نگاهی به باستان گرایی در شعر شاملو
حوزه های تخصصی:
باستانگرایی از مهمترین ابزار آشنایی زدایی در کلام ادبی محسوب می شود. کاربرد زبان آرکائیک یا گریز شاعر از گونه زبان هنجار و به کارگیری ساخت زبانی گذشته که امروز در زبان معیار کاربردی ندارد، باستانگرایی نامیده می شود. این پژوهش بر آن است تا باستانگرایی را در شعر شاملو به روش توصیفی- تحلیلی مورد بحث و مداقّه قرار دهد. برای این منظور، پس از مباحث مقدماتی، مبحث اصلی در پنج مشخصه باستانگرایی آوایی (شامل تخفیف، تشدید، ابدال، اضافه و ساکن)، باستانگرایی واژگانی (شامل اسم، صفت و قید)، باستانگرایی فعلی (اعم از فعل های ساده، پیشوندی و مرکب)، باستانگرایی نحوی (باستانگرایی در کابرد حروف مانند معانی حرف را و ...) با ذکر نمونه هایی از شعر شاملو مطرح شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شاملو ذاتاً ابتذال ناپذیر و ابتذال گریز است و تلاش و جسارت خاصی در خروج از معیار زبانی برای رهایی از قید و بند محدودیت های شعری انجام داده است. وی با استفاده از به کارگیری توانمندی زبانی گذشته ادبی ایران پدید آورنده سبک خاص خود گشت و از این راه تشخص ویژه به شعر خود داده و در سروده های خود علاوه بر شاخصه های زبان روزمره خود، از نحو و ساختار گذشته ادبی در تمام جنبه ها بهره مند گشته است. این امر به معنی این است که شاملو در جست وجوی راهی است تا بتواند همچنان زبان و سبک برجسته خود را حفظ کند و از دغدغه فراموشی سبک و زبان خود از سوی خوانندگان رهایی پیدا کند.