فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تا گذشته نه چندان دور، دانش ساختمان و فنون مربوط، این امکان را در اختیار قرار می داد که ساخت بنا به گونه ای یکپارچه آغاز شده، و به پیش رود. اما امروز این مهم با دشواری های بسیاری رو به رو است. پیچیدگی و گستردگی داده های طراحی موجب می شود که برخلاف گذشته کنترل تمامی بخش های طراحی از دستان طراح خارج شده، و روند طراحی به بخش هایی تقسیم شود که هر کدام جداگانه پیش برده می شوند. چند بخشی شدن طراحی اگرچه سرعت و دقت را افزایش داده، اما یکپارچگی نتیجه حاصل را نیز تحت الشعاع قرار داده است. در این میان، یکی از زمینه های مهمی که آسیب دیده، هماهنگی معماری و سازه است. پژوهشگران به ارائه راهکارهای متعددی در این زمینه پرداخته اند. در دهه اخیر روش های مقداری به عنوان ابزاری رو به رشد در اختیار طراحان قرار گرفته، امکاناتی را فراهم آورده است که می تواند یاری رسان توسعه دانش و مهارت طراحی معماری باشد. ماهیت روش های مقداری برقراری رابطه یکپارچه میان داده های مسئله است. به این ترتیب این روش به عنوان ابزاری در دستان معمار قرار می گیرد تا از این طریق به دغدغه خلق اثری یکپارچه، چنانکه پیش از پیشرفت های دنیای مدرن فراهم بود، پاسخ گوید. الگوی پیشنهادی مقاله مبتنی بر تهیه مدل مقداری از طریق چارچوب FBS (پیشنهادی جان جیرو)، و وارد کردن داده های سازه ای از آغاز فرآیند طراحی معماری است. در مقاله ضمن تعریف همسازی، بیان اهمیت همسازی معماری و سازه، و مفاهیم و قابلیت های آن در این زمینه، یک الگوی مقداری به صورت نمونه، جهت ایجاد همسازی تبیین شده است.
ارزیابی طیف آسیب پذیری لرزه ای با معیار تلفات انسانی (نمونه موردی: منطقه 3 کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
99 - 113
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به دلیل شدت و زمان کوتاه اثرگذاری بر اجتماعات بشری تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده اند. سهم کشور ما از این مخاطرات بیش تر مربوط به زلزله است. شهر شیراز یکی از کانون های پر خطر از نظر احتمال وقوع زلزله در ایران است. این مساله تهدیدی جدی برای پایداریتوسعه این شهر محسوب می شود. منطقه 3 شهر شیراز یکی از مهم ترین مناطق این شهر است که با دو گسل مهم(سلطانII و سعدی) تهدید شده است. با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مربوط به برنامه ریزی شهری، در این مقاله سعی شده است تا با به کارگیری روش RADIUSبااستفادهازشاخص هاییچون جنس خاک منطقه، فاصله از گسل، داده هایتراکمجمعیتی و نوعساختمان هاوتوزیعآن هابا تدوین سناریوی زلزله احتمالی روزانه و شبانه، برآورد مناسبی از تلفات انسانی منطقه 3 شهرداری شیراز در برابر زلزله ارائه شود. در تحلیل اطلاعات نیز از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیقمشخص شد که تعداد تلفات جانی ناشی از سناریوی زلزله ای با بزرگی 2/6 ریشتر در ساعت 12 ظهر حدود 713 نفر خواهد بود و 9876 زخمی برجا خواهد گذاشت. در ساعت 3 صبح، 648 نفر جان خود را از دست خواهند داد و حدود 7342 نفر مجروح خواهند شد. این مطالعه نشان می دهد، این منطقه به دلیل ویژگی های کالبدی، وجود ساختمان های فرسوده، نزدیکی به گسل های فعال و کیفیت سازه ای نامناسب به عنوان یک منطقه با آسیب پذیری بالا در برابر زلزله شناخته می شود.این ارزیابی می تواند در پیش بینی برنامه های شهری برای کاهش تلفات استفاده شود.
تحلیلی جامعه شناختی و انتقادی از رابطه قدرت و فضا و بررسی نقش آن در شکل گیری معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به واسطه ماهیت اجتماعی،کارکردی، رسانه ای و قابلیت نمادپردازی اش به عنوان اجتماعی ترین هنرها شناخته می شود که باعث نوعی نگاه ابزاری به آن در مناسبات سیاسی و مدیریت قدرت در نظام های حاکم شده است. این پژوهش با رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر معماری می پردازد. مطالعه موردی پژوهش معماری بنا های حکومتی و فضای شهری تهران در دوره پهلوی اول است که یکی از مهم ترین دوره ها در مطالعات سیاسی و اجتماعی و نیز در حوزه معماری و شهرسازی در ایران است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و کشف عوامل غالباً پنهان در تولید فضا و معماری در دوره پهلوی اول است که مستقیماً به ساختار قدرت پیوند خورده است. این هدف با پاسخ به این سوالات تأمین می شود که دلایل سیاسی و اجتماعی تغییرات ساختاری و فضایی در معماری دوره پهلوی اول کدام اند؟ و آیا پیوند و رابطه ای میان ساختار قدرت و تولید فضا دراین دوره برقرار بوده است؟ روش پژوهش: این پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به روش انتقادی و در قالبی تفسیری تبیینی تحلیل شده اند که در آن هر داده ای اعم از آثار، عناصر و کنش های مرتبط با تولید فضا، فراتر از توصیف صرف و ویژگی های ظاهری شان در ارتباط با مناسبات قدرت تحلیل شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر استفاده بسیار هدفمند از تولید فضا و معماری در رژیم پهلوی اول به منظور تقویت ایدئولوژی و تثبیت گفتمان مدنظر حاکمیت است. تولید فضا در این دوره محصول روابط و اراده معطوف به قدرت است و نظام حاکم تلاش کرده است ضمن برخورداری از مَنش نظامی گری و آمرانه، از طریق قدرت نرم و با کنترل بازنمایی های فضایی و انتساب و اتصالِ معماری به گفتمان کلان رژیم، مشروعیت و هژمونی خود را تأمین کند و نهایتاً قدرت و اقتدار حاکمیت به میانجی و عاملیت فضا و معماری، بازتولید شود.
A Critique of Modern Shohada Square Based on the Principels of Islamic Iranian Urbanism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Squares as urban spaces are the arena for people formed by physical proportions and variety of functions such as religious, commercial, cultural, etc. Shohada square as a focal point in Mashhad , is one of the main arteries of access to Holly shrine of Imam رضا and makes access to utilities and major axes . According to the former urban pattern and its position in the traditional context of surrounding neighborhoods, access to the Holy shrine plays the memorial and historical role, that presents a very important position of the square. This paper clearly states that Esfahan school characteristics such as unity, diversity and balance, are an appropriate pattern for design and evaluation of urban spaces that can be used for reconstruction of old squares on historical context. The results showed that this pattern does not comply fully with Shohada square and modern architecture is visible in it. Also, serious damage has struck to the identity of the Shohada square by physical transformation with absolutely modern pattern after neglect of strong position of relation between رضوی shrine and Shohada square and religious traditional context and history. Egregious physical duality of new
تبیین ارتباط دوسویه ادراک منظر و مشارکت در فرآیند توسعه منظر مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
35 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برقراری ارتباط میان انسان و محیط اطرافش از گذشته های دور، به عنوان امری اجتناب ناپذیر، در زندگی انسان و تأمین نیازهای مادی و معنوی او نقشی اساسی داشته است. این تعامل در دوره های مختلف و در مناظر گوناگون به نمایش گذاشته شده و سبب تقویت فرهنگ مردم هر کشور می شود. همچنین، این تعامل محیط و منظر به کمک ادراک و مشارکت نقش مهمی در بهبود ابعاد کیفی منظر دارد و سعی بر آن شده است که ارتقای آن از طریق منظر مشارکتی ممکن شود.هدف: این پژوهش در پی بررسی ویژگی های ادراک از مناظر شهری و مشارکتی و ارائه فاکتورهای تطبیقی ادراک منظر و حوزه مشارکت است.روش تحقیق: این پژوهش که در آن، تلفیق روش های تحلیل محتوا و مقایسه تطبیقی استفاده شده است، ابتدا در پی استدلال در زمینه ادراک و مشارکت، سپس به دنبال شیوه های به کارگیری روش تطبیقی در منظر مشارکتی است. بخش نخست این مقاله به مباحث نظری در زمینه ادراک و مشارکت به صورت تحلیل محتوا اختصاص دارد -که با استفاده از راهبردهای کیفی در بستر استدلال منطقی میسر شده است- و سپس با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی بررسی اشتراکات فاکتورهای ادراک و مشارکت می پردازد.نتیجه گیری: ادراک منظر به عواملی همچون فضایی-بصری، عملکردی و بصری-رفتاری وابسته است و مشارکت به نظریه مشارکتی،گستره چندسطحی، الگو و نردبان مشارکتی بستگی دارد. به کمک همین تعاریف در این مقاله مدل مفهومی ارائه شده است که نمایانگر ارتباط دوسویه بین فاکتورهای ادراک منظر و مشارکت است. نتایج نشان می دهد برآیند متقابل فاکتورها به واسطه اعتماد فردی، تعمیم یافته و نهادی در توسعه و شکل گیری فرآیند منظر مشارکتی مؤثر است. در انتها الگوی طراحی منظر مشارکتی با بهره گیری از نظر متخصصین ارائه شده است.
تحلیلِ تفسیری «باغ » در نگاره ی باغچه های درگزینِ مطراقچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: باز زنده سازی «باغ» به عنوان نمادی از ارتباط همیشگی با طبیعت، نیازمند بازشناسی هندسه باغ ایرانی است. افرادی که درگذشته باغ را با کاربرد اصلی آن تجربه کرده اند، در برخی منابع، تصویری از باغ نقاشی کرده اند که بررسی آثارشان می تواند درک کاملی از هندسه باغ در اختیار ما قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین هندسه «باغچه های درگزین» در نگاره «مطراقچی» است. واضح است که ارائه این هندسه، به معنی قابلیت به کارگیری همان هندسه در زمان و مکان حال و به همان شکل نیست، بلکه تنها بیان بخشی از تاریخ ارتباط انسان و طبیعت است. امید است که ادامه این راه با تکیه بر تلاش ها و تجربیات گذشتگان، صورت گیرد. روش تحقیق: روش انجام پژوهش حاضر، تفسیری-تاریخی و با رویکرد اکتشافی است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که هندسه باغ در زمان و مکان ترسیم نگاره، چه خصوصیاتی داشته است. نتیجه گیری: اطلاعات از روی نگاره در دو سطح بازخوانی شدند. سیستم کاشت، آبیاری و تقسیم بندی عادلانه زمین، اجزای معمارانه عمارت ها، جهت جغرافیایی و شیب زمین، با نگاه و تحلیل اولیه قابل دریافت هستند. اما تدابیر اتخاذشده برای آسایش، آرامش و امنیت، با تحلیل بیشتر بر روی محل قرارگیری کوچه باغ ها، درهای ورودی، کاشت انواع درختان، شکل عبور آب و شکل تأمین آب به دست آمدند.
Recognition of Dimensions of Sustainable Architecture (Case study; New Shoushtar Residential complex)
حوزههای تخصصی:
The main purpose in this research is recognition of dimensions of sustainable architecture. Today, one of the most necessary complicated and delicate specifications of architecture that architects face with is the issue of stability in various types of its comments and interpretations. The issue of sustainability is interpretable and general from many aspects. Therefore, it is necessary to recognize the qualified of this adjective (architecture and its related categories). In the record of bringing this discussion up, we face with titles such as Green architecture<sup>2</sup>, Sustainable development<sup>3</sup>, etc. But the purpose of this article is the study of the nature and recognizing the circumstances and essence of sustainability in all fields that architecture involves in. The innovation of this study is attentive to creating the recognition and feeling the fact of dimensions of sustainability that is studied in procedure of library research, a case sample, and proposal of common but insufficient ideas related to this discussion. This article is devoted to 3 point of views including main environmental, cultural (value), and technical, and it tries to take the proposed topics under the subjection of this 3 factors in an orderly way (presenting a modern pattern) and the minor factors are studied under the subjection of these 3 main factors.
واکاوی کاربرد هندسه طبیعت و فراکتال در معماری پارامتریک؛ با بررسی آرایه داخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۶
103 - 122
حوزههای تخصصی:
با ورود رایانه، تغییراتی در روند طراحی معماری رخ د اد و جریان هایی از جمله معماری پارامتریک ایجاد شد. یکی از اصول طراحی در این معماری هندسه فراکتال است. این مقاله به واکاوی کاربرد این نوع هندسه در معماری پارامتریک می پرد ازد. براساس مطالعات اولیه، آرایه د اخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله نیز با استفاد ه از هندسه فراکتال طراحی شد ه است. پژوهش به دنبال پاسخگویی به این دو پرسش است که آیا می توان با استفاد ه از امکانات هندسی معماری پارامتریک، این آرایه را بازتعریف نمود؟ آیا امکان تعریفی جد ید از این اثر در قالب الگوریتم وجود د ارد؟ لذا دراین پژوهش، هندسه مورد استفاد ه در آرایه د اخلی گنبد این مسجد تحلیل خواهد شد و هندسه مستخرج از آن در چارچوب اصول معماری پارامتریک و با زبان الگوریتم بازتعریف می شود. روش تحقیق مورد استفاد ه در این پژوهش از نوع تاریخی و با راهبرد شبیه سازی رایانه ای بود ه است که در آن منابع مطالعاتی مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. جهت بررسی درستی تحلیل هندسی مورد مطالعه، الگوریتم به وسیله افزونه گرس هاپر در نرم افزار راینو مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که می توان آثار اصیل سنتی ایرانی را بازخوانی و به زبان معماری روز ترجمه نمود تا بتوان علاوه بر عملکرد های پیشین خود، عملکرد هایی جد ید بر آنها افزود. یا حتی با تلفیق با اید ه هایی نو، تکامل بخشید.
تحلیل پایداری لرزه ای سه قوس ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
142-163
حوزههای تخصصی:
بررسی پایداری سازه های تاقی یکی از مسائل مورد توجه برای مرمت بناهای تاریخی، پایدارسازی و طراحی سازه های بومی و روستایی است. این نوشتار، در این راستا، به تعیین و مقایسه حد نهایی پایداری سه قوس مشهور ایرانی، قوس تخم مرغی، قوس مربع (پاتو پا-نیزه ای) و قوس پنج و هفت تند در برابر زلزله می پردازد. مقاله با روش تجربی و با استفاده از تحلیل هندسی و مدل سازی فیزیکی در جست وجوی پاسخ این پرسش است که حد نهایی پایداری لرزه ای این سه قوس به چه میزان است؟ بررسی قوس ها برای نسبت ضخامت به دهانه های متفاوت، در چهارچوب تحلیل حد نهایی، با روش تحلیل خط رانش با استفاده از مدل های پارامتریکی که امکان بررسی سریع و دقیق را فراهم می کنند، انجام می گیرد و نتایج حاصل از آن با فروریختگی مدل فیزیکی قوس ها مورد مقایسه قرار می گیرند. نتایج نشان می دهند که با افزایش نسبت ضخامت به دهانه قوس ها، پایداری لرزه ای آن ها افزایش می یابد. و با کاهش خیزِ قوس های نمونه نسبت به یکدیگر، پایداری لرزه ای آن ها افزایش می یابد. آزمایش مدل های فیزیکی نیز این امر را تأیید کرده، اما نشان می دهد حد پایداری لرزه ای مدل فیزیکی از حد حاصل از روش تحلیلی کمتر است و بنابراین، ضخامت مؤثر قوس ها، در واقعیت، قابل اتکا می باشند. این نوشتار ضمن ارائه پاسخ به یک مسئله کاربردی، در فرایند مقایسه قوس ها، بینشی را درباره رفتار سازه ای آن ها فراهم می آورد.
راهبردی برای افزایش اعتبار ارزیابی های کیفی در مداخلات حفاظتی آثار تاریخی نمونه موردی: مقبره خواجه اتابک کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارزیابی مداخلات حفاظتی انجام شده بر روی آثار تاریخی زمینه ساز تبادل تجارب، اصلاح رویکردها در انتخاب شیوه مداخله و جلوگیری از تکرار خطاهای جبران ناپذیر در حفاظت آنهاست. نظر به پیچیدگی فرایند ارزیابی و نیز عدم ارائه راهبردهایی که بتوانند با بالابردن قابلیت اعتبار این ارزیابی، نتایج آن را قابل اعتماد و استناد کنند، در ایران، مداخلات حفاظتی یا مورد ارزیابی قرار نمی گیرند و یا بدون داشتن راهبردی معین، اغلب به صورت سلیقه ای ارزیابی می شوند. هدف پژوهش: استخراج مؤلفه های تأثیرگذار بر اعتمادپذیری ارزیابی هایی که با رویکرد تعیین سطح اعتبار علمی مداخلات انجام می شود و دستیابی به راهبردی برای افزایش اعتبارپذیریِ فرایند ارزیابی و صحتِ نتایج حاصل از آن و کاربست آن بر روی یک نمونه موردی برای آزمون راهبرد ارائه شده هدف این پژوهش است. روش پژوهش: در این تحقیق کاربردی، ابتدا مؤلفه های تأثیرگذار بر اعتمادپذیرکردن ارزیابی، با استفاده از مطالعات اسنادی و تحلیل توصیفی، از متون و منشورهای حفاظتی استخراج شده و سپس از طریق تحلیل کیفی و با روش استدلال منطقی، راهبردی برای ارزیابی تدوین شده است. برای انجام ارزیابی بر روی اثرِ نمونه و با هدف آزمونِ راهبرد، ارزش های هویت یافته اثر و اولویت ها و اهداف حفاظت گر در زمان مداخله، در جریان یک مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق در اختیار متخصصین حفاظت گر محلی قرار داده شد. در نهایت، نتایج نظرسنجی که با استفاده از پرسشنامه انجام شد، به صورت کیفی تحلیل و ارائه شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که برای ارزیابی کیفی مداخلات حفاظتی، می توان از راهبردی مبتنی بر میزان توجه به اصل فهم مشارکتی اثر، ارجاع به اصول پنجگانه حفاظت و نیز ارتقای آگاهی ارزیاب از اصول پنجگانه و ارزش های اثر استفاده کرد. همچنین کاربستِ راهبرد حاصل بر روی مقبره خواجه اتابک نشان داد که درجه اعتبار و مقبولیت علمی مداخله، در حوزه حفاظت تزئینات گچبری، از برتری نسبت به مداخله مهار تاق برخوردار است.
رویکرد رضا والی به چندصدایی و مقایسه آن با نگرش های خوشنویسی مدرن (مطالعه موردی: خوشنویسی شماره 13)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
25 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برقراری ارتباط بین عناصرِ بصری و عناصرِ موسیقی، محل چالشی جدی است. تأثیرگذاری موسیقی بر هنرهای تجسمی و بالعکس از لحاظ فرمال همواره وجود دارد، اما نشان دادن تأثیرپذیری در هر جنبه آن نیازمند بررسی اثر از لحاظ تکنیکی است. هدف پژوهش: این نوشته به دنبال یافتن ارتباطی بین عنوان اثر «خوشنویسی» و جنبه های تکنیکی در چندصداییِ رضا والی است. پرسش اصلی اثر بدین شرح است که والی چه رویکردی در به کارگیریِ مصالح داشته و ارتباط آن رویکرد با خوشنویسیِ مدرن چیست؟ روش پژوهش: این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی یا تحلیلی-مقایسه ای و مبتنی بر مدل یان لارو انجام شده است. اجزای این مدل عبارت اند از الف) کیفیت نغمگی: عوامل تمبر، ارکستراسیون و سیستم کوک را در بر می گیرد؛ ب) هارمونی: سازماندهی عمودی صداها، ساختار آکوردی و شیوه توالی ساختارهای عمودی را در بر می گیرد؛ ج) ملودی: دربردانده توالیِ مصالح صوتی در راستای افقی است که شنونده آن را به عنوان یک کلیت واحد درک می کند. در حوزه ملودی به مسائلی همچون نمایِ کلی و گردش مدال نیز می توان پرداخت؛ د) ریتم: دربردارنده سازماندهی کشش نت ها و دیدگاه متریک است؛ ه) فرایند: عوامل شکل دهنده فرم قطعه همچون تضاد بین قسمت ها و شیوه گسترش را در بر می گیرد. نتیجه گیری: با بررسی تکنیکی اثر می توان نتیجه گرفت که ایده اصلی والی «گسترش عناصر سنتی و سنتز آن با هنر مدرن» است. در واقع، او تکنیک های چندصداییِ سنتی همچون جواب آواز و نت واخوان را گسترش داده و از راه اشتراکات با هنر مدرن ترکیب می کند. این فرایند را می توان مشابه آثار خوشنویسانه دانست که ریشه هایی در سنت خط هایِ تفننی همچون متعاکس، توامان و شیوه گلزار دارند. هنرمندان با گرایش خوشنویسانه مدرن مأب و سنتیِ نو شیوه های خوشنویسی قدیم را در آثارشان به کار می گیرند. بازتاب تفکر والی را در طرح جلد آلبوم مجموعه خوشنویسی می توان یافت که برگرفته از اثری خوشنویسانه و مدرن مأب از نصرالله افجه ای است.
تدوین مدل سنجش کیفیت ادراک شده از مقصد گردشگری تهران از دیدگاه گردشگران بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
137 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مؤثر بر رشد مقاصد گردشگری کیفیت ادراک شده از برند مقصد است که می تواند زمینه جذب گردشگران را فراهم آورد. لذا پژوهش حاضر به تدوین چارچوب جامعی برای سنجش ابعاد کیفیت ادراک شده و رتبه بندی آن ها در مقاصد گردشگری پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران خارجی سفرکرده به تهران در تابستان 1398 خورشیدی است که از این جامعه نمونه ای به حجم 265 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مطابق تحلیل عاملی کیفیت ادراک شده از مقصد گردشگری از شش بعد تشکیل شده است که بر طبق آزمون رتبه بندی فریدمن به ترتیب عبارتند از: کیفیت ادراک شده از روابط انسانی، کیفیت ادراک شده از جاذبه های گردشگری، کیفیت ادراک شده از جاذبه های دیداری گردشگری، کیفیت ادراک شده از مدیریت مقصد گردشگری، کیفیت ادراک شده از تسهیلات فیزیکی و کیفیت ادراک شده از استانداردهای بهداشتی مقصد.
نظریه برگردان درتحلیل معماری مسکونی مدرن کشورهای ترکیه و ایران(دهه1930)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برگردان فعالیتی است درون زبانی و میان فرهنگی، که به شرح و تفسیر جهان و پدیده های آن می پردازد. برگردان در این جا حوزه ای مطالعاتی است که جزئیات مبادلات فرهنگی بین مکان ها را مورد بررسی قرار می دهد و به بحث در مورد اثرات خارجی/ بیرونی بر یک مکان معین می پردازد. این پژوهش در بخش مبانی نظری تعاریف مفهوم برگردان در معماری، جمع بندی شد. سپس روش های برگردان در معماری مسکونی ایران و ترکیه مورد واکاوی قرارگرفت. روش به کار گرفته شده در بخش اول پژوهش، روش تحقیق بازنگری پژوهش است که زیر مجموعه روش تحقیق فراتحلیل بازنگری پژوهش است. در بخش دوم از روش تحقیق کیفی و تحلیل محتوا جهت شناسایی روش های برگردان در معماری مسکونی ایران و ترکیه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد، معماران مدرن در ایران و ترکیه از طریق روش های برگردان، مفاهیم نو را به مفاهیم سنتی و یا برعکس، بطوری که موجب دگرگونی یا نو شدن مجدد این مفاهیم می شدند، تغییر می دادند. عمدتاً رویکرد تولید یک سنت جدید در معماری مسکونی مبتنی بر برگردان مدرنیسم در غرب، از طریق شیوه هایی چون همسان سازی فضایی، انطباق با بافت شهری و بیگانگی در محیط شهری است؛ که بسته به زمینه فرهنگی و میزان تغییر، گاهاً معماری مسکونی دوره پهلوی و جمهوری اول را یک گام به سمت همگن شدن تحت یک قدرت هژمونیک متمایل می کند.
تحلیلی بر بازنمود سبک زندگی اسلامی- ایرانی در معماری مجتمع های مسکونی (مورد مطالعه: نشیمن و پذیرایی در مجتمع های مسکونی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی با دربرگرفتن تحولات اجتماعی و فرهنگی، اهمیت شایانی در زندگی روزمره ساکنان در عرصه معماری و مسکن دارد. مفهوم سکونت در فرهنگ اسلامی ایرانی به مثابه مکانی برای کسب آرامش- در کنار خانواده و یافتن خود فردی و جمعی با حصول ارتباط با خداوند و در زمینه طبیعت- بر اساس گزینش و انتخاب طریق جهت نیل به تعالی و اجتناب از تنزل است. مطالعه حاضر، با روش کیفی و رویکرد استقرایی انجام گرفته و جهت شکل دهی چارچوب مفهومی چگونگی بازنمود سبک زندگی اسلامی ایرانی در معماری، از نظریات اندیشمندان اسلامی استفاده شده و نظریه بوردیو به عنوان مدل تحقیق در نظر گرفته شده و در این راستا از نظریه مفهوم سازی داده بنیاد بهره گرفته شده است. بدین منظور، سبک زندگی تعداد سی خانوار ساکن در مجتمع های نوساز مسکونی در شهر تبریز، در بخش نشیمن و پذیرایی، توسط پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده، موردبررسی قرار داده شده است. یافته های تحقیق گویای عدم تطابق کامل طراحی نشیمن و پذیرایی با سبک زندگی ساکنان است و ناکارآمدی طراحی یا عدم انعطاف پذیری و تطابق تجهیز و طراحی فضا با نیاز افراد را سبب شده که به دلیل فقدان بررسی عمیق ارزش ها در بستر اجتماعی و فرهنگی این اتفاق صورت گرفته است. درصورتی که سبک زندگی ساکنان، نسبتاً مطابق با ارزش های اسلامی ایرانی در موارد تعلیم و تربیت اعضای خانواده در راستای الگوهای دینی، مدیریت بدن، کلیشه های جنسیتی است. اگرچه باورهای رایج، مشکلاتی چون تجمل گرایی را نیز ایجاد کرده است؛ و در رابطه با شکل گیری نهادها و تشکل ها و روابط همسایگی موانعی وجود دارد، ولی معماری نیز بستر حل این موانع را ایجاد نکرده است و افراد به صورت ناخودآگاه، یا با شرایط موجود کنار آمده اند و یا با ایجاد تغییرات داخلی سعی در برطرف نمودن آن کرده اند.
تبیین دامنه مفهوم «میدان» و طیف مصادیق آن در دوره قاجاریه، مبتنی بر نقشه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
95 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله درک دامنه مفهوم «میدان» در دوره قاجاریه و تبیین طیف مصادیق آن در این دوره، مبتنی بر نقشه های تاریخی موجود است. دوره قاجاریه دوره آغاز نقشه برداری با فنون مدرن در ایران است که تهیه نقشه های مفصل از شهرهای ایران با دقت بی سابقه را میسر ساخت. این نقشه ها اسناد مستعدی برای فهم اجزای شهر در این دوره به دست می دهد و درک آنها را در شبکه روابطی ممکن می کند که کلیت شهر را شکل می دهد. «میدان»، به مثابه یکی از اجزای اصلی شهر قاجاری، نقش بارزی در بسیاری از این نقشه ها دارد، همانچه این اسناد را به منابع قابلی برای پیگیری مفهوم «میدان» در این دوره تبدیل می کند. حدود سی نقشه تاریخی از شهرهای ایران در این دوره موجود است که در ۲۱ مورد آن می توان رد و نشانی از «میدان» یافت. در این مقاله، با بررسی مصادیق متعدد میدان در این نقشه ها، نقش و موقعیت آنها در شهر و و کارکرد آنها در نسبت با دیگر اجزا و همچنین فرم و ویژگی های صوری شان به دو پرسش اصلی درباره دامنه و محدوده مفهوم میدان در این دوره و انواع مصادیق آن می پردازیم و برای بسط و تعمیق یافته ها به منابع مکتوب درجه اول و دوم رجوع می کنیم. در این جستجو، نخست، طیف مصادیق «میدان» را عیان می سازیم و تلاش می کنیم تعریفی از مفهوم آن عرضه کنیم و سپس، مبتنی بر ویژگی های بارز و پربسامد مصادیق مختلف به تبیین انواع آن می پردازیم. به این ترتیب، با ابتنا بر نقشه ها و رجوع به متون، به روش تفسیری تاریخی مفهوم «میدان» را در بستر اجتماعی تاریخی در بر گیرنده اش تبیین می کنیم. نتیجه این جستجوها دامنه گسترده و منعطفِ مفهوم میدان را در دوره قاجاریه عیان می سازد و بازتعریف آن را مبتنی بر این دریافت تازه میسر می سازد: هر عرصه نامسقف و گشاده در شهر که محدوده ای نسبتاً مشخص را شامل شود و مجالی برای فعالیت یا رویدادی فراهم آورد؛ همچنین، تبیین انواع مصادیق «میدان» را در قالب چهار نوع اصلی ممکن می کند: میدان حکومتی، میدان بازار، میدان محله، و میدان مجلس.
امکان سنجی افزایش تراکم ساختمانی با توجه به ظرفیت شبکه معابر مطالعه موردی: محله بهار کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
95 - 109
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر تشدید مسائلی از قبیل افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، تقاضای مردم برای سکونت و یا کار در محل خاص و جلوگیری از گسترش شهرها و... جز عواملی محسوب می شوند که افزایش تراکم ساختمانی در شهرها را مورد تاکید قرار داده اند. لذا این روند بایستی به صورت تدریجی صورت پذیرد تا به موازات آن زیرساخت های لازم برای این امر مهیا گردد. اما در کلان شهر تبریز تعیین تراکم بدون توجه به زیر ساخت های شبکه معابر صورت پذیرفته است به گونه ای که این مسئله موجب عدم پاسخگویی نیازهای ترددی جمعیت و وجود ترافیک سنگین در این کلان شهر شده است. در این پژوهش، امکان سنجی افزایش تراکم ساختمانی با توجه به ظرفیت پذیرش شبکه معابر در محله بهار کلان شهر تبریز مورد بررسی قرار گرفته است. برای رسیدن به این هدف با برآورد حجم ترافیک در هر یک از معابر محدوده مورد مطالعه، به شناسایی و تعیین نقاطی از شبکه معابر که با کمبود یا مازاد ظرفیت قابل پذیرش روبرو هستند، پرداخته شده است تا نواحی دارای مازاد تراکم و نواحی دارای پتانسیل افزایش تراکم در محدوده مورد مطالعه مشخص گردد. داده های این پژوهش با استفاده از مطالعات میدانی جمع آوری شده و جهت تجزیه و تحلیل این داده ها نیز از نرم افزارهای AIMSUN و ARCGIS استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش در وضعیت موجود، معابر اصلی محدوده مورد مطالعه دارای مشکل ترافیکی می باشند، به طوری که حجم ترافیک عبوری در محدوده مورد مطالعه، به تنهایی سطح سرویس معابر را در آستانه سطح سرویس C (سطح سرویس مطلوب شهری) قرار می دهد. بار ترافیک تولیدی نیز به تنهایی و جدای از بار ترافیک عبوری سطح سرویس C را تأمین می کند از آنجایی که تفکیک ترافیک عبوری و تولیدی در کوتاه مدت و بدون توسعه شبکه شریانی و اصلاح شبکه معابر اطراف محله امکان پذیر نیست. لذا محله بهار از نظر ظرفیت پذیرش معابر اشباع شده و قابلیت افزایش تراکم ساختمانی را ندارد.
نگاهی به مرمت های انجام شده در کتیبه های نوشتاری آثار معماری دوره اسلامی ایران از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه و کتیبه نویسی در تزئینات بناهای دوره اسلامی به عنوان پیوند دهنده خط و معماری، از قرون اولیه اسلامی، مورد استفاده و توجه هنرمندان مسلمان قرار گرفته است و این هنر ماندگار، همچنان توسط هنرمندان تا به امروز اجرا می شود. بی گمان با گذشت زمان، آثار تاریخی، از جمله کتیبه ها، در معرض آسیب های مختلفی قرار می گیرند و این آثار ارزشمند، از منظرهای گوناگون زیبایی شناسی، اصالت، وحدت و یکپارچگی و خوانایی، دچار آسیب می شوند. هر ساله در کشور، عملیات مرمتی در حجم گسترده ای انجام می شود و کتیبه ها هم از این امر مستثنی نیستند. علی رغم اینکه کتیبه ها، بخش مهمی از میراث فرهنگی جهان محسوب می شوند و جزء مهم ترین مدارک برای پژوهش درباره آثار تاریخی به شمار می آیند، اما در بیشتر موارد مرمت کتیبه ها به صورت سلیقه ای و گاه نادرست انجام می شود. به همین دلیل تلاش شد تا نمونه هایی از مرمت های انجام شده بر روی کتیبه های نوشتاری، انتخاب و از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که مرمت اکثر کتیبه های نوشتاری، سلیقه ای بوده و توجهی به مبانی هنرهای تجسمی نشده و کتیبه زیبایی، یکپارچگی، خوانایی و اصالت خود را از دست داده است. از طرفی در مبانی نظری مرمت برای مرمت نواحی کمبود کتیبه های نوشتاری، معیاری وجود ندارد و نه تنها در ایران، بلکه در جوامع جهانی نیز به آن توجهی نشده است. بنابراین، ضرورت نگرش جدی به مسئله معیار موافق با مبانی نظری مرمت با توجه به مطرح بودن مقوله خط و خوشنویسی و رعایت مبانی هنرهای تجسمی در مرمت کتیبه های نوشتاری، دیده می شود. در مجموع به نظر می رسد مرمتگر هنگام مرمت نواحی کمبود در کتیبه ها باید علاوه بر توجه به مبانی نظری مرمت به مواردی مانند حفظ یکپارچگی، اصالت و ارزش های زیباشناختی، اصول دوازده گانه خوشنویسی، آشنایی با گونه های مختلف خط/قلم و مبانی هنرهای تجسمی، شناخت کامل داشته باشد. روش تحقیق این مقاله از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی، روش های یافته اندوزی، مشتمل بر مطالعات میدانی، رجوع به منابع متعدد و مطالعات کتابخانه ای بوده و از نظر هدف کاربردی است.
گونه شناسی کالبد خانه های مسکونی دارای حیاط مرکزی در دوره پهلوی اول
حوزههای تخصصی:
حیاط مرکزی به منزله دستگاهی کارآمد و پاسخ ده، وظیفه خود را در حفاظت ساکنین از شرایط زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی در مناطق مختلف ایران به خوبی انجام داده است. گونه شناسی کالبدی حیاط مرکزی در مناطق مختلف کشور به خصوص بناهای مربوط به دوره پهلوی اول مبحثی است که این پژوهش در پی پاسخ به آن است. بدین منظور خانه های سنتی حیاط دار از شهرهای مختلف کشور به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. این پژوهش قصد آن دارد که با بررسی ساختار کالبدی، الگوها و گونه های متنوع حیاط مرکزی در مساکن سنتی، به گونه شناسی این خانه ها بپردازد. به منظور اجرای پژوهش بیش از 60 نمونه از خانه های سنتی در محدوده تاریخی شهرهای مختلف ایران شناسایی و تعداد 23 خانه که واجد اطلاعات و مدارک کامل بودند جهت گونه بندی، برگزیده شدند. داده های پژوهش با توجه به ماهیت آن ها از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و برداشت های میدانی گردآوری شده است. نتایج حاصل از گونه بندی موقعیت قرارگیری حیاط در بنا نشان می دهد که یک جبهه ساخت (با توده ساختمانی در وجه شمالی حیاط) دارای بیشترین و بناهایی با دو حیاط در دو طرف ساختمان دارای کمترین میزان فراوانی در میان نمونه های موردمطالعه هستند همچنین در گونه بندی طولی، 15.1 - 25 دارای بیشترین فراوانی می باشد این در حالی است که در گونه بندی عرضی، بیشینه فروانی متعلق به 15.1 - 20 می باشد. حیاط های با مساحت 100 الی 400 مترمربع دارای بیشترین میزان فراوانی در بین نمونه های موردمطالعه هستند. در گونه بندی تناسبات، بیشترین فراوانی مربوط به تناسبات 1.1 می باشد و کمترین میزان مربوط به 1.5 است که نشان دهنده کشیدگی حیاط ها به سمت مربع می باشد. پس از دسته بندی و مقایسه صورت گرفته خانه طوسی زاده به عنوان نماینده گونه های با بیشترین فراوانی و خانه گنجعلی زاده به عنوان نماینده گونه های با کمترین فراوانی در بافت مطالعاتی برگزیده شده است.
بوطیقای معماری در چند اثر منتخب مذهبی معاصر مطالعه تطبیقی قابلیت های شاعرانگی در شعر و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
95 - 106
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شعر و معماری به عنوان دو شاخه هنری جهت انتقال پیام، زبان و ابزار خاص خود را به کار می برند. هر یک از دو هنر مذکور با ابزاری که در اختیار دارند فضایی را ایجاد می کنند که توسط مخاطب قابل خوانش است. این ویژگی (خوانش پذیری) آنها را به سمت متن بودگی سوق می دهد. شاعرانگی یا بوطیقا واژه ای است برای نشان دادن زیبایی شناسی تکوینی، عناصر کیفی فضا و ساختن در هنرها که همچون زیرساختی است که با گذر از ویژگی های متن بودگی اتفاق می افتد و موجب ارتقای کلام به شعر و به همین ترتیب موجب تمایز بین ساختمان سازی از دنیای معماری می شود. راهبردهای شاعرانگی در شعر توسط فنون ادبی مختلفی شناسایی و دسته بندی شده اند.اهداف پژوهش: هدف تحقیق حاضر آن است که با بررسی و تطبیق شاعرانگی در فضای شعر با معماری، عناصر و راهبردهای شاعرانگی در فضای معماری را کشف کند و به این پرسش پاسخ دهد که چه شباهت هایی در فنون ادبی شعر و راهبردهای معماری وجود دارد که موجب شاعرانه شدن فضا در شعر و معماری می شود؟روش پژوهش: در این راستا از معماری معاصر مذهبی بهره گرفته شده است، چرا که در معماری مذهبی علاوه بر کارکرد، بیان مفاهیم نیز اهمیت دارد و بستر مناسبی برای بیان شاعرانه در معماری فراهم می کند. بناهای انتخابی از بین بناهای مذهبی و از ادیان مختلف برگزیده شده است. نمونه های موردی بررسی شامل «معبد آب» اثر «تادائو آندو»، «نمازخانه پارک لاله» اثر «کامران دیبا»، «مسجد سانجاکلار» اثر «امره آرولات» و «کلیسای سان جیو وانی» اثر «ماریو بوتا» است. نخست، زیرساخت های مشترک میان معماری و شعر گفته شده است؛ سپس، زبان به عنوان عامل مشترک بین دو هنر شناخته شده و مبنایی جهت تطبیق آنها قرار گرفته است.نتیجه گیری: «بوطیقا» به عنوان محور بحث شده و در نهایت بررسی ها نشان داد که معماران نیز همچون شاعران با فنون ادبی مانند تلمیح، حس آمیزی، آشنایی زدایی، استعاره و مجاز به ایجاد معماری شاعرانه پرداخته اند.
تبیین مدل نوین«تنوع مکان» جهت ارزیابی پهنه کاربری زمین مختلط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
77 - 93
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: اختلاط کاربری زمین، شکلی از توسعه شهری مبتنی بر تمرکز کاربری های مختلف، در یک منطقه مشخص است که رویکرد جدیدی در چیدمان و ارتباط مکانی کاربری ها محسوب می شود. به منظور ارزیابی الگوی توزیع اختلاط کاربری های شهری، از یکی از شاخص های مکانی با عنوان شاخص «تنوع» استفاده می شود. اگر قرار باشد یک اختلاط کاربری، از پیچیدگی کافی برای حفظ امنیت شهر، ارتباط عمومی و کاربری متعامل برخوردار باشد، نیاز به اجزای بسیار متنوع دارد. اگرچه شهرها را می توان به طور طبیعی خالقان اقتصادی تنوع برای کسب و کار نو دانست؛ امّا به این معنا نیست که شهرها به صورت خود به خودی، تنها با حضور خود، «تنوع» را می آفرینند. شهرها در صورتِ عدم موفقیت در خلقِ «تنوع»، تنها اندکی بهتر از سکونتگاه های کوچک اند.هدف: اگرچه مدل های مختلفی برای ارزیابی تنوع وجود دارد؛ امّا استفاده از این مدل ها به صورت مجزا، به دلیل پایین بودن شاخص های مورد استفاده، نمی توانند به صورت دقیق و با توجه به شرایط موجود در شهرها، مؤلفه «تنوع» را در پهنه کاربری زمین مختلط ارزیابی نمایند؛ بدین منظور در این پژوهش «مدل تنوع مکان» ارائه شده است.روش: به منظور تحقق اهداف ذکر شده این پژوهش، از ترکیبی از روش های علوم طبیعی، روش دلفی، روش آماری میانگین، نمودار نقاط پراکنده با معیار نقطه شکست، ضریب هماهنگی کندال و آنتروپی شانون استفاده شده است.یافته ها: مدل نهایی در قالب 12 شاخص ارائه شد که در این میان شاخص«درجه اختلاط کاربری زمین» بیشترین میزان اهمیت با وزن شاخص (310/0) و کم اهمیت ترین شاخص «ترکیب جنسی» با وزن شاخص (014/0) می باشد.نتیجه گیری: در این پژوهش مدل نوین «تنوع مکان» جهت ارزیابی پهنه کاربری زمین تبیین و همچنین ضریب تأثیر و اولویت شاخص های آن مشخص شد.