فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سلیقه در معماری به معنای انتخاب بنای مطلوب در شمار مباحث مهم این عرصه قرار دارد که به عوامل متفاوتی نسبت داده می شود. اما به طور معمول به دو صورت مقدماتی قابل فهم است. یکی مرتبط با مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا و دوم از منظر ادراک حسی و مرتبط با ذهنیات فرد. در معماری افزون بر این دو مورد وجه کاربردی یا زندگی در بنا و موقعیت آن در سیمای شهری نیز اهمیت بسیار دارد. نکته قابل تأمل دیگر در این مورد ترجیحات کالایی یا نقش مد در جامعه است که در هنگام انتخاب بنا نقش بسزایی دارد. از این رو با توجه به ابعاد مختلف «سلیقه»، مطالعات در زمینه ادراک حسی و پیامدهای آن در زیباشناختی، از منظر حجم بیرونی بنا و نسبت آن با هنر آغاز شد. در مباحث زیبایی و هنر، ویژگی نما مبتنی بر فرم و خصوصیات ظاهری بیرونی بنا همراه با تأثیر آن در ذهن قابل بررسی شد. سپس وجه کاربردی معماری یا زندگی و کیفیت حضور انسان در بنا مدنظر قرار گرفت. متعاقب آن جستجو در عرصه سلایق اجتماعی که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در انتخاب و در حوزه مد و گرایشات اجتماعی است جستجو شد. در نتیجه مشخص شد سلیقه در معماری از مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا آغاز می شود و در فرایند ادراک حسی و کارکرد در وجوه مختلف معماری، در پیوند باجریان های مدِ روز به انتخاب بنای مطلوب می انجامد.
ابزارهای تحلیلی در معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری منظر رویکردی چند بعدی بوده که صاحبنظران ابعاد مختلفی برای آن تعریف کرد هاند. علاوه بر آن حرفه ای بین رشته ای است که طی تعامل با دانش های مختلف راه خود را می یابد. محیط زیست طبیعی و فرهنگی، اوقات فراغت، هنرهای تجسمی، علوم انسانی، دانش های فنی مربوط به شناخت طبیعت، گونه های گیاهی، تأسیسات زیرساختی و بسیاری زمینه های دیگر در فرایندی هدفدار به کمک گرفته می شوند تا تئوری معماری منظر حاصل آید. بررسی علمی این رشته به دلیل متغیرهای زیاد دخیل در آن از پیچیدگی زیادی برخوردار است. علی رغم تحقیقاتی که در رابطه با ابعاد معماری منظر و کیفیت آن انجام شده، هنوز چارچوب و روشی مشخص برای بررسی مطالعات مربوط به این حوزه، اندک است. لذا تحقیق پیش رو در راستای این موضوع و با هدف شناخت ابزارهای عمد های تدوین شده که در ارتباط با تجزیه و تحلیل و ارزیابی ابعاد گوناگون منظر وجود دارد، و در پی آن است که مطالعات مربوط به حوزه منظر را تا حدودی قاعده مند سازد. ابزارهای تحلیلی ذکر شده در متن با رجوع به مطالعات پیشین گردآوری شده و سپس براساس موضوع مورد مطالعه خود در چارچوب اهداف ذکر شده برای معماری منظر، دسته بندی شد هاند. پس از معرفی اجمالی تعدادی از آنها، در نهایت پنج مورد شامل LAA، VIA، EIA، SEA و SIA با موضوعات زیباشناسانه، زیس تمحیطی و فرهنگی اجتماعی که از جامعیت بیشتری برخوردارند، مورد مطالعه قرار گرفته اند. ویژگی های هر ابزار در قالب روش ها و تکنی ک های متفاوت برای پیشبرد فرایند، شرح داده شده و درنهایت بررسی تطبیقی میان ابزارهای هر رویکرد به منظور شناخت بهتر و سهولت انتخاب آنها صورت گرفته است. نتیجه این مقاله مشخ صکننده چارچوبی از دسته بندی و معرفی ابزارهای کاربردی و جامع تر برای تحلیل منظر براساس هدف و تکنیک های تجزیه و تحلیل بوده که می تواند تحقیقی پایه در زمینه مطالعات ابعاد گوناگون منظر باشد.
صورت ایوان در معماری ایرانی، از آغاز تا سده های نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایوان یکی از فضاهای مهم و شاخص معماری ایرانی است که سابقه حضور آن به محوطه تاریخی حسنلو (طبقه چهارم، سده ۹ تا ۱۱ ق.م) می رسد. استفاده از ایوان، طی سده ها و هزاره ها در معماری ایران نشان می دهد ایوان صورت پایدار و الگویی کهن در معماری ایرانی است که تداوم خود را از کهن ترین شواهد تا نمونه های متأخر همچنان حفظ کرده است. مقاله حاضر صورت ایوان و تحولات آن را در دوران قبل اسلام و دوران اسلامی موردبررسی و تحلیل قرار داده و تلاش کرده است به درک روشنی از ساختار ایوان برسد. شناخت صورت ایوان، برای فهم معنا و عملکرد آن ضروری به نظر می رسد. مقاله پیش رو با رویکرد تاریخی، ویژگی های ساختاری ایوان را بر مبنای بناهای شاخص از دوران قبل از اسلام و دوران اسلامی تشریح کرده است. بررسی ایوان ها نشان می دهد آن ها را می توان به سه گروه تقسیم کرد. ایوان ها در صورت های متنوعی چون ایوان ستون دار، ایوان طاق دار و ایوان با تلفیق طارما ظاهر شده اند. این اشکال متنوع در محور تقارن بناها و در مرکز یک ضلع یا اضلاع ساختمان، سازمان دهی شده و معمولاً با حیاطی در جلو و تالاری در پشت خود ترکیب شده اند. ایوان ها علاوه بر ایفای نقش ارتباطی با سایر فضاها، سبب به وجودآمدن طرح های یک یا چند محوری در بناها شده اند. چنان که به صورت یک واحد منفرد، زوجی، سه گانه یا چهار گانه به نمایش درآمده اند. تداوم ایوان در صورت های متنوع، ارزش و اهمیت این فضا را در سنت معماری ایرانی نشان داده و تجلی آن در ترکیب های مختلف موجب شده است تا ایوان به شاخص معماری ایرانی تبدیل شود.
تثبیت مکانیکی خاک و تبیین جایگاه آن در مصالح بومی اقلیم گرم وخشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاک یکی از قدیمی ترین و گسترده ترین مصالح ساختمانی ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ توسط ﺑﺸﺮ به ویژه در نواحی گرم وخشک بوده است؛ لذا شناخت روش های تاریخی تثبیت و استحکام بخشی مصالح خاکی که در اقلیم گرم وخشک مورد استفاده بوده، می تواند زمینه به کارگیری مجدد آن ها در بناهای معاصر را نیز فراهم نماید. در فرآیند فرآوری خاک برای تولید مصالح خاکی در اقلیم گرم وخشک، مرحله مهمی برای ورز دادن و با شدت افکندن گل وجود دارد که موجب تراکم نسبی، کاهش تخلخل و نتیجتاً بهبود رفتار مصالح خاکی می شود. این روش در دانش مهندسی ساختمان، تثبیت مکانیکی نامیده می شود و علی رغم آنکه قابلیت آن در بهبود خواص مکانیکی مصالح خاکی کاملاً شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفته، مطالعه در مورد قابلیت های ورز دادن و افکندن گل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تبیین جایگاه تثبیت مکانیکی در ساختار مصالح بومی اقلیم گرم وخشک شکل گرفته است و مروری بر انواع روش های تثبیت مکانیکی و عوامل تأثیرگذار بر آن و همچنین مصالح خاکی تولید شده با این شیوه خواهد داشت. لذا این بررسی در قالب یک پژوهش کاربردی و با تکیه بر روش های ترکیبی (توصیفی و میدانی) انجام شده است. برای این منظور پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و همچنین بررسی های میدانی، چرایی و چگونگی اعمال تثبیت مکانیکی بر مصالح خاکی مدنظر قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه در حوزه تثبیت مکانیکی مصالح خاکی، بیانگر تأثیر مطلوب ورزدادن و افکندن گل با میزان رطوبت کافی در مقایسه با شیوه امروزی تثبیت مکانیکی یعنی تراکم خاک با رطوبت کم است؛ لذا می توان این گونه استنتاج نمود که معماران سنتی این اقلیم، به طور ضمنی با روش صحیح تثبیت مکانیکی و وجود رابطه مثبت بین این تکنیک و خصوصیات مکانیکی مصالح بومی در اقلیم گرم وخشک آگاه بوده اند. با توجه به تأثیر مطلوب تثبیت مکانیکی بر خواص مکانیکی مصالح خاکی، در صورت تلفیق صحیح این تکنیک با روش ساخت سنتی مصالح خاکی، در عصر حاضر نیز قابلیت بازکاربری این مصالح در معماری اقلیم گرم وخشک وجود دارد.
بررسی نقش فضای سبز بر حضور ساکنین و افزایش تعاملات اجتماعی در محله های دارای بازار دوره ای (نمونه موردی: بازارهای روز شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
135 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه، امکان ارتباط میان افراد در نقاط مختلف جهان بسیار راحت تر و سریع تر گشته است و شبکه های ارتباطات مجازی روز به روز فراگیرتر و گسترده تر می گردد. با این وجود، میزان تعاملات اجتماعی و آشنایی همسایگان با یکدیگر در محله های شهری نسبت به گذشته به شدت کاهش یافته است. هرچند فعالیت هایی همچون برپایی بازارهای روز و دورهای در کنار محله های شهری، توانسته است همچنان به نقش گذشته خود که جنبه اقتصادی-اجتماعی دارد، تدوام ببخشد و مردم ساکن محله ها را به حضور در فضاهای شهری ترغیب نماید، اما با توجه به پتانسیل های موجود این سنخ بازارها و مشکلات عصر حاضر در زمینه ارتباطات و آلودگی های زیست محیطی، لازم می باشد با راهکارهای ساده و عملیاتی، همچون افزایش کیفیت محیط از طریق ایجاد و بهبود فضای سبز، بستر لازم را جهت حضور بیشتر مردم و افزایش تعاملات اجتماعی فراهم آورد. بر همین اساس، در این پژوهش میزان تأثیر فضاهای سبز بر میزان تعاملات اجتماعی و حضور شهروندان در محله هایی که در آن بازار روز برپا می گردد، بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل ساکنین 6 محله شهر همدان می باشد که در آن، بازار روز برپا می گردد که ساکنین 3 محل های که در آن محل برپایی بازارهای روز دارای فضای سبز می باشد، با 3 محله متناظر که محل برپایی بازار روز در آن فاقد فضای سبز می باشد، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محلاتی که بازار دوره ای برگزار می گردد، و محل برپایی آن دارای فضای سبز می باشد میزان مراجعه به بازار، آشنایی همسایگان از یکدیگر، حس تعلق و میزان همکاری با یکدیگر بیشتر از محلاتی است که فاقد فضای سبز می باشد. همچنین، از دیگر نتایج تحقیق دست یافتن به شاخص های مؤثر در کیفیت فضاهای سبز می باشد که به ترتیب اهمیت عبارت اند از 1. میزان زیبایی مبلمان شهری 2. پوشش گیاهی مناسب 3. کافی بودن مبلمان شهری 4. کفسازی مناسب
Encouragement of Settlement and PopulationAttracting in the New Towns – Egypt(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Egyptian new towns experience is among the most comprehensive and ambitious, regionally and worldwide. Initiated as a governmental policy within a general strategy to tackle the multitude of problems burdening Egyptian settlements in general and major and secondary cities surrounded by agricultural land. New towns were thought as an effective partial solution for the problems of: encroachment of agricultural land, lack of urban land for development, deteriorating fabric, infrastructure and facilities and low quality living. A variety of New towns were proposed as a result of extensive, serious and comprehensive studies and joint endeavors of local and international experts. The new towns aimed to create self-contained growth poles in the desert which would absorb and redistribute population and activities, offering cheap housing and a healthy environment. Some new towns, have seen considerable success in attracting industry, attributed to their favorable location near Cairo. However, success in encouraging people to relocate to the new towns has been limited. A central criticism of the Egyptian programs is that all new towns together will have absorbed a maximum of 20% of population growth by the year 2000. Aim this paper to address the issue of “Encouragement of settlement and attractions for new cities and communities in Egypt”.
پرسپکتیو شناختی و استعاره های زبانی در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
71 - 80
حوزههای تخصصی:
پرسپکتیو لزوما ابزاری برای ترسیم نیست بلکه برآمده از ادراک و چهارچوبهای شناختی- زبانی است. درواقع در هنرهای تجسمی پیدایش پرسپکتیو با نگرش زبانی انسان با محیط پیرامون پیوند دارد. به لحاط زبانشناختی، پرسپکتیو نوعی طرح واره برای انتقال مفاهیم و شکل گیری استعاره ها در زبان محسوب می شود زیرا به شکل کنایی پیش بینی و دریافت انسان به مقوله زمان را نشان می دهد و از نقطه نظر مکانی نیز مشخص کننده قاب های ارجاع و تعریف انسان از مکان است. بدین سان با تغییر قاب های ارجاع در زبان، نوع پرسپکتیو هم تغییر می کند. در این مقاله به روش کیفی و استدلال منطقی و با استفاده از دانش زبان شناسی شناختی در فضای خیالی و دنیای اثیری مینیاتورهای ایرانی و همچنین در فضای شبکه ای و بدون برجستگی مجازی به قیاس پرسپکتیو پرداخته شده است. در نهایت جدولی تطبیقی و مدلی دوگانه بدست آمده که می تواند الگویی برای ساختار پرسپکتیو در معماری معاصر ایران در عصر مجازی و شبکه ای باشد.
ارزیابی طرح های جابجایی روستایی از نظر مکانیابی با تأکید بر ابعاد محیطی- اکولوژیکی و فضایی- عملکردی (مطالعه موردی: روستاهای اسلامیه و اندیشه- استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵۹
۱۰۶-۹۳
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در زمینه جابجایی یک سکونتگاه بسیار حائز اهمیت و شایان توجه و از طرف دیگر کلیدی ترین مراحل فرایند جابجایی می باشد، انتخاب مناسب مکان جدید سکونتگاه است. زیرا نتایج این تصمیم در دراز مدت ظاهر شده و اثرات به سزایی در جنبه های مختلف دارد و شواهد نشان داده است که سهل انگاری در مورد مکان گزینی سکونتگاه جدید، بارها موجب ضعف یا شکست برنامه های جابجایی شده است. روستای اسلامیه واقع در شهرستان سیروان به دلیل محدودیت فیزیکی، مشکلات کالبدی و بهداشتی و همچنین روستای سرتنگ سفلی (اندیشه) در شهرستان ایوان به دلیل واقع شدن در حریم سد کنگیر از جمله روستاهایی هستند که در سنوات اخیر در استان ایلام جابجا شده اند. هدف این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی است، ارزیابی طرح های جابجایی روستاهای فوق الذکر براساس معیارها و ضوابط محیطی- اکولوژیکی و فضایی - عملکردی مکانیابی با استفاده از مدل اکولوژیکی شهری، روستایی و صنعتی روش مک هارگ و معیارهای پیشنهادی می باشد. نتایج این پژوهش، نشانگر این است که از نظر اکثر معیارهای مورد بررسی، روستاهای مورد مطالعه در شرایط مناسب و نیمه مناسب قرار دارند ولی روستای اسلامیه از نظر شیب و روستای اندیشه از نظر قرار گرفتن در اراضی کشاورزی مرغوب در شرایط نامناسب قرار دارند. لذا با توجه به اینکه مکانیابی یک سکونتگاه در مکانی که همه استانداردها را دارا باشد، در بعضی مناطق بسیار مشکل و حتی غیر ممکن می باشد، نتیجه گیری می شود که مکانیابی روستاهای مورد مطالعه از نظر معیارهای مورد نظر، مناسب بوده است و فرضیه این تحقیق تأیید می گردد.
تحلیل فضایی خدمات هفتگانه شهری بر اساس رویکرد عدالت توزیعی
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
55 - 69
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع عدالت اجتماعی و فضایی در مباحث شهری و به تبع آن عدالت توزیعی در پراکنش خدمات در فضای شهری اهمیت بسزایی یافته است. لذا توجه به اهمیت توزیع کاربری خدمات در نواحی شهری بر اساس نیاز به خدمات عامل مهمی در پایداری زندگی شهری است. در این پژوهش به بررسی تحلیل فضایی بخشایش خدمات هفتگانه شهری بر اساس رویکرد عدالت اجتماعی با استفاده از تکنیک های زمین آماری(نمونه موردی منطقه 8 تهران) پرداخته شده است. نوع پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و روش تحقیق مورداستفاده توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی است که جهت انجام پژوهش با توجه به داده های عینی و موجود در طرح ها جامع و تفصیلی منطقه 8 با استفاده از نرم افزار GISو فرمول موران مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد تمرکز خدمات شهری در منطقه 8 از مدل مرکز –پیرامون تبعیت می کند به این معنی که هرچه از مرکز منطقه به سمت نواحی پیرامونی حرکت می کنیم از توزیع خدمات کاسته می شود. یعنی توزیع خدمات عمومی به جای این که در منطقه به صورت عادلانه یا تقریباً عادلانه توزیع شود به صورت ناعادلانه توزیع شده است.
تأملی برترجمه مفاهیم و اصطلاحات علمی- فرهنگی بازنگری دو مفهوم مربوط به مرمت ابنیه در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی با توجه به یک نظریه فلسفه زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
133 - 146
حوزههای تخصصی:
انتقال مفاهیم اصلی هر علمی - که در حوزه فرهنگی خاصی پدید آمده - به سایر حوزه های فرهنگی به صورتی که در این انتقال تغییر معنایی صورت نگیرد، از معضلات ترجمه های علمی است. این مقاله ضمن بررسی این مسئله و توجه به آنچه که حوزه های فرهنگی را نسبت به هم متفاوت می نماید، می کوشد این بحث را در حوزه «دانش حفاظت ابنیه» بررسی کند و چند واژه ترجمه شده به فارسی را در حوزه این دانش مورد توجه قرار دهد. مقاله با رجوع به حوزه فرهنگ اسلامی توضیح می دهد که هر واژه باید ابتدا در بستر فرهنگی مبدأ خود شناخته شود و سپس با شناخت بستر فرهنگی مقصد و کاربرد آن که اغلب در ادبیات هر حوزه فرهنگی ظاهر می شود، واژه متناسب جستجو شود. آنگاه با این مقدمه دو واژه بسیار پرکاربرد restoration و repair در حوزه دانش مرمت ابنیه تجزیه و تحلیل شده و در نهایت، واژه «تعمیر» بجای واژه «مرمت» صحیح تر دانسته شده است؛ چون واژه «مرمت» ناظر به شأن «شیئی» (کالبدی) ابنیه است و حال آنکه واژه «تعمیر» هر دو شأن «شیئی» (کالبدی) و «غیرشیئی» (انفسی) را دربر می گیرد و از این لحاظ با مبانی فرهنگی مقصد همخوان تر است. لذا توصیه می شود که در توضیح و تفسیر آنها، این ملاحظات و تأکید بر انعکاس فرهنگی مفاهیم در فرهنگ مقصد مورد اشاره قرار گیرد و حتی الامکان رعایت شود.
محیط برنامه ریزی مشارکتی؛ ارائه مدل مفهومی برای تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
23 - 42
حوزههای تخصصی:
نتایج مثبت پیوستن شهروندان به فرایند برنامه ریزی انکارناپذیر است. در سال های اخیر موضوع مشارکت شهروندان در برنامه ریزی در اغلب کشورها بسیار مورد توجه قرار گرفته و سعی شده است امکان مشارکت عمومی در سطوح گوناگون برنامه ریزی و تصمیم سازی فراهم شود. اما زمانی که تلاش می شود مفهومی که به تدریج و هماهنگ با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشورهای توسعه یافته شکل گرفته است، در کشورهای در حال توسعه و بدون توجه به ویژگی های محیط های برنامه ریزی این جوامع - به همراه انبوهی از مسائل و مشکلات نظیر فقر، شهرنشینی سریع، ناکارآمدی در ارائه خدمات و ضعف های زیرساختی و نهادی و جز آن – به کار گرفته شود، موفقیت های قابل توجهی حاصل نمی شود. امکان مشارکت در ساختار چنین محیط های به تعبیر کانلی 1 دشوار، مستلزم اصلاح رویه ها و ساختارهای موجود است که راهکاری بلندمدت محسوب می شود و یا اینکه با تکیه بر نقش کلیدی برنامه ریزان، استفاده حداکثری از ظرفیت های مشارکت شهروندان در ساختارها و رویه های کنونی امکان پذیر شود. هدف این تحقیق ارائه مدل مفهومی برای تحلیل عوامل مؤثر بر برنامه ریزی مشارکتی در محیط برنامه ریزی است. مدل پیشنهادی دربرگیرنده ساختارهای رسمی و غیررسمی در دو عرصه محیط بیرونی برنامه ریزی شامل حکومت و مشارکت کنندگان و سه عرصه محیط درونی برنامه ریزی شامل برنامه ریزان و نهادهای برنامه ریزی، قوانین و مقررات و ابزارها و رویه ها است. عرصه ششم تحلیل در مدل پیشنهادی دربرگیرنده تغییر و تحولات بیرونی است.
توسعه ابزار سنجش تاب آوری سازمانی شهر در برابر بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات طبیعی از جمله سیل و زلزله با توجه به شرایط محیطی و جغرافیایی کشور همواره منجر به آسیب های جدی مالی و تلفات انسانی گسترده ای گردیده است و این در حالی است که نگرش های جاری و حاکم بر مدیریت بحران عمدتاً بر مدیریت انفعالی بحران و یا کاهش آسیب پذیری های کالبدی توجه دارند و حال آنکه تقویت زمینه های سازمانی می تواند نقش بسیار مؤثری بر میزان تاب آوری سکونتگاه های انسانی در برابر مخاطرات بحران زا داشته باشد. بر این اساس هدف پژوهش تدوین مدلی جهت سنجش میزان مؤلفه های سازمانی سکونتگاه های انسانی و اجتماعات محلی با تأکید بر مواجهه با مخاطرات طبیعی و شوک های احتمالی است و به منظور سنجش مدل، تاب آوری سازمانی یکی از اصلی ترین سازمان های ذی مدخل در حوزه مدیریت بحران در شهر تهران را مورد ارزیابی قرار داده است. تدوین شاخص های سنجش مؤلفه های سازمانی سکونتگاه های انسانی در برابر مخاطرات طبیعی براساس مفهوم تاب آوری و ویژگی های سازمانی سکونتگاه های تاب آور در برابر بحران تدوین گردیده است و پس از جمع آوری داده ها در قالب پرسش نامه میدانی بهره گرفته شده است و از آزمون T تک نمونه ای جهت تحلیل داده ها و ارزیابی می زان شاخص های اجتماعی مؤثر در برابر بحران استفاده گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان تاب آوری سازمان بررسی شده در ابعاد مورد بررسی بسیار پایین بوده و تفاوت های معناداری میان سطوح تاب آوری در ابعاد مختلف و مشاهده می گردد. همچنین بر اساس تحلیل همبستگی میان ابعاد بررسی شده بیانگر همبستگی مستقیم میزان تاب آوری سازمانی ساکنین با میزان دانش و آگاهی و همچنین با میزان آمادگی کارکنان در مواجهه بحران داشته است.
بررسی اثرات مدیریت محله محور بر روی اعتماد شهروندان به مدیریت شهری (مطالعه موردی؛ سرای محله تجریش و شهادت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
93 - 102
حوزههای تخصصی:
در سا لهای اخیر بسیاری از نهادهای مدیریت شهری در جهان بر ترویج نوعی نگرش مشارکتی از پایین به بالا با تکیه بر اجتماعات محل های تأکید داشته اند. در کشور ایران نیز به دلیل پایین بودن میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها، تلاش برای تحقق مدیریت شهری محله محور جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. ایجاد سراهای محله و دستورالعمل مشارک تهای اجتماعی در محلات، گامی ارزنده در جهت تحقق این رویکرد جدید در مدیریت شهری است. هدف از این مقاله تبیین تأثیر مدیریت محله محور بر روی اعتماد شهروندان به مدیریت شهری در دو محله تجریش و شهادت است. روش تحقیق به کارگرفته شده از نوع توصیفی– تحلیلی است و از تکنیک ANP1 ، آزمون یومن وایت نی و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان م یدهد که سرای محله شهادت توانسته است با عملکرد بهتر خود، میزان اعتماد شهروندان به مدیریت شهری را افزایش دهد.
منظر فرهنگی باغستان سنتی قزوین : بررسی مفاهیم پایه و تحلیل عناصر و خصیصه ها در حوزة کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی مفاهیم مختلفی را در تعامل انسان با محیط زیست، تداوم تاریخی، مظاهر فرهنگی و سنت های بومی منتقل می کند. واژة فرهنگ در تعاریف پایه بیان کنندة رابطة مردم با محیط به منظور آبادانی و حضور ارزش های ملموس و غیر ملموس بوده و وجه مشترک میان مفهوم منظر و دارایی های فرهنگی است. هدف از این مقاله بررسی یکی از آثار ثبت شدة میراث فرهنگی یعنی باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی است. فرضیة پژوهش طرح مفاهیم مشترک منظر فرهنگی و باغستان یعنی تعامل خردمندانة مردم با محیط طبیعی و مدیریت هوشمندانة آب برای امرار معاش در طول تاریخ است که بر پایة تعاریف پایه و مراجع جهانی تبیین می شود. برای اثبات این فرضیه شواهد موجود از رابطة میان انسان و محیط در باغستان تحلیل می شود. به طور مثال باغستان به روش کشت مختلط به شیوة غرقابی در فصل بهار توانسته است موانع محیطی همانند سیلاب رودخانه های فصلی را به منابع جهت آبیاری تبدیل کند و با گونه های درختان بومی مقاوم در برابر اقلیم سخت در طول تاریخ محصولات با ارزشی همانند پسته و بادام، انگور و زردآلو تولید کند. دو خصوصیت بارز باغستان سنتی قزوین یعنی تداوم تاریخی و بروز خصوصیات بوم شناختی فرضیة پژوهش را تقویت می کنند. بدین ترتیب در دسته بندی های ارایه شده در مراجع جهانی باغستان زیر مجموعة منظر متداوم یا منظر بومی تاریخی قرار می گیرد. سهم اصلی پژوهش تحلیل خصیصه ها و عناصر منظر فرهنگی باغستان با کمک مراجع جهانی همانند مرکز میراث جهانی یا بنگاه بوستان های ملی است. این عناصر به شکل چند جانبه در سه دستة کلی طبیعی، پوشش گیاهی و سیستم های اکولوژیکی، مصنوع شامل سازماندهی فضایی، مسیرهای حرکت، سیستم های آبیاری، و ساختارها و اشیا و خصیصه های انسانی و مدیریتی، شواهدی برای رابطة مستقیم میان مردم و بستر طبیعی باغستان ارایه داده و به هم پیوستگی هوشمندانه ای را میان یکدیگر به نمایش می گذارند. به عنوان مقاله ای در حوزة معماری این پژوهش عناصر محیط مصنوع را با جزییات بیشتری ارایه کرده است. در نتیجه گیری بر لزوم حفاظت از باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی به شکل نگهداری از کلیة عناصر شاکلة به هم پیوسته و همچنین ضرورت نظارت دراز مدت بر سلامت عناصر معرفی شده در این مقاله تأکید شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ نحوة گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- تحلیلی محسوب شده و به لحاظ نوع داده ها از نوع کیفی است.
اصول نوسازی متوازن بافتهای فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توازن و تعادل لازمه پایداری یک سیستم است. به هم خوردن موازنه میان شاخص های "" تراز میانگین شهر "" در بافت های فرسوده به دلیل قطع یا اختلال شبکه ها، جریان ها و پیوندهای آن، موجب تشدید پدیده عدم توازن و در نتیجه، اختلال در نظم پایدار سیستم این باف تها شده است. رویکرد نظریه نوسازی متوازن ب هعنوان یک نظریه بومی، معطوف به تلاش برای تغییر الگوهای ناکارآمد و تولید الگویی نوآورانه است. این مطالعه با هدف دستیابی به توازن در مسیر بررسی، شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر آن، از طریق شناخت و تبیین رابطه بین متغیرهای توازن و نوسازی صورت گرفته است. دستیابی به نظریه از سطح ارتباط "" ذهنی "" به ارتباط "" عینی "" حرکت کرده و سپس از ارتباط عینی به رابطه ذهنی بازگشته و آن را مورد تأیید قرار م یدهد، به این ترتیب حرکت رفت استقرایی و حرکت برگشت قیاسی بوده است. نظریه نوسازی متوازن سعی دارد توازن را در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری با شش خِرد «هنجاری- راهبردی "" ، "" کاربردی- بومی "" ، "" اجتماعی- اقتصادی "" ، "" روی های- محتوایی "" ، "" تبینی- تجویزی "" و "" علمی- عملی "" بازتعریف کرده و اصول نوسازی متوازن را تبیین و معرفی کند. یافته های مطالعات انجام شده، چارچوبی را برای "" توازن میان دوپارگی های متوالی اجزاء و عناصر شبکه های موضوعی بافت و توازن شبکه های کل سیستم "" شامل اصول چهارگانه : توازن )ب هعنوان سلول بنیادی نوسازی(، پرهیز از پیچیدگی )میان عناصر پیچیده و چندوجهی نوسازی(، توالی دوپارگ یها )به عنوان کوچک ترین واحد تشخیص، شناسایی و سنجش توازن( و تعامل درونی و بیرونی )برقراری تعاملات پیوسته شبک هها و کل سیستم با یکدیگر( حاصل کرده است.
بررسی و تحلیل اثرات طرح بهسازی مسکن بر الگوی بومی مساکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان سلطانعلی شهرستان گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۱۱۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
توسعه روستاها و مقاوم سازی مسکن روستایی همواره یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان روستایی بوده است. در این راستا طرح های مختلفی در قالب برنامه های توسعه به اجرا گذاشته شده که طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی متأخرترین و یکی از مهمترین این طرح ها در کشور می باشد، طرحی که با هدف تأمین مسکن متناسب، مقاوم و بادوام روستایی شکل گرفت. در واقع، طرح بهسازی مسکن روستایی، یکی از مهمترین طرح های کالبدی است که طی دهه اخیر به سبب اختصاص تسهیلات بانکی کم بهره از سوی دولت در سراسر کشور با استقبال فراوانی از طرف روستاییان روبرو بوده است. اگرچه این طرح به لحاظ رفع محرومیت و مقاوم سازی موفقیت قابل ملاحظه ای داشته است، اما به نظر می رسد معیارهای مربوط به الگوی بومی مساکن روستایی را کمتر مورد توجه قرار داده است. این مقاله به ارزیابی اثرات طرح بهسازی مسکن در الگوی بومی مساکن روستاهای ترکمن نشین دهستان سلطانعلی از بخش مرکزی شهرستان گنبد کاووس پرداخته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، از 300 سرپرست خانوار روستایی به صورت تصادفی ساده به دست آمده، به طوری که میزان پایایی این ابزار تحقیق با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ حدود 8/0=α بوده است. جامعه آماری نیز به دو گروه استفاده کنندگان از وام مسکن و فاقد وام مسکن گروه بندی شدند. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که اکثر سرپرستان خانوارهایی که از طرح بهسازی مسکن روستایی استقبال نموده اند، کارگران روستایی بودند که دارای سنین پایین تر و البته از سطح سواد نسبتاً بالاتری برخوردار بوده اند. همچنین اگر چه این طرح در زمینه ارتقای فرهنگ روستاییان در زمینه تهیه طرح و نقشه، رعایت حریم امنیت و الگوی مصرف انرژی واحدهای مسکونی نتایج مثبتی داشته، لیکن در زمینه بسیاری از معیارهای الگوی بومی مسکن ترکمن از جمله جانمایی خانه در حیاط، جهت یابی خانه، تغییر کارکردهای اقتصادی و ارتفاع بنا، نتایج چندان مناسبی نداشته است.
تحلیل و ارزشیابی اثرات اجرای طرح هادی بر سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان چهل چای، استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵۹
۹۲-۷۹
حوزههای تخصصی:
طرح هادی روستایی از جمله مهم ترین طرح های عمرانی است که طی دو دهه گذشته به منظور تأمین خدمات و تسهیلات لازم زندگی در سکونتگاه های روستایی کشور به مرحله اجرا در آمده است. روند تهیه و اجرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی کشور به عنوان فراگیرترین مداخله سازمان یافته دولت در محیط کالبدی روستاهای کشور، پیامدها و اثرات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی متفاوتی را به جا گذاشته که لازم است پیامدهای اجرای آن در فضاهای سکونتگاهی روستاها با نظر خواهی از روستاییان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. ضرورت بررسی کمی و کیفی این طرح ها از نظر میزان اثربخشی و کارایی در مواجه با تنگناهای روستایی بیش از هر زمان دیگر احساس می شود چرا که سالانه بخش قابل توجهی از بودجه عمومی کشور صرف تهیه و اجرای این گونه طرح ها می شود، همچنین ارزیابی آن می تواند میزان توفیق این طرح را افزایش دهد. رویکرد حاکم بر طرح هادی بر این نکته تأکید دارد که با ارتقای سطح کیفی ساختارهای کالبدی، ساختار اجتماعی– اقتصادی روستاهای کشور نیز متحول و از این راه زمینه توسعه روستاها فراهم می شود. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال تعیین پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی اجرای این طرح است. روستاهای نمونه برای بررسی و پژوهش، 10 روستای دهستان چهل چای شهرستان مینودشت می باشند که در پنج روستا طرح هادی اجرا شده و پنج روستا فاقد طرح هادی می باشند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مان ویتنی و t صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که بیشترین تأثیر اجرای طرح هادی در شاخص های فیزیکی و کالبدی بوده و همچنین در اکثر شاخص های اجتماعی و زیست محیطی نیز تفاوت معناداری میان دو گروه از روستاها وجود دارد اما در شاخص های اقتصادی این تفاوت کمتر است.
معماری کیوبیک و معماری مسکونی مدرن در ترکیه و ایران (دهه 1930)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال چهاردهم بهمن ۱۳۹۶ شماره ۵۶
71 - 86
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به معماری مدرن در کشورهای ترکیه و ایران، گفتمان «خانه مدرن» بخش عمده ای از فرهنگ معماری این دو کشور است. آرمانگرایان معماری مدرن در غرب، معماری مسکونی را جوهره معماری مدرن معرفی می کردند و آن را موضوعی مهم و قابل توجه می پنداشتند و طبیعتا این دیدگاه در فرهنگ معماری ترکیه و ایران در اوایل قرن بیستم تاثیرگذار بوده است. لذا بررسی تاثیرات معماری مدرن بر معماری مسکونی این کشورها و علت بروز شباهت ها و تفاوت های آنها ضروری است لذا این نوشتار بر آن است این تاثیرات و علت آنها را مورد مطالعه قرار دهد. این پژوهش با هدف، تاثیر معماری کیوبیک بر معماری مسکونی مدرن در ایران و ترکیه و مقایسه تطبیقی تحولات معماری مسکونی دو کشور در اوایل قرن بیستم است. در این تحقیق تفاوت ها و شباهت های موجود در عوامل زمینه ساز و نیز تحولات معماری مسکونی در دو کشور مورد پرسش قرارگرفته است. همچنین سعی شده از این طریق، زمینه مقایسه تطبیقی تحولات معماری مسکونی در دهه 1930، دو کشور فراهم شود. در این پژوهش از روش تحقیق، تطبیقی-تحلیلی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. جهت بررسی تطبیقی، سه بنا از ایران و سه بنا از ترکیه انتخاب شدند. سپس شاخص های مورد نظر، جهت مقایسه تعیین و بررسی ها انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد، مقایسه تطبیقی معماری مسکونی از جنبه های مختلف در دوره جمهوری و پهلوی اول، تشابه کلی در پیروی از جریان باوهاس و اکسپرسیونیسم در ظهور فرم های اساساً بدیع و تازه در معماری مسکونی این دوره وجود دارد. خانه های کیوبیک ویژگی های ساختاری و شکلی(فرمال) متفاوتی دارند. ساختار سازماندهی پلان های کیوبیک را می توان به چهار دسته تقسیم بندی کرد: پلان های دارای صفه مرکزی، صفحه درونی، صفه بیرونی و بدون صفه که رابطه دوسویه ای با سنت معماری گذشته این کشورها دارد.
گفتمان معماری سرآمد: الگویی برای نقد آثار معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
53 - 67
حوزههای تخصصی:
نقد و انتقاد علمی را می توان زیربنای رشد صحیح و شکوفایی معماری معاصر ایران تلقی کرد. پیش فرض های پژوهش نشان می دهد که معماری فاخر حاصل موفقیت معماری معاصر در ارتباط مناسب با بستر طرح است. از سوی دیگر اگر معماری فاخر بتواند به میراثی برای آینده تبدیل شود، آنگاه می توان آن را یک معماری سرآمد نامید. بر اساس چارچوب نظری پژوهش، نقد آثار معماری معاصر بر اساس مدل های نظری متفاوتی صورت می پذیرد که یکی از آنها روش تحلیل انتقادی گفتمان است. اساس این روش بر پایه نقد و داوری رابطه معماری و بستر، به مثابه رابطه «متن» با «زمینه» است. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که بازترسیم نقد معماری به مثابه یک گفتمان انتقادی، پنج راهبرد را برای نقد علمی در اختیار قرار می دهد: 1) تعامل با زمینه؛ 2) فرایندمبنا؛ 3) اقبال عمومی؛ 4) نقدِ نقد و 5) بازآفرینی گفتمان نوین.
شفاف سازی کنش بین اندیشه (ذهن) و اثر(عین) در معماری دوره ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
95 - 106
حوزههای تخصصی:
در حرکت اندیشه به اثر (آفرینش) و بالعکس از اثر به اندیشه (شناخت)، چرخه ای ایجاد می شود که تمدن ظهور می کند. در طول تاریخ ایران، اندیشه دینی – اسطوره ای به عنوان اندیشه کل با راهبری سایر اندیشه ها یعنی اندیشه فلسفی، عرفانی و سیاسی، خلق صورت های یک تمدن را سبب می شده است. پژوهش حاضر سعی بر این دارد با تکیه بر رویکرد تحلیلی- توصیفی دوره ساسانیان، روح زمان دوره را بر اساس کنش بین اندیشه های مذکور مشخص نماید و نقش هر اندیشه را در صورت دهی به معماری نظم گرا و قطب محور مورد تبیین قرار دهد به طوری که روح زمان در جامعه ساسانی را احیاء تفکر ایران شهری و صورت تاریخی آن را بازگشت به هویت ایرانی بیان کرده و آنچه که بیش از هر چیز از اهمیت بالایی در این دوره برخوردار است تقدم اندیشه بر اثر است که منجر به خلق نوآوری معماری گشته است.