مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
وسواس فکری- عملی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی بازداری شناختی و حرکتی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، وسواس فکری- عملی و مقایسه ی این دو گروه با افراد بهنجار انجام شد. در این پژوهش، 90 آزمودنی مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، وسواس فکری- عملی و بهنجار (از هر گروه 30 نفر) و دارای دامنه سنی 45-25 سال شرکت کردند. هر یک از آزمودنی ها به صورت انفرادی و با استفاده از رایانه به تکالیف آزمون های استروپ (گولن، 1978) و تکلیف نشانه توقف (گرلاین، کیلپ، ترایون و مان، 2005) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در هر دو نوع بازداری شناختی و حرکتی، به طور معنا دار، ضعیف تر از گروه افراد بهنجار عمل کردند. بین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار، غیر از برخی شاخص های بازداری حرکتی، تفاوت معنا دار به دست نیامد. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در بازداری شناختی به طور معنا دار ضعیف تر از گروه مبتلا به وسواس فکری- عملی بودند ولی در بازداری حرکتی این تفاوت معنادار نبود. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، نقص در بازداری شناختی و حرکتی در آسیب-شناسی این اختلال نقش دارد و در اختلال وسواس به غیر از ضعف نسبی در بازداری حرکتی باید مطالعات دقیق تری طراحی کرد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر وسواس فکری عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواس- اجبار، یکی از مشکلات جدی سلامت روان شناختی بوده و سالیانه هزینه های اقتصادی و اجتماعی هنگفتی را بر جامعه تحمیل می کند و علائم ناتوان کننده آن کارکرد میان فردی، شغل و زندگی فرد را مختل می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری دانشجویان دختر با اختلال وسواس فکری - عملی انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل) بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 338 دانشجوی دختر در محدوده ی سنی 29-20 سال به کمک پرسشنامه های وسواس فکری – عملی (MOCI)، باورهای فراشناختی (MCQ-30) و مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS) و مصاحبه تشخیصی افراد واجد شرایط (دارای نمره برش تشخیصی وسواس فکری- عملی) بر اساس DSM-IV-TR، 16 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه گروه درمانی مبتنی بر حضور ذهن را دریافت کردند، اما گروه کنترل تحت درمان خاصی قرار نگرفتند؛ و دو ماه پس از پایان درمان، پیگیری اجرا گردید. آزمودنی های هردو گروه قبل و بعد از مداخله و دو ماه پیگیری، پرسشنامه های MOCI، MCQ-30، RRS را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس به کاربرده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه (کنترل و آزمایش)، ازنظر نمرات وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری تفاوت معناداری وجود دارد (005/0 > p). با توجه به یافته های فوق می توان چنین نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن در کاهش وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری دانشجویان دختر با اختلال وسواس فکری – عملی مؤثر است و تغییرات درمانی ایجادشده در پیگیری دوماهه تقریباً پایدار باقی ماند.
همبسته های روانشناختی عدم تحمل بلاتکلیفی (فراتحلیل مقاله های فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، نوعی سوگیری شناختی است که بر چگونگی دریافت، تفسیر و واکنش فرد به یک موقعیت نامطمئن در سطوح هیجانی و شناختی و رفتاری تأثیر می گذارد. همه ی پژوهش های انجام شده در سراسر کشور طی سال های 1389 تا 1396 گردآوری و بررسی شدند و تعداد دوازده پژوهش انجام گرفته در زمینه ی عدم تحمل بلاتکلیفی، با بهره گیری از ابزار فهرست بازبینی گزینش پژوهش ها، از نظر فنی و روش شناختی، شامل روش نمونه گیری درست، روش پژوهشی و آماری صحیح و مناسب و روایی و پایایی مناسب پرسش نامه ها انتخاب شدند. برای این منظور از بین پژوهش ها، پژوهش هایی که ازلحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل شدند. مفروضه های همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند. ضریب اندازه ی اثر با استفاده از نرم افزارجامع فراتحلیل( CMA-2 )ارزیابی شد. براساس نتایج فراتحلیل، باورهای فراشناختی بالاترین اثر و پس از آن، بالاترین اندازه های اثر، به ترتیب مربوط به استرس، ناتوانی برای انجام عمل و افکار تکرارشونده منفی بود و اندازه ی اثر بازداری رفتاری و فعال سازی رفتاری ازلحاظ آماری معنادار نشد؛ ازاین رو، مدنظر قراردادن متغیرهای گفته شده در تدوین مداخلات درمانیِ مربوط به عدم تحمل بلاتکلیفی، می تواند به کارآمدی هرچه بیشتر این مداخلات کمک کند.
پیش بینی وسواس فکری- عملی دانشجویان بر اساس کمال گرایی والدین و تکانش گری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
295 - 308
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی دانشجویان بر اساس کمال گرایی والدین و تکانشگری انجام گرفت. جهت انجام پژوهش از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد روهن در نیم سال تحصیلی اول 95-1394 بود که به صورت نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای 150 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه کمال گرایی هیل و همکاران، پرسشنامه تکانشگری بارات و پرسش نامه وسواس فکری عملی پادوآی ساناویو بود. تحلیل داد ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیری صورت گرفت. کمال گرایی والدین و تکانشگری با وسواس فکری- عملی در سطح 5 درصد رابطه ی معنادار دارند و مثبت بودن این ضرایب در واقع نشان دهنده این است که با افزایش این عوامل، میزان وسواس فکری- عملی افزایش می یابد. براساس یافته های پژوهش می توان گفت ویژگی های شخصیتی والدین مانند کمال گرایی بر شکل گیری و استمرار اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر دارد. همچنین ناتوانه در کنترل تکانه بر بروز وسواس فکری- عملی اثرگذار است.
مقایسه سبک های فرزند پروری ادراک شده و ترتیب تولد در افراد مبتلابه اختلال وسواس فکری- عملی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۳۸)
113-122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های فرزند پروری ادراک شده، در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد عادی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه های تهران است، که به صورت در دسترس 430 نفر انتخاب و از بین آن ها 70 نفر از افرادی که داری نمرات بالا در مقیاس های وسواس فکری- عملی و 70 نفر به صورت همتا ازلحاظ جنس، سن و وضعیت تأهل که دارای نمرات پایین در مقیاس وسواس فکری- عملی بودند انتخاب شدند. گروه نمونه پرسشنامه های وسواس فکری-عملی مادزلی، وسواس فکری- عملی ییل براون، چک لیست نشانه اختلال وسواس فکری-عملی DSMIV-TR و پرسشنامه سبک های فرزند پروری نقاشان را تکمیل کردند. یافته های حاصل از آزمون دومتغیره خی دو با سطح معناداری ( P<0.01 ) نشان داد که فراوانی سبک های فرزند پروری ادراک شده در افراد وسواسی متفاوت از افراد عادی است به صورتی که سبک فرزند پروری سخت گیر در افراد مبتلابه اختلال وسواس و سبک قاطع در افراد بهنجار دارای فراوانی بیشتری است. بین زنان و مردان ازلحاظ سبک فرزند پروری تفاوت معناداری وجود نداشت. ازنظر ترتیب تولد بین زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تفاوت وجود داشت. با توجه به یافته ها افراد وسواسی ادراک سبک فرزند پروری سخت گیر دارند درحالی که افراد بهنجار ادراک سبک قاطع را دارا می باشد. این تفاوت در زن و مرد ازلحاظ سبک فرزند پروری وجود ندارد. نتایج نشان می دهد که زنان مبتلابه اختلال وسواس بیشتر فرزند سوم و مردان فرزند اول هستند.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISDTP) بر اصلاح باورهای غیرمنطقی و کاهش اجتناب شناختی زوجین مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
140-169
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده ( ISDTP ) بر اصلاح باورهای غیرمنطقی و کاهش اجتناب شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بود. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. از بین کلیه افرادی که در سال 1394 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر شهرکرد مراجعه کرده بودند، 32 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه ی مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه های وسواس فکری – عملی ییل براون ( T- Bocs )، آزمون عقاید غیرمنطقی جونز ( IBT ) و اجتناب شناختی سکستون و داگاس ( CAQ ) در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده و داده ها توسط شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد . مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای دو بار در 20 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس بر روی نمرات پیش از درمان، درمان و پیگیری نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای باورهای غیرمنطقی ( 01/0 P< ) و اجتناب شناختی ( 05/0 P< )، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده یک روش مناسب برای اصلاح باورهای غیرمنطقی و کاهش اجتناب شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی می باشد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. این پژوهش شامل 20 نفر نمونه غیر بالینی با علایم وسواس فکری - عملی بود که به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ی مادزلی، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر بود. مداخله انجام شده درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بود که طی هشت جلسه صورت گرفت. همچنین قبل از شروع جلسات هشت گانه یک جلسه جهت ارزیابی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد که توسط نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میان زیر مقیاس های تنظیم هیجان، ارزیابی مجدد و سرکوبی و میان زیرمقیاس های تحمل پریشانی، تحمل پریشانی هیجانی، جذب شدن به وسیله ی هیجانات منفی، برآورد ذهنی پریشانی، تنطیم تلاش ها برای تسکین پریشانی بین دو گروه در مرحله ی پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی مؤثر واقع شود.
پیش بینی نشانگان وسواس براساس ناگویی هیجانی و باورهای غیرمنطقی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۶۸-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانگان وسواس براساس ناگویی هیجانی و باورهای غیرمنطقی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری انجام شد. مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین کرج در سه ماهه (مهر، آبان و آذر) سال 1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 270 نفر انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی MOCI (1980)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو TAS (1994) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز IBT (1969) بود. پس از گردآوری، داده ها به وسیله روش های آماری ، همبستگی و تحلیل رگرسیون و به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه ی یافته ها حاکی از آن بود که مولفه های ناگویی با نشانگان وسواسی 13/0 ارتباط دارند و این ارتباط در سطح (005/0) معنادار بود. همچنین بین مولفه های باورهای غیر منطقی با وسواس ارتباط معناداری 14/0 وجود دارد که در اینجا نیز در سطح (005/0) معنی دار بود یافته های پژوهش خاکی از آن است که متغیر ناگویی هیجانی و باورهای غیر منطقی در محوع می توانند 34/0 از واریانس نشانگان وسواس را تبیین کنند. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که ناگویی هیجانی و باورهای غیر منطقی هر دو با هم توان پیش بینی وسواس فکری- عملی را دارند.
ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وسواس فکری- عملی یک سندروم بالینی است که به وسیله افکار، تصاویر یا تکانه های مزاحم و رفتارهای تکراری مشخص می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیک های مناطق ۱، ۲، ۷، ۸، ۱۱ و ۱۲ تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از میان آن ها ۳۷۸ نفر داوطلب و واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه وسواس فکری- عملی هاجسون و راچمن (۱۹۷۷)، پایبندی مذهبی جان بزرگی (۱۳۸۸) و پرسشنامه کارکرد شخصیت جان بزرگی و همکاران (۱۴۰۰) بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۸ و لیزرل نسخه ۸/۵ با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه AMOS نسخه ۲۴ و با روش های مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مجموع مجذور همبستگی های چندگانه (R۲) برای متغیر وسواس فکری- عملی برابر با ۰/۵۳ بدست آمد، این موضوع بیانگر آن است که ابعاد پایبندی مذهبی و کارکرد شخصیت در مجموع ۵۳ درصد از واریانس نشانگان وسواس فکری عملی را تبیین می کند. نتیجه گیری: کارکرد شخصیت رابطه بین نا پایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی با وسواس فکری- عملی را به صورت مثبت و رابطه بین پایبندی مذهبی و وسواس فکری- عملی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره به پایبندی مذهبی و باورهای ناکارآمد مذهبی مراجعه کنندگان در درمان اختلال وسواس فکری- عملی توجه شود.
رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای: نقش واسطه ای استحکام من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. جامعه آماری شامل دانشجویان کلیه مقاطع دانشکده های دانشگاه تهران، و حجم گروه نمونه مشتمل بر 430 دانشجو (324 زن، 106مرد) بود که مقیاس استحکام من (بشارت، 2017)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتون و دیگران، 2007) و سیاهه وسواس بی اختیاری رابطه ای (دورون و دیگران، 2012) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی، برازش خوبی با داده های پژوهش نشان داد. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای و همبستگی منفی معناداری بین استحکام من و وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و استحکام من، شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای را پیش بینی می کنند و استحکام من، واسطه ارتباط بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای است. در نتیجه در نظر گرفتن این متغیرها در فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای دارای اهمیت است.