فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۹٬۲۴۱ تا ۴۹٬۲۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
235 - 254
حوزههای تخصصی:
در مطالعاتِ زبان شناختی معاصر، کارکردِ استعاره ادراک و شناخت مفاهیم است. استعاره مفهومی عبارت است از درک مفاهیم انتزاعی بر اساس تجربه موجود از مفاهیم عینی. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و در چهارچوب نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون به بررسی چگونگی و چرایی ادراک مفهومِ عشق در اندیشه خاقانی با تمرکز بر بخش غزلیات از دیوان وی می پردازد. طبق بررسی ها استعاره های هستی شناختی عشق در غزلیات خاقانی از بیشترین فراوانی برخوردار هستند و نمونه ای از استعاره جهتی در متن یاد شده وجود ندارد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، طرح استعاره های هستی شناختی عموماً در پیوند با استعاره های ساختاری و ناظر بر جنبه دشواری آفرین عشق است. به طور کلّی تجربه عشق در نگاه خاقانی امری دشوار اما ارزشمند است. چنان که بیشتر استعارهای متن با تأکید بر ماهیتِ نابودگر و دشواری آفرین عشق و تمرکز بر جنبه ارزشمند و مقتدر آن شکل گرفته اند. نگارندگان معتقدند شرایط زندگی شخصی و اجتماعی شاعر، روحیات، تمنّیات و تجربیات وی زمینه خلق و پرداخت استعاره های متن را فراهم آورده اند.
بررسی و مقایسه تطبیقی عشق و حضور آن در منظومه های حماسی کوش نامه و بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو منظومه حماسی بهمن نامه و کوش نامه، از حماسه های ملی است که بعد از شاهنامه فردوسی و به پیروی از آن در اواخر قرن پنجم و ششم به نظم کشیده شده و در کامل کردن روایات و داستان های شاهنامه نقش به سزایی داشته است. با دقت و تأمل در این دو اثر می توان به ضرورت نظم و چاپ آثار پس از شاهنامه در زنده نگه داشتن زبان فارسی و داستان های ایران باستان پی برد که ایرانشاه بن ابی الخیر، با علاقه و دل بستگی تمام به نظم و سرودن آن همت گماشته است. در این دو منظومه حماسی به مناسبت کشمکش ها و کینه توزی های فراوان بین شخصیت های اصلی داستان و دشمنان آن ها با صحنه های متعدد جنگ و نبرد روبرو هستیم؛ به طوری که می توان اصلی ترین شاخصه موجود در بهمن نامه و کوش نامه را مقوله رزم و پیکار دانست و بهترین توصیف های موجود در این دو کتاب را خاص میدان های رزم قلمداد کرد؛ اما در لابه لای این داستان های حماسی به صحنه هایی غنائی و عاشقانه برمی خوریم که درواقع محل تلاقی حماسه و غنا است. این داستان ها در عین حماسی بودن، ویژگی داستان های غنائی را در خود دارند. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تطبیقی و ابزار کتابخانه ای درصدد آن است تا عشق و جلوه های عاشقانه را در این دو منظومه بررسی نماید، نتایج پژوهش حاکی از آن است که این دو منظومه در عین حال که یک منظومه حماسی می باشند؛ ولی جلوه های عشق و روابط عاشقانه هم در جای جای این دو اثر دیده می شود.
دلائلیة الموتیف فی شعر علی جعفر العلاق؛ موتیف العشب، والأغنیة، والریح أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
89 - 113
حوزههای تخصصی:
إن الموتیف هو الفکره المرکزه أو النقطه الدلالیه النهائیه التی یقوم الشاعر عبر الإکثار منها والترکیز علیه بالتکرار المکثّف بشحن النص الشعری بالطاقات الدلالیه وأیضاً یکرّس فکره نصیه رئیسه ویرسخ عبر الحاله الأثیریه الثابته للموتیف أو النقطه المرکزه الفکره أو المعانی التی یحرص علی إیصالها. ویعدُّ مفتاح الولوج إلی العالم الشّعری للشاعر ومنظومته الفکریِّه وهو یمثّل عنصرا أساسیا من عناصر بناء الشّعریِّه عند العلاق وحضوره یعبّر من جهه عن إلحاح الشاعر علی فکره خاصه ومن جهه أخری یعمل کعتاد هجومی یقدر به القارئ أن یقبض علی دلالات النص. أخذ هذا البحث علی عاتقه أن یعالج موضوع الموتیف عبر الاعتماد علی المنهج الوصفی _ التحلیلی ومن خلال اختیار موتیفات العشب، والریح، والأغنیه من معجم العلاق الشّعری ومن ثم العکوف علیها بالمعالجه والمحاوله لتقویل هذه الموتیفات وتسلیط الضوء علیها بالرؤیه الدلالیه التی من مهامها دراسه نظام العلامات ومن الأسباب الدافعه لاختیار هذه الموتیفات هی الحضور المکثّف لها فی جمیع إصداراتها الشعریه وجمیع قصائده وأیضاً الحضور المعرفی لهذه الموتیفات المکرره فی مسعی لخلق المعرفه عند المتلقی بفاعلیه الموتیف فی شعر العلاق مما یعتبر من الأهداف الأساسیه لسبر أغوار النص الشعری عند العلاق وأیضا من أهم عوامل وأسباب الجمع بین هذه الموتیفات فی هذه الورقه البحثیه هی العلاقه الدلالیه بین الموتیفات المتکرره فی الکثیر من الأحایین. تشیر النتائج إلی أنَّ هذه الموتیفات جزء لا یستهان به فی التشکیل الشّعری وبعضها ذات الجذور الأسطوریِّه والمعرفیِّه، مثل: العشب أو لبناء المفارقه بین الماضی والحال والعشب هو عشبه الخلود الجلجامشی یرکن إلیه الشاعر لتجسید زعزعه الواقع العربی أو خفوت الإراده العربیِّه. وموتیف الأغنیه والرّیح من الموتیفات المتکرره فی شعر الشاعر وهما یحملان الدلالات المختلفه واستخدم الشاعر موتیف الأغنیه فی إطار ما یسمی بالتراسل بین الحواس لیجسّد بها ما آل إلیه المکان العربی من الموت والضیاع والشّتت أو یستخدمه رمزاً لإعاده الأرض إلی الزمن الأسطوری ذات الفاعلیه الحضاریه والأغنیه ذات الرصید الأسطوری وتقود إلی قیثاره أروفئوس والریح تأتی رمزاً للتوق إلی وتأتی فی بعض الأحیان رمزاً للسلب والخراب والتدمیر علی وجه الأرض.
یمن درگزارش شاهنامه از عملیات انتقامی شاپور دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
259 - 285
حوزههای تخصصی:
شکست نرسی از روم و مرگ زودهنگام جانشینش، هرمز دوم، باعث شد تا اعراب در زمان خردسالی شاپور دوم حمله های غارتگرانه ای به غرب و جنوب ایران داشته باشند و حتی مهاجمان از قصری در حومه تیسفون یکی از شاهدخت های بلندپایه ساسانی را ربودند. از سوی دیگر یمن که به موازات هاماوران در شاهنامه به کار رفته است در بخش ساسانی شاهنامه به وضوح به حیره اطلاق شده است و این مطلب در پادشاهی یزدگرد یکم در شاهنامه کاملاً مشهود است. در پادشاهی شاپور دوم در شاهنامه نیز یمن به حیره اشاره دارد. در حالی که مورّخان اوایل دوره اسلامی مانند طبری و بلعمی از وضع حیره پیش از عملیات انتقامی شاپور و درگیرودار آن غفلت کرده اند، در واقع گزارش شاهنامه حاوی این اطلاع مهم است که این عملیات ابتدا متوجه حیره بود و سپس برضد قبایل عربی که در حمله به ایران دست داشتند. بررسی گورنبشته نماره و رویدادهای سیاسی روم مقارن با حمله انتقامی شاپور، درستی گزارش شاهنامه را تأیید می کند.
بررسی دو حکایت از باب سوم مرزبان نامه بر بنیاد «الگوی کنش» گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارگرایی یکی از رایج ترین و دیرپاترین مکتب های روایت شناسی است. این دیدگاه به پیروی از زبانشناسی پایه ریزی شد؛و در پی تدوین دستور زبان داستان بود تا بتواند ساختار روایت های پایه(هسته) را توضیح دهد. بر اساس نظر گریماس(A.J.Greimas) هر داستان از تعدادی پی رفت و هر پی رفت از تعدادی الگوی کنش تشکیل شده است. مرزبان نامه یکی از آثار تمثیلی زبان فارسی است که سعدالدین وراوینی در اوایل قرن هفتم آن را از زبان طبری کهن به نثر فنی فارسی و به شیوه کلیله و دمنه ترجمه کرده است. ساختار منسجم و جنبه های روایی این اثر، سبب شده است که بتوان آن را از چشم انداز نظریه های نقد ادبی بازخوانی کرد. ازاینروی، کنش های( action) دو حکایت کنشگر محور داستان «شاه اردشیر و دانای مهران به» و داستان «سه شریک راهزن» از باب سوم که با طرح (plot) باب سوم پیوند دارد، با رویکرد گریماس بررسی می شود. در این مقاله بر پایه رویکرد گریماس نشان داده شده که این شیوه برای بررسی حکایت های فارسی از چه میزان توانایی برخوردار است. روشن شد که در این حکایت ها، کنشگرها مهمترین تشکیل دهنده عناصر داستان هستند که علاوه بر شخصیّت های اصلی، مفاهیم انتزاعی، ویژگی های شخصیّتی و ظاهری شخصیّت ها را نیز دربر می گیرند.
بررسی عقاید شکلوفسکی در اشعار سهراب سپهری و توماس استرن الیوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
153 - 169
حوزههای تخصصی:
خلق مضامین جدید و غریب از ویژگی های شاعران عصر مدرن و پسامدرن است. آن ها سعی دارند تا غبار عادات را از رخ مضامین و مفاهیم کهنه بزدایند و با دیدگاهی نو به آن مضامین و مفاهیم بنگرند؛ همچنین خوانندگان را به این مسیر بکشانند و با این دیدگاه به درک مضمون ها و مفهوم های پیچیده نایل آیند. چنین فنی، آشنایی زدایی نامیده می شود. آشنایی زدایی نخستین بار با عنوان «هنر به عنوان ابزار» به وسیله ی شکلوفسکی مطرح شد. او معتقد بود که اگر شیوه ی نگرش ما به آثار هنری توأم با نوعی عادت باشد، دیگر نمی توانیم نگرشی نو نسبت به آن آثار داشته باشیم؛ در نتیجه تأثیر آن در زندگی ما عادی خواهد شد. از آنجا که تا به حال کمتر تحقیقی درباره ی فن آشنایی زدایی در آثار شاعران صورت گرفته، این مقاله بر آن است تا به تحلیل و بررسی رد پای این فن در برخی اشعار توماس استون الیوت و سهراب سپهری بپردازد.
انعکاس القرآن الکریم والشخصیات القرآنیه فی شعر فلسطین المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۳
79 - 90
حوزههای تخصصی:
یکون نمط وأسلوب شعر المقاومه وإطاره اعتقادیا وثقافیا ووطنیا یبعث علی أن یستفید الشاعر من الدین والقضایا المتعلقه به فی هذا الصنف من الأدب. إن الدراسات التناصیه تعد من إحدی المطالعات المتعلقه بدراسه النصوص الدینیه. مما لا شک فیه إن کل أدیب مسلم یحظی بالأبعاد والجوانب الدینیه القویه فإنه لقد تأثر من الکتب الدینیه وقد قام باستعمالها فی کتاباته. لقد تأثر الشعراء الفلسطینیون من نص القرآن الکریم عبر التعرف علیه فی أشعار مقاومتهم. وتمثلت ظاهره التناص فی أقوال الشعراء الکبار غیر المعروفین فی صور عدیده. یسعی هذا المقال عبراستخدام المنهج التوصیفی- التحلیلی ومع مطالعه دواوین الشعراء الفلسطینیین المعاصرین(منذ 1980م) فی أن یقوم بالتبیین والدراسه لتأثرهم من مصدر غنی کالقرآن الکریم ونوعیه الاستفاده من هذا المصدر غیر المحدود الذی لا ینضب وأیضا التمتع بالشخصیات الإسلامیه.
ارزش های ترجمه تفسیر اسماعیل بن مبارک (از سال 665ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
45 - 72
حوزههای تخصصی:
مصحف شماره 17394 کتابخانه مرعشی، کتابت شده به دست اسماعیل بن مبارک در سال 665ق، متضمّن یک دوره ترجمه- تفسیر قرآن به زبان فارسی است که به بخشی از قلمرو زبانی پهناور ماوراءالنهر تعلّق دارد. با مقایسه برگردان حاضر با بخش ترجمه قرآن از تفاسیر موجود فارسی پیش از سده هفتم هجری و نیز سایر ترجمه های موجود از قرآن کریم که تاکنون به صورت کامل یا موردی منتشر یا معرّفی شده، مشخّص می گردد که این برگردان یا متنی که اسماعیل بن مبارک از روی آن رونویسی کرده، وامدار هیچ یک از منابع پیشین نیست. کاتب یک جا در انتهای دستنویس از یکی از مآخذ خود نیز که کتاب «المُوضِح» اثر حدّادی (دانشور و مفسّر بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری) است یاد می کند که نشان می دهد این متن مفقود در موضوع علوم قرآنی را در اختیار داشته است. بررسی ارزش های زبانی و تفسیری چنین اثری جایگاه آن را در میان ترجمه های موجود قرآن به زبان فارسی بیش از پیش روشن خواهد کرد. بخشی از این نوشتار پیرامون اصل دستنویس و سرگذشت آن از ماوراءالنهر تا ایران است. در بخش دیگر مشخّصات ظاهری و ارزش های هنری دستنویس بیان گردیده است. یک جا نیز به ماهیت و ساختار این ترجمه و اینکه در بسیاری بخش ها یک «ترجمه- تفسیر» یا «ترجمه تفسیری» است پرداخته شده است. در نهایت نیز شماری از ویژگی های زبانی اثر در چند بخش توصیف گردیده تا جایگاه آن را در مطالعات زبان فارسی نشان دهد.
جامعه شناسی غزل سنائی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
101 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر به کار گرفتن روش جامعه شناسی ادبی در تحلیل جامعه شناختی غزل سنائی، شاعر بزرگ و تأثیرگذار بر روند کلی غزل فارسی در قرن ششم است.
پس از توضیحات کوتاهی پیرامون «جامعه شناسی ادبیات» و «جامعه شناسی ادبی» و «جامعه شناسی غزل» کوشش شده است جهان نگری سنائی که متأثر از جهان نگری انسان عام در عصر اوست، با تکیه بر متن غزل هایش نشان داده شود، سپس به تحلیل روابط متقابل زندگی فرهنگی انسان ایرانی و بازتاب زیبایی شناسانه ی آن در غزل سنائی پرداخته شود، در مسیر پژوهش، مسائل اقتصادی، روان شناسی اجتماعی، عشق، معشوق، عاشق، تصاویر شعری و مسائل ادبی به عنوان متغیرهای پژوهش، بررسی و تحلیل شده است؛
تطبیق لغت فرس اسدی توسی و العین خلیل بن احمد فراهیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
35 - 49
حوزههای تخصصی:
اصولاً کار فرهنگ نویسی یا واژه نگاری(Lexicographie) تهیه و ارائه مجموعه های واژگانی است که بر طبق اصول زبان شناختی یا بهره گیری از واژگان شناختی صورت می گیرد. مقایسه تطبیقی فرهنگ «لغت فرس» اسدی توسی در زبان فارسی، و «العین» خلیل بن احمد فراهیدی در زبان عربی به عنوان اولین فرهنگ های لغت با توجه به پیشینه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی مشترک نشان از آمیختگی و نزدیکی دو زبان فارسی و عربی و اثرپذیری آن ها از یکدیگر دارد.
Exploring Status and Attitudes; Computer Assisted Language Learning in Iranian High Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
143 - 184
حوزههای تخصصی:
Due to its increasing role in language learning, Computer Assisted Language Learning (CALL) is now widely studied. Much of the recent studies have focused on examining stakeholders' attitudes and investigating its impact on the employment of CALL. We followed a componential definition by considering more variables that allegedly define CALL and as such influence its integration into high school language learning curriculum. The context-related components of CALL were defined, and a total score was assigned which presented a broader understanding of CALL as a variable in the current study. Also, engaging more stakeholders in such studies is supposed to add to the validity and provide a more tangible picture. As such, this study considered four groups of participants, that is students, teachers, preservice teachers and principals. The findings revealed that all groups had moderate to high CALL scores, indicating acceptable CALL skills and knowledge to be gradually qualified to higher standards. Moreover, the study indicated the groups’ attitudes did not significantly predict the use of CALL in high school language learning curriculum. It is concluded that other variables, may play a more determining role in predicting the integration of CALL into English classes in high schools.
جستاری در گونه ها و کارکردهای استعاره هستی شناختی در دفتر اول مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
65 - 86
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی اثری عرفانی و زاییده تحول روحی مولاناست؛ این کتاب دربردارنده مفاهیم انتزاعی و مجرّد است که مولانا با ابزار زبان، به گونه ای این مفاهیم را بیان کرده است تا برای مخاطب فهمیدنی باشد؛ زبانی که در آن، مفاهیم ذهنی و انتزاعی به صورت مفاهیم عینی و محسوس تبیین می شود. اواخر قرن بیستم، نوعی تازه از استعاره در زبان شناسی شناختی با عنوانِ استعاره مفهومی مطرح شد. به باور زبان شناسان شناختی به کمک این استعاره که در زبانِ روزمره مردم جاری است مفاهیم انتزاعی و ذهنی، عینی و محسوس می شود. در این نوع استعاره، حوزه مفهومی مقصد که انتزاعی و مجرّد است، با کمک تجربیاتِ روزمره و به تأثیر از فرهنگ در حوزه مبدأ به صورت عینی و فهم پذیر بیان می شود. استعاره مفهومی سه گونه است: هستی شناختی، ساختاری و جهتی. استعاره هستی شناختی خود سه نوع است: استعاره «هستومند»، «ظرف» و «شخصیت بخشی». بین زبانِ عرفانی که رمزی و استعاره گونه است و استعاره مفهومی، ویژگی مشترکی وجود دارد؛ درواقع به کمک هر دو، مفاهیم مجرّد و انتزاعی برای تفهیم بهتر مخاطب به امور محسوس و فهم پذیرتر تبدیل می شوند. با بررسی مثنوی ازنظر هستی شناختی دیده شده است که مولوی مفاهیم انتزاعی و بنیادین مانند «دل، عشق، عقل، فقر، هستی و نیستی» و... را گاهی به صورت مادّه و شیء و گاهی به صورت ظرف و مکان و گاهی نیز با کمک تشخیص و جاندارانگاری به صورت عینی و فهم پذیرتر تبیین می کند
بازشناسی معنای بومی گرایی در ادبیات داستانی معاصر ایران (1285 -1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
۳۹-۱
حوزههای تخصصی:
بومی گرایی اصطلاحی مدرن است که درپی روند استقلال و رهایی کشورهای استعمارزده شرقی از سلطه کشورهای استعمارگر غربی پدید آمد و هم زمان به حوزه های مختلفی ازجمله ادبیات داستانی راه یافت. با بررسی تعاریف متنوع این اصطلاح و شیوه کاربست آن ها در انواع پژوهش های ادبی، می توان دریافت که انتخاب هر یک از این تعاریف به سادگی می تواند روند پژوهش و نتایج آن را دچار تغییر یا انحراف کند. به دیگر سخن، نبود تعریفی دقیق و کاربردی از بومی گرایی را می توان مهم ترین چالش و کاستی پژوهش های مربوط به این حوزه دانست. به منظور دست یافتن به چنین تعریفی، این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی، به واکاوی و ریشه یابی معنای بومی گرایی در ادبیات داستانی ایران از زمان مشروطه تا 1400 خورشیدی پرداخته است. بدین شیوه که در آغاز تحقیق، همه پیش فرض ها درباره بومی گرایی نادیده گرفته شد؛ سپس این اصطلاح از جنبه های اجتماعی، فکری و ادبی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بومی گرایی با بومی نویسی و سایر مفاهیم مشابه از نظر معنا و کارکرد تفاوت دارد. همچنین در بازتعریف این اصطلاح، به عنوان مهم ترین دستاورد تحقیق، مشخص شد که بومی گرایی در ادبیات داستانی واکنشی دووجهی است که به طور هم زمان به مؤلفه های بومی و استعماری می پردازد.
بررسی تطبیقی تصویر در سروده های نادر نادرپور و نِزار قَبّانی (واکاوی تصویرهای ذهنی با نگاره های جهان آفرینش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
120 - 143
حوزههای تخصصی:
نادر نادرپور، شاعرِ تصویرگرای فارسی و نزار قبّانی، عاشقانه سرای عرب از چهره های مشهور معاصر هستند. شعر نادرپور، تصویرِ ناب است. قبّانی، عشق را در مفهوم تمام دلبستگی ها گسترش می دهد و تصویرهای باشکوه و بکری می سازد. بازتاب دادخواهی او از بیدادها و حق پایمال شده زن در عاشقانه ها با تصویرهای تازه نمایان می شود. درون مایه شعر دو شاعر، غم و عشق است؛ هر دو از وطن خود دور افتادند و زمان و مکان غربت را به تصویر می کشند. این پژوهش روش توصیفی _ تحلیلی دارد و با رده بندی تصویرهای برجسته سروده های دو شاعر به سنجش و تطبیق آن ها می پردازد و کارسازی جلوه های طبیعت را در ساختار تصویرها نقد و بررسی می نماید. نادرپور در فضاسازی بسیار چیره دست است و به شعر گونه روایی می-بخشد. یافته ها نشان می دهد؛ پدیده ها در سازه های تصویر آن ها نقش بنیادین دارند. بازتاب احساسات عاشقانه و تصویرسازی با نگاره های زیبای آفرینش سبب جاذبه شعر آن ها می شود. ژرفای اندیشگی هر دو به انسان و فراسوی دنیای آرمانی، غم گسترده و عشق در تصویرها تأثیر می گذارد و هم حسی ایجاد می کند. اندیشه آزاد دو شاعر در شکل گیری ایماژها نقش برجسته دارد و با ساختار مدرن به نوآوری دست می یابند. شعر نادرپور و قبّانی از نظر مضمون و سازه های ایماژ، هم سو و قابل تطبیق است.
مضامین و مفاهیم اعتراضی در شعر شاعران مقاومت با تاکید بر اشعار قزوه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
307 - 330
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری مجموعه ایی از آثار ادبی است که شالوده اصلی آن مقاومت مردم یک کشور در راه پاسداری از وطن و پایداری در برابر ظلم می باشد و ادبیات انتقادی و اعتراضی فریاد برآمده از دل شاعران متعهدی است که بر کاستی ها و ناهنجاری ها و بربی عدالتی های صورت گرفته در جامعه؛ مهر صحه ودرستی نمی گذارند وبا فریاد آزادگی و استقامت تازیانه کلام را بر ظالمان فرود می آورند و هدف آنان ایجاد روحیه پایداری در مردم است وکلام ادبی را در خدمت تعالی انسان وظلم ستیزی، عدالت جویی قرار می دهند و پایداری ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس توانست، افق های تازه ای در حوزه های گوناگون ازجمله شعر و ادبیات بگشاید و شاعران ادبیات پایداری با احساس دین وتعهد در مقابل مردم؛ فرصت خلق آثار انتقادی ارزشمندی برای خود رقم زدند وبا مضامین و مفاهیم مختلفی چون مضامین عاشورایی وعرفانی، توصیف آزادی و آزادگی ، شهادت طلبی ، وطن دوستی و مهمترازهمه مضامین اعتراضی(اعتراض به تجملگرایی و دنیاطلبی، شکوه از فریبکاری و از شاعران سکوت اختیار کرده ،غلفته ا و نادیده گرفتن حم اسه های بزرگ جبهه و دهن کجی رفاه زدگان و دنیامداران نسبت به جبهه و جبهه نشینان )موجی از اعتراض در شعر شاعران مقاومت بویژه علیرضا قزوه بوجود آمد که در این مقاله به بررسی اشعاراعتراضی و انتقادی این شاعران به روش تحلیلی وتوصیفی پرداخته شده که به پیشتازبودن قزوه دراین زمینه باهدف اصلاح ناهنجاری ها و بی عدالتی ها وتلاش درتبیین وبیداری مردم منتج گردیده است .
واکاوی غزلیات ایهام آمیز حافظ در طرح مسائل انتقادی
حوزههای تخصصی:
در جوامع استبدادی و حکومت های اقتدارگرا، ایهام بهترین شیوه برای بیان دردهای اجتماعی و مجرای فریاد اعتراض آمیز و البتّه محتاطانه است؛ به این معنی که شرایط نامناسب اجتماعی و فضای خفقان آمیز سرزمین ها، هنرمند را به سوی پوشیده گویی و بیان اعتقادات در لفافه آرایه ادبی ایهام سوق می دهد: بیانی غیر مستقیم و تأثیرگذار که آگاهی مخاطبان را در پی دارد و به نوعی می توان آن را شگرد مبارزه قلمی نویسنده یا شاعر علیه حاکمان جور و مردم ظاهرفریب و ریاکار به شمار آورد. در قرون هفتم و هشتم هجری قمری که یکی از سیاه ترین دوره های تاریخ ایران است سرزمین ما گرفتار یورش قوم مغول و سلطه آنان شد. استبداد حاکمان در طول این دو قرن، خفقان سنگین اجتماعی را در پی داشت؛ چنان که بر شعر فارسی و به ویژه قالب غزل، بسیار تأثیرگذار بوده است و موجب درون گرایی شاعران سبک عراقی شده است. در پژوهش حاضر که به بررسی صنعت ادبی ایهام و رابطه آن با مسائل انتقادی در غزل های حافظ می پردازد داده ها از طریق سندکاوی جمع آوری و به شیوه کیفی توصیف شده است. برآیند این تحقیق نشان می دهد که کاربست ایهام به قصد انتقاد از عملکرد پادشاهان ستمگر و صوفیان و زاهدان ریاکار در دیوان خواجه، خصیصه سبکی شاعر است و در میان انواع ایهام، بسامد ایهام تناسب و ایهام مجرّد بیش از گونه های دیگر آن است.
واکاوی اشتراکات آیین سوگ سیاوش ایرانی با آیین های دیونیسیا و آدونیای یونانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
83 - 113
حوزههای تخصصی:
از دیرباز فرهنگ، باور و نوع نگرش جوامع مختلف توسط آیین ها بازتاب داده شده است. می توان گفت بخش چشم گیری از اساطیر جهان به آیین های باروری اختصاص دارد که در قالب مرگ و رستاخیز طبیعت تجسم یافته است و در قالب مَرگِ یک ایزد و حیات دوباره او به نمایش درمی آید. سیاوشان، آیین سوگ سیاوش، اسطوره خوشنام ایرانی و جشن حیات دوباره او در کالبد گیاهی و فرزندش کیخسرو است که مرگ و باززایی ایزد/قهرمان شهیدشونده را همچون چرخه زمان و تحول طبیعت نشان می دهد. دیونیسیا و آدونیا، جشنواره های آیینی پرستش دیونیزوس و یادبود آدونیس در اساطیر یونان است که به عنوان ایزدان بارورکننده، مناسکی در مرگ و رستاخیزشان برپا می شده است. شناسایی وجوه اشتراک آیین سیاوشان با آیین های دیونیسیا و آدونیا از اهداف پژوهش حاضر است. در این راستا ابتدا با روش تحلیلی تطبیقی، هر سه آیین بررسی و سپس اشتراکات میان آن ها شناسایی و تحلیل می شود. مهم ترین دلیل انتخاب آیین های مذکور، با وجود تفاوتهای فرهنگی و فواصل جغرافیایی، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اساطیر جهان بر یکدیگر است. بنابر یافته های تحقیق، از مهم ترین اشتراکات سه آیین یادشده، تکرار سالیانه مراسم سوگ و جشن رستاخیز است که با مناسکی همچون شمایل گردانی، اعطای قربانی، موسیقی و سوگ سرود با محوریت زنان همراه بوده است.
هم آوردیِ آن دو: تن آوردگیِ جان مایه هایی هم گون در کالبدِ دو روایت: رستم و اسپندیار و مکبث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
167 - 206
حوزههای تخصصی:
دنیای مکبث دنیای وحش بومی [1] است که در آن وسوسه در انتظار کسانی است که به وسوسه گراینده اند. این نمایش نامه، تراژدیِ ترس و وحشت و کشتار و خشونت و جنایت و فراتر از همه نیستی است. همه چیز تند روی می دهد، اما سرعت در کنار کندی قرار می گیرد تا بر ساختار متضاد نمایش نامه تأکید شود. شخصیت های اصلی در طول نمایش تغییر می کنند و در مراحل مختلف از سطوح زبانی مختلف بهره می برند. دنیای آن ها ترسیم شده است؛ ایده های اخلاقی، سیاسی و مذهبی بازنموده می شود. جاه طلبی، دلیری، ترس، شر، بی دادگری، انزوا، و نومیدی به روشنی نشان داده شده است. در این پژوهش، جان مایه هایِ اصلیِ تن آورده در رستم واسپندیار بزرگ ترین داستان حماسی شاهنامه و مکبث مانند «فرّ» و «دو کالبد پادشاه»، مفهوم زمان، بسامانی در برابر نابسامانی، افول دوران قهرمانی، رویین تنی، عبث ناکی و عناصر ماوراء طبیعی به بحث کشیده شده و با هم سنجیده شده است. [1] Wilderness
الرمز وشعراء المقاومه العرب(بلند الحیدری والمقالح وسلیمان العیسی والمیهوبی نماذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
57 - 82
حوزههای تخصصی:
من أشهر شعراء المقاومه العرب یکون بلند الحیدری من العراق و سل ی مان الع ی سی من سوریه و عبدالعزیز المقالح من الیمن و عزّالدین المیهوبی من الجزائر. یتطرّق هذا المقال إلی تحلیل الرمزیه فی أدب المقاومه فی العالم العربی، فی شعر هذه الشعراء نماذجاً وأسباب استخدام الرموز فی هذا النوع الأدبی و یعتمد البحث علی المنهج الوصفی- التحلیلی. الرمز والرمزیه من التقنیات الفنیه المستخدمه فی أدب المقاومه ویعبّر بهذه التقنیه عن المعاناه الوطنیه والنفسیه. التعرّف علی الغرب والخوف من الکبت وأخطار الظالمین کالسجن والاغتیال والمنفی وأیضا الرغبه فی التجدّد وتعمیق المعنی وتجسید الإحساسات والمفاهیم ومشارکه المتلقّی فی کشف المعنی، تکون اسباب استخدام الرموز فی أدب المقاومه. تدلّ الرموز فی أدب المقاومه لدی الشعراء العرب علی ما یتعلّق بالاحتلال والثوره علیه ومن أهمه هو الحق والباطل والاحتلال والحریّه والظلم والعداله والثوره والمقاومه والانتفاضه. تدلّ مفردات العنکبوت والغراب والجراد والذئب علی الغصب والغاصبین وتدلّ مفردات الثعبان والعاصفه والکلب والظلمه والدجی علی الظلم والظالمین وتدلّ مفردات المطر و... علی الثوره وتدلّ الرّبیع و... علی الحریّه.
تحلیل سروده های مدهوش گلپایگانی بر اساس نظریه «منش و میدان» از پی یر بوردیو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
116 - 148
حوزههای تخصصی:
در جامعه شناسی ادبیات که دانشی میان رشته ای است، به ادبیات به عنوان مقوله ای نگریسته می شود که تحولات زندگی اجتماعی برآن تأثیر می گذارد. صاحب نظران در این حوزه هرگونه آثار هنری و متون متعددی را که بازتاب دهنده جامعه باشد، مورد بررسی قرار می دهند. نظریه «منش و میدان» از پی یر بوردیو یکی از روی کردهای جامعه شناسی است که در آن، ابعاد مختلف جامعه به عنوان میدان و نهادینه شدن اموری به تبعیت از میدان، به عنوان منش در ابعاد گسترده ای مورد توجه قرار می گیرد. این رویکرد جامعه شناسانه می تواند به کمک مطالعات میان رشته ای در متون ادبی بازتاب داده شود. در پژوهش حاضر، سعی بر آن است تا به روش توصیفی- تحلیلی میدان های موجود در سروده های مدهوش گلپایگانی و منش هایی که در میدان های اجتماعی از خود نشان می دهد، کاویده شود تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که این شاعر با توجه به شرایط جامعه اش تحت تأثیر چه میدان هایی قرار می گیرد و بر اساس آن، چه منش هایی را در سروده های خود منعکس می کند؟. نتایج حاکی از آن است که مدهوش گلپایگانی با توجه به میدان های اجتماعی «رونق امور فرهنگی، هنری و ادبی»، «نفوذ روحانیت» و «پیشرفت جامعه»، منش های متعدد معناداری را بروز می دهد که در سروده هایش در قالب مضامین و سبک شخصی وی به چشم می آید.