فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۲۱ تا ۵٬۷۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۴, No ۲۶, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Fortement influencé par les théories sociologiques de Pierre Bourdieu, le jeune auteur, Olivier Adam a consacré une grande part de son œuvre à dépeindre la société actuelle française qui souffre des plaies telles que l’écart de classes, le désespoir vis-à-vis du futur, le conflit du centre et de la marge, une mobilité sociale de plus en plus difficile à concrétiser et la continuité du phénomène de la reproduction sociale.Dans ses romans, l’écrivain traite quelques-unes des stratégies employées par les agents sociaux ayant des positions variées dans la hiérarchie sociale. La plus importante et la plus pratiquée de nos jours est celle d’investissement culturel que l’auteur a longuement développée dans la majorité de ses livres.La relation entre le lieu de vie, le statut social des parents et le niveau de scolarité d’un individu qui contribuent à la formation de son destin professionnelle et conséquemment social, est au centre de l’analyse sociologique qu’effectue le romancier socialiste.L’attitude doxique des dominés, les mécanismes adoptés par les dominants et la serviabilité de l’État à l’égard de ces derniers vont à l’encontre du rêve de la mobilité sociale et le mythe d’égalité des chances, si abondamment promises par l’État au cours des dernières décennies.
بررسی صحّت ضبط سروده های فارسی تاریخ بیهقی در دو تصحیح فیاض و یاحقی- سیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیش از یک چهارم سروده های فارسیِ تاریخ بیهقی اختلافاتی در ضبط ابیات در دو تصحیح فیّاض و یاحقّی سیّدی دیده می شود که به اختلاف معنی انجامیده است. نویسندگان این پژوهش می کوشند با تحلیل این اختلافات، ضبط درست این ابیات را مشخص کنند. اعتبارسنجی این دو تصحیح در ضبط این ابیات، ارائه ضبط درست تر ابیات و کمک به درک بهتر مفاهیم تاریخ بیهقی از اهداف این پژوهش است. پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. داده ها به شیوه استقرای تام و با استفاده از روش کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شد؛ سپس با توجه به چینش واژگان و گزینش و قرارگرفتن آنها در محور هم نشینی و جانشینی و استفاده از مفاهیم دستوری، معنایی، وزن شعر و اختلاف نسخه ها به شیوه استدلالی عقلانی تجزیه و تحلیل شد. نتیجه نشان می دهد در هشتاد و یک بیت (بیش از یک چهارم) از مجموع 321 بیت شعر فارسیِ تاریخ بیهقی ، اختلافاتی در ضبط و گزارش ابیات در این دو تصحیح دیده می شود که به اختلاف معنی نیز انجامیده است. در پنجاه و سه بیت (43/65 درصد)، ضبط و گزارش فیاض درست تر است؛ اما در چهارده بیت (28/17 درصد)، ضبط یاحقّی سیّدی درست تر به نظر می رسد. همچنین در این پژوهش صورت درست و معنی روشن چهار بیت از چهارده بیتی ارائه شده است که در هر دو تصحیح مغشوش بود و درنتیجه معنی نامفهومی داشت.
روش شناسی معرفت در مثنوی مولانا با تکیه بر سنت و مشرب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شرایط مهم و اساسی برای به کارگیری روشی علمی و هدفمند و برنامه محور در تحقیقات عرفانی تعیین و تبیین سنت و مشرب عرفانی اهل تصوف یا به تعبیر دیگر واکاوی اصول و فروع مبانی عرفان اسلامی است. روش شناسی معرفت یکی از ویژگی های اصلی سنت های عرفانی است که می تواند برگرفته از منابع مختلف نقل، عقل و کشف و شهود باشد. نویسندگان این پژوهش می کوشند ضمن بررسی بازتاب روش های نقلی و عقلی در مثنوی، اثبات کنند تنها روش متقن معرفت شناسی روش کشف و شهود است و دو شیوه دیگر زمانی ارزشمند است که با روش کشف و شهود مطابقت یابد. به بیان دیگر، مطابق سنت و مشرب عرفانی مولانا خداشناسی (معرفت الرب) وابسته به خودشناسی (معرفت النفس) است؛ بنابراین سالک با کاربرد ابزار مختلفِ شیوه شهودی می کوشد، پلّه پلّه و به تدریج میزان مواجید عرفانی خود را ارتقا دهد تا از خود و ماسوی الله بیرون آید و به خودشناسی رسد. این امر در مثنوی معنوی از مرتبه تزکیه نفس آغاز می شود و با عشق ادامه می یابد. سپس مراتب کمال آن در سکر و حیرت طی می شود تا سرانجام در مرتبه فنا این توفیق نصیب سالک شود؛ در این مرتبه سالک به کل از غیر خدا تهی می گردد و تنها به اختیار و اراده او حرکت می کند؛ بنابراین به مقصود و غایت نهایی خود یعنی توحید و معرفت الرب دست می یابد.
بررسی داروهای جادویی و شفابخش و شیوه های درمان در طومارهای نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
143 - 170
حوزههای تخصصی:
یکی از بن مایه هایی که در متون حماسی و روایات نقالی عنصری ثابت و پرکاربرد به شمار می رود، یافتن داروهایی است که خاصیت ماورایی و شفابخش دارند و پیرامون این جستجو رویدادهای بسیاری روی می دهد. در حماسه ها گیاهان و میوه های عجیبی هستند که خواص جادویی دارند. همچنین مرهم های جادویی و شفابخشی که از گیاهان، اجزای بدن دیوان (شاخ دیو، مغز سر دیو، دل و جگر دیو)، روغن اژدها و یا پر سیمرغ به دست می آیند و به طور معجزه آسایی موجب تندرستی و بهبود زخم ها می شوند و نیز معجون های جادویی، مهره های جادویی، چشمه های شفابخش، درمان با دعا و افسون و نظرکرده شدن از جمله موارد جادودرمانی در روایات حماسی و نقالی هستند. پیران، عابدان، اولیا، شاهان، پهلوانان، سیمرغ، زال و جادوگران، از جمله درمانگران یا جادوپزشکانی هستند که شیوه های درمانشان در طومارهای نقالی بازتاب یافته است. این پژوهش بر آن است که به اختصار درمانگری و داروهای جادویی و شفابخش را در طومارهای نقالی به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی نماید.
تحلیل سرودهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس براساس قاعده کاهی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
117 - 133
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی که با هنجارگریزی انجام می شود، یکی از مهم ترین مؤلفه های مکتب فرمالیسم است. در این مکتب به جای هرگونه توجه به علل زیبایی متن در بیرون از آن، بر خود متن تأکید می شود. توهّم اجتماعی این است که مصادیق هنجارگریزی در متون شنیداری بسیار اندک است؛ ازاین رو هدف این مقاله نشان دادن انواع هنجارگریزی آوایی، واژگانی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی و نوشتاری در 50 سرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، برمبنای فرمالیسم و الگوی هنجارگریزی لیچ است. دستاورد پژوهش این است که از میان هشت نوع هنجارگریزی در سرودهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، هنجارگریزی معنایی به منظور آفرینش اثر شعری و پس از آن هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی از بیشترین بسامد نسبت به سایر مؤلفه ها برخوردار است. مهم ترین نتیجه درباره عوامل فرم ساز سرودها این است که این مؤلفه ها موجب تعقید در زبان سرود نشده اند و باتوجه به مخاطبانِ سرود که از همه طبقات و قشرهای جامعه اند، برای ایجاد شور و آگاهی بخشی، رویکردی ابلاغی و کارکردگرا دارند.
The Reflection and Function of Geographic Names in Persian Poetry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
117 - 128
حوزههای تخصصی:
The relation between geographic knowledge (particularly geographic names) and Persian poetry is one of the important literary categories which is studied in this article. This category has been talked about less up to now and has been rarely under research and evaluation. There is no doubt that a noticeable part of the poetry themes and Persian poets' witticism is about the names which are mentioned. The familiar appendices which are regulated and published under the title of "list of places" on the final pages of most of the Persian poetry Diwans are briefly clear confirmation of this claim. In this article, there will be an endeavor to familiarize and introduce different forms of reflection of "geographic names" in Persian poetry including a various spectrum of poetic themes, figurative speech, inspiring symbolic and mystical meanings, melodious compounds, proverbial quotations, and wisdom, description, praise, expressing erudition, and developing geographic knowledge. Keywords: Persian poetry, geographical names, poetic theme, literary geography, collocation
نقد تأثری سه نمونه رمان معاصر فارسی برای مخاطب انگلیسی با استفاده از شیوه خوشه بندی بورک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به نقد و تحلیل پانزده عنوان رمان جنگ با انتخاب تصادفی براساس نقد رتوریک (مخاطب محور/ تأثری) [حوزه مطالعه] و روانشناسی ملی مردم انگلستان به عنوان نمونه با شیوه خوشه بندی «کنت بورک» پرداخته ایم. نقد و تحلیل سه رمانِ «برخورد» «زیر درخت آلبالو» و «در جستجوی من»، که تقریباً در صدر و ذیل و میانه این طیف انطباقی قرار دارند به طور کامل مندرج است. در مورد عناوین دیگر به دلیل اختصار به ارائه نتیجه نهایی اکتفا شده است. نتیجه، وجود طیف گسترده و گوناگونی از بیشترین تا کمترین همخوانیها به عنوان ظرفیت پذیرش و اقناع از سوی مخاطب انگلیسی است ؛ بدین ترتیب به نظر می آید که در مورد امکان گسترش و ترویج رمان فارسی در انگلستان، باید قائل به تفصیل باشیم؛ یعنی بعضی از این آثار مناسب حضور در فضای فرهنگی انگلستان هستند و امکان استقبال زیادی دارند و بعضی نه؛ گروهی نیز شاید با نوعی ویرایش، بستر لازم را برای ایجاد ارتباط بهتر و جلب ذوق مخاطب غربی به منظور اقناع و تأثیر بیابند؛ هم چنین نتایج می تواند نویسندگان ایرانی برای گسترش دایره جهانی مخاطبانشان باشد.
معمای یمن در بخش ساسانی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یمن امروز در روزگار باستان چنین نامی نداشت و اگر دولت «حِمیَر» از حبشه شکست نمی خورد چه بسا این کشور را با نامی می شناختیم که از نام این دولت سرچشمه گرفته بود، همچنان که هاماوران در شاهنامه برگرفته از حمیر است. از سوی دیگر در شاهنامه یمن بارها به جایی اطلاق شده که ربطی به یمن امروزی ندارد؛ بررسی پادشاهی یزدگرد یکم در شاهنامه فردوسی نشان می دهد که دست کم در مقطعی از دوره ساسانی قلمروی حیره را یمن می نامیدند. برای توضیح این تناقض باید گفت که برخلاف انتظار واژه یمن در اصل یک واژه عربی نیست بلکه ریشه عبری دارد و در کاربردش به عنوان جاینام به معنی جنوب است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منشأ اطلاق این جاینام به حیره و یمن امروزی وجود جامعه پرشمار و بانفوذ یهودیان در دو منطقه میانرودان و شبه جزیره عربستان بوده است. ضمن اینکه در هر دو منطقه یهودیان موفق به کسب نفوذ سیاسی شده بودند و در ایران یزدگرد یکم دختر پیشوای یهودیان ایران را به همسری برگزید. در این دوره نفوذ یهودیان در دربار ایران به حداکثر خود رسید که یکی از پیامدهای آن اقتباس اطلاق یمن به حیره در دیوان ساسانی و ورود آن به خداینامه بود.
تحلیل ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود بر اساس نظریه استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوی استروس، مردم شناس فرانسوی، برای شناخت ساختار اسطوره ها، آن ها را به واحدهای سازنده تجزیه می کند و می کوشد با چینشی جدید، دلالت های پنهان آن ها را کشف کند. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه استروس و با روش توصیفی تحلیلی، ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود تحلیل شده است. سه قهرمان یادشده، از پهلوانان دورگه شاهنامه هستند که علاقه به سرزمین پدری و خدمت به سرزمین مادری از ویژگی های مشترک آن هاست. تقابل های دوگانه خودی/بیگانه (ایرانی/انیرانی)، پدر/پسر و پدرسالاری/مادرسالاری، سه تقابل مهم این داستان هاست که در بروز تراژدی نقشی مهم دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اقامت قهرمان در سرزمین مادر که تقابل خودی/بیگانه را پدید می آورد، مهم ترین عامل در سرنوشت اوست. هم چنین در داستان سهراب و فرود، برخورد و مبارزه با قهرمان دورگه از نبرد با دشمن اصلی مهم تر است و اعمال به ظاهر اتفاقی ایرانیان منجر به مرگ قهرمان می شود. این امر به سبب تقابل تفکر مردسالار ایرانی در برابر تفکر مادرسالار فرهنگ های دیگر است.
دور الحبکه السردیّه فی تکوین الوحده العضویه فی الشعر الحرّ؛ بدر شاکر السیّاب ومهدی أخوان ثالث نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
1-40
حوزههای تخصصی:
یتمثّل جمال العمل الأدبی وخاصه الشعر الحرّ فی تماسک أجزائه شکلاً ومضموناً لیظهر أمام القارئ کبناء متماسک بوحدات متناسقه من البدایه مروراً بالوسط وحتى النهایه. إنّ الوحده العضویه من أبرز القضایا التی أثیرت بعد ظهور الشعر الحرّ ومن أهمّ مکوّناتها هی الحبکه السردیه. یقوم الباحثون فی هذا المقال بدراسه الوحده العضویه ودور الحبکه السردیه فی إیجاد الترابط والتلاحم العضوی والتماسک بین أجزاء النص الشعری من خلال المقارنه بین رائدَی الشعر الحرّ العربی والفارسی بدر شاکر السیّاب ومهدی أخوَان ثالث، اعتمادا على المنهج المقارن الذی یستمد من المدرسه الأمیرکیه. یرید الباحثون أن یبیّنوا کیف استخدم کلا الشاعرین من هذه العناصر ومن أهمّ نتائج البحث أن الحبکه السردیه فی شعر أخوَان ومن ضمنها العقده والحل تظهر بشکل أکثر نجاحاً فی خدمه الوحده العضویه إذ إن شعره یکون فی مسار خطی واضح معتمداً على العقده والحل ویتبع التسلسل المنتظم للأفکار ویبدو أن غناء تراث الشعر القصصی الفارسی له أثر فی هذا الأمر.
تحلیل قصه «شهر خاموشان» با تأکید بر کهن الگوی «سفر قهرمان» جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره شناسی همواره با امکانات و قابلیت های جدیدی همراه بوده است که تبیین، درک و انرژی معنوی آثار ادبی را نزد خواننده، دوچندان می کند. جوزف کمپبل از شاگردان مکتب یونگ، با گردآوری و بررسی اسطوره ها و قصه های عامه جهان، تلاش کرده است تا با طرح «خویشکاری» به الگویی ساختاری و مشترک، برای زیبایی شناسی و درک درست و منطقی از آن ها دست یابد. یکی از این خویشکاری ها «سفر قهرمان» است که کمپبل تلاش می کند تا نشان دهد بیشتر قهرمانان موجود در داستان های عامه، برای خودشناسی، کمال معنوی و کسب مواهب روحی و مادی، نیازمند به گذراندن مراحل آن هستند. پرسش مقاله این است که آیا «شهر خاموشان» از قصه های عامه استان لرستان ظرفیت پذیرش الگوی «سفر قهرمانِ» جوزف کمپبل را دارد؟ با استفاده از روش تحلیلی توصیفی می توان گفت که قصه «شهر خاموشان» قابلیت بازنمایی مراحل سه گانه «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت» الگوی کمپبل را دارد. با توجه به الگو «سفر قهرمان» می توان نتیجه گرفت که روایت این قصه، خودآگاهی، اصالت، فردیت و دستیابی به کمال حقیقی قهرمان را به نمایش می گذارد. قهرمان قصه با پشت سرگذاشتن مراحل مادی و معنوی، وجودی هماهنگ و خدای گون می یابد که با آن می تواند در جهان مادی تصرفی مفید داشته باشد. در این قصه، رد پای اساطیر، ادیان و بینش های مربوط به خلقت آدم و جهان آفرینش را می توان مشاهده کرد.
تحلیل مضمون گورانی های عاشقانه ی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
125-155
حوزههای تخصصی:
دلدادگی از مفاهیمی است که در تمام اعصار و نزد تمام اقوام جایگاهی ویژه و در ادبیات فولکلور آن ها نقشی محوری داشته است. در این پژوهش، منظور از گورانی، بوم سروده های هورامی است و تعریف خاصِ ترانه مدنظر نیست. قالب و فرم گورانی ها بیشتر تک بیتی است. هر بیت به تنهایی دارای تمام مفهوم خود است. دلدادگی در کنار احساس ناب طبیعت ستایی و تا حدودی حماسه های وطنی، موضوع تاریخ ادبیات هورامی است. روش مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی و بر اساس پیمایش داده های بومی و تحلیل تک بیت های فولکلور هورامی است. هدف این تحقیق، بررسی مضمون غالب در گورانی های عاشقانه هورامی است. در این روش 50 تک بیت برای نمونه از شهر نودشه انتخاب و بر اساس موضوع پژوهش تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که سهم زنانِ هورامی در سرایش تعداد زیادی از گورانی های عاشقانه، چنان برجسته است و نمودی عینی دارد که برخی اوقات با اشعار هم تراز مردان در این خصوص پهلو می زند. غم هجران و دوری از یار گوشه ای جدانشدنی از محتوای ابیات گورانی های موردبحث است. زنان در این بومی سروده ها، با سر دادن عاشقانه های تلخ و سوزناک در آشفتگی فضایی بومی، فرهنگ خاصِ هورامان را به تصویر کشیده اند. در این تک بیت ها عشق و مفهوم آن بیشتر جنبه مادی و زمینی دارد. شاعر با توصیف محبوب، اگرچه گاهی به درجه ای می رسد که خالق محبوب را می ستاید؛ اما این ستایش تنها برای محبوب زمینی است. این مسئله بیانگر نکته های ریزِ پنهان در روابط اجتماعی و جلوه ای از فرهنگ حاکم در بافت جامعه است.
قصه های حیوان داماد در فرهنگ افسانه های مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۳۵
93-132
حوزههای تخصصی:
حیوان داماد یکی از بن مایه های قصه های عامه است. در این قصه ها، قهرمان (دختر) در کشاکش پیوند یا گریز از ازدواج با موجودی با عنوان حیوان داماد حوادثی را از سر می گذراند. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و رویکرد تحلیلی توصیفی قصه های حیوان داماد را از نظر ساختاری مقایسه می کند. در این مقایسه، فراوانی انواع حیوان داماد، الگوی ساختاری این گونه از قصه ها و تحلیل برخی داده های به دست آمده تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد، در مجموعِ 89 قصه حیوان داماد، دیو با 42 مورد بیشترین فراوانی را در میان انواع حیوان داماد دارد و این قصه ها از مجموع 18 گروه قصه های مشابه، از 7 الگوی یکسان پیروی می کنند.
تحلیل و بررسی سوره مبارکه «ق» با تکیه بر مفاهیم آشنایی زدایی و برجسته سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی، شیوه های بیانی متفاوت از زبان معمول با هدف تشخّص، برجسته سازی و زیبایی آفرینی در متن ادبی است. از آنجا که قرآن کریم به عنوان معجزه الهی، سرشار از ظرافت های ادبی، زبانی و معنایی است، پرداختن به زوایای ظاهر و پنهان آن، همواره یک ضرورت محسوب می شود. نوشتار حاضر می کوشد تا با بررسی سوره «ق» از منظر آشنایی زدایی و برجسته سازی، نمونه هایی از هنجارگریزی و قاعده افزایی در این سوره را به شیوه توصیفی-تحلیلی ارائه دهد و از این طریق، ضمن آن که بخشی از زیبایی ها و اعجاز ادبی قرآن کریم را به تصویر می کشد، تأثیر شگرف چنین نگرشی در کلام وحی را در نزدیک شدن به معنای مقصود و کسب التذاذ بیشتر از هم نشینی با این آیات نورانی بیان کند. حاصل پژوهش، بیانگر آن است که بهره گیری از تکنیک های قاعده کاهی، نظیر حذف، تقدیم و تأخیر، التفات، استعاره، کنایه و ... در این سوره در راستای آشنایی زدایی و برجسته سازی مضامین سوره برای تأثیرگذاری بیشتر و عمیق تر بر مخاطبین بوده است. به کارگیری اصول قاعده افزایی نیز با تکرار و توازن در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی آیات با فضای کلّی سوره، اعم از هشدار و تهدید منکران معاد و اثبات مسأله حشر و رد استبعاد آن از سوی معاندان، متناسب و هم سو است.
معرفی کتاب: ادبیات و حقوق / فیلیپ مالوری
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133-134
حوزههای تخصصی:
معرّفی و نقد کتاب نقدِ نقد ترجمه (از عربی به فارسی) گزارش گفت وگو و...
بررسی زبانی مونس العشاق سهروردی و عربشاه یزدی از رهگذر بینامتنیت ژنت
منبع:
قند پارسی سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
60-80
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق) از بزرگ ترین حکمای فلسفه و عارفان قرن ششم است که رسایل رمزی او تأثیر گسترده ای بر نویسندگان و شاعران بعد از خود، گذاشته است بطوری که عماد الدین عربشاه یزدی از شاعران قرن هشتم با تأثیر پذیری از رساله مونس العشاق (فی حقیقه العشق) سهروردی، منظومه ای با همین عنوان سروده است که در واژگان، ترکیبات، جمله، ساختار نحوی و آوایی مشترکات فراوانی دارند. هدف ما در اینجا بررسی زبانی مونس العشاق منظوم و منثور براساس بینامتنیت ژنت است که در بخش های جداگانه به هر یک از موارد یاد شده پرداخته و از هر کدام چند نمونه شاهد آورده ایم و مابقی نمونه ها را در جدول با مشخص کردن صفحات در هر دو مونس العشاق و بیت مورد نظر مشخص کرده ایم. به لحاظ وجود زیرشاخه های بینامتنیت ژرار ژنت در هر دو مونس العشاق سعی نمودیم تا بر اساس نظریه ژنت به بررسی بپردازیم. دستاور ما در این پژوهش اثبات تبعیت عربشاه یزدی از تفکر و واژگان ابتکاری سهروردی است که تنها از رهگذر بینامتنیت ژنت قابل بررسی است. این دو اثر با وجود اشتراک فراوان، چند وجه افتراق نیز دارند که در متن مقاله به آنها نیز اشاره نموده ایم.
بررسی تطبیقی مفهوم ماورایی «دیو» در شاهنامه فردوسی و حدیقه سنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه و حدیقه به عنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاری اند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث می شود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورایی و اندیشه های فراواقعی ریشه های آن را می توان در باورهای اساطیری، اعتقادات دینی و سنت های فکری زمانه و حتی اندیشه های عرفانی جستجو کرد. نمودهای عینی دیو بر پایه باورهای اساطیری است که گاه در خدمت نمادپردازی فردوسی قرار گرفته است. واژه دیو پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی رایج بود و پس از ورود اسلام تغییر کرد و جای خود را به جن داد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و با روش کتابخانه ای است؛ مفهوم فرا طبیعی دیو در شاهنامه به عنوان مهم ترین اثر حماسی و حدیقه الحقیقه به عنوان مقدّم ترین اثر رسمی عرفانی با ذکر شواهد و قرائن و مقایسه بسامد آن ها، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این جستار نشان می دهد که در شاهنامه، دیو جایگاه پیشین خود را از دست داده است و از اقتدار دیوان و تأثیری که در هستی داشته اند به شدت کاسته شده است و به جایگاه فروتری نزدیک شده اند. در حالی که سنایی به صبغه های عرفانی آن تأکید می نماید؛ گاه آن را در معنای جن و گاه در معنای اهریمنِ درون به کار می گیرد؛ در مواردی نیز با معنای ابلیس، یکسان می پندارد و گاه با بهره برداری استعاری از آن پای تأویل و تفسیر را به این مفهوم باز می کند.
بنیادهای زبان شناسی شناختی در دیدگاه های عبدالقاهر جرجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، ساختهای دستوری را مبتنی بر ساخت ذهنی می داند و معنی را در کانون توجه خود قرار می دهد و معتقد است: معنی از شناخت و ادراک انسان مستقل نیست و رمزگذاری زبان شامل عواملی چون گزینش، دیدگاه، کانون توجه، چارچوب بندی، شیوه های مقوله بندی، و جزء اینهاست و ساختار زبانی، بازتاب مستقیم شناخت است، یعنی یک عبارت زبانی خاص، به یک شیوه خاصِ مفهوم سازی یک موقعیت معین وابسته است؛ این دیدگاه بسیار به نظریه نظم عبدالقاهر شبیه است که می گوید: معنی سخن وقتی حاصل می شود که مطابق ترتیب و تألیف خاصّی که معانی مرتّب و منظّم در نفس و دل آدمی دارند، به فرمان عقل به الفاظ مرتب ریخته شود (جرجانی، 1374: 2). توجه به نقش شناختی زبان، اهمیت معنا، پیروی ساختارهای نحوی از ساختار معنای ذهنی و عواملی که زبان شناسان شناختی در رمزگذاری زبان مؤثر می دانند، در این سخن عبدالقاهر عیان است. با عنایت به اهمّیّت دیدگاه شناختی در زبان شناسی معاصر و به دلیل جامعیت و دقت دیدگاه های زبانی عبدالقاهر که در محافل علمی اهمّیّت فوق العاده ای یافته است، در این مقاله دیدگاه زبان شناسان شناختی را با دیدگاه های زبانی عبدالقاهر مقایسه و تحلیل کردیم و بدین نتیجه رسیدیم که هر دو زبان را یکی از قوای شناختی می دانند که منشأ تجربی، روانشناختی و نقش اجتماعی دارد. و دستور زبان پیرو معنا و مفهوم است و معنای زبان متأثر از نظرگاه، موقعیت و دانش فردی و کاربرد عینی آن است.
هویّت اسطوره گونه سمک عیّار؛ بررسی تطبیقی سمک عیّار با دو اسطوره هندو ایرانی، ایندرا و مهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
251 - 279
حوزههای تخصصی:
بسیاری از خدایان اساطیری، از جهان اسطوره ها بیرون آمده و در حماسه ها به صورت پهلوانانی نامی و یا شاهانی بزرگ نشان داده شده اند. یکی از آن پهلوانان حماسی، سمک، در داستان منثور حماسی پهلوانی سمکِ عیّار است. این پهلوان با داشتن برخی ویژگی های اساطیری، همچون ایزدان اسطوره ای، ایندرا و مهر، پنداشته می شود. از جمله ویژگی های اساطیری سمک، می توان به این موارد اشاره کرد: آزاد ساختن مادینگان شهریاران از چنگال ربایندگان اهریمنی، داشتن پیوندی ناگسستنی با خورشیدشاه، نابودکننده دیوان و پریان و همراهیِ مداوم با مادینه ای که تجلی گر خدای بانوان است. بر اساس این فرضیه، نگارندگان این جستار با رویکردی تحلیلی تطبیقی و با توجّه به متون مقدس هند و ایرانی، ریگ ودا و اوستا ، و اندیشه های اسطوره پژوهانی همچون مهرداد بهار کوشیده اند خویشکاری های این دو ایزد را با کارکردهای این پهلوان حماسی مقایسه و تطبیق دهند و این فرضیه را به اثبات برسانند. حاصل پژوهش حاضر نشان می دهد که سَمَک، پهلوان برجسته حماسه منثور سمک عیّار ، برآیند و ادغامی از دو فرهنگ اسطوره ای هندو ایرانی است که در ریختی نو پیکرگردانی شده است.