فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۸۸۱ تا ۴۶٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
خداوند در قرآن کریم با استفاده از تکنیک ها و شیوه های مختلف، درصدد برجسته سازی مفاهیم و معانی موردنظر خویش است. بدین واسطه، آن مفاهیم را پررنگ و در دل مخاطبین جای می دهد. خوانندگان و مردم نیز با مطالعه قرآن یا شنیدن آن، خیلی زود، جذب آن مفاهیم گشته و تربیت و هدایت بشر که هدف اصلی قرآن کریم است به منصه ظهور می رسد. هدف از این پژوهش، شناخت و بررسی این واژگان و چگونگی گزینش واژگان برای برجسته سازی، شناخت نوع واژگان برجسته شده، شیوه های برجسته سازی قرآن کریم و واکاوی کارکرد آنهاست تا ثقل معنایی و مفهومی واژگان قرآن کریم ونیز فصاحت و اعجاز آن را آشکار گردد. مسأله اصلی این پژوهش پیرامون این موضوع می چرخد که سوره غافر که سوره ای مکی است، در کدام گروه از واژگان از شیوه برجسته سازی استفاده کرده است، علت و انتخاب این فرایند چه بوده و بار معنایی و عاطفی واژگان برجسته شده چیست. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این موارد در قرآن، متعدد و متنوع است و شامل مواردی چون خلاقیت و نوآوری، تکرار و توازن، ترادف و تناسب و تقابل و تضاد می باشد که این پژوهش درصدد بررسی آن ها بر اساس روش توصیفی تحلیلی است.<br />
تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
79-105
حوزههای تخصصی:
تصاویرِ خدا حاصل تلاش های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجسته خدا در گستره تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی ها، جنبه ای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس می کند. کنشگری خدا در حوزه کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علی رغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونی های چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کرده است. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین می شود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار می شود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده می شود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنه اختیار و سیطره خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم می خورد.
تقابل سنّت و مدرنیسم در اندیشه های جلال آل احمد (نقدی بر نظر منتقدان)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
37 - 81
حوزههای تخصصی:
کارنامه ی جلال آل احمد فراز و فرود فراوان دارد؛ از باورمندی به دین آغاز می شود و مراحلی چون گرایش به مارکسیسم و نقد سنّت و چپ گریزی و غرب ستیزی را تجربه می کند و در نهایت نیز بازگشت به سنّت و مذهب را توصیه می کند. بازگشت او به سنّت، اگرچه در ظاهر با نوعی سیاست بازی همراه است؛ امّا یک گرایش انتقادی اصلاحی است که در آن پاره هایی از ویژگی های مثبتی که در اندیشه های لیبرالیستی غرب و دیدگاه های مارکسیستی شرق وجود دارد، برای ایجاد غنا و پویایی و روزآمد کردن باورهای سنّتی، می تواند با آن ترکیب شود. آل احمد بیش از هر چیزی به دو موضوع حسّاسیت بسیار دارد: یکی رسیدن به خودباوری در شناخت و مراقبت از سنّت ها و فرهنگ دینی، و دیگری، بیرون آمدن از سلطه ی اقتصاد و سیاست و فرهنگ استعماری غرب. به این دلیل است که می توان اندیشه های غرب زدگی و رجعت به مذهب را در کارنامه ی آل احمد، سنّت گرایی مدرن نام گذاری کرد و نه مدرنیسم ارتجاعی که بعضی از منتقدان اصرار در به کارگیری آن دارند.
پیوند زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با زیبایی شناسی مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زیبایی و عشق در ایران، از قدمت بسیارکهن، برخوردار است. هرچند نویسنگان و شاعران ایرانی از زیبایی و عشق بسیار سخن گفته اند، اما از این مفهوم تعریف روشنی به دست نداده اند، بلکه همواره خود را مجذوب و مسحور زیبایی و عشق یافته اند. ساختار زیبایی که در میان این مباحث پژوهش مطرح می شود، با آنچه در زیبایی شناسی مدرن مطرح است، متفاوت به نظر می رسد. سهروردی در سخن از زیبایی واژه حسن را به کار برده است و حسن را با جمال و کمال مترادف دانسته اند. تطبیق زیبایی و عشق سهروردی دو مقوله بنیادی هستند که می توان با احتیاط آن ها را با زیبایی شناسی جدید نسبت داد؛ چنانکه بامگارتن برای اولین بار در کتابی به زبان لاتین به نام «استتیک» در غرب وضع کرد که کاملا درباره ی زیبایی نیست، بلکه بخش هایی از آن درباره زیبایی است و در واقع عمده مطالب آن درباره معرفت شناسی است. با این حال سهروردی نیز در رساله « حقیقه العشق» اشارات اندکی در مورد زیبایی دارد و مستقیما به زیبایی شناسی و هنر نپرداخته است. بدین منظور با توجه به جایگاه زیبایی و عشق در نظام فکری سهروردی در این مقاله تلاش شده با استناد به منابع و به روش توصیفی- تحلیلی، ابتداء به رساله « حقیقه العشق» او پرداخته شود، سپس به این پرسش پاسخ داده شود که زیبایی و عشق عرفانی چیست؟ و چگونه می توان آن را با زیبایی شناسی مدرن تطبیق داد؟
بن مایه های ملّی گرایی در مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
77 - 91
حوزههای تخصصی:
ملّی گرایی عقیده ای است که اغلب حسّ وفاداری و دلبستگی نسبت به شاکله های یک ملّت نظیر زبان، اساطیر، عادات و سنّت ها، فرهنگ و ارزش های اخلاقی و اجتماعی، اعتقادات دینی و نظایر آن را پدید می آورد. نظامی گنجوی شاعر پرآوازه ایران، در خمسه خود نسبت به هویّت ایرانی و وطن پرستی، کمی از فردوسی و شاهنامه ندارد. نگارنده در مقاله حاضر بر آن است تا نگرشی به برخی از مؤلّفه های ملّی گرایی نظامی در مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی داشته باشد. از این رو با مطالعه کلّی و دقیق این مثنوی، مواردی را در جای جای داستان یافته که به نوعی گویای تعلّق خاطر او به مضامین ملّی گرایی است. مضامینی که در این مقاله مطرح شده اند عبارتند از: توجّه به مفاخر و شخصیت های دینی، تاریخی، اسطوره ای و حماسی، آثار باستانی، آیین باستان، رعایت عدل، آسایش و آزادی ملّت، حفظ آیین و ارزش های اخلاقی و اجتماعی، زبان فارسی دری و پهلوی، نژادگی و صنایع.
بررسی و تحلیل نقدهای فمینیستی ادبیات کودک و نوجوان درنشریه تخصصی کتاب ماه کودک و نوجوان(1393-1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد فمینیستی، بخشی از گفتمان فمینیستی است که در پی تجدید نظر در معیارهای نقد و ایجاد سنتی زنانه در ادبیات است. بررسی نقدهای فمینیستی نشریات تخصصی، نقش مهمی در شناسایی مسیر این گرایش در ادبیات کودک و نوجوان و تبیین نقاط قوت و ضعف نقد و نظریه فمینیستی در آرای منتقدان دارد. در این مقاله، در ضمن پژوهشی کیفی و با روش توصیفی و تحلیل محتوای قیاسی استقرایی، مقالاتی که در فاصله سال های 1376تا 1393در کتاب ماه کودک و نوجوان با رویکرد فمینیستی نقد شده اند، بررسی می شود و تلاش می شود نمایی از وضعیت نقدهای فمینیستی در این نشریه به تصویر کشیده شود. در مجموع از میان 1073مقاله، 27 مقاله با این رویکرد نقد شده اند. زمان، به لحاظ کمی و کیفی، بر نقدها تأثیرگذار بوده است. منقدان زن پرکارترند. پرکاربردترین مؤلفه های فمینیستی برگرفته از گرایش های لیبرال و تا حدی رادیکال هستند. گرایش به نقد انگلیسی- آمریکایی بیش از دیگر گرایش ها است. پرتکرار ترین مضمون، نقد مردسالاری و جنبه های آن است. برگزیدن عنوان و مقدمه مناسب برای بحث، توجه به نام و تصویر روی جلد اثر، دسته بندی موضوعی و درنهایت نتیجه گیری همسو با اهداف و ارائه پیشنهاد به مخاطبان و نویسندگان آثار خلاقه از نقاط قوت نقدها است. بی توجهی به نظریه های نقد فمینیستی ادبیات کودک، عدم استناد به رویکرد های فمینیستی در تحلیل آثار، عدم ارجاع به متن خلاقه برای تأیید مباحث نظری، سود نجستن از منابع دست اول و پرداختن به موضوعات نامرتبط با موضوع اصلی از عمده ترین اشکالاتی است که در مقالات دیده می شود.
اشارات عیسوی مهم ترین موتیف تلمیحی دیوان خاقانی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
249 - 271
حوزههای تخصصی:
کاربرد شاعرانه اصطلاحات عیسوی و سود جُستن از نام مبارک حضرت عیسی (ع) و مریم (س) به جهاتی بیشتر از سایر پیامبران، در اشعار خاقانی دیده می شود که این کاربرد شاعرانه را می توان اساسی ترین و مهم ترین مویتف و بن مایه تلمیحاتِ مجموعه آثار خاقانی (دیوان، منشآت و ختم الغرائب)، به حساب آورد. خاقانی با بهره گیری از داستان و سرگذشت عیسی (ع)، مقاصد و مضامین شعری خود را در زمینه های گوناگون تبیین و تعبیر کرده است. در این جُستار هدف بر آن است تا به بررسی این شگرد خاقانی به عنوان یک بن مایه و عنصر تکرار شونده بپردازیم؛ لذا، ابتدا مفهوم موتیف و بن مایه را بازگو کرده ایم و سپس این بن مایه را در کاربرد اشارات عیسوی در شعر خاقانی پی گرفتیم و به این نتیجه رسیدیم که خاقانی برای دست یابی به اغراضی مانند خودستایی، مدح، هجو، توصیف و... از این موتیف تلمیحی بهره یرده است.
فناء فی الله و وحدت وجود از دیدگاه ابن فارض و ملای جزیری (از ادبیات تطبیقی عربی- کُردی بر اساس مکتب ادبی تطبیقی آمریکایی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
136 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مضامین ادبی اهل تصوف که در مجالس ذکر و ادب اهل این فن به چشم می خورد و با نغمه های جذاب دل هر شنونده ای را می رباید، عشق و دوست داشتن ذات اقدس الهی است که در فناء فی الله و وحدت وجود نمایان می شود، دو شاعر عرب ابن فارض و کُرد ملای جزیری در زمینه مضامین عرفانی سرآمد قرون خود بوده اند، ضمن این که نام آنان در حوزه عرفان و تصوف نیز در کنار نام کسانی چون شیخ اشراق سهروردی، ابن عربی، صدرالدین قونوی، مولوی بلخی و مولانا خالد شهرزوری، پیوسته جای می گیرد و آثار منظوم و منثور آنان در حلقه های ذکر صوفیه نیز تدریس می شده است. آثار منظوم این دو شاعر عارف آکنده از مفاهیم و اصطلاحات عرفان نظری است همچون: اتحاد، فناء، بقاء، وجد، فرق، جمع، فقر، زیبایی، عشق، حُبّ، درخواست دیدار، تجلی و ده ها اصطلاح دیگر که با توانایی ویژه ای در قالب قصاید و غزل به شیوه تمثیل و تعابیر شاعرانه بسط و گسترش یافته است. این دو شاعر عارف مانندگی های فراوانی با هم دارند و بر این باورند که فناء در نهایت به وحدت می انجامد و وحدت را در فناء می جویند. ایشان معتقدند برای رسیدن به وحدت، سالک در ابتدا از هستی ظاه ری خود جدا می شود، سپس در معش وق چنان غرق می شود که خودی از او باقی نمی ماند، با گذشتن از این مرحله عارف در وحدتی عاشقانه محبوب ازلی خود را در می یابد. در این جستار تلاش شده که نمونه های شعری این دو شاعر برجسته تاریخ ادبیات پژوهش و بررسی شود. نتیجه تحقیق بیان می دارد که علاوه بر وجود مضامین مشترک در حوزه فناء فی الله و وحدت وجود از لحاظ زبانی و محتوایی در آثار این دو شاعر در بسیاری از موارد ملای جزیری از ابن فارض تاثیر پذیرفته است.
بررسی جایگاه ایزد وای (باد) در اوستا و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وای، نام ایزدی بزرگ و مقتدر در ایران باستان است که مظهر باد بوده، یکی از یشت های اوستا به او اختصاص دارد. از یشت ها و سایر متون زرتشتی چنین برمی آید که این ایزد گاه جایگاهی حتی بالاتر از اهورامزدا دارد و بازتاب درخشانی در آیین های باستانی دارد. وای به دلیل قدرت و نفوذ خود، همچون دیگر ایزدان پیش از زرتشت، به راحتی در مزدیسنا حل نشد و نابسامانی هایی را در این آیین پدید آورد؛ از سوی دیگر نظر به اهمیت و جایگاه پدیده «باد» در آثار برخی عرفا همچون سنایی، عطار و مولانا بر آن شدیم به بررسی مناسبات باد در مثنوی و اوستا و مقایسه جایگاه باد در دو نگرش اساطیری و عرفانی بپردازیم. پرسش این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده، این است که آیا ایزد باد، با آن مایه اهمیت و عظمت، بروز و ظهوری در عقاید عرفانی پس از اسلام یافته است یا خیر و آیا می توان نشانه ای یافت مبنی بر اینکه فهم عرفانی مولانا از مقوله باد، متأثر از اندیشه های ایران باستان است؟ ظاهراً اهمیت تماثیل باد نزد مولانا بیشتر به قرآن و نگرش های اسلامی بازمی گردد؛ اما نتیجه ای که در پایان به دست می آید مؤید نوعی اثرپذیری غیرمستقیم و منبعث از ناخودآگاه جمعی ایرانی درخصوص این ایزد فراموش شده است.
La « Fiction Biographique » : Une Conceptualisation Critique Contemporaine à l’Œuvre(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۷, Printemps & été ۲۰۲۱
135 - 149
حوزههای تخصصی:
Le ‘contemporain’ comme notion esthétique a partie liée à un travail critique qui se propose d’en définir les particularités et les traits distinctifs. Ainsi, on peut supposer que la définition de la « littérature contemporaine française » remonte avant tout aux efforts critiques qui ont été débuté dans ce contexte depuis les années 1990. Cette définition passe souvent par les classifications conceptuelles dont la « fiction biographique », qui est une étiquette générique destinée à distinguer les écritures biographiques contemporaines en régime romanesque par rapport aux exemples plus classiques du genre. En ce sens, cette notion est le résultat d’une conceptualisation critique parallèle à la création littéraire, qui se veut sensible à la fois à la tradition littéraire et aux évolutions contemporaines. Ainsi, il paraît difficile d’ignorer l’influence prégnante de la pensée critique qui accompagne la pratique biographique, la légitime et y prête un nouveau sens dans un marché du livre de plus en plus foisonnant. La présente étude a pour objectif de projeter une nouvelle lumière sur l’importance du travail critique dans le devenir du genre biographique à travers trois rôles que l’on lui attribue : ‘description’, ‘orientation’ et ‘classification conceptuelle’.
روایتی دیگر از تحول شعر و شخصیت سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
137 - 168
حوزههای تخصصی:
مسئله موردبررسی این مقاله، بازخوانی تحول شعر و شخصیت سنایی است. این تحقیق با تمرکز بر تحلیل محتوای قصاید سنایی و بررسی سیر تاریخی و ممدوحان آن ها مسیر تحول سنایی را بررسی می کند. مقاله نشان می دهد که برخلاف آن چه عموماً پنداشته می شود علت ترک غزنه، نه تحول روحی شاعر به سوی زهد بلکه شکست او در یافتن ممدوحانی است که نیازهای مادی او را تأمین کنند. او غزنه را در جستجوی ممدوحان مناسب ترک کرد و از آن جا که در آن زمان، چندان شاعر مشهوری نبود و مهاجرت شاعران دیگر به شهرهای دور از خراسان هم چندان موفقیت آمیز نبود، تصمیم گرفت در خراسان بماند. منتها اقتضای ممدوحان تازه، تغییر در ساختار بلاغی و مضمونی قصاید بود و از این جا نقش سنایی به عنوان طراح بوطیقای قصیده مدحی- اندرزی آغاز شد. شخصیت شاعری سنایی در حوزه قصاید با شخصیت شاعری او در حوزه غزل، متفاوت است اما جمع بین این دو شخصیت را باید در مثنوی های او سراغ گرفت. بدین ترتیب نقش سنایی در تحول شعر فارسی بیشتر از آن که دارای بُعد ایدئولوژیک باشد، بُعد رتوریک دارد. او بیش از عارفی، در شاعری مقام شامخی دارد.
معرفی و تحلیل نسخه خطی «روضهالملوک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روضهالملوک» را مؤلفی ناشناخته در قرن نهم هجری و در حکمت عملی و با شیوه ای ادبی نوشته است. کتاب، به مانند عموم کتب اخلاقی ای که بعد از خواجه نصیرالدین طوسی تألیف شده اند، به تقلید یا اقتفای «اخلاقِ ناصری» خواجه شکل گرفته است. مؤلفِ کتاب -که پیرو مذهب تشیع بوده- بهره ای از ادبیت و عربیت داشته و با شیفتگی ای که نسبت به نثر فنی داشته، خواسته است کتابی اخلاقی ترتیب دهد. کارِ وی را در میان دیگر آثار مشابه، نمی توان شاخص دانست، اما در این راه نهایت ذوق و سلیقه را به کار برده است. کتاب در اواخر عصر تیموری نوشته شده و هرچند تا آن زمان، تألیف کتب اخلاق در میان نویسندگان شیعی بی سابقه نبوده، می توان این کتاب را یکی از نخستین، یا شاید هم نخستین نمونه شناخته شده از تألیفات اخلاقی پیروان این مذهب دانست که به شکل ادبی پرداخته و به یک دربار شیعی تقدیم شده است. کتاب از زمان نگارش تا مدتی مدید در پرده اختفا بوده و تنها نسخه بازمانده و شناخته شده آن، نسخه ای است که 160 سال پیش، رونویسی شده است. چون در تحقیقات رشته هایی مانند اخلاق و ادبیات، ملزم به نقد و بررسی همه آثار به جامانده از گذشته این رشته ها هستیم، لازم بود کتاب به تصحیح انتقادی برسد. این امر با کمک مأخذ شناخته شده متن، و با توجه به تک نسخه بودن آن، به روش قیاسی انجام گرفته است.
تحلیل روایت های مختلف تیپ 707 (سه فرزند طلایی) بر اساس کنش الهه های آسیب پذیر از نگاه شینودا بولن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، افسانه ها و یا قصه های تیپ 707 بر اساس دیدگاه جین شینودا بولن و خدایان آسیب پذیر، یعنی هرا، دیمیتر و پرسفون تحلیل و بررسی شده است. این قصه ها روایت زندگی دخترانی است که از خانه بیرون رانده شده اند و در سفر زندگی مشکلات عدیده ای را پشت سر می گذارنند. روش تحقیق به این شرح است که نخست، کنش های این سه الهه در اسطوره ها و سبک و نظریه بولن مورد مطالعه قرار گرفته؛ سپس، میزان تشابه و تفاوت آن ها با این گروه خاص از داستان های ایرانی سنجش شده است.
بنیاد ابتلاء و امتحان در منظومه خسرو و شیرین نظامی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۴
101 - 118
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش نگارندگان، تحلیل مفهوم ابتلاء و امتحان، و بررسی آثار و لوازم آن در منظومه خسرو و شیرین نظامی است. مقصود از ابتلاء و امتحان، آزمودن است و در فرهنگ قرآنی نیزبه مجموعه ای از برنامه های مستمر و مداوم که درباره انسان و عملکرد و رفتار وی اطلاق می شود، می باشد. نظامی در این منظومه، خسرو «و» شیرین را در معرض امتحانات و ابتلائات گوناگون قرار می دهد؛ ابتلاء به عشق، دوری، قدرت .این مقاله ابتدا پیشینه ابتلاء و امتحان را در قرآن و روایات معصومین و متون عرفانی پی می گیرد و ضمن تلخیص داستان خسرو و شیرین، ابتلائات موجود در این داستان را بررسی می کند. و سرانجام نتیجه می گیرد که نظامی در این منظومه با پرورش این دو شخصیت، و در سایه ابتلاء و امتحان، عشق آنان را خالص نموده، و از عشق زمینی و هوس آلود به عشق والای پاک و خالصانه رسانده است.
بررسی فرایندهای فعل در سوانح العشاق احمد غزّالی و عبهرالعاشقین روزبهان بقلی
حوزههای تخصصی:
سوانح العشاق احمد غزّالی (م 520) سلسله جنبان رسایل مستقلی است که به زبان فارسی درباره «عشق» نوشته شده-اند. احمد غزّالی در این اثر مفهوم عشق را فراتر از حدود زمینی و آسمانی بازتعریف کرده و گفتمانی صوفیانه با محوریت آن پدید آورده است. این گفتمان در رسایل متأثر از سوانح، مانند عبهرالعاشقین روزبهان بقلی،تکمیل شده و از همین طریق به شعرفارسی نیز راه یافته است. با وجود این، زبان پیچیده و ارزش های ادبی این دو رساله مانع از توجه به نظریه پردازی های مؤلفان آن شده و پژوهش های عرفانی عمدتاً این آثار را متونی شاعرانه ، مبتنی بر تجربه شخصی و در نتیجه فاقد چهارچوب فکری مشخّص ارزیابی کرده اند.در این مقاله، با به کارگیری ابزارهای زبان شناسی نقش گرا از جمله مفهوم «بافت موقعیت» و تحلیل «فرانقش اندیشگانی» ، جنبه تبیینی و نظریه پردازانه این دو متن آشکار و رابطه متقابل آن با بافت فرهنگی قرن ششم بازنموده شده است. هدف از مقایسه دو متن نشان دادن امتداد گفتمان عشق سوانح در رساله های بعدی و روند تکوین و تحوّل گفتمان عشق در آغاز و پایان قرن ششم بوده است.
لزوم الگوگیری از کتاب «فارسی بخوانیم اول دبستان» برای آموزش الفبا به غیرفارسی زبانان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۷شماره ۷
103 - 118
حوزههای تخصصی:
آموزش به طورکلی در دنیای امروز مسئله مهمی محسوب می شود و همه کشورهای دنیا به دنبال یافتن روش های علمی برای آموزش باکیفیت و مفید هستند. یکی از مهم ترین آموزش ها در جوامع امروزی، آموزش زبان است. کشورهای جهان به دنبال برقراری ارتباط با یکدیگر هستند و ایران نیز خارج از این مقوله قرار نمی گیرد و با توجه به شرایط خاص استراتژیک و ویژگی های برجسته فرهنگی، ادبی، علمی و گردشگری مورد توجه جوامع دیگر قرار گرفته است و هرساله مردمان بسیاری به دنبال آموختن زبان فارسی برای برقراری ارتباط بهتر و مؤثرتر هستند. این مسئله سبب می شود آموزش زبان به غیرفارسی زبانان اهمیت و برجستگی بیشتری پیدا کند و محققان به دنبال یافتن روش های بهتر برای آموزش این زبان باشند. در آموزش الفبا دو روش سنتی و نوین (فونیکس) وجود دارد؛ پژوهش حاضر به دنبال معرفی روش نوین (روش فونیکس) برای آموزش الفبای فارسی به غیرفارسی زبانان است و با معرفی برخی از کتب برجسته آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و همچنین مقایسه آنها با کتاب فارسی بخوانیم اول ابتدایی مشخص می شود که روش نوین کتاب فارسی اول ابتدایی (روش فونیکس) برای آموزش الفبای فارسی به غیرفارسی زبانان از روش سنتی مفیدتر خواهد بود. روش سنتی آموزش الفبا حتی برای فارسی زبانان نیز دشوار و کم اثر بوده است و بازخوردهای استفاده از روش نوین کتاب فارسی اول ابتدایی از اثر بخشی بهتر این روش حکایت می کند.
بررسی انتقادی نقدهای واردشده به اندیشه تسامح مولوی در سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
169-204
حوزههای تخصصی:
مولوی، صاحب اثر عظیم مثنوی ، از عارفان آزاداندیشی است که صلح و تسامح با دیگراندیشان را یکی از مبانی فکری و رفتاری خود قرار داده یا معرفی کرده است. او در آثار متعدد خود، به زبان و شیوه های مختلف اندرز، تمثیل و حکایت، در ترویج این اندیشه کوشیده و همگان را به پیروی از این سلوک فردی و اجتماعی فراخوانده است. اندیشه تسامح مولوی، مانند بسیاری دیگر از دیدگاه های وی، با نقد و انکار همراه شده است. در نوشتار حاضر، با رویکردی تحلیلی انتقادی و با استفاده از شیوه های علمی تحلیل متن و استناد، نقدهای واردشده به این اندیشه مولوی بررسی شده است. هدف از این ارزیابی، علاوه بر معرفی و نقد دیدگاه های منکران اندیشه تسامح در عصر حاضر، رسیدن به شناختی روشن و حقیقی تر از کمّ و کیف این اندیشه مولوی است. براساس بررسی های انجام شده، چنین برداشت می شود که هم زیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف در جامعه (پلورالیسم اجتماعی) در اندیشه مولوی، به پیروی از منابع و مبانی اسلام، جایگاه ویژه ای دارد؛ اما تکثرگرایی (پلورالیسم) دینی، علی رغم برخی مشابهت ها و همگونی ها، مورد قبول و تأیید مولوی نیست. همچنین با تحلیل و استناد به اصل حکایت ها و ابیات مولوی مشخص می شود که درواقع پلورالیست خواندن او درک ناقصی است که برخی روشن فکران یا منتقدان، با خلط یا مغالطه در افکار و اندیشه ها و استناد نامناسب به ابیات و حکایت هایی از مثنوی ، به دست آورده اند.
بررسی چگونگی روابط گفتمان های مهری-زردشتی در دوران پادشاهی گشتاسپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی به سبب وجود هم زمان نشانه ها و عناصری از ایدئولوژی، آیین ها و اساطیر گوناگون در آن، محل تداخل و تلاقی گفتمان های متعدّد و نظام های نشانه شناختی است. از بین این گفتمان ها، حضور دو گفتمان مهری و زردشتی در شاهنامه چشمگیر و قابل توجّه است؛ درواقع اهمیّت این دو ایدئولوژی در ایران باستان و اشتمال شاهنامه بر ویژگی ها و عناصر نظام فکری، اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران از یک سو و شکل گیری بسیاری از زمینه ها و وقایع ایرانِ پسازردشتی در بستر روابط این دو آیین از دیگر سو، موجب شده است که بسیاری از داستان های شاهنامه در ژرف ساخت یا روساخت خود منعکس کننده روابط گسترده و متنوّع دو گفتمان مهری و زردشتی باشند. بنا به نظری، گشتاسپ و تیره او پیش از روی آوردنِ زردشت به آن ها و درآمدن به دین زردشتی، مهری بوده و خدایان و سازمان های انجمن های مهری را داشته اند. پژوهش حاضر با بهره گیری از طیفی از رویکردهای انتقادی و به شیوه تحلیلی-انتقادی و روش کتابخانه ای، ضمن اثبات تعلّق گشتاسپ به آیین مهری، در پی آن است که روابط گفتمان های مهری-زردشتی را در داستان گشتاسپ در شاهنامه تحلیل کند و به این پرسش پاسخ دهد که روابط گفتمان های مهری و زردشتی در متن داستان گشتاسپ از کدام نوع تعامل، تقابل یا ترکیب است؟
بازتاب جلوه های لذت این جهانی در شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی با استفاده از رویکرد تطبیقی هنری رماک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با مفروض داشتن ارتباط بین حوزه های متنوع اندیشه و هنر هر عصر، پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی و بینارشته ای است که به مطالعه ی ارتباط بین شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ی ادبیات تطبیقی هنری رماک، و بررسی بینارشته ای شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی در پی تبیین و تحلیل این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر، نقاشی و معماری این عصر نمود یافته است. بر اساس یافته های این پژوهش، لذت این جهانی و کسب لذت و سرخوشی، که از مؤلفه های اساسی زمینی شدن و روی گردانی از عوالم دیگر است، یکی از پیش فرض هایی است که اساس اندیشه و هنر این عصر را شکل می دهد. از این روی، شاعران، نقاشان و معماران عصر صفوی به اشکالی مختلف و متنوع، به جنبه ی لذت بخش بودن هنر خود توجه داشته اند و بر اساس آن به آفریدن و خلق آثار خود دست یازیده اند.
تحلیل جایگاه اطمینان در قرآن و بازتاب آن در متون عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
45 - 54
حوزههای تخصصی:
اطمینان و آرامش دل نقش مهم و اساسی در تکامل معنوی انسان دارد و آیات متعددی در قرآن به این موضوع اختصاص یافته است. در این آیات به نقش ایمان در ایجاد اطمینان و نقش اطمینان در کاملتر شدن ایمان اشاره شده است. نیز خداوند در آیات بسیاری مؤمنان را به ذکر و یاد خدا دعوت می کند که نتیجه آن اطمینان و آرامش دل است. بر اساس آموزه های قرآنی، اطمینان که به واسطه ایمان قوی و صفای ذکر و پس از مراقبه و مجاهده حاصل می شود همان آرامش و اعتماد دل و از رفیع ترین حالات عرفانی است. این جایگاه بلند و ارزشمند در عرفان اسلامی تحت تأثیر آیاتی است که عطمت و ارزش این عمل را بیان می کند. عرفا و بزرگان طریقت با درک اهمیت و عظمت اطمینان در سلوک الی الله همواره در سخنان خود و یا در آثار منظوم و منثورشان سالکان طریق را متوجه جایگاه مهم این حالت عرفانی در سیر و سلوک کرده اند.