مطالب مرتبط با کلیدواژه

اعتیاد به مواد


۱.

اعتیاد به مواد: بدکارکردی جنسی و فروپاشی خانواده

کلیدواژه‌ها: خانواده بدکارکردی جنسی اعتیاد به مواد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات جنسی
تعداد بازدید : ۱۵۱۵ تعداد دانلود : ۹۴۷
در بسیاری از جوامع، شایعات زیادی در مورد این که الکل و مواد دیگر، تأثیراتی در تقویت عملکرد جنسی دارد، رایج است. هدف این مقاله مروری، بررسی تأثیر اعتیاد به انواع مواد بر روی عملکرد جنسی و به دنبال آن، خانواده بود. خانواده، محور و هسته اصلی کلیه اجتماعات بشری و بر غریزه جنسی مبتنی است. این غریزه، خود نوعی کشش است که در بقا و تداوم خانواده نقش دارد، بنابراین مسائل جنسی در زندگی حائز اهمیت است. نتایج فراتحلیل بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که اعتیاد به مواد، بدکارکردی جنسی را در مردان یا زنان به دنبال دارد و شواهد، حاکی از تأثیر الکل و مواد بر بدکارکردی جنسی است. در نتیجه، کارکرد جنسی مختل می شود و به دنبال آن، بنیان خانواده متأثر می شود و امکان فروپاشی وجود دارد. با توجه به مشکلات در بستر خانواده و فروپاشی آن که می تواند به دنبال بدکارکردی جنسی ناشی از مصرف انواع مواد به وجود آید، لازم است ابتدا راهکارهایی برای پیشگیری از مصرف مواد، با آموزش به مصرف کنندگان و خانواده آنها و همچنین آگاه ساختن آنان از معایب مصرف مواد و تأثیری که مواد بر عملکرد جنسی و به دنبال آن بر خانواده و فروپاشی آن می گذارد، داده شود. همچنین پژوهش در زمینه نحوه درمان این مشکلات جنسی که به دلیل مصرف مواد است، پیشنهاد می شود.
۲.

نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به مواد اختلالات اضطراب حمایت اجتماعی ضربات عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۴۰۷
مقدمه: اعتیاد یکی از دغدغه های اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان است که دارای پیامدهای منفی بی شماری برای فرد و جامعه است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش زنان و مردان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سال ۱۳۹۸ بود. برای این منظور ۲۰۰ نفر از معتادان به شیوه نمونه گیری در دسترس، از میان افراد ارجاع داده شده به مراکز ترک اعتیاد استان یزد انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های اضطراب وجودی ویمز و همکاران (۲۰۰۴)، آسیب دوره کودکی برنشتاین و همکاران (۲۰۰۳)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (۱۹۸۸)، پرسشنامه گرایش به تغییر میلر و تونیگان (۱۹۹۶) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون و نرم افزار Spss نسخه ۲۴ و Amos نسخه ۲۴ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که ضربات عاطفی و حمایت اجتماعی به طور مستقیم به ترتیب بر کاهش و افزایش گرایش به تغییر در افراد معتاد تأثیر دارد (۰/۰۵>p). همچنین نتایج نشان داد که ضربات عاطفی و حمایت اجتماعی به طور غیرمستقیم نیز به واسطه اضطراب وجودی بر گرایش به تغییر در افراد معتاد تأثیر دارد (۰/۰۵>p). نتیجه گیری: نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد معنی دار بود، بنابراین ایجاد حمایت اجتماعی بیشتر برای فرد، تخلیه هیجانی نسبت به آسیب های دوران کودکی به همراه برنامه ریزی برای کاهش اضطراب وجودی با استفاده از مداخلات روانشناختی می تواند گرایش به تغییر و ترک را در افراد معتاد افزایش دهد.
۳.

مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه بیماران بستری مبتلا به اختلال سایکوتیک ناشی از مصرف مواد، مراجعان خودمعرف مبتلا به سوء مصرف مواد مراکز درمان سرپایی و جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طرح واره های ناسازگار اولیه اعتیاد به مواد اختلال سایکوتیک طرح واره درمانی سلامت روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال سایکوتیک ناشی از مصرف مواد، مراجعان خودمعرف به مراکز درمان سوءمصرف مواد، و جمعیت غیربالینی انجام شد. روش شناسی: این مطالعه به روش پس رویدادی (علی-مقایسه ای) انجام شد. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام گرفت و 90 مرد 21 تا 53 ساله در سه گروه (30 نفر در هر گروه) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ و پرسش نامه سلامت عمومی جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات طرح واره های ناسازگار اولیه در گروه بیماران سایکوتیک ناشی از مصرف مواد به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر بود (001.0>P). همچنین، گروه مراجعان خودمعرف نیز نسبت به جمعیت غیربالینی نمرات بیشتری در تمامی حوزه های طرح واره ها داشتند. طرح واره بریدگی و طرد در گروه بیماران سایکوتیک بیشترین شدت را نشان داد، در حالی که طرح واره گوش به زنگی بیش از حد و بازداری در جمعیت غیربالینی کمترین میانگین را داشت. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه به طور قابل توجهی در شدت و نوع وابستگی به مواد نقش دارند و شدت آن ها با افزایش مشکلات روانی بیشتر می شود. این نتایج بر ضرورت توجه به طرح واره های ناسازگار اولیه در طراحی برنامه های درمانی و پیشگیری تأکید دارد. همچنین، استفاده از طرح واره درمانی می تواند رویکرد مؤثری در کاهش شدت این طرح واره ها و بهبود سلامت روانی افراد وابسته به مواد باشد.