد در کیفیت زندگی بیماران می گردد و تشخیص مؤلفه های اثرگذار در این متغیر می تواند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ساختاری خودشناسیِ انسجامی و ادراک رنج با کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. این پژوهش از نوع همبستگی، و با جامعه پژوهشِ شامل کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرج بود. از بین این افراد 340 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بیماران پرسشنامه های خودشناسی، ادراک رنج و کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از SPSS-19 و مدل سازی معادلات ساختاری (لیزرل) نسخه 5/8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین خودشناسیِ انسجامی و رنجِ جسمانی، رنج روانی و رنج وجودی با کیفیت زندگی بیماران، رابطه معنادار وجود دارد و روابط علی-ساختاریِ خودشناسیِ انسجامی با مؤلفه های ادراک رنج و کیفیت زندگی معنادار بود. به عبارتی خودشناسی انسجامی به طور مستقیم و غیرمستقیم به واسطه رنج جسمانی و رنج وجودی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی بود. شاخص های برازندگی حاکی از مطلوبیت مدل مفروض در تبیین کیفیت زندگی از طریق متغیرهای خودشناسی انسجامی و ادراک رنج بود. خودشناسی انسجامی به واسطه تأثیرات مهمی که در انسجام بخشی و یکپارچگی روانی افراد دارد، می تواند با اثر گذاری بر ادراک رنج بیماران سرطانی نقش مهمی را در بهبود کیفیت زندگی این بیماران داشته باشد.
تدوین الگوی عوامل مؤثر بر شادکامی همسران کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، مدل عوامل مؤثر بر شادکامی همسران کارکنان مجمتع فولاد مبارکه اصفهان تدوین شد. این پژوهش از نوع توصیفی بود که از لحاظ روش شناسی، آمیخته (مشتمل بر روش های کیفی و کمی) و به روش همبستگی انجام شد. پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته به روش نمونه گیری خوشه ای با 45 نفر از همسران کارکنان و تحلیل محتوای مصاحبه ها به روش سیستماتیک (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی)، مؤلفه های مؤثر بر شادکامی همسران کارکنان شامل بنیان های شادی (روابط خانوادگی، عدالت و حمایت اجتماعی، پاداش مادی و معنوی)، عوامل زمینه ای (شادی سازها شامل تفکر مثبت، خوش خلق بودن، حرمت و اعتماد به نفس)، راهبردها یا مکانیسم های شادی (هوش هیجانی، صمیمت، تعهد و معنویت)، عوامل مداخله گر (شادی شکن ها شامل مدیریت استرس، عدالت و جوّ سازمانی مناسب) و پیامدهای شادی (آرامش، رضایت شغلی و خانوادگی، نشاط و سلامت روان)، استخراج شدند و مدل ارتباط بین 5 مؤلفه استخراج شده تدوین شد. سپس به منظور بررسی برازش مدل اولیه تدوین شده، 320 نفر از همسران کارکنان، پرسشنامه محقق ساخته سنجش شادکامی را تکمیل کردند و داده های پژوهش به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان دادند الگوی عوامل تأثیرگذار بر شادکامی همسران کارکنان فولاد مبارکه از برازش مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین، پنج عامل بنیان های شادی، شادی سازها، شادی شکن ها، مکانیسم های شادی و پیامدهای شادی دارای تأثیرات متقابل بر یکدیگر و از عوامل مؤثر بر شادکامی همسران کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اند.
الگوی خودمهارگری جوان شیعه با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
60-73
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خودمهارگری نقش بسزایی در سلامت جسمی و معنوی دارد. در پژوهش هایی نشان داده شده که نگرش های معنوی و آموزه های دینی در ارتقای خودمهارگری نقش دارند. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های سازه خودمهارگری در جوانان شیعه بود. روش کار: با توجه به هدف پژوهش که تدوین سازه خودمهارگری بود و با توجه به پژوهش های ملاک محور انجام شده در این زمینه؛ در این پژوهش، جمع آوری داده ها با روش مصاحبه کیفی و تحلیل داده ها با روش نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، محوری و انتزاعی) انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از جوانان شیعه (14 زن و 18 مرد در سنین 22 تا 45) بودند که چگونگی خودمهارگری آنان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته ارزیابی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سازه خودمهارگری در جوانان شیعه، دارای چهار مؤلفه اصلی و 20 ریزمؤلفه است: 1) نگرش (باور به فواید اجتناب، باور به آسیب های ارتکاب، اهتمام به احساسات درگیر در مسئله و عزّت نفس)، 2) توانایی خودانگیزشی (توجه به فواید اجتناب، توجه به آسیب های ارتکاب، توجه به احساسات درگیر در مسئله، تلقین مثبت به خود و الگوگیری از اهل بیت)، 3) توانایی کنترل خود و محیط (توانایی بازداری توجه، توانایی کنترل تکانه، توانایی کنترل محیط، شرطی سازی کنشگر، معاشرت با دوستان خوب و مداومت بر عمل مطلوب) و 4) سازگاری (خودآگاهی، توانایی حل مسئله، انعطاف پذیری، پذیرش هیجان و مدیریت رفتار و ارزیابی مثبت ثانویه معنوی). نتیجه گیری: با مقایسه نتایج این پژوهش با پژوهش های متن محور همچون پژوهش رفیعی هنر که سازه خودمهارگری را شامل خودنظارت گری، هدف شناسی، انگیزش، مهار هیجانی، مهار رفتاری، مهار شناختی و مهار تداوم بخش دانسته است، مشاهده می شود که مدل حاصل از این پژوهش سازوکارهای روانی خودمهارگری را آشکارتر کرده و در نتیجه بستر مناسب تری برای تدوین مقیاس خودمهارگری جوان شیعه مسلمان و تدوین برنامه های آموزش روانی معنوی مناسب برای ارتقای خودمهارگری فراهم کرده است.