فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۷٬۶۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پابرجایی پایین و از بین رفتن مناسبت برنامه های توسعه فضایی در برخورد با شرایط آشوبناک و پیش بینی ناپذیر ناشی از وجود عدم قطعیت ها و نامعلومی هایی که در رویکردهای اثبات گرا شناسایی نمی شوند، بازاندیشی مفاهیم معرفت شناسانه و شیوه های جایگزین فازی را ضروری ساخته است. در مصوبات قانونی موجود، حریم 1200 کیلومترمربعی کلانشهر تهران، با همه پیچیدگی ها و شباهت هایی که به یک منطقه شهری چندگرهی دارد، با سایر شهرهایی که مناسبات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن بسیار ساده تر است یکسان انگاشته شده است. برای رویارویی با این چالش مفهوم گستره تر حریم شش هزار کیلومتری پایتخت در گفتمان نظام برنامه ریزی این منطقه کلانشهری مطرح شده است که تاکنون به دلایل متعدد محقق نشده است؛ اما تهیه طرح آن در دستورکار مدیریت شهری قرار گرفته است. بر این اساس، در مقاله پیش رو کوشیده شده است به شیوه ی نوین کارگاه آینده پژوهی و با نیت تصویرسازی آینده های محتمل پیشِ روی امر هدایت و کنترل مداخلات این محدوده، با نظرداشت انواع عدم قطعیت ها و نامعلومی های ناشی از شرایط ژئوپلتیک جهانی، تحریم ها، پیشرفت های فناورانه، تضادها و تعارضات قانونی و تفرق نهادی، روایت های چندگانه ای به شیوه سناریونگاری و تحلیل ساختاری ارائه شود. در تشخیص پیش ران های اثرگذار بر آینده حریم پایتخت از ذهن کاوی عمیق 13 کنش گر نهادی و متخصص اصلی شهر تهران بهره گیری شده است. نتیجه ترسیم طیفی از سناریوها و روایت نگاری 3 سناریوی خوش بینانه حریم آرمانی و پیشرو، سناریوی بدبینانه حریم بحرانی و فروپاشیده و سناریوی میانه حریم امیدوار، رقابت پذیر و فعال است. توجه به این سناریوها در فضای تصمیم گیری و برنامه ریزی حریم پایتخت منجر به تاب آوری و پابرجایی بیشتر راهبردها و سیاست های آتی توسعه فضایی آن خواهد گشت.
سنجش دیدگاه شرکت های مهندسان مشاور درباره مهارت های سخت و نرم در استخدام تازه دانش آموختگان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
133 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تعیین مهارت های نرم و سخت و میزان اهمیت آن ها برای استخدام تازه دانش آموختگان معماری در شرکت های مهندسان مشاور است. برای دستیابی به این هدف سه پرسش طرح گردید: پرسش نخست در پی یافتن نسبت اهمیت مهارت سخت به نرم، پرسش دوم در پی تعیین مهم ترین و کم اهمیت ترین مهارت ها و پرسش سوم در پی تعیین رابطه بین سطح شرکت (کوچک، متوسط و بزرگ) و میزان اهمیت این مهارت ها است. بدین منظور در گام نخست، مروری بر مبانی و پیشینه موضوع انجام و گویه های دو دسته مهارت نرم و سخت استخراج گردید. در گام دوم، مبتنی بر این گویه ها پرسشنامه ای تدوین و در اختیار نمونه آماری پژوهش متشکل از مدیران شرکت های مهندسان مشاور قرار گرفت. نتایج تحلیل کمی داده ها با نرم افزار SPSS حاکی از آن است که از دید مدیران این شرکت ها برای استخدام تازه دانش آموختگان معماری اهمیت مهارت سخت 38/44% و مهارت نرم 62/55 % است. از بین مهارت های سخت، در شرکت های کوچک نرم افزار بیشترین و قوانین حقوقی کمترین، در شرکت های متوسط سابقه کاری و طراحی به ترتیب بیشترین و نوع مدرک کمترین و در شرکت های بزرگ نرم افزار بیشترین و نوع مدرک کمترین درجه اهمیت را دارد. از بین مهارت های نرم، در شرکت های کوچک اخلاق حرفه ای بیشترین و پژوهش، مدیریت پروژه و مهارت ارتباطی کمترین، در شرکت های متوسط اخلاق حرفه ای بیشترین و مدیریت پروژه کمترین و در شرکت های بزرگ اخلاق حرفه ای بیشترین و پژوهش کمترین اهمیت را دارا هستند. در کل فارغ از سطح شرکت ها و تقسیم بندی مهارت ها، مهم ترین مهارت اخلاق حرفه ای و کم اهمیت ترین نوع مدرک است. مبتنی بر نتایج آزمون کروسکال والیس بین سطح شرکت و میزان اهمیت مهارت های سخت و نرم ارتباطی وجود ندارد. همچنین تحلیل کیفی مصاحبه با مدیران شرکت ها تغییرات مورد نیاز آموزش دانشگاهی برای افزایش توانمندی دانشجویان برای ورود به بازار کار را آشکار و پیشنهاداتی برای دانشجویان ارائه نمود.
بررسی ارائه راهکارهای مبتنی بر مدیریت بحران در بازار تاریخی تبریز با بهره مندی از مولفه های سرمایه اجتماعی با استفاده از روش تحقیق آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که حوادث رخ داده در بافت تاریخی، از نوع آنی بوده و بر این اساس، تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های مربوط به عملیات طراحی و اجرا تحت تأثیر قرار می گیرد، بنابراین نیاز جدی و مبرم به دانشی به نام «مدیریت بحران» دوچندان می شود. هدف از مقاله حاضر، بررسی ارائه راهکارهای مبتنی بر مدیریت بحران در بازار تاریخی تبریز با بهره مندی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی است. تحقیق در قسمت کیفی از نوع توصیفی تحلیلی است و جهت جمع آوری اطلاعات موردنیاز از بررسی های کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است. در بخش کمی ابتدا با استفاده از نظرات کارشناسان، اقدام به وزن دهی عوامل کالبدی با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) گردید. در ادامه، مطالعات حاصل از مبانی نظری منجر به استخراج متغیرهای سرمایه اجتماعی شده که مؤلفه های اثرگذار با توجه به پرسشنامه تدوین شده در نرم افزار SPSS موردسنجش واقع شد و درنهایت برای جمع بندی و ارائه راهکارهای مؤثر، از مصاحبه و کدگذاری آنها استفاده شده که در نرم افزار MAXQDA این خروجی ها تحلیل گردید. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد که به ترتیب زلزله، تخریب عمدی، آتش سوزی و درنهایت سیل می توانند بیشترین مخاطرات را ایجاد کنند. نتایج تحلیلی بخش آزمون های آماری نشان می دهد که بیشترین تأثیر مثبت در حل مسائل مدیریت بحران، مؤلفه «حس مکان و تعلق خاطر» است. مؤلفه «باورهای اعتقادی» نیز رتبه دوم را بین این پنج مؤلفه برای خود کسب کرده است. خروجی های بخش کیفی مقاله نشان می دهد که می توان به مواردی همچون «آگاهی از وضعیت مطلوب»، «حل مشکلات مربوط به زیرساخت های بازار» و «تأمین گرمایش و سرمایش به نحو مطلوب» و «رضایتمندی بازاریان» به عنوان راهکار افزایش مشارکت در حل معضلات کالبدی (به خصوص چهار آسیب اصلی) پرداخت.
Comparison of Women's Satisfaction and Empowerment through an Asset-Based Approach in Formal and Informal Settlements (Case S tudy: Zafaraniyeh and Rezvanshahr Neighborhoods in Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
33 - 48
حوزههای تخصصی:
The uneven capital dis tribution among settlements seems to have contributed to disparities in social classes, empowerment, and satisfaction. Empowerment refers to the expansion of assets and abilities; despite the key role of women in Iranian families, their empowerment has been neglected in s tudies. This s tudy uses an asset-based approach based on the settlement types to measure and compare the level of women's satisfaction. This descriptive-correlational s tudy used a ques tionnaire and observation to collect data from 376 women living in Tabriz's Zafaraniyeh and Rezvanshahr neighborhoods with formal and informal settlement patterns, respectively. The collected data were compared using a t-tes t between settlements regarding research variables, and the effect size was inves tigated using correlation and regression tes ts. The findings indicate that women in formal settlements have more capital, empowerment, and satisfaction than those in informal settlements. There is a significant difference between the women of both settlements regarding the research variables. The capital dimensions play a crucial role in predicting women's satisfaction directly and indirectly through empowerment. In formal settlement, physical capital (ß=1.370) and social capital (ß=0.120) have the highes t and lowes t effects, respectively. In contras t, in informal settlements, social capital (ß=0.560) and economic capital (ß=0.136) show the highes t and lowes t effects, respectively. In conclusion, this s tudy highlights that women with greater access to capital experience more empowerment, which leads to greater satisfaction. Therefore, benefiting more from the capital dimension result in higher levels of empowerment and satisfaction for women.
Intricacy of Architectural Design Process as a Heterogeneous Network(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
15 - 26
حوزههای تخصصی:
Architectural design has grown alongside the expansion of digitalism's aspects, and design initiatives are the product of several collaborations, interactions, and nodes. Focusing on an architectural competition as a case s tudy, this article demons trates how the architectural design process works by highlighting the characteris tics of a network produced by the assemblage between heterogeneous nodes. These assemblages could modify every design phase and outcome according to their s trengths and weaknesses. Therefore, the socio-technical aspect of the design process is used to demons trate the reciprocal relationship between nodes as humans and nonhumans. This paper uses a qualitative approach by using the methodological aspect of actor-network theory to map the intricacies of the design process from three independent narrations to give complementary components to form the design process's multiplex network. Thus, the s tudy proposes a paradigm for exhibiting and grasping the complex data network in architectural design and boos ting the value of unseen data that may significantly impact outcomes.
ارزیابی میزان تحقق پذیری چشم اندازهای توسعه شهری برمبنای نگرش شهروند و کارشناس شهری (مطالعه موردی: شهر بندر انزلی)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چشم انداز توسعه شهری به عنوان یک عنصر حیاتی برای رشد و پیشرفت شهرها به شدت اهمیت دارد. بدون چشم انداز مشخص و جامع، تصمیم گیری های مربوط به توسعه شهری به صورت پراکنده و گاهاً تصادفی انجام می شود. این موضوع باعث تضییع فرصت های مناسب و بروز مشکلات جدی در آینده منجر شود.هدف پژوهش: هدف این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری چشم اندازهای توسعه شهری بر اساس نگرش شهروند و کارشناس شهری در شهر بندر انزلی است. روش شناسی: این پژوهش، کاربردی و از نظر نگرش، توصیفی-تحلیلی است. حجم نمونه آماری از روش کوهن، 355 نفر تعیین شده است. نمونه گیری در پژوهش حاضر بصورت نمونه گیری احتمالی و از نوع روش نمونه گیری طبقه ای است. جهت دستیابی به اهداف و سوالات پژوهش نیز از نرم افزار SPSSو آزمون لوین، تی دو نمونه مستقل و میانگین داده ها استفاده شده است. یافته ها و بحث: میانگین چشم اندازهای توسعه شهری بندر انزلی بیشتر از حد متوسط هستند که در این بین چشم انداز V1 «انزلی شهری با مشارکت مطلوب میان مدیریت شهری، شهروندان و سازمان های مردمی»، با میانگین کلی 79/3 از دیدگاه هر دو گروه، بیشترین ارزش را بدست آورد و چشم انداز V4 «انزلی شهری موفق در توسعه فعالیت های شیلات مانند پرورش ماهی» با میانگین کلی 15/3 براساس نظرات دو گروه آماری، کمترین میانگین و ارزش گذاری را کسب کردند. در تمامی چشم اندازهای توسعه شهری بجز چشم انداز «V4» بدلیل سطح معناداری بیشتر از 05/0 در سطح اطمینان 95 درصد، فرض H1 رد و فرض H0 تایید می شود. به عبارتی، تفاوتی در میانگین دو گروه وجود ندارد.نتیجه گیری: چشم انداز توسعه شهری به عنوان یک ابزار استراتژیک می تواند به مدیران و برنامه ریزان شهری کمک کند تا راهبردهای مناسبی را برای مدیریت بهینه و پایدار شهرها شکل دهند. در این بین مشارکت مطلوب بین مدیریت شهری، شهروندان و سازمان های مردمی در توسعه شهری انزلی بسیار ارزشمند است و بهبود کیفیت زندگی شهروندان و توسعه پایدار شهر را تضمین می کند.
بررسی راهکارهای بهره وری مناسب از نور روز به منظور ارتقای کیفیت فضای داخلی (نمونه موردی کانال های نوری)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری مناسب نور و روشنایی طبیعی در فضای داخلی می تواند علاوه بر ایجاد آسایش بصری، تأثیرات مثبتی را بر سلامت جسمی و روحی، رفتارها و نگرش ها، همچنین حالات و عملکرد ساکنان داشته باشد. همچنین نور روز طبیعی می تواند تقاضا برای سیستم روشنایی الکتریکی را کاهش دهد، لذا پرداختن به این مهم در محیط های داخلی ضروری است. هدف کلی این پژوهش، شناخت نقش نور روز در جهت ارتقای کیفیت فضای داخلی و افزایش سلامت انسان و نیز ارائه راهکار استفاده بهینه از نور خورشید است. در این راستا به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که نور روز را چگونه می توان به فضای داخل منتقل نمود و وجود آنچه تأثیراتی بر ابعاد مختلف سلامت مخاطب دارد؟ روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است و جهت گردآوری اطلاعات، از روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت نقش و مفهوم نور روز در فضاهای داخلی و چگونگی بهره وری مناسب از آن پرداخته است و نشان می دهد که نورگیری توسط کانال های نوری باکیفیت بالاتری نسبت به نورگیری مستقیم از پوسته ساختمان و یا نورگیرهای سنتی انجام می شود. درنتیجه می توان گفت کانال نوری انتخاب مناسبی برای انتقال نور روز است. این سیستم نور روز را با کیفیت بالا به عمق ساختمان انتقال داده و روشنایی فضاهای فاقد نور روز را تأمین نموده و درنهایت با پاسخ دهی به نیازهای انسان، موجب ارتقای کیفیت فضاهای داخلی و سلامت جسمانی، روحی، اجتماعی و ادراکی در انسان می شود؛ بنابراین می توان از کانال نوری به عنوان یکی از روش های مؤثر استفاده از نور روز بهره برد.
واکاوی نظام های عملکردی و کالبدی بازارهای تاریخی اسلامی بر مبنای احکام و مفاهیم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان ظهور دین مبین اسلام، بازارها یکی از ارکان اصلی شکل دهند ه شالوده ی شهرهای اسلامی و مرکز حیات اجتماعی آن بوده اند؛ لیکن امروزه، جایگاه برخی از این بازارها، در رویارویی با نیازهای نوین جوامع و به تبع آن، نظام های توسعه شهری نامشخص بوده و آن ها را به پهنه ناکارآمدی و فرسایش کشانده است. این در حالی است که میان احکام تجارت در اسلام و سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خدماتی، مدیریتی، ویژگی های شهری و فضاهای وابسته به آن در بازارهای اسلامی، روابط معناداری وجود دارد. در این رهگذر، اگرچه جایگاه محوری بازار در خاور نزدیک، موردتوجه پژوهشگران در حوزه های گوناگون بوده است، لیکن، تاکنون مفهوم بازار بر پایه جهان بینی اسلامی و تأثیر آن بر این قسم از فضاهای عمومی شهری، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر در تلاش است آن را با بهره گیری از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی، مورد واکاوی قرار دهد. پژوهش ها نشان می دهند، بازارهای اسلامی اگرچه در امتداد سنت های کهن سرزمین های مفتوحه شکل گرفته اند، لیکن به مرورزمان آنچه نیازمندی های جامعه اسلامی بود به آن ها افزوده گردید و ماهیتی ویژه یافتند. تبلور این امر، در طیف وسیعی از نظام های عملکردی و کالبدی بازارها و تأثیر آن بر ساختار شهری قابل شناسایی است؛ به قسمی که در بازارهای اسلامی پایبندی به اصولی همچون الزام به فراگیری فقه در جهت کسب دانش و تخصص در پرداخت و تنظیم شیوه معاملات، رونق تولید و بهبود کیفیت کالا، تقویت معنویت، اخلاق مداری، ایجاد ارتباط سالم بین بازاریان و تأمین امنیت و ساماندهی فعالیت ها موجب اصالت معنایی و پایداری آن ها در ادوار گوناگون شده است و متناظر با هر یک از این احکام، نظام کالبدی ویژه ای در ساختار پدید آمده و تکامل یافته است. اصول یاد شده از توان تعامل با عناصر اصلی دستورالعمل های نوین مدیریت میراث جهانی (چهارچوب حقوقی، نهادی و منابع) برخوردار هستند و می توان از آن ها در روند «حفاظت کالبدی»، با توجه به رسالت وجودی و نقش هر کدام از اجزای بازارهای تاریخی اسلامی بهره گرفت و زمینه حفاظت پویا از این قسم از دارایی های میراثی شهرهای اسلامی و ترمیم فعالیت ها و فضاهای اصیل آن ها را فراهم نمود و مفاهیم و ارزش های غنی مستتر آن ها را به نسل کنونی و آینده انتقال داد.
حیاتِ حیاط: بررسی سیر تحول حیاط خانه های تهران در دوره معاصر و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۹۵-۶۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: حیاط در گذشته نقش بسیار پررنگ تری نسبت به امروز ایفا می کرده است. پس از تغییرات در ساختار جامعه، خانه و حیاط دستخوش تحولاتی شد. پژوهش حاضر درصدد بررسی این تحولات و دلایل وقوع آن در طی دوران معاصر بوده است. روش ها: جمع آوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانه ای است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در گذشته حیاط به عنوان عنصر سازمان دهنده به فضاهای خانه، عنصری برای تأمین نور و تهویه فضاها، ارتباط دهنده با طبیعت و فراهم کننده فضای مناسب برای آسایش خانواده و برگزاری مراسم ها بوده است. اما نقش حیاط در خانه های امروز صرفاً فضایی واسط بین خانه و معبر، حرکت اتومبیل ها و گاهی دارای چند باغچه ی کوچک برای استفاده بهینه از فضاهای باقی مانده از مسیر حرکتی اتومبیل است. نتیجه گیری: با توجه به تغییر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی جامعه، مطمئناً احیای عین به عین فضای حیاط های سنتی برای جامعه ی امروز کاری عبث، اشتباه و تصمیمی احساسی است. به نظر می رسد که همان حیاط های سنتی در ساختار جدیدِ شهری که خانه ها بر هم اشراف دارند، به ارتفاع و بالای برج ها (بام های سبز) که اشرافی بر آن نیست، برده شده است. علت این تغییرات را می توان سیر تحولات ایجاد شده در همه ی ابعاد جامعه، از دوران قاجار دانست. با توجه به این تحولات، روابط و مفروضات دنیای سنت توان حیات را در دنیای معاصر نداشتند. با تغییر کالبدهای ادراکی انسان معاصر، کالبدهای محیطی او نیز تغییر کرد. خانه به عنوان مرتبط ترین فضا با انسان، دستخوش تغییرات اساسی شد و حیاط به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای آن، از این تغییرات مصون نبوده است.
بررسی تطبیقی ویژگی های کالبدی و کارکردی شناشیرهای بوشهر با فضای مشربیه در کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
83 - 102
حوزههای تخصصی:
شناشیرها یکی از جذابیت های فرمی بافت تاریخی بوشهر هستند که عنصر مشابه آن در سایر کشورهای خلیج فارس، «مشربیه» است. با توجه به ارزش تاریخی این عناصر، بازشناسی آن ها به کشف تفاوت ها، شباهت ها و درک ماهیت کاربردی شان در گذشته و استمرار بکارگیری آن ها در معماری امروز، ضروری است. هدف تحقیق، مقایسه کالبدی و کارکردی شناشیر و مشربیه، جهت شناخت شاخصه های بومی، حفظ، احیا و بازبکارگیری آن ها در معماری امروزی است. روش تحقیق کیفی و توصیفی-تحلیلی و راهبرد تحقیق، استقرایی است. گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی، مشاهده و مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق، تمامی شناشیرهای بوشهر و در سایر کشورهای خلیج فارس، تعداد ۲۰۰ بنا به صورت هدفمند بوده است. نتایج نشان داد که مشربیه ها بیش تر بر تزیینات و فرم، و شناشیرها بر نحوه ساخت و تطبیق کاربرد فضا، با زندگی ساکنین تمرکز دارند که نشان از تفاوت در بینش اسلامی و فرهنگ و نوع معیشت صاحبان بناها در این کشورها دارد.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی مبتنی بر توان افزایی جوامع محلی؛ مطالعه موردی: روستای اشتیوان، شهرستان باخرز، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۴۴-۳۱
حوزههای تخصصی:
توان افزایی و ظرفیت سازی روستائیان و تشکل ها، یکی از پیش شرط های توسعه پایدار است. یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه پایدار روستایی، نقش سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی حاصل تعاملات میان انسان ها، سازمان ها و نهادها است که مبتنی بر اعتماد و همدلی است و به واسطه مشارکت و همکاری اجتماعی تسهیل می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد و مشارکت اجتماعی) در توسعه روستایی جهت توان افزایی جوامع محلی است. در این پژوهش، سرمایه اجتماعی شبکه جوامع روستای اشتیوان، ازطریق تکمیل پرسش نامه تحلیل شبکه ای و مصاحبه مستقیم با اعضای گروه های خرد توسعه روستایی بررسی می شود. پژوهش با رویکرد شبکه های اجتماعی انجام گرفت. بنابراین، کارگاه های مشارکتی بسیج منابع اجتماعی در روستا برگزار شد که خود زمینه ساز تشکیل گروه های خرد توسعه روستایی بود. به منظور تحقق توانمندسازی اجتماعی باید مؤلفه های سرمایه اجتماعی مانند مشارکت و اعتماد در میان افراد تقویت شود. پیوندهای اعتماد و مشارکت میان 113 عضو در 11 گروه خرد توسعه روستایی با استفاده از شاخص های کمی سطح کلان شبکه بررسی شد و سرمایه اجتماعی گروه های خرد توسعه در مراحل مختلف قبل و بعد از اجرای پروژه بررسی شد. نتایج نشان می دهد که میزان اعتماد، مشارکت و به نوعی سرمایه اجتماعی در قبل از اجرای پروژه در حد متوسط و گاهاً ضعیف بوده که پس از اجرای این پروژه میزان این مؤلفه ها افزایش یافته است. سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد و نیز اتحاد و یگانگی بین افراد بعد از اجرای طرح افزایش یافته است. به طورکلی باتوجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که به دنبال اجرای این پروژه میزان سرمایه اجتماعی درون گروهی شبکه افزایش یافته و درواقع می توان استدلال نمود که پس از اجرای پروژه، با تقویت سرمایه اجتماعی، تحقق و ارتقای توانمندی جوامع روستایی امکان پذیر شده است.
تاثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی بر شکل گیری نخستین مکان های دینی اسلام و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان اسلام و یهود در سرزمین های ظهور کردند که دارای بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی بوده است. این ادیان برای همراه کردن پیروان و سهولت پذیرش مردم، هر آنچه از این بسترها برآمده بود را به کل مردود ندانستند، بلکه با برخی از آن ها که منافاتی با دین جدید نداشت همراه شدند و حتی به مرور از آن ها تاثیراتی پذیرفتند. مکان های دینی ادیان نیز به تدریج تحت تاثیر بسترهای نامبرده شکل گرفتند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی تاثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی سرزمین پیدایش ادیان اسلام و یهود، بر شکل گیری نخستین مکان های دینی آنان بوده است. پرسش این است که بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی موجود در سرزمین پیدایش ادیان اسلام و یهود چه تاثیری بر شکل گیری نخستین مکان های دینی آن سرزمین داشته است؟ پژوهش از لحاظ راهبرد کیفی و از نظر ماهیت و روش تفسیری-تحلیلی است که با مطالعه و تحلیلی تطبیقی، تاثیر این بسترها را بر شکل گیری نخستین مکان های دینی ادیان اسلام و یهود جستجو کرده است. نمونه مورد مطالعه، نخستین مکان های دینی در دین اسلام یعنی کعبه، مسجد مدینه و نخستین مساجد اسلامی و در دین یهود یعنی خیمه عهد، معبد اورشلیم و کنیسه های نخستین بوده است. پژوهش بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی را به عنوان سطوح تبیین و تطبیقِ این مطالعه تطبیقی برگزیده است و نخست این بسترها را در سرزمین های پیدایش ادیان اسلام و یهود جستجو کرده و سپس به بررسی تاثیر آن ها بر شکل گیری نخستین مکان های دینی در دو دین نامبرده پرداخته است. نتایج پژوهش ضمن تاکید بر اشتراک تاثیرپذیری نخستین مکان های دینیِ ادیان اسلام و یهود از بسترهای نامبرده موجود در سرزمین پیدایش آنان و تحلیل چگونگی این تاثیر، تحلیلی تطبیقی از تاثیر این بسترها بر شکل گیری نخستین مکان های دینی در ادیان منتخب ارائه داده است.
Impact of Southern Window-to-Floor Area Ratios on the Thermal Performance of the Settlement in the Hot and Dry Climate (Case Study: Kashan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
87 - 96
حوزههای تخصصی:
A major party of generated energy is now used for heating and cooling buildings. Hence, it is beneficial to apply solutions that reduce the thermal load of buildings. However, solutions for energy consumption reduction always face barriers. Optimizing window proportions in energy consumption saving is highly influential in this case. The window is one of the main components that receives solar radiation energy but also serves as a thermal bridge transmitting energy from interior to exterior space. This s tudy inves tigates the climate conditions of Kashan. It determines materials as cons tant variables to examine the impact of southern window-to-floor area ratios on the thermal performance of settlements in hot and dry climates to achieve higher efficiency of this element using simulation of different models through EnergyPlus software. This s tudy then examines the cooling and heating load created in interior space considering variable elements of ratios, window elongation, and window-to-floor ratio, using single and double-glazed glass and its analysis considering meteorological data of this city using EnergyPLus software. Finally, the mos t optimum southern window-to-floor ratio was determined. This s tudy aims to achieve efficiency and the highes t impact of the southern side's window of a building on the thermal performance of the building by simulating various models through EnergyPlus software. This s tudy has used the descriptive-analytical method, then analyzed the obtained results, and las tly outlined the priority of application among models as follows:1.38 ratio, 1 ratio, and 1.95 ratio. In contras t, the mos t optimum window ratio is a 15% window-to-floor ratio with 1.38 proportions and eas tern and wes tern elongation using double-glazed glass.
تدوین فرایند مدل سازی شناختی- فضایی در معماری با تأکید بر مدل های محاسباتی و مفهومی– فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران برای مطالعه بازنمایی های ذهنی از محیط و فهم دقیق دستگاه شناختی انسان از مدل و شبیه سازی بهره می برند. در پژوهش های معماری به دلیل پیچیدگی فرایند، به مدل سازی شناختی-فضایی کمتر توجه شده است. از این رو رویکردی علمی و جامع که ویژگی های گوناگون مدل سازی این حوزه را دربرگیرد، وجود ندارد. هدف این پژوهش تدوین مدل فرایند ایجاد دو گونه رایج از مدل های شناختی-فضایی در معماری است. پرسش این است که چگونه می توان برای فرایند مدل سازی در حوزه شناخت فضایی مدلی تدوین کرد که به طور هم زمان چارچوب های انسانی، محیطی و زمانی را مدنظر قرار دهد؟ روش تحقیق استدلال منطقی است که با تحلیل مباحث علمی در دو حوزه علوم شناختی و مدل سازی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هنگام ساخت مدل های شناختی-فضایی، در مرحله انتخاب نظریه یا مدل مبنا و یافتن ارتباط بین مفاهیم، پرداختن به چارچوب های زمانی، انسانی و ذهنی-محیطی در اولویت قرار دارد. در مدل سازی محاسباتی، رفتارهای پیچیده فضایی از طریق الگوریتم ها شبیه سازی و امکان بازتولید رفتار بررسی می شود. در مدل سازی مفهومی-فرضی به دلیل اهمیت آگاهی مشترک مردم از محیط، روش های قیاسی-استقرایی رایج در علوم اجتماعی کارایی دارند و استفاده از ابزارهای ترکیبی، می تواند میزان خطای مدل سازی را تقلیل دهد.
چارچوبی نوین برای خوانش معماری آرامگاهی ایران در دوره تاریخی ایلخانیان (مطالعه موردی: آرامگاه های محدوده جغرافیایی آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
105-120
حوزههای تخصصی:
دوره ایلخانیان مغول یکی از ادوار مهم و سرنوشت ساز تاریخ ایران محسوب می شود و بسیاری از نوآوری های فرهنگ و تمدن ایران که در دوره های بعد پدیدار گشتند پیامد تحولاتی بود که در زمان تأسیس سلسله ایلخانی با اتکا به پیشینه باعظمت ایرانیان به منصه ظهور رسید و دستاوردهای ارزشمندی را نیز به تاریخ بشری عرضه کرد. منطقه آذربایجان نیز در این دوره یکی از مراکز توانمند در عرصه های گوناگون هنر اسلامی گردید. پایبندی ایلخانیان به شمنیسم و رواج و اشاعه آن باعث شکوفایی تصوف در ایران عصر آنان شد. اگر عرفان را مکتبی فکری- عملی که سعی بر شناخت حقایق امور به طریق اشراق و کشف و شهود دارد، تعریف کنیم، عرفان شمنی و تصوف اسلامی در زیر این تعریف می گنجد. در این دوره در سایه آزادی مذهبی، تجلی آموزه ها و برخی از وجوه تصوف در ساختار کالبدی معماری بناها را شاهدیم. در بین مجموعه های معماری این دوره، معماری آرامگاهی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با توجه به اینکه آرامگاه سازی در میان جوامع مختلف معلول عامل عمده اعتقاد به جهان بعد از مرگ و حب ذات است، به نظر می رسد ساختار معماری آرامگاهها، ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم کهن الگویی داشته باشند. روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیامهایی نو از منابع هنری و ادبی به شمار می رود. بر اساس این نظریه، کهن الگوها، بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به جای گذاشته اند. یکی از کهن الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح است، کهن الگوی فرآیند فردیت می باشد که در رابطه با پرسش های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح می شود. با این فرض که آثار معماری در ایران، به مثابه متون ادبی، واجد تفسیر و تشریح اند، این تحقیق سعی دارد با استناد به روش تحلیل کهن الگویی، خوانش معنایی جدیدی بر اساس تأثیر آیین های شمنیسم و تصوف در ساختار معماری این بناهای ارزشمند تاریخی را ارائه نماید. بر این اساس، فهرستی از آرامگاههای دوره ایلخانی با استناد به دایره المعارف پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی گردآوری شد و نهایتا فرایند خوانش آرامگاهها بر اساس رمزگان معماری(رمزگان تکنیکی، رمزگان نحوی و رمزگان معنایی)ارائه گردید.
نقش هنرهای تجسمی در ارتقای کیفیت محیط شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده اطراف کاخ گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
102-86
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: نگاهی به تاریخ حضور هنر در فضاهای عمومی نشان می دهد که با تغییر پارادایم هنر عمومی از هنر هنرمند مدار به سوی ایجاد هنر جامعه مدار و هنر مخاطب محور، انتخاب نوع هنر عمومی و کیفیت های محیطی متأثر از آن بیش ازپیش مهم جلوه می نماید. آنچه امروزه فضاهای شهری را تهدید می نماید، ارتباط ضعیف مؤلفه های سازنده یک مکان است که نمی توانند نیازهای شهروندان را به خوبی برطرف نمایند. اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هنر تجسمی بر کیفیت محیطی سعی دارد که بتواند کیفیت محیطی لازم در طراحی فضاهای شهری آینده توسط متخصصان را ایجاد نماید. روش: این پژوهش ازلحاظ حیث نوع توسعه ای - کاربردی و از جنبه روش دارای ترکیبی لانه به لانه است. برای پاسخ به سؤال تحقیق از روش تحقیق کیفی درکمی لانه به لانه استفاده می شود. جامعه آماری به دو قسمت کمی و کیفی تقسیم شده است. در گروه کیفی جامعه آماری، 14 کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. در جامعه آماری تحقیق کمی، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 1۸۰ نفر و نمونه گیری به صورت تصادفی است. یافته ها: تحلیل نتایج حاکی از آن است که بنا به نتایج رگرسیون چندمتغیره، مؤلفه غنای بصری با مقدار(000/1) بیشترین میزان سهم عاملی، در مرتبه دوم، مؤلفه لذت بردن از محیط با مقدار (920/0) و کمترین مربوط به مؤلفه بهبود احساس فردی تعلق با مقدار(244/0) است. نتیجه گیری: توجه ویژه طراحان شهری در مورد ساختار فضاها و به کارگیری تمهیدات استخراجی از میزان تأثیرگذاری مؤلفه های هنرهای تجسمی در فضاهای شهری در مقیاس های مختلف می تواند موجب افزایش کیفیت محیط های شهری شود.
Investigating the Factors Influencing the Diversity of the Various Residential Buildings Façades (Case S tudy: Vali-Asr Neighborhood in Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
71 - 84
حوزههای تخصصی:
The s tudy methodology is a mixed research method that is contextual and semantic in terms of the data's nature; in terms of the logic of thinking, the s tudy method is deductive, and in terms of the analysis levels, it is analytical-interpretive. The selected s trategy of this research is grounded theory, with the preliminary analyses (qualitative research method) being conducted based on S trauss and Corbin's sys tematic coding using MaxQDA software. Then, in the second s tage, the importance coefficients of the topics extracted from semi-s tructured interviews were analyzed using the analytic hierarchy process (AHP) using Expert Choice Software. The research findings indicate that mos t of the respondents find "recognition and creation of emotional bond through the use of the pas t generations'' memories" and "the neighborhood's his torical form and shape" as two selectable solutions and, of course, in the authors'' minds, considering the population growth and increase in the demands for new houses in the intended texture and, consequently, increase in the number of cons tructions and the change in the city's countenance, these solutions seem to be somewhat illogical. "The necessity for amending the urban and regional criteria and regulations," and also, "enhancing the awareness of the designers and the area's addressees," and, subsequently, "reducing the influence of the designers'' tas tes" are the other factors that seem to be more widely applicable for they can prevent the emergence of visual abnormalities on the façades to a large extent.
بررسی تأثیر پنجره ی تنفسی بر سیستم تهویه در ساختمان های درمانی دارای نمای دوپوسته در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
149 - 163
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر و هم زمان با آغاز بحران انرژی در جهان، توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه ی انرژی به خصوص در ساختمان ها و جداره های خارجی آنها تبدیل به یکی از مهم ترین بخش ها در طراحی شده است؛همین امر باعث به وجود آمدن چالش های جدیدی در رابطه با کیفیت هوای داخل ساختمان، چگونگی تأمین هوای تازه و تهویه ی هرچه بهتر فضاها در صنعت ساختمان گردید.در این راستا تلاش ها در جهت بهتر شدن تهویه در حوزه ی ساخت وساز، اهمیت بسیاری یافته و هنگامی که این چالش در کنار گرایش به استفاده از سطوح شیشه ای در ساختمان ها به جهت بهره گیری از نور و استفاده ی حداکثری از تهویه طبیعی در فضاهای درمانی قرار گرفت، منجر به ابداع نوع جدیدی از پنجره گردید که تا حدودی به مشکلات با شیوه ای نوین پاسخ می دهد. هدف مقاله ی حاضر، معرفی و بررسی پنجره ی تنفسی و امکان سنجی آن به جهت کاهش مصرف انرژی و در نهایت ایجاد تهویه طبیعی در فضاهای درمانی است، چراکه در این گونه فضاها به جهت انتقال بیماری های واگیردار و بحث کنترل عفونت، اهمیت تأمین هوای تازه بیشتر می شود. برای دستیابی به این هدف،پژوهش ارائه شده با بهره گیری از روش تحقیق همبستگی و شبیه سازی با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر و انجام محاسبات عددی به بررسی پنجره تنفسی و میزان تأثیرگذاری آن در ایجاد تهویه حداکثری پرداخته تا در راستای آن به ساختاری بهینه با عملکردی مطلوب در اقلیم شهر تهران دست یابد.ازاین رو این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که استفاده از پنجره ی تنفسی چه تأثیری بر تهویه در نماهای دوپوسته در بیمارستان ها دارد؟نتایج پژوهش نشان می دهند که استفاده از این نوع پنجره با مشخصات ذکر شده در متن (هر دو جداره ی داخلی و خارجی دارای شیشه ی دوجداره) در مقایسه با حالت پایه (بدون شیشه دوجداره)؛سبب افزایش بهره وری نماهای دوپوسته به میزان %26.4 در بخش کاهش مصرف انرژی و مطلوب تر شدن کارایی تهویه نمای دوپوسته می شود.
ارائه مدل مفهومی منظر سلامت برمبنای مکانیزم های ادراکی/ تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۶۵-۵۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مطالعه قصد دارد تا با مرور برخی تئوری های مهم و تعیین کننده در رابطه بین منظر و سلامت به یک مدل مفهومی کل نگر از رابطه سلامت در حوزه منظر دست یابد. روش ها: تنوری ها در زمینه منظر سلامت با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی در دو دسته مورد بررسی قرار گرفتند: دسته اول به بررسی مکانیزم های موجود در رابطه بین سلامت و منظر و چرایی تاثیرات منظر بر سلامت افراد می پردازد. حال آنکه دسته دوم با بررسی ابعاد کمی و کیفی مناظر سعی می کند تا اثرات آنها را بر سلامت افراد بسنجد. یافته ها: بررسی ها نشان دادند که تئوری های مرتبط در این زمینه که در ابتدا بر پایه وجهی صرفا عینی یا ذهنی شکل گرفته اند، بتدریج و در سیر تکامل خود به نوعی با مفهوم جامع و کل نگر منظر همگرا شده و بر وجوه توامان عین و ذهن در بررسی منظرسلامت تاکید دارند. این امر سبب شکل گیری رویکردی در حوزه منظر شده که با پررنگ دانستن نقش فرد، جامعه و محیط، سلامت منظر را امری نسبی دانسته که از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود. نتیجه گیری: حضور عاملیت فردی (مهارت ها و ظرفیت های تطبیقی یک فرد) و ابعاد اجتماعی- محیطی در تعریف امروزی سلامت در سایر حوزه ها، نشان دهنده وجود یک توافق بین رشته ای و صحتی بر این همگرایی است. این مقاله نشان می دهد که با اتکا بر ادراک می توان این وجوه به ظاهر متضاد را در کنار هم قرار داده و به مدلی معنادار و کل نگر در رابطه با منظر سلامت دست یافت.
ابعاد و دلایل رشد اجتماعات مسکونی دروازه دار نمونه موردی؛ شهر یزد
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، یکی از روندهای اصلی توسعه مسکونی در بخش های وسیعی از شهرها و جوامع، توسعه اجتماعات دروازه دار است. اجتماعات دروازه دار با انواع و اندازه های مختلفی ساخته می شوند که دلایل شکل گیری آن ها از کشوری به کشور دیگر، از شهری به شهر دیگر و از یک اجتماع دروازه دار به دیگری متغیر است؛ اما آنچه بین همه این اجتماعات دروازه دار به نظر می رسد مشترک باشد، تأثیرات سوء آن ها بر شکل معمول زندگی شهری، فضاهای عمومی، یکپارچگی اجتماعی و فرهنگی و حکمروایی محلی و منطقه ای است. پژوهش حاضر به طورکلی به دو بخش قابل تقسیم است؛ بخش اول این نوشته به بررسی مبانی نظری با روش تحقیق اکتشافی و با استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای و بررسی مقالات علمی معتبر بین المللی انجام شده و بخش دوم به بررسی دلایل شکل گیری اجتماعات مسکونی دروازه دار شهری در شهر یزد با کمک گرفتن از ابزار پرسشنامه نیمه ساختاریافته و مصاحبه نیمه عمیق با ساکنان 80 واحد مسکونی در اجتماعات دروازه دار شهر یزد مورد پرداخته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش در مورد توسعه های مسکونی دروازه دار در شهر یزد می توان گفت غالب ساکنان، این اجتماعات را به عنوان سبک زندگی طولانی مدت در مقایسه با توسعه مسکونی معمول در سطح شهر ترجیح نمی دهند و عامل اصلی تأثیرگذار بر این افراد برای انتخاب این اجتماعات غالباً انگیزه های اقتصادی و استفاده از وام های خرید مسکن اعطایی از طرف بانک ها و تأمین مسکن ارزان قیمت در این پروژه ها است.