فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
36-19
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه به دلیل رویکردهای متناقض و نبود جهت گیری مناسب، متأسفانه نماهای شهری نامناسبی را پدید آورده و هویت کالبدی را در شهرهای ایران از بین برده است. هدف: ارزیابی عوامل اثرگذار بر هویت کالبدی نماها در منطقه تاریخی شهر تبریز می باشد. روش ها: از روش تحلیلی- استنباطی استفاده شد. جامعه آماری دو گروه کاربران ساختمان ها و متخصصان بودند. برای تحلیل اطلاعات روش معادلات ساختاری با نرم افزار Smart Pls به کار گرفته شد. یافته ها: از نظر کاربران بیشترین تأثیر بر روی هویت کالبدی نماهای بافت تاریخی شهر تبریز مربوط به تخریب نماهای تاریخی و سلیقه شخصی و نظم و هماهنگی می باشد و کمترینش مربوط به کنج و خط اتصال به زمین است. از نظر متخصصان هم بیشترین اثرگذاری مربوط به مقیاس و اندازه انسانی، مصالح نما و سلیقه شخصی می باشد. کمترینش مربوط به کنج و خط اتصال می باشد. درنهایت هر دو گروه در زمینه کمترین اثرگذاری یعنی معیار کنج و خط اتصال به زمین متفق القول بودند. نتیجه گیری: همه مؤلفه های مورد بررسی بر روی هویت کالبدی نماهای بافت تاریخی شهر تبریز اثرگذار بوده است. با توجه به رابطه نزدیک هویت کالبدی و نماهای شهری، می توان گفت که با مدیریت صحیح نماها می توان به هویت کالبدی محسوس دست یافت.
وجه نمادین تکنولوژی در تولید میراث معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
41-22
حوزههای تخصصی:
اهداف: معماری به عنوان یکی از شیوه های خلق اثر، ضمن بهره گیری از هنر، ترکیبی از اندیشه و فناوری است. آنچه یک اثر معمارانه را از سایر آثار ممتاز می سازد، این است که واجد ارزشی بیش از فراهم کردن سرپناه باشد؛ به عبارتی علاوه بر وجه کارکردی، خصیصه زیبایی و انتقال مفاهیم متعالی تر را نیز بروز دهد. این نوع معماری به عنوان یک میراث ارزشمند، قابلیت ماندگاری در تاریخ را داشته و نقش فناوری در تولید چنین میراثی، همواره یکی از پارامترهای اثرگذار بوده است. هنگامی که طرح معماری به عنوان یک اثر هنری ویژه شکل می گیرد، بی تاثیر از فناوری در روند خلق نبوده و فناوری در این حالت، جنبه نمادین می یابد. هدف این پژوهش بررسی این وجه ثانویه فناوری و نقش آن در تولید میراث معماری معاصر می باشد. روش ها: از نظر روش شناسی، مطالعات صورت گرفته به صورت ترکیبی بوده و در آن از رهیافت زمینه ای استفاده شده است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی عوامل اثرگذار بر معماری با بررسی آثار میراث معماری معاصر و همچنین وجوه تاثیرات فناوری و نقش آن تحلیل شده است. یافته ها: بررسی نمونه های هویت بخش معماری معاصر به عنوان میراث ماندگار، با پراکنش مختلف جغرافیایی نشان می دهد که به طور مشترک ویژگی های فرم، عملکرد و زیبایی در حوزه های پیکربندی فرمی، سازماندهی فضایی و ترکیب بندی نما قابلیت تحلیل و مقایسه دارند. نتیجه گیری: ماهیت معماری در فصل مشترکی از وجوه هنر، علم و تکنیک، بسته به مقطع زمانی و جغرافیای مکانی دستخوش تحول بوده و خلق میراث ماندگار معماری، وابسته به سطح پیشرفت فناوری زمان خود بوده است.
مطالعه بازدید مجازی از سایت در درکِ ارزش های معمارانه توسط دانشجویان؛ نمونه مطالعاتی: ساختمان بهرنز هنرستان فنی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
140-122
حوزههای تخصصی:
اهداف : در دوران همه گیری کرونا، بسیاری از کلاس های طراحی معماری به صورت مجازی برگزار شدند و در این دوران، بازدید از سایت طراحی به عنوان یکی از مهمترین بخش های آماده سازی دانشجویان برای طراحی معماری نیز به صورت مجازی صورت می گرفت. هدف اصلی این مقاله تحلیل نقاط مثبت و منفی بازدید مجازی از سایت در میان دانشجویان معماری و تبیین مفهوم بازدید مجازی از سایت به عنوان ابزار یادگیری است. روش ها : بازدید مجازی از سایت از نظر روش شناسی، با مفهوم مدل 360 درجه شناخته می شود. از شرکت کنندگان ( N=14 ) خواسته شد تا بر اساس مفهوم مدل 360 درجه به بازدید از سایت بپردازند. دانشجویان شرکت کننده، پس از آن در یک پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس این پرسشنامه، انگیزه و عواطف شرکت کنندگان، در کنار قابلیت استفاده از مدل مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: تجربه بازدید مجازی از سایت نکات قابل توجهی را به همراه داشت که موجب شد برای درک آن ها، علاوه بر پرسشنامه استاندارد، مصاحبه های هدایت شده به صورت کیفی با شرکت کنندکان انجام شود. نتایج نشان از قابلیت اعتماد نتایج بازدید مجازی از سایت حکایت دارد، هرچند کاستی هایی را نیز نشان می دهد. نتیجه گیری: بازدید مجازی از سایت به عنوان یک روش اکتشافی از مدل 360 را تایید می کند. در نمونه ساختمان بهرنز هنرستان خیابان ری تهران، در حوزه ارزش های ملموس، بازدید مجازی از سایت بسیار موفق بود، در حالی که درباره ارزش های ناملموس میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان موفقیت چندانی نداشته است.
کاربست روش تصمیم گیری چندمعیاره در تعیین کاربری خانه نیما یوشیج در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلالی قوی در میان حفاظت گران شایع است که مفهوم میراث فرهنگی خود به معنای استفاده از گذشته برای نیازهای حال و آینده است. ازاین رو استفاده ی مجدد از بناهای تاریخی به یکی از اهداف مهم دانش حفاظت بدل شده است. برنامه ریزی استفاده ی مجدد مستلزم حل مسائل پیچیده و تصمیم گیری درباره ی چگونگی حفظ خصیصه های ارزشمند فرهنگی ملموس و ناملموس درعین تامین نیازهای روز جامعه است. برای حل این چالش ها پژوهش گران روش های متعددی را در راستای انطباق کاربری با آثار میراث معماری برگزیده اند. بااین حال در ایران، به ویژه توسط نهادهای دولتی متصدی حفاظت، این روش ها به خوبی مطالعه و معرفی نشده اند. ازاین رو پژوهش حاضر روش تصمیم گیری چندمعیاره را برای انتخاب مناسب ترین کاربری در فرآیند استفاده ی مجدد تطبیقی با مطالعه برروی نمونه مور دی خانه ی نیما یوشیج در شهر تهران، مورد بررسی قرارداده است. روش این پژوهش، در مرحله ی بررسی ادبیات موضوع و شناخت نمونه موردی، کیفی است که ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در مرحله ی ارزیابی معیارها و گزینه های پیشنهادی نیز رویکرد کمّی اتخاذ و از ابزار پرسشنامه و نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که روش تصمیم گیری چند معیاره به عنوان ابزاری بهینه می تواند در استفاده ی مجدد بناهای تاریخی به حفاظت گران کمک شایانی کند. گزینه های "کافه-گالری نیما"، "خانه-کتاب نیما" و "خانه-موزه ی نیما" به عنوان سه گزینه ی پیشنهادی استفاده ی مجدد از خانه ی نیما، بر مبنای آرای متخصصین معرفی گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که با تکیه بر روش تصمیم گیری چندمعیاره و مبتنی بر معیارهای فرهنگی، معماری، اجتماعی، اقتصادی و محیطی از میان گزینه های پیشنهادی، "خانه-موزه ی نیما" منطبق ترین کاربری برای این خانه ی تاریخی است.
جستارهایی ذات گرا به طراحی ملی بر اساس نظریه شخصیت ملی هردر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
25 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگرش ملی به تاریخ طراحی از یک سو محبوب و از سوی دیگر با چالش مواجه بوده است. این جنبه دوگانه در بستر جهانی شدن تشدید هم شده است. از یک سو، نگرش غالب عملکردگرا هویت اشیاء را منحصر به اهداف کاربردی آن دانسته و در سوی دیگر، مورخین نوگرای طراحی با رویکرد پسااستعماری، طراحی اشیاء را ملهم از شرایط مختلف اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی می دانند. بنابراین طراحی محصول به عنوان بخشی از فرهنگ مادی یک ملت، چگونه می تواند واجد معانی هویت ساز ملی یا منطقه ای باشد؟ طراحی محصول چگونه شخصیت ملی خاصی را به مخاطبان خود انتقال می دهد؟
روش پژوهش: پژوهش حاضر در پاسخ به سؤالات فوق، با رویکرد کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی روش های کلان ذات گرای طراحی ملی بر اساس شناسایی مفهوم شخصیت ملی در طراحی را بررسی کرده است.
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه رویکرد ذات گرایی طراحی ملی در تاریخ نگاری طراحی جهان و شناسایی رویکردها، ابزارها و روش های اتخاذ شده برای تشکیل طراحی با هویت ملی بر اساس شناسایی شخصیت ملی در آن است.
نتیجه گیری: در این پژوهش در مجموع با بررسی اسناد معتبر تاریخ طراحی ملی، پنج روش کلی تأثیرگذار در تأسیس شخصیت ملی در طراحی محصول شناسایی شد: استخراج اختصاصات زیبایی شناسی منطبق بر منش ملی، ویژگی خاص عملکردی محصول منبعث از منش ملی، طراحی محصولات برآمده از سبک زندگی شهروندان یک کشور به سان برند ملی، نشان دارکردن محصول با استفاده از مواد بومی و روش ساخت خاص آن و بالاخره روش تفکر طراحی ملی که ریشه در جهان بینی متفاوت دارد. در تمامی روش های فوق، رسیدن به هویتی ذاتی و ایجاد شخصیت ملی در طراحی با اتکا به دو عامل «عنصر یا پدیده اختصاصی» طراحی و «استمرار یا تکثر تاریخی» آن عنصر انجام شده است.
تحلیلی بر چالش ها و تاب آوری معماری معاصر ایران با پیوستن به جامعه شبکه ای
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
44 - 64
حوزههای تخصصی:
جامعه شبکه ای با ارائه مفاهیم متفاوتی از زمان و مکان و نگاه جهانی به معماری، جوامعِ در حال توسعه از جمله ایران را با چالش های جدیدی مواجه می کند. در امتداد همه این دگرگونی ها و ظهورآسیب هایی درنتیجه بروز چندگانگی فرهنگی و اجتماعات فراملی، مسائل تازه ای برای یک جامعه در رابطه با چگونگی حفظ و بازیافتن جایگاه خود، هنگامی که در طیف فرآیند شبکه ای شدن قرار می گیرد مطرح می شود. بنابراین اینکه معماری معاصر ایران در طی این روند با چه سازوکاری حیات خود را حفظ نموده و تاب آورد، مسأله ای قابل بررسی است. در این روند گام اول، شناخت وضعیتی است که با آن مواجه هستیم. هدف اصلی پژوهش شناخت و بررسی تحولات ناشی از پیوستن اجتماعات به جامعه شبکه ای و نحوه تأثیرات آن بر مقوله معماری است. بر این اساس سعی بر آن است با تحلیل مطالعات، وآراء صاحب نظران جنبه هایی از تحولاتِ فرآیند شبکه ای شدن بررسی و مهم ترین تأثیرات آن در رابطه با ابعاد مختلف فضا و معماری مورد تحلیل و تطبیق قرار گیرد. روش گردآوری اطلاعات بصورت مستندسازی و مبتنی بر مباحث کیفی و تحلیل تطبیقی است. نتایج مطالعات نشان می دهد که ماهیت متکثر جامعه شبکه ای ضمن تسریع تعاملات جهانی و عوامل متصل به آن، معماری را با شرایط دوگانه ای چون همگونی و التقاط مواجه می سازد. در این راستا معماری نیازمند رویکردهایی است که با حفاظتی خلاق، میان جهانی شدن وحفظ ویژگی های منطقه ای تعادلی در جهت معماری تاب آور ایجاد کند. لازمه شکل گیری معماری تاب آور در جامعه شبکه ای تعدیل آثار این تحولات با حفظ ارتباط همزمان میان مقوله های: فرهنگ و هویت بومی، فرهنگ و هویت جهانی، مکان، فضای جریان، فناوری و تکنولوژی با محوریت اصلی انسان و در رابطه ای پویا با زمان است. محصول معماری زمانی می تواند در این گفتمان جهانی تاب بیاورد که در حرکتی موافق زمان، ضمن حفظ ارتباطش با جهان، به صورتی آگاهانه ویژگی های خود را شناخته، حفظ و توسعه بخشد و درتعادلی بین حفظ ریشه اش با زمینه خود و تحولات جهانی قرار گیرد تا بتواند با برقراری تعاملی خلاقانه، نوعی از معماری را تعریف کند که ضمن احیاء و تقویت ارزش های منطقه ای، با ایجاد بستری مناسب برای حضوری پویا و ایفای نقش در معماری آینده مزایای جهانی را نیز به همراه داشته باشد.
An Examination of the Sexuality Meaning in the Female S tudents and Relation with the school-level environment (Case S tudy: Secondary Schools in Baneh)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
27 - 40
حوزههای تخصصی:
ABSTRACT: Education is effected by many factors, including the mental and emotional conditions as well as the physical environment. The quality of architectural space in educational spaces, since it can affect students' sensory, intellectual and perceptual cognitions, can also affect their satisfaction with the school environment. This research tries to identify satisfaction as one of the factors affecting the quality of school architecture and takes steps to improve the situation. In addition to addressing the basic needs, qualitative considerations are also addressed. Research Method: In this research, documentary and survey research method (descriptive-applied) has been used to analyze the perception of adolescent girls about the meaning of sexuality in society and compare it with their level of satisfaction with the educational environment. The statistical population of female high school students in Baneh city is considered to be 120 students through Cochran's formula. The results were analyzed in SPSS software. Findings: There is a perception and understanding of sexuality in female students and also there is a significant relationship between perception of sexuality awareness in students and their satisfaction with the environmental quality of school. In this way, the more students know about their gender, the better they understand and respond to the school environment.
Augmented Reality System Specification for Placemaking(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
53 - 66
حوزههای تخصصی:
Augmented reality (AR) builds better participation for placemaking by focusing on real time features, communication, and direct information flow between project s takeholders. This s tudy attempts to access to specification of the Augmented Reality Sys tem for Placemaking (ARSP) model and make the research a basis for a profitable e-business model. By inves tigating AR and placemaking, this research seeks to build an augmented reality sys tem specification of the information flow and communication for project s takeholders' management. This paper explores the potential for using AR technology in interior design by three-dimensional (3D) and two-dimensional (2D) and façade placemaking by 2D textures of brick material. The sys tem consis ts of a qualitative proof of concept (POC) model, a prototype model, and a minimum vital product (MVP) model to s tudy to compel quantitative research. The ARSP POC model, prototype model, and MVP model are programmed by building an information modeling (BIM) sys tem, Revit and Unity software, and different software development kits (SDKs) as an application for Android devices. Seventy-four experts tes ted the MVP model in the Delphi method and observed, interviewed, and filled out a ques tionnaire. The research shows that the contributions of this s tudy to the body of knowledge are twofold. Firs t, this s tudy extends the unders tanding of AR applications in placemaking. Second, this s tudy identifies possible improvements using AR sys tems in design, procurement, and cons truction.
ارزیابی سیستماتیک مقالات معماری مجلات علمی-پژوهشی ایران و انتشارات (Elsevier (q1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به پیشرفت جوامع د ر سال های اخیر و توسعه ابعاد مطالعات علمی و پژوهشی د ر زمینه های مختلف معماری، بررسی سیر حرکت اند یشمند ان و موضوعات مطالعه شد ه د ر سطح جهان و مقایسه آن با مطالعات د اخلی می تواند مؤید ی بر نیازهای تحقیقاتی آتی د ر حوزه معماری باشد ؛ چراکه مطالعات د اخلی د ر مقایسه با مطالعات جهانی از تعمیم پذیری کم تری برخورد ار بود ه و جهت افزایش رقابت پذیری خود با مطالعات جهانی، نیازمند تغییری بهینه با د ر نظر د اشتن مسائل و مشکلات د اخلی هستند . هد ف پژوهش: هد ف از این مطالعه، بررسی مقالات علمی منتشر شد ه د ر مجلات معتبر معماری د ر سطح جهانی و د اخلی د ر ارتباط با محوریت موضوعی و روش های تحقیق آنها جهت ارائه راهکاری برای بهبود کیفیت مطالعات بعد ی د ر جهت افزایش تعمیم پذیری برون د اد مطالعات چاپ شد ه د ر نشریات ایرانی است. روش پژوهش: این پژوهش با مروری بر کلیه مجلات معماری (Elsevier (q 1 (646 مقاله) و علمی- پژوهشی فارسی و انگلیسی زبان (802 مقاله) که د ر طول سال های 1397 تا 1399منتشر شد ه، به بررسی موضوعات و روش تحقیق آنها پرد اخته است. نتیجه گیری: ارزیابی آماری نتایج، حاکی از آن است که از میان یازد ه موضوع شناسایی شد ه «پاید اری، فن ساختمان، فرایند طراحی، مطالعات کالبد ی، مطالعات تاریخی، معناشناسی، روانشناسی محیط، پد افند غیرعامل، مد یریت، گرد شگری، منظر»، تمرکز مطالعات د ر نشریات علمی-پژوهشی ایران بیشتر روی مباحث «تاریخی» و «روانشناسی محیط» و اغلب به شیوه کیفی (توصیفی- تحلیلی) است، د ر حالی که گرایش مطالعات معماری د ر نشریات ( 1 Elsevier (q تمرکز بر عرصه های «تکنولوژی و فن ساختمان» و «فرایند طراحی» با تکیه بر روش های کمی (آزمایشی) صورت پذیرفته است.
واکاوی شاخص های مؤثر بر خلق مکانسوم با رویکرد شاهدمبنا (نمونه موردی: پارک/تپه های ملت و دیدگاه شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مکان سوم مفهومی کلید ی برای د رک عملکرد روابط بین محیط و اجتماع است. شهرها یک سامانه پیچید ه اجتماعی-زیست محیطی هستند و همواره به عنوان بستر تعاملات اجتماعی و فضایی برای ملاقات و گذران اوقات فراغت مطرح بود ه اند . با نگاهی به مناطق مختلف شهر سنند ج، نابرابری های اجتماعی موجود د ر محله های مختلف که خود ناشی از توزیع و پخش نابرابر امکانات و تسهیلات شهری است، به روشنی به چشم می خورد که بعضاً ریشه د ر بینش مسئولان امر نسبت به مکان و غرابت اقد امات انجام گرفته با مضمون مکان و نیاز کاربران د ارند . هد ف پژوهش: هد ف اصلی پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های مؤثر د ر خلق مکان سوم است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نظر موضوع، مید انی، از نظر هد ف کاربرد ی-توسعه ای و از نظر زمان، آیند ه نگر است. گرد آوری اطلاعات به روش اسناد ی و پیمایشی انجام می شود . براین اساس از د و روش «مضمون مبنا» د ر ارزیابی محتوای اد بیات موضوع و همچنین از روش «شاهد مبنا» د ر ارزیابی نمونه مورد ی و پیمایش با استناد به رصد ، مستند نگاری و پرسش نامه استفاد ه می شود . ارزیابی اطلاعات کیفی، د ر نرم افزار Maxqda 18 به انجام می رسد . نتیجه گیری: نتایج پژوهش، نشان از تفاوت بینش جامعه کاربران و جامعه مسئولین د ر مورد وضعیت و ویژگی های خلق مکان سوم د ارد . یکی از د لایلی که موجب تغییر د ر فضاهای شهری و خلق مکان می شود ، میزان آگاهی جامعه از تأثیرات طراحی شهری و مطالبه گری آنهاست که به رشد و توسعه مرد م مد ار و خلق مکان های شهری خواهد انجامید . همچنین مجموعه د رخواست کاربران براساس ارزیابی شاهد مبنا از پارک تپه های د ید گاه و ملت، همسو با شاخص های خلق مکان سوم مبتنی بر تحلیل مضمون مبنای اد بیات مربوطه است. بر این اساس پیشنهاد اتی جهت خلق مکان سوم د ر پارک تپه های د ید گاه و ملت، ارائه می شود .
پارک باستان شناسی، الگوی مناسب حفاظت و توسعه پایدار محوطه های تاریخی؛ ضرورت ها و مولفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
215 - 229
حوزههای تخصصی:
موزه ها و محوطه های تاریخی از آن جهت که ارتباط مخاطب را با گذشته برقرار می کنند، برای مردم جذابیت ویژه ای دارند، در این میان، بازدید از محوطه های تاریخی بدلیل قرارگیری در بطن اثر و زمینه های شکل گیری آن، برای مخاطب از اهمیت بیشتری برخوردار است اما ضرورت های حفاظت از آثار، اعم از ملموس، ناملموس و طبیعی، درکنار تلاش برای ادامه حیات محوطه، دغدغه فکری مدیران آن ها است. به منظور نیل به هدف پژوهش، که تلاش برای شناسایی تطابق و یا عدم تطابقِ ضرورت ها و مولفه های پارک باستان شناسی در محوطه های تاریخی می باشد، پاسخ به این سوالات الزامیست. مولفه های اصلی در ایجاد پارک باستان شناسی کدامند؟ و چه ضرورت هایی بر ایجاد پارک باستان شناسی در محوطه های تاریخی دارای مولفه های مربوطه تاکید دارند؟ این تحقیق در ابتدا با رویکرد کیفی براساس مطالعات کتابخانه ای به تعریف و تشریح دیدگاه های نظریه پردازان و منشورها و کنوانسیون های ملی و بین المللی در زمینه موزه، محوطه های تاریخی و پارک باستان شناسی و ویژگی های هرکدام پرداخته، سپس کوشش نموده با راهبرد استدلال منطقی با تکیه بر مباحث بنیانی به پاسخ سوالات بپردازد. در نتیجه در صورتیکه یک محوطه تاریخی شرایط و مولفه های لازم برای تبدیل به پارک باستان شناسی در منطقه را دارا باشد، با مدیریت یکپارچه در قالب پارک باستان شناسی، می تواند موجبات حفاظت پایدار محوطه تاریخی و توسعه پایدار جوامع محلیِ حاضر در منطقه را فراهم آورد. این مولفه ها را می توان به مولفه های ایجابی شامل میراث ملموس، ناملموس و طبیعی، و مولفه های توسعه ای که عبارتند از تاسیسات و تجهیزات، خدمات، نیروی انسانی، اجتماعی، امنیت و ایمنی دسته بندی کرد مولفه های ایجابی، ایجاد پارک باستان شناسی را ممکن می کنند و مولفه های توسعه ای شرایط را برای ادامه حیات آن مهیا می نمایند.
گونه شناسی مدارس سنتی ایران براساس جغرافیای تاریخی (مطالعه موردی: مدارس جغرافیای تاریخی خراسان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
375 - 390
حوزههای تخصصی:
مدارس، یکی از مهمترین بناهای ادوار تاریخ هنر و معماری ایران محسوب می شوند. از شاخص ترین نمونه های آن ها می توان به مدارس دوره ی اسلامی اشاره کرد؛ که مطالعه و تحقیق برروی کالبد و طرح معماری آن ها در بازشناسی هویت این ابنیه تاریخی گامی موثر است.تاکنون مطالعات گوناگونی در زمینه گونه شناسی مدارس سنتی ایران انجام گرفته است، لیکن ارزیابی مصادیقی از دو حوزه جغرافیای تاریخی مشخص در یک مطالعه ی تطبیقی، وجه مشخصه این پژوهش است. جغرافیای تاریخی، در کنار عواملی همچون شیوه های ساخت و دستاوردهای معماری ادوار مختلف، یکی از مولفه های مهم ابنیه تاریخی است که توجه به آن برای شناسایی هویت معماری آن ها لازم است. اما در پژوهش های تاریخ معماری ایران کمتر به این رویکرد توجه شده است. هدف این مقاله گونه شناسی مدارسی است که در دو حوزه جغرافیای تاریخی خراسان و اصفهان قرار گرفته اند. این مسئله با طرح این پرسش محقق می شود که آیا مدارس واقع در یک جغرافیای تاریخی از یک الگوی مشخص در ویژگی های کالبدی پیروی می کنند؟ بدین منظور ابتدا به تبیین مفهوم جغرافیای تاریخی، معرفی جغرافیای تاریخی ایران و به ویژه دو حوزه ی خراسان و اصفهان پرداخته شده است. از آنجایی که این تحقیق از نوع کیفی است، پس از شناسایی مدارس، تعدادی از مدارس هریک از دو حوزه ی مذکور بصورت هدفمند انتخاب شدند و در روندی استقرایی و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان می دهد باتوجه به وجود ویژگی های مشترک زیاد در میان مدارس حوزه ی جغرافیای تاریخی خراسان بزرگ، می توان یک الگوی مشخص برای آن تعریف نمود. این الگو شامل موقعیت و تعداد برخی عناصر معماری نظیر مدرس ها، برجک های برروی محیط خارجی بنا، پله ها، تالارها، دستگاه ورودی و همچنین تعداد محورهای تقارن و سلسله مراتب فضاهای دستگاه ورودی است. اما در بین مدارس حوزه ی اصفهان، با وجود تنوع زیاد الگوها، الگوی واحدی نمی توان یافت.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های مدیریت بحران ایران با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۴۸-۳۵
حوزههای تخصصی:
پهنه سرزمین ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی در معرض انواع مخاطرات طبیعی از قبیل زلزله، سیل، طوفان، خشکسالی و غیره قرار دارد. با توجه به بررسی ها، اجرای خط مشی های مدیریت بحران، موفقیت آمیز نبوده است. بنابراین هدف پژوهش، ارائه مدل عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های مدیریت بحران ایران با رویکرد ساختاری تفسیری بوده است. روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. داده های تحقیق به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی، 18 نفر از متخصصان و صاحب نظران مدیریت بحران بود که به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل مدیران و کارشناسان سازمان مدیریت بحران و ادارات کل بحران استان ها (297 نفر) و مدیران ملی و استانی سازمان ها و نهادهای همکار و عضو شورای عالی مدیریت بحران (361 نفر) درمجموع، برابر با 658 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق 49 عامل مؤثر بر اجرای خط مشی مدیریت بحران شناسایی و به عنوان پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی محتوایی آن توسط 10 تن از اساتید مدیریت دانشگاه و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (89/0=α). برای سطح بندی مؤلفه ها از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که 49 عامل در قالب 12 مؤلفه بر اجرای موفق خط مشی های مدیریت بحران اثرگذار است و مؤلفه ها در پنج سطح قرار گرفتند. عوامل توانمندی منابع انسانی و مهارت مجریان، منابع مالی و تجهیزاتی و عوامل مدیریتی و سازمانی در سطح زیربنایی مدل و مدیریت یکپارچه و وحدت رویه در فرایند اجرای خط مشی ها در رأس مدل قرار گرفتند. چنانچه روشن بودن مأموریت های سازمان ها و نهادهای همکار، برنامه محوری، پیش بینی و تأمین منابع مالی و تجهیزاتی و توانمندسازی منابع انسانی در اولویت های تصمیم و اقدام مدیران سازمان مدیریت بحران قرار گیرد، اجرای خط مشی ها تسهیل خواهد شد.
شناسایی و ظرفیت سنجی کنشگران مدیریت نوسازی و بازآفرینی شهری در سطح ملی و محلی (کلانشهر تهران) و تحلیل شبکه ارتباطی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
5 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های اساسی در مدیریت بازآفرینی شهری، عدم شناخت کافی از کنشگران این حوزه در سطوح مختلف مدیریتی و الگوی روابط آنها و نیز ناکافی بودن مطالعات در خصوص ظرفیت سنجی کنشگران اصلی است. بنابراین، هدف تحقیق شناسایی، ظرفیت سنجی و تحلیل روابط کنشگران به منظور دستیابی به شرایط مناسب تر در فرایند مدیریت بازآفرینی در سطح ملی و کلانشهر تهران است. بدین ترتیب این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن آمیخته است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، علاوه بر بررسی مبانی نظری موضوع، اسناد مختلفی همچون آئین نامه ها، تفاهم نامه ها و نیز صورتجلسات سازمان نوسازی شهر تهران مورد تحلیل محتوا قرار گرفته و در نهایت به منظور افزایش پایایی و روایی تحقیق و تکمیل داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و مدیران تراز اول سازمان های دست اندرکار استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که تعدد کنشگران این حوزه بسیار زیاد بوده ولی در عمل تفوق بر بخش های دولتی و عمومی (شهرداری ها) است و بخش های خصوصی و اجتماعات محلی نقش کمرنگی در ساختار مدیریت بازآفرینی شهری در تهران دارند. از نظر ارتباطی کانون های مشخصی قابل شناسایی بوده است و ارتباطات عمودی بین نهادها قابل ملاحظه نیستند. همچنین در این تحقیق نشان داده شد که این کنشگران از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار بوده که پتانسیل مناسبی برای سیاست گذاری و مدیریت بازآفرینی شهرها است.
تبیین اصول نگهداشت گرما در بافت های گیاهی برای معماری بیومیمتیکس بر اساس مدل-سازی مبتنی بر TPM؛ موردپژوهی: جنگل های هیرکانی گرگان
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
65-82
حوزههای تخصصی:
گیاهان در طول تاریخ تکاملی خود مقاومت شگفت انگیزی را در برابر شرایط مختلف آب و هوایی مختلف کسب کرده اند. بخصوص در برابر آب و هواهای بسیار سرد و در نقطه انجماد. در مقابل، تغییر فاز از حالت مایع به جامد در مصالح ساختمانی استاندارد، سبب آسیب می شود. بنابراین، هدف و تصور انتقال برخی از استراتژی ها و خواص ساختاری گیاهان مقاوم به مصالح ساختمانی و ساخت وساز است. نمونه موردی این تحقیق، گیاهان «جنگل هیرکانی ایران» بوده از روش شبیه سازی TPM در تحلیل نگهداشت گرما و آنالیز حرارتی آن استفاده شده است. یافته های تحقیق ضمن بیان استراتژی های اساسی و خصوصیات ساختاری گیاهان مقاوم جنگل هیرکانی در برابر سرما، نشان داده است که استراتژی مدل سازی سفارشی از آنجایی که بافت های گیاهی با یک آرایش بسیار مرتب از سلول های تکی و در اندازه ها و اشکال مختلف شکل گرفته اند، نمایانگر مواد طبیعی منفذدار طبقه بندی شده قابل استفاده در معماری و مصالح ساختمانی هستند. این صفات ساختاری مناسب برای مقاومت در برابر آب و هوای بسیار سرد بوده که این صفات یک رویکرد مکانیکی مستمر بر مبنای تئوری محیط متخلخل ارائه کرده اند، به بیان دیگر به بازتولید مصالح ساختمانی ساخته شده از مواد چندوجهی و چند فازی کمک می کند و شبیه سازی های اولیه نیز نشان دهنده نفوذ صفات ساختاری در انتقال آب در بافت های گیاهی و یقیاناً مصالح سبک کاربردی مانند بتن های هبلکس است.
طراحی یکپارچه سایبان های پوسته جنوبی ساختمان خوابگاهی در شهر تهران؛ بررسی چندجانبه سرمایش، گرمایش، روشنایی و برداشت آب باران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
63 - 74
حوزههای تخصصی:
یافتن متوازن ترین گزینه طراحی ضمن در نظر گرفتن چندین عملکرد، مسأله این پژوهش است که می تواند در فرآیند طراحی یکپارچه تحقق یابد. بنابراین هدف این مطالعه راه اندازی یک فرآیند طراحی یکپارچه است که در روند آن به جنبه های سرمایش، گرمایش، روشنایی و برداشت آب باران در خصوص طراحی سایبان های جنوبی یک ساختمان خوابگاهی مرسوم پرداخته شود و نهایتاً متوازن ترین گزینه که جوانب نام برده را به تعادلی نسبی می رساند، توسط معمار انتخاب شود. برای تحقق این مهم، از روش شبیه سازی و نرم افزار انرژی پلاس با رویکردی کمی، ابتدا رفتار حرارتی، برودتی و روشنایی موردها بررسی شده و سپس در بخش توسعه، توانمندی بهره وری از سامانه فوتولتائیک و جمع آوری آب باران به صورت متغیری مستقل واکاوی شده است. از شش گزینه طراحی، نمونه سایبانی که با منطق حداکثر سایه اندازی در روز-طرح تابستان دارای 35درجه شیب با عمق 65سانتی متر بوده و پیش آمدگی های شرقی-غربی مثلثی داشته؛ عملکرد به نسبت بهینه تری را در کسب نورِروز مفید و کاهش بار سرمایشی دارد. به علاوه مستعدترین هندسه را به لحاظ جذب تابش خورشید برای تولید برق و نیز جمع آوری آب باران دارد. اگرچه بارگرمایشی این نمونه نسبتاً بالا گزارش شده اما باتوجه به چالش شهر موردمطالعه(تهران) در تأمین انرژی سرمایشی، می توان اذعان داشت در مقایسه با دیگر گزینه ها ضمن درنظرگیری جوانب نام برده در خلال یک فرآیند یکپارچه، متوازن ترین پاسخ در چندین بُعد است.
تأثیر جنسیت بر ترجیحات مکانی در انتخاب فضاهای فراغتی-تفریحی (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
39 - 50
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت و نحوه گذران آن یکی از شاخص های اساسی سبک زندگی به شمار می رود. جنسیت یکی از ویژگی های فردی می تواند باشد که بر نحوه گذران اوقات فراغت تاثیر گذار باشد. حال سوال اصلی در این پژوهش این است که جنسیت چه تفاوت هایی را می تواند بر نحوه گذران اوقات فراغت و همچنین انتخاب مکان های فراغتی ایجاد نماید. در پژوهش حاضر با بهره گیری از راهبرد کیفی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای در جامعه آماری 384 نفر از ساکنان منطقه 2 تهران، تفاوت های جنسیتی در 9 موضوع انواع فراغت و 18 مکان تفریحی شاخص منطقه 2 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون ANOVA در مورد جنسیت افراد و ارتباط آن با ارجحیت موضوعی گذران اوقات فراغت نشان داد که بین دو گروه جنسی تفاوت معناداری در تمایلشان به خرید رفتن، فعالیت هنری، رستوران و کافه گردی، پیک نیک و فعالیت های مجازی وجود دارد.
A Spontaneous Location Theory and How Street Vendors Acquire Spaces (Case Study: Kampala City – Uganda)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper presents a 'spontaneous location' theory to explain the choice and appropriation of s treet spaces by s treet vendors for their private enterprises in the central division of Kampala city. It provides for how s treet space locations are chosen and acquired for vending activities. To attain an appropriate sample size, the concept of saturation was used, whereby respondents were selected based on the type of goods sold, how goods were sold, the s treet occupied, time of vending, gender, age, and spatial dis tribution on the s treets. Subsequently, 90 respondents were sampled from 30 s treets. The selection of s treets was based on the exis ting land uses the intensity of vending, and their spatial dis tribution. In the s tudy, direct observations and interviews were used to collect data. Reference was made to location theories and business location decisions. Results indicate that s treet vendors tend to locate their enterprises on roads and paths with high human traffic that offers a market for their goods. We conclude that the ambiguity of government agencies towards s treet vendors and the audacity of s treet vendors as citizens with rights to urban space could promote more random locations of s treet enterprises and set a s tage for further s treet space use contes tation. To avert further conflict arising from the appropriation of spaces, we recommend that s treets identified by s treet vendors for their s treet enterprises be assessed for feasibility and valorized by city authorities to allow the enterprises to take place and generate revenue for the city.
تحلیل تمثیلی دولت خانه ی صفوی در اقلیم اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
231 - 244
حوزههای تخصصی:
رابطه ی معماری صفوی در اصفهان به خصوص دولت خانه ی صفوی، با اقلیم این شهر اساساً تمثیلی است و تمثال های این دولت خانه بر اساس اقلیم این منطقه شکل گرفته اند. از این منظر معماری دولت خانه رابطه ای تنگاتنگ با اقلیم منطقه برقرار می کند، اما ظهور تمهیدات اقلیمی در این معماری تنها مبتنی بر وجه مادی نیست، بلکه صورت اثر به چیزی فرای آن نیز ارجاع می دهد. از همین راه غایت این مقاله به تبیین رابطه ی میان اقلیم و معماری دولت خانه ی صفوی اختصاص یافت، و روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر در حکم روش تحقیق انتخاب شد چرا که از مناسب ترین روش های تحقیق جهت کشف معنای بنیادین در آثار نمادین و تمثیلی است. این میان جای توجه دارد که به کارگیری روش های نوین در تحلیل روش مند و نظام مند تاریخ معماری ایران به نظر امری ضروری است، چرا که هرگونه نگاه نو به معماری تاریخی ایران وجهی جدید از آن را برملا می سازد و می تواند در فهم این آثار موثر واقع شود. بر این اساس این مقاله که بر آن بود با نگاهی نو به رابطه ی میان دولت خانه ی صفوی اصفهان با اقلیم این شهر بپردازد، با استفاده از روش اسطوره شناسی تمثیلی از صورت عناصر اقلیمی دولت خانه ی صفوی به سوی معنای آن سوق گرفت و با تبیین رابطه ی مذکور به معنای نهان آن دست یافت، و در نهایت به این نتیجه رسید که نیروی محرکه ی شکل گیری تمثال های این دولت خانه همانا اقلیم در معنای اصیل آن یعنی پدیده ها و پدیدارهای طبیعی مکان سکونت بوده است و تاثیر این نیروها چنان بوده است که نزد این اقوام جنبه ای نمادین پیدا کرده، موجب شکل گیری نگرشی متافیزیکی به این نیروها می شود، چندان که از این راه روایت هایی شکل می گیرد و در تمثال های آنان ظهور می یابد.
بررسی مولفه های شهر هوشمند در ارتقاء کیفیت زندگی شهری (شهر مورد مطالعه: بابلسر)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم جدید، جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه ی برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که در طول سال های اخیر بیش از پیش مورد مطالعه و توجه قرار گرفته است. شهر بابلسر نیز با دارا بودن کارکردهای گردشگری-توریستی و دانشگاهی، در حوزه مدیریت شهری دارای مشکلات متعددی در این زمینه است که با بکارگیری مولفه های شهر هوشمند می تواند به بخشی از آن موارد پاسخگو باشد. لذا هدف این تحقیق بررسی مولفه های شهر هوشمند در ارتقاء کیفیت زندگی شهری در بابلسر می باشد. روش شناسی تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مراجعه به داده های اسنادی و توزیع پرسشنامه ( بدلیل گسترش اپیدمی ویروس کرونا19 - Covid ) به صورت مجازی در سایت های معتبر شهری صورت پذیرفته است. پس از کدگذاری و ورود داده ها به نرم افزار SPSS ، تحلیل داده ها توسط این نرم افزار و آزمون های فریدمن، کندال و کولموگرف-اسمیرنوف انجام شد. نتایج حاصل از آزمون دبلیو کندال نیز طبق بررسی مهمترین مولفه های شهر هوشمند در بابلسر نشان می دهد حکمروایی هوشمند با امتیاز 8722/2 و sw: 2/90 در رتبه و اولویت اول و محیط زیست هوشمند با امتیاز 1/4001و sw: 1/21 در رتبه و اولویت ششم و آخر از دیدگاه کارشناسان می باشد و این در صورتی است که شهروندان شهر بابلسر زندگی هوشمند را با امتیاز 1/3854و sw: 2/29 رتبه و اولویت اول و حکمروایی هوشمند را با امتیاز 1/0033 و sw: 1/20 به عنوان رتبه و اولویت آخر خود موثر دانسته اند. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی پاسخ جامعه هدف تحقیق و اعمال امتیاز بر اساس ضریب آلفا کرونباخ در بررسی تاثیر مولفه های شهر هوشمند در کیفیت زندگی شهری بابلسر نشان می دهد، حکمروایی هوشمند با میانگین ارزیابی 99/2 وضعیت: قابل قبول، اقتصاد هوشمند با میانگین ارزیابی 90/1 وضعیت: ضعیف، محیط زیست هوشمند با میانگین ارزیابی 50/1 وضعیت: ضعیف، تحرک هوشمند با میانگین ارزیابی 47/2 وضعیت: قابل قبول، مردم هوشمند با میانگین ارزیابی 69/2 وضعیت: قابل قبول و زندگی هوشمند با میانگین ارزیابی 18/3 وضعیت مطلوبی را در تاثیر خود بر کیفیت زندگی شهری به خود اختصاص داده است .