ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰٬۸۴۱ تا ۵۰٬۸۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
۵۰۸۴۱.

کاربرد پیرنگ و شخصیت پردازی در دو رمان مرشد و مارگاریتا از بولگاکوف و کافکا در کرانه اثر موراکامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرشد و مارگاریتا کافکا در کرانه روایت پیرنگ شخصیت پردازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
بولگاکوف نویسنده روس «مرشد و مارگاریتا» را در سبک ادبی رﺋﺎﻟیﺴﻢ جادویی ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ است که از لحاظ فرم اثر، ترکیب بندی و شیوه روایت، ساختاری مدرن دارد. از سوی دیگر، در حال حاضر موراکامی از مطرح ترین نویسندگان جهان است و «کافکا در کرانه» را در سبک سوررئالیسم نگاشته است. سؤال اصلی پژوهش این است که دو رمان مرشد و مارگاریتا و کافکا در کرانه، ﭼﮕﻮﻧﻪ و ﺗﺎ ﭼﻪ ﻣیﺰان ﺑﺎ ﺗﻌﺮیﻒ ﭘﺮاپ از روایﺖ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ دارند و اصلی ترین شخصیت ها برای تولید معنا در این دو اثر کدامند و به چه صورت با یکدیگر مطابقت دارند؟ نگارندگان مقاله، ضمن رجوع به آن دسته از منابعِ علمی-پژوهشی که درباره این آثار نگاشته شده است، از روش سندی، کتابخانه ای و فیش برداری از کتاب های دو نویسنده به همراه بررسی تحلیلی-توصیفی محتوای آثارشان نیز استفاده کرده اند. نگارندگان مقاله به این نتیجه رسیدند که هر دو اثر از چهارچوپ نظریه ریخت شناسی پراپ پیروی می کنند و بر یک ابرساختار پایه ریزی شده اند؛ همچنین در هر دو اثر به منظور نمایش سرنوشت انسان، نویسندگان با خلق شخصیت های پویا در کنار شخصیت های ایستا و به کارگیری موجودات فرازمینی در کنار انسان هایی با ویژگی های زمینی برای توصیف جامعه دوران خود به تولید معنا پرداخته اند.
۵۰۸۴۲.

سبک شناسی رباعیّات خاقانی با نگاه به تأثیر پذیری از خیّام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیام خاقانی رباعیات سبک شناسی تاثیر و تاثر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
این مقاله به بررسی تأثیر رباعیّات خیّام بر رباعیّات خاقانی می پردازد و نشان می دهد که خاقانی در جنبه های مختلف زبانی، سبک شاعری، شیوه بیان و اندیشه های فلسفی از این تأثیرپذیری برکنار نمانده است. آنچه در این پژوهش با شیوه تحلیلی- توصیفی به آن پرداخته شده، پاسخ به این پرسش است که این تأثیرپذیری ها از چه رویکردها و تا چه حدود است؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که خاقانی در رباعی سرایی، در بسیاری از موارد، در حدِّ لفّاظی مانده است. امّا در مواردی بسیار، تمایل داشته تا از نظر زبانی به خیّام نزدیک شود و در این راه به موفّقیّت هایی نیز دست یافته است. دیگر آن که در اندیشه های فلسفی و فکری نیز بین خیّام و خاقانی -در رباعیّاتشان- شباهت هایی وجود دارد. هر چند در این زمینه تفاوت هایی نیز دیده می شود؛ مثلاً محور تفکّرات خیّام، فلسفه است. امّا خاقانی از اندیشه های فلسفی به دور است و حتّی مخالفِ آن به شمار می رود. هدف دیگرِ این تحقیق، توجّه بیشتر پژوهشگران به رباعیّات خاقانی و شناخت این بخش از اشعار اوست که در سایه قصایدش پنهان مانده است.
۵۰۸۴۳.

تحلیل مقارن لروایتي أسفار کاتبان لأبي تراب خسروي وکولي کنار آتش لمنیره رواني بور بناءً على نظریه جیرار جینیت السردیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السردیه جیرار جینیت أبوتراب خسروی أسفار کاتبان منیره روانی بور کولی کنار آتش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
قدّم جیرار جینیت، عالم السرد البنیوی البارز، خطه شامله لدراسه النصوص السردیه. لقد قام بتحلیل المحاور الخمس الأساسیه للسرد، أی الترتیب السردی والدیمومه والرؤیه والتواتر والصوت. یدرس هذا البحث ویقارن روایتی أسفار کاتبان لأبی تراب خسروی وکولی کنار آتش لمنیره روانی بور، بناءً على النظریه السردیه لجیرار جینیت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. أظهرت نتیجه البحث أن الکاتبین قد حققا المفارقه الزمنیه باستخدام تقنیتین الاسترجاع والاستباق. تناول کلا المؤلفین أهمیه الحدث فی اللحظات الحرجه بالتواتر التکراری وتکرار حدث. کان خسروی أکثر نجاحا فی روایه قصته بسبب کثره المفارقات الزمنیه والتواترات التکراریه والتغیرات فی سرعه السرد. قدّم جیرار جینیت، عالم السرد البنیوی البارز، خطه شامله لدراسه النصوص السردیه. لقد قام بتحلیل المحاور الخمس الأساسیه للسرد، أی الترتیب السردی والدیمومه والرؤیه والتواتر والصوت. یدرس هذا البحث ویقارن روایتی أسفار کاتبان لأبی تراب خسروی وکولی کنار آتش لمنیره روانی بور، بناءً على النظریه السردیه لجیرار جینیت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. أظهرت نتیجه البحث أن الکاتبین قد حققا المفارقه الزمنیه باستخدام تقنیتین الاسترجاع والاستباق. تناول کلا المؤلفین أهمیه الحدث فی اللحظات الحرجه بالتواتر التکراری وتکرار حدث. کان خسروی أکثر نجاحا فی روایه قصته بسبب کثره المفارقات الزمنیه والتواترات التکراریه والتغیرات فی سرعه السرد.
۵۰۸۴۴.

دراسه أشکال التقمّص الشعری عند صلاح عبد الصبور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صلاح عبدالصبور التقمص الشخصیه التراثیه المعادل الوضوعی الرمزیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۸۱
تمثّل تقنیه التقمّص أو القناع من أهم التقنیّات الوارده فی الشعر العربی المعاصر حیث یستعین بها الشاعر علی استدعاء الشخصیات التراثیه للتعبیر عن تجربته المعاصره. هذا وإنّ صلاح عبدالصبور (1981-1931م) شاعر متجدّد یقوم التقمص بدورٍ لا یستهان به فی نصوصه الشعریه؛ لذلک تعمد هذه الدراسه إلی معالجه القناع لغه واصطلاحاً وإلی تقصّی أشکال حضوره فی الشعر العربی المعاصر، ثم تتعاطی نصوص عبدالصبور الشعریّه من هذا المنظور و تقوم بتحلیل ثلاث قصائده المتقمّصه. والتحقیق یبّین لنا أن الشاعر لبس فی نصوصه قناع الشخصیات المختلفه کشخصیه محمد(ص) الدینیه، وشخصیه المل ک عجیب بن الخصیب الفولکوریّه وشخصیّه بشر الحافی الصوفیه. من المستنبط أنّ القناع أخرج شعره من الرومانسیه إلی التعبیر عن الواقع الإنسان العربی وأعطی تجربته الخاصه اتّساعاً و شمولیّه مضافاً علیها ملامح جدیده وجعل الشاعر یتأرجح بین الذاتیه والموضوعیه. هذا وإنّ الفقرات الشعریه المدروسه تدعونا إلی أنّ الشاعر حاول عبر التقمص الشعری أن یکون فنّیاً فی تقدیم تجربته الشعریه.
۵۰۸۴۵.

اندیشه های تعلیمی جهانی درافسانه های ازوپ و کلیله ودمنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسانه های ازوپ کلیله و دمنه ادبیات تعلیمی آموزه های اخلاقی فابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۲۴۵
یکی از انواع چهارگانه ادبیات که از روزگاران کهن مورد تأکید و اتفاق نظر ملت های صاحب فرهنگ و تمدن جهان بوده و هست، ادبیات تعلیمی است. ادبیات تعلیمی به نوعی از ادبیات گفته می شود که در آن خالق اثر با در مقابلْ قراردادن دو مفهوم خیر و شرّ به طورغیرمستقیم سعی دارد تا مضامین اخلاقی و حکمی را، که در ادبیات کلاسیک جهان عموماً به زبان حیوانات (فابل) و در قالب پند و اندرز است، به دیگران آموزش دهد. در میان آثار تعلیمی جهان به زبان فابل، دو اثر به نام های «افسانه های ازوپ» و «کلیله و دمنه»، که یکی متعلق به دنیای غرب و دیگری متعلق به جهان شرق است، بیش از آثار دیگر با مضامین اخلاقی و حکمی همراه است. برهمین اساس، نگارنده برآن است تا برخی از اصول اخلاقی افسانه های ازوپ و کلیله و دمنه را، که در تاریخ ادبیات جهان از جایگاه ارجمندی برخوردارند و در حوزه ادبیات تعلیمی مورد تأکید بسیاری از اندیشمندان اخلاق گرا می باشند، نقد و بررسی نماید. شایان ذکر است که آموزه های تعلیمی دو اثر مذکور در عرصه های مختلف زندگی بیش از همه در مسائل دینی، اجتماعی و سیاسی نمود دارد.  
۵۰۸۴۶.

کاربرد زلف به عنوان سرپوش شراب در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام غزل حافظ استعاره زلف ساقی زلف شراب نافه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۸۳
گاهی در متون ادبی، «زلف» با عناصر میخانه نظیر شراب و ساقی همراه شده یا با آن ها ترکیب خاص ساخته است. مثل اینکه «زلف ساقی»، «ساقی زلف انداز» یا به صورتِ استعاری «نافه» به جای زلف به کار رفته است، اما تناسبی با مفهوم رایج زلف به عنوان عضو بدن انسان یا زلف معشوق ندارد، ولی محققان، زلف را فقط به عنوان زلف انسان و معشوق تصور کرده اند. شارحان دیوان حافظ به سبب اینکه زلف را فقط مربوط به معشوق می پنداشته اند در ابیاتی که در کنار زلف از باده یاد شده به تعابیر دور رفته اند و شاید یکی از علت هایی که موجب تصور عدم انسجام در غزلیات حافظ شده، همین عدم توجه به معنای اصلی و کاربردی واژه هایی نظیر زلف در عصر حافظ است. فرض اصلی ما در این موارد آن است که «زلف» به معنای درپوش و وسیله بستن به کار رفته است. واژه «زلفین» و «زرفین» در متون کهن به معنی حلقه در به کار رفته است. «ین» در اینجا نسبت است به زلف یعنی زلفی. در زبان دری امروز افغانستان همچنان «زلفی» و «زلفک» به معنی زنجیر و وسیله بستن در و دروازه کاربرد دارد. کاربرد زلفی و زلفک در فارسی افغانستان بیانگر آن است که واژه زلف در فارسی قدیم، معادل واژه عربی «فدام» برای سرپوش شراب به کار می رفته است. واژه های دیگر نظیر گیسو و موی نیز به سبب اشتراک معنا با زلف، به همان مفهوم و کاربرد تا حدّی رواج یافته است. براساس این مفهوم از زلف، به بازنگری در مواردی از شعر حافظ پرداخته ایم که پیش تر، محققان به عنوان زلف معشوق تلقی کرده اند. همچنین براساس آن به عدم انسجام در غزلیات حافظ معتقد شده اند و از کاربرد مفاهیم طنزآمیز در غزل حافظ غفلت کرده اند.
۵۰۸۴۷.

فرا شعر در شعر عربی و فارسی با تکیه بر نمونگزین هایی از چند شاعر شناخته شده فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراشعر شعر شناسی شعر فارسی شعر عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۶۹
اندیشمندان و بزرگان فلسفه و ادبیات همواره سعی کرده اند شعر را تعریف و آن گونه که فهم آنان اقتضا می کند به بیان خصایص آن بپردازند. شعر، یکی از مظاهر آثارحیات عقلانی آدمی است که در رهگذر تحلیل ها و تفسیرهای منتقدان و شعر شناسان از هویت شعر، شناخت آن به عنوان یکی از هنرهای زیبا، از دیدگاه خود شاعران مقوله مهم و قابل توجهی است که ورود به آن، بدون شک، جهان بینی تازه ای را درشعر شناسی به روی ما خواهد گشود. این نگرگاه به شعرکه درسال های اخیر با نام «فراشعر» و درعربی «المیتاشعر» و به انگلیسی«Metapoetry» مطرح شده عبارت است از شعری که به موضوع شعر می پردازد. اینکه شعر«فرزند شاعر» باشد یا «محصول بی ت ابی آدم ی» یا «مولود حوادث زندگی» یا «حادثه ای در زبان» یا «کلامی مخیّل...» یا هر چیز دیگری که ناقدان و اهل ادب گفته اند، همه ازنگاه بیرونی وغیر شاعر به شعر است. جذابیت شعر درآنجا بیشتر آشکار می شود که خالق شعر، یعنی شاعر و از درون شعر بگوید شعر چیست. ما در این مقاله سعی کرده ایم با روش توصیفی تحلیلی به بررسی فراشعر در شعر عربی و فارسی با تکیه بر نمونگزین هایی از چند شاعر شناخته شده در هر دوزبان بپردازیم.
۵۰۸۴۸.

فردوسی و شکسپیر: مطالعه تطبیقی نوتاریخ گرایانه منتخبی از شخصیت های زنان در شاهنامه و نمایشنامه های شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ گرایی نوین فردوسی شکسپیر گفتمان قدرت فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۳۲
فاعلیتِ ادبیات در جامعه یکی از کلیدواژه هایِ تاریخ گرایی نوین است. نوتاریخ گرایان بر این باورند که ادبیات صرفاً محصول تاریخ نیست؛ بلکه خود به طور فعالانه تاریخ می سازد. تاریخ، گفتمان های قدرت، بخش های به حاشیه رانده شده یِ جامعه، و رابطه متقابل بین ادبیات و فرهنگ از دغدغه های اصلی تاریخ گراییِ نوین است. فردوسی و شکسپیر، اگر چه از دو فرهنگ مختلف و با فاصله شش قرن از یکدیگرند، آثارشان حائز ویژگی هایِ مشترکِ تاریخی و ادبی است. فردوسی هم عصر سامانیان است؛ یعنی دوران احیایِ فرهنگ و زبان فارسی. شکسپیر نیز در دوران رنسانس می زید که عصر تغییر در باورها، دیدگاه ها، و جهان بینی انسان هاست. علاوه بر این، آنها با به چالش کشیدن گفتمان های مسلطِ قدرت و کلیشه های فرهنگی درباره زنان، دیدگاه های جدیدی را نسبت به آنان در فرهنگ هایِ خود بوجود می آورند. زنانی که مدتهاست بی صدا یا به حاشیه رانده شده اند، در آثار ایشان حضوری فعال دارند. زنِ منفعل، کم صدا و قرن ها در حاشیه مانده یِ ایرانی، در شاهنامه نمودی کنشگرانه نه تنها در سرنوشتِ خود، بلکه در سرنوشتِ دیگران نیز دارد. زنِ کم صدایِ جامعه یِ معاصر شکسپیر نیز که گناهکار انگاشته می شود، در نمایشنامه های شکسپیرصاحب صداست و در دنیایِ خود کنشگر است. این مقاله به نقشِ زنان در جامعه یِ معاصر با هر دوادیب می پردازد و دیدگاه های آنان را نسبت به زنان درآثاری منتخب از ایشان به تصویر می کشد. با بررسی گفتمان های حاکم درباره یِ زنان و واکاوی متونِ هم عصر با ایشان، و تحلیل نقش زنان در آثارشان، اینگونه یافت می شود که ایشان در آثار منتخب نگاهی متفاوت به زنان در مقایسه با گفتمان هایِ زمانه خود داشته اند.
۵۰۸۴۹.

گونه شناسی تطبیقی درد و رنج در اشعار نیما یوشیج و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر فارسی و عربی گونه شناسی رنج نیما یوشیج نزار قبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۷۲
از دیرباز تاکنون، درد و رنج یکی از جلوه های برجسته زندگی بشری بوده است. این دو مفهو،م همواره معانی و مصادیق متعددی در زندگی انسان ها داشته که گاهی مخرب و گاهی سازنده بوده و طی ادوار گوناگون نیز همواره، بازتاب گسترده ای در ادبیات داشته است. با بررسی آثار نویسندگان و شاعران، می توان به گونه های متفاوت و مشخصی از درد و رنج در این آثار دست یافت. در پژوهش پیش رو، به روش تحلیلی- توصیفی، به گونه شناسی درد و رنج در آثار دو شاعر معاصر ایرانی و عربی، یعنی «نیما یوشیج» و «نزار قبانی» به طور تطبیقی پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهد، می توان به گونه های مشترکی از ساحات گوناگون درد و رنج، مانند رنج های ناشی از عشق، شاعر بودن، رنج ظلم و استبداد و درد اجتماعی در آثار هر دو شاعر دست یافت که دو گونه نخست از درد و رنج های یادشده، بیشتر ماهیتی شخصی و فردی دارند و دو گونه دیگر، بیشتر ناظر بر رنج های کلی و بشری هستند که این امر مهم گویای این است که درد و رنج در نظام فکری این دو شاعر، ساحتی چندگانه دارد و تک بعدی نیست. دغدغه مندی و تصویرگری نیما یوشیج و نزار قبانی از مسائل جامعه سبب شده تا اشعار هر دو شاعر با انعکاس درد و رنج فراوان همراه گردد که البته این درد و رنج، از ناامیدی و بداندیشی سرچشمه نمی گیرند و به پوچ گرایی نیز منتهی نمی شوند؛ بلکه اغلب ریشه در امید به ایجاد تغییر دارند.  
۵۰۸۵۰.

بررسی تطبیقی مفهوم فلسفی زمان در ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی زمان ادبیات غرب ادبیات ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۴
مفهوم "زمان" بدون درنظرگرفتن معنای فلسفی آن به شکلی که هایدگر ، سارتر ، شوپنهاور ، ویتگنشتاین و عده ای دیگر به آن نگریسته اند، شاید زیاد پرمایه و معنی دار نباشد اما معنای زمان بدون قراردادن در چارچوب فلسفی، می تواند به تنهایی نیز معنای عمیق و دل انگیزی داشته باشد. آیا امکان وجود زندگی بدون آنچه که ما را محدوده زمانی می نامیم وجود دارد؟ آیا اگر چارچوب های زمانی حال آینده و گذشته را کنار بگذاریم و یا اگر این ها را در ادبیات به هم بیامیزیم، به مرزها و مفاهیم جدیدی در نقد ادبیات و پی بردن به مشکل انسانی در تلاش برای فرار از مفهوم زمان خواهیم رسید؟ این مقاله در تلاش است که نظرات چند تن از نمایشنامه نویسان، شاعران و رمان نویسان مختلف غربی و ایرانی را در مورد اهمیت زمان بدون در نظر گرفتن مفهوم فلسفی (تسلسل در بحث) بررسی کند.
۵۰۸۵۱.

تحلیل دو داستان «همای و داراب» و «موسی و فرعون» بر پایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت الگوی روایی گریماس شاهنامه قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
با مطالعه در قرآن و «شاهنامه» فردوسی می توان شباهت هایی بین شخصیت ها و روایت های آن دو یافت. یکی از مشهورترین مکتب های روایت شناسی که در بررسی متون ادبی به کار می رود ساختارگرایی است. گریماس با ساده کردن الگوی تحلیل قصه پراپ نشان داد که همه عناصر شکل دهنده قصه قابل تجزیه، تحلیل و دارای نقش مؤثر هستند. او با ارائه فرضیه مدل کنشی، نقش شخصیت ها را در روایت مطرح می کند که با تمام روایت ها قابل تطبیق باشد. بر همین اساس در این پژوهش سعی بر آن است که ساختار روایتی داستان های «همای و داراب» و «موسی و فرعون» به عنوان نمونه ای از داستان های «شاهنامه» و قرآن بر مبنای نظریه گریماس مورد مطالعه قرار گیرد. پس از تجزیه و تحلیل متن، این نتیجه حاصل شد که بر اساس الگوی گریماس ، هر دو داستان، روایتی کامل می باشند.
۵۰۸۵۲.

نقش روستا در حفظ عنصر پیشخوانی در تعزیه (مطالعه موردی: روستای سرخنگ، خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشخوانی شبیه خوانی تعزیه خراسان جنوبی سرخنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۲۳۱
تعزیه از مجموع آیین های اسطوره ای و باورهای مذهبی شکل گرفته و پیوند دیرینه شعر، موسیقی و نمایش در این مراسمِ آیینی، به رشد و بالندگی هر کدام منتهی شده است. تعزیه، آیینی است که با مقدمه و زمینه انجام می شود. از مقدمات تعزیه، می توان به پیشخوانی اشاره کرد که مدخلی برای ورود تماشاگران و مستمعان به متن واقعه اصلی است. در پژوهش حاضر که به روش اسنادی و پیمایشی انجام گرفته، پیشخوانی های مجالس شبیه خوانی در روستای سرخنگ در خراسان جنوبی، که از مراکز قدیمی شبیه خوانی در استان است، به طور موجز بررسی و معرفی شده است. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که برخی از پیشخوانی های معرفی شده، در هیچ کدام از منابع مکتوب متأخر بیان نشده است؛ بنابراین به اصالت پژوهش، اعتبار بیشتری می دهد. بر اساس شواهد، نسخ خطی تعزیه موجود، مربوط به دوره قاجار است و مراسم شبیه خوانی در این روستا با تمام مقدمه و مؤخره آن بی انقطاع تا به امروز اجرا شده است.
۵۰۸۵۳.

تحلیل و بررسی «قصه نخجیران» و «پادشاه جهودی که نصرانیان را می کشت» در مثنوی معنوی و پیوند آن با نبوّت عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصحاب اخدود پادشاه جهود مثنوی معنوی نبوت عامه نخجیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۸۹
نوشته ی حاضر در پی نشان دادن مؤلفه هایی است که درون مایه ی قصه ی پادشاه جهودِ نصرانی کش و نیز حکایت نخجیران را با مبانی نبوّت عامه پیوند می زند. قهرمان قصه در داستان پادشاه جهود، کودکی است که وی را در آتش افکنده اند و بی آنکه شعله ی آتش بر او کارگر افتد، دیگران را به تمکین نکردن در برابر بت و استقبال از آتش فرامی خواند. در داستان نخجیران نیز خرگوشی پیمان ظالمانه ی شیر و نخجیران را زیر پا می نهد و تن نمی دهد که طعمه ی شیر شود و سرانجام شیر را با ترفندی به چاه می افکند. با نگاهی به سرگذشت شماری از پیامبران که در قرآن کریم انعکاس یافته است، همانندی و همسویی اجزا و اهداف این دو حکایت با سوانح زندگی ایشان و چگونگی هدایت قوم و موانع پیش روی آنان فرادید می آید. توان درونی قهرمانان قصه در کنار ناتوانی بیرونی، پشتوانه ی الهی، از جان گذشتگی، شکست دشمن و تحقق وعده ی حق، شهد پیروزی، نقش قضاوقدر، سبب سازی و سبب سوزی خداوند و واکنش جبّاران و مردم عادت پرست ازجمله مواردی است که در دعوت انبیا و فرازوفرود این دو حکایت دیده می شود. 
۵۰۸۵۴.

بشارت به عذاب الیم: نقدی پسامدرنیستی بر رمان ملکوت بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بهرام صادقی ملکوت نقد ادبی پسامدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۹
نخستین فصل از رمانِ ملکوت اثر بهرام صادقی، با کتیبه ای آغاز می شود که آیه ای است از قرآن: «فَبَشِّر هُم بِعذاب الیم» [آن ها را به عذابی دردناک بشارت بده] (انشقاق: 24). می دانیم که از واژه «بشارت» در زبان عربی برای بیان اخبار شادی بخش و خجسته استفاده می شود، اما در این آیه از واژه «بشارت» برای بیان اخبار دردناک و عذاب آور استفاده شده است! در اینجا با آرایه ای ادبی سروکار داریم که اصطلاحاً آن را «استعاره تَهکّمیه» یا استعاره تمسخرآمیز می نامند، و رمان ملکوت را می توان شکل گسترش یافته همین استعاره دانست که تمثیل وار و با استفاده از برخی تمهیدات رایج در آثار پسامدرن تکرار و تکرار می شود. ما در این مقاله می کوشیم تا با استفاده از رویکرد نقدیِ پسامدرنیستی، این رمان را نقد کنیم و به تکنیک ها و ویژگی های خاص آثار پسامدرن در آن بپردازیم. در اینجا ابتدا رمان ملکوت را معرفی می کنیم و خلاصه ای از آن را به دست می دهیم، سپس درباره پسامدرنیسم در آثار ادبی بحث می کنیم و تکنیک های ادبی آثار پسامدرن (فراداستان، بینامتنیت، ازهم گسیختگی، طنز سیاه، تقلید ادبی، اعوجاج زمانی، کمینه گرایی، و نیز گروتسک) را معرفی می کنیم، و سرانجام در بخش پایانی مقاله از چگونگی استفاده از آن تکنیک ها در ملکوت سخن می گوییم.  
۵۰۸۵۵.

بازنمایی سیمای اسطوره ایرانی «پری» در منظومه «دیو و پری» اثر آندری پادولینسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پری پادولینسکی جهان شمولی ایران روسیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۶۴
پژوهش حاضر به بررسی تصویر پری؛ به عنوان یک اسطوره ایرانی در منظومه دیو و پری اثر آندری پادولینسکی (1886-1806) و حرکت هنری آن می پردازد. توجه به این کهن الگو با ماهیت جهانی این اسطوره توضیح داده می شود که طیف گسترده ای از معانی فرهنگی را آشکار می کند و حامل معنایی جهانی است. این امر به وجود تصویر پری در آثار ادبی روسی در زمان های مختلف بازمی گردد. پری در منظومه دیو و پریِ پادولینسکی؛ موجود بالدار زیبایی است که در بهشت ​​زندگی می کند. آنگاه که به زمین فرود می آید در فراق وطن متروک سوگوار است و حامل ایده توبه واقعی به عنوان نجات و بازگشت به بهشت ​​است. تصویر دیو در تقابل با تصویر پری شکل می گیرد. خاستگاه شکل گیری تصویر پری در ادبیات روسیه به ترجمه شاعرانه داستان شرقی لاله رخ توماس مور شاعر ایرلندی بازمی گردد که توسط واسیلی ژوکوفسکی انجام شد. با وجود این واقعیت که ترجمه ژوکوفسکی ترجمه ای آزاد بود، اما بن مایه «پری رانده شده از بهشت» را به ادبیات روسی معرفی کرد. شعر عاشقانه ژوکوفسکی، گرایشی ماندگار را نسبت به این اسطوره ایرانی ایجاد کرد و به تحولات موضوعی آن انگیزه بخشید و تفسیرهای مختلفی از سیمای پری در آثار شاعران روسی قرن 19 و20 همچون پادولینسکی، پوشکین، لرمانتف، گومیلیف، یسنین ارائه ش د. در نهایت نتیجه گیری می شود که سیمای «پری» در شعر پادولینسکی، عاری از دریافتی اگزوتیک (شگفت باور) از «دیگری» است و این اسطوره در حرکت هنری خود، از مسیری که بدرستی روشن نیست، از ایران به صورت غیرمستقیم به همسایه شمالی خود روسیه رسیده است
۵۰۸۵۶.

بررسی تطبیقی عقبات السلوک شیخ صنعان و هفت خوان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه عقبات شیخ صنعان رستم نفس سالک پهلوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۹۷
رهروان طریقت در سلوک خود به سوی حضرت دوست، برای رسیدن به پختگی و پالودگی، به ضرورت باید عقبات بازدارنده ای را از پیش روی بردارند. رستم در هفت خوان و شیخ صنعان در «منطق الطیر» عطار از جمله این رهروان اند که توانسته اند با جانفرسایی در عقبات نفس گیر، از فراز و فرودهای راه و گردنه های مهلک و سخت آن بگذرند و راه به حریم دوست برند. در این مقاله ابتدا با استناد بر «شاهنامه» ( پهلوانی های رستم در هفت خوان) و داستان شیخ صنعان در «منطق الطیر» موانعی که بر سر راه این دو رهرو در هر دو پهنه عرفان و حماسه وجود دارد مشخص گردیده، سپس با روش تطبیقی و مقایسه ای این عقبات مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی که بیش تر با هدف نمایاندن دشواری های سلوک به رهروان طریق صورت گرفته است، این نتیجه کلی حاصل گردید که در هر دو مسیر، رهرو با عقبات ریز و درشت بسیاری روبه رو است که لازمه رسیدن سالک در عرفان و پهلوان در حماسه به مرز پختگی و کمال، گذز از این گردنه های دشوار است. هرچند این گریوه ها ممکن است در عنوان و شکل با یکدیگر متفاوت باشند اما در ذات و درونمایه و گمراه ساختن رهرو از راه راست سلوک، مشترک اند.
۵۰۸۵۷.

خصوصیات مشترک زبانی و محتوایی شعر مولانا با شعر معاصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر مشترکات مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
خصوصیات مشترک فراوانی را می توان میان شعر مولانا جلال الدین و شعر امروز ایران پیدا کرد که تا امروز برای منتقدان و شعرشناسان پنهان مانده و فرصتی برای بررسی آنها برای جامعه ادبی دست نداده است. یکی از این خصوصیات نهفته نو اندیشی و نوگفتاری شعر معاصر با پاره ای از اشعار شاعران گذشته و به ویژه با شعر مولانا است. توجه به این مقوله نه تنها به شناخت بیشتر شعر کمک می کند بل که باعث ایجاد نشاط و تازگی روح خواننده نیز می گردد.
۵۰۸۵۸.

کاربرد مجاز در شعر محمد مهدی جواهری و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قیصر امین پور محمدمهدی الجواهری شعر صور خیال مجاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۸
صور خیال در اشعار شاعران دستاورد آگاهی و تجربه ایشان است. ادیبان با بهره گیری از محیطی که در آن زیست می کنند حال و احوال درونی خویش در آثارشان منعکس می سازند. بدین سبب صور خیال ایشان دریچه ای برای شناخت بهتر و بیش تر ایشان و شعرشان است. قیصر امین پور و محمدمهدی الجواهری هر دو از شاعران معاصر ایران و جهان عرب هستند. آرایه مجاز از جمله آرایه هایی است که به عنوان عاملی درونی بر تأثیر و نفوذ سخن می افزاید. بررسی مجازهای دو شاعر با دو ملیت گوناگون علاوه بر آنکه تصاویر و جهان شاعرانه ایشان را بر ما می نمایاند، تفاوت ها و اشتراکات اندیشه را نیز بر ما روشن می کند.
۵۰۸۵۹.

ادبیات تعلیمی در اندیشه رودکی و بشار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی رودکی بشار اغراض شعری مضامین مشترک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۲۱۱
ادبیات تطبیقی نوعی فعالیت در حوزه نقد ادبی به حساب می آید، که در آن ادبیات در مفهوم کلی مقایسه، و درباره تلاقی آن در دو یا چند فرهنگ و زبان مختلف پژوهش می شود. به تعبیری دیگر موضوع آن بحث درباره "روابط و تأثیرات ادبی" دو ملت است. در واقع ادبیات تطبیقی به طور اساسی از زمانی مطرح شد که ارتباط بین ملت ها گسترش یافت و آثار ادبی هر ملت در سایر ملل ترجمه و استفاده شد. در مقاله حاضر ابتدا از مفاهیم، مبانی و اهمیت این شاخه جدید ادبیات سخن به میان آمده، و سپس در راستای بررسی تطبیقی زندگی نامه، زبان شعری و پاره ای از مضامین مشترک رودکی و بشار را بررسی کرده ایم.
۵۰۸۶۰.

مظاهر الحداثه فی شعر دنقل(شعریه العنونه والجمع بین الماضی والحال مثالا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: أمل دنقل الشعر العربی المعاصر الحداثه الشعریه السیمیاء العنوان التراث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
لقد حظی العنوان فی اطروحات السیمیائیین باهتمام خاص وهو نص وباقی المقاطع ما هی الاّ تفریعات نصیه تنبع من العنوان الاُم، والعلاقه بین هذا الدفق التفریعی والعنوان لیست علاقه اعتباطیه، علاقه انتماء دلائلی. العنوان تجمیع مکثف لدلالات النص، فتأتی تلک المقاطع تمطیطاً للعنوان وتقلیبا له فی صوره مختلفه والإهتمام بالتراث من أهم ما یلجأ إلیه الشاعر لتجسید رؤیته الشعریه، إنّه یزرع الحاضر فی أرض الماضی الخصبه المعطاه لأنّه التراث منجم طاقات ایحائیه لا ینفد عطاءه. فی هذا المقال تطرقنا إلی الدور السیمیائی للعنوان وتقنیه توظیف التراث فی شعر أمل دنقل لتبیین العلاقه بین العنوان والنص، ودور هذه الاستراتیجیه الأدبیه کخلیه حیه فی کشف عما فی باطن النص لنبیّن دور التراث فی الایحاء بمشاعر الشاعر وخوالجه النفسیه.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان