فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۵٬۳۸۱ تا ۴۵٬۴۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
345 - 369
حوزههای تخصصی:
آتش یکی از عناصر اربعه است که نقش آن در ساخت کیهان و پیدایش گیتی نزد قدما، بسیار مهم است. به همین دلیل فردوسی از این عنصر مقدس و باستانی، در «شاهنامه» بسیار مدد جسته است. هنگامی که سخن از آتش به میان می آید، باید به باورها و ایدئولوژی های باستانی و اساطیری نیز، حتماً توجه داشته باشیم. اگرچه آتش برای ساکنین جنوبی زمین و سرزمین های گرم و داغ مانند عربستان خیلی پدیده زیبا و ارزشمندی نمی باشد و شاید برای برخی از این اقوام به عنوان عذاب و ترسانیدن استفاده شده است اما برای قبایل و مردمان شمالی که روزگاری در یخبندان های طولانی زندگی می کرده اند، نعمتی ارزشمند محسوب می شود. تمامی این موارد باعث می شود که آتش رفته رفته در اندیشه اقوامی که در نیمکره شمالی زندگی می کردند، تقدّس و ارزش قدسی پیدا کند. پس از آن نیز در دوران تاریخی و حتی پس از اسلام نیز، در آثار شاعرانی همچون فردوسی ، به عنوان عنصری مقدس و مورد استفاده در جشن ها و شادی ها، انعکاس پیدا کند.
حرف های فرانسوی ها درباره کتاب کودک
حوزههای تخصصی:
برخی ابیات فارسی از سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری در چند مأخذ کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میراث ادبی نخستین سرایندگان در دهه های ابتدایی تاریخ شعر فارسی، ابیات اندکی بر جای مانده است. یکی از دغدغه های همیشگی پژوهشگران، بازیابی این آثار از خلال منابع گوناگون بوده است. در این پژوهش، چند منبع چاپ نشده پراهمیت، همگی از سده ششم یا اوایل هفتم هجری، معرّفی خواهد شد که ابیاتی از ابوالعباس مأمون خوارزمشاه از عهد سامانی، و عنصری، فرخی، زینبی، و عسجدی از عهد غزنوی اوّل را در بر دارد. این منابع عبارتند از: رسائل العشاق از سیفی نیشابوری، حلیه الآداب، و مونس نامه. در این میان، نقل بیتی از منظومه گم شده «شادبهر و عین الحیاه» سروده عنصری، و نیز بیتی از عسجَدی که قضاوتی درباره مقایسه ارزش ادبی نظم و نثر در بردارد، حائز اهمیت بیشتری است.
کهن نوشته هایی درباره ارتباط سعدی با خضر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۲۹
185-196
حوزههای تخصصی:
درباره شخصیت پیچیده و پرابهام سعدی، برخی باورها و افسانه ها شکل گرفته است که بر اساس مدارک و منابع تاریخی، هسته شکل گیری برخی از آن ها را می توان در لایه ای شناخته شده و خاص از تاریخ، ردیابی و آن را به زمانی مشخص محدود کرد. یکی از این باورها که دست کم از نیمه سده هشتم هجری یا اواخر این قرن رواج داشته، ماجرای دیدار سعدی با خضر است. در اسناد سده نهم، به کسب زلال معنوی از خضر برای سعدی نیز اشاره شده است. در این نوشتار، دو سند بسیار کهن در این باره عرضه می شود که نشان می دهد این باور به زمانی کهن تر، احتمالاً اواخر عهد حیات سعدی و یا در حالتی بدبینانه، اوایل سده هشتم هجری تعلق دارد. یکی از این اسناد، شعری از یکی از معاصران همام تبریزی است که در آن به اینکه سعدی «قطره ای از کام خضر» را مزیده، تصریح شده و این، کهن ترین مأخذ برای باور اخیر است.
مضامین انتقادی و تعلیمی طنز در اشعار حافظ و سرآمدان سبک هندی
حوزههای تخصصی:
حافظ در نزد ایرانیان پایگاهی بس بلند دارد. زبان شیرین و کلام تأثیر گذار او شهره ی خاصّ و عامّ است. هنر مطایبه و طنز، جزو مختصّات بیان خواجه است. حافظ در زمانه ای می زیسته که ریاورزی و ظاهر پرستی های زاهدان و جور و تزویر حاکمان، دل شاعر را به درد می آورده است. حافظ با زبان فاخر و شوخ طبعانه، معایب زمانه و زاهدان و پارسایان و شیوخ وابسته درباری را بر ملا می کند و قصد اصلاح گری دارد. دوره صفوی نیز گرچه از نظر سیاسی از ثبات بیشتری نسبت به دوره حافظ برخوردار است اما از نظر تعصّب مذهبی حاکم با آن دوره مشابهت دارد و مانند دوره حافظ، دربار، مملو است از پارسایان و شیوخ و واعظان ومفتیانی که مدّعی زهد و تقوی هستند و از درک معانی عرفانی بازمانده اند. شاعران این دوره مستقیم و صریح و کمتر به کنایه به مبارزه با ظاهرسازی، خود بینی، ریا، تزویر و مدعیّان خدمت به مردم برخاسته اند و طنزهایی دل نشین و گاه گزنده و ماندگار را در شعر و ادب پارسی به یادگار گذارده اند.
فراوانی "راهبردی" در عملیات روانی شاهنامه (مطالعه موردی داستان رستم و سهراب بر اساس نمودار فراوانی)
حوزههای تخصصی:
عملیات روانی تدبیری است عاری از خشونت که زمینه نفوذ و غلبه بر دشمن را فراهم می سازد. امروزه دانش سیاست و امنیت این تدبیر را در عقلانیت راهبردی حاکمیت ها قرار داده است. در حکومت های کهن نیز این تدبیر به صورت تعلیمی، ورزشی و تفریحی مورد تمرین قرار می گرفت و با بررسی عملکردهای سیاسی و نظامی گذشتگان همواره می توان برای این تدبیر پیچیده و سیاسی بشریت نمونه های فراوانی چه در بخش راهبردی و چه در بخش تاکتیکی ذکر کرد. در این مقاله از باب نمونه بخش تاکتیکی عملیات روانی داستان "رستم و سهراب" مورد بررسی قرار گرفته و پس از ذکر مصداق برای هفتاد و هشت مورد از انواع نوزده گانه عملیات روانی تاکتیکی به این نتیجه می رسد که انگاره سازی و پلیس خوب و بد هر کدام با ضریب 82/12% بالاترین و دسته واگن با ضریب 29/1% در پایین ترین سطح از فروانی نمودار قرار گرفته است. قابل ذکرست که سطوح و انواع عملیات روانی همواره از گفتمان و عقلانیت زمان پیروی کرده است.
بررسی ساختار کنایه از دیدگاه زبان شناسی
حوزههای تخصصی:
بن مایه های تعلیمی صور خیال (تشبیه) در شعر انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
بی شک، شاعر انقلاب در هر یک از زمینه های شعری به نوشتن و آفریدن گرایشی ذاتی داشته است و دیدش نسبت به انسان، جهان، مذهب، طبیعت و ... دگرگون گشته است. در شعر بیش از هر چیز، شاعر در پی حس کردن مفاهیم انتزاعی برای مخاطب است که در این روند از کارکردهای فراوانی بهره جسته است. مثلاً کارکرد رنگ یا تعبیرات و اصطلاحات جدیدی که با تعاملات فرهنگی نو پدید وارد شعر شده اند. در این راستا استفاده از صور خیال با بن مایه های تعلیمی اخلاقی یکی از مهم ترین دست مایه های شعرای این دوره بوده است. در این مقاله ضمن اشاره به دگردیسی ساختاری صور خیال در شعر انقلاب اسلامی، به بررسی بن مایه های آن نیز پرداخته می شود. بن مایه های تعلیمی صور خیال در شعر انقلاب را عناصری همانند باورها و اعتقادات، عناصر انقلابی، عناصر خاص فرهنگ شهادت و ... در بر گرفته است.
اندیشه های عرفانی و ظرافت های بلاغی «فرغانی» با تکیه بر «مشارق الدراری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
149 - 173
حوزههای تخصصی:
سعیدالدین فرغانی یکی از بزرگ ترین شارحان عرفان اسلا می است که با فهم عمیق خود، بر قصیده «تائیه» ابن فارض مصری شرحی مبسوط نوشت. وی در عرفان نظری، شاگرد قونوی بود و در سلوک عرفانی، نسبت خرقه خود را به سهروردی رسانده است. فرغانی، با آگاهی کامل از اندیشه های عرفان نظری و ابن عر بی و آشنایی با میراث عرفانی کهن، به ویژه تصوف خراسان، توانست شرحی به نام « مشارق الدراری» بنویسد و در این اثر خویش، بدون آنکه همچون بسیاری از شارحان دیگر در دام تخیل های بیمارگونه و بازیهای زبانی حاصل از جادوی مجاورت گرفتار شود، با بیانی روش مند و تبویبی منطقی، با بی تازه در عرفان نظری بگشاید. نویسنده در این مقاله کوشیده است در دو بخش جداگانه، «اندیشه های عرفانی» و «ظرافت های بلاغی» فرغانی را بررسی کند؛ اندیشه هایی همچون: عشق و عاشقی، دیدگاه تأویلی و پرهیز از تأویلات بی حد و مرز، نسبت انسان کامل با دوایر سه گانه اسلام و ایمان و احسان که بحثی است کاملاً بدیع در تصوّف اسلامی، مفهوم زمان و قبض و بسط آن، واسطگی اسباب و مؤثّر دانستن حق و طرح سخن عمیق «سُبحانَ الذّی لا یُوصَلُ إلیهِ إلّا بِهِ» و در بخش ظرافت های بلاغی: تشبیه، سجع، استشهاد به اشعار، ترکیبات و ترجمه های بدیع و اطناب و بسط هنری که نشان دهنده خلاقیت های فرغانی در ساحت زبان و بیان این نکته است که در متن مشارق الدراری، تجارب روحانی و عاطفی نویسنده با جانب جمال شناسانه این تجارب، پیوند بسیار نزدیکی دارد.
مضامین و ساختارهای تعلیمی و اخلاقی در منشورهای دیوانی با تکیه بر عتبه الکتبه، التوسل الی الترسل، دستور دبیری و دستورالکاتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اقسام مهم و در عین حال مورد توجه نویسندگان برجسته درباری، نثر منشیانه دیوانی است. این گونه نثر از قرن پنجم قمری در قالب آثار مانند تاریخ بیهقی ، سیاستنامه ، قابوسنامه و... آغاز می شود و در قرن ششم با نمونه های اعلایی چون عتبه الکتبه و التوسل الی الترسل به قوام و نضج می انجامد. آثار ترسل و انشا از جهات گوناگون سیاسی، تاریخی، اجتماعی و ادبی ارزش فراوان دارند. از حیطه های کمتر بررسی شده در متون مزبور، جنبه تعلیمی و اخلاقی برجسته حاکم بر روح متن است که در جزءجزء ساختار بیانی نوشتار دیده می شود. دبیران که وظیفه نگارش مکتوبات دیوانی را به عهده داشتند، بنا به سابقه فکری اسلامی و اخلاقی، در ضمن نامه ها نیز به ذکر مبانی تعلیمی و اخلاقی مبادرت می کردند. در میان اقسام مختلف مکتوبات دیوانی، منشورها و فرمان های گماشتن افراد نیز از بابت ساختارهای به کاررفته و هم از جهت تعدد و تنوع مضامین اخلاقی و تعلیمی جایگاه ویژه ای دارند. بررسی تعلیمی مناشیر در آثار مورد بحث این نوشتار، نشان دهنده آن است که دبیران توصیه های دیوانی را در خطاب به سه گروه سلاطین، افراد منصوب شده و جامعه تحت امر تدوین نموده اند. مهم ترین توصیه به شاهان، اقامه مبانی اسلام و دادپیشگی است و به منصوبان، رعایت عدل و داد و حسن خلق با مردم و به زیردستان، توصیه به اطاعت و انقیاد است. توصیه ها گاه صرفاً اخلاقیات را تأکید کرده اند و در مواردی هم نوعی مبانی تعلیمی و آموزشی را بیان کرده اند که اقامه آن ها در جهت بهبود سیرت و صورت سلطان و منصوبان مؤثر واقع می شود. نگارنده در پژوهش حاضر با شیوه تحلیلی توصیفی و از زاویه ادب تعلیمی مناشیر و احکام دیوانی را بررسیده است.
آرایه های پیرنگ ساز» در داستان های کودک: با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
پیرنگ مجموعه ای از توالی حوادث داستان است در چارچوب نظام علّی. درواقع، پیرنگ ماده داستانیِ شکل نیافته ای در ژرف ساخت روایت و مستقل از شیوه روایتگری و گشتارهای زبانیِ روساخت است. از منظر این پژوهش، آرایه ها دو گونه اند: روایی و پیرنگی. «آرایه روایی»، شگردی آوایی یا معنایی، مازاد بر پیرنگ، و برای غنی سازی زیبایی شناختیِ روایت است و اگر از روایت حذف شود، نظام علّیِ پیرنگ و هسته مرکزی داستان مخدوش نمی شود. دوگانِ هر «آرایه روایی» یک «آرایه پیرنگی» است که از پیرنگ قابل حذف نیست. هدف پژوهش پیشِ رو معرفی نشانه شناختیِ آرایه های اخیر است که نه به عنوان شگردهایی صرفاً زیبایی شناختی بلکه به عنوان سازه هایی پیرنگ ساز در داستان های کودک -در تناظر با آرایه های ادبی- قرار دارند. مسئله پژوهش چگونگی بازتاب نشانه شناختیِ آرایه ها در ژرف ساخت داستان ها و منظومه های روایی کودک است. در همین راستا، این پژوهش ابتدا الگوی سه وجهیِ نشانه شناسی پرس مبتنی بر «بازنمون، تفسیر، موضوع» را توصیف، سپس با رویکردی تحلیلی توصیفی تعریف آرایه های ادبی را به تعریف نشانه شناختیِ دوگانِ پیرنگ سازش گسترش می دهد. پژوهش حاضر برای نخستین بار به کارکرد روایت شناختی و غیربلاغیِ علم بدیع توجه می کند. ازآنجاکه دسته بندی های شعرمحورِ سنتیِ آرایه ها، بسندگی لازم را برای تحلیل متون روایی ندارند، بنابراین پژوهش های روایت محور در زمینه آرایه ها از ضرورت های نقد ادبی به شمار می آیند.
تحلیل و بررسی ریخت شناسی داستان هبوط و تعالی درغزلی از دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازویژگی های مولوی در عرصه ی غزل پردازی گنجاندن داستان واره ها در غزل است.او از این طریق روشی نو در القای مفاهیم عرفانی به کار می گیرد. حاصل پیوند این غزل ها با داستان واره ها،غزل روایی است که به مثابه ی ابزاری مناسب برای القای اندیشه های مولانا به کار گرفته می شود.این غزل های روایی حاوی ناب ترین تجربه ی عارفانه است،اندیشه هایی که با روایت شدن؛نه تنها بهتر درک می شوند؛بلکه تأثیرگذاری شان نیز می تواند افزایش یابد.بررسی های مختلفی در طی سالیان اخیر در این غزلیّات صورت گرفته است و افراد زیادی از جنبه های گوناگون به دیوان شمس و مفاهیم گران بهای آن نگریسته اند.امّا ریخت شناسی غزل های او به ندرت انجام گرفته است؛ ریخت شناسی دانشی است در حوزه ی مطالعات ادبی که نخستین بار ولادیمیر پراپ آن را برای مطالعه ی قصّه ها مطرح نمود.کارکرد ریخت شناسی در ادبیّات تفکیک آثار ادبی از یکدیگر و تجزیه ی یک اثر ادبی به اجزای به وجود آورنده ی آن و کشف نقش ها و نقش ویژه های اثر و قوانین حاکم بر آن هاست. مقاله ی حاضر درصدد است با استفاده از روش ریخت شناسی،غزلی از غزلیّات دیوان شمس را به اجزای آن فروکاهد و نقش و کارکرد هر عنصر را مشخّص نماید تا بدین وسیله بتواند به درک طرز تلقّی مولانا از قضیه ی هبوط و تعالی نایل آید.
بررسی علم کلام در ادبیات تعلیمی
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی، گستره وسیعی از ادبیات را در بر می گیرد. بسیاری از شاعران ادوار مختلف شعر فارسی که اشعار تعلیمی سروده اند؛ با عل وم مختلف رایج در زمان خود آشنا بوده اند و بدین گونه بر غنای ادبیات تعلیمی افزوده اند. از جمله این علوم، علم کلام است. شاعران اشعار خود را با توجه به مباحث مطرح در ح وزه کلامی که بدان معتقد بوده اند؛ سروده اند. در واقع می توان شعر را نموداری از اعتقادات شاعر دانست که به تعلیم مخاطب در آن حوزه کلامی می پردازد. این موضوع کمتر در ادبیات فارسی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور برای بررسی تاثیر علم کلام در ادبیات فارسی ابتدا به معرفی علم کلام پرداخته، عوامل پیدایش و حوزه های اصلی علم کلام را بررسی می شود. سپس برخی از آرای کلامی که در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ مطرح می شود. در ادامه، تأثیر علم کلام بر فلسفه و جریان ایجاد شده در ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی دنیا و تمثیل های تعلیمی آن از نگاه "سعدی"و"محمّد تقی بهار"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
130 - 149
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از ابزارهای مهم بیانی شاعران و نویسندگان در دوره های مختلف ادبیّات کلاسیک فارسی بوده است. در هر زمان بنابر مقتضیّات دوره، شاعران و نویسندگان به گونه ای از این نوع ادبی در بیان تمثیل های تعلیمی مربوط به دنیا بهره برده اند. سعدی شیرازی از شاعران دوره کلاسیک و محمَد تقی بهار از شاعران عصر مشروطه از جمله شاعران برجسته ای هستند که آثارشان از جهات کمیّت، کیفیّت و استفاده از تمثیل های شعری درخور توجه و بررسی است. بی تردید دنیا و تمثیل های تعلیمی آن در آثار و باورهای ذهنی تعداد بی شماری از اندیشمندان و صاحب نظران به ویژه در گستره ادب پارسی سایه افکنده است و همواره مورد توجَه و عنایت بسیاری از شاعران و نویسندگان بوده است. در شعر سعدی و ملک الشعرای بهار نیزدنیا و تمثیل های تعلیمی آن تصاویری است که نه تنها مطلوب و لذت بخش نیستند؛ بلکه گاه مهیب و هولناک نیز می باشند. البته اگر گاهی تصویر زیبایی نیز دیده می شود یا در عمقِ خود، دربرگیرنده ترس و اندوه دنیاست و یا صرفاً به این دلیل که به گونه ای به آخرت مربوط می شوند خوب ترسیم شده است. این پژوهش برآن است که دنیا و تمثیل های تعلیمی آن را براساس اشعار این شاعران سترگ ادب پارسی با رویکرد تمثیلی و روش توصیفی – تحلیلی بررسی نماید.
فتوت: تصوف مدنی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۲ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
157 - 179
حوزههای تخصصی:
«فتوت» که در طول تاریخ همواره با تصوف ارتباطی نزدیک داشته، در «حیات شهری» جوامع اسلامی نیز تأثیرگذار بوده است. این تأثیرگذاری نه تنها از مقوله تأثیرگذاری فکری، بلکه از مقوله تحولات سیاسی و اجتماعی قابل توجه است. عده ای بر آنند که فتوت، نوعی تصوف عامیانه به شمار می رود؛ با این حال به نظر می رسد چنین فروکاستی قادر نیست نقش و تأثیر این مقوله را در رشد حیات اجتماعی این آیین به تمامی توضیح دهد. فتوت در طول تاریخ با ورود به عرصه بازار و اجتماع و نفوذ در طبقات پیشه ور و مرعی داشتن آداب و سننی که با تاروپود فکری این طبقات در هم آمیخته، توانسته است مفاهیم صوفیانه را با روح زندگی شهری که بر پایه پیشه وری بنا می شوند، چنان درآمیزد که به عنوان گونه ای تصوف مدنی مطرح شود. در این نوشتار، دلایلی برای اثبات این مقوله ارائه می شود.
عالم عرفان چه جور جایی است؟ (گزارش پنجمین نشست نقد مخاطبان)
حوزههای تخصصی:
Le statut de la femme à travers Nulle part dans la maison de mon père d'Assia Djebar et La Bohémienne près du feu de Moniru Ravanipur (étude sociocritique)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nulle part dans la maison de mon père, roman autobiographique d’Assia Djebar, représente la condition des femmes de l’Algérie vers les années 1940-50. D’autres écrivaines francophones ont traité certainement de tels sujets, mais le point de vue de Djebar est remarquable. De même, la littérature persane voit surgir une file de romancières qui traitent dans leurs œuvres la condition féminine en Iran de leur temps. La protagoniste de La Bohémienne près du feu, roman de Moniru Ravanipur, symbolise d’une certaine manière les femmes de son temps. Dans la recherche présente, pour mieux cerner le statut de la femme de manière contrastive et nous attarder sur l’univers social du texte, on se propose de recourir à l’approche sociocritique s’efforçant de déceler la socialité de l’œuvre littéraire à travers l’analyse des niveaux textuels. Appuyée sur le rôle intermédiaire de la langue, cette méthode aide à relever dans le texte littéraire les traces de la situation sociale contemporaine à l’œuvre. En nous référant à la méthode sociocritique préconisée par Pierre V. Zima, nous procédons à l’analyse des deux romans pour y clarifier le statut de la femme par rapport à l’homme et chercher les racines de cette position dans les circonstances sociales extérieures.
بررسی کارکرد ابزار «تمثیل و حکایت» در مجالس تعلیمی صوفیانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از نثرهای صوفیانه، نثرهای تعلیمی است که دربردارنده ی تعلیم اصول و مبانی اعتقادات دینی و عرفانی از سویی و تبلیغ عرفان و تصوف در میان مردمان عامه و متوسط جامعه از دیگر سو بوده است. به این نکته باید اشاره داشت که یک گونه از نثرهای تعلیمی و تبلیغی مجالس وعظ صوفیانه است. برپایی مجالس وعظ و به تعبیری «مجلس گفتن» در ایران پس از اسلام از رسم های کهن بوده و به عنوان یکی از راه های فهم تعلیم و تبلیغ اعتقادات دینی و عرفانی به شمار می آمده است. از آن جایی که مخاطبان مجالس وعظ، مردم عوام و متوسط جامعه بوده و آنان را یارای شنیدن استدلال های عقلی آن چنانی نبوده است، گوینده مجلس کوشیده است تا مطالب را برای آنان حسی و ملموس کند و به جای استدلال با مثال و تمثیل و حکایت و جز آن مطالب را تبیین و تشریح نماید. در این پژوهش، نگارنده بر آن است که با نگاهی به نثر عمده ترین مجالس تعلیمی صوفیه، یکی از بارزترین ویژگی های این گونه نثرها - فراوانی حکایت، تمثیل و مثال - را بکاود و اهداف و اغراض گویندگان و نویسندگان این مجالس را از کاربرد این ابزار و عناصر مورد بررسی قرار دهد.
مسلک العارفین کهن ترین متن بازمانده از طریقت خواجگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلک العارفین یکی از متون دوره پیشانقشبندی مربوط به دوره خواجگان کتابی است. مؤلف آن، محمد بن احمد بن محمد بخاری و یا محمد بن احمد اسعد بخاری است. این کتاب از مهم ترین منابع شناخت طریقت خواجگان پیش از شکل گیری سلسله نقشبندیه و بهاء الدین محمد نقشبند (م. 791 ق.) است و تاکنون منتشر نشده است. در این مقاله ضمن معرفی کتاب، وجوه اهمیت آن نشان داده می شود. از این کتاب دو تحریر باز مانده است. تحریر اول آن، تحریر کوتاه هفده بابی و تحریر بلند بیست و سه بابی تحریر دوم آن است. مهم ترین اطلاعاتی که در کتاب مسلک العارفین وجود دارد درباره سلسله های خواجگان و شاخه های آن است. در این اثر درباره اختلاف جانشینان غجدوانی بر سر ادای ذکر خفی و جلی اطلاعاتی وجود دارد که نشان می دهد چگونه سلسله خواجگان به دو گروه تقسیم شدند. همچنین برخی اصطلاحات نقشبندیه که جزو اصول هشتگانه جای دارند (مانند «خلوت در انجمن» و «سفر در وطن») در این کتاب آمده است. فصلی با عنوان خرقه نیز در این کتاب موجود است که اطلاعات منحصربه فردی درباره انواع رنگ خرقه و تناسب آن با احوال صوفی به ما می دهد. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است که با پژوهشی تاریخی همراه شده است.
چند کلمه از ذیل فرهنگ های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
101-116
حوزههای تخصصی: