مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
فخر
حوزههای تخصصی:
" با این که کتاب شریف نهج البلاغه گلچینی از سخنانی است که به امیرالمومنین (ع) مناسبت های مختلف بیان کرده است، دریایی بیکران از معارف الهی است و بعد از قرآن کریم بهترین راهنما برای هدایت بشر و ساختن انسان کامل است. هر انسان خواستار حقیقت می تواند از این دریای زخار به فراخور حال خویش کفی بر گرفته و جان تشنه اش را سیراب کند.
سخنان امیرالمومنین (ع) دارای موضوعاتی است که مهمترین آن ها عبارتست از: فخر، توبیخ و تانیب، حماسه، تخویف و تهدید، ذم و هجا، رثا، وصف، مدح، دعا و ابتهال، حکمت و شکوه. در این نوشتار، ابتدا موضوعات نثر در نهج البلاغه با مثال ذکر شده، سپس یکی از آن موضوعات یعنی «شکوه» مورد بحث قرار گرفته است.
شکوه به معنی شکایت، اظهار نگرانی و گله مندی است و از مصدرهای ساختگی است که در زبان عربی به جای آن شکایت و شکوی بکار می رود. مشتقات کلمه شکوی دوبار در قرآن و سیزده بار در نهج البلاغه بکار رفته است. پس از معنای لغوی شکوه، کاربرد آن در نهج البلاغه بیان شده و به عوامل و انگیزه های آن اشاره شده؛ سپس از میان شکوه های موجود در نهج البلاغه که بیش از 25 مورد است، 20 مورد آن با توجه ذکر شده؛ سپس به موقعیت سخن و جنبه شکوه آمیز بودن آن اشاره و انگیزه شکوه بیان گشته است و در پایان از همه مطالب نتیجه گیری شده است.
"
فخریات قدسی در دیوان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فخر، قدمتی به درازنای عمر و زندگی بشر دارد و دلبستگی های انسان را به ابراز وجود و زیبایی-پرستی و خوددوستی نشان می دهد. شاعر در شعر فخر به تمام داشته های خود می بالد. بالیدن به باورهای دینی و دانش ویژه، یکی از محورهای فخر شاعران است. نوع ویژه ای از فخر دینی با امور معنوی و اشراقی از نوع والای آن یعنی تقرب به محبوب حقیقی و یکی شدن با او در ارتباط است. این نوع فخر، «فخر قدسی» نامیده می شود. خاستگاه این نوع فخر، قلب پاک و مطمئن و تسلیم محض بودن در برابر محبوب حقیقی است. در این پژوهش، پس از مقدمه ای درباره فخر و تبیین فخر قدسی، نمونه هایی از این نوع فخر در چهار محور فخر به ارتباط با پروردگار، فخر به ارتباط با پیامبر(ص)، فخر به حبّ مطلق، و فخر به خویشتن، در دیوان ابن عربی مورد برسی و تحلیل قرار گرفته است، و پس از بررسی، نتیجه به دست آمده نشان از آن دارد که ابن عربی به امور معنوی و اشراقی از نوع والای آن یعنی تقرّب به محبوب و یکی شدن با او نظر دارد و انگیزه فخر قدسی او، نشان دادن جایگاه انسان و ارتباط او با حقیقت مطلق است.
نشانه های خودشیفتگی در فخریات و زندگی متنبّی (اصل مقاله به زبان عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متنبی ا ز برجسته ترین شاعران عرب ویکی از اثرگذارترین آنان در ادبیات عربی است. وی در موضوعات مختلفی مانند مدح, رثا, فخر و... سخن گفته است، امّا فخر بر شعر او تسلط دارد، به طوری که خواننده می تواند سایه آن را در تمام قصائدش ببیند؛ چه موضوع آن قصیده فخر باشد, چه هجا, چه رثا و ... اما فخر او بر خلاف فخر دیگر شاعران منحصر به خود اوست. شاعر با وجود فراوانی فخر، نه به قومش که به خود افتخار می کند و حتی هنگام مدح ممدوحان از افتخار به خود دست برنمی دارد. بنا بر این، نگارنده این مقاله را بر اساس این فرض بنا نهاده که متنبی، به گونه ای، بیش از حد به خود علاقه داشته و به تکبر و غرور، یا آن سان که روان شناسان تعبیر می کنند، خودشیفتگی دچار بوده است.
این مقاله در آغاز واژه خودشیفتگی را از جهت لغوی بررسی می کند؛ سپس به بیان مفهوم آن از دیدگاه روان شناسان می پردازد و نشانه های آن را در مبتلایان به آن بیان می نماید. آنگاه ابیاتی را از اشعار متنبی ذکر می کند که نشان دهنده خودشیفتگی اوست؛ سپس آنها را با رفتارهایی که شاعر در زندگی خود بروز داده، نشان از وجود خودشیفتگی در شخصیت وی است مقایسه می کند . علاوه بر آنچه گذشت، این مقاله با بررسی زندگی متنبی و محیطی که در آن رشد یافته و توانایی هایی که از آن بهره مند بوده است، به توضیح علت رشد خودشیفتگی در او می پردازد .
نگارنده نتیجه گرفته که نشانه هایی از خودشیفتگی در متنبی وجود دارد که در بزرگ پنداری خود, تحقیر مردم, نادیده انگاشتن نیاکان خود در فخر, بزرگ جلوه دادن مشکلات, حب بروز, و بی وفایی به ممدوحان نمایان شده است.
معناشناسی فرح در قرآن کریم، پاسخی بر شبهه ی نکوهش شادی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم نظامی معنایی میان واژگان بنیان نهاده که در آن مفاهیم را بر اساس جهان بینی خود تبیین و ارزش گذاری می کند. روش معناشناسی ساختگرا راهی برای شناخت واژگان قرآنی در این نظام و بدون پیش فرض های دیگر است. «فرح» از مفاهیم قرآنی است که اگرچه در بعضی کاربردها ارزش مثبت دارد، اما در بیشتر موارد به نوعی مورد نکوهش قرار گرفته است. ازاین رو معنا کردن فرح به شادی، شبهه منکران قرآن را مبنی بر مخالفت او با شادی، با وجود مثبت بودن این مفهوم در علم روانشناسی، تقویت می کند. بر این اساس این جستار درصدد برآمد با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی ساختگرا، معنای فرح در قرآن و در پی آن سبب نکوهش غالبی آن را بیاید. این بررسی نشان می دهد که در قرآن مؤلفه های معنایی فرح، شامل فخر و سرور هستند و این واژه بر اساس برتری یا عدم برتری حقیقی عامل فخر در آن، و به عبارتی وجود یا عدم وجود مؤلفه حقیقی بودن به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم می شود. قرآن کریم برای فرح ناپسند عوامل مختلفی از جمله نعمت های دنیا، فرار از جهاد و گرفتاری مؤمنان را برشمرده است. در مقابل، فضل و رحمت الهی که در قرآن تنها به نعمت های معنوی اطلاق می شود، تنها عامل فرح پسندیده بیان شده است.
فقر عارفانه و حماسی در نگاه علامه اقبال لاهوری و اهالی سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
211 - 234
حوزههای تخصصی:
بحث فقر و فقیر در نظرگاه عارفان و صوفیان جایگاهی بس مهم دارد. خواجه عبدالله در تعریف فقر می گوید: «فقر نامی برای بیزاری جستن از دارایی و دارا دیدن خویش است». نجم الدین رازی، آن را با عزت و افتخار همزاد می بیند، قشیری شعار اولیا و پیرایه اصفیایش دانسته و درویشان را گزیدگان خدا و موضع رازهای او می خواند. نوری، فقر را با آرامش، ایثار همراه دیده و ابوسهل خشاب آن را با عزّ و عرش می نگرد. ابوحفص فقر را در سخا و فراخ دستی و نیز برتری داد برستد معنا می کند و ابن جلا شرف فقر را زیبنده خرامیدن می داند. عبدالرزاق کاشانی، فقیر را آن کسی می داند که هیچ دارایی و موجودیتی جز برای خدا نبیند. مولانا جلال الدین، فقر را با قناعت، امنیت، تقوی، ناز، استغنای معنوی و نهایتاً نور ذوالجلال درآمیخته می داند و سعدی هم آن را با بذل و بخشش، قناعت و آزادگی همریشه و همسو می نگرد. شبستری هرکاری را در وادی سلوک به وفق فقر عالی یافته و لسان الغیب- حافظ- هم ارزش هایی چون قناعت، تنعم، خرسندی، بر تاج و تخت خسروی، آز ستیزی، بلندهمتی، کرامت، حشمت، دولت عشق، نازیدن بر فلک و حکومت بر ستاره را همه یکجا در فقر می بیند. علامه اقبال لاهوری، فقر را مشتمل بر عرفان، حماسه، شکوه و سرفرازی دانسته و مجموعه ای از آموزه های حکمی، ارزشی و آیینی را به عنوان ثمرات و برکات آن برمی شمرد انسان فقیر، انسان آرمانی اقبال است.