فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری قلبی نه تنها خود فرد بلکه خانواده وی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر کرمان در سال 1397 بود که ازاین بین نمونه ای به حجم 200 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی جارسما و همکاران (2003)، تعهد زناشویی استنلی و مارکمن (1992)، جو خانوادگی موس و موس (1986) و حمایت همسر سالیس و همکاران (1987) جمع آوری و با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که محیط خانواده و حمایت همسر قادر به پیش بینی معنی دار رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بودند (05/0>p)، اما نقش پیش بین تعهد زناشویی معنی دار نبود (05/0<p). یافته های تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که محیط خانواده خوب از طریق افزایش حمایت همسر بر رفتارهای خود مراقبتی بیمار تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که حمایت همسر در ارتباط بین محیط خانواده و رفتارهای خود مراقبتی بیماران قلبی نقش میانجی معنی داری دارد و تعهد زناشویی نقش معنی داری در مدل پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی ندارد.
اثربخشی بسته آموزش ویژگی های زندگی اسلامی بر تاب آوری دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
45-56
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تاب آوری یکی از اهداف پرورشی نظام های تربیتی است و آموزش ویژگی های زندگی اسلامی که عامل مهم ایجاد آرامش روانی و سازگاری فردی در برابر موانع و مشکلات زندگی به حساب می آید در تاب آوری فراگیران مؤثر تلقی می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ویژگی های زندگی اسلامی بر تاب آوری دانشجویان بود. روش کار: این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند بود که در سال 1397 مشغول به تحصیل بودند و از میان آنان نمونه ای به تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. آموزش ویژگی های زندگی اسلامی به مدت 10 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیّره (ANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که متغیّر تاب آوری (001/0P<) و مؤلفه های آن بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری داشت و آموزش ویژگی های زندگی اسلامی در بهبود تاب آوری از نظر آماری مؤثر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان استنباط نمود که تاب آوری از ویژگی های فردی محسوب می شود که از طریق فرایند به کارگیری ویژگی های زندگی اسلامی تعدیل و تغییرپذیر است. بنابراین، آموزش ویژگی های زندگی اسلامی می تواند در حوزه های مختلف برای دانشجویان مؤثر واقع شود.
رابطه سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی: نقش میانجی گر قدردانی از تجارب کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی با نقش میانجی گر قدردانی از تجارب کاری انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بوده است. به منظور به دست آوردن نمونه ای که بیشتر معرف جامعه باشد، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای شامل 203 نفر انتخاب گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه، از ابزارهای خودگزارشی شامل مقیاس سن ذهنی (محقق ساخته)، سیاهه رویدادهای کار و زندگی براب، مقیاس خشنودی شغلی وار و همکاران، مقیاس تعهد سازمانی ماودی و همکاران و مقیاس بهزیستی کارکنان ژنگ و همکاران استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار AMOS-22 انجام گرفت. جهت بررسی روابط غیرمستقیم، از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی نهایی پس از حذف مسیرهای مستقیم غیرمعنی دار (سن ذهنی به خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی)، از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که قدردانی از تجارب کاری میانجی گر رابطه بین سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی است.
Anxiety and Depression among Tertiary Level Students in Bangladesh during COVID-19 Outbreak(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to find out anxiety and depression among tertiary level students in Bangladesh during COVID-19 outbreak. Method: The online survey design was used in this study. To measure anxiety and depression, the Generalized Anxiety Disorder-7 (GAD-7) and Patient Health Questionnaire-9 (PHQ-9) scales were used. Binary logistic regression was performed to assess the impact of several factors on the likelihood that respondents would report that they had a problem with anxiety and depression. Results: The strongest predictor of binary logistic regression of reporting anxiety was gender (OR: 2.848; 95% CI; 1.836-4.417; p < .001) indicating female students had about 2.9 times more likely to report anxiety than male students controlling for all other factors. The duration of using social media (OR: 0.567; 95% CI; 0.329-0.978; p < 0.05) was also affecting the level of anxiety of the students. Depression was getting affected by the present living place (OR: 0.507; 95% CI; 0.316-0.814; p=.005). Conclusion: This study showed that students were having different level of anxiety and depression. Gender, the present living place and the duration of using social media were the significant factors for anxiety disorder. Depression was also getting affected by the present living place and the duration of using social media.
تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری بر عمل به باورهای دینی و خودکنترلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری بر عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در سوء مصرف کنندگان مواد بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر خرم آباد در تابستان 1395 بود. نمونه آماری شامل سی نفر از معتادان بود که پس از گذراندن موفق دوره سم زدایی، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از آن به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های عمل به باورهای دینی معبد و خودکنترلی تانجی بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری باعث افزایش عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در افراد معتاد شد (001/0>P). بنابراین، توجه به مثبت نگری در افزایش عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در معتادان یکی از ضرورت های پژوهش در زمینه بهبود آنان محسوب می شود و برگزاری دوره هایی در این زمینه در مراکز ترک اعتیاد توصیه می شود.
مقایسه اثر بخشی روش درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی بر افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
111-125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود و با هدف مقایسه روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی بر افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی منطقه پنج تهران انجام شد. برای انجام پژوهش به روش نیمه آزمایشی تعداد 30 نفر از افرادی که با مشکل روابط فرازناشویی مواجه بودند به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه با اندازه های برابر به گروه های آزمایشی 1 و 2 تقسیم شدند. گروه اول، مورد مداخله روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی قرار گرفت. گروه دوم مورد مداخله معنادرمانی قرار گرفت. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط بین درون آزمودنی ها استفاده شد. نتایج نشان داد روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی توانست حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از عهدشکنی را افزایش دهد و این تأثیر پس از دو ماه ماندگار بود. بین روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی در افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوتی وجود نداشت. براین اساس، می توان از روش های روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی برای افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی و کاهش آسیب های ناشی از آن استفاده نمود.
الگوی تحلیل مسیر پیش بینی کرونافوبیا بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و اضطراب سلامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری بیماری کرونا اثرات مختلفی بر جنبه های روانی افراد جامعه گذاشته است. بررسی ها نشان می دهند که با گسترش بیماری کرونا، ترس از این بیماری نیز در حال افزایش است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط عدم تحمل بلاتکلیفی و اضطراب سلامتی با کرونافوبیا در جامعه شهر تهران است. به این منظور نمونه ای شامل 430 زن و مرد بزرگسال توسط پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوسکیس، 2002)، عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون، 1994)، و ترس از کرونا (گریفیتز و پاکپور، 2020) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که اضطراب سلامتی و عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه مثبت و مستقیم با ترس از بیماری کرونا دارند. همچنین عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری اضطراب سلامتی و غیر مستقیم با ترس از کرونا رابطه دارد. این نتایج دارای تلویحات کاربردی برای کنترل و کاهش ترس از کرونا و کرونافوبیا خواهد شد. پیشنهاد می شود تا با توجه به این متغیرهای شخصیتی و شناختی، جهت طراحی مداخلات روان شناختی برای حفظ و ارتقای سلامت روان جامعه در شرایط همه گیری بیماری کرونا بهره گرفته شود.
تجربه های روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان در آستانه مرگ با تأکید بر دغدغه ها و نیازها: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته که در مراحل نهایی بیماری و واپسین روزهای زندگی خود هستند، دغدغه ها و نگرانی های مهم و غیرقابل انکاری دارند که می توانند اطلاعات ارزشمندی را برای مراقبان فراهم کنند تا بتوانند جهت برنامه ریزی و ارتقا مراقبت از آن ها بر پایه نیازهای شان اقدام کنند. هدف پژوهش حاضر دستیابی به تجربه های روان شناختی به خصوص دغدغه ها، نیازها و نگرانی های این بیماران در مسیر بیماری بود. در این پژوهش از طرح تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. از بین بیماران تحت مراقبت تسکینی در بیمارستان فیروزگر و مرکز کنترل و پیشگیری از سرطان آلاء، 11 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تفسیر داده ها به روش کلایزی انجام شد. نتایج این مطالعه در 5 خوشه اصلی "دغدغه های مرتبط با خانواده و دوستان"، "دغدغه های اجتماعی- اقتصادی"، "دغدغه های مرتبط با خود"، "دغدغه های مرتبط با کادر و فرایند درمان در بیمارستان" و "دغدغه های مذهبی-معنوی" و 34 خوشه فرعی دسته بندی شد. بیماری سرطان و مرگ قریب الوقوع، دغدغه ها، نگرانی ها و نیازهایی را در ابعاد مختلف زندگی فرد و خانواده او به وجود می آورد که در صورت غفلت از آن ها، بهزیستی فرد و کیفیت زندگی او مختل می شود. شناسایی و تأیید احساسات و نگرانی های بیماران و پرداختن به نیازهای شان، آرامش و اطمینان بیشتری برای آنان فراهم خواهد کرد تا در مواجهه با این تجربه دشوار، موفقیت بیشتری کسب کرده و به پذیرش برسند.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
74-88
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های پیشین اثر بخشی دو رویکرد واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی را بر غنی سازی روابط و تعارضات زناشویی تأیید کرده است، اما پژوهشی درباره مقایسه و اثر بخشی این دو رویکرد درمانی بر دو متغیّر وابسته کیفیت و معنای زندگی در جامعه زنان مطلقه سرپرست خانوار مشاهده نشده است. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا بود. روش کار: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پس آزمون چندگروهی است. جامعه آماری پژوهش زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا بودند که با فراخوان به همکاری دعوت شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه آموزش گروهی واقعیت درمانی (30 نفر)، روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی (27 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) قرار گرفتند. متغیّرهای وابسته تحقیق کیفیت و معنای زندگی بود که با پرسش نامه های معنای زندگی (PMI) و کیفیت زندگی والتون سنجیده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی گیمز-هاول نشان داد که هر دو متغیّر مستقل آزمایشی بر متغیّرهای وابسته در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معناداری داشت اما بین دو روش آزمایشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اثربخشی معنادار رویکرد واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی در مقایسه با گروه کنترل بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار در این پژوهش تأیید شد؛ هرچند بین این دو رویکرد درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر بهزیستی معنوی و احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
32-44
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: آگاهی یافتن فرد از ابتلا به بیماری دیابت می تواند سبب ایجاد بحران معنوی و احساس تنهایی در وی شود؛ این عوامل خود می تواند سبب تشدید این بیماری شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر بهزیستی معنوی و احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع دو عضو انجمن حمایت از بیماران دیابتی استان یزد در سال 1398 بودند که از میان آنان 30 زن به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب؛ و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش در هشت جلسه، برنامه آموزش ذهن آگاهی را با رویکرد اسلامی دریافت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های بهزیستی معنوی دهشیری و همکاران و احساس تنهایی دی توماسو و همکاران استفاده شد. داده ها نیز با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات مؤلفه های بهزیستی معنوی (شامل ارتباط با خدا، ارتباط با خود، ارتباط با طبیعت و ارتباط با دیگران) و احساس تنهایی (شامل تنهایی رمانتیک، تنهایی خانوادگی و تنهایی اجتماعی) در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر ارتقای بهزیستی معنوی و کاهش احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو اثربخش است.
آیا صبر همان تاب آوری است؟ مفهوم سازی کاربردی صبر برای شرایط بحرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر دو اصطلاح «تابآوری» و «صبر» پژوهش های زیادی را به سوی خود جلب کرده اند. اکنون پرسش این است که آیا این دو متغیر دارای یک سازه هستند یا دو سازه مختلف دارند؟ چه شباهت و تفاوت هایی بین این دو وجود دارد؟ این مطالعه از نوع کیفی (تحلیلی) است که به روش مروری انجام شد که ترکیبی از روش مرور سیستماتیک، تحلیل محتوا و مرور ادبیات بود. اطلاعات از منابع کتاب و مقاله جمع آوری شد. نتایج نشان داد که صبر شامل تاب آوری و فراتر از آن است. به لحاظ سازه های مفهومی صبر شامل بازداری از خشم، بازداری از شهوات، شکیبایی، استقامت، انتظار و گشایش عقل است؛ در حالی که سازه های مفهومی تاب آوری شامل تحمل پذیری، انطباق، بازگشت، سازگاری، افزایش ظرفیت و تغییر و بازسازی است. به همین ترتیب فرایند رشد صبر عبارتند از: بازداری هیجانی؛ شکیبایی؛ استقامت؛ انتظار و کمال. پس می توان نتیجه گیری کرد که روش صبر بهعنوان یک مدل در سبک زندگی اسلامی می تواند هم در پیشگیری و مداخله و هم در رشد و تکامل آدمی، به ویژه در مداخلات مرتبط با بحران به کار رود. این رویکرد می تواند جایگزین مناسبی برای دیدگاه های هیجان مدار و تاب آوری باشد.
بررسی شیوع آزار سایبری و متغیرهای دموگرافیک آزارگران، آزاردیدگان و آزارگر-آزاردیده های سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزار سایبری به عنوان آسیب رسانی ارادی و مکرری که از طریق رایانه، تلفن همراه و سایر وسایل الکترونیکی اعمال می شود، تعریف شده است. در این پژوهش به بررسی شیوع این پدیده و توصیف متغیرهای دموگرافیک افراد مرتبط با آن پرداخته شده است. 425 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم دبیرستان شهر کرمانشاه به صورت تصادفی خوشه ای مورد بررسی قرار گرفتند. از این بین 2/53 درصد مونث (226 نفر) و 8/46 درصد نیز مذکر بودند (199 نفر). در دو ماه گذشته شیوع آزارگری سایبری 7/7 درصد، آزاردیدگی سایبری 9/10 درصد، آزارگری-آزاردیدگی سایبری 4/31 درصد بوده و 0/50 درصد نیز با این پدیده درگیر نبوده اند. بررسی متغیرهای دموگرافیک نیز نشان داد 54 درصد پسران و 46 درصد دختران با آزار سایبری درگیر بوده اند، همچنین افراد مرتبط با آزار سایبری اعتقادات مذهبی خانوادگی ضعیف تر و رابطه با والدین بدتری را گزارش کردند، ساعات استفاده روزانه شان از اینترنت بیشتر بوده و بیشترین فعالیتی که در اینترنت دارند در شبکه های اجتماعی است. نتایج بررسی سایر متغیرهای دموگرافیک نیز در جداول ارائه شده است. شیوع آزارگری و آزاردیدگی سایبری در حد سایر کشورها بوده اما آزارگری-آزاردیدگی سایبری نسبت به نتایج اعلام شده در سایر دنیا شیوع بیشتری دارد. همچنین نتایج برخی متغیرهای دموگرافیک تفاوت های قابل ملاحظه ای را نشان داد که باید در آینده مورد پژوهش های بیشتری قرار بگیرند.
مقایسه آموزش تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و آموزش تنظیم هیجانی بر کنترل عواطف بیماران عروق کرونری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
25 - 50
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری عروق کرونری قلب(CHD)بیشترین بار بیماری را در بین بیماری های جسمی دارد. CHDاز بیماری های مزمنی است که در تحول و ماندگاری آن عوامل فیزیولوژیکی و روان شناختی با هم تعامل دارند. به همین دلیل اصلاح و حذف عوامل خطرساز روان شناختی در درمان CHDضروری است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و تنظیم هیجانی بر تعدیل کنترل عواطف بیمارانCHD بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل، با روش نمونه گیری در دسترس از زنان داوطلب مبتلا به CHD، 45نفر انتخاب و در 3 گروه (دو گروه آزمایشو یک گروه کنترل) به تصادف جایگزین شدند. آزمودنی های هر گروه بر اساس پروتکل هر مداخله آموزش دیدند. کل آزمودنی ها قبل، بعد و یک ماه و نیم پس از آموزش به مقیاس کنترل عواطف (ACS) (ویلیامز، چمبلز و آهرنس، ۱۹۹۷) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با کاربرد آزمون اندازه گیری مکرر و تعقیبی توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و گروه تنظیم هیجانی (05/0>p) در تعدیل کنترل عواطف مؤثر بوده اند، اما تفاوت دو گروه معنادار نیست (05/0p>). نتیجه گیری: هر دو آموزش با یاددهی فنون خاص خود می توانند کنترل عاطفه فرد را افزایش دهند، بنابراین بالینگران می توانند در کنار درمان های زیستی از این آموزش ها برای کنترل نشانه های CHD استفاده کنند.
تأثیر آموزش قدردانی بر رفتار اجتماعی انتظاری و روابط معلم - شاگرد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان سرمایه های هر کشوری محسوب می شوند؛ بنابراین، توجه به عوامل مؤثر در بهبود عملکرد نظام آموزشی، از وظایف مهم مسئولان نظام آموزشی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش قدردانی بر رفتارهای اجتماعی انتظاری و روابط معلم - شاگرد در بین دانش آموزان پسر پایه پنجم مشغول به تحصیل در شهرستان کرج در سال تحصیلی 1399 – 1398 بود. پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام شد؛ از میان آنها دو کلاس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب شد. ابزار به کاررفته در این پژوهش، پرسشنامه رفتار اجتماعی انتظاری هنریجسن و کلارک و پرسشنامه روابط معلم شاگرد مورای و زوویچ بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند آموزش قدردانی به دانش آموزان به کاهش گرایش به رفتارهای انتظاری اجتماعی و بهبود روابط بین معلم و دانش آموزان منجر می شود؛ بنابراین، با توجه به نتیجه پژوهش، معلمان در کلاس درس می توانند به منظور کاهش رفتار اجتماعی انتظاری و بهبود روابط خود با دانش آموزان از تکنیک های مربوط به آموزش قدردانی استفاده کنند.
اثربخشی هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی بر بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی بر بهزیستی روان شناختی زنان متأهل شهرستان یزد انجام شده است. نمونه شامل 30 نفر از زنان متأهل شهرستان یزد بودند که به صورت تصادفی به دو گروه و سپس هر گروه به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی اجرا شد که از تدوین برنامه هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی شریعت مدار استفاده شد. روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل است. میزان بهزیستی روان شناختی شرکت کنندگان در این پژوهش توسط پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد و گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی شرکت کردند. اجرای تحلیل کوواریانس بر روی داده ها نشان داد که جلسات آموزشی تأثیر معناداری بر بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش داشته است (01/0p<). براین اساس، می توان نتیجه گرفت کرد که آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی می تواند افزایش بهزیستی روان شناختی را درپی داشته باشد.
رشد اخلاقی-اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رشد اخلاقی از منظر اسلام معنای عمیق و گسترده و جایگاهی والا و ارزشمند دارد. «رشد و تربیت» از دیدگاه اسلام، «رشد و تربیت اخلاقی» است و هدف اسلام این است که انسان را به جایگاه اخلاقی و ارزشی او برساند
اثربخشی نرم افزارهای تلاوت قرآن بر انگیزش تحصیلی و یادگیری مفاهیم دینی در بین دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تأثیر نرم افزارهای تلاوت قرآن بر انگیزش تحصیلی و یادگیری مفاهیم قرآنی در دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی ناحیه دو شهر ارومیه بوده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا، شبه تجربی از نوع پیش آزمون−پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه چهارم مدارس ابتدایی به تعداد 2361 نفر بود که از بین آنها 54 نفر به شیوه تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی جایگزین شدند. پیش از شروع برنامه مداخله، آزمون محقق ساخته یادگیری مفاهیم دینی (شامل اعتقادات، احکام و اخلاق) و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر، برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجرا شد. سپس متغیر مستقل (نرم افزارهای تلاوت قرآن) در هشت جلسه (یک ساعته) بر روی گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل با استفاده از روش سنتی آموزش دیدند. پس از پایان آموزش ها، آزمون های بالا دوباره برای هر دو گروه به عنوان پس آزمون اجرا شد. داده های گردآوری شده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات انگیزش تحصیلی (درونی و بیرونی) و یادگیری مفاهیم دینی در بین دانش آموزان دو گروه تفاوت معنا دار وجود دارد (05/0 >P)؛ به بیانی دیگر، نرم افزارهای تلاوت قرآن بر انگیزش تحصیلی (درونی و بیرونی) و یادگیری مفاهیم دینی مؤثر است.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها در جمعیت درگیر با کاهش وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها در افرادی بود که مشغول کاهش وزن یا حفظ وزنِ کاهش یافته بودند. در این پژوهش توصیفی، 420 نفر به شیوه نمونه گیری متوالی انتخاب شدند و به پرسش نامه پرداختن به ارزش ها و مقیاس شفقت به خود پاسخ دادند. برای بررسی روایی پرسش نامه، از روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی) و روایی همگرا استفاده شد. پایایی پرسش نامه بر اساس همسانی درونی بررسی شد. تحلیل عاملی اکتشافیِ پرسش نامه پرداختن به ارزش ها دو عامل پیشرفت و ممانعت را آشکار ساخت، اما با مدل اصلی پرسش نامه، در سطح گویه، تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ عامل های آشکارشده در دامنه 73/0 تا 85/0 قرار داشت که حاکی از رضایت بخش بودن پایاییِ پرسش نامه بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخص های برازش حاکی از برازش خوبِ مدل بود. روایی همگرای پرسش نامه نیز مطلوب بود. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها پایایی و رواییِ مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و ابزار خودسنجیِ مناسبی برای موقعیت های بالینی و پژوهشی است.
مدل ساختاری اعتیاد به اینترنت بر اساس صفات شخصیت مرزی و جامعه ستیز با میانجی گری عدم تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اینترنت به یکی از ملزومات زندگی دانشجویان تبدیل شده است و اعتیاد به آن مسبب مشکلات عدیده ای است. هدف پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری صفات شخصیت مرزی و جامعه ستیز با اعتیاد به اینترنت و میانجی گری عدم تحمل پریشانی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد دانشگاه تبریز بودند. 260 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های شخصیت مرزی، صفات جامعه ستیز لوینسون، اعتیاد به اینترنت یانگ و تحمل پریشانی سیمون و گاهر را تکمیل کردند. در نهایت 240 پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که صفات شخصیت مرزی و جامعه ستیز تأثیر مستقیمی بر اعتیاد به اینترنت دارند و عدم تحمل پریشانی میانجی معنی داری برای این روابط بود. پیشنهاد می شود که در بررسی و مداخلات اعتیاد به اینترنت، به نقش تحمل پریشانی در افراد با صفات مرزی و جامعه ستیز نیز توجه شود.
تأثیر آموزش مهارت های هیجانی و اجتماعی بر کاهش اعتیادپذیری دانش آموزان مدارس دوره متوسطه شاهد (فرزندان ایثارگران، جانبازان و کارکنان نظامی) تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
17 - 29
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و هیجانی در کاهش اعتیاد پذیری دانش آموزان پسر دوره متوسطه مدارس شاهد بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، دو گروه به صورت کاملاً تصادفی و هر گروه به تعداد 25 نفر به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات تحقیق هر دوگروه با استفاده از پرسشنامه اعتیاد پذیری مورد ارزیابی پیشین قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایشی مهارت های اجتماعی و هیجانی طی ده جلسه یک ساعته، آموزش داده شد. طی این مدت، گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام آموزش، همان ابزار به عنوان پس آزمون روی آزمودنی ها اجرا شد. برای تجزیه وتحلیل نتایج از آزمون تجزیه وتحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که آموزش مهارت های اجتماعی و هیجانی، باعث کاهش اعتیادپذیری، آمادگی به اعتیاد و کاهش اعتراف به آن در دانش آموزان می شود. بحث: یافته ها نشان دهنده آن است که این روش می تواند به منزله رهیافتی مقابله ای در آموزش نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد که این امر باید مطمح نظر گروه های مرجع همچون مشاوران، مربیان مدارس و برنامه ریزان اجتماعی قرار گیرد.