فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
247-271
حوزههای تخصصی:
حاشیه به معنای کناره و شرحی است که بر متن می نویسند و برای توضیح مطالب مشکل یا مبهم، نقد یا رد اشکالات و در توصیف عمومی در راستای تعامل با متن صورت می گیرد. حاشیه نویسی به خصوص از دوران اسلامی رواج یافته و به صورت یکی از سنت های حوزه علوم اسلامی در راستای ترویج و پویایی علوم اسلامی به ویژه در دوره هایی که کمتر اندیشه تازه ای برای طرح وجود داشت تداوم یافته است. سؤال این تحقیق به این صورت است: آیا حاشیه نویسی می تواند به ساحت معماری انتقال یابد و در راستای تحرک بخشی به مباحث نظری به کار گرفته شود؟ بر این اساس هدف از این تحقیق سعی در بررسی ابعاد باززنده سازی این راهکار سنتی در دوره معاصر به صورت روشی دموکراتیک در بیان و ترویج نظریات و تأثیر آن در بسط مفاهیم علوم و به طور مشخص مباحث نظری معماری است . تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و تاریخی تفسیری، در چهار بخش اصلی مباحث خود را ارائه می دهد. نخست، طرح مسئله در زمینه لزوم تحرک بخشی مباحث نظری معماری صورت می گیرد. در بخش دوم، ضمن ارائه معانی لغوی و اصطلاحات مربوط به حاشیه، تاریخچه مختصری از حاشیه نویسی ارائه می شود. در بخش سوم، ابعاد و کاربرد حاشیه نویسی در مباحث نظری معماری طرح می شود. در بخش نهایی، تبیین مفاهیم و روش های کاربردی حاشیه نویسی در معماری پیشنهاد می شود و درباره روش های محتوایی و صوری حاشیه نویسی عناوینی ارائه می شود. از نتایج این پژوهش چارچوب پیشنهادی برای تفکر هدفمند و دستیابی به الگوهایی برای تقرب به تحقیق در معماری و کاوش فعال ادبیات موضوع است. این نتایج نشان می دهد که حاشیه نویسی به واسطه فرایندهای تحرک بخشی خود به پویا سازی جریان های فکری درون زا در معماری کمک می کند. این رویکرد با با بهره گیری از امکانات و رسانه های نوین، تأثیر بسزایی در زندگی دائمی متون معماری و زایش مداوم آن ها خواهد داشت.
تدوین چارچوب مفهومی تبیین کننده کیفیت های طراحی شهری مرتبط با سلامت روان ساکنان محلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
11-17
حوزههای تخصصی:
طبق گزارش برنامه جامع ارتقا ی سلامت روان کشور در سال 1394، اختلالات روانی رتبه دوم بار بیماری ها را در ایران به خود اختصاص داده است و ساکنان مناطق شهری از جمله گروه های اکثریتی هستند که بیشتر از اختلالات روانی مبتلا رنج برده اند. از این رو زندگی شهرنشینی خود عاملی تهدیدکننده برای سلامت روان ساکنان به شمار می رود. در حالی که موضوع سلامت و سلامت روان در حال یافتن جایگاهی قابل قبول در دانش طراحی شهری در مطالعات جهانی است، این حوزه مطالعه در ایران تنها در چند سال اخیر با تمرکز بر بعد جسمانی سلامت مورد توجه قرار گرفته و بعد روانی سلامت همچنان مغفول مانده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین سلامت روان و محیط شهری و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان از طریق طراحی شهری است. مطالعه حاضر از نوع کیفی، گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی متون معتبر نظری و استخراج مولفه های سلامت روان در ابعاد رویه ای و ماهوی طراحی شهری با استفاده از تحلیل محتوای کیفی متون است و سنجش روایی چارچوب مفهومی با مصاحبه از صاحب نظران حوزه طراحی شهری و روان شناسی، تکمیل پرسش نامه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کیفیت هایی نظیر "ایمنی و امنیت" ، "همسازی با طبیعت و دسترسی به فضای سبز- آبی"، "نفوذپذیری و حرکت پیاده"، "کیفیت عرصه همگانی"، "رنگ تعلق و دلبستگی به مکان" و "پاکیزگی محیطی" از بعد ماهوی و "تعاملات و مشارکت اجتماعی" از بعد رویه ای با سلامت روان ساکنان در ارتباط هستند.
واکاوی اصول بازآفرینی شهری فرهنگ- مبنا با رویکرد ارتقای رقابت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:امروزه بسیاری از شهرها دچار رکود حیات اجتماعی- اقتصادی هستند که منجر به کاهش جذابیت آنها شده است. در این راستا، بهره گیری از فرهنگ در قالب فرایند بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان راه حلی نوین، مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته است و این ادعا وجود دارد که این فرایند قادر است تا ضمن حل مشکلات موجود، شهرها را برای ورود به عرصه های رقابتی آماده سازد. از این رو شناسایی مفهوم بازآفرینی فرهنگ- مبنا، مؤلفه ها و اصول تأثیرگذار آن بر رقابت پذیری شهری حائز اهمیت است. هدف:این پژوهش سعی دارد تا با بررسی مفاهیم، اندیشه های نظری و داده های به دست آمده، اصول دخیل در موفقیت فرایند بازآفرینی فرهنگ- مبنا در راستای رقابت پذیری را استخراج کرده و تحلیل کند. روش تحقیق:روش تحقیق بر حسب هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها از نوع توصیفی- تحلیلی است. در بخش توصیفی از نوع مطالعات زمینه یابی و در بخش تحلیلی، از نوع مطالعات اکتشافی- کتابخانه ای است. این پژوهش همچنین از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مصاحبه به عنوان ابزار گردآوری داده ها و روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که بازآفرینی فرهنگ- مبنا با بهره گیری از فرهنگ به عنوان موتور محرکه توسعه، سعی دارد تا از طریق چهار مؤلفه صنایع خلاق و فرهنگی، آفرینش مکان و خلق محلات فرهنگی، گردشگری فرهنگی و رویدادمداری و برندسازی شهری، شهرها را برای حضور در عرصه های رقابت پذیری آماده کرده و مزیت رقابتی آنها را در مقایسه با شهرهای رقیب ارتقا بخشد. بر اساس یافته ها، این امر از طریق پایبندی به اصول هفتگانه از جمله سرمایه محوری و زایندگی فرهنگ، شکوفایی صنایع خلاق و فرهنگی، شبکه سازی و خلق جاذبه های شهری، پایداری فرآیند بازآفرینی فرهنگ- مبنا، تبلیغات و روابط بین الملل، برندسازی رقابتی مبتنی بر فرهنگ و آفرینش مکان های رقابتی و سودآور ممکن می شود.
جایگاه کوه در ادبیات ایران در گذر زمان و تأثیر مدرنیته بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
77 - 86
حوزههای تخصصی:
کوه در اندیشه های اساطیری، جایگاه خدایان و در ادیان مهم محل وحی و گفت وگوی خداوند با پیامبران است، اما در فلات ایران به دلیل جغرافیای خاص این سرزمین که کوه منبع وجود آب بوده است، اهمیت بیشتری دارد. در کتاب دین زرتشت، اوستا، بارها از کوه به نیکی یاد شده و در قرآن هم بارها بر اهمیت آن تأکید شده است. از طرف دیگر و چنان که در بیان مسئله مطرح می شود، وجود منابع آب عامل اصلی و اولیه قرارگیری اغلب شهرها و روستاهای ایران بر دامنه کوه ها بوده است، البته عوامل مهم دیگری همچون وجود هوای مناسب دامنه کوه، نقش دفاعی کوه در برابر بلایای طبیعی و انسانی و وجود ظرفیت های معیشتی و ... نیز بر شکل گیری این سکونتگاه ها و استمرار قرارگیری آنها در دامنه کوه تأثیرگذار بوده است. این کارکردها سبب شده تا کوه در ذهن ایرانیان اهمیت بسیاری داشته باشد، اما در گذر زمان و به دلایل مختلف، به خصوص ورود مدرنیته و تکنولوژی اهمیت کوه برای مردم کاهش یافته و لذا معنای کوه در ذهن مردم به عنوان یک عنصر حیاتی تغییر کرده است. با درنظرگرفتن این مسئله، هدف از نگارش این مقاله آن است تا با روش کیفی مطالعه اسناد تاریخی و از طریق بررسی تاریخی نمونه هایی از اشعار شاعرانی که جایگاه برجسته ای در ساخت زبان و ذهن ایرانیان داشته اند، جایگاه کوه در گذر زمان در ادبیات ایران را ارزیابی کنیم و ببینیم رویکرد شعرا به کوه چه تغییراتی داشته است؟ همان طور که در بیان مسئله گفته شد، نظر به اهمیت ورود مدرنیته بر جایگاه ذهنی مردم بررسی می کنیم که مدرنیته تا چه اندازه ای بر معنای کوه در شعر تأثیر گذاشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که جایگاه معنایی کوه در گذر زمان در ذهن شعرا، به خصوص در شعر نو که برآمده از ورود مدرنیته به ایران است، تغییر یافته است. رویکرد عمده شعرای شعر نو به کوه، رویکردی عینی است. همچنین بررسی ها نشان می دهد عامل مؤثر دیگری پیش از ورود مدرنیته به شعر معاصر، بر تغییر معانی طبیعت و کوه وجود داشته که شاید از خود مدرنیته مهم تر باشد و آن هم دل زدگی شعرا و روشنفکران از دوران قاجار و صفوی به دلیل کاهش قدرت زایش فرهنگی و واپس گرایی نادرست اندیشه های معنوی است.
تحلیلی بر پایداری اجتماعی مسکن در نواحی شهری؛ مطالعه موردی: نواحی شهر خرم آباد
حوزههای تخصصی:
یکی از ﻣﺴﺎﺋلی که به ﺷﺪت ﺗﻮﺟﻪ ﻫﻤﮕﺎن را ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﻌﻄﻮف داﺷﺘﻪ ﻣﺴکﻦ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیدار آن اﺳﺖ. در این میان شهر خرم آباد که در چند سال اخیر با افزایش بی رویه جمعیت روبرو شده است. دچار توسعه نامتقارن در ابعاد متفاوت گردیده که نتیجه آن عدم توجه به اصول معماری پایدار در ساخت و ساز واحدهای مسکونی است. هدف از این مطالعه، سنجش وضعیت پایداری اجتماعی مسکن در نواحی شهری است؛ تا از این رهیافت، به یک نوع سطح بندی پایداری اجتماعی مسکن در نواحی یاد شده، منجر گردد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی بود. نتایج بدست آمده از آزمون تی تکنمونهای نشان میدهد، ابعاد پایداری مسکن در بعد اجتماعی دارای شرایط پایدار نیستند. و ارزیابی صورت گرفته در بین شاخصهای پایداری اجتماعی نشان داد؛ شاخصهای قابلیت دسترسی، امنیت و مسئولیت پذیری بالاتر از حد نصاب و میانگین بود. و نشان از وضعیت بهتر این شاخصها نسبت به سایر شاخصها بود. همچنین نتیجه آزمون کروسکال والیس نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی مسکن در نواحی شهری خرم آباد دارای تفاوت معناداری میباشد. در ادامه برای سنجش وضعیت هر ناحیه از لحاظ پایداری اجتماعی مسکن از میانگین رتبه ها؛ که با توجه به نتایج بدست آمده و اطلاعات میدانی که در 5 گروه تقسیم بندی شد؛ گروه اول که شامل نواحی 4، 12، 13، 15 و 18 میباشند، دارای امکانات از هر لحاظ هستند. دسترسی ها، امنیت، تعلق خاطر بیشتر نسبت به محل سکونت خود، توزیع عادلانه کاربریها و ... در این نواحی به خوبی نسبت به سایر نواحی صورت میگیرد.
تحلیل هندسه نظری و عملی و تناسبات گنبد دو پوسته گسسته مسجد جامع عباسی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات گنبدهای دوپوسته گسسته بیشتر بیانگر ویژگی های سبکی و سازه ای آنها است و پژوهش از منظر هندسه کمتر دیده می شود. پژوهش مورد کاوی حاضر تلاشی است پیرامون یافتن پاسخ این پرسش ها: چه رابطه ای میان هندسه نظری و عملی در طراحی و ساخت گنبد دوپوسته گسسته وجود دارد؟ عوامل اصلی موثر بر فرایند طراحی و ساخت این نوع گنبد کدامند؟ برای پاسخگویی به پرسش ها ابتدا مبانی نظری کاربرد هندسه در معماری مطالعه شد. سپس با مطالعه و تحلیل ساختار بنا به کارگیری اصول هندسه و تناسبات استخراج شده در بخش مطالعه نظری در بنا جستجو و در نهایت فرایند هندسی شکل دهنده به بنا رمزگشایی شد. این پژوهش در پی آن است تا باارائه نحوه پیاده سازی هندسه نظری، تبدیل آن به هندسه عملی را بصورت مجموعه ای نظام مند تبیین کند. یافته ها نشان می دهند طراحی و ساخت بنا از یک نظام طراحی پیش اندیشیده پیروی می کند که در آن اشکال پایه، مربع، دایره و پنج ضلعی هستند و تناسبات میان اجزا بر پایه تناسب طلایی است بگونه ای که تناسبات در پلان، مقطع و نما صدق می کنند. نتایج پژوهش با احیاء دانش بومی می توانند در بازسازی و مرمت بناهای گنبددار و طراحی سازه های پوسته ای مدرن موثر باشند.
Effects of Architectural Components on the Satisfaction Rate of Residents with Different Ages and Genders in Relation to Privacy (Case Study: a Residential Complex in Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main objective of this paper is to assess the effects of architectural components on residential complex to achieve a desirable rate of privacy for the residents. Privacy is a process in which the transactions among individuals can be adjus ted by means of providing a suitable relationship between people and their built environment. In addition, since the transaction between the behavior of residents and their built environment is undeniable, providing suitable personal spaces in the residential complex can efficiently improve the satisfaction rate of residents with respect to the privacy which seems to be very essential in urbanized regions with crowded populations. Following this, the present s tudy was aimed to survey the effects of architectural components on personal spaces and boundaries of the residential complex, located in Tabriz. So, the research hypothesis was made to better unders tand the perception of personal spaces for different groups of residents. The results showed that the perception of personal spaces in residential complexes can be varied depending on different genders and various age groups of residents. Meanwhile, the fixed furniture in the corner of green space decreased the satisfaction rate for both females and males up to the middle age. In addition, the satisfaction rate of females with respect to the item of internal yard increased by increasing their age. Females were observed to be satisfied with the item of semi-open wall among communal spaces at all ages.
تحلیل تطبیقی نقش اسطوره ای لیلی در آثار نظامی و جامی و بازنمود آن در نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت داستان لیلی و مجنون و مثل شدن آن ها در عشق و عاشقی، درواقع از دولت سر شاعران ایرانی حاصل آمده است. نقاشی ایرانی با شعر و ادب فارسی الفت دیرینه دارد و به مرورزمان با حکمت کهن ایرانی و عرفان اسلامی درآمیخته است. در هر اثر تجسمی، هنرمند نحوه نگرش خود را به موضوعی خاص به تصویر می کشد و مجموعه پیام های تصویری باعث ایجاد ارتباط بصری می شود. نقش لیلی همواره در طول تاریخ هنر و ادب ایران به عنوان یکی از اسطوره های زنانه مطرح بوده است. ازجمله در آثار کمال الدین بهزاد، میر خلیل نقاش، مظفر علی تربتی و قاسم علی، به عنوان مفهومی مهم، سیما و سرشت خاصی دارد. هدف این پژوهش تحلیل بصری نقش لیلی و همخوانی متن و تصویر این شخصیت در نگاره های کتب خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی در دوره های تیموری و صفوی است. با تحلیل و بررسی نگاره های موجود در دوران مذکور به جایگاه لیلی در این کتب پرداخته شده و سپس با نگاهی تطبیقی به نقش لیلی و استخراج نقاط افتراق و اشتراک آن و همخوانی متن و تصویرسازی پرداخته شده و تلاش شده است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که نخست ویژگی های تجسمی لیلی در خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی در عصر تیموری و صفوی چیست؟ و همچنین انطباق متن و تصویر تا چه اندازه بوده است؟ در نگاره های عصر تیموری و صفوی لیلی زنی نجیب و افسونگر بارنگ پوستی روشن و دست های باریک و کشیده به تصویر کشیده شده که عمدتاً در مرکز توجه بوده ولی خودش به بیرون از تصویر نگاه می کرده است. در دوران مذکور با توجه به تعدد فرقه های عرفانی اغلب نقاشان برداشت شخصی خود را از متن به تصویر درآورده اند که درنتیجه در برخی موارد هنرمند تعهد کمی به متن توصیفی داشته است.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی- فضایی مؤثر بر ارزش زمین های مسکونی در محله زعفرانیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
19 - 36
حوزههای تخصصی:
در کشور ما ارزش گذاری بر املاک و مستغلات به عنوان یکی از مهم ترین عناصر سبد خانوارهای شهری، متولی خاصی ندارد و عملاً دفاتر مشاور املاک، سازندگان و مالکین هریک و با توجه به منافع خود ارزش یک ملک را تعیین می کنند. از سوی دیگر ارزش زمین شهری، خود رابطه مستقیمی با دسترسی به امکانات کالبدی-فضایی شهر دارد. این مقاله بر آن است تا مؤلفه های کالبدی- فضایی مؤثر بر ارزش زمین های مسکونی را در محله زعفرانیه شهر تهران، به عنوان نمونه موردی بررسی کند و در خلال مرور ادبیات موضوع و مصاحبه با کارشناسان، سرمایه گذاران و ساکنین محله، مؤلفه های مستخرج را با استفاده از روش ANp اولویت بندی و وزن دهی نماید. ابزار تحقیق شامل مصاحبه با کارشناسان بخش املاک و تهیه پرسش نامه بوده و جهت حجم نمونه از فرمول کوکران با حجم نمونه 80 نفر و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Excel استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مؤلفه های دید به نقاط اطراف زمین (249/0)، دسترسی به امکانات و فعالیت های شهری (051/0)، ساختار قطعات زمین (011/0)، آسایش محیطی (065/0)، تصویر ذهنی ساکنین (441/0) و میزان امنیت محیط (228/0) بر قیمت زمین های مسکونی محله زعفرانیه تأثیر داشته اند.
ارزیابی کارکرد مکان سومی کافه ها برای جوانان در خیابان انقلاب و ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مکان های سوم، مکان های عمومی و جذابی هستند که زندگی غیررسمی شهروندان در آنها شکل می گیرد و از این رو به پویایی فضای شهری که بستر حضور این مکان ها هستند، کمک می کنند. با توجه به ویژگی مکان های سوم و نیازهای گروه سنی جوان که برقراری روابط اجتماعی با گروه همسالان و پر کردن اوقات فراغت است، در این پژوهش از میان انواع مکان های سوم، کافه ها که نماینده مبادله اجتماعی و مطابق با نظر الدنبرگ بارزترین نمونه مکان سوم هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر در حیطه پژوهش های کیفی قرار دارد که با استفاده از روش تحلیل موضوعی به بررسی کافه ها و کافی شاپ های دو خیابان انقلاب و ولیعصر شهر تهران می پردازد. هدف این پژوهش تطابق دادن مکان های مذکور با ویژگی های مکان سوم و جاذب جوانان و تأثیر آنها بر تولید فضا بر اساس تفاوت کارکردی کافه و کافی شاپ و نقش متفاوتشان در شکل دهی به زندگی روزمره است. نتایج حاصل نشانگر آن هستند که اگرچه این مکان ها کارکرد اولیه یکسانی دارند، اما فرم و کارکردهای ثانویه آنها تحت تأثیر ویژگی های بستر قرارگیری شان به گونه ای متفاوت شکل می گیرد. همین امر سبب بازتولید تمایز ماهیت کافه ها و کافی شاپ ها به عنوان مکان های سوم و بازخورد آنها بر بستر قرارگیری شان می گردد.
تأثیر پوشش محافظ کج باران بر میزان مصرف انرژی ساختمان در اقلیم معتدل و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر راهکارهای جدید و سنتی محافظت از دیوار غربی ساختمان را در اقلیم معتدل و مرطوب ایران با هدف دست یابی به راهکار بهینه از نظر عملکرد حرارتی موردبررسی قرار می دهد. براین مبنا پس از مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به روش تحلیل محتوا، مؤلفه های شاخص جهت مقابله با کج باران در منطقه گیلان به دست آمد. سپس مصاحبه ای بازپاسخ با 10 نفر از متخصصان معماری صورت گرفت و از روش نظریه زمینه ای با تکنیک کدگذاری باز به تحلیل مصاحبه ها پرداخته شد. در ادامه از کدگذاری محوری جهت تولید ابزار پژوهش (تولید جدول هدف محتوا و پرسش نامه) بهره گرفته شد. تحلیل نتایج پرسش نامه به جهت به دست آوردن اولویت های شاخص در معماری از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شد و مشخص گردید مؤلفه ی «امتداد سقف تا روی ایوان و ایجاد سایبان» با وزن 0.176752 بیشترین تأثیر را در راهکار مقابله با کج باران دارا می باشد. برای بررسی تأثیر پوشش محافظ باران در جداره غربی بر میزان مصرف انرژی، یک ساختمان مسکونی در سه حالت شامل پوشش حلبی جداره غربی، افزایش شیب و سایبان، نصب سلول های فوتوولتائیک بر روی بام به روش شبیه سازی بررسی و نتایج به دست آمده موردمقایسه و تحلیل قرار می گیرند. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که پوشش دیوار غربی با استفاده از حلب باعث افزایش بار گرمایش و سرمایش و افزایش بار کل ساختمان به میزان % 9/2 می شود. افزایش شیب بام با سایبان موجب افزایش مصرف انرژی گرمایش ساختمان به میزان 24/0 درصد، کاهش بار سرمایش ساختمان به میزان% 8/4 و کاهش بار کل ساختمان به میزان% 56/0 می شود. افزودن سلول فوتوولتائیک بر روی بام میزان مصرف انرژی را به میزان 7/0 درصد کاهش می دهد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های آسیب پذیری شهری در برابر مخاطرات محیطی با رویکرد پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷
94 - 109
حوزههای تخصصی:
بشر همواره در زندگی و ساخت و سازهای خود با تهدید مواجه بوده است و در طول تاریخ، انواع حوادث را تجربه کرده است. عصر حاضر عصر آسیب پذیری شهری در برابر مخاطرات محیطی است، زیرا همزمان با پیچیده شدن حیات شهری، شهرها در ابعاد مختلف با مخاطرات طبیعی و بحران تکنولوژیک از یک سو، و بحران های اجتماعی – امنیتی از دیگر سو مواجهندوضعیت بد استقرار عناصر کالبدی و کاربری های نامناسب زمین های شهری، شبکه ی ارتباطی ناکارآمد شهر، بافت شهری فشرده، تراکم های شهری بالا، وضعیت بد استقرار تاسیسات زیربنایی شهر و کمبود و توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و مواردی از این قبیل نقش اساسی در افزایش میزان آسیب های ارده به شهرها در برابر مخاطرات طبیعی دارند.. پدافند غیرعامل یکی از مهم ترین مفاهیم مطرح شده در حوزه کلی مدیریت بحران شهری برای تامین امنیت شهرها و پایه ریزی رفاه شهرو ندی در تمام مناطق شهری می باشد.. روش تحقیق در این مقاله از نوع پیمایشی-توصیفی و از ابزار پرسشنامه با میزان آلفای کرونباخ 2/81 درصد، برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی کارشناسان و متخصصان حوزه مدیریت شهری شهر ایلام در سازمانهای مرتبط تشکیل می دهد که به دلیل مشخص نبودن حجم جامعه، به روش نمونه گیری تصادفی، پرسشنامه تحقیق در بین کارشناسان توزیع و در نهایت اطلاعات 85 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. از روش های آمار توصیفی برای توصیف متغیرهای جمعیت شناختی و به منظور تحلیل فرضیه ای تحقیق از آزمون T یکطرفه و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی عوامل در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مهمترین شاخص مخاطرات محیطی از نظر کارشناسان شاخص های سازمانی و مدیریتی با میانگین رتبه 23/15 و آخرین اولویت شاخص ساختار شبکه های ارتباطی با میانگین رتبه 18/5 بود. بر اساس نتایج تحقیق می توان ادعا کرد که از نظر کارشناسان، شهر ایلام در زمینه های مختلف مخاطرات محیطی می تواند آسیب پذیر باشد، تنها دو مورد از شاخص های مخاطرات محیطی با اختلاف ناچیزی از نظر کارشناسان رد شد یکی فرسودگی و دفاع پذیری بافت شهر و دیگری زیرساخت های تامین آب در سطح شهر می باشد.
ارزیابی بهره وری ساختمان های پیش ساخته و بتن درجا به منظور اسکان پس از بحران با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره ویکور (VIKOR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
124 - 145
حوزههای تخصصی:
ایران یکی از کشورهایی است که بنا به موقعیت جغرافیایی خود در معرض حوادث طبیعی متنوعی قرار دارد. استفاده از سیستم ساخت و ساز بتن درجا در مجتمع های مسکونی، قبل و بعد از بحران باعث ایجاد تلفات مالی و جانی فراوانی شده است. ساختمان هایی با سازه های مستحکم، به جهت فراهم آوری ایمنی برای ساکنین، از ضروریات یک شهر ایمن است. پیش ساخته سازی از راهکارهایی است که علیرغم مزایا و دارابودن پتانسیل و نقش تاثیر گذار در اسکان پس از بحران، هنوز صنعتی رایج در ایران نیست. این تحقیق با هدف ارایه شواهد قابل اندازه گیری از مزایای این تکنولوژی در اسکان پس از بحران، سعی در تسریع تصمیم گیری مشتریان و هدایت آن ها به سرمایه گذاری در پیش ساخته سازی دارد. نمونه ی مورد مطالعه این پژوهش، مجتمع مسکونی نگین پردیس می باشد. پس از استخراج معیارها و تایید و غربالگری با روش دلفی، وزن معیارها از روش AHP به دست آمد و رتبه بندی گزینه های تحقیق توسط روش VIKOR انجام گرفت. پس از بررسی سه گزینه در سیستم های ساخت، دو گروه ساختمان های نیمه پیش ساخته بتنی و مرکب به عنوان گزینه برتر در بهره وری و اسکان پس از بحران شناخته شدند. بنابراین تلفیق سیستم پیش ساخته با بتن درجا، در قسمت های اسکلت، سازه و نما باعث افزایش استحکام، تسریع در زمان اجرا، کاهش خسارت وارد بر ساختمان پس از وقوع حوادث می شود.
ارزیابی تأثیرات استقرار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در توسعه پایدار نواحی پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
19 - 32
حوزههای تخصصی:
آموزش یک راهبرد محوری برای دستیابی به توسعه پایدار جوامع است. رشد جمعیت و رویکرد فرهنگی جامعه برای تحصیلات دانشگاهی منجر به اتخاذ راهبرد آموزش محور برای توسعه ملی کشور و گسترش دانشگاه های کشور شد، اما نقش دانشگاه ها در توسعه پایدار شهرها به صورت صریح تبیین نشده است. جایگاه ویژه زمین و اقتصاد کشاورزی منطقه شمال کشور از یک سو و فقدان پژوهش هایی که به صورت تجربی تأثیر دانشگاه ها بر دستیابی به توسعه پایدار مناطق پیرامونی را مدنظر قرار دهند، ضرورت انجام این تحقیق است. این پژوهش با روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه، دستاوردهای استقرار دانشگاه آزاد واحد ساری با رویکرد توسعه پایدار در مناطق پیرامونی را به صورت تجربی بررسی نمود. یافته ها نشان می دهد که دانشگاه بر همه مؤلفه های سه گانه توسعه پایدار در مناطق پیرامونی تأثیر مثبت داشته، اما تأثیرگذاری یکسان نبوده و به ترتیب در حوزه های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی است.
ارتقای ایده آفرینی در طراحی معماری مبتنی بر پیشینه ها به روش اقدام پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل رواج رجوع به نمونه های مشابه در شروع هر طرح معماری، نیاز به روش یا تمرینی وجود دارد که توانایی دانشجویان را در برداشت صحیح از نمونه ها ارتقا دهد و این مهارت را به آنها بیاموزد که در دام کپی برداری یا برداشت های سطحی گرفتار نشوند. در این پژوهش با هدف ارتقای توانایی دانشجویان مبتدی معماری در برداشت صحیح از نمونه ها، مطالعه ای به روش اقدام پژوهی در طول یک ترم تحصیلی در یک کلاس درس دانشجویان سال دوم کارشناسی معماری انجام شده و توانایی دانشجویان در بهره گیری صحیح از نمونه ها در ایده آفرینی با گروه شاهد مقایسه شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تمرین کشف کیفیات معماری از نمونه ها، کشف رابطه بین نمونه ها و کشف رابطه بین نمونه و ایده طراحی که منجر به ارتقای تفکر ارتباطی در دانشجویان می شود، راهکاری موثر برای ارتقای ایده آفرینی است. بنابراین تمرین هایی در جهت ارتقای کنجکاوی و تفکر اکتشافی در دانشجویان در دروس پایه معماری به عنوان یک تمرین موثر پیشنهاد می شود. در عین حال دانشجویان باید با کیفیات و ارزش های معماری آشنا شوند. بنابراین کل آموزش معماری در ارتقای توانایی دانشجویان در برداشت از نمونه ها در ایده آفرینی موثر است.
مروری بر مفهوم رابطه از نظر اندیشمندان معاصر معماری و شهرسازی
حوزههای تخصصی:
ماهیت جهان ممکنات بر ارتباط استوار است و به لحاظ وجود ارتباط است که رابطه علت و معلولی به منصه ظهور می رسد. ارتباط شامل ارتباط انسانی، ارتباط انسان با محیط، انسان ها، اشیاء، فضا و ... می شود. به دلیل گستردگی زیرمجموعه های مبحث ارتباط انسان با محیط، این نوشتار به روش تاریخی به بررسی یکی از این زیرمجموعه ها با عنوان روابط اجتماعی و محیط خواهد پرداخت و به دنبال این نکته است که با وجود این رابطه در تمامی زمان ها، تا چه اندازه صاحب نظران این رشته از گذشته تا دوران ظهور پست مدرنیته به این مفهوم توجه داشته اند و نوع نگاه آن ها چه بوده است. این نوشتار در طول فرایند تکامل توجه به این مفهوم، از توجه خاص به توده های مردم و طراحی برای آنان، به در نظر گرفته مفهوم رابطه اجتماعی حاکم بر مردم در طراحی شهر رسیده که در نهایت نوع تکامل یافته تر آن، به توجه به این مفهوم در خاطرات جمعی شهروندان، تصویر ذهنی آن ها از شهر، فاصله اجتماعی مردم، ساختار شهر و ... می رسد.
شناخت نظریات مطرح در روابط متقابل شهر و روستا در جهان وایران جهت دستیابی به توسعة پایدار
حوزههای تخصصی:
از پدیده های مهمی که در زندگی اجتماعی انسانها رخ داده است، ظهور شهرها و روستاها و ارتباط پیچیده بین آنهاست. هدف از شناخت روابط متقابل شهر و روستا و نتایج مثبت و منفی حاصل از این روابط، برنامه ریزی در جهت ایجاد تعادل در رابطه شهر با روستاهای پیرامونی است، که هدف نهایی این شناخت و برنامه ریزی، رسیدن به توسعه ای هماهنگ و پایدار در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ... و ایجاد رفاه برای ساکنین شهر و روستاها است. بنابراین با بررسی روابط متقابل شهر با روستاهای همجوار و شناخت اثرات مثبت و منفی حاصل از این روابط در صورت تدوین برنامه ای مناسب و منطقی و اجرای آن می توان به تعادل در رابطه شهر و روستا دست یافت و از اثرات منفی گسترش فیزیکی شهر بر روستاهای پیرامونی کاسته و اثرات مثبت آن را تثبیت نمود. عناصر گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ساختار عرصه های روستایی و شهری دخالت دارند و روابط موجود میان آنها را نمی توان بسادگی در چهارچوب های ذهنی و از پیش تعیین شده بررسی کرد؛ اما از آنجا که نظریه ها می توانند به شناخت جنبه های گوناگون روابط شهر و روستا و فعال سازی ذهن و درک بهتر آنها کمک کنند می توان آنها را با توجه به قابلیتهای خاص به کارگرفت. بنابراین در این مقاله نظریات مطرح در روابط متقابل شهر و روستا در جهان و ایران در جهت دستیابی به توسعة پایدار به صورت توصیفی و مقایسه ای بیان شده است. نتیجه ایی که حاصل شد بدین صورت است که به طور کلی، شهرنشینی و روستانشینی و روابط شهر و روستا در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. بنابراین در بررسی روابط روستایی- شهری در مناطق مختلف باید شرایط خاص را در کنار قانونمندیهای کلی و عام در نظر گرفت. در کشور ما با توجه به ویژگی های خاص جغرافیای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، شهرنشینی و روستانشینی و روابط بین آنها با کشورهای صنعتی و پیشرفته متفاوت بوده و بنابراین این نظریات، بصورت کلی قابل تعمیم به روستاها و شهرهای کشور ما نیستند و روابط بین شهر و روستا در ایران با کشورهای جهان اول متفاوت است.
ارزیابی کیفی ابعاد حسی فضا در بازارهای تاریخی از منظر استفاده کنندگان (مطالعه موردی: بازار قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
15 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ادراک عبارت است از تجربه حسی ما از دنیای پیرامون، که مستلزم شناخت محرک های محیطی و اقدامات واکنشی به این محرک هاست. معماری قلمرو چندگانه از تجارب حسی است که متقابلاً روی یکدیگر تأثیر می گذارند و درون هم آمیخته می شوند و زمینه ادراک از یک فضا را فراهم می آورند. در طول تاریخ، -بازارهای سنتی ایران- با مجموعه ای وسیع از کاربری ها و بناهای جنبی، مرکز جنب وجوش شهرها و تعاملات اجتماعی بودند. این بازارهای سرپوشیده که یادگار باارزشی از دوران قبل از مدرنیته هستند را می توان برخلاف پاساژها و مراکز خرید معاصر، فضاهایی چند حسی دانست که موجب ایجاد حس تعلق مکان در استفاده کنندگان از خود می شدند. اهداف پژوهش: پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضایی و نقشی که این ادراک می تواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از منظر مخاطبان در بازار قزوین می پردازد. روش پژوهش: جهت دستیابی به هدف تحقیق در جمع آوری داده ها از روش تاریخی-توصیفی و در تحلیل آن ها از روش تحلیلی-تطبیقی استفاده شده است. همچنین گرداوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی حاصل گشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که پاسخگویی مناسب به ابعاد مختلف نظام حسی در بازارهای تاریخی باعث خلق محیطی چند حسی در عین حفظ تداخل دامنه حسی شده است. شناخت کیفی ابعاد حسی فضا در این تحقیق مشخص کرد که منظر بصری بیشترین نقش را در ادراک محیط داشته و به همراه منظر لمسی در طول روز تقریباً ثابت می باشند. از سوی دیگر منظر صوتی و منظر شیمیایی به عنوان دو محرک تأثیرگذار در غنای حسی محیط مطرح هستند که نسبت به سایر محرک های محیطی تغییرات بیشتری در طول روز دارند.
تبیین مدل مفهومی برندسازی مکان: مروری بر ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله : برندسازی مکان در راستای امکان رقابت میان مکان ها برای جذب سرمایه های مالی و انسانی مورد توجه سیاست گذاران شهری قرار گرفته است. این مفهوم در رشته های مختلف (نظیر علوم محیطی، اقتصاد، علوم اجتماعی و رفتاری) مطرح شده و در هر رشته رویکرد متفاوتی جهت تحقق آن در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر سعی دارد گامی جهت روشن ترشدن ابعاد این مفهوم برداشته و با بررسی سیر تحول آن به مفهوم پردازی ابعاد آن بپردازد. هدف پژوهش : هدف کلی فراتحلیل حاضر ارائه زمینه و اساس نظری در خصوص «برندسازی مکان» در قالب مدلی مفهوم پردازی شده به وسیله تجزیه وتحلیل عمیق در ادبیات نظری این حوزه است. روش پژوهش : پژوهش حاضر از روش فراتحلیل بهره گرفته است. نتایج : علی رغم گستردگی ادبیات نظری برندسازی مکان، در خصوص ابعاد آن هنوز اجماع وجود ندارد. این پژوهش، سه دوره زمانی را برای برندسازی مکان تصویر کرده است. در این دوره های زمانی با تحول در مفهوم سازی این پدیده شاهد حرکت مفهوم برند مکان از پدیده ای تک وجهی، مبتنی بر ابعاد بصری و ملموس، دارای فرایندی نخبه گرا و متکی بر تقاضای بازار به سمت مفهومی چندوجهی، میان رشته ای، تعاملی و مشارکتی هستیم. در این سیر تحول، ماهیت برند مکان از ابزاری جهت بازاریابی به رویکردی جهت مواجهه با ابعاد مختلف برنامه ریزی و مدیریت مکان تغییر پیدا کرده است. با پالایش مفاهیم مستخرج از پژوهش، مدل نظری مفهوم پردازی برند مکان ارائه شد. این مدل، لایه های مختلف مفهومی و راهبردی، همچنین الزامات و شرایط زمینه ای مؤثر در آن را دربر دارد. هویت برند به عنوان مؤلفه محوری در لایه مفهومی مطرح می شود. هویتی که با انباشت تجربه برند، تصویر برند مکان را شکل می دهد. این تصویر که به دنبال تعریف ویژگی خاصی از مکان در ذهن مخاطبان است، به تدریج ارزش ویژه برند را شکل می دهد. این ارزش ویژه، عنصری کلیدی در ایجاد وفاداری به برند و تکمیل زنجیره توسعه همه جانبه مکان است. بدین ترتیب برندسازی مکان به عنوان رویکردی میان رشته ای، تعاملی، چندوجهی، زمینه گرا و مبتنی بر دارایی های مکان، در برنامه ریزی و بازآفرینی مکان به کار گرفته می شود.
برنامه ریزی منظر مبتنی بر خرد اقلیم با هدف کاهش آلاینده های هوا در کلان شهرها (نمونه مورد مطالعه منطقه 22 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۲
41 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کاهش آلودگی هوای تهران دو رویکرد کلی را در بر می گیرد. رویکرد نخست به کاهش وسایل آلاینده می پردازد که موجب انتشار و توزیع آلاینده ها در سطح شهر است و رویکرد دوم به کاهش میزان آلودگی از طریق روش های جذب و تبدیل آنها به صورت طبیعی تأکید دارد. بدین معنی که با یافتن راه حل هایی نه تنها می توان میزان آلودگی هوا را کاهش داد، بلکه می توان با به کارگیری تدابیری هوای سالم را تولید و منتشر کرد که در نتیجه سلامت جسم و روان شهروندان را به دنبال دارد.<br /> هدف تحقیق: به طور کلی هدف این پژوهش یافتن راهکارهایی در حوزه برنامه ریزی و طراحی منظر است تا از این طریق به کاهش آلودگی هوا و همچنین به بازتولید هوای سالم دست یافت.<br /> سؤال تحقیق: این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چگونه می توان از برنامه ریزی منظر در بازتولید خرد اقلیم ها در جهت کاهش آلودگی هوا استفاده کرد؟<br /> روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت کیفی است و به شیوه تحلیل محتوا و بررسی نمونه های مشابه و استخراج نقاط ضعف و قوت، به تبیین اصول و الگوهای طراحی منظر همساز با اقلیم پرداخته می شود.<br /> نتیجه گیری: به نظر می رسد ایجاد خرد اقلیم در منطقه 22 تهران می تواند به کاهش پدیده جزیره گرمایی منجر شده و در نتیجه آن کاهش آلودگی هوا را به دنبال داشته باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با کاهش شدت جزیره گرمایی از طریق بهبود برخی عناصر منظر شهری، دست یافتن به محیطی سالم همراه با کاهش آلاینده های مضر بر سلامتی انسان امکان پذیر خواهد شد.