فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش رفتار جرأتمندانه بر افزایش کیفیت زندگی در مدرسه و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر اهواز در سال تحصیلی 90-91 بود. برای این منظور، 100 دانش آموز پرسشنامه های پژوهش را پرکردند و از این بین، 30 نفر که نمره های بالایی در اضطراب اجتماعی داشتند، انتخاب و به تصادف در دو گروه گذاشته شدند و سپس به تصادف برای یکی از این گروه ها آموزش ارائه شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (1969) و مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بروک (2000) بود. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. پس از انجام مداخله آزمایشی که طی هشت جلسه صورت گرفت، دوباره میزان اضطراب اجتماعی و کیفیت زندگی در مدرسه سنجیده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نیز میانگین های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل حاکی از تفاوت معنی دار بین این دو گروه در متغیرهای پژوهش بود. می توان گفت که آموزش رفتار جرأتمندانه موجب افزایش کیفیت زندگی در مدرسه (000/0>p) و کاهش اضطراب اجتماعی (001/0p<) شده است.
اثربخشی درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی در بیماران مبتلا به اختلال خوردن: گزارش مورد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی روی بیماران مبتلا به اختلال خوردن بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش طرح نیمه آزمایشی، تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین جهت، دو شرکت کننده دختر در واحد مشاوره روان شناختی مرکز ایمن طب زاگرس شهر شیراز با نمونه گیری هدفمند در سال 1391 انتخاب شدند و تحت درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش از درمان (خط پایه) و طی جلسه های سوم، هشتم، چهاردهم، نوزدهم، بیست و سوم و مرحله پیگیری یک ماهه، پرسش نامه های اختلال خوردن اهواز، عادات غذا خوردن، نگرش فرد در مورد بدن خود، حالات شخصیت، روابط بین فردی و عزت نفس را تکمیل کردند. همچنین، حجم توده بدنی (Body mass index یا BMI) آن ها طی مراحل درمان اندازه گیری شد. شاخص درصد بهبودی و اندازه اثر برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: روش درمانی تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، در بهبود بیماران مبتلا به اختلال خوردن اثربخش بود و در همه آماج ها، تغییرات چشمگیر و پایداری را ایجاد کرد. هر دو شرکت کننده پس از پایان درمان و دوره پیگیری، در اختلال خوردن 73 درصد، عادات غذا خوردن 74 درصد، تن انگاره 60 درصد، روابط بین فردی 62 درصد، عزت نفس 54 درصد و حالات خود 76 درصد بهبودی کلی را نشان دادند.
نتیجه گیری: درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی می تواند به عنوان درمانی کارا در بهبود بیماران مبتلا به بی اشتهایی و پراشتهایی عصبی استفاده گردد.
آیین دادرسی جرایم مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
امروزه قاچاق مواد مخدر از جرایم سازمان یافته فراملی به حساب می آید. توزیع کنندگان و مصرف کنندگان مواد مخدر به تدریج الگوی توزیع و مصرف را از فرایند سنتی به مواد روان گردان (صنعتی و شیمیایی) تغییر داده اند و این امر تحولات حقوق ماهوی را می طلبد. همچنین موفقیت قانونی در مبارزه با جرم، بستگی کامل به جامعیت، صراحت و کارایی آیین دادرسی کیفری دارد. آیین دادرسی کیفری نقطه برخورد حقوق افراد با جامعه است که هر دو اهمیت دارند و باید محفوظ بمانند. آیین دادرسی به کار گرفته شده درخصوص جرایم مواد مخدر از اقسام آیین دادرسی افتراقی است، تعریف آیین دادرسی کیفری جرایم مواد مخدر با آیین دادرسی جرایم دیگر متفاوت است. این تفاوت ها را می توان در صلاحیت دادگاه انقلاب، وجود مقررات خاص در مورد قرارهای تأمینی، مقررات مربوط به تجدیدنظرخواهی و مقررات مربوط به نحوه دخالت وکلا ملاحظه کرد. هدف از تحقیق حاضر، تحلیل قواعد و مقررات شکلی ناظر به نحوه رسیدگی به جرایم مواد مخدر (شامل هرگونه کشت، ساخت و تبدیل، نقل و انتقال، خریدوفروش، اخفا و نگهداری و استعمال یا مداخله در مواد مخدر) است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و با استفاده از روش اسنادی، اطلاعات مورد نیاز تحقیق جمع آوری شده و سپس به روش تحلیلی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که رسیدگی به جرایم مواد مخدر تا حدود زیادی به صورت افتراقی است.
پیش بینی اضطراب ریاضی بر اساس متغیر های جهت گیری هدف پیشرفت دانش آموزان و تاکید های جهت گیری هدف معلمان و والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب ریاضی در دانش آموزان پایه سوم رشته تجربی بر اساس جهت گیری هدف دانش آموزان و تاکید های جهت گیری هدف معلمان، والدین بود . بدین منظور تعداد 228 نفر دانش آموز ( 145 دختر و 83 پسر ) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جامعه آماری شامل همه دانش آموزاان پایه سوم تجربی ناحیه یک شهر تبریز بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب ریاضی کازلسکیس، پرسشنامه هدف پیشرفت تصوری معلمان و والدین فرایدل و پرسشنامه جهت گیری هدف پیشرفت الیوت و مک گریگور بود. روش پژوهش همبستگی بود و داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون در نرم افزارSPSS و تحلیل مسیر در نرم افزارAMOS تحلیل شدند. نتایج، نشان داد که جهت گیری هدف تبحرگرایی دانش آموزان، می تواند میزان اضطراب ریاضی آنها را به صورت منفی پیش بینی کند.به علاوه نتایج دیگر پژوهش نشان داد بین تأکیدهای جهت گیری هدف تبحرگرایی والدین و جهت گیری هدف تبحرگرایی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد.
نقش تعدیل کننده باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نگرانی در بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرانی به عنوان عامل شناختی مشترک در بسیاری از اختلالات روانشناختی به ویژه اختلالات اضطرابی در نظر گرفته می شود. این عامل در آسیب شناسی اختلال وسواس فکری- عملی نقشی برجسته دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی با توجه به نقش تعدیل کننده باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان بود. تعداد 100 بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی (78 زن، 22 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان در پژوهش مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS)، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCBQ) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که تحمل ناپذیری بلاتکلیفی پیش بینی کننده نگرانی در بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی است. به علاوه باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نگرانی را در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تعدیل کردند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نگرانی یک رابطه خطی ساده نیست و باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان می توانند این رابطه را تا حدودی تعدیل سازند.
بررسی میزان موفقیت درمان دارویی و غیردارویی با روش درمان کنگره 60
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر روش های درمان دارویی و غیر دارویی برای درمان وابستگی به مواد اعتیاد آور گسترش یافته است. یکی از این روش ها درمان دارویی با شربت تنطور اپیوم می باشد که ابتدا توسط کنگره ی 60 در کشور مورد استفاده قرار گرفت. لذا با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق به بررسی موفقیت درمان کنگره ی 60 می پردازیم . هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر درمان موفق و اثر بخشی شربت تنطور اپیوم و درمان غیر دارویی در کنگره ی 60 در درمان بیماران وابسته به مواد اعتیادآور است. روش تحقیق:روش این تحقیق پیمایش بوده است. روش نمونه گیری تصادفی نامتناسب با حجم می باشد.جامعه ی آماری این تحقیق بیماران تحت درمان کنگره ی 60 در شهر تهران در سال 1393 است. حجم نمونه 200 نفر بوده است. تکنیک جمع آوری اطلاعاتمصاحبه ی فردی و گروهی با بیماران تحت درمان و انجام آزمایشات بالینی می باشد.یافته ها: بر اساس یافته های این تحقیق عواملی نظیر ترکیب درمان دارویی و غیر دارویی ، تدریجی بودن فرایند درمان، حضور افراد همدرد، تاکید بر خانواده و جهان بینی، حضور راهنما و پیگیری درمان، حضور اعضای خانواده در فرایند درمان، شرکت منظم در جلسات درمان، تمایل به شرکت در برنامه های درمانی و مصرف منظم داروی درمانی از عوامل موثر در موفقیت کنگره ی 60 بوده است. در حالیکه اکثر جمعیت گروه نمونه دارای سوابق متعدد درمان دارویی و غیر دارویی بوده اند اما رضایت آن ها از درمان کنگره ی 60 بیشتر از روش های قبلی می باشد. میزان رضایت بیماران از کنگره ی 60( به میزان 91.1 درصد ) بوده است.علاوه بر این نتایج بالینی درمان بیماران در حال بهبودی نشان داد که 83 درصد از آن ها تا قبل از 21 روز و 64 درصد قبل از شش ماه هیچ گونه مواد اعتیادآوری مصرف نکرده اند. لذا می توان نتیجه گرفت ترکیب درمان دارویی با روش غیر دارویی ( تاکید بر جهان بینی) در درمان بیماران سوء مصرف کننده ی مواد موثر بوده است. نتیجه گیری:نتایج این پژوهش بر اثربخشی ترکیب درمان دارویی با شربت تنطور اپیوم و درمان غیر دارویی با تاکید بر تغییر جهان بینی بیماران وابسته به مواد تاکید دارد.
اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانواده های دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. 60 نفر از والدین که فرزندان آنها دارای علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی بودند، به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای خوشه ای انتخاب شدند، سپس نمونه ها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 7 جلسه مداخلات آموزش الگوی ارتباطی زوجین را دریافت کردند. در هر دو گروه آزمایش و کنترل از دو پرسشنامه ی عملکرد خانواده و علایم مرضی کودک در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد که برنامه ی آموزش الگوی ارتباطی زوجین منجر به افزایش عملکرد خانواده و زیر مقیاس های آن شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده می گردد(05/0p<). در نتیجه علایم اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در کودکان این خانواده ها کاهش یافت(05/0p<). پژوهش حاضر نشان می دهد آموزش الگوی ارتباطی زوجین به والدین می تواند عملکرد خانواده و زیر مقیاس های عملکرد خانواده شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار وعملکرد کلی آن را به صورت معنی داری افزایش دهد.
هنجاریابی پرسشنامه احساس شکست و ارتباطش با ناامیدی و افسردگی در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه جایگاه اجتماعی نظریه ای در مورد افسردگی و رفتارهای منجر به خودکشی است. الگوی نظریه مذکور احساس شکست و احساس ناکامی در حیوانات است؛ که درنهایت منجر به افسردگی آنان می شود. بر این اساس، گیلبرت و آلن (1998) پرسشنامه ای را برای سنجش احساس شکست ابداع نموده اند.
پژوهش حاضر به منظور هنجاریابی اکتشافی پرسشنامه احساس شکست و بررسی روایی و پایایی آن در بین دانشجویان دانشگاه علامه انجام شده است. نمونه ای مشتمل بر 306 نفر (102 مرد و 204 زن) از دانشجویان به روش تصادفی انتخاب شدند. تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس بکار گرفته شد؛ همچنین به منظور محاسبه روایی همگرا از پرسشنامه های ناامیدی و افسردگی بک استفاده شد. اگرچه نسخه اصلی پرسشنامه بدون خرده مقیاس است، پژوهش حاضر وجود سه عامل به نام های ""احساس رکود""، ""احساس بازندگی"" و ""احساس رضایتمندی"" را نشان می دهد. درمجموع این سه عامل قادر به تبیین حدود 63% از واریانس کل هستند. ضریب پایایی روش آلفای کرونباخ برای کل آزمودنی ها 91/0، در جامعه زنان 91/0 و مردان 92/0 به دست آمد. همچنین همبستگی بالایی بین پرسشنامه های ناامیدی و افسردگی بک با پرسشنامه احساس شکست و نیز سه خرده مقیاس آن به دست آمد. بر اساس نتایج پژوهش، مقیاس احساس شکست از روایی و پایایی مناسبی در میان دانشجویان ایرانی برخوردار است.
ارزیابی ارتباط بین میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات و افسردگی جوانان
حوزههای تخصصی:
ابزارهای فناوری اطلاعات با جاذبه های خود نقش مهمی در زندگی کاربران ایفا کرده و موجب شده اند تا افراد کار با این ابزارها را به هم نشینی با خانواده و دوستان خود برگزینند که این مسئله ممکن است در درازمدت منجر به انزوای اجتماعی و افسردگی افراد شود. مطالعه حاضر جهت تعیین ارتباط احتمالی میان میزان استفاده از این ابزارها و افسردگی جوانان طراحی شده است. جامعه آماری این تحقیق، جوانان کاربر ابزارهای فناوری اطلاعات (تلفن همراه، شبکه های اجتماعی و بازی های رایانه ای) است که 390 نفر به صورت تصادفی در دسترس، انتخاب و پرسشنامه تحقیق را تکمیل کرده اند. تحلیل داده های تحقیق با استفاده از روش تحلیل حداقل مربعات جزئی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند رابطه مثبتی بین میزان استفاده از بازی رایانه ای و سطح افسردگی جوانان وجود دارد؛ هیچ گونه ارتباط معناداری بین میزان استفاده از تلفن همراه و افسردگی مشاهده نشد و مابین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و افسردگی جوانان، رابطه معنادار منفی مشاهده گردید.
مقایسه اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی با دارو درمانی در کاهش علائم اختلال افسرده خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی از مهم ترین انواع اختلالات خلقی به شمار رفته و به عنوان اولین عامل ناتوان کننده جامعه ی بشری مطرح گردد که میزان وقوع بالا و ماهیت پیچیده آن به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند.با توجه به این که غالباً در درمان افسردگی از دارودرمانی صرف استفاده می شود، لذا پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی (SMC) در اختلال افسرده خویی و مقایسه آن با دارودرمانی پرداخته است. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه این پژوهش تجربی شامل 30 بیمار زن افسرده خو بودند که با استفاده از روش در دسترس از میان بیماران افسرده مراجعه کننده طی 9 ماه در سال 1390 به کلینیک روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شده و به طور تصادفی به سه گروه (هر گروه 10 نفر) یک گروه آزمایش تحت درمان برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند همراه با دارودرمانی و یک گروه تحت درمان دارودرمانی صرف و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه اهداف و علایق فردی (PCI) بودند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین میانگین نمرات دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). بررسی میانگین های تعدیل شده نشان از اثربخش تر بودن آموزش برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی همراه دارودرمانی نسبت به دارودرمانی صرف بوده است و همچنین دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون کاهش بیشتری را در علائم افسردگی نشان داد. بر طبق نتایج این پژوهش روش درمانی مشاوره نظام مند و دارودرمانی در درمان افراد مبتلابه افسرده خویی مؤثرتر از دارودرمانی صرف در درمان بیماران افسرده خو هست.
نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه ها در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
سندرم روده تحریک پذیر (IBS) یکی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالات کنشی دستگاه گوارش است که بار زیادی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. بنابراین، بررسی متغیر های روانشناختی مرتبط با IBS می تواند کمک شایانی به فهم بهتر این اختلال و مدیریت و کاهش شدت نشانه های آن در بیماران کند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه ها در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. تعداد 180 بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (66 زن، 114 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت-کنندگان در پژوهش خواسته شد مقیاس شدت نشانه های سندرم روده تحریک پذیر (IBS-SSS)، فرم کوتاه پرسشنامه روان سازه های یانگ (YSQ-SF) و مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS-12) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی با شدت نشانه های IBS رابطه مثبت معنادار دارند. بین روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی نیز رابطه مثبت معنادار وجود داشت. نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه های IBS در این پژوهش تایید نشد. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، شدت نشانه های سندرم روده تحریک پذیر را پیش بینی می کنند. توجه به این متغیرهای روانشناختی، می تواند به فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان IBS کمک کند.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای سبک های والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با و بدون نشانه های اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی از شایع ترین مشکلات در بین کودکان می باشد که می تواند به مشکلات کارکردی منجر شود. اکثر مطالعات نشانگر همپوشی بالای اختلالات اضطرابی کودک و خانواده وی بوده اند. هدف مطالعه ی حاضر، مقایسه ی بین سبک های والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران کودکان مضطرب و غیر مضطرب بوده است.
روش کار: در این تحقیق علی-مقایسه ای در سال 1392 110کودک (55 کودک مبتلا به اضطراب و 55 کودک غیر مبتلا به اضطراب) به همراه مادران شان شرکت کردند. کودکان مضطرب از طریق نمونه گیری در دسترس و کودکان غیر مضطرب بر اساس همتاسازی متغیرهای جمعیت شناختی با گروه مضطرب از مدارس ابتدایی شهر مشهد انتخاب شدند. مادران کودکان، پرسش نامه های سبک های والدگری، خودکارآمدی والدگری و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل نمودند. مقایسه ی نتایج دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تعارض و سردرگمی مادران کودکان مضطرب به طور معنی داری بالاتر از تعارض و سردرگمی مادران گروه شاهد (001/0P<) و پاسخ دهی، دسترسی و حساسیت مادران کودکان مضطرب به شکل معنی داری پایین تر از مادران کودکان گروه شاهد (001/0P<) است. هم چنین مادران کودکان مضطرب سطوح پایین تر خودکارآمدی والدینی را در مقایسه با مادران کودکان غیر مضطرب نشان دادند (001/0P<).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر ارتباط اضطراب کودکان با برخی از عوامل والدگری مثل سبک های والدگری و خودکارآامدی والدگری بوده است. بنابر این شایسته است در ارزیابی و درمان کودکان مضطرب و هم چنین پیشگیری به برخی از عوامل والدینی توجه شود.
نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه ی عزت نفس و اضطراب اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در دانش آموزان دختر شهر یزد انجام شد. طرح پژوهش حاضر همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم و هشتم دبیرستان های دوره اول یزد بود که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 261 دانش آموز دختر بود که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان استفاده گردید. نتایج تحلیل مسیر نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی را تأیید کرد. همین طور، عزت نفس به طور مستقیم هم قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی بود. نتایج نشان می دهد که عزت نفس بالاتر منجر به بلوغ عاطفی بالاتر و اضطراب اجتماعی پایین تر می شود.
مقایس طرحواره های ناسازگار اولیه و ریشه های والدینی آن و سبک های مقابله ای در افراد مبتلا به دیابت نوع I و افراد مبتلا به پسوریازیس و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر از نوع تحقیق علی- مقایسه ای، روی بیماران مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران و مبتلایان به پسوریازیس مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران صورت گرفت. نمونه گیری به صورت در دسترس،30 مبتلا به پسوریازیس و25 مبتلا به دیابت نوع I و30 فرد سالم بودند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه طرحواره ناسازگار و فرزندپروری یانگ و سبک های مقابله ای لازاروس مورد ارزیابی قرارگرفتند. تحلیل واریانس یک راهه نشان داد مبتلایان به پسوریازیس در همه حوزه ها و به جز طرحواره های بی اعتمادی، استحقاق، وابستگی، گرفتار، و در مبتلایان به دیابت نوع I در حوزه دیگرجهت مندی، گوش بزنگی، محدودیت های مختل، طرحواره های آسیب پذیری به ضرر، ایثار و بازداری هیجانی بیشتر از افراد سالم است. طرحواره های محرومیت هیجانی و معیارهای سرسختانه در مبتلایان به پسوریازیس بیشتر از مبتلایان به دیابت است. افراد مبتلا به پسوریازیس در حوزه طرحواره ای خودگردانی و عملکرد مختل وگوش بزنگی بیشتر از مبتلایان به دیابت است. نتایج بدست آمده در ریشه های والدینی پدر در حوزه دیگرجهت مندی و خودگردانی و عملکرد مختل و در طرحواره های نقص، وابستگی، شکست، خودتحول نیافته و پذیرش جویی، در ریشه های والدینی مادران مبتلایان به دیابت در حوزهگوش بزنگی و بازداری، خودگردانی و عملکرد مختل ودیگرجهت مندی و در طرحواره های آسیب پذیری به ضرر، معیارهای سرسختانه، بازداری هیجانی و پذیرش جوییدر گروه مبتلایان به دیابت بیشتر از گروه افراد سالم مشاهده شده است. در ریشه های والدینی پدر حوزهگوش بزنگی، و در والدین گروه مبتلایان به پسوریازیس در طرحواره پذیرش جوییبیشتر از گروه افراد سالم مشاهده شده است. و درحوزه خودگردانی و عملکرد مختل و طرحواره های شرم، ایثار و خودتحول نیافته در پدران مبتلایان به دیابت بیشتر از مبتلایان به پسوریازیس مشاهده شده است. سبک مقابله ای خودکنترلی در مبتلایان به پسوریازیس بیشتر از گروه کنترل مورد استفاده قرار می گیرد.
اثربخشی موسیقی درمانی بر اضطراب حالت- صفت معتادین در مرحله بازتوانی غیردارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر موسیقی درمانی بر میزان اضطراب حالت- صفت معتادین در مرحله بازتوانی غیردارویی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل معتادین در حال بازتوانی بودند که در آبان ماه سال 1393 برای ترک و بازتوانی به کمپ همیاران پاک در استان اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه آماری را 32 نفر از معتادین، در محدوده سنی 50-16 سال تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه اضطراب حالت- صفت استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در اضطراب حالت و صفت تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر اضطراب حالت و صفت معتادین گروه آزمایش بعد از موسیقی درمانی کاهش یافته بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت موسیقی درمانی به تنهایی یا در کنار سایر مداخلات روان شناختی می تواند روش مؤثری برای کاهش اضطراب معتادین در مرحله بازتوانی غیردارویی باشد.
اثربخشی کارگاه آموزشی کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در هر جامعه ای، رابطه مناسب والدین و کودک از عوامل مهم و تعیین کننده تحول کودک و سلامت روانی اعضای آن است. این امر در دوره پیش دبستانی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کارگاه کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود.
روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی به شمار می رود. گروه نمونه را 44 نفر از والدین دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران تشکیل دادند. والدین در پی فراخوانی به وسیلة مسئولان مدرسه در زمینه شرکت در کارگاه آموزشی با عنوان تربیت کودک اندیشمند، اعلام آمادگی نمودند. جلسات کارگاه هفته ای یک بار در 9 جلسه 2 ساعته برگزار شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس شیوه های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش ازتحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تی وابسته استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از داده های مقیاس فرزندپروری نشان داد که مداخله حاضر شیوه های فرزندپروری مطلوب والدین را افزایش داده است و اندازه اثر این آموزش بر مؤلفه شیوه فرزندپروری مقتدرانه بالاتر از دیگر مؤلفه ها است. در ضمن مداخله اثر معناداری بر روی مشکلات رفتاری کودکان نداشت.
نتیجه گیری: از دلایل احتمالی عدم اثربخشی آموزش بر مشکلات رفتاری کودکان را می توان به کوتاهی مدت زمان سپری شده از آموزش نسبت داد. بدین معنا که انتظار می رود بخش اعظمی از نتایج آموزش های خانواده محور پس از گذشت زمان ایجاد شود تا اعضا بتوانند از فرصت لازم جهت استفاده از آموزش ها در محیط خانواده بهره مند شوند
تأثیر آموزش نوروفیدبک بر بهبود حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی - نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک با باند فرکانس آلفا بر بهبود عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی نقص توجه انجام گرفت. روش: جهت اجرای این تحقیق 8 کودک مبتلا به بیش فعالی نقص توجه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند؛ این کودکان در 10 جلسه آموزش نوروفیدبک با پروتکل تقویت آلفا شرکت کردند. برای سنجش حافظه فعال، از آزمون N-Back و آزمون حافظه وکسلر (فراخنای ارقام) استفاده شد و داده های حاصل از تحقیق با روش تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که در سطح معناداری 05/0 p< بین نمره های پیش آزمون و پس آزمون حافظه کاری تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که آموزش نوروفیدبک موجب بهبود عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی نقص توجه شرکت کننده در تحقیق شد؛ درواقع افزایش نسبی دامنه در باند آلفا باعث بهبود حافظه فعال گردید.
پیش بینی افسردگی بر اساس مؤلفه های کمال گرایی: نقش میانجی خود انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش مستقیم مؤلفه های کمال گرایی با افسردگی و همچنین نقش غیرمستقیم این مؤلفه ها با میانجی گری خود انتقادی با افسردگی بود. به این منظور تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به ابزارهای تحقیق شامل مقیاس کمال گرایی، مقیاس خود انتقادی و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های کمال گرایی با خود انتقادی و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن رابطه خود انتقادی با افسردگی نیز معنی دار بود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که ضرایب بتای مربوط به مسیر کمال گرایی دیگر مدار به افسردگی و مسیر کمال گرایی جامعه مدار به خود انتقادی معنی دار نیست؛ اما ضرایب سایر مسیرها معنی دار بود. شاخص های برازش مدل نیز حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود. درمجموع نتایج نشان داد که 59 درصد از واریانس متغیر افسردگی توسط مؤلفه های کمال گرایی و خود انتقادی و 33 درصد از واریانس متغیر خود انتقادی توسط مؤلفه های کمال گرایی خودمدار و دیگر مدار تبیین شد. درمجموع با توجه به اطلاعات حاصله نتیجه گرفته می شود که از طریق اصلاح خود انتقادی و مؤلفه های کمال گرایی به میزان زیادی می توان افسردگی آزمودنی های را کنترل کرد.