فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
107-121
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از جلوه های برخورد اجتناب ناپذیر سازمان با کارکنان، بازنشستگی و تأثیر آن بر فرهنگ سیاسی و سلامت معنوی افراد است. با توجه به تسلط سازمان ها بر همه وجوه زندگی انسان ها، هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش بود که آیا قانون منع به کار گیری بازنشستگان نوعی نگاه ابزاری به انسان است و این قانون چه تأثیری بر فرهنگ سیاسی و سلامت معنوی کارکنان و خانواده هایشان دارد؟ روش کار: این پژوهش از نوع کیفی است که با روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش 246 نفر از کارکنان بازنشسته و یا در شرف بازنشستگی شرکت نفت در جزیره خارگ بودند که از میان آنان 50 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش با مصاحبه نیمه رهنمودی و به صورت میدانی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: از تجزیه و تحلیل یافته ها چهار درون مایه اصلی شامل کارکردهای بازنشستگی، نگاه ابزاری به بازنشستگان، جایگاه فرهنگی سالمندی و اهمیت معنویت در رشد انسان؛ و 16 زیرطبقه به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که قانون منع به کارگیری بازنشستگان آنان را دچار بحران روحی می کند و این بحران سلامت معنوی افراد و خانواده ها یشان را به مخاطره می اندازد و بر فرهنگ سیاسی آنان تأثیر می گذارد.
ارائه مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی: با تأکید بر نقش میانجیِ سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی، با تأکید بر نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. به منظور اجرای پژوهش از بیماران عضو کانون حمایت از هموفیلی در شهر اصفهان، 450 نفر، به شیوه تصادفیِ ساده انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نئو، مقیاس سبک های دلبستگی هازن و شیور، مقیاس کنترل راتر، پرسشنامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، پرسشنامه ادراک بیماری و پرسشنامه سبک های تبادل اجتماعیِ لیبمن بود. نتایج پژوهش حاکی از رابطه خطی ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، مسئولیت پذیری، برون گرایی و انعطاف پذیری، دو سبک مقابله ای (هیجان مدار، مسئله مدار و اجتنابی) و سبک دلبستگی ایمن با ادراک بیماری است. همچنین نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، برون گرایی، دلپذیر بودن، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری)، سبک های مقابله ای (اجتنابی و هیجان مدار)، سبک دلبستگی (ایمن و ناایمن دوسوگرا) و منبع کنترل از طریق میانجی گری سبک تبادل اجتماعی انصاف با ادراک بیماری ارتباط دارند. بنابراین به منظور ارائه اقدامات، جهت بهبود ادراک بیمارانِ مبتلا به هموفیلی، لازم است علاوه بر توجه ویژه به ویژگی های شخصیتی، سبک های مقابله ای، سبک دلبستگی، منبع کنترل و استرس ادراک شده، متوجه سبک تبادل اجتماعی انصاف نیز بود.
اثربخشی آموزش معنادهی به رنج با رویکرد یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند معلول شهر یزد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش معنادهی به رنج با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند (فرزندان) معلول بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از کلیه مادران دارای یک یا چند فرزند معلول در شهر یزد بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استاندارد تاب آوری کونور - دیویدسون، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. آموزش معنادهی به رنج با رویکرد یکپارچه توحیدی در 8 جلسه 90 - 120 دقیقه ای به اعضای گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در این خصوص در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش معنادهی به رنج با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند(های) معلول مؤثر بوده است.
هنجاریابی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان (CEBQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوت های فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است . روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخ دهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخ دهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کم خوری هیجانی) را اندازه می گیرد . آزمودنی های پژوهش 325 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافته ها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه همخوان است . نتیجه گیری: پرسشنامه نهایی به دلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مناسب قابلیت به کارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.
رابطه روش های مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
145 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین روش های مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان کلینیک آنکولوژی و رادیوتراپی رضا (ع) مشهد در سال 1397 تشکیل داده اند که تعداد 100 نفر از آنان به صورت نمونه هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب گردیدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله اسلامی احتشام زاده (1388)، پرسشنامه انسجام روانی فلنسبرگ و همکاران (2006)، مقیاس سازگاری با سرطان واتسون (1988) و پرسشنامه تحمل درد مک گیل (2008) بود. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون نشان داد بین روش های مقابله اسلامی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد؛ و در خرده مقیاس های آن ها، بعد رفتاری و بعد عاطفی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد؛ و تنها در بعد شناختی ارتباط معنی داری دیده نمی شود (01/0). همچنین بین احساس انسجام روانی، با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی می توانند پیش بینی کننده سازگاری مناسب فرد با بیماری و تحمل درد گردد.
الگویابی بهزیستی ذهنی کارکنان در سازمان: مورد مطالعه، سازمان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، الگویابی بهزیستی ذهنی برای کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان اصفهان بود. به این منظور، از طرح پژوهش آمیخته (کیفی - کمی) استفاده شد. نمونه مطالعه شده در بخش کیفی پژوهش، 17 نفر از کارکنان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی، 201 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافته های کیفی بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای به روش کربین و اشتراوس و در بخش کمی، به کمک مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند در الگوی بهزیستی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای، مؤلفه های یک نظریه زمینه ای شامل مقوله اصلی (بهزیستی ذهنی در دو بعد عواطف مثبت و منفی)، شرایط علّی (رضایت از شغل)، شرایط زمینه ای (فرهنگ و جوّ حاکم بر سازمان)، عوامل مداخله ای (حس پویایی شغلی)، راهبردها (نهادینه سازی سیمای مثبت سازمانی) و پیامدها (وفاداری به سازمان) وجود داشتند. همچنین، این الگو با توجه به معناداری، ضرایب مسیر متغیرهای موجود در الگوی طراحی شده و میزان پذیرفتنی شاخص های قدرت پیش بینی شاخص استون - گیسر و نیکویی برازش، از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین، می توان بهزیستی ذهنی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای را براساس الگوی کشف شده در این پژوهش، افزایش داد یا اصلاح کرد.
رابطه علّی سرمایه روانشناختی با بهزیستی روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجیگری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی سرمایه روانشناختی با بهزیستی روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری سرمایه اجتماعی انجام شد. نمونه پژوهش حاضر 285 دانشجوی دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در سال تحصیلی 1397-1396 دست کم دو ترم از تحصیل آنها گذشته بود. این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف، مقیاس سرمایه اجتماعی دلاویز را تکمیل کردند و معدل تحصیلی برای سنجش عملکرد تحصیلی آنها در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. همچنین، روش بوت استراپ برای آزمودن اثرهای واسطه ای استفاده شد. در مدل پیشنهادی، مسیرهای مستقیم سرمایه روانشناختی به بهزیستی روانشناختی، سرمایه اجتماعی به بهزیستی روانشناختی، سرمایه اجتماعی و عملکرد تحصیلی معنی دار شدند؛ ولی مسیر مستقیم سرمایه روانشناختی به عملکرد تحصیلی معنی دار نشد. مسیرهای غیرمستقیم سرمایه روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی با میانجی گری سرمایه اجتماعی نیز غیر معنی دار شدند؛ بنابراین، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی بر بهزیستی و عملکرد دانشجویان می تواند فراهم کننده زمینه لازم برای طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای برای ارتقای رفتارهای سالم در دانشجویان باشد.
اثربخشی معنادرمانی بر میزان شادکامی و احساس تنهایی همسران نابارور جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی بر میزان شادکامی و احساس تنهایی همسران نابارور جانبازان انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه همسران نابارور جانبازان مراجعه کننده به بخش تخصصی زنان و زایمان بیمارستان ساسان تهران (۸۰۰ نفر) بود. برای تعیین حجم نمونه باتوجه به جدول کرجسی مورگان (۱۹۷۲)، ابتدا ۲۶۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و به پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI، ۲۰۰۱) و مقیاس احساس تنهایی کالیفرنیا (UCLA، ۱۹۸۰) پاسخ دادند، از بین آنها تعداد ۳۰ نفر که نمره موردنظر در هر دو پرسشنامه را کسب کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۵ نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش معنادرمانی رادر ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل، هیچ درمانی را دریافت نکردند. نتایج به دست آمده با استفاده از شاخص آماری تحلیل کوواریانس (MANCOVA) نشان داد که تأثیر معنادرمانی بر میزان شادکامی و احساس تنهایی در سطح ۱/۰ p < معنی دار است. بنابراین، نتیجه گرفته شد که معنادرمانی بر افزایش شادکامی و کاهش احساس تنهایی همسران نابارور جانبازان مؤثراست.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری گروهی بر سرمایه های روانشناختی نوجوانان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی - رفتاری بر سرمایه های روانشناختی در نوجوانان با علائم افسردگی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه شامل 51 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال با علائم افسردگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیک های روان پزشکی ساری در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (در هر گروه 17 نفر). پرسشنامه افسردگی کواکس، تاب آوری کانر و دیویدسون، امیدواری اشنایدر، آزمون بازنگری شده جهت گیری زندگی و مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش روان درمانی مثبت طی ۱۰ جلسه و گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری طی ۸ جلسه به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان دادند روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر سرمایه های روانشناختی تأثیر معناداری داشته اند؛ اما اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در افزایش مؤلفه امید، بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. همچنین، بین دو گروه درمانی با گروه گواه در سرمایه های روانشناختی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری با تأکید بر جنبه های مختلف روانشناختی در افزایش سرمایه های روانشناختی مؤثر بودند. همچنین، روان درمانی مثبت نگر احتمالاً ازطریق تقویت تعاملات اجتماعی و هیجانات مثبت و آموزش امید و خوش بینی در افزایش امید مؤثرتر از درمان شناختی رفتاری بود؛ بنابراین، روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان و به ویژه مشاوران مدارس برای ارتقای سلامت روان دانش آموزان قرار گیرد.
Effectiveness of Barlow`s Unified Transdiagnostic Treatment, Emotion- Focused Therapy and Mindfulness on Moderating the Eating Behavior of Adults with Obesity(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
89 - 102
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to compare the effectiveness of Barlow's transdiagnostic, emotion-focused and mindfulness therapy on moderating the eating behavior of adults with obesity. Method: The present research project was a quasi experimental pre test- post test, and follow up with a control group. The statistical population included all people with obesity in Tehran. Sixty people were randomly selected through available sampling methods and were assigned to four groups: (1) Barlow's transdiagnostic therapy, (2) emotion- focused therapy, (3) mindfulness-based therapy and (4) control group. Data were analyzed using the Dutch Eating Behavior Questionnaire (DEBQ) in three stages: pre test,- post test, and follow up, and were analyzed by mixed-design analysis of variance test. Results: The research findings showed that intragroup effects regarding emotional, environmental, and inhibited eating were significant (p <0.05). Regarding intergroup effects, a significant and stable effectiveness was found in the subscale of emotional and inhibited eating in emotion- focused therapy group and in the subscale of environmental eating in mindfulness-based therapy group (p <0.05). Conclusion: Based on the results of this study, it can be said that emotion- focused therapy, can help people to moderate emotional and inhibited eating through emotional experience and making sense of emotions, and mindfulness therapy can help people to moderate environmental eating by making them focus on the present moment and break repetitive patterns.
پیش بینی عملکرد شغلی از طریق صفات شخصی وزن دار: روش تحلیل سلسه مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقاتی که در رابطه با تأثیر ویژگی های شخصیتی بر عملکرد شغلی انجام شده، عمدتاً براساس تحلیل همبستگی یا رگرسیون بوده و تغییرات عملکرد شغلی براساس هر مؤلفه از شخصیت را تبیین کرده است. هدف از این تحقیق ارائه مدلی است که بتواند نقش عوامل شخصیتی را در عملکرد شغلی تبیین کند و صرفاً متکی بر داده های جمع آوری شده از شاغلین نباشد. این روش وزن تأثیر هر عامل را بر عملکرد شغلی بر اساس نظر خبره تبیین می کند. خبره با استفاده از مقایسه های زوجی، ترجیح هر عامل شخصیتی را بر دیگری بیان می کند؛ سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هر عامل مشخص می شود. با همین روش وزن شخصیت در مقایسه با تخصص و تجربه تعیین می گردد. این روش برای کارکنان دانشگاه خیام و در سه بخش امور دانشجویی، امور مالی و اداره آموزش انجام شد. برای آزمون مدل، معاونان آموزشی، مالی و دانشجویی به عنوان خبره انتخاب شدند. با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Choice Expert وزن هر عامل در عملکرد محاسبه شد. وزن های محاسبه شده در نرم افزار با توجه به نرخ ناسازگاری اندک، قابل قبول بود. در اداره آموزش وزن های مسئولیت پذیری 0.51، موافق بودن 0.21 تمایل به تجربیات جدید 0.04 ، برون گرایی 0.05، روان رنجوری 0.16؛ در امور مالی، مسئولیت پذیری 0.62 موافق بودن 0.20، تمایل به تجربیات جدید 0.10، برون گرایی 0.05 و روان رنجوری 0.03 و در امور دانشجویی مسئولیت پذیری 0.52، موافق بودن 0.14، تمایل به تجربیات جدید 0.24 برون گرایی 0.04 و روان رنجوری 0.06 به دست آمد که در هر سه شغل بررسی شده، مسئولیت پذیری بیشترین نقش را در تبیین عملکرد نشان داد. عملکرد محاسبه شده با معادلات توسعه داده شده توسط مدل با عملکرد شغلی واقعی براساس آزمون همبستگی اسپیرمن همبستگی معنی داری نشان داد (p <0.05).در مجموع، علاوه بر روش رگرسیون می توان از روش تحلیل سلسله مراتبی برای تبیین وزن عوامل شخصیتی در عملکرد شغلی استفاده نمود.
رابطه بین معنای زندگی و امیدواری با سلامت روان و مقایسه آن در جانبازان و بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
31 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین معنای زندگی و امیدواری با سلامت روان و مقایسه آن در دو گروه جانبازان و بیماران مبتلا به سرطان انجام گرفت. روش: این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی از نوع همبستگی و علی مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق کلیه جانبازان بستری در بیمارستان ساسان که حداقل سابقه یک سال بستری داشته و بیماران سرطانی بیمارستان امام خمینی بودند که به صورت تصادفی تعداد 400 نفر انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های مقیاس نشانگان مرضی، مقیاس امید و مقیاس معنای زندگی اطلاعات لازم جمع آوری شد. نتایج با استفاده از تحلیل همبستگی و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که بین امید و معنای زندگی افراد موردمطالعه با میزان شیوع اختلالات روانی در آنان رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. (P>0.01) .همچنین میزان امیدواری جانبازان و معنای زندگی آنان به طور معنی داری مثبت تر از بیماران سرطانی است (P>0.01) و سطح سلامت روانی جانبازان بالاتر از بیماران سرطانی است .(P>0.01) بحث: وجود رابطه معنی دار بین امید و معنای زندگی نشان می دهد که با معنادرمانی و افزایش امید در جانبازان و بیماران سرطانی می توانیم در سطح مناسبی از شیوع اختلالات روانی در این دو گروه کم نماییم. همچنین ارزیابی های مقایسه ای حاکی از آن است که وجود دلایل معنوی در ابتلای جانبازان و ارزش گذاری اجتماعی برای این گروه توانسته است درحدزیادی بر معنای زندگی و درپی آن میزان امیدواری آنان تأثیر گذاشته و با کسب حمایت های اجتماعی از سلامت روانی بالاتری نسبت به بیماران سرطانی برخوردار شوند.
بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی، بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی بود. طرح پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. به شیوه غربالگری، 34 دانشجو مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، از بین دانشجویان دانشگاه لرستان انتخاب شدند و در دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی، در طول 8 جلسه، برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسش نامه اختلال اضطراب فراگیر و مقیاس صبر، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین میانیگن نمره اضطراب و مؤلفه های صبر در مرحله پس آزمون، در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنادار بوده است. با توجه به این نتایج، می توان از گروه درمانی معنوی، با رویکرد اسلامی برای کاهش علایم اضطراب و افزایش صبر در افراد با نشانگان بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده نمود.
پیش بینی بهزیستی اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی مردم شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی مردم شهر اصفهان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، مردم شهر اصفهان و روش نمونه گیری تصادفی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کییز و شاپیرو، سبک زندگی اسلامی کاویانی و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ریگو بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین بهزیستی اجتماعی و سبک زندگی اسلامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین بهزیستی اجتماعی و مهارت های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد متغیرهای سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی قادر به پیش بینی بهزیستی اجتماعی مردم شهر اصفهان است.
مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی در افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
45 - 60
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان خون یکی از شایع ترین سرطان ها است، شیوع بالایی داشته، پیامدهای روانی و اجتماعی زیادی برای بیمار به همراه دارد و عوامل مختلفی در شکل گیری و تشدید آن نقش دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بیماران مبتلا به سرطان خون و افراد سالم انجام گرفت. روش: روش پژوهش، علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان خون بستری در بیمارستان های ولی عصر، شمس، شهریار و شهید قاضی شهر تبریز بودند؛ نمونه پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از بیماران و همراهان آن ها بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و به لحاظ سن، جنس، تأهل و سطح تحصیلات باهم همتا شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نئو (مک کری و کاستا، 1985)، تحمل ابهام (مک لین، 1993) و مقیاس مقابله مذهبی (پارگامنت، 2000)، استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بین افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم تفاوت معنی داری وجود دارد، افراد مبتلا به سرطان خون در روان رنجور ی، تحمل ابهام پایین و مقابله مذهبی منفی نمرات بالاتری نسبت به افراد سالم کسب کردند و افراد سالم نیز در متغیرهای برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، باوجدان بودن، مقابله مذهبی مثبت و تحمل ابهام بالا نمرات بالاتری نسبت به افراد مبتلا به سرطان خون داشتند (01/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که برخی ویژگی های شخصیتی و راهکارهای مقابله ای مذهبی سازگارانه و ناسازگارانه برخورد با بیماری می تواند بر علائم بیماری و مقابله مؤثر با آن تأثیر گذاشته و به متخصصان بالینی در تدوین مداخلات درمانی جهت درمان مؤثرتر به این بیماران کمک نماید.
مقایسه معنای زندگی و نگرش به مرگ در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
69 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبین بیماران مبتلا به سرطان در فرایند مراقبت با شرایط سخت و اضطراب های متعددی مواجهه می شوند که مستقیماً بر نگرش و سلامت روان شناختی آن ها اثر می گذارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه ی معنای زندگی و نگرش به مرگ بین مراقبین بیمار مبتلا به سرطان و افراد عادی بود. روش: طرح مطالعه علی-مقایسه ای است. با مراجعه به بیمارستان فیروزگر و مرکز شیمی-درمانی روشنا، 52 نفر از افرادی که یکسال گذشته یکی از اعضای درجه یک خانواده ایشان به سرطان مبتلا شده اند؛ و آن ها به عنوان مراقب اصلی از او مراقبت می کرده اند به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. گروهی که تجربه مراقبت از بیمار مبتلا به سرطان را نداشتند، نیز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گروه اول همتا شدند؛ هر دو گروه پرسشنامه های معنای زندگی (استگر، فرازیر، اُشی و کالر، 2006) و نیمرخ نگرش به مرگ – نسخه تجدیدنظرشده (وونگ، رکر و گسر، 1994) را تکمیل نمودند. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد افراد دارای تجربه مراقبت، اضطراب و اجتناب از مرگ بالاتری در شاخص نگرش به مرگ نسبت به افراد عادی گزارش می کنند؛ اما در معنای زندگی تفاوت معنادار بین دو گروه دیده نشد. نتیجه گیری: مراقبین با ابهام درباره آینده و روز به روز وخیم شدن حال بیمار روبه رو هستند؛ شرایطی که اضطراب از مرگ و تلاش برای اجتناب از آن را ایجاد می کند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه انگیزه کاهش وزن در افراد چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سال های گذشته، انگیزه کاهش وزن به عنوان یک عامل مهم در کاهش وزن و پایداری آن مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی مشخصات روان سنجی پرسش نامه انگیزه کاهش وزن در افراد چاق و دارای اضافه وزن بود. در این مطالعه نسخه فارسی مقیاس انگیزه کاهش وزن پس از آماده سازی به روش ترجمه مضاعف، بر روی 453 نفر از افرادی که به مراکز رژیم درمانی در تهران مراجعه کرده بودند، اجرا شد. همسانی درونی نسخه فارسی مقیاس انگیزه کاهش وزن از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. همچنین ساختار عاملی مقیاس از طریق تحلیل عاملیِ اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 82/0 و برای سه عامل استخراج شده سلامتی، وضع ظاهر از دیدگاه دیگران و وضع ظاهر از دیدگاه خود به ترتیب 86/0، 85/0 و 74/0 به دست آمد که نشان از همسانی درونی مطلوب مقیاس و مؤلفه های آن است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخص های برازش حاکی از برازش خوب مدل بود. از نتایج پژوهش حاضر این بود که نسخه فارسیِ مقیاس انگیزه کاهش وزن، خصوصیات روان سنجی مطلوبی دارد و ابزار معتبری برای استفاده در موقعیت های پژوهشی و بالینی است.
نقش تعهد سازمانی بر فرسودگی شغلی معلمان با میانجی گری شوخ طبعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی عامل اصلی کاهش کارایی و از دست رفتن نیروی انسانی است و پیامدهای منفی بر ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی بر جای می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی در معلمان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه پژوهش تعداد 213 نفر از معلمان مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم شهر مشهد در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های فرسودگی شغلی، تعهد سازمانی و مقیاس شوخ طبعی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، شوخ طبعی با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری دارد. علاوه بر این، مسیر تعهد سازمانی به فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی، معنی دار بود. براساس یافته های پژوهش، شوخ طبعی نقش میانجی بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان دارد؛ بنابراین، افزایش شوخ طبعی و ارتقای تعهد سازمانی در معلمان به منظور پیشگیری از فرسودگی شغلی پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش فراشناختی بر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت از شایع ترین بیماری های مزمن عصر حاضر است که عدم تعادل سطوح کلسترول و پریشانی روانشناختی نظیر افسردگی را به همراه دارد. لذا با توجه به اثرات منفی سطوح بالای کلسترول و افسردگی در روند کنترل و درمان دیابت، ارائه مداخلاتی جهت تعدیل کلسترول و بهبود افسردگی در این گروه احساس می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناختی بر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. به منظور اجرای پژوهش از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 در مرکز دیابت شهید شعبانی اصفهان به صورت دردسترس 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه افسردگی بک (BDI) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه برای سنجش افسردگی و از آزمایش خون به منظور سنجش کلسترول (LDL) و کلسترول (HDL) استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش جلسات آموزش فراشناختی به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای هفتگی را دریافت نمودند و گروه کنترل در لیست انتظار بودند. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. یافته ها: با تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p < ). نتیجه گیری: می توان از آموزش فراشناختی در جهت تعدیل کلسترول (کاهش کلسترول (LDL) و افزایش کلسترول (HDL)) و بهبود افسردگی بیماران مبتلا به دیابت استفاده نمود.
رابطه افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران بیمارستان های نظامی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
51 - 61
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شادزیستی پرستاران مؤلفه ای مهم در سلامت روان آنان می باشد و در مراقبت مؤثر از بیماران ضروری است. پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران بیمارستان های نظامی استان خوزستان بود. روش: جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران بیمارستان نظامی استان خوزستان بود. از این تعداد 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های افکار خودآیند مثبت اینگرام و ویسنیکی (1988)، احساس کفایت اجتماعی فیلنر (1990) و درک از تصمیم گیری بالینی صالحی و همکاران (2005) و شادزیستی آرجیل و لو (1989) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج: یافته ها نشان داد که بین افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین متغیرهای افکار خودآیند مثبت و احساس کفایت اجتماعی به ترتیب پیش بینی کننده های مناسب تری برای متغیر ملاک شادزیستی در پرستاران بیمارستان بود (0001/0>P). بحث: تحقیق حاضر نشان داد که ارتقای افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی، باعث افزایش میزان احساس شادزیستی پرستاران بیمارستان می شود.