فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوت های فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است . روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخ دهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخ دهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کم خوری هیجانی) را اندازه می گیرد . آزمودنی های پژوهش 325 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافته ها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه همخوان است . نتیجه گیری: پرسشنامه نهایی به دلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مناسب قابلیت به کارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.
اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روان شناختی و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
151 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ریفلاکس معده به مری از شایع ترین بیماری های دستگاه گوارش می باشد که با کاهش بهزیستی روانشناختی و افزایش استرس همراه است. هدفاز این پژوهشبررسیاثربخشیکاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری است . روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماه) است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به ریفلاکس معده می باشد که به بیمارستان های علوم پزشکی شهر تهران مراجعه نموده اند. نمونه شامل 30 زن که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی در هشت جلسه به مدت دو ساعت تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB - SF) و مقیاس استرس ادراک شده (PSS) بود. شرکت کنندگان پرسشنامه ها را در سه زمان (پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری) پاسخ داده و اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار اس پی اس تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس ادراک شده تأثیر معناداری داشت . نتیجه گیری: اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس به عنوان یک روش مداخله ای می تواند جهت افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری بکار رود.
بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان و تاب آوری با خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی در دانشجویان دانشگاه تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: درباره ارتباط تنگاتنگ بهداشت روانی و تاب آوری اتفاق نظر بالایی وجود دارد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان و تاب آوری با خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود. روش کار: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در نیم سال اول تحصیلی 96-95 بود که از میان آنان 200 نفر از دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان، تاب آوری، خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی؛ و برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی رابطه مثبت و معنادار؛ ولی بین دلبستگی اجتنابی با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی رابطه منفی وجود داشت؛ همچنین دلبستگی به بزرگسالان با تاب آوری رابطه مثبت و معنادار داشت؛ اما بین دلبستگی اضطرابی به بزرگسالان با ذهن آگاهی و تاب آوری رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، تاب آوری و دلبستگی ایمن به خدا توانستند به طور مثبت ذهن آگاهی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: افرادی که دلبستگی شان به خدا ایمن بود، برای خود ارزش قائل می شدند و می دانستند که خداوند آنان را دوست دارد و کمک کننده و جواب دهنده به خواست ها و دعاهای آنان است؛ برعکس افراد با دلبستگی اجتنابی، خدا را دور از دسترس می دانستند و از او دوری می کردند.
الگویابی بهزیستی ذهنی کارکنان در سازمان: مورد مطالعه، سازمان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، الگویابی بهزیستی ذهنی برای کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان اصفهان بود. به این منظور، از طرح پژوهش آمیخته (کیفی - کمی) استفاده شد. نمونه مطالعه شده در بخش کیفی پژوهش، 17 نفر از کارکنان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی، 201 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافته های کیفی بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای به روش کربین و اشتراوس و در بخش کمی، به کمک مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند در الگوی بهزیستی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای، مؤلفه های یک نظریه زمینه ای شامل مقوله اصلی (بهزیستی ذهنی در دو بعد عواطف مثبت و منفی)، شرایط علّی (رضایت از شغل)، شرایط زمینه ای (فرهنگ و جوّ حاکم بر سازمان)، عوامل مداخله ای (حس پویایی شغلی)، راهبردها (نهادینه سازی سیمای مثبت سازمانی) و پیامدها (وفاداری به سازمان) وجود داشتند. همچنین، این الگو با توجه به معناداری، ضرایب مسیر متغیرهای موجود در الگوی طراحی شده و میزان پذیرفتنی شاخص های قدرت پیش بینی شاخص استون - گیسر و نیکویی برازش، از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین، می توان بهزیستی ذهنی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای را براساس الگوی کشف شده در این پژوهش، افزایش داد یا اصلاح کرد.
اثربخشی معنادرمانی بر میزان شادکامی و احساس تنهایی همسران نابارور جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی بر میزان شادکامی و احساس تنهایی همسران نابارور جانبازان انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه همسران نابارور جانبازان مراجعه کننده به بخش تخصصی زنان و زایمان بیمارستان ساسان تهران (۸۰۰ نفر) بود. برای تعیین حجم نمونه باتوجه به جدول کرجسی مورگان (۱۹۷۲)، ابتدا ۲۶۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و به پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI، ۲۰۰۱) و مقیاس احساس تنهایی کالیفرنیا (UCLA، ۱۹۸۰) پاسخ دادند، از بین آنها تعداد ۳۰ نفر که نمره موردنظر در هر دو پرسشنامه را کسب کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۵ نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش معنادرمانی رادر ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل، هیچ درمانی را دریافت نکردند. نتایج به دست آمده با استفاده از شاخص آماری تحلیل کوواریانس (MANCOVA) نشان داد که تأثیر معنادرمانی بر میزان شادکامی و احساس تنهایی در سطح ۱/۰ p < معنی دار است. بنابراین، نتیجه گرفته شد که معنادرمانی بر افزایش شادکامی و کاهش احساس تنهایی همسران نابارور جانبازان مؤثراست.
اثربخشی درمان نوروفیدبک بر اضطراب کارکنان شرکت نفت و گاز کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک بر اضطراب کارکنان شرکت نفت و گاز کارون بود. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کارکنان مرد شرکت نفت و گاز کارون بودند. 40 نفر از کارکنان مرد به صورت در دسترس انتخاب شدند. پس از مصاحبه بالینی و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج، شرکت کنندگان انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. پس از آن، اعضای گروه آزمایش 40 جلسه آموزش نوروفیدبک را در طول 20 هفته و به صورت 2 جلسه 45 دقیقه ای در هر هفته دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. مداخله نوروفیدبک، با استفاده از ابزار نکسوز4 و نرم افزار بیوتریس صورت گرفت و برای سنجش اضطراب نیز مقیاس خود سنجی اضطراب زانک (S.A.S) مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری میان گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب وجود دارد. میزان اضطراب در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه گواه به طور معنی داری کاهش یافت. نوروفیدبک باعث کاهش اضطراب شرکت کنندگان در مرحله پس آزمون شد و این اثر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
مقایسه اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر روا ن شناسی مثبت نگر و گروه درمانی آدلری در ارتقای تاب آوری افراد وابسته به مواد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یکی از چهار بحران جهانی هزاره سوم و در صدر تهدیدها و آسیب های اجتماعی و از غم انگیزترین معضلات جوامع امروزی است که اکثر جوامع مختلف به ویژه جامعه ما را به چالش کشیده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر روا ن شناسی مثبت نگر و گروه درمانی آدلری در ارتقای تاب آوری افراد وابسته به مواد انجام شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان شاهرود در سال 1399 بود. اعضای نمونه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به صورت داوطلبانه 15 نفر به گروه آزمایش اول (روا ن شناسی مثبت نگر)، 15 نفر گروه آزمایش دوم (درمان آدلری) و 15 نفر به گروه کنترل اختصاص یافتند. گروه آزمایش اول 10 جلسه روان درمانی مثبت نگر و گروه آزمایش دوم 10 جلسه گروه درمانی آدلری را دریافت کردند، اما گروه کنترل تا پایان پژوهش هیچ مداخله ای دریافت نکرد. طبق یافته های این مطالعه گروه درمانی آدلری در مقایسه با روا ن شناسی مثبت نگر تأثیر بیشتری بر تاب آوری افراد وابسته به مواد داشت.
رابطه بین معنای زندگی و امیدواری با سلامت روان و مقایسه آن در جانبازان و بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
31 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین معنای زندگی و امیدواری با سلامت روان و مقایسه آن در دو گروه جانبازان و بیماران مبتلا به سرطان انجام گرفت. روش: این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی از نوع همبستگی و علی مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق کلیه جانبازان بستری در بیمارستان ساسان که حداقل سابقه یک سال بستری داشته و بیماران سرطانی بیمارستان امام خمینی بودند که به صورت تصادفی تعداد 400 نفر انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های مقیاس نشانگان مرضی، مقیاس امید و مقیاس معنای زندگی اطلاعات لازم جمع آوری شد. نتایج با استفاده از تحلیل همبستگی و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که بین امید و معنای زندگی افراد موردمطالعه با میزان شیوع اختلالات روانی در آنان رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. (P>0.01) .همچنین میزان امیدواری جانبازان و معنای زندگی آنان به طور معنی داری مثبت تر از بیماران سرطانی است (P>0.01) و سطح سلامت روانی جانبازان بالاتر از بیماران سرطانی است .(P>0.01) بحث: وجود رابطه معنی دار بین امید و معنای زندگی نشان می دهد که با معنادرمانی و افزایش امید در جانبازان و بیماران سرطانی می توانیم در سطح مناسبی از شیوع اختلالات روانی در این دو گروه کم نماییم. همچنین ارزیابی های مقایسه ای حاکی از آن است که وجود دلایل معنوی در ابتلای جانبازان و ارزش گذاری اجتماعی برای این گروه توانسته است درحدزیادی بر معنای زندگی و درپی آن میزان امیدواری آنان تأثیر گذاشته و با کسب حمایت های اجتماعی از سلامت روانی بالاتری نسبت به بیماران سرطانی برخوردار شوند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نشخوار فکری، کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و باورهای ارتباطی زنان ناراضی از همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
31 - 43
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زمینه و هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری، کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و باورهای ارتباطی زنان ناراضی از همسر در مراکز مشاوره نیروی انتظامی بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، دوگروهی دو مرحله ای (پیش آزمون و پس آزمون) بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره نیروی انتظامی شهر اصفهان در سال 1398 بود که از این تعداد دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از چهار پرسشنامه شامل پرسشنامه باورهای ارتباطی آدیلسون و اپشتاین (1982)، پرسشنامه نشخوار فکری هوکسما و مارو (۱۹۹۱)، پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی واروشربون ( ۱۹۹۲) و پرسشنامه تنظیم هیجان شوت و همکاران (1998) استفاده شد. گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت هشت جلسه تحت درمان قرار گرفته و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت ننمود. داده ها ازطریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری، کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و باورهای ارتباطی زنان ناراضی از همسر تأثیر معنی داری دارد (05 /0 p <). بحث: پژوهش حاضر نشان داد می توان از روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی جهت ارتقای کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و باورهای ارتباطی و کاهش نشخوار فکری زنان ناراضی از همسر استفاده نمود.
بررسی تأثیر دوره کوتاه مدت دعا کردن در موقعیت پذیرش هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر دوره کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت پذیرش هیجانی بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد 52 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه: پذیرش/ دعاکردن (گروه 1)، پذیرش/ کنترل (گروه 2) و کنترل/ کنترل (گروه 3) جایگزین شدند. پس از تکمیل پرسش نامه های سلامت عمومی، نگرش سنج دینی و پذیرش و عمل؛ میزان خلق و عملکرد خودکنترلی فرد (آزمون استروپ) مورد اندازه گیری قرار گرفت. سپس، برای آزمودنی کلیپ های هیجانی پخش شد که افراد دو گروه نخست می بایست طی آن هیجاناتشان را بپذیرند و گروه سوم کلیپ ها را طبق روال عادی تماشا کردند. در مرحله بعد، گروه اول به دعاکردن می پرداخت، درحالی که افراد گروه های دیگر کار خاصی انجام نمی دادند. پس از ارزیابی مجدد خلق و عملکرد خودکنترلی استروپ، نتایج تفاوت معناداری در عملکرد خودکنترلی سه گروه نشان نداد. همچنین، گروه ها در بُعد منفی مقیاس خلق تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما میزان خلق مثبت، آرامش و شادکامی در گروه پذیرش/ دعا نسبت به دو گروه دیگر بیشتر بود.
مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی در افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
45 - 60
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان خون یکی از شایع ترین سرطان ها است، شیوع بالایی داشته، پیامدهای روانی و اجتماعی زیادی برای بیمار به همراه دارد و عوامل مختلفی در شکل گیری و تشدید آن نقش دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بیماران مبتلا به سرطان خون و افراد سالم انجام گرفت. روش: روش پژوهش، علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان خون بستری در بیمارستان های ولی عصر، شمس، شهریار و شهید قاضی شهر تبریز بودند؛ نمونه پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از بیماران و همراهان آن ها بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و به لحاظ سن، جنس، تأهل و سطح تحصیلات باهم همتا شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نئو (مک کری و کاستا، 1985)، تحمل ابهام (مک لین، 1993) و مقیاس مقابله مذهبی (پارگامنت، 2000)، استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بین افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم تفاوت معنی داری وجود دارد، افراد مبتلا به سرطان خون در روان رنجور ی، تحمل ابهام پایین و مقابله مذهبی منفی نمرات بالاتری نسبت به افراد سالم کسب کردند و افراد سالم نیز در متغیرهای برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، باوجدان بودن، مقابله مذهبی مثبت و تحمل ابهام بالا نمرات بالاتری نسبت به افراد مبتلا به سرطان خون داشتند (01/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که برخی ویژگی های شخصیتی و راهکارهای مقابله ای مذهبی سازگارانه و ناسازگارانه برخورد با بیماری می تواند بر علائم بیماری و مقابله مؤثر با آن تأثیر گذاشته و به متخصصان بالینی در تدوین مداخلات درمانی جهت درمان مؤثرتر به این بیماران کمک نماید.
اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر افسردگی، شدت درد ادراک شده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراک شده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمه تجربی حاضر با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعه کنندگان به یکی از بیمارستان های شهر اصفهان با سابقه شکایت سردرد مزمن از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش؛ پرسشنامه های افسردگی زونک (1965)، درد مک گیل (1997) و اضطراب درد مک کراکن (1967) بود. داده ها با استفاده از تحلیل آماری اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در بهبود افسردگی، کاهش شدت درد ادراک شده و کاهش اضطراب مرتبط با درد شرکت کنندگان در آموزش خودشفابخشی در پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش خودشفابخشی با کاهش استرس فیزیولوژیک از طریق درمان خاطرات سلولی مخرب، اصلاح سبک زندگی و آموزش تکنیک های آرام سازی، موجب کاهش سردرد افراد مبتلا شده است؛ بنابراین می توان از این روش به عنوان یک رویکرد جدید با اثرات نسبتاً پایدار برای کاهش سردردهای مزمن در مراکز درمانی و خدمات روان شناختی استفاده نمود.
تحلیل نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115-129
حوزههای تخصصی:
نشاط معنوی رضایت قلبی و لذتی است که در زیر امواج متلاطم زندگی، به تاب آوری کمک می کند. در تبیین رابطه نشاط معنوی با سلامت نیز قابل توجه است که نشاط معنوی موجب امیدواری و افزایش معنا در زندگی می شود. بر اساس اهمیت نقش نشاط معنوی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه کارکنان زن و مرد شاغل به کار در پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در اسفند سال 1398 بود که در حدود 574 نفر بودند. حجم نمونه شامل 234 کارمند زن و مرد بودند که بر طبق جدول مورگان تعیین و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی، نشاط معنوی، سرمایه های اجتماعی، حمایت اجتماعی و تاب آوری به صورت حضوری و انفرادی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که مدل طراحی شده برای تبیین تاب آوری کارکنان با توجه به نقش نشاط معنوی، از شاخص های برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس رابطه متغیرهای سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر نشاط معنوی نقش تسهیل کننده در رابطه میان سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری نشان داد. همچنین دو متغیر پیش بین سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی اثر مستقیم و مثبت بر تاب آوری کارکنان داشتند. در جمع بندی یافته های پژوهش حاضر می توان گفت رابطه مستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری مثبت معنادار بود. همچنین رابطه غیرمستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی، مثبت و معنادار بود. بر این اساس مدل پژوهش تأیید شد. یافته های پژوهش حاضر بدین معنی بود که نشاط معنوی در بین کارکنان نقش تسهیل کننده در افزایش تاب آوری دارد. بدین شرح که با افزایش سرمایه اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی در کارکنان، نشاط معنوی آنها نیز افزایش یافته و در نهایت تاب آوری آنها در برابر استرس بیماری کرونا افزایش می یابد. بر این اساس بر طبق نتایج می توان گفت جهت تبیین تاب آوری در مقابل بیماری کرونا در دوران فاصله گذاری اجتماعی، از مزایای سرمایه های اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی سود برد و نشاط معنوی و تاب آوری را در ایام بیماری ارتقاء بخشید.
The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Stress Management Training on the Resilience of Patients with Multiple Sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
119 - 126
حوزههای تخصصی:
Abstract Objective: Multiple sclerosis is a chronic and disabling disease. The purpose of the present research was to examine the effectiveness of cognitive-behavioral stress management training on the resilience of patients with multiple sclerosis Method: This research was a quasi-experimental design with pre-test, post-test and follow-up, and a control group. The statistical population included female patients with MS referred to the Dr. Shahbigi Neurology Clinic in Tehran. 30 patients were selected by purposeful sampling method and assigned to the two groups experimental and control group randomly. The experimental group underwent ten sessions of stress management training based on the Cognitive Behavioral Model. Data were collected using the Connor Davidson Resilience Scale. Research data were analyzed using Mixed Repeated Measures ANOVA. Results: The results revealed that cognitive-behavioral stress management training can significantly enhance the resilience of patients with MS. Conclusion: Therefore, the use of cognitive-behavioral stress management training can be effective in improving the resilience of patients with MS.
بررسی رابطه بخشش و جهت گیری مذهبی با تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
87-99
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ازآنجاکه تعارضات زناشویی تأثیرات مخرب بی شماری بر سلامت روانی، خانوادگی و حتی جسمی افراد جامعه وارد می سازد؛ شناخت عوامل مؤثر بر آن امری ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تعارض زناشویی با بخشش و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل معلمان متأهل و دارای فرزند شهر قم بودند که در تابستان سال 1395 آموزش ضمن خدمت می دیدند. از میان این جامعه (627N=)، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 240 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه های جهت گیری مذهبی آلپورت، بخشش رای و تعارض زناشویی ثنایی و براتی ارزیابی شدند و داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش بکوارد تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج نشان داد که تعارض زناشویی با بخشش و جهت گیری مذهبی درونی رابطه منفی و معناداری داشت ولی بین تعارض زناشویی و جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که توجه به جهت گیری مذهبیِ زوج و تلاش برای آموزش مهارت بخشش به آنان نقش مهمی در کاهش تعارضات زناشویی خواهد داشت.
رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری با عملکرد شغلی و اشتیاق کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری با عملکرد شغلی و اشتیاق کاری بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی کارکنان شاغل در یک شرکت نفت و گاز بود که در سال 99-1398 در این شرکت مشغول به کار بودند. نمونه پژوهش شامل 250 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. از پرسشنامه های سرمایه اجتماعی سازمانی، اشتیاق کاری، کیفیت زندگی کاری و عملکرد شغلی به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی بنیادی و رگرسیون گام به گام انجام گرفت. نتایج حاصل از همبستگی بنیادی نشان داد که بین دو مجموعه متغیر پیش بین و ملاک همبستگی بنیادی معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که مؤلفه های محیط کار ایمن و بهداشتی، همکاری، قانون گرایی و قابلیت های انسانی، 11 درصد از واریانس عملکرد شغلی کارکنان را تبیین می کنند. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه های توسعه قابلیت های انسانی، ارزش و وابستگی اجتماعی، 21 درصد از واریانس اشتیاق کاری کارکنان را پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج این پژوهش، به مدیران و مسئولان شرکت ها و سازمان ها پیشنهاد می شود که با اتخاذ مداخلات مناسبی که سعی در بهبود سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری دارند، تا اندازه ای اشتیاق کاری و عملکرد شغلی کارکنان را افزایش بدهند.
ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همه گیری ابتلا به ویروس کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
161 - 177
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شرایط کنونی شیوع ابتلا به ویروس کرونا همه متخصصین و همه مردم می دانند که بهترین روش شکست آن، در خانه ماندن است. در همین راستا ماندن در خانه به سبک زندگی جدیدی نیاز دارد که اگر افراد نکات سبک زندگی جدید را رعایت نکنند، ممکن است باعث کاهش کیفیت زندگی آنان شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همه گیری ابتلا به ویروس کرونا طراحی شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی 350 نفر از ساکنین شهر تهران (200 زن و 150 مرد) از طریق فراخوان اینترنتی اجرا شد. داده ها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی با استفاده از نرم افزار Spss-24 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 2 عامل سبک زندگی سالم و سبک زندگی شاد بود که درمجموع 6/34 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس (77/0 α=) و عوامل سبک زندگی سالم (73/0 α=) و سبک زندگی شاد (81/0 α=) بود. نمرات استاندارد محاسبه و دامنه نمرات عامل ها و کل پرسشنامه بر اساس نمرات استاندارد به سه دامنه ضعیف، متوسط و قوی تقسیم شد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش های آینده مورد استفاده قرار گیردو این مقیاس برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
اثربخشی آموزش خود نظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دانشجویان دختر دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
20-36
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دانشجویان هر جامعه در میان قشرهای مختلف آن، دست رنج معنوی و انسانی و از آینده سازان کشور خویش هستند و توجه به وضعیت سلامت روانی، معنوی، اجتماعی، فرهنگی و جسمی آنان موجب فراهم آوردن زمینه لازم برای تحقق زندگی پویا و سالم در جامعه برای سال های آینده خواهد شد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران بود که در سال تحصیلی 1395 مشغول به تحصیل بودند و از میان آنان 30 نفر از دانشجویان دختر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب؛ و به صورت شمارش تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش هشت جلسه (یک و نیم ساعته) برنامه آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی در طول هشت هفته دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خویشتن داری گاتفردسون و هیرشی استفاده شد. داده های به دست آمده نیز با روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان دختر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری خویشتن داری بالاتری به دست آوردند و فرضیه پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دختران دانشجوی دانشگاه تهران تأیید شد (01/0P>). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مداخله مذهبی-معنوی گروهی تأثیر مثبتی بر قدرت درونی و خودکنترلی دانشجویان دختر داشت و می توان از این مداخله برای بهبود منابع روان شناختی در افزایش خویشتن داری دانشجویان استفاده کرد.
روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی: مبانی نظری و مراحل اجرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف معرفی روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی و کاربرد آن در پژوهش های روان شناختی با رویکرد اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی−تحلیلی و به منظور توسعه ابزار می باشد. روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی از مطالعات زبان شناسی، نظریه حوزه های معنایی و تلاش های به عمل آمده در فهم متون دینی (ادبی، اصولی و تفسیری) مشتق می شود و دارای یک اصل بنیادی و نُه اصل فرعی است که در چهار مرحله (مشاهده نظام مند، غرقه شدن در محتوا، صورت بندی داده ها، بازبینی نهایی و ارائه گزارش) به اجرا گذاشته می شود. هر مرحله نیز از چندین گام تشکیل شده است. پایه و اساس تحلیل کیفی محتوای متون دینی، پردازش فعال متن است که در آن پژوهشگر داده های متنی (مفاهیم، گزاره های متون دینی) را آن قدر کندوکاو و تحلیل می کند تا به ساخت های کلی معنا دست یابد. منظور از پردازش فعال متن عبارت از عملیاتی است که طی آن داده ها گردآوری، تجزیه و تحلیل، طبقه بندی و به شکل تازه ای کنار یکدیگر قرار داده می شوند. هدف اصلی پژوهش این است که پژوهشگر از یکسری مفاهیم و گزاره های متون دینی به فهم و استنباط های روان شناختی دست یابد؛ بنابراین، پردازش متن با توصیف و تحلیل های عمومی شروع و به تحلیل های عمیق تر، پیچیده تر، انتزاعی و معنایی می انجامد.
اصول خانواده درمانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی اصول خانواده درمانی بر اساس منابع اسلامی است. این تحقیق بنیادی- نظری، با روش توصیفی تحلیلی و روش استنباط از آیات قرآن کریم و احادیث معصومین(ع) انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد اصول خانواده درمانی اسلامی عبارت اند از: خدامحوری، اعتقاد به معاد، خوش بینی و خوش گمانی، صبر و استقامت. دین مداری، پاکیزگی و آراستگی، عفت ورزی، تکریم همسر و فرزندان، سپاس گزاری و قدردانی، نرمش در زندگی، حفظ و رعایت جایگاه ها و مرزها، تحمّل و تدبیر، انتقادپذیری، گفتگو و هم نشینی سالم، نیک رفتاری و محبت ورزی، همدلی، توافق و تفاهم، راستگویی، یکرنگی و امانتداری، نفی خشونت، مشاوره، حکمیّت، ارضای صحیح و متعادل غریزه جنسی، مدیریت متعادل خانواده، حفظ فرزند و فرزندپروری، رعایت حقوق و انجام وظایف، فرمانبرداری زن نسبت به شوهر، برخورد اسلامی با همسر ناسازگار، التزام به ترک عوامل آسیب زا، رعایت حدود فقهی و اخلاقی در مداخلات خانواده درمانی. شایسته است پژوهش هایی که به دنبال تدوین نظریه های خانواده درمانی با رویکرد اسلامی هستند، به این اصول توجّه کنند و در تدوین اهداف و تکنیک ها این اصول را رعایت نمایند.