فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۶۱ تا ۴٬۲۸۰ مورد از کل ۹٬۸۴۰ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
107 - 120
حوزههای تخصصی:
مدیریت تغییر در فضای آموزشی با محوریت استفاده کننده این امکان را فراهم می سازد که با حداقل زمان و سرمایه بتوان بهره وری را در یک سطح مورد قبول حفظ کرد. پژوهش حاضر با هدف ارتقاء بهره وری در فضاهای آموزشی و با مقایسه تحلیلی- تطبیقی نیازهای دانش آموزان در روند مدیریت تغییر فضاهای آموزشی به این مسئله می پردازد که یک فضای آموزشی جهت رسیدن به شرایط مطلوب نیازمند چه تغییراتی است و آیا اولویت های تغییر برای دانش آموزان هر کلاس یکسان است؟ در فرایند دستیابی به اهداف مذکور تلاش شده است تا با الگوی ترکیبی (کمی – کیفی) عناصر فیزیکی فضای آموزشی کلاس در نقاشی های 150 دانش آموزان دختر مقطع سوم ابتدایی در ۶ کلاس مختلف در شهر اردبیل مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاکی از آن است که اولویت های تغییر از دید دانش آموزان هر کلاس با توجه به شرایط و خواست آنان متفاوت است؛ که این مهم بر نگاه و تصمیم گیری منفرد و برنامه محور در ایجاد تغییرات فیزیکی در مدارس تأکید می کند. بر این اساس با محوریت قرار دادن استفاده کنندگان از فضاهای آموزشی در پروسه تغییرات این اطمینان حاصل می شود که این تغییر با ارتقاء کیفیت فضا، منطبق با خواست بهره برداران و در راستای ارتقاء بهره وری سازمان است.
واکاوی ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی (با تکیه بر متون نظری جهانی و تحلیل نظر خبرگان داخلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشروعیت و مفاهیم نزدیک به آن چون حقانیت، موجه بودن، اعتبار و ...، همواره جزو حوزه های مورد توجه ساختارهای سیاسی و نظام های عمومی و حتی خصوصی بوده است. اما با وجود استفاده بلاغی از این مفهوم در گفتمان های جاری در حوزه سیاسی، کمتر به دلالت های آن در زیرنظام های تخصصی یک حکومت، از جمله یک نظام شهرسازی، پرداخته شده است. در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی، هم از طریق مرور ادبیات و متون دانشگاهی و تخصصی و هم از خلال مصاحبه با 23 خبره عرصه شهرسازی در ایران، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد که در کل تفاوت و شکاف شناختی چندانی میان محتوای متون جهانی و مجموع ادراک خبرگان داخلی در زمینه ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی وجود ندارد و در مجموع به 17 عامل مشروعیت در 4 بعد سیاسی-اجتماعی، قانونی، هنجاری و فنی-عملکردی رسیدیم. سپس با ادامه مصاحبه با 16 تن از این خبرگان، ارتباط درونی و اندرکنش های بالقوه میان این عوامل با روش «نگاشت ادراکی فازی»، مورد تفحص قرار گرفته و در نهایت بر پایه شاخص ترکیبی حاصل از میانگین گیری از مقدار نرمالیزه سه شاخص فراوانی، مرکزیت و مجموع شدت اثرگذاری بالقوه عوامل و ابعاد برپایه اولویت و اهمیتشان مرتب شدند. نتایج نشان می دهد که در مجموع، بعد قانونی دارای بیشترین امتیاز بوده و ابعاد سیاسی-اجتماعی، فنی-عملکردی و هنجاری در رده های بعدی اهمیت قرار گرفته اند.
بررسی تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفر در محله های شهری (نمونه موردی محله های 5 و 6 شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال فراگیر شدن پارادایم های جدید در برنامه ریزی شهری مقوله اختلاط کاربری های زمین به عنوان اقدامی مهم جهت نیل به اهداف توسعه پایدار شهری مطرح شده است. با توجه به مزایای متعدد اختلاط کاربری های زمین در یک منطقه شهری از جمله کاهش نرخ تولید سفر، کارشناسان در تلاشند با روش های گوناگونی تناسب اختلاط کاربری های زمین را ارزیابی نموده و به عنوان یک مؤلفه محوری در برنامه ریزی شهری از آن بهره گیرند. بر این اساس در تحقیق حاضر قصد بر آن است تا به بررسی مزایا و تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفر در محله های شماره 5 و 6 شهر بانه پرداخته شود. این تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی بوده و به روش کمّی انجام شده و داده های تحقیق به روش پیمایش و توزیع پرسشنامه همچنین برداشت های میدانی به دست آمده است. به لحاظ کالبدی تفاوت اصلی این دو محله در درجه اختلاط کاربری هاست . بنابراین ارزیابی تناسب اختلاط کاربری های دو محله یاد شده می تواند در سطح محلی، راهنمای مناسبی در جهت برنامه ریزی شهری بانه باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که اختلاط کاربری ها در محله 6 بیش از محله 5 بوده و در پی آن تولید سفر درون محله ای محدوده شماره 6 بیشتر از محدوده شماره 5 است. همچنین میزان تولید سفر برون محله ای در محدوده محله 5 با اختلاط کاربری کمتر بیشتر از میزان تولید سفر برون محله ای محدوده محله 6 باترکیب کاربری بالاتر بوده است. بنابراین جهت گیری اصلی برنامه ریزی در محله 5 می باید افزایش اختلاط کاربری ها باشد و در محله 6، حفظ و ارتقای کیفیت اختلاط کاربری ها مدنظر قرار گیرد.
کاربست روش شناسی آینده نگاری راهبردی در برنامه ریزی توسعه فضایی؛ موردپژوهی سناریونگاری منطقه کلانشهری کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
23 - 48
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی توسعه فضایی با دستور کار بهبود وضعیت آتی، از لحاظ نظری با ابعاد مربوط به آینده سروکار دارد. لیکن در عرصه های نظری و عملی، عمدتاً آینده به دلایلی همچون تأثیرپذیری از روش های اثبات گرا، کمبود داده و ناشناخته بودن رویدادهای مربوط به آینده و بودجه های ناکافی نادیده گرفته می شود. در شیوه های راهبردی نیز به آینده تنها به عنوان مقصدی هنجارین نگریسته می شود. با هدف تجهیز برنامه ریزی برای عمل در محیط های پیچیده و شرایط عدم قطعیت، انگاشت «آینده نگاری راهبردی» پیش بینی آینده های بدیل و تصویرسازی برآیندهای چندگانه ممکن را با نیت گسترش ادراک تصمیم گیرندگان از چالش های آتی در دستور کار خود قرار داده است. بر این اساس در مقاله پیش رو، نخست به شیوه مطالعات اسنادی نسبت به تشخیص عرصه های متعدد از مفاهیم همپوشِ مرتبط اقدام و سپس با مرور رهیافت های متعدد آینده نگاری به پیشنهاد نحوه تلفیق آن در برنامه ریزی راهبردی، با استفاده از روش تحلیل اثرات تقاطع و نرم افزار سناریوویزارد در منطقه شهری کرج پرداخته شده است. وجود عدم قطعیت های فراوان خارج از سیستم برنامه ریزی توسعه فضایی، ناشی از وابستگی نهادی، عملکردی-کالبدی منطقه به تهران خردمایه انتخاب موردپژوهی را تشکیل می دهد. بر اساس نتایج و در راستای خلق گزینه های مختلف تصمیم گیری، سازگارترین سناریو تداوم روندهای فعلی (سناریوی روند) به دست آمد. الگوی نظام مراکز تک مرکزی، متشکل از نواحی یکپارچه بالقوه ( PIA )، ساختار فضایی کریدوری به محوریت بزرگراه تهران- قزوین، ایفاگر نقش مکمل قطب کشاورزی منطقه با نظام مدیریتی به رهبری استاندار تهران از ویژگی های اصلی این سناریو به شمار می روند.
تفاوت نظام مسکن در کشورهای درحال توسعه با تجارب اروپایی، با تأکید بر بازتعریف مفهوم و نقش مسکن اجتماعی در برآوردن نیاز مسکن اقشار کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
49 - 68
حوزههای تخصصی:
این مقاله وجوه نظری تفاوت های ساختاری در مفهوم مسکن اجتماعی بین کشورهای اروپایی و کشورهای در حال توسعه را بررسی می کند. به عبارت دیگر تمرکز مقاله بر این موضوع است که برای بازتعریف مسکن اجتماعی در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران باید به نکات مهمی توجه کرد که ریشه در تمایزات اساسی موجود بین نظام های مسکن این کشورها و کشورهای اروپایی دارد. مسکن اجتماعی در کشورهای در حال توسعه در مقایسه با تجارب اروپایی نتوانسته به عنوان یکی از روش های مؤثر در تأمین مسکن ایفای نقش نماید. در دهه های اخیر اگرچه تفاوت های بین نظام های مسکن کشورهای مختلف دنیا از بین رفته، با این وجود مقاله حاضر ادعا می کند که پنج اختلاف اساسی را شناسایی کرده است که در مقایسه و تطبیق تجارب مسکن اجتماعی کشورهای اروپایی با کشوری مثل ایران باید مورد نظر قرار گیرد. این نکات عبارت اند از: 1) تضاد در مفهوم جهانی شدن، 2) وجود دولت های توسعه طلب، 3) نقش کلیدی مسکن غیررسمی، 4) نقش کلیدی خانواده، 5) نظام نابسامان تأمین اجتماعی و تفاوت اساسی در بازار نیروی کار. در نهایت این مقاله با واسازی مفهوم مسکن اجتماعی چنین نتیجه می گیرد که تطبیق مفهوم مسکن اجتماعی در سازوکار مسکن کشوری چون ایران نیازمند مداقه جدی و توجه به نکات خاصی است و نمی توان مفاهیم شکل گرفته در کشورهای اروپایی را مستقیماً در نظام مسکن این کشور اجرا کرد.
مکالمه انسان و مکان مقدّس جستاری بر نقش مخاطب در فهم قداست مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
65 - 74
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش فضای معماری در انتقال مفهومِ قداستِ مکان کم رنگ و منقطع است. در این بحث به تحلیل این انقطاع پرداخته شده است. روش تحلیل این پژوهش به مباحث هرمنوتیکِ مدرن وابسته است که بر نقش مخاطب در فهم و آفرینش معنا تأکیددارند. در این راستا پس از دسته بندی انواع بناهای مقدس با توجه به اراده خداوندی یا میل استعلایی بشر، در مسیر تحلیل فهم انسانی از مکان مقدس، از مفهوم «مکالمه» استفاده شده است که از مفاهیم اصلی هرمنوتیک گادامری محسوب می شود؛ چراکه به نظر می رسد می توان از آن به عنوان مفهومی اساسی در تفسیر مکان بهره برد. در خلال مطالب در مورد نقش «سنت هنری» و نحوه تفسیر آن به عنوان مفهومی اساسی و پایه در فهم اثر معماری بحث کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد فهم، مکالمه و پذیرش یک اثر هنری پرمعنا (به ویژه مکان مقدس) در تمایلی دوگانه نسبت به سنت ها اتفاق می افتد و آن دیالکتیک «بازگشت و استقبال» است.
راهکارهای موثر بر افزایش ضریب ایمنی/امنیتی در طرح معماری مجموعه های صنعتی نیروگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
رسیدن به ایمنی و امنیت، از مهمترین دغدغه هایی است که طراحان در فرآیند طراحی مجموعه های صنعتی نیروگاهی با آن مواجه هستند. تعدد خطرات محتمل در این مجموعه ها بانضمام سنگین بودن تلفات مالی و جانی ایجاب میکند که تلاشهای طراحان معطوف به افزایش ضریب ایمنی/امنیتی گردد. بااینوجود، نوشتار حاضر موید آن بوده که ادبیات نظری منسجمی درخصوص طراحی معماری مجموعه های صنعتی بالاخص مجموعهه ای نیروگاهی وجود ندارد. لذا نوشتار حاضر به استخراج راهکارهای ایمنی/امنیتی موردنیاز در طراحی معماری این مجموعه ها پرداخته است. این تحقیق، ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و سعی نموده تا ازیکسو به واسطه استنتاجهای عقلی به عمل آمده بر روی آیین نامه ها و ازسویدیگر با بررسی تجربی راهکارهای به کاررفته در طرح مجموعه های صنعتی نیروگاهی بتواند به شناسایی راهکارهای طراحانه موثر بر افزایش ضریب ایمنی/امنیتی نایل آید. یافته ها موید آن بوده که سادهسازی، جداسازی، کوچک سازی، تنوع و تعدد، پراکندگی، یکپارچگی، تاکید بر طرحها و تجربه های موفق پیشین و دفاع عمقی مهمترین راهکارهایی هستند که هم در طرح معماری مجموعه های نیروگاهی موجود و هم در آیین نامه های مرتبط با آنها به منظور افزایش ضریب ایمنی/امنیتی مورد تاکید قرار گرفته اند.
اصول شهرسازی ایرانی بر اساس «صد میدان خواجه عبدالله انصاری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
37 - 48
حوزههای تخصصی:
ش هر و معماری هر جامعه ای در پس ظاهر خود دارای معانی برگرفته از جهان بینی و فرهنگ مردم همان جامعه اس ت. بنابراین شناسایی معانی و اصول بی زمان و بی مکان برای شهرسازی و معماری ایران، از مکتب فکری حاکم بر آن که در متون اصیل آمده اس ت، نخستین گام برای تدوین اصول شهرسازی و معماری ایرانی- اسلامی است. گام بعدی که تبدیل این اصول و ارزش ها به احان و برنامه ریزان است. هدف از این نوشتار توجه دادن شهر سازان ّ وجه ظاهری برای درک و بهره گیری عموم است، بر عهده طر و معماران به متون ارزش مند در تولید علم این رشته ها اس ت. مقاله با انتخاب کتاب «صد میدان»، از خواجه عبدالله انصاری، که فی نماید؛ و سپس، در حد ّ یکی از کتاب های فارس ی در حوزه عرفان اس لامی است، سعی کرده تا گامی را که خواجه برداشته، معر بضاعت، گام بعدی را برای تبدیل آن اصول به وجه ظاهری در حوزه شهرسازی و معماری بردارد.
مقایسه تطبیقی هندسه مسجد امام اصفهان و مسجد سلیمانیه استانبول بر اساس مفاهیم کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
مفاهیم کهن الگویی در ساختار کالبدی آثار شاخص تمدنی جایگاه ویژه ای دارند. در کالبد معماری اسلامی نیز مسجد جایگاه عمده ای را به خود اختصاص داده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه هندسه دو اثر شاخص حوزه تمدن ایران و عثمانی در محدوده اقلیم گرم و خشک براساس مفاهیم دانش کهن الگویی است. مفاهیم کهن الگویی که سازنده تصاویر ذهنی نمادهای مختلف در ناخودآگاه جمعی اند؛ می توانند برای یافتن ارتباط بین هندسه دو بنا بر اساس مقایسه تطبیقی، مورد تحلیل قرار گیرند. از لحاظ تاریخی در اصفهانِ دوره صفوی، بهترین مساجد ساخته شده است که مسجد امام به عنوان یکی از مهمترین نمونه ها به حساب می آید. هم عصر با آن، در استانبول عصر دولت عثمانی، مساجد مهمی چون سلیمانیه ساخته شده است. این مقاله به لحاظ محتوا، کیفی به شمار می رود که اساس آن پژوهش تاریخی-تفسیری بوده و در جمع بندی اطلاعات بدست آمده از رویکرد تحلیلی- تطبیقی با کاربست کدگذاری استفاده شده است. سؤال اصلی پژوهش چگونگی نسبت میان هندسه مسجد امام و مسجد سلیمانیه بر اساس مفاهیم کهن الگویی است. بدین منظور، ابتدا مهمترین مفاهیم نمادین آرکی تایپی مشخص شده، سپس بر اساس کدگذاری محوری در ریزفضاهای مساجد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد انتقال یک فرم آرکی تایپی در مساجد مورد مطالعه، به دلیل شناسا بودن آن نزد مردمان عصر صفوی و عثمانی و تداوم آن به عنوان یک شکل مقدسِ از پیش پذیرفته شده، علی رغم تفاوت های ظاهری و زمینه ای الگوهای هندسیِ مساجد امام و سلیمانیه، نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق از لحاظ کاربرد فرم هاست. تداوم انتقال یک شکل آیینی در معماری پیش از اسلام به دوره ی صفوی و عثمانی و استفاده از این ابزار در ساختار مساجد امام و سلیمانیه نشان دهنده حضور الگوهای پایدار آرکی تایپی، در الگوی هندسی مساجد بوده است.
تحلیل رضایتمندی ساکنان از محله بر مبنای مولفه های امنیت و حس تعلق خاطر (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
33 - 49
حوزههای تخصصی:
سطح رضایتمندی ساکنان از محله، از دو دسته عوامل عینی و ذهنی تاثیر می پذیرد. با وجود این که بخش عمده تحقیقات در این حوزه بر عوامل عینی متمرکز شده اند در این پژوهش، به بررسی نقش عوامل ادراکی در تعیین سطح رضایتمندی از محله پرداخته شده است. هدف اصلی این مقاله شناسایی و بررسی عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر میزان مطلوبیت محله با تکیه بر ادراک فردی ساکنان می باشد. محدوده این پژوهش محلات مسکونی شهر شیراز و جامعه آماری آنان کل خانوارهای ساکن در محدوده شهر هستند که از میان آن ها 367 خانوار به عنوان نمونه جهت توزیع پرسشنامه انتخاب گردیدند. بر مبنای ادبیات پژوهش، امنیت اجتماعی و حس تعلق خاطر نسبت به محله، دو بارزه اجتماعی محله مسکونی می باشند که دارای بیشترین تاثیر بر میزان رضایتمندی ساکنان هستند. امنیت اجتماعی در قالب شاخص های امنیت ادراک شده، تجربه وقوع جرم وکنترل اجتماعی، و حس تعلق خاطر در قالب دو شاخص خاطرات مشترک و همبستگی میان ساکنان و وجود همسایگان قابل اعتماد مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون رتبه ای نشان می دهد که امنیت ادراک شده و کنترل اجتماعی، دو عامل تاثیرگذار بر مطلوبیت ادراکی محله هستند. در میان عوامل فردی نیز، بالا رفتن مدت زمان سکونت در یک محله باعث بالا رفتن سطح مطلوبیت ادراکی می گردد.
آمایش سرزمین و راهبردهای توسعه گردشگری پزشکی در راستای گسترش دهکده های سلامت، نمونه موردی: منطقه دو سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت های بسیاری در سرتاسر جهان نسبت به توسعه و گسترش صنعت گردشگری پزشکی به عنوان یک صنعت استراتژیک ملی و یکی از اشکال تجارت خدمات سلامت مشتاق و در این راستا برنامه ریزی می کنند. با توجه به قابلیت های ایران در این صنعت، پژوهش حاضر باهدف تدوین و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری پزشکی منطقه دو سلامت با رویکرد یکپارچه سازی خدمات و در راستای گسترش دهکده های سلامت است. در مرحله اول داده ها با روش تحلیلی - اسنادی (رویکرد تحلیل محتوا)، سپس مصاحبه و پرسشنامه با تعدادی از خبرگان کلیدی بدست آمده و جهت تجزیه وتحلیل آن از نرم افزار - MAXQDA - 18 استفاده شد. در مرحله دوم، داده های بدست آمده از گام قبلی جهت ارزیابی وضعیت موجود منطقه موردمطالعه با استفاده از تکنیک SWOT ، موردبررسی قرار گرفت، سپس با ترکیب دو تکنیک SWOT و DEMATEL فازی در راستای هدف تحقیق انواع راهبردها مشخص و با استفاده از تکنیک AHp اولویت بندی شدند. جامعه آماری مرحله ارزیابی و اولویت بندی شامل 20 نف ر از خبرگان گردش گری سلامت منطقه آذربایجان بوده است. یافته های حاص ل از تلفی ق تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره با مدل SWOT ، نشان داد که در خصوص اولویت بندی استراتژی ها، به ترتیب اس تراتژی ته اجمی( SO ) استراتژی بازنگری ( WO ) در اولویت اول و دوم و استراتژی های تدافعی ( WT ) و تنوع ( ST ) در اولویت های بع دی ق رار گرفتند.
Urban Transformation: a Changing Phase of Minna Central Area, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Urban centres in the world are undergoing facets of changes, these changes are evident in developing countries and more divergent because urban transformation in developing countries is often accompanied challenges which include traffic congestion, overcrowding, pollution and continuous land use succession. This phenomenon is not different with the central area of Minna, Nigeria. Since 2008 the central area of Minna has had different changes meant to address the problems of overcrowding, on street trading, indiscriminate waste disposal and traffic congestion. Against this background, this study assessed the changes that have occurred with implications on human settlement, generally; by exامینing the levels of land use succession, and ascertaining its implications on Minna central area. Data employed in this study includes high resolution image of the the Minna central area and socioeconomic characteristics of Minna obtained through the use of questionnaires using purposive sampling techniques. The data were corroborated with Geo-spatial analysis. The study reveals that between 2008 to 2016 there was a significant change in urban transformations in Minna central area as 75% of the residential area were converted to commercial uses, although the Minna central market was also relocated to a new site in order to address the issues, little was however achieved as this only relocated the problems to another part of the town. This study recommends that urban management and monitoring (development control) of Minna city centre and similar cities should imbibe the current SDGs approach that emphasizes participation and inclusive planning approach to urban development.
The Effects of Land Ownership System to Urban Development Plan (Case Study: The Section Edge of Tehran City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: Land use planning and organized urban activities are the pivot of urban planning. Unders tanding patterns of urban land and property ownership is important because it affects the nature and shape of urban development, especially on the edge of cities with many social and economic features in one hand and some illegal subdivision of lands occur in this place on the other hand that is very important in providing urban sus tainable plans. For implementing the urban development plan; mus t acquire lands that it isn’t an easy work for municipalities. For example the lands located along the southeas tern edge of Tehran, called "Niroo Daryaee", though 80% of them are abandoned and have several social and environmental problems, which was decided to provide urban local plan for it by considering spatial, visual, social and environmental features and using Analytic Hierarchy Process (AHP) model. But the shape, form and sys tem of land ownership is serious and has a limitation in implementing different types of plans. Thus municipality of Tehran tries changing res trictions to opportunities; it does not interfere in the form of lands because it is much cos tlier so decides to involve landowners to build their land, attracting public participation in successful implementation of the plan. Respecting citizens’ rights, doing in his obligations has achieved satisfaction of residences as the final and real users of the plan
چهارچوب ردیابی مشکل در شهرهای جدید: برنامه ریزی مشکل سو در شهر جدید هشتگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش یافتن و پیچیده تر شدن ماهیت مشکل های شهری، به اهمیت پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکل ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری اشاره دارد. برنامه ریزی و توسعه شهرهای جدید در پاسخ به انواع مشکل های شهرهای بزرگ و با دستور کاری برای فرار از آن مشکل ها، همواره قصد تکرار نشدن مشکل های شهرهای بزرگ در آنها را داشته است، درحالی که شهرهای جدید کشورهای مختلف، با وجود به دست آوردن موفقیت ها و دستاوردهایی در زمینه هایی چند، در مراحل گوناگون توسعه خود با مشکل هایی پیچیده و چندبُعدی روبه رو بوده اند. چنین مشکل هایی نیاز به راه حل هایی چندبُعدی یا فضایی دارند، اما رویکردهای رایج توان رویارویی با مشکل های پیچیده و چندبُعدی در شهرهای جدید را ندارند. با توجه به این موضوع، مقاله حاضر به طراحی چهارچوب و یا الگوواره ای مناسب مشکل یابی-مشکل گشایی برای به کارگیری در شهرهای جدید با تأکید بر شهر جدید هشتگرد پرداخته است. چهارچوب پیشنهادی مشکل گشایی در این مقاله، بر پایه مقوله بندی مشکل ها در دو دسته روندکاری و محتوایی و با استفاده از روش های خلاقانه مشکل گشایی و ترکیب عناصری از دو رهیافت مشکل گشایی خلاق و مشکل گشایی عقلانی، شکل یافت. بر پایه الگوواره پیشنهادی مشکل یابی-مشکل گشایی در این مقاله، شیوه مشکل یابی و تحلیل مشکل با استفاده از روش تحلیل متن و انجام مصاحبه های عمیق، و شیوه مشکل گشایی با استفاده از فرایندی با ماهیت ترکیبی مشکل سو و هدف سو برای رویارویی با مشکل های موجود در شهر جدید هشتگرد معرفی شد.
تجربه آموزشی طراحی عناصر معماری با نگاه «جزءِ کُلْ بین» (طراحی پنجره در تمرینات مقدماتی طراحی معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر طراحی عناصر معماری بدون توجه به کلیت مکان استقرار آنها، امری ناقص و مواجه نمودن دانشجویان با فهم کل، پیچیده و دارای عوامل مداخله گر است. بنابراین نوشتار با پرسش از چگونگی میانداری بین دو امر، زمینه ای قابل احاطه برای دانشجویان سال اولی را انتخاب می نماید تا در آن، دانشجویان به طراحی عناصر معماری بپردازند. این نظر، با عنوان«جزء کل بین» در تمرین باز-طراحی پنجره سرسرای دانشکده معماری و شهرسازی شهید بهشتی با دانشجویان درمیان گذاشته شد که در قالب تجربه میدانی و مطالعات کتابخانه ای خواهد آمد. یافته های تحقیق بیان می کند که نگاه «جزء کل بین»، از مبدا طراحی اجزاء آغاز می شود و با نیم نگاهی به کل؛ به مقصد طراحی اجزاء ختم می شود. چرخه غیرخطیِ جزء-کل-جزء، بیخ باز و قابل ارتقاست و امکان بازبینی کل و برگشت به اجزاء را در سطحی بالاتر دارد. مزیت تجربه این نگاه آنست که به مرور دانشجویان را، صاحبِ ذهنِ جامع نگر می نماید. همچنین نوآموزان را در جهت شناخت کلیت قرارگیری عناصر و ارزش های زمینه طراحی یاری می رساند. آنها درمی یابند که لزوماً نمی بایست بیشترین مداخلات در زمینه انجام شود تا کارِ معمار دیده شود؛ بلکه فضیلت طرح او در این است که بر اساس تشخیص نیازها، سنجیده سخن بگوید و با نگاهی به فهمِ کلْ به طراحی و ادراکِ نقشِ اجزا بپردازد.
بررسی میزان بکارگیری اصول زمینه گرایی و پیشنهاد شاخصه های زمینه گرایانه در اسکان موقت زلزله سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
46 - 59
حوزههای تخصصی:
روش های ساخت و مصالح نوین در تولید سرپناه مو قت موضوع تحقیقات بسیاری بوده است ولی به تطبیق الگوی ساخت سکونگاه های موقت با دیگر شرایط محیط و زمینه اطراف از قبیل جغرافیا ، فرهنگ مردم ، اقلیم و . . . کمتر توجه شده است در این پژوهش پس از آشنایی با مقوله اسکان موقت و زمینه گرایی ، با استفاده از روش پیمایش پرسش نامه ای از متخصصین و کارشناسان معماری شاغل در حوزه اسکان موقت سرپل ذهاب ، گزینه های مختلف زمینه گرایی برای افراد استفاده کننده در اسکان موقت لیست گردید ، سپس متناظر آن میزان اثرگذتری و باره بندی هریک از عوامل زمینه گرا (اقتصادی ، کالبدی ، جغرافیایی ، تاریخی ، اجتماعی) خواسته شد. سپس به روش های آماری داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفت و در نهایت پس از رتبه بندی عوامل زمینه گرایانه، اصول و شاخص های پیشنهادی طراحی اسکان موقت بر مبنای عوامل زمینه گرا (در سه سطح : سایت، کالبد بیرونی و فضای داخلی اسکان موقت) نتیجه گیری و لیست گردید.
برنامه فضایی خانه های سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تعداد زیادی از خانه های خالی در بافت قدیم یزد و پراکنش افقی بی رویه شهر یزد برای تامین واحدهای مسکونی، سبب شده است نوشتار حاضر از برنامه فضایی خانه های سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزیپرسش کند. لذا با هدف شناخت زندگی دیروز و امروز، مطالعات کتابخانه ای با روش غالبِ تاریخی و توصیفی-تحلیلی در پیشینه موضوع و مشاهدات مستمر میدانی تا اشباع نظری به صورت کیفی در حیطه خانه های سنتی و امروزی انجام شده است. مطالعات نشان می دهد برنامه فضایی خانه های سنتی مشتمل بر انواع فضاهای باز، نیم باز و بسته در ارتباطات عمودی از زیرزمین تا بام است که شامل فعالیت هایی همچون زندگی در جوار خانواده، کارِ خانگی یا فراخانگی و فعالیت های اجتماعی همچون میهمانداری، همسایه داری و ارتباط با محله است. از سوی دیگر، برنامه فضایی خانه های امروزیِ اغلب آپارتمانی، یک بقچه تختِ بسته به ندرت دارای فضایِ نیم بازِ مناسب است که در نشیمن، پذیرایی، ناهارخوری، آشپزخانه باز، اتاقهای خواب، فضاهای بهداشتی، پارکینگ و انباری روی می دهد. در این نوع از سکونت؛ کارِ خانگی تقریبا فراموش شده است و فضایِ بازِ مشاع لزوما سبب تحقق پذیری مناسبات اجتماعی و طراوت زندگی خانواده نمی شود. نقاط رجحانی برای دو نوع برنامه فضایی وجود دارد که از مهمترین آن ها اهمیت و اولویت فضای باز و نیم باز در فعالیت های متنوع خانواده و کیفیت های زندگی در خانه های سنتی و از وجه دیگر؛ ایمنی، امنیت و راحتی زندگیِ محدودِ امروز در آپارتمان هاست. اما لازم است خانه مسائل مادی و معنوی را توامان پاسخ دهد. با دیدگاه اصالتِ برنامه زندگی یک خانواده ایرانی خاصه یزدی؛ جمع بندی آنست که اولویت با انتخاب ظرفیت پاسخده خانه های سنتی با لحاظ نمودنِ مناسب سازی برنامه فضایی آن ها و بافت اطرافشان برای زندگی امروز است. پس از این انتخاب، لاجرم فراهم نمودنِ مازاد دانه های مورد نیاز در بخش های جدید شهر قابل بررسی خواهد بود. تحقق به روز نمودن خانه های سنتی؛ مطالعات کاربردی دقیقی در ارتباط با حفظ بقچه بندی فضاهای باز، نیم باز و بسته در انعطاف پذیری و تطبیق پذیری آن ها با زندگی امروز طلب می کند که نیازمند احیای فرهنگ حالایی کردنِ (روزآمد نمودن) خانه ها در نزد مردم یزد است.
طراحی سازه های پیش ساخته و پایدار با رسوب نمک با الهام از الگوی بهینه سازی مصرف مصالح در استخوان ترابکولار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
5 - 12
حوزههای تخصصی:
معماری بیونیک، رویکرد نوینی در جهان معاصر اس ت که از راه حل های پایدار طبیعت برای پاسخگویی به مشکلات انسان بهره می برد. برای حل مشکل استخراج بیش ازحد مصالح از محیط زیست که یکی از عوامل ایجادکننده ناپایداری در صنعت ساخت وساز و معماری است، به کشف و بازخوانی راه حل بهینه سازی مصرف مصالح در طبیعت پرداخته می شود. سازه های طبیعی، مانند استخوان انسان، به تدریج مصالح خود را از محیط استخراج می کنند. چگونگی شبیه سازی ساختار پیش ساخته هوشمند که توانایی تخریب و ترمیم خود را دارد و به مرورزمان با جذب مصالح از محیط اطراف خود، رش د می یابند ارائه می ش ود. آب های خلیج فارس و دریاچه ارومیه با بحران شورشدگی بیش ازحد مواجه اند. استخراج نمک، به عنوان مصالح تکمیل کننده، از آب شور و برگرداندن آب با غلظت کمتر ، پایداری زیست محیطی این روش ساخت وساز را تأمین می کند.
تأثیر فضای سبز و طراحی منظر بر ارتقاء احساس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
19 - 28
حوزههای تخصصی:
امروزه در طراحی مجتمع های مسکونی هدف اصلی صرفه اقتصادی و تأمین سرپناه مدنظر است طراحی فضاها بیش از آنکه بر اساس نیاز ساکنان باشد متکی بر ایده طراحان است، از چالش های مهم به کارگیری معیارهایی است که احساس تعلق به مکان را ارتقاء داده و به حرفه کمک کند طرح های ارائه شده با خواسته ها، سلایق و اقلیم تطابق بیشتر داشته باشد. در این پژوهش به نقش فضای باز و سبز مجتمع های مسکونی در ارتقاء حس تعلق به مکان پرداخته شده است که با روشی تحلیلی و از طریق موردپژوهشی ابتدا معیارهای احساس تعلق به مکان از متون نظری استنتاج و سپس در چند مجتمع مسکونی به آزمون گذاشته شد. بین نحوه ی اظهارنظر و احساس تعلق مکانی دو گروه ساکنان تفاوت معناداری موجود بود، ساکنان برخوردار از محیط مطلوب و واجد فضای سبز طراحی شده، دیدگاه مثبت و احساس تعلق بیشتری نسبت به محیط خود داشته اند.
کاربست مدل های ارزش نسبی در انتخاب و اولویت بندی پروژه های شهری با رویکرد مدیریت سبد پروژه؛ بررسی موردی: معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
101 - 122
حوزههای تخصصی:
مدیریت سبد پروژه رویکردی نو و برگرفته از دانش مدیریت پروژه است که برای بهره وری هرچه بهتر و مؤثرتر مجموعه پروژه ها و طرح ها در سازمان های پروژه محور مورد تأکید است. از اجزای اصلی تشکیل دهنده مدیریت سبد پروژه می توان به چارچوب یا مدل فرآیندی، معیارهای تصمیم گیری و ابزارها و تکنیک های انتخاب سبد پروژه اشاره کرد. تصمیم گیری مناسب در مورد انتخاب این اجزا متناسب با ویژگی های هر سازمان از اقدامات اصلی و تأثیرگذار در مدیریت سبد پروژه به شمار می رود. این مقاله با ارائه چارچوب مدیریت سبد پروژه، به دنبال شناسایی ابعاد و معیارهای مؤثر در انتخاب سبد پروژه های معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران و ارائه روش ترکیبی برای انتخاب آن است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی است و از حیث گردآوری داده ها، یک تحقیق توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. فرآیند مدیریت سبد پروژه از چهار گام انتخاب سبد، تصویب، اجرا و نظارت تشکیل می شود که برای انتخاب سبد پروژه های معاونت شهرسازی و معماری پیشنهاد می شود با لحاظ کردن معیارهای فنی، مالی، اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، رقابتی و ریسک، از ترکیب روش های دلفی برای شناسایی این معیارها، از فرآیند تحلیل شبکه ای برای امتیازدهی آنها و از تکنیک تاپسیس برای رتبه بندی پروژه ها و انتخاب سبدی بهینه از آنها استفاده شود.