فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۱۸۱ تا ۴۶٬۲۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در نگاهی به شاهنامه با رویکرد «جهان وطنی ادبی» به بررسی ویژگی های این اثر سترگ و همخوانی آن با معیارهای جهان وطنانه ادبیات امروز دنیا می پردازد. بسیاری از نظریات جدید ملهم از تفکرات گذشته اندلذا «جهان وطنی ادبی» در سیر تکوینی خود ما را به دو تئوری متقدم یعنی «ادبیات جهان» و «ادبیات تطبیقی» رهنمون می سازد.که به مقتضای کنونی و شرایط خاص پیش روی ادبیات در عرصه «دهکده جهانی» به شکلی نوین باز مفهوم سازی و منجر به پدیده نوین «جهان وطنی ادبی» شده اند. آزمونی نو برای آثار فاخر ادبیات همچون شاهنامه که بار دیگر جایگاه خود را در شاکله اساسی ادبیات جهان محکم سازند.شاهنامه حائز این توانایی است تاجایگاه خود را در معیّت شاهکارهای ماندگار ادبیات جهان حفظ کرده و درعرصه «دهکده جهانی» متناسب با معاییر جهان وطنی ادبی، مخاطبان را هوشمندانه به خویش خواند.
بررسی و تطبیق منظومه های عاشقانه ی فارسیِ ایران و شبه قاره در عصر صفوی (با تأکید بر آثار موجود در کتابخانه ی مرکزی آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
منظومه های عاشقانه بخش وسیعی از ادبیات غنایی فارسی را تشکیل داده اند. گسترش این حوزه ی ادبی در عصر صفوی، به ویژه در شبه قاره بسیار چشمگیر است؛ کتابخانه ی مرکزی آستان قدس رضوی به عنوان یکی از کهن ترین و غنی ترین کتابخانه های ایران محافظت و نگهداری بخش عظیمی از این آثار را بر عهده دارد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی منظومه های عاشقانه ی فارسیِ عصر صفوی، اعم از نسخه های خطی و چاپی این کتابخانه پرداخته است. نتایج حاصل از مطالعه و تحلیل آثار، حاکی از آن است که منظومه سرایان این دوره در نظم داستان های خود، در مقایسه با آثار مشابهِ دوره های گذشته (آثار نظامی و جامی) تمایل بیشتری به ایجاز و خلاصه گویی و خلق منظومه های کوتاه تر داشته اند؛ گرچه بیشتر منظومه های تألیف شده در ایران و شبه قاره در ساختار کلی، ویژگی های لغوی و برخی بن مایه های داستانی مشابهت دارند، ولیکن در حجم و اندازه، دیباچه، ریشه های فرهنگی، نوع شخصیت ها و عنصر پایان بخشِ داستان ها اختلافات چشمگیری دارند.
میکانیزمات نمو النص فی روایه الفردوس الیباب للیلى الجهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
9 - 35
حوزههای تخصصی:
یناقش هذا البحث میکانیزمات نموّ النص وجمالیات التشکیل اللغوی فی روایه الفردوس الیباب التی تأتی محملهً بلغه شعریه مکثفه موحیه. تتمیز الروایه بتوظیف لغه تکثیفیه منفتحه على النصوص الأخرى حیث تجمع التجارب السابقه لتصویر عالم وجدانی مغایر للواقع. استمتعت لیلى الجهنی لتشکیل النص ونموه بالنصوص الأخرى وزاوجت بین شتى النصوص لاکتمال الإبداع الأدبی. فلذلک یکون الافتتاح السردی هو المرسى الأول الذی نقف علیه لنقد الروایه واستخراج ما یدلّ علیه من فائض المعنى. یلعب الافتتاح کالخطه الراسمه للمشروع السردی دوراً مفصلیاً للاهتداء بما یحتویه النص. لا یقتصر البحث على منهج واحد للدراسه بل یتراوح بین البنیویه وما تشتمل علیه من مناهج مثل الرمزیه والأسلوبیه، تارکاً وراءه القضایا التنظریه التی تتوفر فی المراجع والمصادر المتعدده، متناولاً القضایا التطبیقه. کشفت الدراسه أهمیه الافتتاح السردی للاهتداء إلى المعانی المستبطنه فی النص وتناولت قضایا اکتمال النص نحو شعرنه السرد والإوالیات الخارجیه والداخلیه کمیکانیزمات لنمو النص. ومن النتائج التی حصلت علیها الدراسه هی أن السرد فی الفردوس الیباب یضمر طاقات تعبیریه شعریه بما فیه من إمکانیات نصیه متعدده وأثبتت أن روایه الفردوس الیباب استعاره کبرى تحوم حولها استعارات أخرى.
تهدید، نمودی از قدرت در سخن حافظ!(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
تاکنون درباره ی شعرِ حافظ نوشته های فراوانی پدید آمده است؛ اما در این متن برجسته، همچنان ظرفیت هایی برای پژوهش های تازه وجود دارد. در جستارِ پیشِ رو برای نخستین بار موضوع «تهدید» در غزل های حافظ بررسی شده است. این پژوهش که با شیوه ی تحلیل محتوا، طبقه بندی و تحلیل جامع ابیات تهدیدی انجام شده، به دنبال گشودن دریچه ای دیگر به فهم بهتر ذهن و زبان این سخن سرای افسون کار است. برای این کار همه ی دیوان حافظ (تصحیح شادروانان: غنی و قزوینی) مطالعه و ابیاتی که مستقیم یا ضمنی تهدیدی را دربردارند، استخراج شده است؛ سپس زوایای گوناگون آن، ازجمله نوع تهدید، مخاطب تهدید، دلیل شکل گیری تهدید، انگیزه ی تهدید، پشتوانه ی تهدید، تأثیر تهدید، چگونگی تهدید در بافت کلی غزل، صریح و غیرصریح بودن، نوع فعل و انواع کنش های گفتاری آن واکاوی شده است. بررسی و تحلیل انواع تهدید در شعر حافظ نشان می دهد که او قدرتی درونی دارد که به پشتوانه ی آن به اشکال مختلف به تهدید ارکان دینی، ممدوح/ معشوق و دیگران می پردازد .
خواب و خواب گزاری در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
تقدیس درفش کاویان در شاه نامه
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۹
153 - 166
حوزههای تخصصی:
در شاه نامه هر کدام از پهلوانان و جنگ آوران، پرچمی با نقش و نگار مخصوص به خود داشته اند که در حکم شناسنامه و نماد هر یک از آنان محسوب می گردیده و بسیار مقدس شمرده می شده است و چون نقش پرچم، با لیاقت و شخصیت هر پهلوان متناسب بوده لذا درفش کاویانی از همه مهم تر و مقدس تر بوده است. این پرچم نماد طغیان و نهضت حق طلبانه علیه ظلم و ستم است که ابتدا به دست کاوه آهنگر برافراشته گردید و طومار ستمگری ضحّاک را درهم پیچید. در این مقاله به طور گذرا به نقش و رنگ پرچم پهلوانان اشاره ای می شود و به طور مبسوط به پیدایش و اهمیت و قداست درفش کاویانی پرداخته می گردد تا مبرهن شود که این پرچم علاوه بر قداستی که در بین ایرانیان داشته، موجبات رعب و وحشت دشمنان را فراهم می آورده است.
ویژگی های زبانی، نگارشی و دستوری نامه های عهد قاجار؛ با محوریت بررسی قائم مقام و امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
149 - 172
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار به دلیل کمبود وسایل ارتباط جمعی از یک سو و گسترش سطح عمومی سواد از سوی دیگر باعث شد تا احوالات افرادی از طبقات مختلف(شاهان و شاهزادگان، طلاب و روحانیون، تحصیلکرده های روشنفکر، شاعران و نویسندگان و حتی مردم عامی) مطرح، بلکه بسیاری از مسائل روز در نامه ها بیان گردد که در مکاتبات رسمی و اداری به دلیل مسائل امنیتی و سری، کم تر به آن پرداخته می شده است. این دوره در حالی که از منظر تاریخی، نثر فارسی در حال گذار از نثر مصنوع به نثر فنّی بوده؛ از منظر فرهنگی، اجتماعی نیز نامه نگاری از انحصار شاهان، وزرا، ادیبان و اهل فضل خارج شده و عامه مردم نیز به نامه نگاری روی آوردند. این پژوهش در تلاش است تا با شناسایی نوع نگارش، اصطلاحات و تعابیر ادبی به کار رفته و اندیشه و مضامین انواع نامه های بر جای مانده از عهد قاجار، نقش و جایگاه نامه و نامه نگاری را در نثر فارسی مورد بررسی قرار دهد.
معرفت شناسی سهراب سپهری در «سوره تماشا»
حوزههای تخصصی:
«سوره تماشا» نام شعری است از «سهراب سپهری» که در عین سادگی، تابلوی زیبایی از معرفت شناسی اوست. شاعر در این شعر از سوگندهای آغازین بعضی از سوره های قرآن مجید الهام گرفته و شعر خود را اینگونه آغازکرده است: »به تماشا سوگند / و به آغاز کلام / و به پرواز کبوتر در ذهن».
تمام هستی، آیات سوره تماشا و نشانه های حق است، از این رو می گوید: «زیر بیدی بودیم/ برگی از شاخه بالای سرم چیدم، گفتم / چشم را باز کنید آیتی بهتر از این می خواهید؟«.
آنانکه چشمشان بسته و جیبشان پر از عادت بود پیام رسولان را برنتافتند و آینه دل آنان را شکستند و در نتیجه خواب خوش ایشان با در رسیدن عذاب خداوندی آشفته گردید.
در این نوشتار، سعی شده با تحلیلی مختصر از سوره تماشا و تطبیق آن با اندیشه شاعران بزرگی چون حافظ و مولانا به اندیشه های معرفتی «سهراب سپعری»، مندرج در این سروده زیبا، اشاره گردد.
درد بر گرفتن؛ بازتاب آیینی اسطوره ای در متون عرفانی نقشبندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
179 - 210
حوزههای تخصصی:
یکی از خوارق عاداتی که در متون متصوفه به چشم می خورد شفابخشی است که به گونه های متفاوتی بروز و ظهور یافته است. در این میان به نظر می رسد مقوله درد برگرفتن یا به تعبیر شاعرانه آن درد برچیدن، بازمانده آیین و رسمی اسطوره ای است که اسطوره شناسان، از آن با عنوان بلاگردانی یاد کرده اند. بلاگردان های اسطوره ای عمدتاً با هدف راندن بیماری، عوارض و آثار گناه، مصیبت، قحطی و خشکسالی و به طور کلی هر نوع شرّ از شخص یا مردم، عمل می کردند. یکی از این بلاگردان ها وقتی به کار می آمده که می خواستند بیماری یا مرضی را از وجود بیمار بیرون برانند. بر این اساس، بلاگردان با پذیرش بیماری فرد مذکور به خود، موجب شفا یا بهبود آن شخص می شده است. این شیوه از شفابخشی در قالب نوعی کرامت عرفانی در برخی از متون متصوفه نیز دیده شده است. هدف از این پژوهش با شیوه تحلیلی توصیفی، بررسی کرامتِ درد برچیدن در متون عرفانی نقشبندیه و مقایسه آن با آیین های اسطوره ای است. در این پژوهش برخی نمونه ها از این رسم و آیین بررسی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که متون طریقت نقشبندیه بیشتر از سایر متون صوفیانه، از این باور اسطوره ای تأثیر پذیرفته است.
آسیب شناسی محتوای آموزش زبان فارسی در مرکز آموزش
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۰
129 - 152
حوزههای تخصصی:
مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی (مدرسه المهدی) وابسته به جامعه المصطفی یکی از با سابقه ترین مراکز آموزش زبان فارسی است. طلاب غیر ایرانی قبل از شروع تحصیل در جامعه المصطفی در مدت شش ماه زبان فارسی را در این مرکز فرا می گیرند. آموزش زبان فارسی با مشکات و آسیب هایی همراه است که شناخت آنها جهت چاره جویی برای رفع آنها، لازم و ضروری است. پژوهش حاضر با عنوان «آسیب شناسی محتوای آموزش زبان فارسی در مرکز آموزش زبان و معارف اسامی» این امر را بررسی و تحلیل کرده است. برای این منظور، نگارندگان، از شیوۀ پرسش نامه و مصاحبه با زبان آموزان و مدرسان زبان فارسی و معارف اسامی در مرکز آموزش زبان جامعه المصطفی در قم استفاده کرده و آسیبها و مشکات موجود را از دید طلاب و مدرسان از منظر محتوای درسی، بررسی و یافتهها را تحلیل کردهاند.در این تحقیق، کتاب های درسی، کتاب های کار و کمک درسی و فیلم های آموزشی، از دید طلاب و مدرسان، بررسی و ارزیابی شده اند. برمبنای این پژوهش در کنار نقاط ّ قوت، مهمترین آسیب های محتوای آموزش زبان فارسی عبارتند از: به روز نبودن متون آموزشی، نبودن فیلم های مناسب برای آموزش زبان فارسی، نبود هماهنگی کامل بین گروه های علمی برای تدوین کتاب های درسی. در پایان نیز راهکارهایی برای ارتقای کیفیت محتوای آموزش زبان فارسی در مدرسه المهدی پیشنهاد شده است.
نشانه های زبانی در خاطرات حاج سیاح بر اساس الگوی فر کلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۰
87 - 111
حوزههای تخصصی:
الگوی سه بُعدی تحلیل انتقادی گفتمان، این امکان را فراهم می آورد که تحلیلگر با توصیف درون متنی نشانه های زبانی و تفسیر و تبیین اجتماعی آن ها بازتاب ایدئولوژی و سلطه نظام قدرت را بررسی کند. هدف از این پژوهش، بررسی ایدئولوژی و سلطه نظام قدرت در لایه های مختلف درون متنی و برون متنی خاطرات حاج سیاح است. یافته ها نشان می دهد در سطح توصیف، شیوه و بسامد کاربرد واژگان، شاخص ها، افعال کنشی، افعال مثبت و معلوم، جملات ساده و فرایند اسم سازی، در سه سطح واژگانی، نحوی و متن، ارتباطی برجسته با نظام قدرت دارد. در بخش ارزش های رابطه ای نیز کاربرد نقل قول ها، غلبه وجه خبری، کاربرد ضمیر متناسب با شأن اجتماعی مرجع و جنبه های سازمانی گفتگو از عوامل بازنماینده روابط کنشگران، متناسب با جایگاه قدرت ایشان است و رابطه قدرت و ایدئولوژی و زبان را نشان می دهد در سطح ارزش های بیانی نیز استعاری نبودن زبان و کاربرد نمونه های اندکی از آن، مواجهه صریح و بی پروای نویسنده با نظام قدرت را نشان می دهد. در سطح متن نیز، دو ساخت متفاوت در این اثر به کاررفته است. نتیجه آنکه در اثر موردبررسی، نظام قدرت و جایگاه نویسنده نسبت به آن، تأثیری برجسته در استفاده از نشانه های زبانی در سطوح مختلف واژگانی و نحوی دارد.
نسبیت و عدم قطعیت در نمایش نامه ی شش شخصیت در جستجوی نویسنده اثر پیراندللو
حوزههای تخصصی:
نقد و تحلیل گونه روایت در رمان « نخل های بی سر » اثر قاسمعلی فراست بر اساس نظریه ژپ لینت ولت و الگوی لباو و والتسکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به نقد و بررسی ساختارگونه روایت در رمان « نخل های بی سر »اثر قاسمعلی فراست بر اساس نظریه ژپ لینت ولت و الگوی لباو و والتسکی می پردازد. نخست، ضمن معرفیِ نظریه های ساختارگرایی به تاریخچه مختصری از این دو علم در ادبیات داستانی اشاره خواهد شد و دو الگوی ارتباطیِ در ساختار پیرنگ مورد واکاوی و تحلیل قرار خواهد گرفت. بر این اساس می توان برای این داستان یک الگوی مشابه ترسیم کرد، زیرا در آنها یک شی ارزشی به نام عمل به تکلیف انسانی و دفاع از اسلام و وطن دیده می شود. بنابراین یک اصل مهم در داستان های دفاع مقدس همواره تکرار می شود و آن غیر شخصی بودن نیروی فرستنده در این داستان ها است. بر خلاف گونه های دیگر داستانی که همواره یک شخصیت باعث سوق دادن کنشگر به سمت شیء ارزشی می شود، در داستان های دفاع مقدس همواره یک نیروی درونی برخاسته از اعتقادات دینی باعث حرکت کنشگر و هیچ پاداش دنیوی یا شخصیت بیرونی در این امر دخیل نیست. شناخت ابعاد مختلف داستان ها ضروری می نماید؛ در پژوهش حاضر نگارنده با رویکردهای نوین به واکاوی در رمان دفاع مقدس با عنوان «نخل های بی سر»می پردازد.
بازشناسی ستی نامه ها و ستی واره های منظوم فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
239 - 266
حوزههای تخصصی:
رسم ستی (= ساتی) از رسوم کهن و الحاقی هندوییسم است که سال ها در هندوستان به عنوان فریضه ای دینی اجرا می شد و امروزه با رشد فرهنگ و وضع قوانین جدید، ظاهراً متروک شده است. این رسم خشن و غیرانسانی، البته با معیارهای امروزی که زنِ تازه بیوه شده را به سمت خودسوزیِ اختیاری با جسد شوهرش سوق می داد و در ازای آن به او بشارت زندگی دوباره با همان شوی (طبق نظریه ی تناسخ) یا زندگی دوباره با هیئت مردانه را می داد، بر سه محور اعتقاد به آتش، عشق به همسر و ایمان به زندگی دیگرباره استوار بود. پژوهشگران در این جستار کوشیده اند تا ضمن بررسی سابقه و نحوه ی اجرای این رسم، بازتاب آن را در منظومه های عاشقانه ی ادب فارسی که تاکنون بررسی نشده، مشخص نمایند و نشان دهند که بعضی از منظومه هایی که پیش از این به عنوان ستی نامه معرفی شده اند، ستی نامه نیستند و تعدادی از منظومه ها که مغفول مانده اند، مطابق با ویژگی ها و مختصات این رسم کهن هندویی، ستی نامه هستند.
نگاهی به باستان گرایی در شعر شاملو
حوزههای تخصصی:
باستانگرایی از مهمترین ابزار آشنایی زدایی در کلام ادبی محسوب می شود. کاربرد زبان آرکائیک یا گریز شاعر از گونه زبان هنجار و به کارگیری ساخت زبانی گذشته که امروز در زبان معیار کاربردی ندارد، باستانگرایی نامیده می شود. این پژوهش بر آن است تا باستانگرایی را در شعر شاملو به روش توصیفی- تحلیلی مورد بحث و مداقّه قرار دهد. برای این منظور، پس از مباحث مقدماتی، مبحث اصلی در پنج مشخصه باستانگرایی آوایی (شامل تخفیف، تشدید، ابدال، اضافه و ساکن)، باستانگرایی واژگانی (شامل اسم، صفت و قید)، باستانگرایی فعلی (اعم از فعل های ساده، پیشوندی و مرکب)، باستانگرایی نحوی (باستانگرایی در کابرد حروف مانند معانی حرف را و ...) با ذکر نمونه هایی از شعر شاملو مطرح شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شاملو ذاتاً ابتذال ناپذیر و ابتذال گریز است و تلاش و جسارت خاصی در خروج از معیار زبانی برای رهایی از قید و بند محدودیت های شعری انجام داده است. وی با استفاده از به کارگیری توانمندی زبانی گذشته ادبی ایران پدید آورنده سبک خاص خود گشت و از این راه تشخص ویژه به شعر خود داده و در سروده های خود علاوه بر شاخصه های زبان روزمره خود، از نحو و ساختار گذشته ادبی در تمام جنبه ها بهره مند گشته است. این امر به معنی این است که شاملو در جست وجوی راهی است تا بتواند همچنان زبان و سبک برجسته خود را حفظ کند و از دغدغه فراموشی سبک و زبان خود از سوی خوانندگان رهایی پیدا کند.
دامنه و کارکرد بلاغت در سبک فردی مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی می شود. مباحث «درون متنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برون متنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورنده اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همان مقطع، سایه ای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ساختار یک اثر تأثیر می گذارند. در کنار اینها، سبک فردی، شاخه ای است که هم از سبک شناسی جدا شده و هم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. از طرف دیگر، نظام بلاغی و فصاحت یک-اثر، به گونه ای است که سبک فردی را برجسته می سازد. متن ادبی اگر بر پایه بلاغت استوار باشد پدید آورنده با اصول بلاغت آشنا باشد و به-صورت زیرکانه آنها را در نوشتار خود به کار بَرَد، سبک فردی خود را به صورت منحصربه فرد و شاخص مطرح می کند. تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر، نشان می دهد که پیوند عمی قی میان بلاغت و سبک فردی او وجود دارد. به گونه ای که این گونه در ذهن خواننده خطور می کند که شاعر با سُلطه بر بلاغت و آشنایی کامل با آن، سبک فردی خود را برگزیده است. در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) شیوه بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده پاسخ داده شده است.
بررسی و تحلیل بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسامد بسیار چند مضمون اخلاقی در متن، بیانگر بنیان های تعلیمی در تفکّر نویسنده آن است. بنیان های تعلیمی در قالب های ادبی منسجم و کوتاه مانند رباعی نمایان تر است؛ زیرا شاعر می کوشد با مختصرترین فرم اندیشگانی، برای تأثیرگذاری بیشتر، تفکّرات پندآموز خود را به تصویر بکشد. سعدی از شاعران جامع الاطرافی است که در قالب های متعدد شعری ازجمله رباعیات، دغدغه های تعلیمی اش را بیان کرده است. این دغدغه ها و بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، به دلیل ایجاز و اختصار فرمی و ساختاری نسبت به دیگر آثار وی نمود بارزتری دارد. این پژوهش از این نظر اهمیت و ضرورت دارد که در پژوهش های ادبی کمتر به تحلیل رباعیات تعلیمی سعدی پرداخته شده است؛ نیز رباعیاتْ ظرفیّت ویژه ای برای دستیابی به بنیان های تعلیمی سعدی دارد؛ بر این اساس در این مقاله تلاش شده است با روشی توصیفی و تحلیلی، بنیان های تعلیمی رباعیات سعدی بررسی شود که البته تا به حال واکاوی نشده است. مضامین متعددی ازجمله مرگ، بی اعتباری دنیا، عشق، جبر، اختیار، عدالت و اخلاقیات (تذکرات خاص رفتاری)، ژرف ساخت تعلیمی رباعیات سعدی را تشکیل می دهد. فهم و درک این مضامین تعلیمی نیازمند طبقه بندی و نگاهی تبارشناسانه است تا بتوان به خاستگاه فکری و عقیدتی شاعر دست یافت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، متأثّر از اندیشه های فقهی و کلامی دوران خود و اندیشه های فلسفی ایران باستان بوده و شاعر بنابر اوضاع نابسامان اجتماعی عصر خود به سرودن رباعیات پندآمیز و تعلیمی پرداخته است تا بتواند مجموعه ای از کنش های نیک اخلاقی را به مخاطب تعلیم دهد.
Apparition d'une Voyelle Parasite au Sein d’un Groupe Consonantique : Cas d’Étudiants Iraniens(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le présent travail est une étude phonologique portant sur le point de vue de Pierre Léon quand il aborde la difficulté de la production des groupes consonantiques du français par les apprenants, en général, et les iraniens, en particulier, dans son livre Introduction à la phonétique corrective. La question posée tourne autour des difficultés les plus importantes engendrées lors de l’apprentissage du français langue étrangère. Toutes les langues ne présentent pas les mêmes caractéristiques ni les mêmes difficultés et les apprenants de langue maternelle différente et surtout éloignée, se servent d’une stratégie simplifiant la prononciation telle insertion d'une voyelle qualifiée de parasite en début du mot, au sein du groupe consonantique. Selon Léon, cette voyelle parasite serait proche d'un /a/ chez les apprenants iraniens. Nous avons vérifié cette hypothèse auprès de ces derniers à l’Université d’Ispahan, en comparant leurs habitudes linguistiques et la structure du système phonétique de farsi avec ce que propose Léon. Les résultats montrent que contrairement à ce qu’il dit, dû au phénomène d'harmonisation, cette voyelle n’est pas une /a/, mais pour des raisons phonologiques elle ressemblerait plutôt à une /e/. Dans certains cas, elle tend vers une /o/.
بازخوانیِ اجتماعیِ اسطوره کیومرث با تکیه بر میدان فرهنگیِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره با مسائل اجتماعی رابطه ای تنگاتنگ دارد. بازخوانی اجتماعی این رابطه، نیازمند پشتوانه ای نظری است که بتواند رابطه بین متن و میدان را تبیین کند. رابطه ادبیّات و جامعه بر اساس شاخص های جامعه شناختیِ میدان فرهنگی تبیین می شود چراکه میدان فرهنگی، عرصه آفرینش های فرهنگی و از جمله آفرینش های ادبی است که در آن نیروهای مختلف، عامل ایجاد یک کنشِ فرهنگی می شوند. در این جستار، اسطوره کیومرث را با تکیه بر میدانِ فرهنگی ایران و با شیوه سندکاوی و تحلیل محتوا بررسی کرده و نتایج زیر را به دست آورده ایم: از آن جا که داستان های اساطیری در شاهنامه فردوسی، در زمان تاریخی پرداخته شده است، پرداختن به اساطیر، ن وعی بازگشت هدف مند به اسطوره است که وجه غالبش، وجه اجتماعی آن است؛ وجود روایت های متعدّد از داستان کیومرث در میدان فرهنگی و گ زینش خاصّ فردوسی از روایت ها، بیان گر نوعی خودآگاهی اجتماعی است که با میدان اجتماعی ایران روزگار فردوسی ارتباط دارد؛ در سازه های متنی اسطوره کیومرث در شاهنامه، مواردی وجود دارد که وجه دینی، عادت واره های اجتماعی و تأثیرپذیری فردوسی از جریان های اجتماعی و میدان قدرت را نشان می دهد.