مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ادبیات ایران
حوزههای تخصصی:
خرافه و باور عامیانه که یک پدیده روحی ـ اجتماعی است، معلول زندگی آدمی و عکس العمل او در مقابله و جدال با طبیعت و محیط اسرارآمیز پیرامون وی است. آدمی آنگاه که نمی توانست رابطه منطقی بین حوادث و پدیده های خارق العاده بیابد، برای رهایی از آن به ذکر اوراد و نجواها می پرداخت تا بدین ترتیب مصیبتها را کاهش دهد و نتایج دلخواه را از آن به دست آورد و همین امر سبب شد تا به تدریج باورها و عقاید خرافی در ذهن او شکل بگیرد.
نظامی، استاد مسلم داستانسرایی، به دلیل تداول داستانهای عامیانه در میان مردم و اینکه عامه مردم از داستانهای غول و جن و پری و... و اعمال محیرالعقول لذت می بردند و آنها را باور داشتند، به داستانهای عامیانه توجه خاصی داشته است. این باورها و عقاید خرافی در این مقاله در چهار قسمت بررسی گردیده است:
1. باورها و عقاید خرافی به افسون و جادو و طلسم؛
2. اعتقاد به چشم زخم و راههای دفع آن؛
3. اعتقاد به جهیدن و پریدن دل، چشم و ابرو؛
4. باورها و عقاید مربوط به موجودات و اشیاء موهوم و متافیزیکی.
تاثیر ادبیات بر نقوش سفالینه های اوایل دوره اسلامی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به سفالینه های منقوش بجا مانده از ادوار اولیه اسلامی در می یابیم نقوش به کار رفته، تاثیراتی از ادبیات قبل از اسلام و اسلامی را دارا می باشند نقوش رایج بکار رفته در آثار سفالی با مضمون ادبی در دو حیطه تاثیر ادبیات در قالب متن نوشته، و همچنین تصویر صورت گرفته است....
نشانه شناسی پرنده، طاووس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی گذرا به آثار تاریخی، ادبی و هنری در می یابیم که معنی و نقش پرنده در زندگی فکری و اجتماعی ایرانیان از نقش و جایگاه مهمی برخوردار بوده است. نقش پرندگان در افسانه ها و داستان ایرانی بسیار پررنگ است. با توجه به این گستردگی حضور پرندگان، بررسی کاملی در این زمینه صورت نگرفته و توجه چندانی به تصاویر و نقوش پرندگان نشده است. در این تحقیق به بررسی جایگاه پرندگان و شناخت نقش و تصاویر آن به خصوص طاووس پرداخته شده است.
در ادبیات و زندگی تاریخی ایرانیان با دلایل و طرز فکرهای گوناگون از هر پدیده و موضوع مهم به شکل نمادین، نشانه جانشینی را انتخاب کرده و با استفاده از آن درون متن ادبی، تصویری و زندگی اجتماعی، جهان فرهنگی خود را ساخته اند. هدف تحقیق شناسایی و استخراج این نشانه ها در جهان شناسی و اندیشه ایرانی و سایر ملل است. فعالیت های هنری نیاز به این دارد که با عرصه های اندیشه و تاریخ و فرهنگ پیوندهایی بیابد. هنرمند ایرانی مکلف است با این جنس تفکر، پیشینه فرهنگی ملت خود را به عنوان گنجی ارزنده بررسی نموده و مفاهیم و ارزش های آن را به سود اکنون و آینده در آثار خود به طریق هایی وارد نماید. اهمیت این پژوهش از این ویژگی ناشی می شود. با توجه به اهداف تحقیق که گردآوری و تحلیل نشانه ها و نمادهای پرندگان در افسانه ها و ادبیات است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش از طریق مطالعه اسناد و مدارک موجود در کتابخانه ها بوده است و بررسی نشان و نمادهای پرندگان، به روش کتابخانه ای و مشاهده ای صورت می گیرد و از منابع متعدد و معتبر بهره گرفته شده و از نوع تاریخی، توصیفی و تحلیلی است.
نقد معناشناختی در مطالعه تطبیقی ادبیات و نقاشی با تکیه بر داستان لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه و تعمق در نگاره ها، کشف نشانه های تصویری و مطالعه تطبیقی آن با نشانه های متنی از یک سو و بررسی برخی از اصولی ترین نظریات معناشناختی (به ویژه در حوزه مطالعات زبان شناسی و نشانه شناسی جدید) در نقد تصاویر از سوی دیگر، باعث دست یابی به نتایج بسیار راهگشا و نوینی در مطالعات نگارگری ایرانی خواهد شد. در این مقاله، ابتدا در نگاهی کلی ارتباط متقابل ادبیات و نقاشی در سنت هنری ایران مطرح، و سپس تاریخچه داستان لیلی و مجنون، پیشینه های داستان و چگونگی شکل گیری تراژدی بزرگ نظامی بررسی شده است. در ادامه و ضمن مطالعه موردی، به بررسی تطبیقی ادبیات و نقاشی با رویکردی به نظریات معناشناختی و نشانه شناسی در تعدادی از نگاره های داستان لیلی و مجنون پرداخته شده است. نگاره های برگزیده بر اساس بخش هایی از داستان (مکتب خانه، دیدار از مجنون در بیابان و از هوش رفتن لیلی و مجنون) انتخاب شده است. پژوهش حاضر با بررسی تطبیقی متن و تصویر در این نگاره ها می کوشد وجوه معنایی نهفته در این آثار را کشف کند و برخی از خطاهای پژوهشگران غربی را در تفسیر تصاویر تصحیح کند؛ این اشتباه ها به سبب عدم دست یابی کامل محققان غربی به متن داستان و ناآگاهی آنان از محتوای عرفانی آن است. درواقع نویسنده در این مقاله ضمن بیان برخی معانی ادبی مؤثر بر این نگاره ها، شناخت و درک ابعاد معناشناختی نمادهای بصری آن تصاویر را ارائه می کند.
اصطلاح ادبی یا واکنش رفتاری!؛ «انگشت گَزیدن» در ادبیات و نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
55 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هیجان تعجب، شرم و گناه از هیجان های بشری محسوب می شوند. عکس العمل های ناشی از این هیجان ها تابع مسائل زیست شناختی و فرهنگی است. با نگاهی به هنر و ادبیات ایران در بستر تاریخ، این طور به نظرمی رسد که یکی از واکنش های فرد متعجب و نادم، در فرهنگ ایران، «گَزیدن انگشت» بوده است؛ زیرا نمونه های بی شماری از آن را در متون، اشعار کهن و نگارگری ایران می توان دید. از آنجایی که این عکس العمل صرفاً در تاریخ فرهنگی ایران قابل مشاهده است آن را بایست متأثر از مسائل فرهنگی و مختص ایرانیان دانست. بررسی سیر تاریخی این اصطلاح این پرسش را پاسخ خواهد داد که «انگشت گَزیدن» چه تغییراتی در بستر زمان داشته و اصطلاحی صرفاً ادبی است یا واکنشی رفتاری محسوب می شود؟ هدف: سیر تاریخی «انگشت گزیدن» در ادبیات و نقاشی ایرانی و دستیابی به این نکته که اصطلاح مذکور از واکنش رفتاری ایرانیان اخذ شده است یا خیر. روش تحقیق: به روش توصیفی- تاریخی و به صورت کتابخانه ای و اسنادی، اصطلاح «انگشت گزیدن» در ادبیات کهن فارسی و نگارگری ایران، مورد مطالعه قرارگرفت و سعی بر آن بوده از هر سده نمونه ای ادبی یا هنری مربوط با موضوع، انتخاب و مورد مطالعه قرارگیرد و در مقایسه با شرح حال سیاحان درباره رفتار ایرانیان در موقعیت هیجانی دریابد که این اصطلاح یک کنایه ادبی یا واکنشی رفتاری است. نتیجه گیری: «انگشت گزیدن» صرفاً یک اصطلاح ادبی است؛ زیرا هیچ کدام از سیاحانی که از ایران و فرهنگ ایرانیان در بستر تاریخ نوشته اند به این عکس العمل در رفتار آن ها اشاره نکرده اند. شاعر برای اغراق در کلام خود از این کنایه سود جسته و زیبایی این آرایه، آن را در تاریخ ادبیات ایران فراگیر کرده است. پیوستگی ادبیات و نقاشی ایران باعث شده تا این اصطلاح به تصویر درآید و نمود عینی آن برای چندین قرن بدون تغییر موجود باشد.
بررسی تطبیقی مفهوم فلسفی زمان در ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
41 - 57
حوزههای تخصصی:
مفهوم "زمان" بدون درنظرگرفتن معنای فلسفی آن به شکلی که هایدگر ، سارتر ، شوپنهاور ، ویتگنشتاین و عده ای دیگر به آن نگریسته اند، شاید زیاد پرمایه و معنی دار نباشد اما معنای زمان بدون قراردادن در چارچوب فلسفی، می تواند به تنهایی نیز معنای عمیق و دل انگیزی داشته باشد. آیا امکان وجود زندگی بدون آنچه که ما را محدوده زمانی می نامیم وجود دارد؟ آیا اگر چارچوب های زمانی حال آینده و گذشته را کنار بگذاریم و یا اگر این ها را در ادبیات به هم بیامیزیم، به مرزها و مفاهیم جدیدی در نقد ادبیات و پی بردن به مشکل انسانی در تلاش برای فرار از مفهوم زمان خواهیم رسید؟ این مقاله در تلاش است که نظرات چند تن از نمایشنامه نویسان، شاعران و رمان نویسان مختلف غربی و ایرانی را در مورد اهمیت زمان بدون در نظر گرفتن مفهوم فلسفی (تسلسل در بحث) بررسی کند.
ادبیات دیجیتال در ایران و کشورهای عربی (تحلیل تطبیقی نمونه هایی از آثار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
153 - 176
حوزههای تخصصی:
امروزه تکنولوژی های دیجیتالی، نفوذ گسترده ای در زندگی روزمره ما پیدا کرده و کنش های ارتباطی و عادت های متن خوانی و متن سازی ما را بازتعریف کرده اند. بر این اساس، ضرورت تغییر نقش ادبیات و گفتمان ادبی، در فضای رسانه ای معاصر ایران و جهان عرب، احساس شده و گام هایی نیز در این جهت برداشته شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف مقایسه تجربه ادبیات دیجیتال ایران و عرب، به بررسی نمونه هایی از شعر و رمان دیجیتال در ایران و جهان عرب و شباهت ها و تفاوت های شکلی و محتوایی آن ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که علی رغم پیشی گرفتن تاریخی شعرا و نویسندگان دیجیتال ایرانی از عرب ها، شکاف دیجیتالی چشمگیری با کشورهای عربی وجود دارد. از سوی دیگر، باوجود شکاف زیاد بین ادبیات دیجیتال عرب و غرب، آثار و تألیفات قابل توجهی در برخی کشورهای عربی تولید شده است. این آثار ضمن اینکه فرایندهای خلق مشارکتی یا جمعی را فعالانه تر دنبال می کنند، از نظر زیبایی شناسی و خلاقیت های شکلی و محتوایی نیز قابل اعتنا هستند.