تبیین رابطه میان مسئله گشایی طراحی معماری با یادگیری مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
203 - 222
حوزههای تخصصی:
در دهه ی اخیر یادگیری مشارکتی به یکی از شیوه های پرکاربرد در آموزش طراحی معماری تبدیل شده است. علی رغم مزایای بسیار این شیوه، برخی گزارش ها حاکی از پدید آمدن نزاع هایی درون گروه هاست که منجر به اختلال در آموزش یا انحلال گروه ها می گردد. در پژوهش حاضر با بهره گیری مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری دو حوزه ی «مسئله گشایی طراحی معماری» و «یادگیری مشارکتی» و مدل های ارائه شده برای مسئله گشایی و یادگیری مشارکتی مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس با استفاده از روشی تطبیقی-تفسیری ویژگی های کلیدیِ دو حوزه ی مذکور با هم مقایسه شده و با تطبیق وجوه اشتراک و افتراق آن ها ریشه های ظرفیت ها و چالش های کاربست یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی معماری شناسایی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مسئله گشایی از دو نوع فعالیت ذهنی «همگرا» (شامل قاب بندی، گزینش داده ها، تولید راه حل و تأیید و پیاده سازی) و «واگرا» (شامل بیان مسئله، مطالعات، تجزیه و تحلیل و ارزیابی) تشکیل شده است. مراحل همگرا به تحدید و کنترل پذیر کردن فضای مسئله/راه حل، و مراحل واگرا به بسط و ایجاد تنوع در فضای مسئله/راه حل کمک می کنند. ظرفیت اصلی کاربست یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی معماری به مراحل واگرا باز می گردد که به سبب بهره گیری از توانایی های چند نفر، گروه می تواند به شکل همه جانبه تری ابعاد مختلف فضای مسئله/راه حل را بررسی کند. چالش اصلی نیز به مراحل همگرا مربوط می شود آنجاکه افراد به سبب لزوم تصمیم گیری یا اجماع در فضای مسئله/راه حل، دچار اختلاف می گردند. برای ارائه ی شیوه های مشارکتیِ متناسب با ماهیت طراحی، باید تمهیداتی برای همگرایی اعضای گروه در نظر گرفت تا ضمن بهره گیری از ظرفیت های واگرایی، چالش های احتمالی نیز مدیریت گردد. تعیین فردی برای رهبری و مدیریت گروه برای تصمیم گیری در مواقع اختلاف و چنددستگی، داشتن ساز و کاری برای تصمیم گیری ها و انتخاب ها، افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی و استفاده از ترکیب گروه های سازگار و متوازن از نظر همگرایی و واگرایی می تواند ضمن ایجاد همگرایی در گروه، فرصتی را برای استفاده از ظرفیت های واگرایی فراهم آورد.