مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شاخص توده بدنی
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبکهای دلبستگی و نگرانیهای مربوط به وزن در دختران نوجوان انجام شد.
روش: این مطالعه توصیفی- همبستگی روی نمونه 322نفری از دانشآموزان ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستانهای شیراز که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. پس از بررسی مقدماتی و تعیین قابلیت اعتماد و اعتبار ابزارها، اجرای اصلی بهترتیب با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای فردی آزمودنی، دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور؛ نسخه جدید (1993)، پرسشنامه نگرانیهای مربوط به وزن کیلن، پرسشنامه افسردگی بک و نیز اندازهگیری قد و وزن برای بهدست آوردن شاخص توده بدنی صورت گرفت. برای تحلیل دادههای پژوهش از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
یافتهها: دختران داری سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی/دوسوگرا) در مقایسه با دختران داری سبک دلبستگی ایمن، نگرانی مربوط به وزن بیشتری داشتند. بین میانگین نمرات نگرانی مربوط به وزن افراد داری سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و اجتنابی تفاوت معنیدار وجود نداشت. تعامل سبک دلبستگی و شاخص توده بدنی بر میزان نگرانی مربوط به وزن اثر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: شناخت سبکهای دلبستگی میتواند بهعنوان متغیر مهمی برای پیشبینی نگرانی مربوط به وزن و از سویی آسیبپذیری نسبت به اختلالات تغذیه نقش مهمی ایفا کند."
اثرات یک برنامه بازتوانی قلبی بر پروفایل چربی و میزان تحمل تمرین ورزشی در زنان پس از سکته قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم فواید شناخته شده بازتوانی قلبی و تمرین ورزشی اطلاعات محدودی در مورد نتایج این برنامه درمانی در زنان وجود دارد؛ و این روش پیشگیری ثانویه ممکن است کمتر استفاده شده باشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر شرکت در برنامه بازتوانی قلبی بر پروفایل چربی میزان تحمل تمرین ورزشی و فشار خون در زنان سنین 45 تا 70 سال پس از سکتة قلبی است.
در یک مطالعه نیمه تجربی تعداد 80 زن (با میانگین سنی (8.19±56.40 از بین بیماران قلبی که به واحد بازتوانی مرکز تحقیقات قلب و عروق مراجعه کرده بودند به طور تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. سپس از همه بیماران برای اندازه گیری ظرفیت ورزشی میزان تحمل تمرین ورزشی و فشار خون دیاستولیک و سیستولیک حالت استراحت و تمرین آزمون ورزش از نوع Symptom Limited Exercise Test تحت پروتکل بروس بر روی تردمیل به عمل آمد. بیماران بر حسب ظرفیت ورزشی به دو گروه : بیماران با ظرفیت ورزشی مساوی و یا بالاتر از 6 مت و بیماران با ظرفیت ورزشی پایین تر از 6 مت تقسیم شدند. سپس از آنها خواسته شد تا قبل و بعد از دورة بازتوانی قلبی در آزمایش های نمونه خون برای تعیین پروفایل لیپید شامل کلسترول تام تری گلیسرید لیپوپروتئین های پر چگال و کم چگال شرکت کنند. پس از آن هر دو گروه در یک برنامه بازتوانی قلبی 30 جلسه ای (3جلسه در هفته شامل 30 تا 60 دقیقه تمرین هوازی با شدت 60 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب) شرکت کردند.
اگرچه بهبود چشمگیری در بیشتر خصوصیات مورد بررسی در بیماران هر دو گروه نسبت به پیش از برنامه بازتوانی قلبی بدست آمده است اما این تغییرات در گروه با ظرفیت ورزشی پایین تر از 6 مت به ویژه در پروفایل چربی بیشتر بوده است (P<0.05). همچنین نتایج تحقیق چند متغیری هیچگونه تفاوت معنی داری در هر یک از متغیرها بین هر دو گروه پس از برنامه بازتوانی قلبی نشان نداد. به عبارت دیگر هر دو به یک اندازه از شرکت در برنامه های بازتوانی قلبی سود برده اند.
در این تحقیق مشخص شد بیمارانی که از ظرفیت ورزشی کمتری برخوردار هستند برای کاهش میزان بستری مجدد مرگ و میر کنترل عوامل خطرساز از جمله پروفایل لیپید به برنامه های بازتوانی قلبی نقش مهمی در بهبود میزان تحمل ورزشی و میزان لیپوپروتئین پرچگال این گونه بیماران زن مسن دارد
مقایسه تأثیر گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی در مدیریت وزن و ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص توده بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است.
روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروهدرمانگری با اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی). آزمودنیهای دو گروه قبل از مداخله و پایان ماههای چهارم و هفتم به گویههای پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی پاسخ دادند و BMI آنها نیز محاسبه شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرمافزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: هر دو مداخله اصلاح سبک زندگی و شناختی به کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی میانجامند (05/0>P). اما دو مداخله در اصلاح متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0<P).
نتیجهگیری: نتیجهگیری کلی این است که دو مداخله با اصلاح باورهای مخرب و رفتارهای نارساکنشور افراد درباره غذا خوردن به بهبود کنشوری جسمی و کاهش ناراحتی بدنی همراه با اصلاح شاخصهای اضافه وزن منجر میشوند.
اعتبار و روایی مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن در افراد دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش بررسی اعتبار و روایی مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن (ESS) و رابطه آن با سبک زندگی کارآمد وزن و شاخص توده بدنی در افراد چاق و دارای اضافه وزن بود.
روش:از میان دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان 343 دانشجو با شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر از 25 با روش نمونه گیری در دسترس که واجد معیارهای ورود- خروج به پژوهش بودند، انتخاب شدند و به گویه های پرسشنامه های خوداثربخشی ورزش کردن و سبک زندگی کارآمد وزن پاسخ دادند و شاخص های تن سنجی انها نیز اندازه گیری شدند.
یافته ها:داده ها با استفاده از نسخه شانزدهم نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن 93/0 به دست آمد. همچنین محاسبه ضرایب همبستگی جهت بررسی روایی همگرا و واگرا بیانگر همبستگی معنادار میان ESS و سبک زندگی کارآمد وزن و شاخص توده بدنی بود (05/0P)
رابطه سطح فعالیت های جسمانی با رشد مهارت های حرکتی پایه در کودکان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ارتباط مهارت های حرکتی پایه (مهارت های جابجایی و کنترل شئ) و فعالیت های جسمانی (فعالیت های سازمان یافته و فعالیت های ایستا) بوده است. همچنین نقش شاخص توده بدنی (BMI) به عنوان متغیر تعدیل کننده بررسی شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان 6 تا 12 ساله شهر قزوین بود که 116 نفر از آنها به طور تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. مهارت های حرکتی پایه با استفاده از آزمون رشد حرکتی درشت (TGMD-2) مورد ارزیابی قرار گرفتند و فعالیت های روزانه نیز بوسیله پرسشنامه فعالیت های یک سال گذشته (آرون و همکاران، 1995) که بوسیله محقق تعدیل شده بود بررسی شدند. برای محاسبه شاخص توده بدنی، قد و وزن آزمودنی ها اندازه گیری شد. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، ارتباط بین مهارت های حرکتی پایه و فعالیت های روزانه ارزیابی شد. بر اساس نتایج این تحقیق و در سطح آلفای 05/0≥P، مجموع مهارت های پایه ارتباط معنی داری با فعالیت های سازمان یافته داشتند (560/0r=) اما با فعالیت های ایستا ارتباط معنی داری دیده نشد (380/0-=r). نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که کودکانی که سطح بالاتری از فعالیت های سازمان یافته را دارند در مهارت های حرکتی پایه عملکرد بهتری خواهند داشت اما سطح بالای فعالیت های ایستا تاثیر معنی داری بر این مهارت ها ندارد. همچنین بر اساس این یافته ها، اضافه وزن و سطوح بالاتر از طبیعی شاخص توده بدنی در کودکان، مشارکت در فعالیت های بدنی را محدود می کند. از آنجا که شرکت در کلاس ها و برنامه های تربیت بدنی در رشد مهارت های پایه کودکان نقش اساسی دارد، تنظیم فعالیت های سازمان یافته مناسب بوسیله والدین و معلمان تربیت بدنی اهمیت ویژه ای می یابد.
ارزیابی WC ,WHR ,BMI و درصد چربی بدن در بانوان متقاضی تحصیل دررشته تربیت بدنی دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی شاخص های پیکر سنجی شامل ,WHR ,BMI WC و درصدچربی بدن در بانوان متقاضی تحصیل دررشته تربیت بدنی دانشگاه پیام نور انجام گرفت.
جامعه آماری این تحقیق را 1800 نفراز بانـوان متقـاضی ورود به مقطع کارشناسی رشـته تربـیت بـدنی دانـشـگاه پـیام نورتشــکیل می دهند که از این تعداد 664 نفـربه صورت تصـادفی برای نمـونه تحقیق انتخاب شدند.بر اسـاس یافته های پژوهـش، برای آزمـودنی های مورد مطالـعه BMI برابر56/3 ±23/08 کیلو گرم بر متر مربع ، WHR برابر0/07±0/7 ، WCبرابر9/69±77/54 سانتی متر و میزان درصد چربی بدن برابر7/12±32/87 %به دست آمد.تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد ارزیابی مربوط به WC ,WHR,BMI و درصدچربی بدن دربین بانوان 54-19 ساله که به عنوان شاخص های پیشگو در مطالعات اپیدمیولوژیکی و سوخت وسازی و نیز بروز بیماریهای مرتبط با چاقی مطرح اند، در مقایسه با نمونه های خارجی همخوانی دارد.این تشابه احتمالاً به دلیل وجود سطح تحصیلات، اهمیت دادن به ترکیب بـدن و داشـتن فـعالیـت ورزشی ، اطـلاع از خـطر های ناشی از چـاقی و کـم تحـرکی می باشد.مقایسه اطلاعات به دست آمده از آزمودنی ها با هنجارهای متداول نشان داد که آزمودنی ها از نظر درصد چربی بدن در طبقه بالای متوسط قرار گرفته و نوعاً مشکلی از بابت تندرستی نداشته اند.از نظر BMIدر طبقه قابل قبول و در دامنه کمتر از حد طبیعی قرار گرفته اند. از نظر شاخص WHRدر طبقه با میزان خطر کم قرار گرفته اندو خطری آنان را تهدید نمی کند.بطور کلی نتایج نشان داد که آزمودنی ها از نظر ترکیب بدنی و شاخص آن دچار مشکلی خاص نبوده و خطر های وابسته به بهداشت آنان را تهدید نمی کند.
بررسی رابطه اختلال کارکرد فیزیکی با شدت خستگی، علائم روانی و شاخص توده بدنی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک اختلال عصب شناختی مزمن است که شیوع آن در زنان بیش از مردان می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ارتباط اختلال در کارکرد فیزیکی (به عنوان متغیر ملاک) با خستگی، علایم روانی و شاخص توده بدنی (به عنوان متغیرهای پیش بین) زنان مبتلا به این بیماری می باشد.
مواد و روش ها:در یک پژوهش مقطعی 114 بیمار به شیوه پیاپی نمونه گیری شده و توسط سیاهه متغیر های جمعیت شناختی، بعد فیزیکی پرسش نامه زمینه یابی سلامت، مقیاس شدت خستگی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و شاخص توده بدنی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج حاکی از همبستگی قوی و معنی دار کارکرد فیزیکی با متغیرهای خستگی، افسردگی، اضطراب و استرس داشت (0001/0>P). در این میان شاخص توده بدنی از کمترین ضریب همبستگی در ارتباط با کارکرد فیزیکی برخوردار بود (05/0P<). یافته های حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که واریانس کل تمام متغیرهای پژوهش در گام نهایی 58/0 (2R) می باشد (0001/0P<؛20/18 F=). به علاوه واریانس افزوده انحصاری در این گام بعد از کنترل متغیرهایی نظیر سن، تحصیلات و طول مدت بیماری، 39/0 محاسبه گردید.هم چنین در گام نهایی متغیرهای خستگی (0001/0P< ؛ 25/0- =β) و اضطراب (0001/0P< ؛ 44/0- =β) به طور معنی داری توانستند اختلال در کارکرد فیزیکی زنان را پیش بینی نمایند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که خستگی و اضطراب می توانند در ایجاد اختلال در کارکرد فیزیکی زنان تأثیرگذار باشند. از همین رو غربالگری زنان دچار این علایم و اجرای درمان های مناسب توصیه می شود.
مدلی ساختاری درباره ی تن انگاره ی دانشجویان مونث ایرانی : تاثیر قد، وزن، شاخص توده ی بدنی، عزت نفس ، طرحواره ی ظاهر، باورهای مربوط به ظاهر، و وارسی بدن بر تن ا نگاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدلی درباره ی تن انگاره وتعیین روابط ساختاری عوامل جسمی و عوامل شناختی رفتاری دخیل در تن انگاره دانشجویان مونثایرانی انجام شد. به این منظورنمونه ای به حجم 497 نفراز دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند به طورتصادفی انتخاب شدند و پس از اندازه گیری قد، وزن و شاخص توده بدنی با استفاده ازمقیاس حالت تن انگاره، مقیاس عزت نفس آزمون خویشتن پنداره ی مارش، پرسشنامه ی طرحواره ی ظاهر تجدید نظر شده، آزمون باورهای شخصی مربوط به ظاهر و پرسشنامه وارسی بدن مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزشیابی مدل با معادله ساختاری مدل سازی با استفاده از روش حداکثر احتمال برآورد دربرنامه نرم افزاری آموس ومحاسبه ی شاخصهای تناسب مدل حاکی از نیکویی برازش مدل پیشنهادی بود. اثرات مستقیم و غیر مستقیم سازه ی عوامل جسمی و سازه ی عوامل شناختی رفتاری به ترتیب با 0.417 و0.33 دراین مدل، 53٪ از تغییرپذیری تن انگاره دانشجویان مورد مطالعه را تبیین می کند. این یافته ها ضمن همخوانی با نتایج پژوهشهای مربوط به عوامل تاثیر گذار برتن انگاره و برخی از مدلهای آن، به شناخت بهتر ساختار پیچیده ی زیستی و روانشناختی تن انگاره کمک می کنند.
ارتباط رشد حرکتی و شاخص توده بدنی کودکان با کم توانی ذهنی با کیفیت زندگی والدین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ویژگی های رشدی کودکان با کیفیت زندگی والدین شان ارتباط دارد. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی ارتباط رشد حرکتی و شاخص توده بدنی کودکان با کم توانی ذهنی با کیفیت زندگی والدین آن ها بود.
تأثیر سایکودرام بر شاخص توده بدنی، عزت نفس و تنظیم شناختی- هیجان کودکان دختر مبتلا به چاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :در راستای ارتقای سطح سلامت جسمی- روانی کودکان مبتلا به چاقی و جستجوی فنون مداخله ای جدید و مناسب در حیطه روان درمانی این گروه از کودکان، پژوهش مذکور با هدف بررسی تأثیر سایکودرام بر شاخص توده بدنی، عزت نفس و تنظیم شناختی هیجان کودکان دختر مبتلا به چاقی انجام شد. مواد و روش ها:پژوهش حاضر به روش نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد با اجرای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه انجام شد. نمونه شامل 24 دانش آموز دختر 12-10 سال مبتلا به چاقی یا اضافه وزن با شاخص توده بدنی بالاتر از 25 در سال تحصیلی 1394 بود که به روش تصادفی- خوشه ای از میان یکی از مدارس در ناحیه 1 شهر اصفهان انتخاب شد. مادران هر دو گروه، طی 4 جلسه در خصوص اصول تغذیه سالم آموزش دریافت کردند. مداخله درمانی سایکودرام طی 6 جلسه 2 ساعته به شیوه گروهی تنها در گروه آزمایش اعمال شد. ابزار پژوهش، اندازه شاخص توده بدنی، مقیاس عزت نفس Rosenberg و پرسش نامه راهبردهای تنظیم شناختی- هیجان بود. از روش تحلیل واریانس دو طرفه با یک عامل اندازه گیری مکرر برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها:مداخله درمانی سایکودرام بر شاخص توده بدنی و عزت نفس اثر معنی دار داشت (01/0 ≥ P)، اما بر متغیر تنظیم شناختی- هیجان اثر معنی دار نشان نداد (05/0 ≤ P). نتیجه گیری:از مداخله درمانی سایکودرام جهت کاهش وزن و افزایش عزت نفس کودکان چاق می توان استفاده نمود.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخص توده بدنی و عزت نفس کودکان دختر مبتلا به چاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ابتلا به چاقی در کودکی به عنوان یک معضل بهداشتی جهانی و رو به رشد، زمینه بروز بسیاری از بیماری های مزمن در بزرگسالی را فراهم می نماید و با مشکلات روان شناختی- اجتماعی متعددی مانند کاهش اعتماد به نفس و انزوای اجتماعی همراه است. بنابراین، در راستای ارتقای سطح سلامت جسمی- روانی کودکان مبتلا به چاقی و جستجوی فنون مداخله ای جدید و مناسب، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) و عزت نفس کودکان دختر مبتلا به چاقی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد و مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه صورت گرفت. نمونه مورد بررسی شامل 24 دانش آموز دختر 10 تا 12 ساله مبتلا به چاقی یا اضافه وزن (BMI بیشتر از 25 کیلوگرم بر مترمربع) در سال تحصیلی 1394 بود که به روش خوشه ای- تصادفی از میان یکی از مدارس دخترانه ناحیه 1 شهر اصفهان انتخاب شدند. مادران هر دو گروه طی 4 جلسه در خصوص اصول تغذیه سالم آموزش دریافت کردند. مداخله درمانی مصاحبه انگیزشی به صورت 6 جلسه دو ساعته و به شیوه گروهی تنها بر روی گروه آزمایش اعمال گردید. داده ها به وسیله مقیاس عزت نفس Rosenberg (Rosenberg self-esteem scale یا RSES) و فرمول تعیین BMI جمع آوری شد و سپس با استفاده از روش تحلیل واریانس دو طرفه با یک عامل اندازه گیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مداخله درمانی مصاحبه انگیزشی، تأثیر معنی داری بر BMI و عزت نفس داشت (05/0 ≥ P).
نتيجه گيري: از مداخله درمانی مصاحبه انگیزشی می توان جهت کاهش وزن و افزایش عزت نفس کودکان چاق استفاده نمود.
اثر بخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر تغییر سبک زندگی بر افزیش عزت نفس و کاهش شاخص توده بدنی زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدفچاقی عوارض متعددی را در بر دارد که علاوه بر بیماری ها جسمی می تواند منجر به عوارض روانی نیز گردد. این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی آموزش برنامه مبتنی بر تغییر سبک زندگی برافزایش عزت نفس و کاهش توده بدنی انجام شد. مواد و روش هااین پژوهش به روش نیمه آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان چاق مراجعه کننده به مراکز تغذیه شهر سنندج در سه ماهه نخست سال 1395 بود. برای انتخاب نمونه به شیوه نمونه گیری دردسترس 20 نفر اتخاب گردید و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل گماشته شدند. برای گروه آزمایش 10 جلسه برنامه آموزشی تغییر سبک زندگی اجرا گردید، اما برای گروه کنترل هیچ برنامه ی مداخله ای اجرا نگردید. قبل و بعد از اجرای برنامه آموزشی پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت برای هر دو گروه اجرا شد. همچنین توده بدنی آزمودنی ها قبل و بعد از برنامه محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته هانتایج این پژوهش نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، در گروه آزمایش کاهش وزن و توده بدنی و افزایش عزت نفس نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر است ( P≤0.01 ). نتیجه گیرینتایج این پژوهش دارای تلویحات کاربردی جهت کاهش مشکلات روانشناختی و افزایش سلامت روانی افراد چاق می باشد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر خودمهارگری، سبک های خوردن و شاخص توده بدنی در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
87 - 105
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضافه وزن یکی از مشکلات سلامتی در تمام جوامع است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر خودمهارگری، سبک های خوردن و شاخص توده بدنی در زنان دارای اضافه وزن انجام شد. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، در برگیرنده دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور رضوانشهر بود. آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند. نمونه پژوهش شامل 34 فرد مبتلا به اضافه وزن بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند.همه افراد نمونه، مقیاس خودمهارگری و سبک های خوردن را تکمیل کردند. همچنین شاخص توده بدنی با تقسیم وزن (برحسب کیلوگرم) بر مجذور قد (برحسب متر) اندازه گیری شد. مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر طی 14 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نمود. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر معنادار مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر خودمهارگری، سبک های خوردن و شاخص توده بدنی در زنان دارای اضافه وزن بود. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر در ارتقاء سلامت جسمی و روانشناختی اثرگذار هستند. بنابراین پیشنهاد می گردد که این مداخله در درمان اضافه وزن و چاقی به کار گرفته شود.
رابطه تکانشگری با شاخص توده بدنی: نقش میانجی گری اعتیاد به مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
106 - 119
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تکانشگری همواره با سوء مصرف الکل و مواد همراه بوده است و توجه کمی به رابطه تکانشگری و اعتیاد به مواد غذایی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تکانشگری، اعتیاد به مواد غذایی و شاخص توده بدنی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی بود. 60 دانشجوی دختر از بین دانشجویان دختر دانشگاه شیراز به روش در دسترس انتخاب شد. آنها مقیاس تکانشگری بارت 11 را برای ارزیابی تکانشگری، پرسشنامه اعتیاد به مواد غذایی یل را برای سنجش اعتیاد به مواد غذایی و وزن و قد برای سنجش شاخص توده بدنی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS2 و روش های آمار توصیفی و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: تکانشگری، قادر به پیش بینی اعتیاد به مواد غذایی (0001/0> ρ, 17= F) و شاخص توده بدنی (0001/0> ρ, 1= F) و اعتیاد به مواد غذایی نیز شاخص توده بدنی (0001/0> ρ, 06/1= F) را پیش بینی کرد. تکانشگری از طریق اعتیاد به مواد غذایی قادر به پیش بینی شاخص توده بدنی بود (0001/0 = RMSEA). نتیجه گیری: تکانشگری با رفتارهای پرخطر از جمله مصرف اعتیادآورر الکل و مواد مخدر در ارتباط بوده و پیامد خطرناک دیگر اعتیاد به مواد غذایی است. نظارت بر علائم اولیه اعتیاد به مواد غذایی ممکن است به کاهش احتمال که الگوهای مصرف مواد غذایی اعتیاداور و در نتیجه افزایش وزن و چاقی کمک کند.
رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
117 - 132
حوزه های تخصصی:
امروزه، یکی از مشکلات جدی در اقشار مختلف جامعه به ویژه در گروه سنی نوجوان، فرهنگ حفظ ترکیب و فرم بدن است. اگر واکنش فرد نسبت به ابعاد بدنش همراه با رضایتمندی نباشد، نارضایتی از شکل بدن ایجاد می شود. شاخص توده بدنی یکی از مناسب ترین معیارهای سلامتی است که برای تعیین وضعیت توده بدنی به کار می رود که به نظر می رسد با تصور شخص از ترکیب بدنی همسو نیست. هدف این مطالعه، بررسی رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار بود. آزمودنی ها 185 نفر ورزشکار و 901 نفر غیرورزشکار 17-15 سال بودند. میانگین وزن به ترتیب در گروه ورزشکار 03/9 ± 32/57 و غیرورزشکار 37/9 ± 41/57 کیلوگرم و متوسط شاخص توده بدنی به ترتیب 32/3 ± 62/21 و 68/3 ± 8/21 کیلوگرم بر مترمربع بود. برای جمع آوری اطلاعات از فرم رضایت نامه، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناسی، سابقه ورزشی و مقیاس تصویری شکل بدن استفاده شد. نتایج نشان داد که در میزان نارضایتی از شکل بدن اختلاف معناداری دربین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود داشت که در سطح معناداری ۰۳۳/۰، غیرورزشکاران به طور قابل ملاحظه ای از بدن های خود ناراضی تر بودند. همچنین، همبستگی بین نارضایتی از شکل بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن در گروه غیرورزشکار برابر با ۴۸۷/۰ و بین ورزشکاران برابر با ۳۹۵/۰ بود. این پژوهش نشان می دهد که غیرورزشکاران بیشتر از ورزشکاران درمعرض خطر نارضایتی از شکل بدن هستند و عوامل مؤثر در بروز این نارضایتی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار متفاوت است.
مقایسه شیوه های دلبستگی در افراد مبتلا و غیرمبتلا به چاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این مطالعه، بررسی سبک دلبستگی در مبتلایان به چاقی و مقایسه آن با افراد دارای وزن طبیعی بود. روش : در این مطالعه، 159 فرد مبتلا به چاقی مراجعه کننده به مراکز کنترل و درمان چاقی، با 183 فرد غیرچاق از نظر سبک دلبستگی مقایسه شدند. سبک دلبستگی به وسیله پرسشنامه هازن و شیور و شاخص توده بدنی و متغیرهای جمعیت شناختی با گزارش خود افراد به دست آمد. یافته ها : در مجموع، 342 نفر، با میانگین سن 8/34 سال (انحراف معیار 6/0)، شامل 82 درصد زن، بررسی شدند. فراوانی سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی در این افراد، به ترتیب، 66، 17 و 15 درصد بود. توزیع فراوانی انواع سبک های دلبستگی در افراد چاق و دارای وزن طبیعی تفاوت آماری معنی داری نداشت (05/0< p )، اما سبک دلبستگی ایمن با همبودهای طبی ارتباط ضعیف تری داشت (01/0> p ). در تحلیل رگرسیون عوامل تعیین کننده شاخص توده بدنی، تنها عوامل مرتبط با شاخص توده بدنی بیشتر، سن بالاتر (05/0> p )، تحصیلات زیردیپلم (05/0> p )، مصرف دارو (05/0> p ) و خانه دار بودن (05/0> p ) بود. نتیجه گیری : ارتباط همبودهای طبی با سبک دلبستگی ناایمن در راستای مطالعاتی است که بسیاری از بیماری های روان تنی را به سبک دلبستگی ناایمن مرتبط می دانند. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:11.0pt font-family:"Calibri","sans-serif" mso-ascii-font-family:Calibri mso-ascii-theme-font:minor-latin mso-fareast-font-family:"Times New Roman" mso-fareast-theme-font:minor-fareast mso-hansi-font-family:Calibri mso-hansi-theme-font:minor-latin mso-bidi-font-family:Arial mso-bidi-theme-font:minor-bidi}
خودپنداشت جسمانی، شاخص توده بدنی و سطح فعالیت جسمانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت خودپنداشت جسمانی، شاخص تودة بدنی و سطح فعالیت جسمانی در دانشجویان انجام شد. 221 دانشجوی 18 تا 26 ساله (111 دختر، 110 پس ر) به شیوة تصادفی طبقه بندی شده، انتخاب و برمبنای سطح فعالیت جسمانی ش ان به دو گروه تقسیم شدند. شرکت کنندگ ان پرسشنامة خودتوصیفی جسمانی (مارش، 1996) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که (1) بین دختران و پسران در خودپنداشت جسمانی کلی و شاخص تودة بدنی تفاوت معنادار وجود دارد، (2) بین زیرمقیاسهای فعالیت جسمانی، صلاحیت ورزشی، ظاهر بدن، قدرت بدنی و استقامت بدنی در دو جنس و در همة زیرمقیاسها بین گروه فعال و غیرفعال تفاوت معنادار وجود دارد و (3) زیرمقیاسهای خودپنداشت جسمانی (سلامت، فعالیت جسمانی، چربی بدن، استقامت بدنی و حرمت خود)، شاخص تودة بدنی و جنس، میزان فعالیت جسمانی را پیش بینی می کنند. به نظر می رسد پرداختن دانشجویان به فعالیت جسمانی، علاوه بر آثار جسمانی و فیزیولوژیکی، دارای تأثیرات روانی مانند افزایش خودپنداشت جسمانی است.
مقایسه نگرانی از تصویر بدنی زنان سالمند ورزشکار و غیرورزشکار: نقش میانجی گر شاخص توده بدنی در ارتباط بین حرمت خود و نگرانی از تصویر بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
98-112
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فعالیت بدنی بر نگرانی از تصویر بدنی زنان سالمند، و همچنین بررسی نقش میانجی گر شاخص توده بدنی در ارتباط بین حرمت خود و نگرانی از تصویربدنی آن ها انجام شد. جامعه پژوهش کلیه زنان سالمند شهر تهران بودند که تعداد 177 زن سالمند ورزشکار و 195 زن سالمند غیرورزشکار با استفاده از نمونه گیری خوشه ای- تصادفی از بین زنان سالمند مناطق 2، 6، 22 و 4 شهر تهران، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه نگرانی از تصویربدنی لیتلتون (2005) مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1963) و اطلاعات فردی استفاده شد. همچنین شاخص توده بدنی ( BMI ) از طریق سنجش قد و وزن فرد محاسبه شد. از تحلیل واریانس چندگانه ( MANOVA ) برای مقایسه ابعاد نگرانی از تصویر بدنی در دو گروه استفاده شد. همچنین نقش میانجی گر شاخص توده بدنی در ارتباط بین حرمت خود و نگرانی از تصویر بدنی با استفاده از تحلیل مسیر از طریق شاخص های رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نگرانی از تصویربدنی زنان ورزشکار درتمام خرده مقیاس از همتایان غیرورزشکار خود، به طور معناداری پائین تر بود (4/12- = F ، 0/001> p ). به عبارت دیگر زنان سالمند ورزشکار نسبت به زنان سالمند غیرورزشکار، هم نارضایتی از ظاهر کمتر (4/26- = F ، 0/001> p ) و هم تداخل کمتر (3/73- = F ، 0/001 > p ) در عملکرد اجتماعی داشتند. سپس با استفاده از شاخص های رگرسیون تنها مسیر تأثیر نارضایتی از تصویر بدنی بر حرمت خود در مدل ارائه شده مورد تأیید قرار گرفت (0/42- = β ، 0/001≥ p ) . نتایج حاصل از مقایسه زنان سالمند ورزشکار و غیرورزشکار در میزان نگرانی از تصویر بدنی با بسیاری از پژوهش ها در این زمینه همسو بود و فعالیت بدنی را در کاهش نگرانی از تصویر بدنی زنان سالمند موثر می دانست اما بخشی از نتایج حاصل از بررسی نقش میانجی گر شاخص توده بدنی در ارتباط بین عزت نفس و نگرانی از تصویر بدنی در سالمندان با بسیاری از پژوهش ها مغایرت داشت.
رابطه درد مزمن و فاجعه انگاری درد با شاخص توده بدنی: نقش میانجی رفتارهای خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
312-291
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی رفتارهای خوردن در رابطه بین درد مزمن و فاجعه انگاری درد با شاخص توده بدنی در افراد دارای درد مزمن بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری زنان و مردان مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بخش های ارتوپدی، فیزیوتراپی، مغز و اعصاب بیمارستان الغدیر و متخصصان ارتوپدی درمانگاه فرح بخش شهر تهران در بهار، تابستان، و پاییز 1398 بود که 400 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از محاسبه شاخص توده بدنی شرکت کنندگان و پرسشنامه های رفتار خوردن داچ (فن اشتراین، فریجرز، برگرز و دیفارس، 1986)، درد مزمن (ون کورف و همکاران، 1990) و مقیاس فاجعه انگاری درد (سالیوان، بیشاپ و پیویک، 1995)، جمع آوری و با استفاد از مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل با داده های مشاهده شده برازش مطلوب دارد (df2c 90/0و RMSEA< 08/0). بررسی ضرایب مسیر نشان داد درد (303/0=β، 001/0P=) و فاجعه انگاری درد (149/0-=β، 001/0P=) اثر مستقیم معناداری بر شاخص توده بدنی دارند. اثر غیرمستقیم درد (148/0=β، 001/0P=) و فاجعه انگاری درد (153/0=β، 001/0P=) بر شاخص توده بدنی معنادار است. درد مزمن، فاجعه انگاری درد و رفتارهای خوردن 5/30% از واریانس شاخص توده بدنی را تبیین کردند. نتیجه گیری: تعامل بین تجربه درد و فاجعه انگاری درد با رفتارهای خوردن بر شاخص توده بدنی تأثیر می گذارد.