فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۶۱ تا ۶٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
95 - 106
حوزههای تخصصی:
آموزش در رشته ی معماری آمیزه ای از کسب دانش و توانایی است. توانایی کاربست دانش های آموخته شده در طراحی معماری، از موضوعات مهم در حوزه ی آموزش دانشگاهی معماری است که در حرفه ای شدن دانشجویان موثر است و ضعف در این حوزه موجب ناکارآمدی دانش آموختگان معماری می گردد. این پژوهش به بررسی میزان واحدهای مرتبط با انسجام میان دانش فن ساختمان و طرح معماری در سرفصل آموزشی معماری در مقطع کارشناسی ایران و دانشگاه های منتخب جهان پرداخته و نسبت میان تعداد واحدهای دروس فنی، دروس انسجام دهنده و کارگاه های طراحی معماری در این سرفصل ها بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در دانشگاه های تراز اول جهان واحدهای انسجام دهنده نسبت به دروس فنی و طراحی معماری تعداد واحد های بیشتری را به خود اختصاص داده اند. در سرفصل مصوب 1377 ایران، دانشگاه تهران (1392)، فردوسی مشهد (1395) این دروس تعداد واحدهای کمتری را در بر می گیرد. این نسبت در سرفصل های مصوب دانشگاه شهید بهشتی (1384) و دانشگاه یزد (1398) بهبود پیدا کرده است. این پژوهش، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحقیق، رویکردهای تحلیل محتوا بوده است. داده های کمی در چهار دسته مقوله بندی شد ه اند، سپس فراوانی مقوله ها براساس درصد، استخراج و مقایسه گردیده اند. نتایج این بخش، با مرور منابع و نظریات مرتبط، توصیف شده است.
ارزیابی رابطه گونه های همسایگی در مجموعه های مسکونی با شیوه تعاملات اجتماعی؛ مطالعه موردی: آپارتمان سیب و شهرک ساحلی، شهرستان نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
103 - 116
حوزههای تخصصی:
پس از انقلاب صنعتی، تغییرات بسیاری در نظام مسکن به وجود آمده است. محله های مسکونی تا حد زیادی منسوخ شده و جای خود را با مجموعه های مسکونی عوض کردند. آنچه که در به وجود آمدن مجموعه های مسکونی و همچنین در فرآیند طراحی آن ها در نظر گرفته می شود غالبا مسائل کلانی مانند شرایط اقتصادی، ارزش اراضی و ...، هستند. بدین ترتیب این گونه نیروهای خارجی بر سیاست های کلان مسکن و در نهایت بر کیفیت زندگی انسان تاثیر می گذارند. از آن جا که خانه یکی از مهم ترین و اصلی ترین مکان های حضور انسان است، بیشترین وظیفه را نیز در تامین نیازهای حداقلی فردی و اجتماعی انسان برعهده دارد. پژوهش حاضر قصد دارد که بر اساس نظریه یان گل، به بررسی تفاوت های موجود در میزان و شیوه تعاملات اجتماعی در دو گونه مجموعه مسکونی، یعنی آپارتمان میان مرتبه و شهرک ویلایی بپردازد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند طراحان و برنامه ریزان را در جهت رفع نقایص موجود و کاربران را در جهت انتخاب مسکن متناسب با نیاز های اجتماعی خود سوق دهد. برای انجام پژوهش، اطلاعات موردنیاز از دو طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. بدین منظور مصاحبه ای با 14 نفر از ساکنین دو مجموعه صورت گرفت و با روش تحلیل محتوا، تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که اساسی ترین تفاوت موجود در دو گونه مجموعه مسکونی مذکور، ناشی از فعالیت های ضروری است و نرخ وقوع آن در آپارتمان های میان مرتبه بیشتر از شهرک های ویلایی است. این در حالی است که مجموعه های ویلایی با در اختیار داشتن فضای میانی فراخ تر و محدودیت های کمتر در طراحی آن، می توانند قابلیت محیطی مناسبی جهت افزایش تعاملات اجتماعی ایجاد کنند.
Investigating the Effects of Environmental Factors on Office Buildings’ Indoor Environment Quality in Iran’s Cold Climate (Case study: Kermanshah)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The inappropriate indoor environmental quality of a building causes different problems such as headache and breathing difficulties which are called the syndrome of building sickness. These diseases reduce the efficiency of people and deteriorate the quality of their life. Studies carried out in hundreds of big office buildings across the world show that the indoor environment qualities of these buildings are about the average and a lot of employees are dissatisfied with their work place. Besides, the studies show that many of employees suffer from diseases associated with buildings. These diseases greatly affect the efficiency and working hours of employees and have grave economic consequences for the countries. If a space, including an office space, enjoys a qualitative interior, the employees`health and as a result their efficiency will improve. Therefore, attending to the indoor environment quality is a must in designing modern office buildings. The present field study was conducted on 10 office building in Kermanshah in winter 1390—a city which is located in a cold climate—and investigated the effect of environmental factors on the office indoor environment quality. The analysis of data by Statistical Package for Social Science Software1 revealed that the variables of suitable view and landscape, and ventilation have had the greatest effect and the sun light variable has had the smallest effect on the indoor environment quality.
طراحی پنل های صوتی در جداره های فضای داخلی ساختمان با الگوبرداری از سازوکار سرخس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با استفاده از مواد مصنوع، سعی در بهبود عملکرد صوتی ساختمان ها شده است تا آسایش ساکنین فراهم شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ویژگی آکوستیکی گیاهان و الگوبرداری از سرخس ها به منظور جذب و افت صوتی جداره های داخلی است. این پژوهش دارای رویکرد کمی است و راهبرد پژوهشی در آن آزمایشگاهی می باشد. با توجه به روش مسئله محور در فرآیند طراحی بیونیکی، پژوهش مبتنی بر شش گام عملیاتی گردید. با تعریف صورت مسئله و تجزیه وتحلیل آن، امکان تطبیق پذیری اصول آکوستیکی با بافت گیاهی سنجیده و گونه ی گیاهی مناسب مشخص شد. سپس، به صورت انتزاعی امکان تطبیق پذیری سنجیده و اصول استخراج شده وارد مهندسی شد. در نهایت، براساس پارامترهای به دست آمده از گونه گیاهی انتخابی پنل هایی ساخته شد که این پنل ها توسط نرم افزار Cool Edit و لوله امپدانس صوتی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سرخس غیربومی فوجر گیاهی تأثیرگذار در جذب و افت صوت است و گونه های غیربومی ایران عملکرد صوتی بهتری دارند. پنل دوجداره، در فرکانس های 250 تا 2000 هرتز، اولویت اول را دارد و پس ازآن پنل به همراه لایه ی گیاهی قرار دارد. همچنین، میزان افت صوتی پنل تک جداره، با افزایش فرکانس افزایش می یابد و حداکثر میزان آن در بازه فرکانس 63 تا 1600 هرتز به 29/18 دسی بل می رسد.
ساختارهای انعطاف پذیر؛ راهکاری در جهت کاهش معضلات عملکردی پوسته های متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور دست یابی به یک معماری پاسخگو که بتواند با شرایط پیرامونی اش سازگار باشد، رویکرد غالب آن است که معماران، طراحان و مهندسان سازه، تمرکز خود را بر روی طراحی و ساخت پوسته های ساختمانی متحرک متشکل از اعضای صلب و مفاصل مکانیکی قرار می دهند. گرچه ممکن است این شیوه مزایایی به همراه داشته باشد، اما می تواند با ایجاد مشکلات و ضعف هایی چون شکست و گسیختگی ناشی از تنش های بالا در مفاصل، منجر به هزینه بالای تعمیر و نگهداری شود. هدف از تحقیق پیش رو، بهره گیری از پتانسیل مکانیزم های انعطاف پذیر در طراحی و ساخت نما های متحرک است که بدین منظور، پس از دسته بندی کاربرد مکانیزم های انعطاف پذیر در معماری در دو سطح (سطح نخست: جایگزینی آن ها با مکانیزم های صلب-پیکر و سطح دوم: طراحی مکانیزمی یکپارچه)، تمرکز این مقاله بر روی سطح نخست است. دستآورد این سطح که در قالب سه زیر دسته ((1) حرکت های انتقالی، (2) دورانی و (3) انتقالی- دورانی در مفاصل انعطاف پذیر) و به روش شبیه سازی مورد بررسی قرار گرفت، طراحی، شبیه سازی رایانه ای و ساخت سه مدل فیزیکی از پوسته های متحرک ساختمانی است که غالب مزایای ساختارهای انعطاف پذیر چون یکپارچگی ساختار، کاهش تعداد اعضا و وزن سازه، کاهش چشمگیر تنش در مفاصل، هزینه تعمیر و نگاه داری و در نهایت توجیه اِقتصادی طرح را به همراه دارد.
تحلیلی بر نقش عوامل مؤثر بر پایداری مسکن در مناطق روستایی ایران (مطالعه موردی: دهستان ملاوی شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۵۴
۱۳۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن پایدار به عنوان یک برنامه و ابزاری ضروری برای بیان پایداری ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مسکن از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی مسکن روستایی برخوردار هستند. بنابراین تدوین یک برنامه در بخش مسکن پایدار روستایی نیازمند شناسایی، تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار است. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شاخص های پایداری مسکن روستایی می باشد که به صورت مطالعه موردی در دهستان ملاوی شهرستان پلدختر صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و همبستگی بوده که با رویکرد ترکیبی انجام گرفته است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در پژهش حاضر؛ پرسشنامه می باشد اما به دلیل تخصصی بودن پرسشنامه از روش های مصاحبه و مشاهده نیز در راستای تکمیل پرسشنامه ها استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی دهستان ملاوی می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 180 نفر از بین آن ها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسشنامه ها محاسبه گردیده است که با بیش از 74/0 درصد، حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد که پنج عامل امکاناتی- رفاهی، اقتصادی، استحکام بنا، بهره وری و همسازی با محیط زیست قادرند حدود 82 درصد از واریانس متغیرهای تحقیق را تبیین کنند و توجه به این عوامل در برنامه ریزی مسکن پایدار ضروری به نظر می رسد.
هویت شهر و کمال بخشی به بافت تاریخی آن (مطالعه موردی: مشهد مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
19 - 34
حوزههای تخصصی:
همه پدیده های عالَم محکوم به تحوّل و حرکت هستند. در یک روال منطقی، همه این دگرگونی ها بایستی به سمت کمال باشند. شهرها نیز به عنوان ظرف فعّالیت ها و جامع آثار انسان از این قاعده مستثنی نیستند. این سیر به کمال (در شهر) چگونه باید باشد؟ چه کسانی در تعریف و هدایت استکمال شهر ایفای نقش می کنند؟ تعریف یا الگوی کمال و ویژگی های آن برای شهر کدام اند؟ یک الگوی خاص، تا چه حد می تواند برای شهرهای مختلف به کار گرفته شود؟ با عنایت به این سؤالات، با سعی در زدودن آنچه در مورد توسعه بافت های تاریخی مشهور و رایج است، سعی بر آن شده ، تا ضمن تدوین اصلی ترین بارزه های هویتی شهر مشهد مقدّس، و با تدوین ویژگی های صورت کمالی آن که از متون اصیل اسلامی استنتاج شود، راهبردهایی برای توسعه بافت تاریخی این شهر (که طبیعتاً برای توسعه های سایر شهرها نیز می توانند مبنا قرار گیرند) معرّفی شده است.
نووارگی اجتماعی در تعامل دوسویه شهروندی و فضای هیبریدی شهرهای قرن بیست ویکم، نمونه موردمطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه درک کامل شهر، نیازمند حرکت از میان جهان واقعی به دنیای مجازی و برعکس است. فضای شهری، بستری است که روابط اجتماعی و حیات مدنی در آن جریان می یابد. تکنولوژی به عنوان جزء جدایی ناپذیر از زندگی، شهرها را تحت تأثیر تغییراتی بنیادین و کارکردی قرار داده و به نوعی ویژگی نوین آنها در قرن بیست ویکم شناخته می شود. این دگرگونی ها، دو فضایی شدن زندگی و به تبع، شهروندانی با استحاله رفتاری را در پی داشته است. به بیان دیگر فضای شهری هیبریدی، شهروندی با عملکرد دوگانه واقعی-مجازی را خلق کرده است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، کیفی و از نظر هدف، کاربردی است. جمع آوری داده ها علاوه بر مطالعات میدانی و اسنادی، از طریق پرسشنامه آنلاین به صورت تصادفی ساده صورت گرفته است. ازآنجاکه جامعه موردمطالعه نامحدود بوده، تعداد نمونه بر اساس فرمول کوهن 559 تعیین که جهت اطمینان بیشتر 660 پرسشنامه آنلاین از 22 منطقه شهر تهران تکمیل شده است. روایی پرسشنامه از طریق پرسشنامه آزمون به تعداد 35 عدد و پایایی با آلفای کرونباخ سنجیده شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد که همبستگی و رابطه معنادار و متقابلی میان متغیرهای پژوهش شامل روابط اجتماعی، کالبد شهر و شهروندان وجود دارد و از برآیند این تعاملات فضای هیبریدی در تهران به عنوان نماد شهر قرن بیست ویکمی خلق شده و فناوری نقش تسهیلگر ارتباطی را در این بین بازی می کند؛ این تعاملات هر روز بیش از روز قبل تقویت شده و نووارگی اجتماعی در حال شکل گیری است.
شکل بندیِ آرمانِ برنامه ریز: خوانشی لاکانی از فرآیند آموزشِ برنامه ریزی و هویتِ برنامه ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف مورد پذیرش همگان از انگاشت های برنامه ریزی هم چون خیر عمومی یا پایداری، ارایه نشده و تبیین این انگاشت ها در فرآیند برنامه ریزی، همواره این پرسش اساسی را مطرح می کند که آیا به راستی امکان حصولِ معنایی روشن در ارتباط با این انگاشت ها امکان پذیر است؟ برای بسیاری از آموزش دهنده گان و دانشجویان، پاسخ به این پرسش دشوار است. با توجه به گشودگیِ آرای لاکان بر عرصه یِ تفسیر، می توان با بهره گیری از سویه های متنوع نظریِ مطرح شده از سوی او، زمینه یِ لازم برای پاسخ گویی به پرسش دشوار یاد شده را فراهم نمود. لاکان با فراهم نمودن خوانش و نظریه پردازی نوین از سوژه-گی انسان و شکل گیری "مَن" که برمبنای آن هویت افراد به طور کلی و برنامه ریز به طور خاص شکل می گیرد، در پیِ یافتن پاسخ به پرسش یاد شده است. مقاله، قدرت تبیینیِ نظریه یِ لاکان را برای درک فرآیند شکل گیری هویت برنامه ریز و چگونگی شکل-گیری ایده های اصلی برنامه ریزی به کار می گیرد و در این مسیر از مدل چهار کلام لاکان برای واکاوی آموزش برنامه ریزی استفاده خواهد کرد. اختیار دیدگاه لاکانی بیان گر آن است که چگونگی شکل دهی به آرمانِ مَن برنامه ریز در درون سیستم آموزشی منجر به ترویج مجموعه ای از ارزش ها و هنجارهایِ مرتبط با آرمان یاد شده و در نهایت شکل گیری هویتِ برنامه ریز خواهد شد.
کاربست مفهوم فضاهای تنفس گاهی در محلات شهری با تأکید بر مؤلفه زیست محیطی (مطالعه موردی: مقایسه تطبیقی محله بلاغی و جانبازان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
49 - 64
حوزههای تخصصی:
عدم وجود فضای تنفس در محلات به دلیل فشردگی ناشی از افزایش شهرنشینی در شهرها، استفاده از روش های نوین را جهت رفع این کمبود ضروری نموده است؛ بنابراین پژوهش باهدف کاربست مفهوم فضاهای تنف سگاهی ب هعنوان فضاهای سبز و باز کوچک مقیاس در بافت فشرده شهرها با تأکید بر مؤلفه زیست محیطی مطرح می شود. در این پژوهش برای چگونگی ایجاد فضاهای تنف سگاهی در بافت-های مختلف و تأثیر آن بر کیفیت زندگی محلات، معیارهای مرتبط با فضاهای تنف سگاهی با استفاده ازنظر متخصصان و روش دلفی مشخص شده و سپس با استفاده از روش AHP رتبه بندی می شوند؛ درنهایت معیارها را در دو محله با ویژگی های متفاوت موردبررسی قرار داده و این نتیجه حاصل شد، معیارهای ب هدست آمده از پژوهش، تأثیر مستقیم بر معیارهای کیفیت زندگی در محلات دارند و به دلیل ماهیت این فضاها، اجرای آنها در بافت های فشرده و نیاز به بهسازی-نوسازی با اتخاذ سیاست های متناسب کاربرد دارند.
تحلیل میزان رویدادمداری مناطق 15 گانه کلان شهر اصفهان با تاکید بر زیرساخت های رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر اصفهان به عنوان شهری که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است، پتانسیل میزبانی از رویدادها در مقیاس های مختلف محلی تا بین المللی را دارد. این شهر می تواند از فرصت برگزاری رویدادها برای جذب گردشگر، تحریک بازآفرینی بافت های فرسوده و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود استفاده کند. با این حال پیش نیاز برگزاری رویدادها و درنتیجه بهره گیری از منافع آن ها، فراهم کردن زیرساخت ها و امکانات مناسب است. لذا هدف از این مقاله، تحلیل میزان رویدادمداری مناطق 15 گانه کلان-شهر اصفهان با تاکید بر زیرساخت های رویداد، می باشد. در این راستا، از روش پژوهش مختلط (ترکیب کمی و کیفی) بهره گرفته شده است و اطلاعات موردنیاز از طریق روش اسنادی و میدانی (از نوع مشاهده و پرسشنامه) تهیه شده اند. ضمن اینکه جهت تحلیل داده ها و رتبه بندی مناطق، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است و پس از استخراج نقشه ی رتبه بندی از نرم افزار GIS، نتایج نهایی مورد تحلیل قرارگرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از عدم تعادل و وجود شکاف میان مناطق کلان شهر اصفهان به لحاظ برخورداری از زیرساخت های رویداد است به گونه ای که عمده ی زیرساخت ها در مناطق مرکزی و جنوبی تجمع یافته اند، امری که می تواند مانعی برای تبدیل شدن کلان شهر اصفهان به شهری رویدادمدار به صورت یکپارچه باشد.
ادراک روان شناختی وابسته به الگوها و فرم های طبیعی در طراحی معماری با آنالیز مقیاس چندبعدی (MDS)
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
99-116
حوزههای تخصصی:
سوال این است که آیا برداشت از طبیعی بودن در معماری با الگوهای بصری عینی ارتباط دارد، و تأثیر الگوهای طبیعی بر ارزیابی زیبایی شناختی عرصه های معماری چیست؟ آزمایش های تجربی آزمایشگاهی نشان داد که الگوهای بصری معماری بیش از نیمی از واریانس ارزش گذاری طبیعی بودن را توضیح داده و مشخص گردید که رتبه های ترجیحی زیبایی شناختی از نزدیک با الگوها در معماری طبیعی ارتباط دارند. روش تحقیق آزمایشگاهی بوده که شرکت کنندگان در مرتب سازی تصویر شرکت نمودند، و آنالیز مقیاس چندبعدی (MDS) بر روی داده ها انجام شده تا ابعاد پنهانی که به قضاوت های شباهت صحنه جهت می دهد مشخص گردد. طبیعی بودن و رتبه بندی ترجیحی هر دو به شدت با بعد MDS ارتباط دارد. ما این بعد را به عنوان نمایانگر برداشت های نهفته از زیبایی شناسی طبیعت گرایانه تفسیر نموده و دریافت شد که این بعد اثرات الگوهای طبیعی واسطه ترجیح طبیعت می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوهای بصری طبیعت-گرایانه ممکن است نقش مهمی در ارزیابی زیبایی شناختی عرصه های معماری داشته باشند.
تبیین نقش ویژگی های جمعیتی- اجتماعی محله بر میزان تاب آوری اجتماعی (نمونه مطالعاتی: محله ناصرخسرو اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
39-50
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری در سال های اخیر به دنبال بروز بلایاء در بسیاری از محافل علمی مورد توجه قرار گرفته است. تاب آوری مفهومی چند جانبه است که سعی در به حداقل رساندن آسیب های ناشی از فاجعه دارد. در این میان توجه اغلب سیاست گذاران بر بعد کالبدی معطوف شده و اغلب سعی شده تا با مقاوم سازی بافت، خطرات ناشی از مخاطرات را کاهش دهند. این در صورتی است که عدم قطعیت از نوع و شدت مخاطرات، بروز بحران های انسان ساخت و همچنین مدنظر قراردادن ظرفیت اجتماعات در رویارویی با اختلالات و بهبود شرایط، کانون توجهات را به سمت بعد اجتماعی تاب آوری سوق داده است. در این میان برخی پژوهش ها ویژگی های جمعیتی-اجتماعی نظیر قومیت، جنسیت، سن و تحصیلات را به دلیل برخی از محدودیت ها، عاملی در جهت کاهش تاب آوری اجتماعی به حساب می آورند. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های جمعیتی- اجتماعی بر تاب آوری اجتماعی می باشد. بدین منظور محله ناصرخسرو که جزء محلات حاشیه نشین شهر اصفهان می باشد و با توجه به ویژگی های جمعیتی-اجتماعی موجود به چهارچوب و اهداف پژوهش نزدیک است، به عنوان نمونه مطالعاتی پژوهش انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و برای دستیابی به داده های تکمیلی از پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش نیز با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، 375 نفر برآورد شده و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل رگرسیون خطی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاکی از عدم ارتباط معنادار نوع جنسیت با تاب آوری اجتماعی می باشد و متغیرهای سن و تحصیلات نیز تاثیر ناچیزی بر تاب آوری اجتماعی داشته و به عبارتی دیگر سن و تحصیلات به ترتیب 7 و 8 درصد از واریانس تاب آوری اجتماعی را تبیین می کند. همچنین بررسی ارتباط هر یک از قومیت ها با تاب آوری اجتماعی نیز بیانگر عدم ارتباط و یا ارتباط بسیار کم با تاب آوری اجتماعی می باشد. به طور کلی نتایج این پژوهش علاوه بر نشان دادن عدم ارتباط معنادار و یا تاثیر بسیار کم ویژگی های جمعیتی-اجتماعی بر تاب آوری اجتماعی، بیانگر ظرفیت و پتانسیل های کودکان و افراد سالخورده، بانوان، افراد با تحصیلات پایین و قومیت های مختلف و همچنین نقش و تاثیر مثبتی است که هر یک از اقشار و گروه های مذکور می توانند بر تاب آوری اجتماعات و همچنین مواجهه و مقابله با تهدیدات و بهبود و بازیابی شرایط بر جای گذارند. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که هدف این پژوهش نفی تاثیر ویژگی ها و برخی محدودیت های جمعیتی- اجتماعی بر میزان تاب آوری اجتماعی نمی باشد، بلکه به دنبال پر رنگ کردن نقش و ظرفیت های هر یک از اقشار و گروه های مختلف و به کارگیری آن در رویارویی و مقابله با سوانح و تهدیدات است.
سنجش حس مکان در روستای جابجا شده پس از سانحه (مطالعه موردی : روستای کنزق ، استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
زلزله و صدمات ناشی از وقوع آن همواره در کمین جوامع انسانی به ویژه بافت های آسیب پذیر روستایی می باشد. اقدامات مرتبط با بازسازی کالبد پس از سانحه در کشور ما با کم و کاستی هایی مثل عدم توجه به احیای نیازهای هویتی افراد و ایجاد یا ارتقای حس مکان پس از تخریب منطقه مسکونی و بازسازی مکان جدید همراه است لذا ضرورت پژوهش در این زمینه همواره بحثی چالش برانگیز در میان جوامع آسیب دیده و بازسازی شده خواهد بود. هدف از این پژوهش بررسی تغییر مؤلفه های حس مکان در جابه جایی بافت روستای کنزق پس از سانحه زلزله می باشد. لذا با استناد بر مطالعات صورت گرفته از منابع مختلف و جمع بندی آن ها به شیو ه پژوهش کمی، مؤلفه های حس مکان در چهار دسته اجتماع پذیری و تعاملات اجتماعی، هویت، دلبستگی به مکان و وابستگی به مکان در قالب "پرسشنامه ای محقق ساخته" تنظیم گردید و به روش نمونه گیری با فرمول کوکران بین 278 نفر از 1000 نفر جمعیت روستا توزیع شد. انتخاب نمونه به صورت تصادفی بوده و اعتبار پرسشنامه با استفاده از فرمول کرونباخ-آلفا (74/0 =α) محاسبه شد. تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار Spss، برای آزمون فرضیه آماره های T تست تک نمونه ای و همبستگی پیرسون بود. فرض پژوهش عدم توجه به بافت روستای کنزق قدیم در ساخت روستای جدید و کاهش مؤلفه های حس مکان و در نتیجه کاهش رضایت ساکنین بود. تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه جهت پاسخگویی به سوالات این پژوهش بوده : جابه جایی بافت روستای کنزق تا چه میزان بر مؤلفه های حس مکان تأثیرگذار بوده است؟ و تغییرات مؤلفه های حس مکان در جابه جایی روستای کنزق چگونه است؟ نتایج حاصل نشان داد که در این جابه جایی حس رضایت اهالی از روستای جدید به دلیل برخورداری از امکانات بیشتر رفاهی افزایش یافته و بر خلاف فرض پژوهش فقط مؤلفه هویت کاهش یافته است. در میان وابستگی به مکان با اجتماع پذیری، هویت و دلبستگی به مکان، همبستگی و ارتباط مستقیم وجود دارد.
بررسی تطبیقی مسکن عشایر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۵۵
۳۶-۱۹
حوزههای تخصصی:
در دو سده گذشته بررسی های تطبیقی و گونه شناسی در علوم گوناگون از زیست شناسی گرفته تا معماری مطرح شده است. این بحث از لحاظ محتوایی اهمیتی در ردیف مباحث نظری پایه ای معماری مانند فضا، شکل و فرم یافته است. شناخت گونه ها در تمامی فعالیت ها، آثار مجسم، تکرارشونده و ریشه دار بشری می تواند کاربردی بس مؤثر داشته باشد. از این جهت در پژوهش حاضر قصد بر این است که آثار ارزشمند عشایر ایران با سابقه ای به قدمت تاریخ ایران مورد تفحص و جستجو قرار گیرد. سابقه تاریخی این اقوام نیز مسکن آنان را درخور توجه شایسته تر قرار می دهد. نکته دیگری که امروزه بررسی های مسکن عشایر ایران را حائز اهمیت و شایان توجه می نماید این است که امروزه نیاز به مسکن متحرک و غیردائمی برای اسکان موقت و غیر دائم به دلایل گوناگون ازجمله بحران های طبیعی، اجتماعی و مشابه رو به توسعه است. با عنایت به مسائل پیش گفته به نظر می رسد با مطالعه مسکن عشایری می توان تجربیات تاریخی مربوط به مسکن متحرک را ثبت و ضبط کرد. طبیعتاً مطالعه، بررسی و استخراج ویژگی های مسکن عشایر می تواند راهبردی برای معماران باشد. روش جمع آوری اطلاعات این تحقیق مطالعه اسنادی و برداشت های میدانی بوده و روش تحقیق با طبقه بندی و تحلیل محتوایی انجام می گیرد. در ادامه مقایسه تطبیقی بر اساس تفاوت های شکلی و کالبدی با توجه به فرهنگ قوم های متفاوت و جغرافیای زندگی آنان صورت خواهد گرفت. هدف جنبی پژوهش حاضر شناخت و بازخوانی مسکن عشایر با هدف طرح الگوی مناسبی برای مساکن متحرک و مورد استفاده در مواقع بحران است. چنین به نظر می رسد استفاده و تلفیق این اصول با تکنولوژی و فناوری های روز می تواند گامی در جهت غنای طراحی و اجرای مسکن متحرک و قابل حمل باشد. چه بسا که بتوان با تکیه به سنت و تجربیات تاریخی، راهی جدید و مؤثرتر در طراحی و تأمین مسکن متحرک ، پیش ساخته، سبک سازی ، ارزان سازی و سازگاری بیشتر با طبیعت گشود. رعایت اصولی از قبیل سازگاری حداکثری با محیط، سهولت واچینی و باز چینی و جابجایی ، سرعت کار، استفاده از مصالح بومی و غیره از جمله نکات قابل توجه در گونه های مختلف مسکن عشایری است.
تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری امنیت سکونت در سکونتگاه های خودرو؛ مطالعه موردی: منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت سکونت یکی از چالش های اساسی در سکونتگاه های خودرو است؛ بطوری که از دیدگاه سازمان اسکان بشر، ناامنی سکونت به عنوان چرخه فلاکت و شاخص محرومیت در این نواحی یاد می شود. با توجه به جایگاه امنیت سکونت در ارتقای سکونتگاه های خودرو، می توان این پرسش را مطرح نمود که "چه معیارهایی بر شکل گیری امنیت سکونت در سکونتگاه های خودرو تأثیرگذار می باشند؟". در راستای پاسخ به پرسش فوق، دیدگاهی دو سطحی از امنیت سکونت پیشنهاد شده که مطابق آن، ادراک امنیت سکونت به طور همزمان از طریق مؤلفه های قانونی، عرفی و جمعی صورت می گیرد. روش شناسی پژوهش حاضر بر مبنای روش علی-تحلیلی بوده و از ابزارهای پیمایش و پرسشنامه، و تکنیک های تحلیل عاملی و معادلات ساختاری به منظور سنجش کارایی الگوی پیشنهادی در سکونتگاه های خودرو منطقه کلانشهری تهران استفاده شده است. نتایج تحقیق گویای آن است که الگوی تدوین شده دارای برازش قابل قبولی بوده و حدود 90 درصد از واریانس امنیت سکونت در سطح اطمینان 99.9 درصد توسط مدل توضیح داده شده است. بررسی میزان تأثیرات مؤلفه ها بر ادراک امنیت سکونت نشان می دهد که معیارهای وجود شبکه های حمایتی (با ضریب 0.947)، انسجام و همبستگی اجتماعی (با ضریب 0.753) و نوع تصرف و سند مالکیت (با ضریب 0.650) بیشترین تأثیر را بر امنیت سکونت داشته اند.
بررسی عناصر اقلیمی و تاثیر بر معماری پایدار
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
55-62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عناصر اقلیمی و تاثیر بر معماری پایدار با استفاده از معادلات ساختاری بود. در مقاله حاضر از روش توصیفی پیمایشی براساس از الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر کارشناسان مدیریت ساخت و مهندسی معماری در شهر تهران بودند. براساس فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. 384 پرسشنامه در بین آنان توزیع شد. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. این پرسشنامه شامل 15 گویه برای عناصر اقلیمی و 15 گویه برای معماری پایدار بود. سئوالات پرسشنامه بر اساس مقیاس پنج نقطه ای لیکرت (خیلی مخالفم(1) تا خیلی موافقم (5)) درجه بندی شده است. یکی از سوالات پرسشنامه به اینصورت بیان شده است. نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی با داده ها ی این پژوهش برازش نسبتاً خوبی دارد و اثر مستقیم در جه حرارت (دما) (45/0 =β)، تابش خورشید (39/0 =β)، جریان هوا (باد) (40/0 =β)، موقعیت جغرافیایی (پستی و بلندی و میزان ازتفاع از سطح دریا) ( 32/0 =β) و میران بارش (30/0=β) بر معماری پایدار در سطح (01/0>P) مثبت و معنادار است. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که عناصر اقلیمی به صورت کلی می توانند 77/0 از واریانس و تغییرات معماری پایدار را پیش بینی کنند.
ارزیابی تاثیر ابعاد اجتماعی و کالبدی محیط محله بر سلامت روانی و حس سلامتی ساکنین (مورد پژوهی محله رشدیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع مشکلات سلامتی مزمن، در ابعاد جسمانی و روانی در جوامع کنونی رو به افزایش است. فضای محله می تواند تعیین کننده رفتار های مرتبط با سلامتی باشد و منجر به تفاوت های نتایج سلامتی در ساختار های متفاوت گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار بر حس سلامتی و سلامت روانی ساکنین، بررسی رابطه بین داده های سلامت و محیط محله، در گونه های سکونتی با ساختار فضایی متفاوت از حیث تراکم و فضای باز عمومی می باشد. راهبرد روش شناختی تلفیقی بوده و منطق نمونه گیری در انتخاب سایت هدفمند و انتخاب جامعه آماری تصادفی است. محله رشدیه تبریز در سه گونه فضایی، فضای باز نیمه خصوصی محاطی(تراکم پایین)، نیمه خصوصی محیطی(تراکم متوسط)، نیمه عمومی محاطی(تراکم بالا) در چهار مقیاس فردی، میانی، محله ای و حوزه بلافصل مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها بیانگر این می باشد که به ترتیب ساکنین گونه سکونتی تراکم پایین، تراکم متوسط و تراکم بالا با تفاوت معنی داری کمتر دچار پریشانی روانی می گردند؛ همچنین مقیاس فردی دارای بیشترین تاثیرگذاری بر حس سلامتی (سن، جنسیت، سطح درآمد) می باشد در صورتی که در مورد پریشانی روانی مقیاس میانی(مدیریت فضای جمعی، ایمنی، هویت جمعی، تفاوت های طبقات اجتماعی) میزان تعیین کنندگی بالاتری دارد.
واکاوی و تبیین کاربست مدل مدیریت راهبردی مردم گرا در تحقق توسعه درونزای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
85 - 102
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد شهری در جهان بویژه در کشورهای در حال توسعه در بعد از انقلاب صنعتی، شهرها را با چالش های عمده و ناپایداری محیط شهری روبرو ساخته است. یکی از این مشکلات، رشد پراکنده و از هم گسیخته شهری و توسعه افقی و بدون برنامه شهری است که ترافیک، مصرف انرژی بیشتر، آلودگی محیطی بالاتر، بی هویتی و انزوای اجتماعی را به دنبال دارد. مدیریت شهری اگر برای شهرنشینی و الگوهای توسعه شهری، مدل مناسبی داشته باشد می تواند پاسخگوی این مشکلات رو به تزاید باشد بنابراین در چارچوب پارادایم پست مدرنیسم و توسعه پایدار شهری، راهبرد توسعه درونزا به عنوان یکی از راهبردها در کانون توجه شهرسازان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تبیین الگوهای توسعه برون زا و درون زا به دنبال راهکارهای پیوند مباحث احتماعی با ساختارهای کالبدی می باشد و در این راستا با انجام مطالعات کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این سوال است که مدل مفهومی مناسب برای توسعه درون زای شهری کدام است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد مشارکت مردمی می تواند حلقه مهمی برای بسترسازی، جریان سازی و فرآیندساز توسعه درون زا در شهر باشد و پیوند این سه مولفه نیز تسهیلگری سه عنصر شورایاری، تشکل ها و کارگزاری می تواند باشد تا مدیریت یکپارچه شهری شکل گرفته و کارسازی کند. هرچند حرکت بسمت توسعه درون زا برای دستیابی به توسعه پایدار الزامیست اما معضلاتی همچون عدم ظرفیتهای مناسب کالبدی در بافت های سه گانه قدیمی، میانی و جدید شهری، عدم استقبال بخش خصوصی در سرمایه گذاری و کمبود اراضی دولتی موانع عمده در این مسیر محسوب می شوند و گام نخست برای تحقق آن، اجرای پروژه های محرک توسعه توسط دولت می باشد.
رتبه بندی چالش های معنایی- هویتی منظر شهری در نظام شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری منظر شهری به عنوان تبلوری از فرهنگ و هویت هر شهر دو جنبه عینی و ذهنی را در برمی گیرد. در سال های اخیر شهرسازی ایران با چالش هایی در برخورد با منظر شهری روبه رو بوده است. باوجود پژوهش های متعدد انجام شده در حوزه منظر شهری پرداختن به چالش ها با نگاهی جامع در کنار دسته بندی و اولویت بندی آن ها به منظور رفع هر چه سریع ترشان همچنان مغفول مانده است. هدف این پژوهش استخراج و رتبه بندی چالش های منظر شهری در ایران تعیین گردید و رتبه بندی چالش ها مطابق نظر متخصصین صورت گرفت. پرسش های پژوهش بدین ترتیب عنوان شدند که وضعیت چالش های منظر شهری در شهرسازی ایران چگونه است؟ و کدام دسته از چالش های معنایی-هویتی منظر شهری ایران در اولویت برای رسیدگی قرار دارد؟. پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی دنبال شده و در این مسیر از ابزار پرسشنامه، مدل تحلیل سه شاخِگی و آزمون تی و فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که دسته بندی سه گانه 1) چالش های محتوایی (رفتاری)، 2) چالش های ساختاری و 3) چالش های زمینه ای به ترتیب از نظر اهمیت دارای رتبه اول تا سوم هستند و برای رفع مشکلات و چالش های منظر ابتدا باید به سراغ «چالش های رفتاری» رفت. از طرفی پرداختن به چالش های زمینه ای از قبیل نبود دانش کافی در حوزه منظر یا عبور از دستورالعمل های جهانی به محلی در جایگاه آخر قرار دارند.