فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدیریت، حفاظت و اشاعه فرهنگی آثار کشف شده مدفون در زیر زمین و خرابه های رها شده محوطه های تاریخی به جامانده از ابنیه معماری و شهری مناطق مسکونی ، آئینی-مذهبی یا حکومتی پیشینیان به لحاظ سندیت رسمی زندگی نیاکان از اهمیتی ویژه برخوردار است و به همین جهت راهکار احیا و بازآفرینی محوطه های باستانی با تشکیل سایت موزه ها در محل با هدف ارائه اطلاعات به عموم مردم، مستند سازی و کاوش های باستان شناختی در اقصی نقاط جهان در حال اجرا می باشد. چنین رویکردی سایت را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ، هویتی ، کالبدی ، کارکردی ، زیست محیطی و به ویژه توسعه گردشگری و مدیریتی ارتقاء می بخشد و به حیاتی تازه می رساند. در این بین با توجه به لزوم حفاظت تمام و کمال بقایای باستانی، نحوه مداخله و طراحی کالبدی - فضایی سایت موزه ها امری حساس و نیازمند بررسی همه جانبه خواهد بود. بدین جهت مقاله حاضر بر مبنای روش مبتنی بر نمونه (CBR) ساختار کالبدی - فضایی ده نمونه موردی از سایت موزه های مطرح جهان را با هدف بهره گیری از تجارب پیشین، گونه شناسی می کند و پس از ارائه نتایج اولیه به صورت الگو های ترسیمی بر اساس پنج شاخص اصلی موثر در شکل گیری چنین ابنیه ای شامل ساختار سقف خارجی ، ساختار سقف داخلی ، نمای خارجی ، حجم بنا و مسیر گردش درونی ، راهکار های کلی طراحی سایت موزه ها مبتنی بر سه عامل مقیاس و گستره سایت ، اقلیم و میزان پیشرفت ساختار شهری منطقه با معیار زمان ساخت را بیان می دارد.
شناسایی محرک ها و پیامدهای الگوی شهرخلاق در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی شهرخلاق به عنوان رویکردی نوین در سیاست گذاری توسعه شهری، زمینه ساز ارتقای کیفیت زندگی، افزایش رقابت پذیری شهری و توسعه پایدار است. مطالعات متعددی به شناسایی شاخص های این الگو پرداخته اند، اما تفکیک این شاخص ها در دو دسته ی «محرک های شکل گیری الگو» و «پیامدهای ناشی از اجرای الگو»، نه تنها موجب درک عمیق تری از مفهوم شهر خلاق می شود، بلکه دستاوردهای نظری این حوزه را به راهبردهای اجرایی نزدیک تر می کند. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل روابط علی و معلولی میان شاخص های کلیدی شهر خلاق در ایران انجام شده است. در گام نخست، با مرور نظام مند ادبیات جهانی، مؤلفه های کلیدی این الگو استخراج شدند و در گام بعد، با استفاده از شیوه DEMATEL فازی، میزان تأثیرگذاری این شاخص ها تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که «صنایع فرهنگی و خلاق بومی»، «نگرش پذیرا و تنوع» و «حکمرانی دموکراتیک و فرهنگی»، نقشی اساسی در شکل گیری شهر خلاق در ایران دارند. درمقابل، شاخص های «درآمد خلاق شهری»، «برندسازی خلاق» و «اشتغال زایی خلاق» از پیامدهای اجرای این الگو محسوب می شوند. تفکیک شاخص های تأثیرگذار از موارد تأثیرپذیر، به مدیران شهری امکان می دهد تا به جای تمرکز بر حجم انبوهی از شاخص ها، بر عوامل اولویت دار در تحقق شهر خلاق تمرکز کنند. چنین رویکردی، ضمن بهینه سازی فرآیند تصمیم گیری، می تواند به تدوین راهبردهای عملیاتی هدفمند و کارآمدتر در راستای توسعه شهرهای خلاق منجر شود.
تأثیر تغییر مسیرهای تجاری دوره صفویه بر دگرگونی ساختار کاروان سراهای مرکز و جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کاروان سراهای دوره صفویه از ابتدا تا اواخر این سلسله، دست خوش تغییرات چشم گیری در گونه شناسی و ساختار معماری خود شده اند. این تغییرات گونه شناختی، تحت تأثیر عوامل مختلفی بوده است که شناسایی و بررسی این عوامل تأثیرگذار مهم است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تغییرات اجزای مختلف گونه معماری کاروان سرا در دوره صفویه با توجه به تغییر مسافت و حجم تجارت در مسیرهای تجاری منتهی به مقاصد زمینی به دریایی است. حال سؤال پژوهش این است که تغییر مسیرهای تجاری در دوره صفویه، منجربه چه تغییراتی در گونه شناسی و ساختار کاروان سراهای این دوره شده است؟روش پژوهش: این پژوهش با تکیه بر نظریه گونه شناسی تکاملی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک مجموعه داده های کمی و کیفی، تأثیر تغییر مکان مسیرهای تجاری کاروانی در دوره صفویه را بر تغییر مشخصات کالبدی 15 کاروان سرای مهم احداث شده در مسیرهای مزبور که با توجه به امکان بررسی متغیرهای گوناگون هدفمند انتخاب شده اند را بررسی کرده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که تغییر حجم تردد و تجارت از مسیرهای زمینی پیشین جاده ابریشم به مسیرهای منتهی به بنادر به عنوان پایانه های تجارت دریایی، بر ساختار و گونه کاروان سراهای احداث شده در این مسیرها تأثیر گذاشته است. برخلاف ساختار متداول کاروان سراهای مسیر تجارت زمینی جاده ابریشم که ساختار و حجم آ ن ها متناسب با اقامت طولانی مدت کاروان های بزرگ بوده است، کاروان سراهای مسیرهای دریایی، دارای پلان ساده تر و متناسب با اقامت های کوتاه مدت و حجم مال التجاره بالاتر ساخته شده اند.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی - فرهنگی پروژه های شهری: مورد مطالعه پارکلت کتاب خیابان فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که باهدف ارزیابی تأثیرات اجتماعی- فرهنگی انجام می شوند به دنبال ارتقای کیفیت زندگی، توانمندسازی اجتماعات انسانی و تحقق عدالت اجتماعی هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا به ارزیابی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی احداث پارکلت کتاب به مثابه یک فضای شهری کوچک، منعطف و کاربردی در خیابان فخر رازی پرداخته شود. در بخش کمی که از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه استفاده شده است، جامعه آماری شامل همه عابرین پیاده ای شده از این خیابان استفاده کرده و رفت وآمد کرده اند. شیوه نمونه گیری تصادفی احتمالی و همچنین تعداد نمونه 200 نفر از عابرین پیاده بوده است. بعلاوه در بخش روش کیفی با استفاده آر، تحلیل مضمون، تلاش شده است تا پیامدهای اجتماعی-فرهنگی مرتبط با پارکلت موردبررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد پیامدهای احتمالی احداث پروژه شامل تأثیرات مثبت و منفی مانند شکل گیری حوزه عمومی به ویژه برای گروه های کم قدرت، شکل گیری پیوندهای اجتماعی و کردارهای مشارکتی، شکل گیری هویت محله ای و منطقه ای، افزایش مشارکت گروه های مختلف، احساس تعلق شهروندان به محله، بهبود کسب وکارهای مجاور وندالیسم. افزایش ترافیک در محدوده و ایجاد معارضه با کسبه محل می شود.
نقش تحول آفرین طراحی برای نوآوری اجتماعی در توسعه جوامع محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی برای نوآوری اجتماعی به عنوان رویکردی مؤثر برای مقابله با مسائل پیچیده اجتماعی و ترویج توسعه جامعه پایدار در سراسر جهان ظهور کرده است. این مقاله یافته های حاصل از یک تحلیل جامع از 14 ابتکار طراحی برای نوآوری اجتماعی را تلفیق می کند که از طریق رویکردها و فرآیندهای مشارکتی متنوع، به مسائل پیچیده اجتماعی ازجمله انسجام اجتماعی، توانمندسازی اقتصادی، پایداری محیطی و سلامت و رفاه می پردازند. این مطالعه از روش های پژوهش کیفی، ازجمله تحلیل مضمون و تحلیل مطالعات موردی تطبیقی استفاده می کند. داده ها از مستندات پروژه و مقالات مرتبط با آن ها جمع آوری شده اند و درک جامعی از تأثیرات چندوجهی طراحی برای نوآوری اجتماعی در زمینه های مختلف ارائه می دهند. یافته های کلیدی بر اثربخشی طراحی انسان محور و سازوکارهای مشارکت جامعه در دستیابی به نتایج پایدار تأکید می کنند. پروژه ها، تأثیرات قابل توجهی مانند تقویت پیوندهای اجتماعی، ارتقاء حفاظت محیطی، بهبود نتایج سلامتی و تقویت اقتصاد محلی از طریق فعالیت های کارآفرینی را نشان می دهند. این مقاله با ارائه بینش هایی در مورد ظرفیت تحول آفرین طراحی برای نوآوری اجتماعی در مواجهه با چالش های مختلف اجتماعی، بر اهمیت استراتژی های تطبیقی، مشارکت های اجتماعی و مدل های مقیاس پذیر برای پیشبرد توسعه جامعه پایدار از طریق رویکردهای مبتنی بر طراحی تأکید می کند.
مروری بر ارتباط مفهوم تاب آوری شهری با بیماری های همه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
31 - 51
حوزههای تخصصی:
اهداف: در طول قرن اخیر شیوع همه گیری هایی مانند سارس، ابولا و مخصوصاً کرونا، بحران های عدیده ای را در عرصه جهانی دامن زده اند. در مقابله با چنین بحران های شهری پرداختن به مقوله تاب آوری شهرها در برابر همه گیری ها می تواند راهگشا باشد. بدین منظور هدف این پژوهش شناخت بعد اپیدمیولوژیکی شهری، مؤلفه ها و شاخص های آن و ارتباط آن با تاب آوری شهری بر اساس مدل مثلث اکولوژیک در محیط های شهری است.
روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش کتابخانه ای به واکاوی ابعاد مختلف معنایی، رویکردی، ظرفیتی، عوامل تعیین کننده و ویژگی ها در حوزه تاب آوری به فصل مشترک این مقوله با بحران های پاندمیک می پردازد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که که عوامل ایجاد بیماری تحت تأثیر بستر و فرایند شهرنشینی می توانند فعال و یا خاموش گردند. با توجه به ظرفیت های شهرهای تاب آور، می توان با توجه به روند بروز، شیوع، مهار و کنترل یک بیماری همه گیر، اقدامات کالبدی شهرسازانه را بر مبنای نگرش پیشگیری، مهار و کنترل به گونه ای برنامه ریزی و طراحی نمود که شهرها در طی این بحران ها با کمترین میزان اختلال عملکردی روبرو شوند و بتوانند در کوتاه ترین زمان ممکن به وضعیت مطلوب خود بازگردند.
نتایج: بر اساس نتایج، فعالیت بدنی، رژیم غذایی، سلامت روان، سیستم های مراقبت های بهداشتی، فاصله گذاری، کنترل عفونت و ترویج پاداری شهری، معیارهایی هستند که تحت تاثیر کالبد شهر می توانند بر تاب آوری اپیدمیولوژیک تاثیرگزار باشند.
Comparative Study of the Living Structure Theory in Historical Gardens of Tehran (Case Study: Niavaran, Esharat Abad, Eyn Al Doleh Gardens)
حوزههای تخصصی:
Gardens are one of the most important built environments throughout the history of Iran in terms of symbolism, semantics, social construction, mythical elements and physical and functional spatial relationships. The coexistence of natural and built environments is more obvious in the Persian garden compared to any other functions. In this research, the nature of Persian gardens is analysed in terms of physical and functional structures and spatial and natural relationships based on a qualitative approach and a comparative-analogous method and the data is collected through library research and field investigations. Then, the components of the living structure theory, introduced by Christopher Alexander, are surveyed as research theoretical framework. The components are analysed and scored using AHP and the comparative analogy is done by 15 scholars. The data reveal that the physical, functional and natural structures are prioritized in order of importance with weights of 0.428, 0.334 and 0.238, respectively. The total interaction of components demonstrates that Ein-al-Doleh Garden possesses a living structure better than Eshrat-Abad Garden for all three structures, but it is weaker in natural structure, the same in functional structure and stronger in physical one in comparison to the Niavaran Garden. The local symmetries (0.125), strong centres (0.214) and roughness in the cultivation system (0.194) represent the most effective factors. For today, In consequence, it is possible to revitalize living structures in historical gardens through the revival of strong centres, attendance of green spaces, spatiality of Kushks and intense relationships between gardens and the Kushks.
تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی توسط نحو فضا جهت ارتقای رضایت مندی ساکنین در واحد های مسکون (نمونه موردی: نمونه های مسکونی شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن و واحد مسکونی عنصر بنیانی ساختار سکونت در شهر است. گوناگونی سازمان فضایی واحد مسکونی بر روابط جمعی ساکنان اثرگذار است. این پژوهش از یک سو با کمک نحو فضا، به تحلیل عینی و توپولوژیک ساختار نمونه های مسکونی شهر آمل می پردازد و از سوی دیگر با پرسش از رضایت مندی ساکنان از رابطه میان فضاهای واحد مسکونی، دریافت ذهنی ساکنان را می سنجد. ارتباط میان خلوت و تعامل جمعی در سازمان فضایی نمونه های مسکن از عوامل تعیین کننده مؤثر بر سنجش رضایت ساکنان است؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی و چگونگی ارتقای میزان رضایت ساکنین از مؤلفه خلوت و تعامل جمعی، در نمونه های مسکونی آپارتمانی است. هدف دیگر دست یابی به توصیه های طراحی جهت ارتقای کیفیت ارتباط فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش تحقیق این است که نقش مؤلفه های تحقیق در رضایتمندی ساکنین چیست؟ از سازمان فضایی کدام نمونه رضایت بیشتری ابراز شده است؟ توصیههای طراحانه در راستای ارتقای رضایت ساکنین چیست؟ برای انجام تحقیق ابتدا نمونه بندی واحدهای مسکونی آپارتمانی شهر آمل با استفاده از فنون نحو فضا و سپس تحلیل فضاها با ای گرف انجام و در ادامه با تکمیل پرسشنامه و انجام آزمون های همبستگی، رضایت ساکنین سنجیده شده است. مطالعه موردی به نمونه های مسکونی از چهار ناحیه شهر آمل به صورت مساوی محدود شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت زیادی میان نگاه «صرفاً کمی یا کیفی» به فضای واحد مسکونی و تحلیل توأمان «عینی- ذهنی» وجود دارد. تحلیل عینی فضاها با گراف ها و تبیین ارتباط های داخلی از طریق میزان پیوند فضاها، در مقایسه با پرسش از مردم و تحلیل ذهنی از طریق ابراز میزان رضایت از کیفیت و کارکرد فضاها، امکان رسیدن به نتایج جامع تری را فراهم می کند. در نتیجه تحقیق فوق نشان میدهد که افزایش میزان مساحت، افزایش رضایت در مؤلفه خلوت و تعادل میان خلوت و تعامل جمعی منجر به افزایش میزان رضایت در تعامل جمعی شده است. نمونه چهار با پلان شکسته و تفکیک فضایی مناسب میان فضاهای شخصی و جمعی بیشترین میزان رضایت ساکنین را جلب کرده است. بر اساس نتایج، سازمان فضایی میتواند بر رفتار و ساختار ذهنی ساکنین در فضای واحد مسکونی اثرگذار باشد.
تبیین ارزش های سیاسی – اجتماعی کاروانسراهای برون شهری فلات مرکزی ایران در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مواریث گرانقدر معماری ایران کاروانسرا است که پیدایش آن در سرزمین ایران، از سال های بسیار دور به دلیل قرارگیری بر مسیر شاهراه بازرگانی شرقی- غربی و رونق تجاری آغاز شده و عوامل دیگری مانند سیاسی، اقتصادی، نظامی، مذهبی و اجتماعی در تکامل آن ایفای نقش کرده است. امروزه حاشیه جاده های این سرزمین مملو از این گونه بناهای ارزشمند است که با پیدایش مدرنیسم، تغییر سیستم های حمل و نقل و تجارت نقش پیشین خود را از دست داده و به دلیل عدم مراقبت کافی در معرض فرسایش و نابودی هستند. بنابراین شناخت این بخش از معماری ایرانی، امکان پیوند انسان کنونی با میراث تکرارناپذیر گذشته و آموزش دوباره از تجربه های گرانبهای پیشینیان را فراهم می آورد. در تحقیقاتی که در خصوص ارزش های کاروانسراها انجام شده است، به شناخت جنبه های کالبدی بیش تر از جنبه های فراکالبدی که باورهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این مرزوبوم را در برمی گیرد، توجه گردیده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تبیین ارزش های سیاسی- اجتماعی به عنوان بخشی مهم از ارزش های غیرکالبدی کاروانسراها در راستای شناخت و محافظت از این بناها و با طرح پرسش چه ارزش های سیاسی- اجتماعی ای در کاروانسراهای برون شهری فلات مرکزی ایران به ویژه در عصر صفوی قابل بازخوانی است؟ انجام گرفته است. این پژوهش از نظر ماهیت، کیفی- تاریخی و از نظر روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است و از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. در نهایت بر اساس این بررسی ها ارزش های سیاسی کاروانسراهای برون شهری فلات مرکزی ایران در تطابق با نظریه آلموند و همکاران در سه سطح سیستمی، فرآیند و سیاست گذاری و ارزش های اجتماعی این بناها بر طبق نظریه شوارتز بر اساس پنج مفهوم امنیت، سنت، همنوایی، نوع پرستی و رستگارباوری تبیین گردیده اند.
اکوسیستم های نوآوری و بازآفرینی شهری: راهبردی نوین برای ارتقای کیفیت محیط، نمونه موردی: منطقه 17 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری به عنوان علم و هنر ساماندهی و ایجاد فضاهای شهری، نقش مهمی در کیفیت زندگی شهروندان ایفا می کند. یکی از رویکردهای طراحی شهری معاصر، بازآفرینی شهری است که به استفاده مجدد از فضاهای رهاشده، نوسازی و بهره برداری مجدد از اراضی بلااستفاده پرداخته تا این فضاها به مراکز پویا و کارآمد برای شهر تبدیل شوند. بازآفرینی اراضی رها شده و تبدیل آن ها به مراکز نوآوری، نه فقط یک راهکار اقتصادی بلکه یک رویکرد اجتماعی، فرهنگی و محیطی است که به ایجاد شهرهایی پویا، پایدار و باکیفیت برای زندگی کمک می کند. این رویکرد باعث می شود شهرها نه تنها به فضایی برای سکونت، بلکه به مکانی برای رشد، ارتباط و الهام بخشی تبدیل شوند. بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که چگونه اکوسیستم های نوآوری می توانند به طور عملی به فرآیند بازآفرینی شهری کمک کنند؟ پژوهش از نوع کاربردی بوده و در زمره مطالعات تحلیلی قرار می گیرد. جهت گردآوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) و برای تحلیل داده ها از نرم افزار GIS استفاده شد. برای این منظور ابتدا الگوی فعالیتی و مدیریت نوآوری در اکوسیستم ها نوآوری احصا شد (شامل پارک های علم و فناوری، ایستگاه ها و کارخانه های نوآوری، مراکز نوآوری، فضاهای کاری اشتراکی و اختصاصی) و حداقل مساحت مورد نیاز برای استقرار این الگوها، تبیین گردید. سپس قطعات (اراضی) رهاشده در منطقه 17 شهر تهران، شناسایی و بر اساس مساحت این قطعات، الگوی فعالیتی آن ها مشخص گردید. بر این اساس تعداد 23 قطعه واجد شرایط احداث ایستگاه و کارخانه نوآوری، 11 قطعه واجد شرایط مراکز نوآوری، 38 قطعه برای احداث فضای کار اشتراکی و اختصاصی و 12قطعه با در نظر گرفتن تراکم مناسب، برای احداث فضای کار اشتراکی و اختصاصی در منطقه 17 مناسب می باشند. پارک های علم و فناوری نیز مقیاس فرامنطقه ای داشته و در این محدوده قابل احداث نمی باشند.
در جست وجوی خیال از منظر حکمت و نقش آن در هنر و معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: خیال از مضامینی است که همواره مورد توجه حکماء و فلاسفه ایرانی بوده است. تا جایی که بدون شناخت نقش خیال نمی توان به تحلیلی صحیح از تجلیات حکمت در معماری ایرانی دست یافت. مسئله پیش رو این است که در بسیاری از مطالعات، محققان بدون در نظر گرفتن بینش و حکمت ایرانی به عنوان پشتوانه هنر و معماری ایرانی به دنبال فهم آثار هستند. درحالی که شناخت معماری ایرانی مبتنی بر فلسفه غرب، نه تنها ما را به شناختی صحیح نمی رساند، بلکه تصویری نادرست از آن را پیش روی ما قرار می دهد.هدف پژوهش: این تحقیق به دنبال شناخت مفهوم خیال از منظر حکمتِ ایرانی و نقش آن در هنر و معماری ایرانی است تا به شناختی صحیح از جایگاه و نقش خیال و تأثیر آن در بخش های مختلف معماری ایرانی دست یابد. ازین رو ابتدا جایگاه خیال را در بینش (خداشناسی، انسان شناسی و عالم شناسی) مبتنی بر حکمت مورد مداقه قرار داده و سپس به شرح خیال متصل و خیال منفصل و ویژگی های آن ها پرداخته خواهد شد و در نهایت نقش خیال را حول دو رکن اصلی در شکل گیری و خوانش یک اثر هنری یا معماری، یعنی هنرمند (معمار) و مخاطبِ اثر، تبیین خواهد شد.روش پژوهش: پایگاه نظری و تئوریک این مقاله مبتنی بر حکمت ایرانی است. طرح تحقیق از نوع کیفی و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با راهبرد منطقی انجام می پذیرد.نتیجه گیری: در جمع بندی مبتنی بر آراء حکما چهار اصل «بازآفرینی حقیقت»، «جمع اضداد»، «انعکاس حقیقت» و «معماری، همواره بی انتها»، مبتنی بر خیال در هنر و معماری ایرانی پیشنهاد می شود و سپس الگوهای هنری و معماری این چهار اصل و مصادیقی ذیل آن ها ارائه خواهد شد.
چارچوبی پایدار برای مداخله و بازآفرینی میراث- سو؛ مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ناکارآمدی رویکردهای مرسومِ مداخله در پهنه های میراثی، صاحب نظران توسعه شهری را به جست وجو در مورد شیوه های پایدارتر مداخله واداشته است. در نظر گرفتن این پهنه ها به مثابه موجودیتی فاقد ارزش، باعث اعمال سیاست های گرته برداری شده از رویکردهای نولیبرالی شده که درنهایت تخریب های گسترده در میراث بشری، کالایی شدن فضاهای عمومی شهری و نادیده گرفته شدن منافع عمومی به نفع سود و سرمایه دار را سبب می شود؛ بر این اساس پرسش اصلی به این موضوع اختصاص یافته است که با چه مدل مداخله ای می توان در اقدامی هم آهنگ و هم آوا منفعت کلیه کنش گران را در پهنه های میراثی برآورده ساخت، شرایط اقتصادی، کالبدی، محیطی و اجتماعی را بهبود بخشید و از میراث نیز حفاظت به عمل آورد؟ هدف پژوهش: در راستای مواجهه با این مسئله پژوهشگران از دیدگاهی نظری و در چارچوب روش شناسی مرور سیستماتیک و پژوهش کیفی می کوشند مدلی پایدار و یکپارچه برای بازآفرینی میراث- سو ارائه دهند.روش پژوهش: براساس هدف اصلی پژوهش و در چارچوب روش شناسی مرور سیستماتیک، نخست جست وجوی هدفمند در پایگاه های داده معتبر علمی خارجی و داخلی با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط در دستورکار قرار گرفت. بر این اساس تعداد 693 مقاله و کتاب گزینش شد؛ پس از پالایش اولیه و تحدید و تدقیق موضوع این مقدار به 68 منبع مرتبط کاهش پیدا کرد. به منظور استخراج ارتباط بین متون مورد استفاده، از نرم افزار VOSviewer بهره گرفته شد و در نهایت با استفاده از روش تحلیل مضمون به کمک نرم افزار مکس کیودا مدل مفهومی بازآفرینی مداخله در پهنه های میراثی پیشنهاد شد. نتیجه گیری: به عنوان دستاورد پژوهش مدلی پایدار و یکپارچه مشتمل بر اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار میراث- سو (شامل شش بعد اصلی: ابزار-روند مداخله؛ حدود مداخله؛ نیروهای مؤثر؛ شیوه تأمین منابع مالی؛ کنش گران و نیت ها) به منظور مداخله درپهنه های میراثی ارائه شد. بر این اساس، منظور از پایداری میراث- سو رویکردی است که مشتمل بر شکل جامع تری از راهبرد و عمل با تأکید بیشتر بر یکپارچه نگری، موازنه میان ابعاد مختلف، دگرگونی کالبدی به واسطه پیش ران های بهبوددهنده وضعیت اقتصادی-اجتماعی-کالبدی و محیطی، مشارکت چندبخشی با تأکید بر نقش جوامع محلی و تأکید بر زنجیره ای از فعالیت های فرهنگی مبتنی بر میراث باشد.
بررسی تأثیر استفاده از نرم افزارهای تخصصی بر ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان در درس مقدمات طراحی معماری (3)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
88 - 100
حوزههای تخصصی:
خلاقیت از فاکتورهای بسیار تأثیرگذار در آموزش معماری بوده و مهم ترین ابزار در افزایش قدرت طراح در فرآیند طراحی معماری می باشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از نرم افزارهای تخصصی بر ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی-تحلیلی و علی-مقایسه ای می باشد. جامعه آماری دو گروه 30 نفره از دانشجویان معماری در درس مقدمات طراحی معماری (3) در نظر گرفته شد. طراحی در یک گروه با استفاده از نرم افزارهای تخصصی و طراحی در گروه دیگر با استفاده از مدل سازی حجمی و ترسیم های دستی انجام گردید. در این پژوهش از آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون میانگین برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. بر اساس داده های آماری مقدار P_value برای خلاقیت 0.001 و برای مدل سازی برابر 0.000 محاسبه شد که می توان نتیجه گرفت که در سطح خطای 5% ، میانگین های دو روش نرم افزاری و دست آزاد دارای تفاوت معناداری هستند. همچنین مقدار همبستگی بین خلاقیت و مدل سازی در شیوه نرم افزارمحور و دست آزادمحور معنادار بوده و مثبت بودن ضرایب گویای وجود ارتباط مستقیم بین دو متغیر است. نتایج حاکی از این می باشد که استفاده از نرم افزارهای معماری در فرآیند طراحی به دلیل دقت بالای ترسیمی و قابلیت بالای ویرایش بر روی طرح باعث ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان در درس مقدمات طراحی می گردد.
استخراج شاخص های کلیدی اقتصادی اثرگذار بر قیمت مسکن در کلانشهرهای ایران به روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:یکی از پرسش های فعالان صنعت ساخت و جامعه به عنوان بهره برداران اصلی مسکن در کلانشهرهای ایران این است که قیمت مسکن در آینده چه تغییراتی خواهد کرد؟ به عبارتی، دوره های رکود و رونق مسکن در چه زمان و با چه شدتی به وقوع می پیوند؟ پاسخ به این پرسش ها، نیازمند نگاهی آینده پژوهانه به مقوله مسکن و فهم ارتباط قیمت آن با شاخص های اقتصاد کلان کشور است.هدف پژوهش: این پژوهش در نظر دارد با استخراج کلیدی ترین شاخص های کلان اقتصادی به لحاظ اثرگذاری بر قیمت مسکن در کلانشهرهای کشور، زمینه تفکر و پژوهش در آینده قیمت و درک دوره های رکود و رونق مسکن را فراهم کند. این پژوهش و مطالعات مشابه، به واسطه نگرشی که برای شرکت های توسعه دهنده املاک و مستغلات، شرکت های طراحی و ساخت، سرمایه گذاران، بهره برداران و فعالان صنعت ساخت ایجاد می نمایند، آن ها را در اتخاذ تصمیمات بهتر و اثربخش تر برای کسب وکار و زندگی خود یاری می کند. به این ترتیب، ریسک ها و خطرات محتمل در آینده بازار مسکن برای مخاطبان ذکر شده، آشکار و ملموس شده و بررسی و پاسخگویی مطلوب تر برای آن ها امکان پذیر می شود.روش پژوهش: براساس گام های روش دلفی فازی، ابتدا کلیه شاخص های اقتصاد کلان مرتبط با قیمت مسکن از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و مطالعات پیشین استخراج شد. سپس از طریق نظرسنجی از خبرگان و با غربال گری امتیازهای هر شاخص و مقایسه مقدار ارزش اکتسابی هریک، کلیدی ترین شاخص های اقتصادی اثرگذار بر آن تعیین شد.نتیجه گیری: شاخص های موضوع پژوهش براساس نتایج به دست آمده به ترتیب، «تورم»، «نرخ ارز»، «قیمت زمین مسکونی»، «هزینه ساخت» و «نقدینگی» است. شاخص های استخراج شده و ترتیب و تقدم آن ها، نشان می دهد نقش و جنبه «سرمایه ای» مسکن در کلانشهرهای ایران، مهم تر از جنبه های «عرضه» و «تقاضا» است.
بررسی تجربی و عددی الگوهای خرابی پیچ های پرمقاومت در روش های متداول آزمایش کشش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
15 - 27
حوزههای تخصصی:
استحکام کششی پیچ های پرمقاومت، با دو شیوه آزمایش تعیین می شود. در روش اول، مقاومت کششی پیچ با استفاده از مهره، تعیین می گردد. اما در روش دوم، به جای مهره از ابزار معرفی شده در استاندارد ایزو استفاده می شود. در پیچ های مورد آزمایش، دو الگوی خرابی مشاهده می شود، لهیدگی رزوه ی پیچ و گسیختگی پیچ از ناحیه کاهش یافته رزوه . در این تحقیق علاوه برانجام آزمایش، شبیه سازی عددی الاستیک _ پلاستیک الگوی خرابی پیچ ها، در نرم افزار اجزاء محدود، نیز انجام شده است. نتایج مطالعه حاظر نشان می دهد، فراوانی الگوی خرابی لهیدگی رزوه، در آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو، چهار درصد و در آزمایش کشش پیچ با مهره 90 درصد است. در ضمن استحکام کششی حاصل از آزمایش کشش پیچ با مهره، کمتر از روش آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو است. با توجه به درصد فراوانی الگوی خرابی در هر روش آزمایش معلوم می گردد، آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو منجر به تعیین استحکام کششی مصالح پیچ و آزمایش کشش پیچ با مهره، منجر به ارزیابی استحکام کششی مجموعه پیچ و مهره می گردد. به دلیل مطابقت عملکرد پیچ و مهره در طراحی و اجرای سازه های فولادی، این تحقیق انجام آزمایش کشش پیچ با مهره را، علاوه بر انجام سایر آزمایش ها پیشنهاد می نماید.
امکان سنجی و اجرای طرح خیابان کامل جهت دستیابی به سرزندگی فضایی- اجتماعی (مطالعه موردی: بلوارهای ارم شیراز و همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
105 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب فضاهای عمومی ش هری ازجمله خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وس ایل نقلیه موتوری و وابس تگی الگوی زندگی ش هری به آن ها، به شدت تحت سلطه ماشین درآمده و سرزندگی خود را ازدست داده اند. خیابان که زمانی محل تعاملات و فعالیت های انسانی بود، به مکانی بیشتر برای عبور تبدیل شد و به تصرف اتومبیل ها درآمد. مردمانی که زمانی نه چندان دور در خیابان به گفت وگو و دادوستد می پرداختند، کودکانی که خیابان را محلی برای بازی می دانستند، جوانانی که برای تفریح به خیابان می آمدند و موجب ارتقای سرزندگی می شدند، همگی ازآن پس به مخاطبان پیاده ای تبدیل شدند که جز از محل های ویژه خط کشی شده حق گذر از آن را ندارند. بنابراین با توجه به موارد مطرح شده و شواهد موجود توجه به نیازهای تمامی شهروندان ازجمله کودکان و جوانان از طریق افزایش سلامت فکری و روانی آن ها و احساس آرامش از بابت فضایی مناسب با امنیت فیزیکی و اجتماعی برای حضور یافتن به منظور ارتقا سرزندگی و نشاط را در شهرهای کشورمان مهم به نظر می رسد. در این میان طرح خیابان کامل یکی از راهبردهای مناسبی هست که می تواند امنیت، آسایش و دسترسی آسان برای اتومبیل سواران، عابران پیاده، دوچرخه سواران و رانندگان وسایل حمل ونقل عمومی را به طور هم زمان فراهم آورده و آن تعاملات و سرزندگی اجتماعی سال های گذشته را زنده گرداند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر سرزندگی فضایی - اجتماعی بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش نظریه زمینه ای انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه ساختاریافته بود. با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای، داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با 72 نفر از شهروندان شیرازی و 39 نفر از شهروندان همدانی، طی سه مرحله کدگذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) کدگذاری شد. کدهای باز شامل 25 مفهوم مربوط به شیراز و 35 مفهوم مربوط به همدان و کدهای محوری شامل سه مقوله عمده است که مشتمل بر پویایی، جذابیت و مردم و فعالیت ها (فعال و غیرفعال) هست. عدالت فضایی – اجتماعی، به عنوان کد محوری پژوهش حاضر، ز، ایران شناسایی گردید.
جایگاه ساختِ دیجیتال در معماری: ساختِ معماری در نسبت با تعیّن معرفت شناسانه ساختِ دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
79 - 101
حوزههای تخصصی:
ساختِ دیجیتال فقط حوزه ای مبتنی بر دانشی فنّی نیست، بلکه می تواند از منظر مبانی معرفتی نیز مورد بررسی قرار گیرد. برخلاف مباحث فنّی در ساختِ دیجیتال که راهکارهایی برای حل مسائل مختلف ساختِ معماری ارائه می دهند، مبانی معرفتی این حوزه با جهت دهی گفتمان ساختِ دیجیتال مستقیماً بر ساختِ معماری و نتیجه آن اثر دارد، بنابراین لازم است تا جایگاه آن در نسبت با معماری مشخص شود. در پاسخ به این پرسش که: «جایگاه گفتمان ساختِ دیجیتال در نسبت با ساختِ معماری چیست؟» این پژوهش در چارچوبی کیفی، ازطریق تحلیلِ انتقادی گفتمان ِ دیجیتال، با رویکرد تاریخی، تلاش می کند تا در مواجهه ای آزاد و بدون پیش فرض های دانشی، در دو سطح روساختی و زیرساختی، تصاویری از این گفتمان را در نسبت با معماری ارائه کند. در بخش اول، با تحلیل متون موجود در ویترین ساختِ دیجیتال، به تحلیل روساختی گفتمان ساختِ دیجیتال می پردازد: نتایج این تحلیل، چارچوبی برای فهم گفتمان ساختِ دیجیتال را مشخص می کند که در گره گاه آن، هرچیزی ازجمله معماری قابل ساخت است. بخش دوم با رجوع به زیرساخت تاریخ ِ دیجیتال در معماری مبتنی بر نظرات کارپو، با تفاوت قائل شدن بین دو تاریخ : یکی تاریخ [دور] وقوع انقلاب ِدیجیتال در معماری و دیگری تاریخ [نزدیک] شکل گیری گفتمان ساختِ دیجیتال در معماری، بزنگاهی را در تبادل ابزار فناوریِ دیجیتال به منظور تحقق ایده های نظریات پست مدرن معماری، مشخص می کند. تحلیل مقایسه ای این دو پاسخ، تفاوتی معرفت شناسانه را بین دو جایگاه از ساختِ دیجیتال در نسبت با ساختِ معماری نمایان می کند.
واکاوی مفهوم معماری در امتزاج با رسانه در جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۷۲-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش بر آنست تا با توجه به گسترش مرزهای دانش معماری معاصر و ضرورت رویکردهای میان رشته ای بر آن و با کمک نظریه پردازی مبتنی بر بازاندیشی پارادایم و با هدف خلق مفهوم، نظام فکری جدیدی در فضای میان رشته ای از دو پدیده اجتماعی رسانه و معماری طرح ریزی نماید که واکاوی مفهوم خلق شده مستلزم درک معنای اپیستمه به ادبیات فوکویی، تشخص زمانی یعنی عصر جهش رسانه ای حاضر ،عصر آنتروپوسین و تشریح مدل ارتباطی یعنی امتزاج است. روش ها: با رویکردی برخواسته از پارادایم ماده گرایی نوین و با استفاده از الگوریتمی ملهم از شیوه پیرس، نظریات حوزه رسانه و معماری به مثابه داده و با قیاس و استقرا ترکیب و نتایج پس کاوی می شوند. سپس به شیوه پساکیفی مفاهیم جدید در قالب یک گزارش خلق می شوند. با توجه به گستره این نظام، با طرح چند مثال از امتزاج داده ای نظریات رسانه ای در نظریه پذیرفته در پژوهش (معماری به مثابه رسانه)بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته های ماخوذ از پس کاوی نظریات تاریخی حوزه رسانه و معماری، شکل دهنده سامانی از گزاره های مفهومی در بستر پساکیفی و با بکارگیری خلاقیت نگارنده را می دهند. نتیجه گیری: این پژوهش حاکی از امکان خلق نظامی دانایی بر مبنای گزارشی ریزوماتیک را می دهند که می تواند با ادبیات فوکویی به نام اپیستمه معماری در امتزاج با رسانه در عصر آنتروپوسین خوانده شود که در بستر رویکرد پژوهش قابل واکاوی است و احتمالا می تواند به عنوان میراثی از معماری معاصر، ساختاری بنیادین در مطالعات میان رشته ای از حوزه رسانه و معماری را پی ریزی نماید. واژگان کلیدی: اپیستمه، معماری، امتزاج، عصر آنتروپوسین، رسانه، معماری معاصر، مبانی نظری معماری، معماری مدرن
محیط های شهری چه نقشی بر سلامت روان شهروندان دارند؟ درس آموزی از مطالعات انجام شده در ایران
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
257 - 284
حوزههای تخصصی:
شناخت و دستیابی به درک عمیق تری از محیط های شهری به مثابه اجزاء تشکیل دهنده ساختار یک شهر در تطبیق با اثرات روانشناسانه می تواند به خلق فضاهای شهری با کیفیت محیطی مطلوب منجر شود و بخش مهمی از سلامت روان شهروندان در گرو همین برخوردهای محیطی شکل می گیرد. به نظر می رسد نگاهی عمیق به مطالعات انجام شده با انجام یک مرور نظام یافته تا حدود زیادی ادبیات موضوع داخلی در این حوزه را منسجم ساخته و ادامه مسیر آن را روشن نماید. پژوهش پیش رو با هدف مرور پژوهش های مرتبط داخلی در حوزه محیط های شهری و سلامت روان در زمینه مطالعات شهری مبتنی بر روش مرور سیستماتیک و تحلیل محتوای کمی و کیفی انجام شده است. پس از بررسی پژوهش ها در پایگاه های علمی داده مرتبط با زمینه مطالعات شهری و حذف و پایش مقالات طی فرآیند پریزما، تعداد ۴۳ پژوهش انتخاب شدند و محتوای تمامی آن ها در زمینه های زمان انتشار، نشریه، خاستگاه مطالعاتی، نوع مقیاس فضای مطالعاتی، روش و رویکرد انجام پژوهش، واژگان کلیدی، تمرکز اهداف مطالعاتی و یافته های پژوهشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند؛ در گذر زمان نگرانی ها نسبت به موضوع سلامت روان در ارتباط با محیط های شهری افزایش یافته است و ضعف استفاده از روش و ابزارهای تکراری در پژوهش های داخلی مشهود است؛ بنابراین کاربست تلفیقی رویکردهای کمی-کیفی می توانند در حوزه ادبیات موضوعی نتایج کارآمدتری در پی داشته باشند. یافته های کیفی نیز بیانگر این است که اهداف پژوهش های منتخب عمدتاً متمرکز بر مقوله مطالعاتی ابعاد و کیفیت محیطی، منظر سبز شهری و مولفه های کالبدی-فضایی در ارتباط با سلامت روان اند. سلامت روان افراد متأثر از دو جنبه محیطی (ابعاد کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی-بصری، زیست محیطی، دسترسی، ایمنی و امنیت و اقتصادی) و فردی است و در این میان بعد ادراکی-بصری پس از مؤلفه فردی بیشترین تنوع شاخص ها را در پژوهش ها داشته است.
آسیب شناسی شیوه های متداول اسکان موقت و نقش نیمه-پیش ساختگی بر ایجاد الگویی کارا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۶-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارائه راهبردهای کاربردی در جهت افزایش کیفیت خانه های اسکان موقت و تبیین نقش پیش ساختگی و نیمه-پیش ساختگی در جهت نیل به اهداف معماری کارا. روش ها: در این پژوهش ترکیبی با روشی توصیفی-تحلیلی و پیمایشی پس از بررسی متون تخصصی در حوزه طراحی خانه های اسکان موقت و نمونه های انجام شده در سایر داخل و خارج از کشور و نیز شیوه های نوین نیمه پیش ساختگی، به بررسی و استخراج رویکرد ها و شاخص های طراحی خانه های اسکان موقت پرداخته و پرسشنامه هایی در اختیار متخصصان حوزه طراحی و اجرای خانه های اسکان موقت قرار داده شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، گویه توجه به حریم خصوصی کاربران (از مولفه مردم-محوری) با میانگین رتبه؛ 5.14، گویه مقاومت مصالح در برابر زلزله و آتش سوزی (از مولفه مصالح-محوری) با میانگین رتبه؛ 4.03 و نهایتا گویه بهره گیری از شیوه های نوین پیش ساختگی و نیمه پیش ساختگی(از مولفه طراحی-محوری) با میانگین رتبه؛ 3.44 بالاترین رتبه را به منظور ارتقا کیفیت خانه های اسکان موقت ایفا می کنند. نتیجه گیری: از منظر خبرگان، مصالح-محوری و مردم-محوری اهمیت بیشتری بر طراحی خانه های اسکان موقت دارند و نقش طراحی محوری و مولفه های آن از منظر گروه خبرگان کم اهمیت تر بود. لذا می توان با بهره گیری از شاخصه های موجود در مؤلفه طراحی محوری و همچنین ارتقا کیفی راهبرد های آن (از جمله بهره گیری از شیوه های نوین نیمه-پیش ساختگی) به عنوان یک فرصت، باعث ارتقا کیفیت خانه های اسکان موقت گردید.