فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۹٬۸۷۵ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶۳
۱۴۸-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با طرح این سوال که چوب ، چگونه در معماری بناهای مذهبی روستایی ایران استفاده شده در جستجوی آن است که آیا امروزه چوب قابلیت آن را دارد که در توسعه بناهای مذهبی روستایی به کار گرفته شود؟ روش تحقیق، مبتنی بر مشاهدات میدانی و رجوع به مکتوبات است و از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. در جریان بررسی، پیشینه ای غنی از سازه های کاملاً چوبی تا نیمه چوبی در هفت پهنه از هشت پهنه روستایی، در فهرستی بالغ بر هشتاد مصداق شناسایی شد که تعدادی از آن ها به تفصیل، معرفی و تحلیل می شوند. عناصر اصلی سازه های چوبی عبارتند از تیر، ستون ، خرپا، شبکه الیاف چوبی و عناصر فرعی از توفال کوبی، نی یا حصیر. در پوشانه از خار، کاهگل، لته های چوبی، سفال یا ورقه های فلزی استفاده می شود. از نتایج پژوهش آن است که امروزه در توسعه بناهای مذهبی روستاها ، گزینه ساخت با چوب، در تعدادی از پهنه های روستایی امکان پذیر و راهکارهایی برای آن پیش بینی شده است. لذا تلاش برای احیای چنان شیوه ای از ساخت به دلایل زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و رابطه معمارانه چوب با مکان های مذهبی و در نهایت پایداری اجتماعی ضرورت دارد. در این میان موانعی در انتخاب سازه های چوبی وجود دارند که عبارتند از عدم حمایت لازم از سوی مقررات ملی ساختمان برای ساختن با مصالح بومی، عدم اطمینان به دوام چوب در مقابل زلزله، آسیب پذیری سازه های چوبی بومی در حریق، کمبود استادکاران، تصورعدم امکان مقاومت چوب در دهانه های بزرگ و تمایل به نو خواهی افراطی(مسئله فرهنگی) که می بایست از طریق راهکارهایی آن ها را برطرف ساخت.
بررسی وضعیت ظرفیت سازی اجتماعی در محلات شهری و رابطه آن با مشارکت در بازآفرینی بافت های فرسوده (نمونه موردی: محله فهادان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
143 - 181
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از فضای شهری در کشورمان، دچار فرسودگی و افت شدید کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده، که بازآفرینی شهری با تکیه بر مشارکت اجتماعی از راهکارهای رفع این مسئله است و از راهکارهای ارتقای مشارکت نیز ظرفیت سازی در محلات شهری است. در پژوهش توصیفی حاضر، از تحلیل های توصیفی و آزمون T تک نمونه ای برای سنجش میزان مطلوبیت متغیرهای «ظرفیت اجتماعی»، «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» و «کنش مشارکت اجتماعی شهروندان» و از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره برای تعیین میزان و شدت رابطه میان متغیرها استفاده شد. برمبنای یافته ها: از بین مؤلفه های «ظرفیت سازی اجتماعی»، تنها مؤلفه های مشارکت پذیری و تعهد اجتماعی در سطح مطلوب و سایر مؤلفه ها در وضعیت نسبتاً نامطلوب و نامطلوب و تمام مؤلفه های «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» نیز در وضعیت بسیار نامطلوب هستند. شرایط متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی شهری نیز نسبتاً نامطلوب است. سطح تمایل به مشارکت به ترتیب شامل مشارکت فکری، مالی، اجرایی و سپس مشارکت نیروی انسانی است. متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی از همبستگی مطلوبی با متغیر «ظرفیت اجتماعی» و «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» برخوردار است. همچنین، نقش مؤلفه شبکه سازی سازمانی در ارتقای ظرفیت اجتماعی محله فهادان بسیار برجسته است. بنابراین، تقویت فرآیندهای ظرفیت سازی می تواند تقویت مشارکت شهروندان در بازآفرینی محله را به همراه داشته باشد. در پایان، مدل رگرسیونی رابطه میان استرتژی های ظرفیت سازی و ظرفیت اجتماعی در محله فهادان در فرآیند بازآفرینی تدوین و معرفی شد.
رویکردی تحلیلی بر ساز و کار تأثیر منظر موقت بر ارتقاء تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
13 - 26
حوزههای تخصصی:
مناظر موقت، پوشش ی موقتی برای مناظر دائمی هس تند که اگرچه برای مدت کوتاهی باقی م یمانند، تأثیرشان بر ادراک ذهنی مردم از محیط و خلق معنی، پایدارتر و مؤثرتر اس ت. در این مقاله تلاش ش ده اس ت تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی با استفاده از شفاف سازی متون و بررسی مصادیق به تبیین چگونگی سازوکار تأثیر گذاری منظر موقت پرداخته شود و همچنین با در نظر گرفتن این مقوله به عنوان مقوله ای جدید، تأثیرات منظر موقت بر رفتار و تعاملات اجتماعی شهروندان موردبررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نش ان می دهد؛ منظر موقت با ایجاد تجربه ای جدی د از منظر، در نقش یک محرک، کنش های آگاهانه و ناآگاهانه اجتماعی را به همراه دارد. ش هروندان جذب فعالیت ها و حضور سایرین می شوند و به واسطه تجربه و حضوری مشترک خاطره ای جمعی ش کل می گیرد. تباین فضایی صورت گرفته س بب افزایش حس تعلق می شود. درنهایت این نمایش شهری سبب افزایش تعاملات اجتماعی و تبدیل شهروندان به شهروندی فعال می گردد.
Future Studies and Strategic Planning to Achieve Resilient Cities
حوزههای تخصصی:
Every year, crises cause extensive and occasionally irreversible damage to countries and human societies affecting communities, economies, and environments. Identifying, proper planning, and optimum managing of crises are among the priorities of government programs and procedures. With the expansion and complexity of the societies and variety and innumerability of crisis-making factors, mere use of traditional methods of reinforcement and crisis management would not be efficient. One of the most important ideas brought about in the present decade for crisis management and urban planning is creating resilient cities in the face of various crises by increasing their capacity in all aspects. The significance of this standpoint is the comprehensive look at crisis-making factors, controlling crises, and reduction of vulnerability, particularly in human resources, which speeds the resilience process. Although all infrastructural or environmental, economic, social-cultural, and organizational or institutional aspects have been taken into consideration in resilience, the focus on social and cultural capacitating in each and every citizen would be greatly effectual in a developing country such as Iran. This land endures weak infrastructures and structures, but enjoys a rich cultural and national support from the citizens’ creativity and participation that can help us with achieving the goal of flexibility in crisis management by spending the least amount of time and money. In the present paper, the experiences of other nations and novel concepts such as creative cities, resistant development, principles of futures study and planning, and process-oriented strategic management have been studied along with the current state of Iran. Finally, the method of “Strategic Futures Study and Planning based on GIS” is suggested as a suitable approach in crisis management planning. In the author’s point of view, complete use of this method could help us significantly reduce the losses of disasters and pioneer in the field of crisis management among developing countries.<br /> <strong> </strong>
کاربست رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک ها و متدهای مورد استفاده در طراحی معماری را می توان به 2 دسته ی مرتبط با دانش معماری و مستقل از آن تقسیم نمود. یکی از قسمت های مربوط به دسته ی دوم، خلاقیت و نوآوری است. در این حوزه، یکی از به روزترین و جامع ترین زمینه های دانشی، تئوری تریز است. استفاده از تریز در معماری، طی سال های اخیر رشد زیادی داشته است، اما نبود روش مشخصی برای استفاده از تریز در طی فرایند معماری، همچنان به چشم می خورد. در این پژوهش، در راستای پوشش این خلاء، بر رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری تمرکز شده است. هدف از این پژوهش، ارائه روشی برای استفاده از رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری و آزمون کارآمدی آن است. کارآمدی این روش، با استفاده از یک طرح تحقیق شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و آزمون، ارزیابی شد. داده های تحقیق با روش سنجش عملکردی و نمره دهی هیئت داوران مجرب، گردآوری شد. این داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس یک راهه، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان می دهد روش طراحی با استفاده از کارکردگرایی تئوری تریز، عملکرد طراحی دانشجویان را در کارکرد بنیادین، به شکل معناداری بهبود می دهد. به عبارتی کارکردگرایی تریز با کمک به فعالیت فرموله کردن، موجب بهبود عملکرد آزمودنی ها در کارکرد بنیادین طراحی آنها می شود.
بازخوانی کیفیت فضایی و عملکرد موزه آب یزد از منظر کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موزه ها به مثابه گنجینه هایی از خاطرات و حافظه بشری ، به واسطه نمایش نسل های گذشته و آموزش از آن ، انسان امروز را به تأمّل دعوت می کنند. بنابراین رجوع به آنها جهت بهبود زندگی آینده، ضرورت دارد. با عنایت به مسئله بحران آب در ایران، امروزه توجه به فضای معماری و عملکرد مناسب موزه های آب و برنامه ریزی به منظور استقبال گسترده مردم از این نوع فضا ضروری به نظر می رسد. از آنجا که یکی از مشکلات موزه های ایران تکیه بر شیء محوری، نمایش و حفاظت است؛ شاید بهره گیری از دیدگاه کاربران، جهت آشنایی با معیارهای مطلوبیت فضا و عملکرد موزه، مؤثر واقع شده و به تعامل و اقبال شایسته تر کاربر و رونق هرچه بیشتر موزه منجر شود. بدین منظور، موزه آب یزد به عنوان نمونه موردی انتخاب شد، سپس با استفاده از پرسش نامه های نیمه باز، پیرو روش تحقیق «Q» اهداف، انتظارات ، علایق بازدیدکنندگان و نقاط ضعف و قوت این موزه، مشخص و بصورت منطقی تحلیل گردید. همچنین اطلاعات دفتر انتقادات و پیشنهادات موزه کدگذاری و طبقه بندی شده و دیدگاه کاربران مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با بهره گیری از دیدگاه های مستخرج ، راهکارهای طراحی فضای معماری و فعالیت در موزه های آب ، پیشنهاد شدند. نتایج حاصل از پژوهش می کوشد افزون بر بهبود عملکرد موزه آب یزد، الگویی باشد برای سایر موزه های کشور تا بتوانند با طرح فضای مناسب و عملکردی مؤثر، مورد استقبال تعداد بیشتری از بازدیدکنندگان فعال قرار گیرند.
Growth of Green Marketing –A Literature perspective of Green Indian Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Green Marketing is becoming a buzz for the society nowadays and people start shifting their demands towards a product which is related towards environmental safeguard. Nowadays companies from different industries sectors are showing their keen interest and taking various initiatives towards green marking. Electronic products having eco safeguard and are less detrimental to the environment are labeled as Energy star by United States Environmental Protection Agency In the United States, 2% of annual electricity consumption accounts for personal computers. The requirement of Energy Star labels is of computers, which possesses 65 % more efficiency label than regular products. By adopting these computers, $1.2 billion will be saved by the industries over the product’s life. In the year 2012, the Environmental Protection Agency Partnership with Walmart based on Green Power recognized Walmart in the United States as the largest green power generator. In year 2012, Walmart was able to deliver 297 million more cases while reducing the drive by 11 million miles, which in 2012 alone increases fleet efficiency by 10 percent. This present study aims to identify emerging areas in green marketing in different sectors of industries exploring the scope and effectiveness of the same in developing countries.
Urban Design and Social mixing in the Neighborhood Districts (Case Study: Abadan, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Social diversity in the neighborhood districts has been the new approach for the challenges resulting from varieties in cities. Social interpreters of this policy are to create neighborhoods where people of different ages, ethnic-racial backgrounds, income, etc. take a place in it. In this regard, many designers by using the concept of different forms of ownership such as housing schemas, different types of constructing and housing etc. have tried to promote it. Due to the less interest that came toward this issue, the knowledge of this mechanism is poor in urban ecology of Iran. The aim of this study is to assess the effects of urban design in promoting the social mixing which is determined with the research of the Abadan community areas. Relevant parameters have been studied with library studies, field visits and by the use of qualitative and quantitative analytical methods. Therefore, after reviewing the relevant concepts, we are going to test hypotheses by the exامینation of case studies, and finally, the influences of urban design criteria are presented.
سنجش عوامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی در منطقه کوهستانی و پایکوهی زاگرس (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان های مریوان و سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶۳
۱۰۴-۹۱
حوزههای تخصصی:
پایداری سکونتگاه های روستایی در ابعاد مختلف می تواند نقش مؤثری در توسعه محلی، منطقه ای و ملی داشته باشد . با شناخت، بررسی و سنجش سکونتگاه های روستایی از منظر ابعاد و شاخص های توسعه پایدار، امکان برنامه ریزی جامع فراهم خواهد شد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی ناپایداری سکونتگاه های روستایی در منطقه کوهستانی و پایکوهی زاگرس (مطالعه موردی روستاهای شهرستان مریوان و سروآباد) انجام گرفته است . روش مطالعه در این پژوهش ترکیبی از روش اسنادی– کتابخانه ای و پیمایشی است. جامعه آماری شامل 229 سکونتگاه روستایی شهرستان های مریوان و سروآباد می باشد . در این تحقیق دو پرسشنامه، یکی برای مسئولین (مدیران اجرایی) و یکی برای مردم روستایی (سرپرستان خانوارها) تهیه شده و برای ارزیابی پایداری از آزمون آماری t تک نمونه ای و مدل های بارومتر و رادار پایداری پرسکات آلن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارزش پایداری در آزمون T تک نمونه ای هم از نظر مسئولین و هم از نظر سرپرستان خانوارها بیانگر سطح پایداری پایین تر از سطح متوسط می باشد. بنابراین منطقه مورد مطالعه در حالت کلی، ناپایدار بوده، در این میان شدت ناپایداری در ابعاد محیطی– اکولوژیکی، اقتصادی و کالبدی ، بیشتر و در ابعاد اجتماعی– فرهنگی ، کمتر است و همچنین ارزش نهایی در مدل بارومتر پایداری در مقیاس پرسکات آلن در سطح متوسط پایداری بوده و در سطح ابعاد، عوامل محیطی- اکولوژیکی و اقتصادی در سطح پایداری ضعیف و عوامل فرهنگی – اجتماعی، نهادی و کالبدی- فضایی در سطح پایداری متوسط قرار دارد . لذا برای تعدیل ناپایداری سکونتگاه های روستایی منطقه، توجه به رفع مشکلات شاخص های ابعاد محیطی- اکولوژیکی، اقتصادی و کالبدی و ارتقای شاخص های ابعاد اجتماعی-فرهنگی و سیاسی لازم و ضروری می باشد.
بررسی تأثیر الگوهای کالبدی نظام استقرار بر اجتماع پذیری فضا در معماری هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۶۸-۵۵
حوزههای تخصصی:
برقراری سطح مناسبی از تعاملات جمعی در محیط های زندگی، به عنوان یکی از مؤلفه های مؤثر بر کیفیت زندگی، متأثر از ویژگی های محیط انسان ساخت می باشد. تعامل اجتماعی با یکدیگر و مشاهده فعالیت های متنوع مردم، با بوجود آوردن زمینه های اجتماعی شدن و اجتماع پذیری به رشد فردی و اجتماعی انسان کمک می کند اما امروزه به دلیل ورود مظاهر نوگرایی به بسیاری از سکونتگاه های انسانی و عدم وجود الگویی مدوّن برای نوسازی و بهسازی، شاهد تغییرات کالبدی در فضاهای باز و از بین رفتن بافت های محلی و به تبع آن کاهش تعاملات اجتماعی هستیم. فقدان ارتباطات اجتماعی علاوه بر تأثیرات مخرب فردی، باعث مشکلات اجتماعی نظیر کاهش حس سرزندگی، افزایش جرم خیزی، کاهش اعتماد اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی و ... می شود. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تدوین الگوهای کالبدی نظام استقرار و چگونگی تأثیر آن ها بر اجتماع پذیری فضا در ساختارهای معماری هورامان تخت می باشد چراکه استفاده از آن ها در برنامه های آتی نوسازی و بهسازی می تواند تأثیرات مثبتی بر میزان تعاملات اجتماعی داشته باشد. بر این اساس روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و نیز مشاهدات میدانی است. بخش نهایی این مقاله نشان می دهد که چگونه نظام استقرار در محیط انسان ساخت اثر معناداری بر ارتقای اجتماع پذیری فضاهای کالبدی دارد و الگوهای این نظام گاه به تنهایی و گاه در ترکیب با یکدیگر می توانند در کمیت و کیفیت اجتماع پذیری فضاهای عمومی در هورامان اثر گذار باشند.
ضرورت بررسی شاخص های معماری ایرانی اسلامی در طراحی شهرهای نوین با استناد به تاریخ معماری ایران
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
1-9
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی، امروزه از مهمترین موضوعات اجتماعی است که می تواند عناصر فرهنگی و کلیه فرایند های ناشی از تاثیر انسان و محیط پیرامون او را دستخوش تغییر و تحول قرار دهد. شهر مفهومی مدنی دارد. و ساخت مدنیت و الگوهای توسعه شهری نیازمند رجوع به منابع دینی نظریه پردازی، الهام از گذشته و داشته و پیشینه تاریخی و متناسب سازی آن با نیازهای پیچیده و گوناگون انسان معاصر است. طراحی معماری الگوگرا گرایشی با تاکید بر شناخت، تداوم و الهام از الگو ها در ساختار های نوین، جایگاه بالایی داشته است. برای ساخت بناهای مذهبی و غیر مذهبی می باستی از علائم هندسی و ریاضی و طراحی استفاده نمود. کاردان در طی قرن های متمادی با بهره گیری از این علوم توانسته اند شاهکارهایی در هنر معماری بوجود بیاورند. آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته می شوند. تمدن های تاریخی نخست از طریق همین آثار معماری شناخته می شوند. ساختمان هایی چون تخت جمشید، اهرام ثلاثه مصر، کالاسیوم روم از جمله چنین آثاری محسوب می شوند. آثاری که پیوند دهنده مهم خودآگاهی های اجتماعی بوده اند. شهرها، مذاهب و فرهنگ ها از طریق همین یادواره ها خود را می شناسانند. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ضرورت و شاخص های معماری ایرانی اسلامی در طراحی شهرهای نوین با استناد به تاریخ معماری ایران با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. و بررسی معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی و مقایسه آن با اصول توسعه پایدار شهری است تا مشخص کند که معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی با توسعه پایدار همخوانی دارد یا خیر؟ همچنین توجه به ابعاد زیست محیطی در طراحی فضای شهری باتوجه به معماری و شهرسازی سنتی ایران اسلامی و بررسی و دستیابی به تمایز و ویژگی های مشترک بین این دو مقوله در اجرایی نمودن معماری و شهرسازی پایدار می باشد که این اهداف را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
بررسی عوامل موثر بر خیرگی و راه های کاهش آن (مطالعه موردی: کتابخانه ملی مرکزی کرمان)
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلف در دهه های گذشته حاکی از آن است که شرایط مختلف روشنایی و نورپردازی در سالن های مطالعه و دانشگاه، بر روی میزان یادگیری و قدرت مطالعه افراد اثرگذار است. اگر میزان و شدت روشنایی بیش از حد نرمال خود باشد باعث مشکلاتی از جمله خیرگی در افراد می شود. خیرگی خود باعث بروز اختلالاتی همچون خستگی، سردرد، عدم تمرکز حواس و ... خواهد شد بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر خیرگی و راه های کاهش آن در کتابخانه ملی مرکزی شهرستان کرمان می باشد و بر همین اساس تمامی افرادی که از سالن مطالعه بیش از دوبار در هفته استفاده می کنند به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند که تعداد 110 نفر به عنوان نمونه وارد پژوهش شدند. برای دستیابی به نتایج بهتر میزهای کتابخانه که در طول ساعات 8 صبح تا 4 بعد از ظهر که شدت روشنایی نور خورشید بین 850 تا8990 لوکس متغییر روی سطح آنها می تابید انتخاب شدند. و تمامی شرایط برای یک مطالعه راحت مثل صندلی و میز مطالعه مناسب قرار گرفت به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که بین خصوصیات نور مصنوعی، نور طبیعی و درخشندگی مصالح با خیرگی رابطه معنی داری وجود دارد و متغیر درخشندگی مصالح بیشترین توانایی برای پیش بینی تغییرات خیرگی را دارد. همچنین دو متغیر خصوصیات نور مصنوعی و نور طبیعی نیز دارای قدرت اثرگذاری مناسب بر خیرگی هستند. بنابراین برای تنظیم روشنایی و نور محیط جهت جلوگیری از خیرگی در سالن های مطالعه ابتدا باید شدت نور طبیعی را در نظر گرفت زیرا بیشترین میزان ضریب همبستگی را با شدت روشنایی داشت.
شیوه نوین خوانش متن معماری مبتنی بر نظریه بینامتنیت: (نمونه موردی: مسجد الغدیر)
حوزههای تخصصی:
خوانش اثر معماری به صورت انفرادی و بدون در نظر گرفتن لایه های متنیِ مرتبط و مؤثر بر شکل گیری آن، یکی از کمبودهای حوزه نقد معماری است. نظریه بینامتنیت به هنگام مواجهه با آثار، آن ها را به صورت شبکه ای از متون در هم تنیده مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش با تکیه بر خوانش بینامتنی آثار معماری، روابط عناصر درون متنی با برون متنی و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی اثر معماری را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش پس از بررسی نظریات نظریه پردازان بینامتنیت، مدلی برای نقد بینامتنیِ معماری تدوین شده است. سپس مدل ارائه شده در خوانش مسجد الغدیر مورد آزمون قرار گرفته است. پرسش اصلی که نگارندگان در پی پاسخگویی به آن بوده اند، بدین قرار است: اثر معماری چگونه مبتنی بر مدل نقد بینامتنی مورد خوانش قرار می گیرد؟ این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری اطلاعات از روش توصیفی و در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این تحقیق با تکیه بر نظریه بینامتنیت صورت گرفته و در لایه های مختلف به بررسی متن مورد نظر (در اینجا اثر معماری) پرداخته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که به کارگیری خوانش بینامتنی، از خوانش سطحی آثار معماری جلوگیری می کند و می تواند منجر به درک لایه های پنهان معنا شود و در خوانش اثر پارادایم های گسترده تری را درگیر نماید. ابعاد گوناگون معنایی در آثار معماری، در روابط بینامتنی به وسیله تعدد لایه های مختلف در درون خویش در دو محور عمودی (درزمانی) نظامِ نشانگی درون آن و محور افقی (هم زمانی) نظام رمزگانی آن، حاصل می شود.
تحلیل معنای قالیچۀ تصویری بختیاری با روش آیکونولوژی پانوفسکی
حوزههای تخصصی:
خوانش آثار بصری هنری، به خصوص وقتی اطلاعاتی دربارۀ معنای پنهان آن ها موجود نیست، مسئله ای است که باید به طریقی نظام مند و روش مند در جست وجوی حل آن برآمد. گذر از تصویر به معنا، فرایندی است که همواره و به طور ناخودآگاه در ذهن همۀ مخاطبان آثار هنری با شیوه های کم و بیش متفاوت صورت می گیرد. تعیین نظام مند چنین گذری در زمینۀ خوانش نقادانۀ آثار هنری، به صورت روش های نقد هنری متفاوت خواهد بود. در این پژوهش با کاربست آن روی تصویر یک تخته قالیچۀ بختیاری از منطقۀ هینه گان، که از جمله قالیچه های تصویری برجستۀ ایران است و اطلاعاتی از معنای آن موجود نبود، قابلیتش در رسیدن از تصویر محض به معنا را نشان داد. قالیچه ای که در این پژوهش بررسی شد، دربردارندۀ تصاویری بود که اولا در میان قالیچه های عشایری همتایی از آن مشاهده نشد و در مرتبۀ بعدی، نقوش آن دلالت بر مذهبی بودن مضمون آن داشت، اما ماوقع تصویرشده در قالیچه با هیچ یک از روایات مذهبی هم خوان نبود. پس از مطالعۀ این قالیچه به روش توصیفی تحلیلی و با شیوۀ پانوفسکی، مشخص شد که سه گروه نقش مایه هایی که در نگاه اول هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، با استفاده از روش پانوفسکی و بهره گیری از کوچکترین جزئیات بصریشان می توانند شبکه ای از معانی پنهان متصل به هم را به وجود بیاورند که نشان دهندۀ آن است که هنرمند طراح یا بافندۀ این قالیچه، به صورت ناخودآگاه و با قرار دادن دو بخش خاص از زندگی پیامبر (ص) که از نظر او اهمیت ویژه ای داشته، از نیاز بنیادین انسان برای رسیدن به تکامل از طریق صعود و نزول مداوم سخن به میان آورده است.
بررسی دیدگاه گردشگران خارجی نسبت به وضعیت بسته بندی صنایع دستی ایران (مطالعه موردی: صنایع دستی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
185 - 194
حوزههای تخصصی:
فروش صنایع دستی بخشی لاینفک از گردشگری و صادرات نامریی، در زمره جنبه ملموس فرهنگ یک کشور برای گردشگران خارجی محسوب می شود و بسته بندی آن به عنوان بیرونی ترین و بارزترین وجه، به عنوان عاملی تعیین کننده، معرف و بازتاب دهنده کیفیت محصول می باشد. بسته بندی باید ضمن دارا بودن جنبه های فرهنگی و تناسب با محتوا، از کیفیات و استانداردهای مناسب برخوردار باشد. از آنجا که بسته بندی به ابزاری برای معرفی صحیح محصول و دارای نقش تشویقی و ترغیبی برای مصرف کننده است، عامل مهمی در توسعه اقتصاد گردشگری محسوب می شود و این ضرورت، نیازمند آگاهی از دیدگاه گردشگران و ترجیحات آنان جهت بازاریابی موفق محصولات صنایع دستی، به عنوان یک ابزار متقاعدکننده بسیار کارآمد در تصمیم گیری برای خرید است. به همین جهت، بسته بندی در تأثیرگذاری بر ذهنیت مصرف کننده به منظور ترغیب وی به خرید، باید دارای کیفیت و استانداردهای مناسبی از بعد بصری و اطلاعاتی باشد. هدف از این پژوهش شناسایی نقاط قدرت و ضعف بسته بندی صنایع دستی و شناسایی جنبه های مورد توجّه گردشگران از ابعاد مختلف طراحی بسته بندی بوده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین دیدگاه های گردشگران خارجی بازدید کننده از شهر اصفهان به عنوان یکی از مهم ترین مراکز فروش صنایع دستی، درباره جنبه های گوناگون کیفیات بصری و اطلاعاتی کلیه بسته بندی های صنایع دستی این شهر و تعیین شاخصه های مورد توجّه گردشگران در بسته بندی محصولات صنایع دستی پرداخته است. جهت انجام پژوهش و دستیابی به یافته های مورد نظر از روش پیمایشی و توزیع پرسشنامه در میان گردشگران خارجی استفاده شد و تحلیل آماری نگرش گردشگران نسبت به این موضوع با استفاده از نرم افزار SPSS و SmartPLS انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگران خارجی مزبور، تنها رنگ و ابعاد بسته بندی ها را با موفقیت نزدیک به متوسط ارزیابی نموده و دیگر ابعاد بصری بسته ها از جمله نوآوری، شکل و طراحی آنها و همچنین تمامی جوانب ابعاد اطلاعاتی این بسته بندی ها نتوانسته انتظارات مورد توجّه آنها را برآورده سازد. نتایج تحلیل عاملی نیز نشانگر تقدم نسبی ابعاد بصری بر اطلاعاتی و به ترتیب طراحی گرافیکی و نوع بسته بندی، اندازه و رنگ و نوآوری و در نهایت شکل آن است. همچنین استفاده از زبان بین المللی، اندازه متن و نوع فونت مناسب و در نهایت تناسب اطلاعاتی با محصول مورد انتظار آنها در طراحی یک بسته بندی مناسب صنایع دستی است.
ورودی شهر، به مثابه عنصری جهت ایجاد هویت مستقل برای منظرشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ورودی شهرهای معاصر، جدا از ساختار شهر و نحوه چیدمان فضاهای شهری، تبدیل به بافت مرده شهر شده است و از ساختار نظام مند خود در شهرهای قدیمی، فاصله گرفته است. بدیهی است ورودی شهرهای معاصر، نمی تواند تقلیدی از نظام ورودی در شهرهای باستانی باشد چرا که، اگر شهر را سیستمی، متشکل از لایه های مختلف تاریخی، طبیعی، زیست محیطی، فرهنگی و اقتصادی و... تعریف کنیم متوجه می شویم که ورودی این شهر نمی تواند جدا از لایه های ساختاریش تعریف شود. درساختار نظام مند شهرهای معاصر، ورودی هویت خود را در همنشینی مناسب با لایه های ساختاری شهر می تواند بازیابد. این همنشینی در گرو شناسایی قابلیت های ورودی و میزان تأثیرآن در خوانایی فضاهای شهری است. هدف : بررسی ورودی شهرهای معاصر به منظور دستیابی به ماهیت ورودی به عنوان یک مکان منظرین، چیستی آن و تدقیق در هویتش برای باز تعریف مفهوم آن در شهرسازی نوین، ضروری است. نگاه به ورودی شهر به عنوان جزیی از یک مجموعه کلی، نیازمند باز تعریف جایگاه ورودی در سیستم شهر است. تحقیق حاضر، درصدد تفهیم معیارهای منظرین ورودی شهرهای معاصر است. روش تحقیق : این پژوهش، با روش توصیفی_تحلیلی ارایه شده و ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. این مقاله، با باور به مکانیزم لایه ای شهر، مفهوم ورودی شهر را به عنوان یک مکان منظرین بررسی کرده، نهایتاً معیارهای منظرین ورودی شهرهای معاصر را ارایه کرده است. نتیجه گیری : ورودی، دریچه ای برای ادراک منظر شهر است و عنصری جهت ایجاد هویت مستقل برای منظر شهری. ادراک ورودی، نیاز به توجه به بعد معنایی حضور در کنار بعد فیزیکی دارد. شاخص بودن ورودی شهر، فارغ از تشخص کالبدی آن بیشتر در تشخص معنایی آن نهفته است چرا که ورودی شهر هویتی مستقل از شهر ندارد بلکه ورودی به عنوان عنصری جهت ایجاد هویت مستقل برای منظر شهری است ورودی، منظر امروزی متراکم از شهر است، که بیانی امروزی از شهر دارد. با این تعریف ورودی، مفصل نیست زیرا مفصل یک هویت مستقل است فارغ از بیرون و درون اما ورودی هویت مستقل نیست بلکه تلفیق هویت هاست.
مطالعه تطبیقی نقش اسفنکس در هنر هخامنشی و هنر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اسفنکس از انواع نقوش جانوران ترکیبی است که انسان پیشین آن را با ذهن و تخیل خودش آفرید و در طی ادوار مختلف تاریخی، با مفاهیم و ظواهر متفاوت پرورش داد. این نقش در ایران هم نمود پیدا کرد و در دوران باستانی و اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. با وجود کاربرد و اهمیت اسفنکس در دوره های تاریخی ایران، این نقش کمتر مورد بررسی و قیاس قرار گرفته و کماکان با نقاط مبهمی روبروست. لذا در این تحقیق به بررسی نقش اسفنکس به عنوان نقشی پرکاربرد در دو دوره تاریخی ایران، هخامنشیان در دوران باستانی و سلجوقیان در دوران اسلامی پرداخته شده است. هدف : هدف از این پژوهش، یافتن تفاوت ها و شباهت های مابین نقش اسفنکس در دو دوره هخامنشی و سلجوقی با رویکردی تطبیقی است. روش پژوهش : در راستای دستیابی به هدف، تصاویر اسفنکس ها در دوره هخامنشی و سلجوقی و مفاهیم مرتبط با آن، جستجو و با تکیه بر روش توصیفی به توصیف مشخصات هر یک در جداولی جداگانه پرداخته، مهم ترین ویژگی های ساختاری نقوش، مشخص شد و با رویکرد تحلیلی دلایل و منابع احتمالی کاربرد آنها مورد بحث و تحلیل قرار داده شده است. علاوه بر این، از منظر بصری آنها را مورد بررسی قرار داده و در انتها با یکدیگر تطبیق داده شدند. نتیجه گیری : نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق نقش اسفنکس در این دو دوره است. به طور کلی می توان گفت در اغلب موارد، نقش اسفنکس در دو هنر هخامنشیان و سلجوقیان از لحاظ ویژگی های ساختاری متفاوتند ولی از لحاظ مفاهیم و نقش کاربردی آن با یکدیگر نقاط اشتراک زیادی دارند. در بررسی بصری نیز مشخص شد که هر دوی آنها از منظر ترکیب بندی، ریتم و نوع خط به یکدیگر شباهت دارند. این نقش در دوره هخامنشی نماد خورشید، قدرت شاهنشاهی، محافظ درخت زندگی و نگهبان کاخ بوده، در دو طرف درخت مقدس با مفهوم نیایش در ارتباط بوده و در دوره سلجوقی، نماد خورشید، برکت، وجوه عرفانی، صور فلکی، سحر و جادو، نگهبان قصر، محافظ درخت زندگی، و در دو طرف درخت زندگی با مفهوم نیایش مرتبط است.
مدل های تحسین زیبایی برگرفته از مراتب حمد در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : تحسین کردن زیبایی، واکنشی است طبیعی که در مواجهه با زیبایی بروز می کند. ابراز این واکنش نیز دارای اثراتی است بر سایر افراد، به گونه ای که توجه دیگران را به سمت زیبایی معطوف می کند. لذا به نظر می رسد ضرورت مطالعه در باب تحسین کردن زیبایی در فضای هنر و توجه به زیبایی حقیقی در فضای معرفتی و قرآنی، به عنوان بحثی میان رشته ای قابل توجه باشد. در واقع این مقاله، تلاش کوچکی است برای کاربردی کردن مباحث معرفتی به شکل فرآیندی که ضرورت نگارش این مقاله بوده است. هدف : در واقع این مقاله، تلاش کوچکی است در مسیر کاربردی کردن معارف و مبانی اعتقادی در فضای هنری و تبدیل مفاهیم به مدل های قابل اجرا در این عرصه که با بهره گیری از کلام قرآن انجام شده است. روش تحقیق : نتایج حاصله با روش استدلال قیاسی تام در کلام قرآن مجید (جامعه آماری محدود) به دست آمده است. به این گونه که حمدهای قرآن احصا شده و بر اساس مرتبه ای از حسن که تحسین شده، دسته بندی و نهایتاً با تحلیل و جمع بندی جدول، دستاورد مطالعه به دست آمده است. نتیجه گیری : دستیابی به پنج گروه کلی به عنوان پنج مدل تحسین کردن مراتب زیبایی از قرآن و بیان روش های القایی قابل استفاده برای هنرمند جهت اثرگذاری بر مخاطب و به تحسین واداشتن او در مواجهه با زیبایی متجلی شده در اثر هنری دستاوردهای این مقاله است.
بازیابی طرح و بازخوانی باغ های ناشناخته ایران نمونه موردی: باغ نشاط نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در انواع آثار تاریخی حوزه معماری، به مثابه «پدیده کالبدی اجتماعیِ پیچیده»، نیازمند رویکرد و روشی خاص است که محصولی تبیینی روایی از آن اثر را به دست می دهد. باغ ایرانی نیز پدیده ای تاریخی فرهنگی و کالبدی است که شاهد مصادیق گوناگون آن در طول تاریخ ایران هستیم. مطالعه در مصداق های باغ ایرانی، به نحوی که زوایا و لایه های متفاوتِ باغ سازی ایرانی را بر ما روشن کند، می تواند موضوع های متعدد پژوهشی را پیش رو گذارد که از اولویت های امروزِ مطالعات معماری ایران است. پژوهش های همه جانبه و جامع در مصادیق باغ های ناشناخته و در شرف نابودیِ متأخر، از مواردی است که به تعمیق دانش ما از باغ ایرانی یاری می رساند. باغ نشاط نیشابور یکی از مصادیق دوران تحول از سنت به تجدد در باغ سازی ایرانی است که هم اکنون درچارچوب پژوهشی با هدف شناخت زوایای مختلف و حصول روایتی جامع از آن، با رویکردی کل نگر مبتنی بر روش میدانی و تاریخ شفاهی، درکنار سایر منابع، در حال انجام است، بخشی از این تحقیق که به مستندسازی، بازیابی و بازخوانی طرح باغ مربوط می شود، موضوع مقاله حاضر است که بر مبنای دو پرسش اساسی، یکی پرسش از طرح کالبدی و چگونگی فضای باغ و دیگری پرسش از روش تحقیق مناسب برای چنین مصادیقی، با توجه به امکانات و محدودیت هایی که دارند، ساختار یافته است. بنابراین، مقاله با محور بازیابی طرح، بازخوانی و تفسیر طرح و شناخت فضای باغ، هم زمان روش تحقیق مناسب را نیز تبیین می کند و در نهایت، روایتی از باغ سازی را به مثابه صحنه نمایشی شامل سه اپیزود ارائه می دهد.
بررسی رویکرد ساختمان سبز و سازگار با محیط زیست در طراحی ساختمان های اداری جهت بهینه سازی و ذخیره از انرژی
حوزههای تخصصی:
امروزه با سرمایه گذاری در بخش انرژی تجدیدپذیر، بهبود کارایی انرژی و فناوری های نوین گام های بزرگی در زمینه کنترل آلودگی های زیست محیطی برداشته شده است. خورشید بخش بزرگی از انرژی کره زمین را تامین می کند و با توجه به پاک، ارزان و بی پایان بودن این انرژی، در بسیاری از مناطق دنیا علی الخصوص خاورمیانه قابل مصرف می باشد. ایران نیز با توجه به موقعیت اقلیمی خود در یکی از بهترین شرایط برای استفاده از انرژی خورشیدی و بهره مندی از سیستم های فوتوولتائیک قرار گرفته است، همین امر باعث شده تا سیستم های خورشیدی در ایران پتانسیل بالایی برای استفاده داشته باشند. از طرفی، با توجه به اینکه معمولا سقف ساختمان های مسکونی و تجاری بلااستفاده هستند، نصب و راه اندازی پنل های فتوولتائیک بر روی سقف چنین ساختمان هایی رشد چشمگیری داشته است. علی رغم اهمیت این حوزه متاسفانه هنوز دانش کافی در خصوص امکانات فنی و همچنین جزئیات نمونه های پیاده سازی شده وجود ندارد و به خصوص در کشورهای در حال توسعه نظیر ایران، تحقیقات کمی در این حوزه انجام شده است. لذا در این پژوهش رویکرد ساختمان سبز و سازگار با محیط زیست را در طراحی ساختمانهای اداری جهت بهینه سازی و حفاظت انرژی مورد بررسی قرار میدهیم. مطالعه موردی، ساختمان ستاد مرکزی بانک حکمت ایرانیان برای نصب سلول های فتوولتائیک می باشد. در ابتدا موقعیت و داده های طراحی جغرافیایی و هم چنین مصرف برق در این ساختمان مورد بررسی قرار گرفته و سپس به وسیله ی نرم افزار دیزاین بیلدر سیستم های فتوولتائیک مناسب طراحی گردید. در نهایت، برق تولید شده توسط سلول های فتوولتائیک و مقدار برق مصرفی ساختمان مذکور مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان میدهند که با محاسبه انرژی تولیدی با توجه به مفروضات پروژه، سرمایه گذاری در احداث مولدهای فتوولتائیک دارای خالص ارزش فعلی و نرخ بازده داخلی بالایی می باشند که این امر نشان دهنده توجیه پذیری بالای سرمایه گذاری در این پروژه ها است.