مطالب مرتبط با کلیدواژه

پناه


۱.

بررسی جامعه شناختی نگاره پناه (1356) اثر محمود فرشچیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پناه زمینه جمعی زمینه فرهنگی محمود فرشچیان نگارگری شیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۶۵۹
مطالعه جامعه شناختی در هنر امکانات جدید و ممتازی را برای برنامه ریزان اجتماعی و اعضای جامعه هنری فراهم می سازد. بررسی جامعه شناختی تجربه محمود فرشچیان در خلق نگاره های شیعی که بعضاً با اقبال عمومی مواجه شده، علاوه بر فهم معانی آثار، یافته هایی برای خودآگاهی جامعه هنری و برنامه ریزان اجتماعی خواهد داشت و به پرسش های مهمی پاسخ خواهد داد: چگونه یک اثر هنری خود را به عنوان یک پدیده فراگیر اجتماعی مطرح کند، دیده شود و اثرگذاری کند؟ چه زمینه های شخصیتی در هنرمند وجود دارد که اثر هنری او را به یک پدیده فراگیر اجتماعی مبدل می کند؟ شرایط فرهنگی جامعه چه تأثیری بر شخصیت هنرمند و آفرینش های هنری او دارد؟ هنرمند و اثر هنری او چه نسبتی با جامعه دارند؟ بررسی جامعه شناختی نگاره «پناه» با هدف توضیح مکانیسم اجتماعی به وجودآمدن آن با استفاده از نظریه سید سعید زاهد نشانگر آن است که اثر مذکور برآیند کنش هنرمند در زمینه شخصیت، فرهنگ و شرایط اجتماعی بوده است. شخصیت و زمینه فرهنگی به طور مستقیم بر ادراک هنری هنرمند یعنی الهام، تخیل و نوآوری مؤثر است و زمینه اجتماعی و ساختار رسمی جامعه نیز به طور غیرمستقیم و ناخودآگاه بر آن اثرگذار شده اند. التفات هنرمند به خفقان حاکم بر مردم در نیمه های دهه 1350 از رهگذر الهام و تخیل به مضمون «پناه جویی شیعیان» تبدیل شده و سپس از مجرای نوآوری، ساختار بصری یافته است. ساختار بصری نگاره پناه به واسطه تمهیدات تجسمی ای مانند ترکیب بندی متمرکز، فضای خلوت، بازنمایی غیرفیگوراتیو پیکره امام با خطوط منحنی و پرهیز از چهره پردازی و تلون برای کاهش مادیت اشکال و فضا به فرم مبدل شده و حزن جمعی و بی یاوری آن ها را بازنمایی کرده است.
۲.

واکاوی زیبایی شناسی و نمادپردازی در هنر معماری قشقایی به روش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نماد پناه آرمان آستانه خیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
نمادپردازی و زیبایی شناسی مردمان در هنرهایشان نمود می یابد. سایر محققانی که معماری سیاه چادر را موردتوجه قرار داده اند ازنظر عناصر و اجزا، ویژگی های سازه ای، اقلیمی یا شیوه زندگی به آن توجه کرده اند. آن ها به تمجید زیبایی های آن پرداخته اند اما جنبه های زیبایی شناسانه را تحلیل نکرده اند. این پژوهش با تمرکز بر سیاه چادر عشایر قشقایی به عنوان جلوه ای از معماری بومی در پی این است که پیام ها و انگاره های زیبایی شناسانه را به صورت اکتشاف پدیدارشناسانه شناسایی کند. هدف این پژوهش شناخت ساختار معنا در معماری سیاه چادر است. زیبایی شناسی و نمادپردازی به عنوان بالاترین سطح معنی در معماری عشایر کمتر موردتوجه قرار گرفته است. داده های این پژوهش به صورت مشاهده یک ایشوم ییلاقی عشایر قشقایی و صحبت با زنان گردآوری شده و به صورت پدیدارشناسی تحلیل شده است. چهارچوب نظری بر اساس نظریه فرهنگی - اجتماعی راپاپورت و پدیدارشناسانه باشلار تدوین شده است. بر اساس این چهارچوب مؤلفه های گهواره، مرزها، درون و بیرون، بزرگ و کوچک، آرمان، آشیانه، شکل ها و رنگ ها بر مبنای سه عنصر خیال، رؤیا و افسانه تحلیل می شوند. سؤال این پژوهش این است که ویژگی های نمادین و زیبایی شناسی چگونه بر شکل سیاه چادر عشایر قشقایی تأثیرگذار است؟ یافته ها نشان می دهد نمادهایی مانند رؤیاپردازی نامحدود، بی کرانگی قلمروی سکونت، عناصر طبیعت، تقدس اجاق، پناه، کمال گرایی، جلوه انسانی سیاه چادر، عشق ورزیدن به خانه، مینیاتوری از عمارت آرمانی، صمیمیت و مرزهای نسبی در ارتباط شکل سیاه چادر با معنا قابل خوانش است. نتایج همچنین نشان می دهد کل مجموعه سیاه چادر با عرصه های اطراف به عنوان نظام خانه مدنظر است و ساختار شکل گیری عناصر مختلف به صورت شکل گیری عرصه ها در یک ساختار مارپیچی حول زن عشایر تعریف می شود. بنابراین در کنار سایر عوامل سرپناه و شیوه زندگی، مفهوم ادراکی پناه، معنا و نمادها در ایجاد معماری بومی سیاه چادر نقش تعیین کننده دارد.