فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۰۱ تا ۶٬۰۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
249-280
حوزههای تخصصی:
عناصر نباتی موجدِ نمادهایی هستند که تجسمی متعالی تر از دال و حتی برجسته تر از مدلول های خود را عرضه می دارند و درحقیقت روح انسان را با ماوراء هستی پیوند می دهند. نماد به نوعی با احساس نیاز در انسان مرتبط است. ادبیات عامه، علمی برای شناخت آداب و رسوم و عقاید مردم است که افسانه ها، باورداشت ها، داستان ها، ترانه ها و... را شامل می شود. ترانه های عامه به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان ما، بخش مهمی از ادبیات شفاهی محسوب می شود. در اشعار مازندرانی نمادهایی دیده می شوند که در اساطیر ریشه دارند و کهن الگوهایی که نسل به نسل در میان مردم گشته و جایگاه و اعتبار خاصی یافته است. در این پژوهش، بیش از هزار بیت از اشعار مازندرانی بررسی شده است. بر اساس یافته های کتابخانه ای و میدانی تحقیق می توان گفت که گل بنفشه در میان گل های دیگر در اشعار مردم مازندران بسامد زیادی دارد، زیرا نمایانگر فصل بهار، سال نو و آغاز کار و تلاش دوباره است که گاه با بن مایه های اجتماعی، تعلیمی و عاشقانه (غم عشق و درد انتظار) همراه است. تا جایی که عاشق به گفت وگو با گل بنفشه می پردازد؛ با عطر خوشش یاد یار می افتد و شکل قلبی و رنگ کبود را نمادی از دل دردمند خود می داند و درهم روییدن و پیچ در پیچ بودنش را نمادی از زلف معشوق می بیند.
ابوحیان توحیدی برفراز تقابل های دوگانه نظم و نثر در سنت ادبی- بلاغی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۷-۲۷
حوزههای تخصصی:
نظم و نثر در سنت ادبی ما در طول تاریخ طرفداران و مخالفانی داشته و هرکدام دلایلی را له یا علیه دیگری اقامه کرده اند. دراین میان، ابوحیان توحیدی، با فراروی از تقابل های دوگانه، بی آنکه جانب نظم یا نثر را بگیرد، با رویکردی فلسفی و زیبایی شناختی، سویه های دیگری از نسبت میان نظم و نثر را آشکار کرده است. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، ضمن نقل عینی آرای طرفداران نظم و نثر، به تحلیل رویکرد فراثنویت انگار توحیدی در الامتاع و المؤانسه می پردازد. نتایج بررسی ها حاکی از این است که توحیدی، با بازخوانی اقوال طرفداران نظم و نثر، معتقد است که درباب شعر و نثر نمی توان حرف آخر را زد. آن گاه، پس از تبیین ماهیت سخن و انواع آن، به نقل امتیازات نظم و نثر از زبان طرفداران آنها می پردازد؛ ازجمله اینکه نظم صناعت است و دست عامه مردم به آن نمی رسد، درحالی که نثر زودیاب تر است و عامه سخنوران را به جهت سهولت به خود متوجه می کند. نثر برای آراستگی به شعر نیازمند است، اما شعر به نثر نیازی ندارد. شاعر افق بی کرانه در پیش دارد و نویسنده میدانی کران مند، و در مقابل، نثر بنیاد سخن است و نظم فرع آن. نثر عاری از تکلف است و شعر مشحون از الزامات شعری؛ نثر از خرد وام می گیرد و نظم از احساس. با وجود زیبایی صوری نظم، نثر اصیل تر و شریف تر است. سرانجام، نتیجه می گیرد که هم نظم و هم نثر فضیلت های انکارناپذیر دارند و بهترین نوع سخن آن است که صورت آن بین نظم و نثر باشد، ولی نه نظم باشد و نه نثر.
بررسی نشانه های دینی در شعر فروغ فرخزاد با استفاده از نظریه نشانه شناسی پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
163 - 190
حوزههای تخصصی:
شعر قدیم فارسی با مفاهیم و نشانه های دینی پیوندی عمیق و ناگسستنی دارد تا آنجا که می توان دین را از آبشخورهای اصلی آن دانست، اما به نظر می رسد در شعر معاصر فارسی این ارتباط تا حدودی کمرنگ شده باشد. این مقاله به بررسی نشانه های دینی در شعر فروغ فرخزاد، یکی از شاعران نوپرداز معاصر، اختصاص دارد. پس از شرح مختصرِ نظریه نشانه شناسی پیرس، سروده های فروغ فرخزاد -بر مبنای این نظریه- تحلیل شده است. این جنبه از شعر فروغ، تاکنون چندان بررسی نشده است. کاربرد نشانه های دینی در شعر او اصلاً کم نیست. در سروده های فروغ فرخزاد از عناصر مربوط به دو دین اسلام و مسیحیت استفاده شده، اما انتخاب نشانه ها و چگونگی استفاده از آن ها، بسته به اینکه مربوط به کدام دین و کدام دوره شاعری فروغ باشد به دو گونه متفاوت است. در آغاز شاعری فروغ، نشانه های دینی -که بیشتر اسلامی اند- به واسطه متون کهن ادبی وارد شعر او می شوند در نتیجه اغلب انتزاعی اند، اما با پخته تر شدن شعرش، شیوه او در کاربرد عناصر دینی دگرگون می شود. در این دوران بسامد نشانه های مسیحی،که برگرفته از متن کتاب مقدس است در شعر او بیشتر می شود. همچنین در همین دوران، نشانه های اسلامی شعر فروغ به جای متون ادبی، برگرفته از محیطی است که در آن زندگی می کند. در نتیجه این نشانه ها عینی و ملموس و مربوط به حوزه دین عامیانه اند.
بررسی مؤلفه های شفقت به خودِ نِف در شخصیت فتنه در منظومه هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
87 - 115
حوزههای تخصصی:
وسعت اندیشه و درک صحیح آفرینندگان آثار ادبی نظیر نظامی از ویژگی های روحی و روانی انسان ها، سبب شده تا ابعاد مختلف روحی انسان ها، در شخصیت های داستانی آثار آن ها انعکاس یابد. در این پژوهش، شخصیت فتنه در هفت پیکر، بر اساس تکنیک «شفقت ورزی به خود» در حوزه روان شناسی مثبت گرا، به صورت توصیفی و تحلیلی بررسی شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که هدف نظامی از تغییر سرنوشت فتنه، به قصد تعلیم و نشان دادن آثار خودشفقت ورزی بر زندگی و سرنوشت انسان ها چه بوده است؟ نظامی چگونه فتنه، شخصیت محوری را با استفاده از مؤلفه های شفقت ورزی به خود، از مرگ حتمی به دست سرهنگ خاص بهرام شاه نجات داده است؟ یافته ها نشان می دهد همه مؤلفه های خودشفقت ورزی، از سوی نظامی در رفتار و کنش های فتنه، کنیز بهرام گور در هفت پیکر، نمایان شده است.
اندیشه های عرفانی و ظرافت های بلاغی «فرغانی» با تکیه بر «مشارق الدراری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
149 - 173
حوزههای تخصصی:
سعیدالدین فرغانی یکی از بزرگ ترین شارحان عرفان اسلا می است که با فهم عمیق خود، بر قصیده «تائیه» ابن فارض مصری شرحی مبسوط نوشت. وی در عرفان نظری، شاگرد قونوی بود و در سلوک عرفانی، نسبت خرقه خود را به سهروردی رسانده است. فرغانی، با آگاهی کامل از اندیشه های عرفان نظری و ابن عر بی و آشنایی با میراث عرفانی کهن، به ویژه تصوف خراسان، توانست شرحی به نام « مشارق الدراری» بنویسد و در این اثر خویش، بدون آنکه همچون بسیاری از شارحان دیگر در دام تخیل های بیمارگونه و بازیهای زبانی حاصل از جادوی مجاورت گرفتار شود، با بیانی روش مند و تبویبی منطقی، با بی تازه در عرفان نظری بگشاید. نویسنده در این مقاله کوشیده است در دو بخش جداگانه، «اندیشه های عرفانی» و «ظرافت های بلاغی» فرغانی را بررسی کند؛ اندیشه هایی همچون: عشق و عاشقی، دیدگاه تأویلی و پرهیز از تأویلات بی حد و مرز، نسبت انسان کامل با دوایر سه گانه اسلام و ایمان و احسان که بحثی است کاملاً بدیع در تصوّف اسلامی، مفهوم زمان و قبض و بسط آن، واسطگی اسباب و مؤثّر دانستن حق و طرح سخن عمیق «سُبحانَ الذّی لا یُوصَلُ إلیهِ إلّا بِهِ» و در بخش ظرافت های بلاغی: تشبیه، سجع، استشهاد به اشعار، ترکیبات و ترجمه های بدیع و اطناب و بسط هنری که نشان دهنده خلاقیت های فرغانی در ساحت زبان و بیان این نکته است که در متن مشارق الدراری، تجارب روحانی و عاطفی نویسنده با جانب جمال شناسانه این تجارب، پیوند بسیار نزدیکی دارد.
Le Réalisme Fantastique Comme l’Expression de l’Anomie Sociale dans Le Passe-Muraille de Marcel Aymé(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Résumé— Marcel Aymé (1928-1955) est un moraliste ironique à la manière de la Jean De la Fontaine, de sorte qu’il mobilise les moyens du récit symbolique et du réalisme fantastique au service d’une observation narquoise des conséquences de la 1ère guerre mondiale. Etant donné que l’anomie est une notion qui met en lumière l’absence de normes et de règles dans une société, à cet égard, Le Passe-muraille comprend dix nouvelles marquées par l’irruption du merveilleux dans l’univers quotidien. En appliquant l’approche sociocritique proposée par Zima, nous essayerons de donner un panorama sur le phénomène de l’anomie. Notre objectif sera de savoir comment le réalisme fantastique à travers les choses et les hommes peut être considéré comme un phénomène anomique dans un monde anarchique? On essayera de montrer l’anomie du temps qui est marquée non seulement par les crises économique et sociale mais aussi par le spectacle des valeurs dégradées. Pourquoi l’homme du XXème siècle est-il représenté comme un être exposé à l’aliénation ?
سیاست های ادبی استالین: تحلیل محتوای بخشنامه ها و مصوبات پرولتکولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
231 - 252
حوزههای تخصصی:
سانسور هنر و ادبیات یکی از سیاست های استالین در راستای اهداف انقلاب فرهنگی بود. پس از انقلاب اکتبر، هنر و فرهنگ روسیه دستخوش تغییراتی اساسی شد. حاکمان سیاسی با اعمال سانسور سعی داشتند فرهنگ پرولتاریایی را جایگزین فرهنگ قدیم نموده و انقلاب و دستاوردهای آن را زیبا جلوه دهند. یکی از مهمترین سازمان هایی که در جهت تحقق این هدف ایجاد شد، سازمان ادبی-هنری و فرهنگی- ارشادی پرولتاریا (مشهور به پرولتکولت) بود. باگدانوف از نظریه پردازان اصلی این سازمان به شمار می رفت که بر فعالیت نویسندگان نظارت داشت و پس از بررسی های سختگیرانه و اعمال سانسور اجازه ی چاپ آثار ادبی را صادر می کرد. ادبیات و هنر در راستای تحقق اهداف حکومت شوروی تبدیل به ابزار شده بود و هنر و کار از نظر اهمیت، در یک رده قرار می گرفتند. در این مقاله با تحلیل محتوای بخشنامه های پرولتکولت به بررسی نقش و تاثیر این سازمان بر جامعه ی ادبی روسیه در قرن بیستم خواهیم پرداخت.
خوانشی نوین از فلسفه تاریخ انبیا: بررسی رمان کتاب دانیال بر اساس آرای میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
273 - 291
حوزههای تخصصی:
ای. ال. داکتارو خالق رمان هایی است که با نوسان میانِ تاریخ و داستان، پرسش های بنیادینی در بابِ تاریخ و معنای آن مطرح می کنند. چون او در سنتِ تاریخ محورِ یهودی بالیده، تفسیرِ دیدگاهِ تاریخی اش اهمیت فراوانی در درک آثارش دارد و در میان رمان هایش، کتاب دانیال که صریحاً به مسئله تاریخ می پردازد، بیش از همه می تواند در شناختِ فلسفه تاریخِ او یاری مان کند. در این مقاله با تکیه بر آرای میرچا الیاده و تفحص در میراثِ فکریِ پیامبرانِ بنی اسرائیل می کوشیم تا بینش تاریخیِ دانیال، قهرمان داستان، را تحلیل کنیم. با اقتباس از نظریه الیاده نشان می دهیم که خوانش نوینِ دانیال از سنتِ فکریِ انبیا، از رابطه دیالکتیکِ میانِ اندیشه تاریخ مندِ نبوی و گسستگیِ تاریخیِ دیزنی لند، که موضوعِ بخشِ پایانیِ رمان است، زاده می شود و راهِ حلِ دانیال برای نجات از بی معنایی، گفتمانِ تاریخیی است که نه بر چرخه تکرار الگوها و نه بر توالیِ رویدادهای بی معنایِ تاریخِ ناقدسی، بلکه بر گسیختگی و عدمِ انسجامِ پاستیش استوار شده است.
تأثیر عاطفه اندوه بر زبان شعر حزین لاهیجی (با تأکید بر ردیف در غزلیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
213 - 238
حوزههای تخصصی:
عاطفه اندوه از جمله مهم ترین مضامین در غزل های سبک هندی است. این مضمون در غزلیات حزین لاهیجی نیز بسیار برجسته و پرکاربرد است که به شکل های مختلف در زبان شعر او نمود یافته و شاعر مبتنی بر آن ها کوشیده است این حس خود را با انواع ترفندها و ابزارهای زبانی مانند به کارگیری دقیق واژگان، تلفیقِ متناسب در محور هم نشینی، ساخت ترکیبات جدید، تقابل ها و تضادها و تصویرسازی های متنوع به ویژه متناسب با کاربرد انواع «ردیف» در غزلیات خود به خواننده منتقل کند و او را در درک این تجربه شخصی شریک خود سازد. هدف مقاله پیش رو بررسی و تحلیل چگونگی استفاده حزین لاهیجی از این ترفندهای زبانی برای انتقال مفهوم موردنظر به مخاطب است. نظریه «هم نشینی» و «جانشینی»، چارچوب تحلیلی نویسندگان مقاله برای نیل به این هدف بوده است. نتایج این پژوهش که به شیوه مطالعه کتابخانه و روش تحلیل متن انجام شده، نشان می دهد حزین با انتخاب ردیف های مناسب و همخوان با سایر واژگان، ترکیبات و گروه های جمله در قالب تقابل، پرسش های تأکیدی، ایجاد تناسب بین نوشتار و مفهوم، کاربرد افعال متناسب و مانند آن توانسته ضمن تبیین دقیق مفهوم «اندوه»، عاطفه اندوه را در مخاطب برانگیزد و او را در این تجربه با خود همراه سازد.
تک، تک - تگ، گشتا، پرنون یا بزیون؟، شمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی نوشتارهای مطبوعاتی زنان در دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه گونه شناسانه مطبوعات زنان از حیث دست یابی به سنت نوشتاری زنانه در تاریخ ادبیات فارسی، حایز اهمیت است. مطبوعات ویژه زنان که برای اولین بار در سال 1289 ه.ش توسط ایشان منتشر می شود، از یک سو در بر دارنده مسایل و دغدغه های زنان در اوان انقلاب مشروطه و از سوی دیگر منعکس کننده تغییرات ادبی در همین دوران است. زنان برای اولین بار نوشته های خود را در گونه هایی مانند داستان کوتاه، مقاله اجتماعی و ترجمه، در مطبوعات منتشر کرده اند. گونه هایی مانند شعر و نامه نیز که پیش از این رواج داشته است در این دوره از حیث محتوا و کارکرد تغییر کرده است. این تحقیق با استفاده از نظریه گونه شناسی(ژانر) و با روش استقراء کامل به شش گونه اصلی در نوشتارهای مطبوعاتی زنان دست یافته است. مطالبه حقوق اجتماعی زنان مانند لزوم تحصیل، حق انتخاب همسر، اجازه کار، حق رای و حق حضانت فرزند؛ محتوای مشترک در تمامی این گونه هاست. مخاطب اصلی تمام گونه ها زنان هستند، چنانکه کارکرد این گونه ها تحت عنوان کلی تعلیم و انتقاد اجتماعی جای می گیرد.
تحلیل گناهکاری جمشید در آیین زرتشت با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
1-34
حوزههای تخصصی:
رویکرد نشانه شناسی فرهنگی با آشکارسازی فرایند شکل گیری معنا و مشخص کردن ارزش ها و هنجارها در متن توسط لوتمان (1922 1993م) پایه گذاری شد. این رویکرد با تمرکز بر نحوه تعامل سپهرهای نشانه ای مختلف، امکان جدیدی را در بررسی رخدادهای فرهنگی فراهم کرد تا نحوِه تولید متن در یک سپهر نشانه ای روشن شود. متون اسطوره ای دینی به عنوان یکی از منابع برجسته فرهنگی، بستری مناسب برای به کارگیری نظریه نشانه شناسی فرهنگی است. در پژوهش حاضر، از این الگو در متن اسطوره ای دینی اوستا استفاده شده تا با انتخاب شخصیت جمشید، به نحوه مشروعیت زدایی از آیین مهرپرستی و مشروعیت زایی و چگونگی تولید معنا در آیین زرتشتی پرداخته شود. در این دیدگاه، جمشید در دوگانه تقابلی (خود و دیگری)، تکوین یافته ایزدشاه آیین مهری است که با کم رنگ شدن اندیشه های ودایی و توسعه سپهر نشانه ای زرتشتی، شخصیت گناهکاری گرفته است. در این مقاله، گناهکاری جمشید از طریقِ بررسی ورود وی به سپهر نشانه ای جدید، با سازوکار جذب و طرد فرهنگ دیگری و تولید متن و تثبیت فرهنگ خودی (زرتشتی) تحلیل شده است.
ضرورت تصحیح مجدّد مجالس العشاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
95 - 112
حوزههای تخصصی:
مجالس العشّاق ، منتسب به سلطان حسین بایقرا، تذکره ای با محوریّتِ عشقِ مجازی است. تألیف آن در سال 909 هجری قمری به پایان رسیده است. این اثر در سال 1375 به اهتمام غلامرضا طباطبائی مجد تصحیح و چاپ و منتشر شد. چاپ طباطبائی مجد نخستین چاپ حروفی مجالس العشّاق است؛ بنابراین همواره از فضل تقدّم برخوردار است؛ اما نبود دسترسی مصحّح به دست نویس های معتبر و اَقدَمِ اثر و کم توجهی به اصولِ علمیِ تصحیحِ انتقادی موجب شده است لغزش هایی در آن راه یابد و درنتیجه اعتبار علمی کافی نداشته نباشد. با توجه به نسخه های نویافته از مجالس العشّاق و نقص های تصحیح پیشین، تصحیح دوباره آن ضروری به نظر می رسد. نویسندگان این مقاله می کوشند این ضرورت را با معرفی اثر و نسخه های اقدم آن و نقد چاپ طباطبائی مجد به اثبات برسانند. بدین منظور پس از معرفی اثر، جایگاه و ارزش و اهمیت آن در زبان فارسی، معرفی مؤلف کتاب و نقل و نقد اظهارنظرهای بیان شده درباره انتساب اثر به مؤلف، به معرفی چاپ های پیشین اثر پرداخته شد. مجالس العشّاق تاکنون چهار مرتبه به صورت چاپ سنگی و یک مرتبه به صورت حروفی به چاپ رسیده است. بررسیِ تنها چاپ حروفی اثر نشان داد سه نوع خطا در آنها راه یافته است: کاستی های ساختاری تصحیح، خطاهای ناشی از کم دقتی و سهل انگاری در نگارش، خطاهای واردشده در متن مجالس العشّاق.
The Hell in Paradise: Revisiting British Development in George Bernard Shaw’s Widower’s House(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nineteenth-century Britain, also known as the Victorian Britain, was the age of prosperity, advancement, the dominance of the British Empire, liberality, and enhancements in diverse social grounds. Through the light of New Historicist approach, the present study comes to critically question the idealism of the Victorian era and particularly that of the 1880s. Through exploring George Bernard Shaw’s Widower’s House it is intended to provide an illuminating understanding of the different aspects of the Victorian England. Focusing on the works of literature, New Historicist critical stadnpoint brings about less subjective views towards the past and a clearer view of all incidents. The present study seeks to demonstrate that England, and more specifically London as the centre of the nineteenth-century world, was not the suggested paradise described in newspapers but rather a city in which poverty enslaved people and suffocated them in dreadful houses built around the city without having basic facilities. Sartorious in Widowers’ Houses , as a brutal slum landlord who keeps his tenants in such a dreadful condition, represents the owners of such indecent houses which have been rented to poor classes of society. This research lastly demonstrates the controversy of the state of the city suggested by authorities and the true state suggested by the author.
هستی و مرگ در پرتو تجربه های شهودی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
139 - 161
حوزههای تخصصی:
نگرش عطار به هستی و مرگ برآمده از تجربه شهودی است. این تجربه ها حاکی از مواجهه آدمی با سطح پنهان هستی است. عطار شرح این شهود را تنها ازطریق زبان خواب یا زبان فکرت میسر می داند. مسئله اصلی مقاله این است که هستی در تجربه های شهودی عطار چگونه تصویر شده و تأثیر چنین نگرشی به تصور مرگ چیست؟ با بررسی مثنوی های عطار این نتایج حاصل شد که عناصر هستی در ظاهر، امور مقدر فیزیکی خود را انجام می دهند و در باطن، درد طلب آنان را به جنبش وامی دارد. آدمیان عموماً گرفتار سراب اند. آنکه به گنجِ قعر دریای عالم دست یابد، خداوند را چون آفتابی تابنده در این عالم خواهد دید. در قالب تمثیل ایاز و سلطان، وجه معشوقانه سلطان تصویر می شود که تنها در شهود و با «ترک عدد» آشکار می شود و خدا، جهان و انسان یکی است. با چنین نگرشی به هستی، با مرگ، جزء به کل می رسد و عین کلی می شود که با صورت پذیری از او جدا گشته بود. مرگ را نیز ازطریق تجربه های شبه مرگ مثل فنا، شهود تجلی خداوند و تجربه احوال قیامت در دنیا می توان تجربه کرد. برخی تصاویر شهودی از مرگ عبارت اند از رسیدن نور از بی جا، احساس خورشید در درون، خوردن خورشید، فرودآمدن خورشید و محو شبنم در دریا. عارفان گویی همزمان در دو جهان به سر می برند. آدمیان به مراتبِ کوشش خود در فراروی از حواس ظاهر امکان چنان تجاربی را خواهند داشت. چنین نگرشی در زوال ملال و معنادار گشتن هستی و مرگ مؤثر خواهد بود.
تحلیل حکایت ذکر بر دار کردن حسنک با رویکرد تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
205 - 230
حوزههای تخصصی:
تاریخ گرایی نورویکردی است در مطالعات ادبی و فرهنگی که به بازنگری رابطه تاریخ و ادبیات می پردازد و بر موقعیت تاریخی متن به عنوان بستر تعامل گفتمان های مختلف و مناسبات قدرت تأکید دارد. در این مقاله، حکایت «ذکر بر دار کردن حسنک وزیر» که از جمله روایت های مهم تاریخ بیهقی ا ست با رویکرد تاریخ گرایی نو مورد ارزیابی قرار می گیرد تا نقش گفتمان و ایدئولوژی های مؤثر در این متن که به منظور پنهان کردن عاملیت حاکم در این ماجرا به کار می گیرد، بهتر نمایان شود. تحلیل این حکایت در دو بخش صورت گرفته است؛ بخش اول مربوط به مسعود غزنوی است که سکّان دار ماجرا بوده و در تلاش است تا کینه خود از حسنک را به صورت غیرمستقیم و به مدد حکمِ قدیمیِ خلیفه تلافی کند. بخش دوم نیز مربوط به بیهقی است که راوی حکایت بوده و به تأثر از گفتمان قدرت آن دوره، سخن را مطابق با میل سلطان جهت می دهد. او در بازگویی حوادث با قهرمان سازی و حذف مسعود در فرآیند گسست روایت، ضمن کم رنگ ساختن نقش او بر عاملیّت بوسهل افزوده و اَعمال مسعود را توجیه می کند .
سیر توجه به موضوع ها و مناسبت های شاد و غم انگیز، در سرودن قصاید فارسی تا آغاز قرن هفتم (بیست قصیده سرای شاخص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
214 - 242
حوزههای تخصصی:
قصیده یکی از قالب های اصلی شعر فارسی است که در سده های چهارم تا آغاز قرن هفتم، در انعکاس مفاهیم فرهنگی و اجتماعی جامعه ی ایرانی نمودی موثر داشته است. در این مقاله با روش تحلیل محتوا، پس از مطالعه ی بیش از 3200 قصیده از بیست شاعر، اشعاری که در مناسبت ها یا رویدادهای شاد و غمگنانه سروده شده اند، استخراج و سیر توجه شاعران به این مناسبت ها در دوره های مختلف و در پیوند با دربارها تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد، در شعر سده های چهارم و پنجم، توجه به وصف بهار، توصیف بزم ها و بیش از همه، اصرار بر انعکاس جشن های مهرگان و سده، فضایی شاد به اغلب دیوان ها بخشیده؛ اما در سده های بعد، از توجه به جشن های ایرانی کاسته شده و اغلب شاعران مناطق مرکزی ایران بر وصف اعیاد عربی چون: عید فطر و عید قربان، در اشعار خود اصرار ورزیده اند. همچنین در فاصله ی این چند سده، شادی ادب دربار که برآمده از توجه به فتح ها، تبریک مناصب و اعیاد و جشن ها و دیگر رویدادهای شادی آور مربوط به ممدوح است، جای خود را به اندوه شخصی یا اجتماعی شاعران داده که اغلب یادآور مرگ عزیزان، فقر، جنگ ها و اختلافات، شکایت ها، حبس ها و قحطی های زمان آنان است. همچنین از این زاویه، شاعران متصل به دربارهای غزنویان و سلجوقیانِ اول، شادمان تر از شاعران دیگر دربارها یا شاعران مذهبی بوده اند. واژه های کلیدی:
مقاله ی کوتاه: آسیب شناسی عنوان های مقاله های مجله شعرپژوهی از شماره اول تا شماره 40(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
290 - 297
حوزههای تخصصی:
بدون شک مقاله های چاپ شده در نشریه های علمی، خالی از عیب و اشکال نیست و نقد آن ها، که به «نقدِ نقد» موسوم شده، زمینه ی یادگیری سایر نویسندگان را فراهم آورده و نیز سبب برطرف شدن ایراد و اشکال مقاله های بعدی خواهد گشت. مجله ی شعرپژوهی (بوستان ادب)، که به صاحب امتیازی معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز چاپ می شود، یکی از مجله های معتبر علمی - پژوهشی به شمارمی رود که به استناد سامانه ی نشریات علمی جهان اسلام، بر اساس ارزیابی سال 1396 رتبه ی Q2 و ضریب تأثیر 123/0 دارد. نویسنده ی پژوهش حاضر، به منظور بررسی انتقادی این مجله، عنوان مقاله های این مجله را از شماره ی 1 تا شماره ی 40 بررسی کرده است و در آسیب شناسی آن ها کوشیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، درمجموع 153 عنوان از عنوان های 347 مقاله ی چاپ شده، طبق اصول علمی مقاله نویسی نیست که بیشتر به استفاده از کلمه ی «بررسی» و همسان های آن مربوط است. 10 عنوان دارای ابهام و 20 عنوان انتخاب شده نیز کلّی هستند. واژه های کلیدی: بدون شک مقاله های چاپ شده در نشریه های علمی، خالی از عیب و اشکال نیست و نقد آن ها، که به «نقدِ نقد» موسوم شده، زمینه ی یادگیری سایر نویسندگان را فراهم آورده و نیز سبب برطرف شدن ایراد و اشکال مقاله های بعدی خواهد گشت. مجله ی شعرپژوهی (بوستان ادب)، که به صاحب امتیازی معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز چاپ می شود، یکی از مجله های معتبر علمی - پژوهشی به شمارمی رود که به استناد سامانه ی نشریات علمی جهان اسلام، بر اساس ارزیابی سال 1396 رتبه ی Q2 و ضریب تأثیر 123/0 دارد. نویسنده ی پژوهش حاضر، به منظور بررسی انتقادی این مجله، عنوان مقاله های این مجله را از شماره ی 1 تا شماره ی 40 بررسی کرده است و در آسیب شناسی آن ها کوشیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، درمجموع 153 عنوان از عنوان های 347 مقاله ی چاپ شده، طبق اصول علمی مقاله نویسی نیست که بیشتر به استفاده از کلمه ی «بررسی» و همسان های آن مربوط است. 10 عنوان دارای ابهام و 20 عنوان انتخاب شده نیز کلّی هستند. واژه های کلیدی:
بلبلستان فوزی موستاری در گفتگوی بینامتنیتی با آثار کلاسیک ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طول حکومت پانصد ساله امپراتوری عثمانی در بوسنی و هرزگوین شعرا و نویسندگانی ظهور کرده بودند که آثار خود را به زبان فارسی و به تقلید از سعدی، جامی، رومی و دیگر شعرا و ادیبان نامدار ایرانی نوشته و آثار مهم و زیبایی از خود به جا گذاشته اند. بی شک فوزی موستاری (۱٨ قرن میلادی) یکی از بر جسته ترین ادیبانی است که به تقلید از آثار کلاسیک فارسی، اثر ارزشمندی بلبلستان خلق کرده است.هدف اصلی این مقاله آن است که اثر بلبلستان با دیگرآثار کلاسیک ادبیات فارسی از نظرگاه رابطه بینامتنیتی بررسی و تحلیل شود. در مورد استفاده از درون مایه ها و موضوعات دیگر آثار باید گفت که فوزی عموما از بهارستان جامی استفاده کرده است هرچند که موضوعات مشابه با گلستان سعدی نیز در اثر او مطرح شده است. همچنین علاوه بر بهارستان از نفحات الانس جامی برای داستانهای خود ایده و افکار و موضوعات گرفته است. بجز این آثار درون مایه ها و موضوعات را از دیگر منابع همچون تذکره الاولیا اثر فریدالدین عطار و کشف المحجوب اثر معروف صوفیانه از علی بن عثمان هجویری نیز گرفته است. فوزی همه این داستانها و موضوعات را با گسترش سبکی و موضوعی در اثر خود جا داده است.