فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحولات گسترده اقتصادی در ایران که با انقلاب صنعتی شدت یافت، ساختار اقتصادی خانواده را متحول نموده است و با تغییر جایگاه، روابط و نیازهای افراد خانواده، زمینه ساز تغییر در سازمان فضایی مسکن شده است این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که با تغییر ساختار اقتصادی خانواده، ساختار فضایی خانه در شهر یزد چه تغییراتی را پشت سر گذاشته است؟ در این راستا، نمونه هایی از الگوهای غالب مسکن سه دوره یزد به صورت هدفمند انتخاب شد. روش این پژوهش نظریه زمینه ای است و تحلیل نتایج از طریق کدگذاری داده های به دست آمده از مصاحبه ها انجام شده است. برای گردآوری داده ها نیز از پرسش نامه های عمیق نیمه ساختار یافته و مصاحبه های باز همراه با مشاهدات آزاد و مشارکتی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که خانواده پس از تحولات ساختار اقتصادی، دچار تغییراتی در عملکرد خود، پیوند اعضا و ساختار قدرت شده است. این موارد در مقیاس خانواده، خود را به صورت تغییر جایگاه مرد، زن و فرزند، کاهش محوریت جمع، افزایش محوریت فرد و تغییر عملکرد خانه نشان داده است و تأثیر آن ها در سازمان دهی فضاها، به صورت حذف سلسله مراتب سنی و جنسی در سازماندهی فضاها، محوریت فرد در سازماندهی فضاها، کاهش سیالیت فضاها، و تغییر کیفیات مورد نظر ساکنان از فضاها، نمود یافته است.
بررسی وضعیت شاخص های تاب آوری شهری و تدوین عوامل مؤثر در ارتقای وضع موجود (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات گستره و مسائل غیرقابل پیش بینی، همواره محیطهای شهری با چالشها و مخاطرات متنوعی روبه رو هستند. با توجه به این وضعیت، بایستی شهرها همواره آمادگی مقابله با انواع بحرانها را داشته باشند. بر همین اساس وضعیت تاب آوری آنها بسیار مهم است. تاب آوری شهری توانایی سیستمهای شهری برای پاسخگویی به تنش ناشی از سوانح و بازسازی سریع پس از آن تعریف میشود. این موضوع در کلانشهرها به واسطه موقعیت، جمعیت و خدمات مختلف، دارای اهمیت بیشتری است. شهر شیراز نیز از این موضوع مستثنی نیست. بنابراین برنامه ریزی برای بهبود تابآوری این شهر، در مرحله اول نیازمند شناخت جامع از وضعیت تاب آوری آن دارد که در این پژوهش به عنوان هدف مورد تاکید است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری دادهها از طریق روش پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها پرسش نامه بوده است. روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب کرونباخ بیشتر از 75/0 تایید شد. جامعه آماری پژوهش را متخصصان حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری تشکیل دادهاند. تعداد 110 پرسش نامه در سطح نمونه توزیع شده که از مجموع فرمهای توزیع شده، 103 پرسش نامه تکمیل شد. نتیجه نشان داد وضعیت تاب آوری اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی شهر شیراز در سطح کمتر از 05/0 معنادار و از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. بر اساس نتایج آماری، بهترین وضعیت مربوط به شاخص تعلق اجتماعی با میانگین 148/3 بوده و مابقی شاخصهای تاب آوری شامل مشارکت اجتماعی، آسیب پذیری اقتصادی، رفاه اقتصادی، بهداشت محیط، زیرساختهای شهری، کیفیت مسکن و بافت شهری در وضعیت ضعیفی شناخته شدهاند و نیازمند توجه و ارتقاء دارند. نتایج بخش مدلسازی تاثیر عوامل مختلف در ارتقاء و بهبود وضع موجود تاب آوری شهر شیراز نیز نشان داد که 17 عامل در این زمینه تاثیرگذار هستند. در این زمینه بیشترین نقش را تاثیر را دو عامل استحکام سازی ابنیه موجود از طریق مرمت کالبد و تحکیم پی با تبیین 99/0 و ارتقا و متنوع سازی مشاغل خرد با تبیین 86/0 دارند. در مجموع وضعیت تاب آوری شهر شیراز مناسب نیست، اما برخی عوامل و اقدامات میتوانند این شرایط را تغییر دهند. این عوامل شامل بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و مدیریتی شهر شیراز است. در واقع نمیتوان به صورت تک بعدی، انتظار ارتقاء تاب آوری این شهر متصور بود.
واکاوی مفهوم اصالت در معماری مبتنی بر مراتب ادراک از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شناخت اصالت در معماری از موضوعات مهم و چالش برانگیز است، امروزه این موضوع بیشتر در حوزه مرمت و میراث فرهنگی بررسی و اظهارنظر در مورد اصالت یک بنای میراثی به کرات در گفتمان معماری مطرح شده است، اما به دلیل نظرات مختلف، گستردگی حیطه موضوع و عدم وجود معیار هایی دقیق برای پاسخگویی به مسائل مطرح شده در مورد اصالت آثار معماری، این موضوع در عین اهمیت مورد غفلت صاحب نظران واقع شده است، به طوری که در اکثر پژوهش های مرتبط با این موضوع تأثیرپذیری آنها از یکدیگر و تکرار کلیات به چشم می خورد. هدف پژوهش: از منظر این پژوهش یکی از مهم ترین حوزه هایی که می تواند در فهم چیستی اصالت و درک آن به پژوهشگران کمک کند، فلسفه است. مفهوم ادراک در معماری یکی از مهم ترین مسائل این حوزه است و شناخت دقیق آن نقش تأثیرگذاری در بازخوانی فرایند اصالت آثار معماری دارد. این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤال است که مفهوم اصالت در معماری براساس مراتب ادراک در نظریه ملاصدرا واجد چه وجوهی است؟روش پژوهش: در این پژوهش با مبنا قراردادن دیدگاه حکمت متعالیه ملاصدرا به عنوان شالوده نظری با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تعریف مراتب ادراک انسان و شناسایی فرایند تحقق پذیری مراتب اصالت پرداخته و از روش استدلال منطقی تناظر میان مفاهیم اصالت و ادراک در معماری بیان می شود. نتیجه گیری: بنابراین متناظر با سه مرتبه ادراکات حسی، خیالی و عقلی از نظر ملاصدرا، سه مرتبه اصالت در مرتبه صورت، مفهوم و معنا تعریف می شود.
برنامه ریزی سناریوی شکوفایی شهری (مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
145 - 183
حوزههای تخصصی:
کلانشهر اصفهان طی چند دهه اخیر با توسعه ی بی رویه فیزیکی، توسعه صنایع، هزینه های خدمات، آلودگی هوا، حاشیه نشینی و... باعث تسریع در روند شکل گیری توسعه ناپایدار شده است که لزوم توجه به شاخص ها و روندهای توسعه محور در حوزه پایداری را می طلبد. شکوفایی دارای شاخص هایی است که بر پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار تأثیرگذار است. این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و همچنین نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد، مؤلفه های شکوفایی شهری در کلانشهر اصفهان را مورد تحلیل قرار داده است. نتایج میک مک نشان می دهد که کلانشهر اصفهان دارای سیستمی ناپایدار می باشد. درنهایت 14 عامل کلیدی انتخاب شدند و تعداد 42 وضعیت احتمالی مختلف بر عوامل کلیدی در نرم افزار سناریو ویزارد در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد 3 سناریو احتمال وقوع بیشتری در توسعه ی شکوفایی آیندۀ اصفهان دارند. از بین این 3 سناریو، سناریوی اول شرایط ایده آل، سناریو شماره 2، سناریو نسبتاً مطلوب و سناریوی شماره 3، وضعیت بحرانی و نامطلوب را دربر دارد. از این میان، نرخ فقر بیشترین اثرگذاری را داشته که بیانگر اهمیت این عامل در شکوفایی شهر اصفهان می باشد.
مفهوم شهر هوشمند: مرور نظام مند تعاریف شهر هوشمند با استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
29 - 53
حوزههای تخصصی:
تاکنون تلاش های گوناگونی برای روشن ساختن مفهوم «شهر هوشمند» شده است اما روشن ساختن مسائل مفهومی آن با استفاده از روشی نظام مند یک ضرورت است. در این تحقیق، پرسش از مفهوم شهر هوشمند، پرسشی ست نظری از چیستی این مفهوم در تعاریف ارائه شده در ادبیات نظری برای واضح سازی این مفهوم با استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز. بدین ترتیب با استفاده از روش تحلیل محتوای جهت دار، بر پایه عناصر ساختاری ارائه شده در روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز (پیش آیندها، ویژگی ها و پس آیندهای مفهوم)، کدگذاری داده ها و شناسایی مقوله ها در محتوای 99 تعریف شهر هوشمند انجام شده است. شناسایی پیش آیندهای مفهوم در تعاریف، مبین آن است که اگرچه مفهوم شهر هوشمند به شدت تحت تأثیر فضای مه آلود و پرهیاهوی بازار فنّاوری است ولیکن اکنون از مسیرهای تعیین شده توسط شرکت های عرضه کننده فنّاوری کمتر سخن گفته می شود و بیشتر بر زمینه و چشم انداز در توسعه این مفهوم تأکید می شود. وجه مشخصه اکثر تعاریف، تمایل به مشخص کردن ویژگی های عام عملکردی (اقتصاد، مردم، حکمروایی و ...) هوشمند برای شهر است و عینیّت یافتن ویژگی های ساختاری و عملکردی شهر هوشمند، عمدتاً با سه نتیجه – کیفیت زندگی، پایداری و بهینه سازی فرایندها - مرتبط دانسته شده است. تکامل مفهوم شهر هوشمند، تابع هم آفرینی فنّاوری طی فرایند مشارکت همدلانه شهروندان است تا نقش شهروندان از «سوژه های داده» متخصصان فنّی به عاملیتی توانمند در هوشمند کردن شهرها ارتقاء یابد.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در باز زنده سازی محله تاریخی لاله زار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
19 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش بوده که فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در خلق چشم انداز و طراحی محدوده های ارزشمند تاریخی شهر، مثل محله لاله زار تهران چه نقشی می تواند داشته باشد. با توجه به غنای تاریخی مطالعه موردی و قرارگیری آن در قلب پایتخت، اهمیت پژوهش بیشتر آشکار می شود، زیرا گریز افراد اصیل و توانمند از بافت های مرکزی تاریخی، موجب فرسودگی بیشتر چنین مراکزی شده و دیدگاه های جدید از جمله فناوری نو می تواند نویدبخش باشد.هدف پژوهش: هدف، جذب افراد خلاق، جوان و اصیل به بافت تاریخی و باززنده سازی آن با کمترین هزینه، در زمان کوتاه و با فناوری های روز در بیشترین اوقات شبانه روز است. روش پژوهش: روش کیفی با راهبرد موردکاوی خیابان لاله زار تهران اتخاذ شده است. از طریق سه تکنیک آینده پژوهی (تدوین چشم انداز، شبیه سازی سه بعدی و دلفی) پژوهش پیش رفته است. براساس چشم انداز مشارکتی بدیل های طراحی تهیه و گزینه تحقق پذیر با تکنیک دلفی و مشارکت پانزده نفر متخصص در پنج گروه تخصصی به اجماع رسیده است. نتیجه گیری: فاوا می تواند نقش تسهیل گری در چشم انداز فرهنگی- هنری محله ها به ویژه بافت های تاریخی مثل لاله زار تهران داشته و امکان برگزاری جشنواره های هنری را تا سطح بین المللی افزایش دهد. اولویت های تحقق پذیری درجنبه های اجتماعی- فعالیتی و فرهنگی- تاریخی بیش از کالبدی است. بنابراین فاوا امکان مشارکت مردمی را بیشتر و تداعی خاطرات و باززنده سازی های غیرکالبدی را تسهیل می کند و از حیث جهانی شدن، اجرایی و اقتصادی، رقیب و مکمل جدی بدیل های پیشین برای محله است. لاله زار به دلیل تجمع صنف الکتریکی، قابلیت پذیرش فاوا را به خوبی دارد ولی موفقیت آن در گرو جلب مشارکت، به ویژه در صنایع محلی این بافت یعنی گردشگری، موسیقی، سینمایی و رسانه های دیجیتال است.
رتبه بندی چالش های معنایی- هویتی منظر شهری در نظام شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری منظر شهری به عنوان تبلوری از فرهنگ و هویت هر شهر دو جنبه عینی و ذهنی را در برمی گیرد. در سال های اخیر شهرسازی ایران با چالش هایی در برخورد با منظر شهری روبه رو بوده است. باوجود پژوهش های متعدد انجام شده در حوزه منظر شهری پرداختن به چالش ها با نگاهی جامع در کنار دسته بندی و اولویت بندی آن ها به منظور رفع هر چه سریع ترشان همچنان مغفول مانده است. هدف این پژوهش استخراج و رتبه بندی چالش های منظر شهری در ایران تعیین گردید و رتبه بندی چالش ها مطابق نظر متخصصین صورت گرفت. پرسش های پژوهش بدین ترتیب عنوان شدند که وضعیت چالش های منظر شهری در شهرسازی ایران چگونه است؟ و کدام دسته از چالش های معنایی-هویتی منظر شهری ایران در اولویت برای رسیدگی قرار دارد؟. پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی دنبال شده و در این مسیر از ابزار پرسشنامه، مدل تحلیل سه شاخِگی و آزمون تی و فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که دسته بندی سه گانه 1) چالش های محتوایی (رفتاری)، 2) چالش های ساختاری و 3) چالش های زمینه ای به ترتیب از نظر اهمیت دارای رتبه اول تا سوم هستند و برای رفع مشکلات و چالش های منظر ابتدا باید به سراغ «چالش های رفتاری» رفت. از طرفی پرداختن به چالش های زمینه ای از قبیل نبود دانش کافی در حوزه منظر یا عبور از دستورالعمل های جهانی به محلی در جایگاه آخر قرار دارند.
تحلیل ساختاری محرک های مؤثر بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش پایه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
277 - 289
حوزههای تخصصی:
شهرها کانون اندیشه، رقابت و رشد در سرتاسر جهان هستند. توسعه شهری دانش پایه از ابعاد کاربردی توسعه پایدار است که امروزه گره گشای مشکلات شهری است. شهر دانش پایه خروجی توسعه شهر دانش پایه، شهری مبتنی بر اقتصاد منطقه ای دانش پایه با صادرات با ارزش افزوده بالا که از طریق تحقیق، فناوری و قدرت فکری ایجاد و برای تشویق و تقویت دانش طراحی شده است. هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل محرک های توسعه شهری دانش پایه در کلان شهر تهران می باشد. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. محرک ها مؤثر از طریق تحلیل محتوی کیفی استخراج و با روش دلفی توسط 20 متخصص غربال گری و در سه مرحله با ماتریس دوسویه، در 9بعد و 43 شاخص امتیازدهی شده و از روش تحلیل ساختاری با نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع مورد تحلیل قرار گرفت و در ادامه اثرات مستقیم و غیرمستقیم این محرک ها بر آینده توسعه شهری دانش پایه در شهر تهران مشخص شد. از میان متغیرهای بررسی شده بیشترین متغیرهای مؤثر شناسایی شده، متغیر مدیریت بازار محور از بعد زیرساخت سیاسی با میزان تأثیرگذاری مستقیم 408 در جایگاه اول، متغیر تقویت سرمایه انسانی از بعد زیرساخت انسانی با میزان تأثیرگذاری مستقیم 400 در جایگاه دوم و متغیرهای مدیران دانشی و یکپارچه سازی فعالیت های سیاسی از بعد زیرساخت سیاسی با میزان تأثیرگذاری مستقیم 361 در جایگاه سوم، متغیر یکپارچه سازی فعالیت های سیاسی از زیرساخت سیاسی با میزان تأثیرگذاری مستقیم 361 در جایگاه چهارم و متغیر کیفیت اجتماعی از زیرساخت انسانی با تأثیرگذاری مستقیم 356 در جایگاه پنجم قرار گرفتند. به این ترتیب محرک های مؤثر در توسعه شهری دانش پایه در شهر تهران در ابتدا زیرساخت سیاسی و بعد زیرساخت انسانی می باشد. در نهایت می توان اشاره کرد که شهر تهران هنوز شرایط لازم برای رسیدن به شهر دانش پایه را ندارد زیرا هنوز توسعه شهری دانش پایه در این شهر شکل نگرفته است.
تحلیل فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری اخلاقی برنامه ریزان و مدیران شهری براساس یافته های بررسی طرح تفصیلی منطقه 22 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۴
97 - 114
حوزههای تخصصی:
نقش برنامه ریزان و مدیران شهری به عنوان متخصصانی که مسئولیت تهیه، هدایت و اجرای برنامه های توسعه شهری را برعهده دارند، در جهت گیری برنامه ها غیرقابل انکار است. روابط و مناسبات کنشگران و توزیع قدرت میان آن ها که به تصمیم هایی مغایر با چارچوب اخلاق حرفه ای و درنتیجه عدم دستیابی به نتایج مورد انتظار منجر شده اند، چالش های اخلاقی متعددی به همراه دارد. نقطه شروع پژوهش، بررسی کدهای اخلاقی در برنامه ریزی شهری و تأثیر آن بر برنامه های توسعه شهری است. تصمیم سازی برنامه ریزان و تصمیم گیری مدیران در طرح تفصیلی منطقه 22 شهرداری تهران در دو بعد محتوایی و رویه ای مورد ارزیابی قرار گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف، از رهیافت کیفی بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از 15 مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار MaxQDA طبقه بندی و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای قیاسی تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش، نفوذ جریان های دارای قدرت، تأثیر قابل توجهی بر جهت دهی طرح مغایر با اصول اخلاقی گذاشته است. پیوند مدیران با یکدیگر و نهادهای سیاسی، دامنه انحصار تصمیم ها را رقم زده است و عدم هماهنگی میان مدیران و برنامه ریزان به وضوح ازسوی مشارکت کنندگان مطرح شده است. غلبه ساختار تمرکزگرای حاکم بر نظام تصمیم گیری، وابستگی تصمیم ها به منفعت گروهی خاص را در پی داشته است. به طور کلی به کارگیری موضوع های اخلاقی در برنامه ریزان، در سطح مطلوب تری ارزیابی شد و این تفاوت در دیدگاه مدیران، با اشاره به موضوع ملاحظات اجرایی توجیه شده است.
بررسی جایگاه آستانگی در معماری خانه های ویلایی شمال بخش مرکزی تهران در دوره پهلوی بر اساس مفهوم سکونت نزد نوربرگ شولتز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آستانگی، مرحله میانی از فرایند گذار، شامل جدایی، انتقالی/ آستانه ای و پیوستن، نزد صاحب نظران انسان شناسی است. این مفهوم، در امر سکونت نزد نوربرگ شولتز ناظر بر رابطه متقابل «سرگردانی» و «ماندن» در فرایند جدایی تا رسیدن میان مراکز و راه ها، جهت ایجاد رابطه ای صمیمانه با مکان جایگاهی اساسی دارد؛ دراین راستا، مجموعه ویژگی های آستانگی فضاها، حاصل از تبیین جایگاه آستانگی در سکونت برمبنای سلسله مراتب، تحت عنوان ماهیت انفصالی- اتصالی، گشودگی و نفوذپذیری، انعطاف پذیری و گوناگونی و پویایی قابل شناخت هستند.هدف پژوهش: هدف این پژوهش، بررسی جایگاه آستانگی بر اساس ویژگی های فضایی حاصل از تبیین آستانگی در سکونت، در عرصه های سه گانه گذار نمونه هایی از خانه های ویلایی شمال بخش مرکزی تهران در دوره پهلوی است. دراین راستا، این پژوهش با ارائه نتایج خود، شناختی از کیفیات آستانگی فضاهای مذکور با توجه به تغییرات آستانگی در دوره پهلوی در تهران به عنوان پایتخت، به وجود می آورد. نتایج پژوهش، به عنوان پاسخی به چیستی جایگاه آستانگی در فضاهای مذکور، می تواند گامی در حوزه بررسی و طراحی فضاهای قابل سکونت، به عنوان هدف معماری، به ویژه مسکن، قلمداد شود.روش پژوهش: این پژوهش توصیفی- تحلیلی، ازطریق موردپژوهشی متکی بر مطالعات اسنادی، مشاهدات میدانی، مستندنگاری و تحلیل و مقایسه تطبیقی یافته ها انجام شده است.نتیجه گیری: ماحصل تحقیق بیان می کند، بیشترین تغییرات در «سلسله مراتب»، «انفصال- اتصال» و «گشودگی» در «محدوده ورودی بنا»، «ورودی اتاق ها» و «فضاهای خارجی» است. این تغییرات، به ترتیب موجب غلبه گشودگی بر بستگی و انفصال بر اتصال؛ غلبه یکبارگی، ضعیف شدن حریم داخل اتاق - و در مواردی تقلیل خوانایی هال ورودی- و اشراف شده اند. علاوه بر این، «هال ورودی در ترکیب با راه پله» و «فضاهای نیمه باز» در نمونه های مطالعه شده دوره دوم پهلوی، نسبت به دوره اول، به لحاظ «ماهیت انفصالی- اتصالی» قوی تر عمل کرده اند. از سوی دیگر، همواره به شاخص های «انعطاف پذیری»، «گوناگونی» و «پویایی»، علی رغم اشراف، توجه شده و به خصوص در بخش «فضاهای نیمه باز»، در بناهای دوره دوم نسبت به دوره اول، در تقویت جایگاه آستانگی تأثیرگذارتر بوده اند.
ارزیابی تأثیر عوامل محیطی بر ارتقاء دسترسی پذیری کاربران فضاهای درمانی در شرایط بحران با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
56 - 73
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلف تایید میکنند که ارزیابی شاخص های کیفیت محیطی در کاربری های حساسی مانن د س اختمان های درمانی، نقش مهمی را در حفظ سلامت، رضایت و بهبود بیماران ایفا می کند. بیمارستان از اجزای حیاتی و حساس شهراست که از نظر شرایط مربوط به پدافند غیرعامل به منظور مدیریت مخاطرات باید توجه ویژه ای به آن شود. هدف اصلی پژوهش ارزیابی تاثیر عوامل محیطی بر ارتقاء دسترسی پذیری کاربران فضاهای درمانی در شرایط بحران با رویکرد پدافند غیرعامل است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت اکتشافی و از حیث روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. طرح پژوهش در بخش توسعه ابزار و آماده سازی عبارات در سه مرحله (۱) تحلیل محتوای اسناد؛ (۲) پیمایش دلفی و (۳) تحلیل نشانه شناختی تعریف می گردد. با استفاده از داده های پرسشنامه و نرم افزار spss26 و بهره گرفتن از آزمون فریدمن جهت بررسی نرمال بودن داده ها جهت بررسی رابطه موجود بین متغیرها اقدام به تحلیل آماری شد، در نهایت با تحلیل پلانی دو بیمارستان رسول اکرم و لاله تهران توسط نرم افزار Depth Map به بررسی مولفه های نحوی و ارتباط آن ها با مولفه های مورد مطالعه در پژوهش پرداخته شد. طبق نتایج بدست آمده شاخص های عملکردی، کالبدی و اجتماعی در دسترسی پذیری با شاخص های هم پیوندی و عمق فضایی در روش نحو فضا مرتبط هستند، و در نتیجه دسترسی پذیری فضا در شرایط بحران در بیمارستان ها را تحت تأثیر قرار می دهند.
بررسی تغییراتِ رفتار حرارتی فضا با درنظرگرفتن نقش «آب» در سطحِ زیرزمین و حیاط؛ مطالعه موردی: الگوی خانه های یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
41 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: از جمله راهکارهای اقلیمی پایدار به منظور ایجاد آسایش حرارتی و مبارزه با شرایط سخت آب وهوایی این منطقه، استفاده از حیاط مرکزی و زیرزمین است. اما به دلیل کمبود رطوبت در هوا، صرفاً ساخت این دو فضا به ایجاد آسایش حرارتی کمک نمی کرد. لذا فضای حوض در حیاط و در مواردی به سرداب یا همان زیرزمین نیز اضافه می شد تا به کاهش دما و رطوبت نسبی کمک کند. حضور آب در فضا به چه میزان «بر تغییرات دما و رطوبت نسبیِ فضای سرداب و حیاط» در خانه های مناطق کویری تأثیرگذار بوده است؟ سنجش میزان تأثیر آب در تأمین آسایش حرارتی فضای سرداب و حیاط با درنظرگرفتن متغیر حوض در قلب این دو فضا در قالب یک پژوهش کمّی و شبیه سازی عددی است. روش پژوهش: از نوع توصیفی و تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی است. همچنین از روش شبیه سازی به منظور بسط متغیر مد نظر تحقیق (عامل حوض در دو فضای سرداب و حیاط) استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که استفاده از منبع رطوبت (حوض)؛ به طور متوسط منجر به کاهش دما تا 5/3 درجه سانتیگراد در حیاط و تا 5/۲ درجه سانتیگراد در سرداب نسبت به حالت بدون حوض در گرم ترین روز سال شده است. نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد وجود حوض در حیاط، تغییرات محسوسی در دما و رطوبت زیرزمین حتی با وجود گردش هوا ایجاد نمی کند. اما وجود آن برای کاهش دمای حیاط ضروری است، بنابراین نمی توان آن را از پیکره بندی خانه های کویری حذف کرد. اما نقش حوض آب و رطوبت ناشی از آن در ایجاد آسایش حرارتی در سرداب به خصوص در ساعات بسیار گرم روز (تفاوت دمای حدود 9 درجه نسبت به بیرون در سناریوی حوضخانه، در مقایسه با سناریوی بدون حوض که تفاوت دما در حدود 5 درجه است) انکارناپذیر است.
بررسی آثار اجتماعی مگامال ها بر محیط پیرامون و سبک زندگی ساکنین (نمونه موردی: تورک مال و اوریاد مال ارومیه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
117 - 127
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در شهرهای در حال توسعه که شهرنشینی پیش از شهرسازی انجام شده است، مراکز تجاری و تفریحی در سطح شهر به طور عادلانه توزیع نشده است و مراکز تجاری بیشتر در دور چند هسته شهری شکل گرفته است. مال های تجاری خود یک جامعه کوچک هستند که افراد علاوه بر خرید برای گذراندن اوقات فراغت نیز به آنجا می روند و سبب می گردند تا از نظر اجتماعی دارای آثار بسیاری باشند.
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش سنجش آثار اجتماعی و رضایت مردم از احداث مگامال ها در شهر ارومیه است که با استفاده از استخراج مولفه های تاثیرگذار در این امر صورت می گیرد. این آثار براساس نظر مردم شهر سنجیده می شود.
روش شناسی: پژوهش حاضر با توجه به هدف اصلی آن کاربردی است و از داده های کمی پرسشنامه جهت تحلیل و نتیجه گیری استفاده شده است. این پژوهش ابتدا با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی اقدام به جمع آوری اطلاعات کرده و از نرم افزار spss جهت انجام تحلیل و نتیجه گیری بهره برده است.
یافته ها و بحث: به طور کلی از نظر مردم تورک مال نوآورانه تر، دارای صرفه اقتصادی و خدمات بیشتری است و این مجموعه توانسته از نظر اشاعه هویت شهر بهتر عمل کند. در مجموع رضایت شهروندان از پروژه تورک مال به نسبت اوریادمال بیشتر بوده و از نظر اجتماعی آثار مخرب کمتری داشته است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که رضایت شهروندان از این مگاپروژه ها از حد متوسط پایین تر بوده است. این مگامال ها در طی چند سال پس از تاسیس آثار مثبت و منفی بسیاری داشته اند که آثار منفی تاثیر بیشتری بر سبک زندگی مردم گذاشته اند و در رفع نیازهای عمومی شهروندان در حد انتظار کارا نبوده اند. از ویژگی های مثبت این پروژه ها می توان به ایجاد چشم انداز بصری مطلوب، توجه به کاربری های حاشیه خیابان و تامین فضای سبز مناسب اشاره نمود.
بازتعریف اصطلاح بافت تاریخی
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی از واژگان مصطلح و پرکاربرد در ادبیات معماری است. این در حالی است که منظور از آن، حتی در نوشته های یونسکو و ایکوموس که اساساً سازمان های معطوف به شناسایی و حفاظت از آن هستند، از حدّ توصیف فراتر نرفته است. این یعنی بدون اینکه مشخص شود بافت تاریخی دقیقاً چیست، در موردش نظریه پردازی شده و حتّی شناسایی و از آنچه که هست، حفاظت می شود. و همه ی اینها با اعتماد به تصویر مبهمی از آن است که گمان می شود بین الاذهانی است. از این رو، این نوشتار در پی رفع این ابهام و تدقیقِ منظور از اصطلاحِ بافت تاریخی در قالب یک تعریف است. این گونه به جای وضع یک تعریف قراردادی از نزد خود، که روش رایج و صحیح در تعریف اصطلاحات است، تعریف بافت تاریخی با تدقیق تصویر مبهم موجود، حاصل می شود. بنابراین ابتدا واژگانی که در منابع، ویژگی های معرّف بافت تاریخی اند، استخراج و بر اساس محتوا دسته بندی شدند. سپس امکانِ تطبیقِ همجواری نظری شان هم بررسی شد تا هم ویژگی های معرّفِ جاافتاده از توصیفات پیدا و هم مشخص شوند که کدام یک از شروط تعریف را تامین می کنند؛ این چنین معلوم می شود در کجای تعریفِ جنس و فصل که کاراترین نوع تعریف بر اساس هدف نوشتار حاضر است، باید قرار گیرند. نتایج این بررسی نشان می دهد که بافت تاریخی میراث فرهنگی غیر منقول در قالب مجموعه اصیل و منسجم از فضاهای تاریخی است که فرآیند شکل گیری آن ادامه دارد، نسبت فضاهای تاریخ دورش به تاریخ نزدیک بیشتر و به طور بالقوه یا بالفعل مناسب زندگی روزمره است.
کاربست نظریل تاب آوری در مطالعات تاریخ معماری؛ با تمرکز بر سرمایه های نهفته در ساخته های اصفهان سده نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات تاریخ معماری اگر بخواهیم از بررسی های کالبدی فراتر رویم و معماری را در پیوند با زندگی اجتماعی بررسی کنیم، آن دسته از مفاهیم علوم اجتماعی که در مورد جوامع تاریخی نیز مصداق می یابد، می تواند ابزاری سودمند در فهم و تفسیر به دستمان دهد. یکی از این مفاهیم، مفهوم تاب آوری است که در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی قرار گرفته است و برای تفسیر و توضیح چگونگی رفتار جوامع انسانی در زمانه بحران به کار گرفته م یشود. از این مفهوم بسته به زمینه ب هکارگیری، تعاریف و رویکردهای مختلفی پیشنهاد م یشود. هدف از پژوهش پیش رو، جستجو و پیشنهاد یک چهارچوب مفهومی کاربردی است که امکان به کار گرفتن مؤثر مفهوم تاب آوری را در مطالعات تاریخ معماری ایران فراهم آورد. پرسش این است که در مطالعه معماری ایران، در بررسی و شرح تحولات دوره های مخاطره آمیز، اگر بخواهیم نظریه تاب آوری را به کمک بگیریم، سراغ بررسی چه موضوعاتی باید رفت؟ برای پاسخ به این پرسش از از بررسی یک نمونه تاریخی استفاده شد: اصفهان سده نهم هجری و ساخته های آن. سده نهم هجری، یکی از بحرانی ترین دوره ها در تاریخ اصفهان بود. وقوع حوادث متعدد در طول این دوره، منجر به تخریب گسترده بخش هایی از محلات شهر و کاهش شدید جمعیت شد، تا جایی که اصفهان با خطر زوال مواجه شد. اما این شهر به کمک عواملی، دوره بحرانی را پشت سر گذاشت و دوباره شکوفایی خود را بازیافت. در طول این سده تنها تعداد معدودی بنای عمومی در شهر احداث شد، اما به نظر می رسد این بناها، همه، با اوضاع و زمانه شهر پیوندی قوی داشته اند و عملکرد آ ن ها را می توان در راستای تاب آوری کلی شهر مطالعه کرد. بررسی ها نشان داد که مجموعه ای از سرمایه ها در تاب آوری شهر نقش کلیدی داشته اند. در این میان، بناهای ساخته شده و شبکه انسانی هم پیوند با آنها، هم در مقام سرمایه ای اجتماعی و هم به عنوان سرمایه ای مالی و فیزیکی، در افزایش تاب آوری شهر نقش داشته اند. حمایت هم زمان مادی و معنوی از سوی اقشار مختلف شهر نیز در عبور از دوره بحران کمک شایانی کرده است. چهارچوب مفهومی پیشنهادی این پژوهش، احتمالا میتواند به عنوان یک مدل کاربردی برای پژوهش های مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
آینده های بدیل هویت نزد معماران و شهرسازان ایران مبتنی بر روش تحلیل لایه ای علّی(CLA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۸۰-۶۳
حوزههای تخصصی:
اهداف: مفهوم "هویت" به عنوان یکی از پرمخاطب ترین و پربحث ترین موضوعات معماری و شهرسازی، همواره در مقالات و مطالعات این حوزه محل بحث و مداقّه بوده است. اما قرائت های گوناگون و عدم مفاهمه بر سر این مفهوم به نوعی سردرگمی در سیاست ها و برنامه ریزی ها انجامیده است. در این میان آینده پژوهی می تواند به مثابه یک فراپارادایم با بررسی ذهنیت و تصاویر افراد از آینده به تصمیم سازی و برنامه ریزی های دقیق تر کمک شایانی نماید. پژوهش حاضر سعی دارد با قدمی هرچند مختصر به سوی آینده، به این سوال پاسخ دهد که آینده های بدیل هویت معماری و شهرسازی ایران کدامند؟ روش ها: این پژوهش به عنوان یک پژوهش بنیادی، در سنت پژوهش های کیفی، بر اساس مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. برای فهم عمیق تر ذهنیت مشارکت کنندگان ابتدا با به کارگیری روش تحلیل تم، مضامین اصلی و فرعی شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل لایه ای علّی (CLA)، با بازخوانی مضامین اصلی و فرعی، گزاره های اصلی در هر لایه طبقه بندی و تصاویر بدیل آینده از مفهوم هویت احصاء گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش گویای آن است که تصاویر آینده ی هویت در ذهنیت معماران و شهرسازان شامل چهار تصویر بدیل است که عبارتند از: "کفایت آیدنتیتی و پایستگی تکنولوژی"، "برساخت فاجعه و آینده ناچار"، "بازگشت به خلوص" و "فرزانگی و خلق هویت فربه". نتیجه گیری: تصاویر به واسطه قدرت خود در جهت دهی اراده ها، از عوامل مؤثر در شکل گیری آینده اند. نتایج پژوهش چهار اراده بر ساخت آینده هویت معماری و شهرسازی در ایران را نشان می دهد.
ارتقاء امنیت محله و تأثیر آن بر امنیت پایدار با رویکرد CPTED و روش پرالونگ، نمونه موردی: شهرک ولیعصر شهر بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
101 - 116
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و رابطه آن با آسیب های اجتماعی و اقتصادی از مشخصه های اصلی الگوی توسعه شهری کشور در چند دهه اخیر است. هدف از این پژوهش بررسی آسیب های اجتماعی در محلات در شهر بستان آباد با رویکرد CPTED است. جامعه آماری موردمطالعه در این تحقیق بازدیدکنندگان از جاذبه های گردشگری است. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 354 نفر محاسبه گردید. در خصوص روایی نیز بررسی بر اساس نظرات کارشناسان و متخصصین پرسشنامه از قابلیت خوبی برخوردار است. جهت تجزیه وتحلیل داده از روش پرالونگ استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابی صورت گرفته از ارزش و شاخص های دسترسی، نظارت، قلمروگرایی و همچنین پشتیبانی و امکانات با رویکرد CPTED نشان می دهد که شاخص دسترسی باارزش و معیار نظارت برای شهرک ولیعصر باارزش 28/0 و همچنین معیار قلمرو گرایی برای این شهرک 625/0 و همچنین معیار پشتیبانی و امکانات رفاهی با امتیاز 5/0 می باشد که کمترین امتیاز به معیار نظارت با شاخص های سطح تمهیدات حفاظتی، نگهبان محله، استفاده از دوربین ها در محلات و همچنین گشت های پلیس می باشد که می تواند منشأ شکل گیری آسیب های اجتماعی و ناهنجاری در محله شهرک ولیعصر باشد.و همچنین افزایش نظارت نیرو های انتظامی و امنیتی با فعالسازی نیروهای مردمی و افزایشرتعداد دوربین های مدار بسته در مکان های حساس و در صورت نیاز در محلات مختلف می تواند کمک شایانی در به حداقل رساندن آسیب های اجتماعی و وقوع جرم گردد.
ناپایداری رسانه ای؛ نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط (با تمرکز بر تحول معنایی جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رسانه به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزار معاصر در انتقال و تولید معنا نقش غیرقابل انکاری در جهت دهی به صنعت گردشگری ایفا می کند. در دهه اخیر با بازنمایی گسترده تجربه «سفر هرمز» در رسانه های اجتماعی و هم چنین تبلیغات وسیع رسانه های گردشگری، موجب شده تا روایتی رسانه ای که مبتنی بر خوانش بستر نیست به «روایتی فراگیر» بدل شود. تجربه سال های اخیر بیانگر آن است که این روایت به بازتولید خرده فرهنگ های رسانه ای غیربومی منجر شده و به مرور معنای هرمز را که محصولی تاریخی از تعامل ساکنین با محیطشان بوده متحول کرده و سبب «دو فضایی شدن» روایت فرهنگی هرمز شده است. از سویی پایداری به عنوان دانشی که در پی حفظ ارزش های بستر است با معرفی مفهوم «گردشگری پایدار»، به ارزیابی اثرات صنعت گردشگری می پردازد.هدف پژوهش: این جستار به دنبال آن است که به نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط به عنوان امری معاصر و اثرگذار بپردازد. فراتر از آن با توجه به آن که وجود دو جریان فرهنگی متعارض به تنازع فرهنگی منجر شده است.روش پژوهش: این پژوهش در پی آن است که با روشی کیفی و با اتکا به داده های کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، اثرات بازنمایی رسانه ای ِ جزیره هرمز را از منظر گردشگری پایدار ارزیابی کند و هم چنین با فرض تداوم شرایط موجود، به پیش بینی آینده نزاع معنایی هرمز بپردازد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که رویکرد حاضر رسانه ای -که مبتنی بر امر گردشگری است- را می توان ضد پایداری ارزیابی کرد که موجب می شود در فضایی دو فرهنگی، بومیان و گردشگران هرمز را به دو شکل متفاوت خوانش کنند و هرمز از طریق دو روایت متعارض که از بن موجب شکل گیری «دو مکان» متفاوت می شود، تفسیر شود. هم چنین برمبنای نظریه «ساخت اجتماعی واقعیت» می توان پیش بینی کرد که با گسترش جریان رسانه ای غیربومی، به دلیل ساختار اقناع گرایانه آن، این قرائت می تواند بر روایت متعارض خود تفوق یابد و به برساخت غالب از هرمز بدل شود.
راهبردهای سامان دهی فضایی-مکانی سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: تپه مراد آب کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
124 - 144
حوزههای تخصصی:
اسکان غیر رسمی و آلونک نشینی مسئله ای است که تنها مختص به کشور ایران نمی باشد بلکه بسیاری ازکشورهای جهان با آن مواجه هستند. همچنین کشور ایران با توجه به اینکه جزء کشورهای در حال توسعه محسوب میشود همانند این کشورها از پدیده اسکان غیر رسمی رنج میبرد. متأسفانه این پدیده به سرعتدر حال رشد و گسترش است و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی فراوانی رادر اغلب شهرها بویژه شهرهای بزرگ ایران از جمله شهر کرج به وجود آورده است. بنابراین با توجه بهاهمیت موضوع، این پژوهش به الگوی سامان دهی فضایی-مکانی سکونت گاههایی غیر رسمی مطالعه موردیتپه مراد آب کرج می پردازد.شکل گیری سکونتگاه غیر رسمی و کانون زیستی تپه مراد آب کرج که از اواخر دهه 50آغاز گردید باموقعیت حاشیه ای در شهر کرج از ویژگیهای خاصی برخوردار است. تپه مرادآب در قسمت شرقی شهر کرجو در اراضی اسلام آباد واقع شده است و تحت نظارت منطقه 1از مناطق 12گانه شهرداری کرج واقع شدهاست. نابسامانیها و فقر مسلط برمحدوده سبب شده که مناسبات اجتماعی، فرهنگی به صورت مناسب ومتناسب با سایربخشهای شهر در این مکان شکل نگیرد که این امر مانع ارتباط و اتصال این فضا (تپه مرادآب) در خود چند پارگی و منزوی و درونگرا در ارتباط با دیگران شده است
نقش ایجاد محله پیاده مدار برای سلامتی مردم منطقه کورکوردسر واقع در شهر نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
33 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر نقش ایجاد محله پیاده مدار در جهت سلامتی مردم منطقه کورکوردسر می باشد. روش تحقیق توصیفی و کتابخانه ای و جامعه آماری شامل شهروندان محله مسکونی کورکوردسر در شهر نوشهر می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است، نتایج حاصل از آزمون ها نشان داد که در سطح معناداری فرضیه مورد بررسی تایید می گردد، یعنی بالا بردن قابلیت پیاده مداری یک محله نقش بر سلامتی(کاهش چاقی) ساکنین محله موثر می باشد که براساس نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه و در بررسی ساکنین محله می توان بیان داشت که بالا بردن قابلیت پیاده مداری یک محله نقش بر سلامتی ساکنین محله موثر می باشد. پنج بعد فرعی(شاخص ایمنی، شاخص امنیت، شاخص مبلمان، شاخص دسترسی به خدمات، شاخص تسهیلات حمل و نقل، شاخص جذابیت و فضای سبز) بر سلامتی ساکنین محله موثر می باشد، ولی بالا بردن قابلیت پیاده مداری یک محله بر اساس شاخص فعالیت های اجتماعی نقش موثری بر سلامتی ساکنین محله ندارد و نتیجه گیری شده برای اینکه پیاده مداری به عنوان یک بخش از زندگی افراد در جهت حفظ سلامتی باشد توجه به شاخص های لازم و ضروری، همچنین کیفیت مطلوب پیاده راه ها امری مهم است که باید به آن توجه کرد.