فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳی و ﺗﺤﻠیﻞ ﻣیﺰان توجه بر مؤلفه های تربیت اخلاقی در متون فارسیِ دوره متوسطه اول اجرا شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای مقوله ای و واحد تحلیل، متن، اشعار و تصویر است. جامعه آماری این پژوهش کتاب های فارسی مدارس پایه اول تا سوم متوسطه اول در سال 99‑1400 است و رویکرد پژوهش نیز کاربردی است. ابزار جمع آوری اطلاعات فهرست وارسی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی فراوانی و درصد استفاده شده است. ﻋﻤﺪه ﺗﺮیﻦ ﻧﺘﺎیﺞ ﭘﮋوﻫﺶ نشان داد که در کﺘﺎب های فارسی پایه هفتم، بیشترین نمود به ترتیب متعلق به مؤلفه های طبیعت شناسی و محبت و مهرورزی است و مؤلفه های صبر و بردباری و نکوهش هوا و هوس نفسانی کمترین نمود را دارند. در پایه هشتم و نهم به ترتیب مؤلفه های طبیعت شناسی و وطن دوستی بیشترین نمود را داشته اند؛ نیز در پایه هشتم مؤلفه های صبر و بردباری و قناعت و در پایه نهم، قناعت و نکوهش هوا و هوس نفسانی کمترین نمود را به خود اختصاص داده اند. پرسشی که در این پژوهش درپی پاسخ آن هستیم آن است که «مؤلفه های اخلاقی در محتوای متون منظور چه میزان پوشش دهی را در بر می گیرد؟».
نگاهی به مجموعه شعر پریزاد از سارا جلوداریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان، بعد از انقلاب اسلامی، علاوه بر عرصه های انقلابی و اجتماعی، در حوزه سرودن شعر نیز رشد و شکوفایی داشته اند. سارا جلوداریان یکی از این زنان است که در این سال ها در عرصه شعر فعّال بوده است. پریزاد گزیده اشعارِ اوست در سه فصل با نام های «فصل عشق»، «فصل عطش»، و «فصل راز». بررسیِ زبان شعر جلوداریان از لحاظِ دستوری، تصاویر، و مضامین می تواند ابعاد گوناگون شاعرانگیِ این سراینده جوان را نشان دهد. عشق به میهن و زادگاه، پرداختن به دفاع مقدّس و قهرمانانش، خلیج فارس، احساسات عاشقانه و احوال شخصی و اشعارِ مناسبتی ازجمله موضوعات شعریِ جلوداریان است. او در ترانه سرایی هم تواناست. بررسیِ موضوعات عامّ پریزاد و اشعار آیینی و ترانه گونِ آن از مباحث این مقاله خواهد بود.
نقدی بر تصحیح «مقالات» شمس تبریزی و ضرورت تصحیح مجدد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : شیوه بیان و روش تعلیمی مشایخ بزرگ عرفان که در محافل عرفانی غالباً به صورت وعظ و تذکیر بود، تحت عنوان «مجلس گویی» یاد شده است. شمس تبریزی نیز در بیان تقریرات عرفانی خود به این سنت عرفانی توجه داشته و بیشتر تعالیم و مقولات مهم عرفانی را با این شیوه به مخاطبان و شاگردان خود انتقال داده است. نسخه های متعدد و متنوع بازمانده از تقریرات شمس تبریزی به نوعی مانع از ارائه متنی منقّح و صحیح از مقالات شمس شده است؛ ازاین روی در تصحیح علمی انتقادی این اثر که موحّد انجام داده است، کاستی هایی در متنِ مصَحَّح آن دیده می شود که گاهی موجب ابهام هایی در متن شده و فهم آن را برای خوانندگان مشکل کرده است. روش: در این نوشته ضمن نقد تصحیح یادشده، براساس نسخه های موجود در موزه قونیه به شیوه تحلیلی و براساس اصول نسخه پژوهی به بررسی اهمیت و اعتبار نسخه های کهن مقالات پرداخته شده است و ضرورت تصحیح مجدد آن تبیین می شود. یافته ها و نتایج: از میان نسخه های کهن «مقالات» شمس، نسخه سوم موزه قونیه به شماره 2155 به دلیل قدمت و اعتبار تاریخی، جامعیّت و یکدست بودن متن و توالی منطقی سخنان شمس اهمیت خاصی دارد. عاری بودن نسبی این نسخه از الحاقات و تصحیف کاتبان نیز یکی دیگر از یافته های این تحقیق است. با اساس قراردادن این نسخه می توان تصحیحی مجدد و متنی یکدست از مقالات ارائه داد؛ دیگر نسخه های کهن نیز برای نسخه بدل برحسب ارجحیت و اولویت بندی آنها برای رفع نقایص و مشکلاتِ نسخه اساس استفاده می شود.
باورهای سیف فرغانی، گرایش به گفتمان تشیّع و نقد سیاسی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیف الدین فرغانی از شاعران کمتر شناخته شدۀ شعر دورۀ عراقی است. او در قرون هفتم و هشتم هجری، مقارن با عصر استیلای مغول، می زیسته و غالب عمرش را بیرون از مرزهای ایران زمین در آقسرا سپری کرده است. مسئلۀ مقالۀ حاضر، جست وجوی دلایل و زمینه هایی برای وجوه امتیاز اوست در قیاس با بسیاری از شاعران، خاصه قصیده سرایان از جمله تعهد او به جامعه در مقام منتقد و مصلح اجتماعی و پرهیز او از شعر مدحی و شغل درباری. در این مقاله، نخست به زندگی نامۀ سیف پرداخته می شود و سپس گزارشی از باورهایش می آید که می تواند در قالب پیش زمینه ای در شناخت شخصیت و آثار او مفید باشد. در ادامه، بحث اصلی در سه بخش می آید: نخست، خلاصه ای از وضع پریشان زمانۀ او می گوییم؛ دوم، به واکنش سیف در قبال آن وضعیت در قالب نقد سیاسی اجتماعی مندرج در اشعارش می پردازیم که از منظر ارتباط شاعر با جامعه اهمیت دارد و سوم، سلوک اخلاقی و هنری وی را با توجه به مطالب پیش گفته ترسیم می کنیم. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و به سبب کمبود شدید منابع دست اول، مراجعۀ مستقیم به متن دیوان سیف (قصاید او) و استخراج نکات است. جلب توجه منتقدانِ بُعدِ سیاسیِ شعر سنتی فارسی به شاعری نادر و لایق از اهداف جنبی تحقیق است. از نتایج تحقیق می توان به ناهم خوانی برخی باورهای سیف، از جمله دشمنی او با عقل و فلسفه و پیشینۀ تاریخی ایران با وجه مترقی شخصیت وی اشاره کرد، اما تأثیر تعلق خاطر سیف به حقیقت تصوف و تشیّع در پیگیری راهی اشاره دارد که در نهایت به گمنامی نسبی او ختم شده است.
نگاهی به ویژگی های دستوری در ضریرنامه طغان شاه بن نظام قمی شاهرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه حماسه دینی انتقامیّه / ضریرنامه از طغان شاه بن نظام قمی شاهرودی یکی از نمونه های شاخص حماسه دینی در ادب پارسی است که در قرن نهم هجری درباره انتقام ضریر خزاعی، محمّد حنفیّه، مسیّب، طغان، عمر بن علی، فضلِ جعفر و دیگر پهلوانان از یزید، عمرِ سعد، یعقوب عسقلانی، شاه حلب و دیگر حامیان یزید سروده شده است. ماجرای منظومه از رسیدن کاروان اسیران کربلا به شهر عسقلان آغاز می گردد و با نجات امام سجاد(ع) و کاروان کربلا از چنگ یزید و نهایتاً با مرگ یزید خاتمه می یابد. بررسی دستوری این منظومه برای شناختن بیشتر زبان حماسی این منظومه و دیگر منظومه های دینی سودمند است. با بررسی موارد دستوری و مصداق های آن، لایه های زبانی و محتوایی بیشتری از این اثر به دست می آید. دراین پژوهش، نخست درباره حماسه، حماسه دینی و علل پیدایش و نمونه های آن و نیز درباره ابن نظام و منظومه اش سخن گفته ایم و پس از معرّفی مختصر ضریرنامه، برخی نکات دستوری این اثر با ذکر شواهد بررسی شده است. با ذکر این موارد پی می بریم که کهنگی سبک در آن کاملاً مشهود است و یکی از حماسه های برجسته دینی به حساب می آید که از نظر بافت داستان، استحکام الفاظ، زبان مناسب و ساخت دستوری، شایستگی توجّه بیشتر دارد.
بررسی شرایط و فوایدِ صحبت و هم نشینی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
95 - 122
حوزههای تخصصی:
مولوی در مثنوی تداعی های متعددی به کار می برد و از موضوعی به موضوع دیگر می رود؛ همین امر باعث شده است یکی از مباحث پُرتکرار و مهم عرفانی مثنوی ، یعنی «صحبت و هم نشینی» و شرایط سالکان و فوایدی که مولانا برای همنشین شدن با اولیای الهی برمی شمارد، چندان به طور دقیق بررسی نشود. در این پژوهش به دنبال آن هستیم تا با جمع ابیات پراکنده موضوع صحبت و هم نشینی در مثنوی و تحلیل آن ها براساس خود مثنوی ، آن هم با تکیه بر نشانه های درون متنی و بافت موقعیتی، به بررسی این موضوع بپردازیم؛ اما به سبب آنکه بررسی شش دفتر مثنوی ، خارج از محدودیّت این مقاله است، این موضوع در این پژوهش فقط در دفترهای اول و دوم بررسی می شود. از رهرو این پژوهش پی بردیم که مولانا در موضوع مصاحبت و مجالست سالکان با اولیای الهی، با وجود «جرّ جرار کلام»، وحدت و انسجام فکری و معنایی خاصی را دنبال می کند و این امر از نظمِ مباحث و مطالب ذیل موضوع صحبت مشخص است؛ بیان انواع مصاحبت و فراق و ذکر شرایط متعددی مانند صبر و تسلیم، توجه به سخنان اولیا و عمل بدان، نداشتن کینه، تلاش پیوسته، اظهار نیاز و تواضع، دوری از پندار کمال و... برای مصاحبت و هم نشینی سالکان با اولیای الهی و نیز آوردن فواید فراوان این مجالست مانند مُبدل شدن حس، رهایی از تن و صورت، رهایی از آشفتگی راه سیروسلوک، رهایی از شیطان، شکستن هوا و آرزو، رهایی از دنیا و لذایذ دنیوی، رهایی از نفس اماره و مکرهای آن و... برای سالکانِ هم نشین شده با اولیای الهی، گویای این نظم و انسجام فکری و معنایی در مثنوی است؛ نیز این موضوعات بر این نکته تأکید می کند که مولانا مصاحبت سالکان با اولیای الهی را بهتر از فراق و تنها گام برداشتن آن ها در مسیر سیروسلوک می داند.
فضایل اخلاقی در اشعار قاسمی و الیازجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
35 - 65
حوزههای تخصصی:
ا اخلاق یکی از زمینه های اصلی ادب گران سنگ فارسی است که گویندگان کثیری، بدان پرداخته اند. فضایل اخلاقی در دیگر زبان ها هم مورد توجه بوده است. از قاسمی گنابادی (ف.982ق.)، هشت مثنوی برجای است که در آنها با طرفه اندیشی و بیانی سهل، مضامین اخلاقی را غالباً در قالب حکایت سروده است. در ادب عربی نیز شاعران سترگی از جمله ناصیف الیازجی (1871-1800م.) به مفاهیم اخلاقی توجّه داشته اند. در این جستار با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که وجود زمینه های تأثیر و تأثّر را صرفاً شرط تطبیق نمی داند، به بیان فضایل اخلاقی مشترک در اشعار دو شاعر پرداخته شد. پژوهش حاضر با تکیه بر منظومه های عمدهالاشعار و زبدهالاشعا ر قاسمی و دیوان ا شعار الیازجی و بر اساس تقسیم بندی خواجه نصیرالدّین طوسی از فضایل اخلاقی در چهار حوزه کلی (حکمت، شجاعت، عفت و عدالت) انجام گرفته است. پرسش اصلی پژوهش آن است که چه مضمون های اخلاقی مشترکی در شعر قاسمی و الیازجی وجود دارد؟ از دستاوردهای ارزشمند آن تبیین و تحلیل مضامین مشترکی چون علم، تواضع، صداقت ، صبر و وفای به عهد است که در شعر دو شاعر ایرانی و لبنانی بیان شده است. به زیبایی های ادبی اشعار درحد گنجایش مقاله اشاره شد. بسامد برخی مفاهیم اخلاقی در شعر قاسمی چشم گیرتر است. از دلایل آن می توان به اهتمام قاسمی در سرودن مثنوی های متعددی که مشحون از مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است و نیز مناعت طبع و ویژگی های خُلقی شاعر اشاره نمود.
ویژگی های توصیف در کوش نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توصیف یکی ازابزارهای مؤثر در تصویرآفرینی و نوعی شیوه بیان است که به وسیله آن می توان اشیا، افراد، رفتارها و صحنه ها را با کلمات آفرید.از آن جا که وصف پیوندی استوار با نوع حماسی دارد به همین دلیل سراینده درحماسه خویش از آن برای تجسم بخشی و تصویر آفرینی بهره میبرد زیرا عنصر توصیف وسیلهای است برای محسوس و ملموستر کردن صحنههای متنوعی که در بستر شعر حماسی روی میدهد. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی موضوع توصیف در کوش نامه ایرانشان ابن ابی الخیر میپردازد.نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد موضوعات مختلفی چون طبیعت، اشخاص، امور انتزاعی، زمان، مکان، اشیا، هدایا، میدان رزم و حیوانات در کوش نامه توصیف شده اند.برای نشان دادن قدرت توصیفگری گوینده منظومه، ابتدا به وصف های او از جنبه دستوری نگریسته و سپس به تحلیل شگردهای دستوری شاعرانه پرداخته شده است.بسامد شگردهای دستوری نسبت به شاعرانه بیشتر است.از بین شگردهای دستوری، صفت دارای بیشترین بسامد است و از میان شگردهای شاعرانه، تشبیه بیشترین بسامد را دارد.علاوه بر این، در منظومه مورد پژوهش، شاعر گاه از چند شگرد وصفی در توصیف یک موضوع واحد استفاده می کند و گاه یک شگرد را به طور متوالی در توصیف موضوعات مختلف به کار می برد.
تحلیل شخصیت بلبل در منظومه «هنرستان عالی مرغان» ریاضی یزدی براساس نظریه عشق «اریک فروم»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مثنوی «هنرستان عالی مرغان» از ریاضی یزدی (1290-1360 ه.ق) براساس نظریه عشق اریک فروم (1900- 1980م.) می پردازد. «هنرستان عالی مرغان» شعری است غنایی که از زبان مرغان بصورت سمبولیک و تمثیلی، در چهارصد بیت و در هفت قسمت سروده شد. فروم نخستین کسی بود که بحث هنر عشق ورزیدن را مطرح کرد و زمینه ای گسترده برای تحقیق و بررسی، ارائه راهکارهای عملی درباره عشق را فراهم ساخت. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ابزار کتابخانه ای و با بهره مندی از نظریه ی روانشناختی عشق اریک فروم، بر آنست که به این پرسش اصلی پاسخ دهد: بلبل از دیدگاه روانشناسی اریک فروم، به چه میزان از شرایط عاشقی برخورداراست؟ براساس ما حصل تحقیق، بلبل در «هنرستان عالی مرغان» عاشقی راستین است که در راه عشق، سختی های بسیاری تحمل می کند و مطابق نظریه ی فروم از خصایصی چون استغنا، مهربانی، احساس مسئولیت، احترام و معرفت، به طور کامل برخوردار است و با نمودهای واقعی عاشق حقیقی اریک فروم کاملا مطابقت دارد.
نقد و بررسی فرهنگنامه تصوف و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
215-229
حوزههای تخصصی:
مقاله، نقدی است بر کتاب" فرهنگنامه تصوف و عرفان" اثر دکتر محمد استعلامی که در دو مجلد فراهم آمده است. پس از بیان وجوه حُسن کتاب، مواردی از ضعف های صوری و محتوایی کتاب برشمرده شده است. برخی از مهم ترین این ضعف ها، عبارتند از: عدم ذکر نام بسیاری از آثار متقدمین و متاخرین در پیشینه پژوهشی این اثر . ضرورت داشت تعریفی نسبتا جامع از مفهوم اصطلاحی واژگان، ارائه شود؛ برای نمونه، دراین فرهنگنامه ، کلمه "آب" یا "خواب" اصطلاح عرفانی محسوب شده اند، اگرچه مولّف خود در مدخل"آب" در هشت سطر تنها همین نکته را می گوید که: آب هم به تنهایی معنای صوفیانه وعارفانه ندارد. مولف در انتخاب مداخل، دچار ترجیحِ بلا مرجّح میان اصطلاحات یا مفاهیم است. همچنین بسیاری از تعابیر عرفانی، عمدتا با تکیه بر دیدگاه مولانا و حافظ شیرازی توضیح داده شده اند . در تنظیم مدخل ها همچنین، تناسب و تعادلِ مطالب چندان رعایت نشده و امکان ارجاع به منابع موجود و پیشینی، بیشتر بوده است. روش نقد دراین مقاله، بر سه محور : اسلوب و تنظیم کتاب ؛ محتوا و مفاد توضیحی و نوع منابع وفراگیری آنها ، استوار است و در همه موارد سعی بر مستند سازی بوده است.
ایضاح سیاست های رفاه عمومی و تأمین اجتماعی در مواجهه با چالش های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
283-301
حوزههای تخصصی:
نظام رفاه و تامین اجتماعی در روزگار ما، با توجه به تحولات و شرایط جهانی، با بحران ها و چالش های متنوع و متعددی روبرو شده است. به همین سبب، شناخت از بحران ها و آسیب های نظام تامین اجتماعی و اتخاذ سیاست های مقابله ای با آن بحران ها از جمله موضوعات مهم و اساسی در مطالعات رفاه اجتماعی قلمداد می شود. برخورداری از سطح مطلوبی از رفاه اجتماعی برای شهروندان، از خصوصیات جامعه ی پیشرفته و مولود تحولات گسترده در نظام توسعه کشورها به حساب می آید چرا که این مسئله در وضعیت بهره مندی از خدمات رفاهی و امنیت درآمدی آحاد جامعه نقش پررنگی ایفا می کند. یکی از مهم ترین منابع علمی در خصوص شناخت وضعیت سیستم های تامین اجتماعی، گزارش هایی است که توسط اتحادیه بین المللی تامین اجتماعی تهیه، تدوین و منتشر می شود. این نهاد اخیرا در کتابی تحت عنوان " ده چالش جهانی تامین اجتماعی" چالش های نظام رفاه و تامین اجتماعی را در سطح کلان مورد کاوش و بررسی قرار داده و سیاست هایی را در جهت مقابه با آن چالش پیشنهاد کرده است. در این نوشتار کوشش شده همسو با این گزارش، مفاهیم، سیاست ها، شاخص ها و معیارهای ذکر شده در این کتابِ مهم مورد مداقه قرار گرفته و با نظرداشت آن ها، چالش های پیش روی نظام تامین اجتماعی کشور ارائه و تبیین گردد.
زبان حال سرایی در مقتل های عاشورا: روایت حضرت قاسم بن الحسن (ع) در مقتل های تاریخی- داستانیِ روضه الشهداء، طوفان البکاء و مُحرِق القلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان حال سرایی یکی از شگردهای ادبی در مقتل نویسی است. این شگرد بیشتر در مقتل های تاریخی- داستانیِ بعد از سده نهم دیده می شود. برخی از زبان حال ها به سبب تأثیرگذاری بلاغی، به تدریج به عنوان واقعیت تاریخی پذیرفته شده اند و تحلیل و بررسی آن ها، دو هدف را برآورده می کند؛ نخست اینکه سیر تاریخی و تکوینی زبان حال سرایی در روایت پردازی های عاشورا به زبان فارسی شناخته می شود و دیگر اینکه سرچشمه برخی تحریفات در گزارش های تاریخی این واقعه معلوم می گردد. مقتل پژوهان، مقتل و مقتل نگاری را به دو نوع کلی تقسیم می کنند: مقتل های معتبر و قابل استناد که بیشتر شامل منابع کهن و نوشته های قرن دوم تا هفتم است و منابعی که به داستان پردازی روی آوردند و شامل مقتل های قرن هشتم تا چهاردهم هستند. در این نوشته، زبان حال سرایی در سه مقتلِ تاریخی-داستانیِ روضه الشهداء، مُحرِقُ القلوب و طوفانُ البُکاء بررسی شده است که از نظر گزارش تاریخی با نقد جدی مواجه هستند، اما از لحاظ نگارش ادبی و سبک هنری آن، قابل توجه می نمایند. محدوده پژوهش، روایت نبرد و شهادت حضرت قاسم بن حسن (ع) است که قصه پردازی های غیر مستندِ بسیاری در آن راه یافته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد بیشتر زبان حال سرایی ها مربوط به گفتگوی شخصیت ها، به ویژه خاندان امام حسین (ع) است که بیشتر در خرده روایت های غیر معتبر آمده است و محتوای عاطفی دارد.
بررسی و تحلیل تشابهات حکمت مزدیسنا و نگرش خودبنیاد فریدریش نیچه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
30 - 58
حوزههای تخصصی:
آیین مزدیسنا یکی از کهن ترین ادیان جهان است که حتی با وجود مهجور ماندن زبان و خط اوستایی و پهلوی، از دیرباز مورد توجه مکاتب و معارف بشری قرار گرفته است. فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی نیز حتی با گذشت قرون متمادی و تحولات اجتماعی گسترده در زندگی نوع انسان، از فلسفه و حکمت آیین زرتشتی بی نصیب نمانده و به نظر می رسد بسیاری از سخنان وی متاثر از این آیین است. پژوهش حاضر میزان تشابهات میان این دو نحله آیینی و فلسفی را به روش توصیفی - تطبیقی بررسی می کند. دستاورد این تحقیق، امکان ارتباط و تاثیر آیین مزدیسنا بر آرای نیچه را تقویت می کند، به نحوی که در بازنمایی سوژه خودبنیاد نیچه، اراده در یک بینش ناشناس درونی، معطوف به قدرت است، تفسیری که در مزدیسنا از آن با نام امشاسپندان فروشی نام برده می شود و همچنان که آن ها صور معنوی عالم خلقت هستند، در جهان نیچه ای نیز اشیاء و اجسام، نمودی از حقیقت ذات خود هستند. محوریت اصلی اندیشه نیچه نوآفرینی و ساخت جهانی عاری از پیش فرض های دیرین و خرافه هاست، همان طور که نوآفرینی عالی ترین خواست پیامبر مزدیسنا در ایران اوستایی بوده است. از رهیافت های نیچه، برآمدن اندیشه نوین و فرو شدن اندیشه های ناسازگار است، همچنان که در بینش زرتشتیان، فروهرهای نوین مردم زنده، قوی تر از فروهرهای درگذشتگان هستند. در دو رویکرد، ابرانسان یا سوشیانت، نامیرا و آخرین آفریده است که جهان را عاری از شر دروغ و انسان را فنا ناپذیر خواهد کرد.
تحلیل نظام اداری ایران در آثار ادبی و تاریخی عصر قاجار براساس مدل سالا ریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع پژوهش بینارشته ای ( ادبیات، تاریخ و جامعه شناسی) است. پرسش این نوشتار این است که براساس داده های منتج از منابع ادبی (سیاحتنامه ابراهیم بیگ، کتاب احمد و تمثیلات آخوندزاده) و تاریخی (حقایق الاخبار ناصری و شرح زندگانی من) عصر قاجار، نظام اداری این دوره تا چه حد تناسبی با مولفه های مدل سالا ریگز دارد؟ روش تحقیق، روش توصیفی-تحلیلی منابع ادبی و تاریخی در زمینه ساختار نظام اداری عصر قاجار و تکنیک جمع آوری داده ها فیش برداری از متون است. بررسی اجمالی منابع ادبی و تاریخی این عصر نشان می دهد که با توجه به تاخیر در شکل گیری دولت ملی در ایران و در نتیجه تاخیر در توسعه نظام اداری به مثابه ابزار و ماشین اداری دولت، مولفه های مدرن مدل سالا ریگز حضور تاریخی لازم را در نظام اداری ایران عصر قاجار ندارد بلکه با تلفیقی از حضور مولفه های سنتی و مدرن ضمن غلبه مولفه های سنتی مواجه هستیم. نتیجه نهایی اینکه، با مرور آثار ادبی و تاریخی عصر قاجار می توان گفت که وضعیت نظام اداری در ایران بویژه در دوره قاجار با توجه به پیشینه فرهنگی، اجتماعی و تاریخی جامعه ایران و حضور دو قدرت خارجی روس و انگلیس که مداخله گران موثری در نظام ترتیبات حکومتی و اداری ایران بودند انطباق بیشتری با مولفه های آسیب شناسانه مدل سالا ریگز دارد.
بررسی و مقایسه پیکره بنیاد گفتمان آثار جلال آل احمد و احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های چندی به منظور تحلیل متن های ادبی مبتنی بر داده های واقعی زبان وجود دارد که می توان در این خصوص به تحلیل های پیکره یار و دیدگاه «کلیدواژگی» اشاره کرد. مقاله حاضر سفرنامه و رمان های «غرب زدگی، خسی در میقات، مدیر مدرسه، اورازان، تات نشین های بلوک زهرا» از جلال آل احمد و «مدار صفر درجه، غریبه ها، پسرک بومی و همسایه ها» از احمد محمود را بر اساس این دو دیدگاه تحلیل می کند. تحلیل پیکره یار روش سودمندی است که به واسطه آن می توان به بررسی بازنمود ایدئولوژی در صورت های زبانی در حوزه ای چون زبان شناسی پرداخت. متن های ادبی نیز اعم از رمان ها و سفرنامه هایی که توسط نویسندگان شکل می گیرد، نشأت گرفته از ایدئولوژی نهفته ویژه ای است تا مخاطب را به سمت آنچه مدنظر نویسنده است سوق دهد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با تکیه بر کلیدواژه های موجود در آثار این دو نویسنده، با بهره گیری از رویکرد نظری بیکر (2006) و با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین با روش گردآوری پیشینه پژوهش به صورت کتابخانه ای و با تکیه بر پیکره های زبان به بررسی فضای سیاسی و اجتماعی حاکم در آثار آن ها بپردازد. برای دستیابی به تحلیل مناسب با تکیه بر ابزار رایانشی ورد اسمیت، 3 کلیدواژه واژگانی که از فراوانی زیادی برخوردار بودند از هر اثر استخراج شد و سپس در قالب 54 جمله- نمونه مبتنی بر رویکرد ون دایک مورد تحلیل قرار گرفت و مشخص شد که رویکرد نویسندگان بیانگر چه نوع ویژگی های ایدئولوژیک بوده است. نتایج حاصل نشان دهنده نگرش و ایدئولوژی آسیب شناختی جلال آل احمد و احمد محمود در جوامع انسانی بود.
نقد جایگاه اجتماعی- فرهنگی زن در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
285 - 312
حوزههای تخصصی:
رمان، طرحی از زندگی است که دوره ای از زمان و فرهنگ اجتماع را در قالب روایت می ریزد و با موقعیت بخشیدن به شخصیت ها و حوادث گذر زندگی را از پیچ و خم امواج زندگی وصف می کند. این وصف اما، خالی از ارائه طرح و برنام زندگی نیست. زنان به منزله بخشی از پیکره اجتماع، زندگی و فرهنگ همواره قسمتی از بار جلو رفتن روایت را بر دوش داشته اند و نمایشی که از آن ها ارائه شده، دیدگاه آرمانی، انتقادی و یا اصلاحی نویسنده را به نمایش گذاشته است. در رمان برجسته کلیدر چند زن نقش اساسی دارند. دولت آبادی از تئوری نمایش اجتماع در ارائه داستان سود جسته و ابعاد انتقادی، اصلاحی و دیدگاه های آرمانی کمتری را به نمایش گذاشته است. این نوشتار با طرح مباحثی مانند نقد جایگاه زنان در رمان کلیدر، بیان کاستی ها و عدم توجه به آموزه های منتقدانی چون گلدمن و بارت، موقعیت الهام بخشی این رمان را با نقص جدی روبه رو دیده و کوشیده است تا پاره ای از کاستی های نگاه اجتماعی - فرهنگی نویسنده را مورد تذکار قرار دهد.
رویکرد جامعه شناختی به رمان جنگ (تصویری از گفتمان اقلیت)؛ برپایه مطالعه موردی چهار رمان زمین سوخته، آداب زیارت، زمستان 62 و باغ بلور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
۸۳-۴۵
حوزههای تخصصی:
رمان از دید پژوهشگران مختلف به مثابه اثری اجتماعی (تأثیرپذیرفته و تأثیرگذارنده بر اجتماع) بازشناسانده شده است. این پژوهش برپایه همین پیش فرض به مطالعه موردی چهار رمان جنگ می پردازد تا تفاوت میان روایت رسمی از جنگ در رسانه های مختلف ازجمله ادبیات را با آنچه در این آثار بازگو شده است، نشان دهد. روش این مطالعه براساس تلفیقی از دستاوردهای و مبانی نظری موجود در نقد جامعه شناسی، به ویژه الگوی لوکاچ-گلدمن، نقد اجتماعی لوونتال و رابطه شخصیت و نهادهای قدرت پی یر بوردیو است. رمان های چهارگانه انتخاب شده عبارت اند از زمستان 62، باغ بلور، زمین سوخته و آداب زیارت. این آثار همه در روزگار جنگ تألیف شده اند و همه از آثار مورد توجه و پرشمارگان به شمار می روند. برای دستیابی به این هدف خوانش تفسیری هر رمان براساس الگوی نقد جامعه شناختی و با کوشش برای پرهیز از هر گونه پیش داوری انجام شده است. در ادامه ویژگی های هر یک از این چهار رمان در تقابل با روایت رسمی از جنگ نشان داده شده و مشخص شده است که چگونه ویژگی هایی مانند شخصیت پردازی، پی رنگ، لحن، زاویه دید و حتی محتوای اثر در خدمت بازتاب گفتمان اقلیت قرار گرفته اند. گفتمان اقلیت صدایی متکثر و کاملاً متفاوت با روایت رسمی از جنگ است که جلوه آن را در رمان جنگ برخلاف شعر و دیگر گونه های ادبی مرتبط با ادبیات جنگ (مانند خاطره نویسی و روایت های شفاهی) به وضوح می توان باز جست.
بررسی مضامین تعلیمی در مثنوی ناشناخته ظهیر کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی ظهیر کرمانی یکی از آثار گرانسنگ سده دوازدهم هجری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است و تاکنون به زیور چاپ آراسته نشده است. این منظومه سرشار از مضامین و معانی تعلیمی و حکمی است که شاعر به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی به کار برده است و هرکجا مجال یافته به پند و اندرز مخاطب پرداخته است. نگارندگان بر آن شدند تا در پژوهش حاضر براساس روش اسنادی کتابخانه ای، برای نخستین بار به بن مایه ها و زمینه های تعلیمی و اخلاقی در این منظومه غنایی بپردازند. مهم ترین پرسش در پژوهش حاضر این است که آیا ردّپای افکار و عقاید مذهبی سراینده در این اثر مشهود است و آیا افزون بر اخلاق فردی به اخلاق اجتماعی در این اثر نیز توجه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سراینده در مکتب شیعه پرورش یافته است و آبشخور تفکرات وی از مکتب شیعه و آیات و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت سرچشمه می گیرد؛ این تفکرات به روشنی در اشعار وی نمود یافته است. همچنین او افزون بر ابعاد اخلاق فردی، به بعد اجتماعی اخلاق نیز در این اثر توجه داشته است.
بررسی و تحلیل بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسامد بسیار چند مضمون اخلاقی در متن، بیانگر بنیان های تعلیمی در تفکّر نویسنده آن است. بنیان های تعلیمی در قالب های ادبی منسجم و کوتاه مانند رباعی نمایان تر است؛ زیرا شاعر می کوشد با مختصرترین فرم اندیشگانی، برای تأثیرگذاری بیشتر، تفکّرات پندآموز خود را به تصویر بکشد. سعدی از شاعران جامع الاطرافی است که در قالب های متعدد شعری ازجمله رباعیات، دغدغه های تعلیمی اش را بیان کرده است. این دغدغه ها و بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، به دلیل ایجاز و اختصار فرمی و ساختاری نسبت به دیگر آثار وی نمود بارزتری دارد. این پژوهش از این نظر اهمیت و ضرورت دارد که در پژوهش های ادبی کمتر به تحلیل رباعیات تعلیمی سعدی پرداخته شده است؛ نیز رباعیاتْ ظرفیّت ویژه ای برای دستیابی به بنیان های تعلیمی سعدی دارد؛ بر این اساس در این مقاله تلاش شده است با روشی توصیفی و تحلیلی، بنیان های تعلیمی رباعیات سعدی بررسی شود که البته تا به حال واکاوی نشده است. مضامین متعددی ازجمله مرگ، بی اعتباری دنیا، عشق، جبر، اختیار، عدالت و اخلاقیات (تذکرات خاص رفتاری)، ژرف ساخت تعلیمی رباعیات سعدی را تشکیل می دهد. فهم و درک این مضامین تعلیمی نیازمند طبقه بندی و نگاهی تبارشناسانه است تا بتوان به خاستگاه فکری و عقیدتی شاعر دست یافت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، متأثّر از اندیشه های فقهی و کلامی دوران خود و اندیشه های فلسفی ایران باستان بوده و شاعر بنابر اوضاع نابسامان اجتماعی عصر خود به سرودن رباعیات پندآمیز و تعلیمی پرداخته است تا بتواند مجموعه ای از کنش های نیک اخلاقی را به مخاطب تعلیم دهد.
انگاره های نمادین اعداد در سعادت نامه نظام الدین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اعداد یکی از مهم ترین انواع کهن الگوها هستند و از زمان های بسیار دور از جمله دغدغه های ذهنی بشر بوده و همواره در طول تاریخ پرداختن به این موضوع که اعداد فراتر از مفهوم کمّی خود، ارزش کیفی و معانی نهفته بسیاری در خود دارند؛ زمینه ساز مطالعات و نظریه پردازی های فراوانی در علوم مختلف بوده است. در واقع کنار گذاشتن اعداد از زندگی روزمره ممکن نیست. اعداد هم مانند زمان و مکان مفهومی کاملا اساطیری داشته و به عنوان یکی از مهم ترین انگاره های کهن الگویی مفاهیم نهفته بسیاری در خود دارند که بیانگر حالات و اندیشه های روانی، جهان بینی و دنیای پیرامون صاحبان اثر هستند. در این مقاله به بررسی و تطبیق برخی اعداد در سعادت نامه نظام الدین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی می پردازیم. به نظر می رسد استرآبادی و ترشیزی شناخت عمیق و دقیقی از کهن الگوی اعداد داشته و آنها را با استفاده از عنصرخیال در آثار خود به کار برده اند. نگاه هر دو در مفاهیم کاربردی اعداد به هم شبیه بوده و از آن در اشعار خود و به ویژه در ابیات مذهبی استفاده کرده اند. اعداد با معانی نمادین مشابه ولی با بسامد متفاوت در هر دو دیوان آمده و بسامد استفاده از آنها در سعادت نامه بیشتر از ساقی نامه می باشد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای و دیجیتالی انجام شده است.