ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
۱۰۶۲.

ساختار داستانی زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان شخصیت ساختار زاویه دید گفتگو طرح زمان و مکان داستان زال و رودابه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹۷ تعداد دانلود : ۲۳۱۶
این مقاله به بررسی ساختار داستانی "زال و رودابه" (در جلد 1 شاهنامه فردوسی) می پردازد. به این منظور، ابتدا تعریفی از داستان و ساختار داستـان ارائه می کنـد و سپـس، ضـمن بـررسی عناصر این ساختار و تعیین مناسبات بین این عناصر به جستجوی این ویژگیـها در متن "زال و رودابه" می پردازد و با ارائه شواهدی به این نتیجه دست می یابد که متـن مـورد نظر، روایی - نمایشی است و در آن، عناصر داستانی بخوبی در خدمت پیشبرد داسـتان به کار گرفته شده است و طرحی مبتنی بر روابط علیّ، آن را از آغاز تا پایان، استحکام و انسـجام می بخشد.
۱۰۶۳.

شکوه های امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت موضوعات نثر شکوه توبیخ فخر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب آیات و احادیث
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
تعداد بازدید : ۳۸۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۱۲
" با این که کتاب شریف نهج البلاغه گلچینی از سخنانی است که به امیرالمومنین (ع) مناسبت های مختلف بیان کرده است، دریایی بیکران از معارف الهی است و بعد از قرآن کریم بهترین راهنما برای هدایت بشر و ساختن انسان کامل است. هر انسان خواستار حقیقت می تواند از این دریای زخار به فراخور حال خویش کفی بر گرفته و جان تشنه اش را سیراب کند. سخنان امیرالمومنین (ع) دارای موضوعاتی است که مهمترین آن ها عبارتست از: فخر، توبیخ و تانیب، حماسه، تخویف و تهدید، ذم و هجا، رثا، وصف، مدح، دعا و ابتهال، حکمت و شکوه. در این نوشتار، ابتدا موضوعات نثر در نهج البلاغه با مثال ذکر شده، سپس یکی از آن موضوعات یعنی «شکوه» مورد بحث قرار گرفته است. شکوه به معنی شکایت، اظهار نگرانی و گله مندی است و از مصدرهای ساختگی است که در زبان عربی به جای آن شکایت و شکوی بکار می رود. مشتقات کلمه شکوی دوبار در قرآن و سیزده بار در نهج البلاغه بکار رفته است. پس از معنای لغوی شکوه، کاربرد آن در نهج البلاغه بیان شده و به عوامل و انگیزه های آن اشاره شده؛ سپس از میان شکوه های موجود در نهج البلاغه که بیش از 25 مورد است، 20 مورد آن با توجه ذکر شده؛ سپس به موقعیت سخن و جنبه شکوه آمیز بودن آن اشاره و انگیزه شکوه بیان گشته است و در پایان از همه مطالب نتیجه گیری شده است. "
۱۰۶۴.

بازآفرینی نیما از حکایت «کرم شبتاب» کلیله و دمنه در شعر «مهتاب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلیله و دمنه تأثیر و تأثّر نیمایوشیج بازآفرینی شبتاب و مهتاب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۳۸۹۵
در بازآفرینی، هنرمند با الهام گرفتن از اثری کهن و به مدد تخیّل خویش، دست به آفرینش اثری مستقل، تازه و بدیع می زند و بنا به سلایق، خواسته ها و اهداف خویش، موضوعی را از ژانری به ژانر دیگر تبدیل می کند؛ ولی این باز آفرینی ها همیشه آشکار نیست. این مقاله با مقایسه تطبیقی میان دو اثرکاملاً متفاوت ادبی، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا شعر مهتاب نیمایوشیج، باز آفرینی حکایت تمثیلی شبتاب کلیله و دمنه است؟ بی گمان یکی از آبشخورهای اندیشه نیما، توجه او به ادبیات گذشته ایران بوده است. او بسیاری از مضامین اولیه اشعارش را از آثار کهن ادب فارسی اخذ می کرد؛ ولی همان اندیشه های کهن، در بیرون آمدن از کارگاه اندیشه آفرینش گر نیما، شمایل درونی و بیرونی کاملاً تازه، ابتکاری، متفاوت و امروزی به خود می گرفت. با توجه به همانندی های فراوانی که از حیث شخصیت ها، گفت و گوها، کردارهای اشخاص، حوادث، زمان، فضا و سایر ویژگی ها بین شعر مهتاب نیما و حکایت تمثیلی شبتاب از کلیله و دمنه به چشم می خورد، به این نتیجه می رسیم که نیمایوشیج در سرودن شعر مهتاب، تحت تأثیر حکایت تمثیلی شبتاب از کلیله و دمنه بوده است. به عبارت دیگر می توان گفت شعر مهتاب نیما، بازآفرینی حکایت ""شبتاب"" است.
۱۰۶۶.

گونه هایی از هنجارگریزی نحوی در شعر ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرخی ناصرخسرو عنصری منوچهری زبان شعر هنجارگریزی نحوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹۴ تعداد دانلود : ۱۷۲۹
انحراف از قوانین حاکم بر همنشینی واژه ها و به هم ریختن نحو جمله ها در زبان معمول و معیار، روشی است که تمامی شاعران برای رسیدن به زبان شعر از آن بهره میبرند. در شعر کلاسیک فارسی، هنجارگریزیهای نحوی عموماً به منظور حفظ نظام موسیقایی شعر، مثلاً برای رعایت قوانین عروض و قافیه صورت میگیرد و از این روی، این فرایند، جزیی از «فن شعر» محسوب میشود. ناصرخسرو از جمله شاعرانی است که برای متمایز ساختن زبان شعر خود به این نوع هنجارگریزی توجه نشان داده است و میتوان در دیوان او با مصادیق فراوانی از هنجارگریزیهای نحوی روبه رو شد؛ تا جایی که باید عمدهی تلاش او را برای تشخص سبکی شعرش در همین مورد جست وجو کرد. این مقاله بر آن است که به بررسی هنجارگریزی نحوی در شعر ناصرخسرو و مقایسهی آن با شعر سه شاعر هم عصر وی یعنی عنصری، فرخی و منوچهری بپردازد و تعدادی از مصادیق آن را برشمارد. دستاورد مقاله، ناظر بر این است که ناصرخسرو در مقایسه با سه شاعر هم عصر خود، از چهارده مورد عمدهی هنجارگریزی شعرش، در هفت مورد دست به هنجارگریزی برجسته زده است.
۱۰۶۷.

بررسی شخصیت های داستان «اناربانو و پسرهایش» از منظر «تن بیگانة» کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلی ترقی کریستوا نظریه «تن بیگانه» دیگربودگی ادبیات مهاجرت ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۶۳
ژولیا کریستوا، نظریه پرداز پساساختارگرای معاصر، ادراکی عمیق از بن مایه های مضمونی و نظریِ «ادبیات مهاجرت»، نظیر «دیگری»، «دیگربودگی»، «بیگانه» و «بیگانگی» به دست آورده است. او در کتاب بیگانه با خویشتن با واکاوی عوامل روان شناختی و جامعه شناختیِ دیگربودگی و تحلیل عمیق مفاهیم بیگانه و بیگانگی درصدد برمی آید که مؤلفه های هویت، درک مکان و زمان نزد بیگانه، نقش زبان مادری، گسست از فرهنگ خودی و مرگ تبار را در ساحت آفرینش های ادبی بررسی کند. در این نوشتار، داستان «اناربانو و پسرهایش» از مجموعه جایی دیگر، اثر گلی ترقی را انتخاب کرده ایم تا ببینیم آثار ترقی چگونه نمونه ا ی زبده از بازنمایی تجربه بیگانگی و دیگربودگی در متن ادبی به شمار می روند. خوانش این داستان با تکیه بر نظریه کریستوا نشان می دهد مهاجرت از سرزمین خود به سرزمینی دیگر، گسست «سوژه» از زبان مادری و درنهایت تزلزل هویتِ او را به دنبال دارد؛ «بیگانه» در هر مکان و زمانی، «دیگری» تلقی می شود و تعلیق در مکان و زمان مانع هویت یابی سوژه در مکانی مشخص می گردد.
۱۰۶۹.

درآمدی بر تصویرشناسی معرفی یک روش نقد ادبی و هنری در ادبیات تطبیقی

کلیدواژه‌ها: تصویر ادبیات تطبیقی روابط انسانی تصویرشناسی نقد تصویرشناسانه نقد ادبی و هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۹ تعداد دانلود : ۱۹۶۵
روابط انسانی برپایه نظرها و دیدگاه های فردی و گروهی شکل می گیرد؛ و بررسی این دیدگاه ها از جنبه های گوناگون، وظیفه تصویرشناسی است. این مبحث مهم علمی که در قلمرو های مختلف علمی مطرح می شود، در ادبیات تطبیقی نیز اهمیت بسیاری دارد.هدف از نگارش مقاله حاضر، معرفی تصویرشناسی در قالب روش نقد ادبی و هنری است؛ که در آن، ضمن تعریف این مبحث، نظرهای موافقان و مخالفان آن بررسی خواهد شد.
۱۰۷۰.

تحقیقی پیرامون « نامه های ایرانی » اثر مونتسکیو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گفتگو ادبیات رمان تمدن مونتسکیو نامه های ایرانی مکاتبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۷
نامه های ایرانی در سال 1721 در کشور فرانسه منتشر گردید و با موفقیت چشمگیری روبرو شد . در این کتاب مونتسکیو ، نویسنده روشنفکر دوره روشنگری ، روش گفتگو میان دو تمدن ایران و فرانسه را جهت انتقادی موشکافانه از شرایط موجود زندگی در آن کشور برگزیده است و رمان را به عنوان وسیله ای کارآمد برای انتقال نظریات خود به خواننده در نظر گرفته است . در این مقاله که به روش تحلیلی - اسنادی - تطبیقی تهیه گردیده است ، ابتدا به شرایط تاریخی و اجتماعی زمان انتشار این کتاب خواهیم پرداخت ، سپس ساختار کتاب ، شرایط و لزوم گفتگو میان دو تمدن را مورد بررسی قرار می دهیم و در ادامه ، به مطالعه شخصیتهای داستان و ویژگی های ادبی آن می پردازیم ...
۱۰۷۶.

نمادشناسی حیوانات در کتاب طرب المجالس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد مناظره طرب المجالس میرحسین هروی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۳ تعداد دانلود : ۱۳۸۲
واقعیت ها و حوادث گوناگونی در جهان هستی وجود دارد که فراتر از درک و فهم انسان است و آدمی برای شناخت آنها ابزار و توانایی خاصی ندارد؛ به همین سبب برای بیان و توصیف آنها از ابزاری ابداعی به نام نماد استفاده می کند. نمادها با انواع و شکل های گوناگون و متنوع، در همه ارکان زندگی بشری به ویژه در ادبیات و هنر و فرهنگ و اعتقادات انسان حضور دارند. استفاده از نماد حیوانات در آثار گذشته بیش از نمادهای دیگر رواج داشته است. طرب المجالسیکی از کتاب هایی است که نویسنده در بخشی از آن، در قالب مناظره، از نمادهای حیوانات بسیار استفاده کرده است. برای تأویل و فهم بهتر متن، قبل از هر چیز باید نمادها و سمبل های این اثر شناخته و رمزگشایی شود. برای این کار، نخست حیوانات این اثر بررسی و استخراج شد و سپس با استفاده از آثار تمثیلی و نمادین دیگر و نمونه های به کاررفته در آنها، نقش های رمزی این حیوانات و معانی سمبلک آنها بیان شد تا خوانندگان با استناد به این معانی، محتوای اثر و هدف آن را بهتر دریابند. این پژوهش نشان می دهد که نویسندة این اثر با بهره گیری از نمادهای رایج ادب فارسی و شیوه ای رمزآمیز، تفکری انتزاعی و عقلانی در ذهن مخاطب ایجاد کرده است و با این روش مفاهیم اخلاقی، عرفانی، فلسفی، مذهبی، اساطیری، عامیانه را در فکر مخاطب پرورش داده است.
۱۰۷۷.

دو بانوی عشق مقایسه تحلیلی-انتقادی شخصیت و جایگاه «هلن» و «منیژه» در دو حماسه ایلیاد و شاهنامه

کلیدواژه‌ها: شاهنامه رستم نقد تطبیقی منیژه ایلیاد هلن شاه پریام

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۳۸۸۳ تعداد دانلود : ۲۰۸۷
حماسه های بزرگ ایران و یونان -شاهنامه و ایلیاد- از جهات فراوانی قابل بررسی و مقایسه اند؛ از آن جمله جایگاه شخصیت زن در این دو کتاب و به ویژه «هلن» ملکه زیبایی و منیژه بانو فرد دلداده «بیژن».هلن» به روایت «هومر»، زیباترین زن جهان، همسر «منلاس» است که دلداده «پاریس» پسر «شاه پریام» پادشاه «تروا» میشود و به همراه «پاریس» با دستبرد به خزانه پادشاهی به «تروا» می گریزد و زمینه جنگ طولانی و طاقت فرسای یونانیان با «تروا» را فراهم می سازد.اما «منیژه» با آنکه دختر شاه توران زمین است و با عشق خود به «بیژن» -پهلوان ایرانی- به همسری او درمی آید، در پس گرفتاری همسر دلبندش، در کنار او می ماند و برای رهایی همسر و معشوقش، با «رستم» -پهلوان نامدار ایرانی- همکاری می کند. این دو بانو، هر دو، شاهزاده و عاشق پیشه اند ولی یکی همسر و فرزند را به سبب کامجویی با «پاریس» رها می کند و دیگری با رها کردن خانواده شاهی خود، از همسر محبوبش تا پای جان حمایت می کند و اسباب نجات او را فراهم می سازد.این نوشتار، عهده دار بررسی ویژگی های انسانی، اجتماعی و عاطفی این دو بانو در این دو حماسه جاوید است.
۱۰۷۸.

نگاره های مثالی و نمادهای اصلی در بوف کور هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوف کور صادق هدایت نقد اسطوره ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۱
نگارنده در این مقاله سعی دارد نقش روی جلد قلمدان را در بوف کور صادق هدایت در قالب نقد اسطوره ای مورد بررسی قرار دهد . در این داستان هنرمند نقاش که راوی داستان نیز هست ، نقشی را روی جلد قلمدان تصویر می کند که انعکاسی از نا خودآگاه جمعی خود اوست . این تصویر ؛ از این منظر دامنه ارجاعی وسیعی را برای نقاشی فراهم می آورد و آن را از تصویری ساده به نقشی جهانی و اساطیری تبدیل می کند . در این نوشتار ، نقش کهن الگوهایی اصلی این تصویر (زن ، پیرمرد ، گل نیلوفر ، درخت سرو و جوی) و نمادهای مرتبط با آنها (پستو ، شراب ، مار و مرگ) به طور اجمالی مورد بررسی قرار گرفته است .
۱۰۷۹.

بررسی سیمای بَستورِکودک در یادگار زریران برپایه ساختارتقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه یادگار زریران بستور تقابل های دوگانه وجوه کودکانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۰ تعداد دانلود : ۳۱۱
    یادگار زریران یکی از متون کهن حماسی ایرانیان است که روایت قدیمی آن به دوره اشکانیان بر می گردد. هدف این مقاله، نشان دادن سیمای کودک در ساختار ادبی یادگار زریران است. در این جستار تلاش شد با روش توصیفی- تحلیلی و با روی کرد ساختارگرایی با تکیه بر تقابل های دوگانه، نقش «بستور»  به عنوان یک کودک هفت ساله، در این متن حماسی واکاوی شود . نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد، حضور بسیار پررنگ و دوگانه بستور در یادگار زریران ، ازیک طرف به عنوان یک کودکِ هفت ساله و از دیگرسوی، به عنوان یک رادمردِ جنگاور، علاوه بر افزایش جذابیت داستانی این حماسه، توانسته است ظرفیت ادب حماسی برای حضور کودک را نشان دهد. هم چنین، براساس نظریه ساختارگرایی، برخی از تقابل های دوگانه همانندِ تقابل کودک و بزرگ سال، تقابل ایرانیان و خیونان، تقابل پیروزی و شکست و... دراین متن تحلیل شده است که ازاین منظر، یادگار زریران می تواند کودکان را هم به عنوان مخاطبان متون حماسی جذب کند.
۱۰۸۰.

رابطة نشانه‌شناسی با پدیدارشناسی با نمونه‌ای تحلیلی از گفتمان ادبی هنری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گفتمان نشانه شناسی پدیدار شناسی تجربه پنداری ادراکی دریافت حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۰ تعداد دانلود : ۲۱۹۶
پدیدارشناسی هوسرل سعی دارد تا ما را متوجه این نکته سازد که چیزها حضوری مستقل و خارج از انسان ندارند. در چنین نظامی، مفهوم واقعی چیزها تابع دریافتی است که ما در عمل ارتباط از آنها داریم. نظام پدیدارشناختی هوسرل درصدد است تا ما را متوجه «اصل چیزها» کند. و چنین امری با رجعت به آنچه که «جوهر» چیزها نامیده می‌شود به دست می‌آید. بدیهی است که در این حالت، نوع رابطة حسی- ادراکی که ما با چیزها برقرار می‌کنیم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چراکه دریافت ما از آنها بدون پیش‌شرط شناختی صورت می‌گیرد. با توجه به همین دریافت حسی- ادراکی است که نشانه‌شناسی صورت‌گرا و ساختارگرا جای خود را به نوعی نشانه- معناشناسی وجودگرا و هستی‌مدار می‌دهد که دیگر نشانه را امری مکانیکی و تابع رابطه‌ای متقابل بین دال و مدلول نمی‌داند، بر این اساس، دیگر نشانه‌شناسی متکی به ذات خود نیست، چراکه دیدگاه پدیداری در مطالعات مربوط به نشانه سبب می‌شود تا نشانه، نه آن‌گونه که هست، بلکه آن‌گونه که ما آن را دریافت می‌کنیم، آن‌گونه که می‌تواند باشد و با توجه به موقعیت انسان در بافت پدیداری، معنا یابد، و ما چنین تحولی را مدیون آنچه که گرمس آن را نقصان «وجودی» معنا می‌نامد هستیم. برای جبران این نقصان وجودی است که گفتمان به محل تجربة پدیداری و فوری کنش‌گر از چیزها آن‌گونه که بر او تجلی می‌یابند، تبدیل می‌گردد. در واقع، هدف اصلی از ارائة این مقاله، تبیین جایگاه پدیدارشناسی در مطالعات مربوط به نشانه و نقش آن در تحول نشانه‌شناسی کلاسیک به نشانه - معناشناسی سیال و حسّی- ادراکی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان