فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۱٬۹۲۱ تا ۳۱٬۹۴۰ مورد از کل ۴۹۷٬۰۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: ازدواج در سنین پایین به ویژه در زمانی که شخص هنوز به بلوغ روانی و اجتماعی لازم نرسیده است، می تواند آسیب های جدی برای فرد، خانواده و حتی جامعه داشته باشد.
هدف: این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر ازدواج زود هنگام و پیامدهای سلامتی آن در زنان زیر 18 سال بود.
روش: این پژوهش شامل یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و سپس یک مطالعه کیفی بود شد. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بود. در مطالعه مقطعی 133 زن و در مطالعه کیفی 36 زن مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در مطالعه مقطعی پرسشنامه محقق ساخته بود و در مطالعه کیفی از مصاحبه استفاده شد. در مطالعه مقطعی از آزمون کای دو و در مطالعه کیفی از تحلیل محتوا برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد سن ازدواج اکثر زنان 13 تا 14 سالگی بود. سن اولین قاعدگی زنان 12 سالگی بود (6/28%) گزارش شده است. بین شغل مادر، شغل پدر، درآمد ماهیانه والدین و سن اولین قاعدگی با سن ازدواج ارتباط آماری معنی دار وجود داشت. مطالعه کیفی درباره مشکلات ازدواج زودهنگام شامل چهار مضمون اصلی مشکلات جسمی، مشکلات روحی-روانی، مشکلات رشد و تکاملی و مشکلات اجتماعی در پی ازدواج زودهنگام بود.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بینش دقیق تری به پدیده کودک همسری ارائه می کند و می توان برای مداخلات مربوط به ازدواج زودهنگام، به ویژه در جمعیت رو به افزایش مهاجران، مورد استفاده قرار گیرد.
معرفی و مرور کتاب «پژوهش کیفی موفقیت آمیز: راهنمای عملی برای مبتدیان»
حوزههای تخصصی:
روشهای پژوهش کیفی به ابزاری قدرتمند برای کشف پدیدههای پیچیده تبدیل شدهاند. در میان منابع بیشماری که در این زمینه در دسترس پژوهشگران قرار دارند، «پژوهش کیفی موفقیتآمیز: راهنمای عملی برای مبتدیان» کتابی است که ویرجینیا براون و ویکتوریا کلارک برای دانشجویان و همچنین پژوهشگرانی نوشتهاند که در زمینة روششناسی کیفی تجربة محدودی دارند (Clarke & Braun, 2013). همانطور که از عنوان کتاب پیدا است، هدف براون و کلارک از نوشتن این کتاب درسی آن است که اطمینان حاصل کنند که پژوهشگران مبتدی واقعاً این پژوهش کیفی را درک میکنند و بنابراین، میدانند که واقعاً چگونه پروژههای پژوهشی کیفی خود را پیش ببرند. به نظر میرسد که آنها به خوبی به هدف خود دست یافتهاند. حتی افرادی که پروژههای پژوهشی متعددی را اجرا کردهاند، نکات تازهای را از متن کتاب خواهند آموخت. بنابراین، عنوان مناسبتر برای این کتاب میتواند «راهنمای عملی برای پژوهشهای کیفی موفقیتآمیز» باشد (Craver, 2014). ترجمة روان این اثرِ مهم به زبان فارسی توسط شیوا گرانمایهپور و امیرعلی مازندرانی مرزهای زبانی را از میان برمیدارد و به مخاطبان اجازه میدهد تا به شکلی عمیقتر با مفاهیم این کتاب آشنا شوند. نویسندگان در این کتاب، تأکید ویژهای بر انجام «پژوهشهای کیفی با Q بزرگ» دارند که عبارتاند از پژوهشهایی که فراتر از استفاده از روشهای کیفی، دارای «پارادایمِ فلسفی کیفی» هستند (Pilcher & Cortazzi, 2024). به بیان دیگر، آنها بر این باورند که زیربنای پژوهشهای کیفیِ واقعی، سنّت تفسیری/برساختگرایی است و روشهای پژوهش و تحلیلی که در این اثر به عنوان نمونه و الگو معرفی شدهاند، دارای این رویکرد معرفتشناختی هستند. با این حال، در برخی از مواقع، آنها برای مقایسة دیدگاه نظری مورد نظرشان با رویکردهای تجربهگرا، به پژوهشهای کیفی مبتنی بر سنت اثباتگرایی یا «پژوهشهای کیفی با q کوچک» نیز اشاره میکنند.
The Relationship Between Active Work Behaviors, Transformational Leadership Style, and work Engagement: The Mediating Role of Innovation Culture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
52 - 67
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study aimed to investigate the relationship between active work behaviors, transformational leadership style, and work engagement of vocational school teachers with the mediating role of innovation culture using Structural Equation Modeling(SEM). Methods & Materials: This research is applied and correlational. The study population consisted of teachers of vocational school in Urmia city during the academic year 2021-2022, totaling 309 individuals. A sample of 200 teachers was selected using stratified random sampling and Cochran's formula. The data were collected using the Zopiatis et al. work engagement questionnaire (2014), Tornau and Ferse's active work behaviors scale (2013), Bass and Avolio's transformational leadership style scale (1995) and Dobni's innovation culture scale (2008). The validity and reliability of the instruments were confirmed. Structural equation modeling (SEM) was used to analyze the data using SPSS and AMOS24 software. Results: In this study, a model of relevant variables affecting work engagement was examined. The findings showed that innovation culture and active job behaviors have a direct, positive, and significant effect on work engagement. The direct effect of active job behaviors, transformational leadership style on innovation culture is positive and significant. Moreover, the mediating roles of innovation culture on work engagement were confirmed. Active job behaviors, transformational leadership style, affect work engagement through the mediating variable of positive and meaningful innovation culture. Conclusions:The findings highlighted the importance and role of active job behaviors and transformational leadership style in increasing work engagement of vocational school’s teachers through innovation culture
Enhancing Human Capital Through Social Capital: The Mediating Role of Knowledge Management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
152 - 173
حوزههای تخصصی:
This study delved into the dynamics between social capital and human capital and their influence on the knowledge management practices of teachers in Tehran, Iran. The researchers adopted a random sampling method, selecting 214 participants, and administered three standardized questionnaires to collect data. Data analysis was conducted using the Structural Equation Modeling approach. The findings of the study revealed that social capital did not have a significant impact on knowledge management. The researchers attributed this to the presence of a weak culture of teamwork among Iranians, a subject they elaborated on extensively in their article. However, the second hypothesis indicated that social capital significantly influenced human capital, while the third hypothesis demonstrated that human capital had a substantial effect on knowledge management. The fourth hypothesis proposed that social capital influenced knowledge management through the mediating role of human capital, and this effect was found to be significant. These research findings highlight the distinct roles played by social and human capital in knowledge management, with human capital emerging as the more influential factor. Moreover, the study not only explored the direct relationship between social capital and human capital but also emphasized the mediating function of knowledge management within these associations. This novel perspective can enhance our comprehension of methods to enhance human capital within organizations by harnessing the potential of social capital and effective knowledge management
Examining Intercultural Interactions from the Primary School Students & Teachers’ Perspective of Ardakan City: A Comparative Analysis at the Spatial Level of Class and Individual(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
132 - 155
حوزههای تخصصی:
Migration has become an international challenge that has affected all social institutions, especially the educational system, in terms of changing the composition of the cultural context of students. Therefore, intercultural communication is the key to creating social harmony. The aim of research was to analyze intercultural interactions from the perspective of primary school students and their teachers in Ardakan City, using grounded theory method. The research field includes teachers and pupils of different ethnic groups in Ardakan City, and purposeful sampling methods (semi-structured interview & free group interview) for data collection and open, central, and selective coding methods for data analysis were used, respectively. The findings of the research point to three similarities between the views of teachers and students and two basic differences: Effectiveness of intercultural interactions makes students more prepared to accept and choose a transformational strategy and live in a multicultural society under the influence of age characteristics. In contrast, teachers' efforts to ignore and downplay cultural differences are based on emphasizing the national and systemic curriculum and devoting more time. The results of the research indicate that intercultural interactions in immigrant-accepting areas should be considered by policymakers and educational planners in order to reduce tensions and lead to intercultural synergy
ارائه مدلی برای رفتار سازمانی مثبت گرا در صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
رفتار سازمانی مثبت گرا اخیراَ به عنوان یکی از موضوعات چالشی و جذاب در علم مدیریت مطرح شده است. رفتار سازمانی مثبت گرا با بهره مندی از ابزار جدید مدیریتی یعنی سرمایه روان شناختی علاوه بر سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی قادر به خلق مزیت رقابتی پایدار برای سازمان های معاصر است. با توجه به اهمیت موضوع رفتار سازمانی مثبت گرا، پژوهش حاضر کوشیده است به ارائه مدل رفتار سازمانی مثبت گرا در صنایع خلاق بپردازد. پژوهش حاضر از طریق روش تئوری داده بنیاد چندگانه و با استفاده از ادبیات و تئوری های موجود و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان و کارشناسان این صنعت، مدلی منسجم در زمینه رفتار سازمانی مثبت گرا ارائه کرده است. روش نمونه گیری قضاوتی بوده و مصاحبه ها تا زمان اشباع نظری ادامه یافته است. داده های به دست آمده از کدگذاری، تحلیل و به استخراج 305 کد اولیه، ۳6 کد ثانویه، 23 مفهوم و ۶ مقوله منجر شد. مدل رفتار سازمانی مثبت گرا در صنایع خلاق شامل مقوله محوری (رفتار سازمانی مثبت گرا)، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها می شود. مولفه های تشکیل دهنده رفتار سازمانی مثبت گرا نیز شامل رفتارهای فردی عینی، رفتارهای فردی ذهنی، رفتارهای گروهی و رفتارهای سازمانی می شود. مدل رفتار سازمانی مثبت گرا در حوزه صنایع خلاق با توجه به ماهیت خلاق بودن، ملاحظه شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فناورانه و قانونی داخلی و خارجی، ارائه راهبردها و راهکارهای بدیع جهت توسعه و تقویت رفتار سازمانی مثبت گرا در کسب وکارهای فرهنگی و استخراج پیامدهای تقویت رفتار سازمانی مثبت گرا در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی با مدل رفتار سازمانی مثبت گرا در سایر صنایع، تفاوت اساسی دارد.
ملاک های تشخیصی اختلال وسواس عملی طهارت و نجاست بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواس اختلالی است که در آن فرد مبتلا، با انبوهی از افکار سمج روبه رو می شود و مجبور است برخی کارها را بارها انجام دهد. این اختلال نمودهای مختلفی دارد که نمود تمیزکردن شایع ترین نمود در بین نمودهای وسواس-اجباری است. نمود شست وشو در جوامع اسلامی اغلب نسبت به طهارت و نجاست می باشد. در دین اسلام برخی مواد نجس شمرده شده اند، نجس بودن حکمی شرعی است که شخص مسلمان باید برای انجام بعضی عبادات از نجاسات پاک باشد، بی اطلاعی از ظرافت های این اعتقاد مذهبی زمینه ابتلای بعضی افراد را به این اختلال فراهم می کند. هدف این پژوهش بررسی علائم و نشانگان اختلال وسواس-اجباری طهارت و نجاست بر اساس منابع اسلامی است. بدین منظور این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد و نشانگان این اختلال استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس منابع اسلامی این اختلال دارای دو ملاک اختصاصی افراط در انجام دستورات شرع در زمینه طهارت و نجاست و سوگیری افراطی در فهم و درک و برداشت از دستورات شرع می باشد و نیز دارای چهار ملاک مشترک می باشد.
بررسی جرم پول شویی به عنوان یکی از مظاهر فساد و ارائه سازوکارهای ساختاری و اقتصادی در راستای مبارزه با فساد
منبع:
تحقیقات حقوق شهروندی (حقوق بشر و شهروندی سابق) سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
55 - 74
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین اهداف هر نظام اقتصادی دستیابی به رشد و سلامت اقتصادی پایدار است. یکی از چشم اندازهای نظام های دنیا، ارتقا سلامت اقتصادی و شفافیت بخش های مالی جامعه است. یکی از عوامل مهمی که در بلندمدت بر رشد و سلامت اقتصادی یک جامعه تأثیر منفی می گذارد، پدیده پول شویی است. در پول شویی عواید حاصل از فعالیت های مجرمانه و غیرقانونی در مجاری مشروع و قانونی قرار می گیرد و در چرخه اقتصادی جامعه تطهیر می شود. پول شویی به عنوان پدیده ای نوظهور در بسترسازی فساد نقش عمده ای دارد و در مقابل فساد نیز در تولید پول شویی نقش مهمی دارد، از آن محافظت می کند و در تمام مراحل پول شویی حضور دارد. ظهور بسیاری از جرائم خطرناک مثل قاچاق، فساد است؛ بنابراین باید در جهت مبارزه با پول شویی به عنوان یکی از مظاهر مخل امنیت اقتصادی سازوکار مطلوب پیشینی و پسینی در سه حوزه قوانین، رویه ها و عملکردها طراحی کرد و در قالب تقنین به آن جامه عمل پوشاند. در پژوهش حاضر با روش جمع آوری کتابخانه ای به دنبال آن هستیم تا پس از تبیین پدیده جرم پول شویی، به یکسری سازوکارهای پیشینی لازم در جهت کاهش تحقق این جرم مالی بپردازیم.
مدلی برای تبیین نقش رهبری اشتراکی در بهره وری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
75 - 103
حوزههای تخصصی:
توجه دولت ها به اقتصاد دانش بنیان و ظهور گسترده شرکت های دانش بنیان و همچنین خلق ارزش بر پایه دانش و اهمیت یافتن نیروی کار دانشی در سازمان ها، شیوه های نوین رهبری و مدیریت متناسب با موقعیت خاص این شرکت ها را می طلبد. در نظریه رهبری متناسب با نیروی کار دانشی که خواهان مراتبی از استقلال بوده، در محیط هایی با پیچیدگی بالا و در هم تنیدگی نقش ها مشغول به کار می باشند، رهبری اشتراکی به عنوان عامل افزایش عملکرد فردی، اثربخشی تیم ها و افزایش بهره وری در سازمان ها پیشنهاد شده است. این پژوهش با هدف واکاوی پیامدهای رهبری اشتراکی در شرکت های دانش بنیان و همچنین تعیین متغیرهای مؤثر بر فرآیند اجرای این سبک رهبری در شرکت های دانش بنیان صورت پذیرفت. این تحقیق، به لحاظ هدف از نوع تحقیقات توسعه ای و کاربردی و به لحاظ روش از نوع تحقیقات توصیفی است که به روش آمیخته اکتشافی انجام شد. مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات جامعه آماری تحقیق را تشکیل دادند. در بخش کیفی، نمونه گیری به روش هدفمند انجام و حجم نمونه براساس رسیدن به اشباع نظری تعیین شد. در بخش کمّی نیز نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. در خلال هیجده مصاحبه انجام شده، نتایج رهبری سازمانی در سطح فردی با افزایش انگیزش، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و توسعه مهارت ها، در سطح تیمی انسجام گروهی، توانمندسازی تیمی و هویت گروهی و در بعد سازمانی بهره وری، یادگیری سازمانی و نوآوری احصا شد. همچنین در این مورد، اشتراک دانش به عنوان متغیر میانجی شناسایی شد. این عوامل با داده های به دست آمده از 127 پرسشنامه الکترونیک که با تکنیک حداقل مربعات جزئی تحلیل شدند، نیز تأیید شد.
مدل تصمیم گیری راهبردی مبتنی بر توانایی های شناختی مدیران سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
165 - 202
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری جزء مهم ترین و اصلی ترین وظیفه مدیران است. تلاش برای ارتقای این وظیفه همیشه در جریان بوده و شناخت و توسعه توانایی ها و قابلیت های مدیران نقش انکارناپذیری در بهبود تصمیمات دارد. ازآنجاکه سازمان های مدیریت و برنامه ریزی کشور در صدر مهم ترین ارگان های تصمیم گیری قرار دارد، در این تحقیق، به تبیین تأثیر توانایی شناختی بر تصمیم گیری راهبردی مدیران خواهیم پرداخت که چگونه این توانایی ها می توانند در پیشبرد، تعلل یا تأخیر و به ثمر رساندن برنامه های کلان این نهاد تعیین کننده باشند. این تحقیق از حیث هدف کاربردی و از نوع مطالعه موردی است. جمع آوری داده ها از مشارکت کنندگان این پژوهش که شامل مدیران سازمان مدیریت و برنامه استان اردبیل به تعداد 10 نفر بودند، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و تحلیل داده ها با کدگذاری باز به روش تحلیل محتوای کیفی انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهند مدیریت در تصمیم گیری از روی دادن چالش ها و بحران ها پیش از وقوع بحران پیشگیری می کند؛ در صورت بروز بحران بیش از آنکه اطاله یابد یا به بهمنی از مشکلات تبدیل شوند، رفع می شود. توانایی حل مسأله روند و نیل به اهداف به صورت نظام مند را تسریع می کند. با خلاقیت پیش از آنکه مسائل و بحران ها سازمان را از پای درآورند از مسیرهای آسان، کم هزینه و سریع حل و تفکر انتقادی کارشناسان مباحث خسارت بار یا مخاطره آمیز را طرح و بستری برای حل آن ایجاد می کنند.
بررسی تاثیر رتبه بندی اعتباری بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار ایران با استفاده از رگرسیون چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال چهارم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر رتبه بندی اعتباری بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار ایران با استفاده از رگرسیون چندگانه چکیده سودآوری از جمله مهمترین شاخص های ارزیابی شرکت ها است. در این پژوهش پس از اضافه کردن عامل رتبه بندی اعتباری به ادبیات عوامل موثر بر سودآوری در کنار متغیرهای نقدینگی، اهرم مالی، رشد فروش، اندازه شرکت و نرخ مالیات به عنوان عوامل موثر بر تعیین سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار از رگرسیون چندگانه برای تجزیه و تحلیل و اندازه گیری تأثیر متغیرها بر سودآوری استفاده شده است. دوره زمانی پژوهش 1399 است. نتایج بدست آمده نشان می دهد متغیرهای رتبه بندی اعتباری و اهرم مالی تاثیر مثبت بر سودآوری دارند و رتبه بندی اعتباری یک متغیر کلیدی در عوامل موثر بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار است. در حالی که نقدینگی اثر منفی و معنی داری بر سود شرکت ها دارد. همچنین، بین متغیرهای اهرم مالی نرخ مالیات با سودآوری رابطه معنی داری وجود ندارد.
تاثیر فرصت های رشد و جریان نقدی بر سرمایه گذاری
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق تاثیر فرصت های رشد و جریان نقدی بر سرمایه گذاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد که طی سالهای 1394 تا 1400 فعالیت داشته اند. تعداد آنها 120 شرکت می باشد. تحقیق حاضر بر اساس چگونگی بدست آوردن داده های مورد نیاز و از نظر طبقه بندی تحقیقات با توجه به هدف آن ها، در زمره تحقیقات توصیفی قرار دارد. این پژوهش بر اساس ماهیت و اهداف پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی می باشد. نتایج نشان داد که فرصت های رشد با سرمایه گذاری ارتباط منفی و معناداری دارد اما جریان نقدی با سرمایه گذاری ارتباط معناداری ندارد.
بررسی تنوع جنسیتی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۹ (جلد ۲)
255 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تنوع جنسیتی هیات مدیره بر عملکرد شرکتها می باشد. اطلاعات اخذ شده در رابطه با متغیر های پژوهش وارد صفحه گسترده اکسل شده و سپس با استفاده از نرم افزار ایویوز تحلیل شدند. جامعه آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک از میان ۲۲۶ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ می باشد. نتایج آماری پشتوانه کافی جهت اثبات ارتباط بین تنوع جنسیت جنسیتی و عملکرد مالی نداشت. نتایج بدست آمده متفاوت با نتایج پژوهش ها خارجی بود. به نظر می رسد توزیع فراوانی و تعداد اندک حضور بانوان در میان اعضای هیئت مدیره شرکت ها از منظر آماری نمی تواند دلیلی بر اثبات فرضیات پژو هشگر باشد.
تدوین الگوی توانمندی دانشی مدیران مالی دستگاه های اجرایی با روش پدیدارشناسی و تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
264 - 245
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله های بسیار مهم و حیاتی هر سازمانی وجود یک مدیر مالی با توانمندی و مهارت بالا است. توانمندی ها و مهارت های مالی باعث می شود مدیران مالی قادر به درک زبان امور مالی باشند و مالکیت عملکرد مالی بخش های خود را بر عهده بگیرند، توانمند بودن در هنر مدیریت امور مالی هر سازمانی یک رشته حیاتی برای ایجاد و حفظ پایداری مالی است، در یک دیدگاه کلی توانمند بودن مدیریت و سنجه های مختلف آن یکی از بعدهای سرمایه سازمانی محسوب می شود، بنابراین با توجه به اهمیت توانمندی مدیران مالی؛ پژوهش حاضر به تدوین الگوی توانمندی دانشی مدیران مالی دستگاه های اجرایی می پردازد. در این پژوهش از میان روش های تحقیق ترکیبی کیفی- کیفی، برای بررسی توانمندی دانشی مدیران مالی روش پدیدارشناسی بکار گرفته شد. برای جمع آوری داده ها با شیوه نمونه گیری هدفمند 15 نفر از متخصصان در این زمینه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و 67 گزاره (شاخص) استخراج که از میان کدهای استخراج شده طبق روش تحلیل مضمون آتراید - استیرلینگ (2001)، 17 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر شامل دانش تخصصی و مالی و دانش عمومی و مدیریت استخراج شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانایی دانشی مدیران مالی نقش کلیدی در بهبود مدیریت منابع در شرکت ها دارد و ناکارآمدی آن چالش برانگیز خواهد بود. الگوی تدوین شده در این پژوهش نخستین الگوی منسجم در زمینه توانایی دانشی مدیران است و می تواند آثار مفیدی را در سازمان های دولتی داشته باشد.
عوامل موثر بر عدم تمکین مالیات بر درآمد مشاغل: رویکرد تئوری رفتار برنامه ریزی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار عدم تمکینی مؤدیان مالیاتی در بخش مشاغل در چارچوب یک تئوری رفتاری است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- پیمایشی است. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بوده و داده های پژوهش از طریق 338 پرسشنامه ساختاریافته و محقق ساخته با طیف پنج طبقه ای لیکرت از چهار گروه از مشاغل (صرافان، مشاورین املاک، وکلا و کارشناسان رسمی دادگستری) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 25 و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. نسخه 2 و روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در چارچوب تئوری رفتار برنامه ریزی شده، متغیرهای نگرش، عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک پذیری، و هزینه تمکین مالیاتی ارتباط مستقیم و معناداری با قصد عدم تمکین مالیاتی دارند. در رابطه با اثر متغیرهای نگرشی، دانش مالیاتی، سیستم مالیاتی و مقامات مالیاتی، ارتباط معناداری مشاهده نشد. در ارتباط با اثر هنجارها بر روی قصد عدم تمکین مالیاتی، و هنجارهای فردی، اثر معکوس و معناداری مشاهده شد. در نهایت مشاهده شد که کنترل رفتاری ادراک شده اثر معناداری بر روی قصد و رفتار عدم تمکین مالیات بر درآمد مشاغل دارد. نتیجه گیری: تمرکز کمتر سازمان مالیاتی بر روی فاکتورهای رفتاری محسوس بوده و از آنجا که نظریه رفتار برنامه ریزی شده، نظریه مناسبی جهت تبیین و پیش بینی قصد و رفتار مؤدیان است، لذا می توان این خلاء را با استفاده از این نظریه و نظریه های مشابه مورد بررسی قرار داد و راه حل مناسب را ارائه نمود.
طراحی و اعتباریابی پرسشنامه هوش هیجانی (فرم خودسنجی) برای ارزیابی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۳۸-۵۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها به اهمیت هوش هیجانی بر جنبه های محتلف زندگی کودکان تأکید می کنند. اما مطالعات کمتری به طراحی آزمون مناسب برای سنجش هوش هیجانی در کودکان پرداخته اند. هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی پرسشنامه هوش هیجانی مطابق با فرهنگ ایرانی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع توسعه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 6 تا 9 سال شهر تهران در سال 1400 بوده اند. حجم نمونه 618 کودک (313 پسر و 305 دختر) که به شیوه ی در دسترس از مدارس انتخاب شدند. در این راستا بر اساس بررسی هدفمند پژوهش های علمی در زمینه هوش هیجانی نسخه اولیه پرسشنامه با 60 گویه طراحی شد. برای روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و پایایی درونی با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: در فرآیند روانسنجی پرسشنامه گویه هایی که نسبت روایی محتوایی آن کمتر از 0/62 و شاخص روایی محتوایی آن کمتر از 0/79 بود حذف شد. تحلیل عاملی اکتشافی 59 گویه را با ساختار 6 عاملی نشان داد و تحلیل عاملی تأییدی موید این یافته بود. همچنین همسانی درونی سؤال ها 0/865 به دست آمد که نشان می دهد پرسشنامه از اعتبار خوبی برخوردار است. نتیجه گیری: ابزار طراحی شده یک پرسشنامه معتبر برای سنجش هوش هیجانی در نمونه کودکان ایرانی بوده که پژوهشگران و سایر متخصصان مربوطه می توانند از این ابزار در پژوهش های روانشناختی خود استفاده کنند
مقایسه درمان حمایتی-آفلاین متمرکز بر پذیرش و تعهد با گروه درمانی آنلاین مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی مدیریت وزن افراد دارای اضافه وزن یا چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۲۲۶-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه درمان حمایتی-آفلاین متمرکز بر پذیرش و تعهد با گروه درمانی آنلاین مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی مدیریت وزن در افراد دارای اضافه وزن یا چاقی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی بود که در بازه زمانی اسفند ۱۳۹۹ تا اردیبهشت ۱۴۰۰ طی فراخوان به تعداد ۳۸ نفر به کلینیک روان شناسی پذیرش و تعهد مراجعه کردند. از جامعه مذکور، تعداد ۳۰ نفر از افرادی که دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به شکل تصادفی در سه گروه ۱۰ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارش شدند. ابزار سنجش این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی مدیریت وزن (WELSQ) بود. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل کوورایانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که در هر دو گروه آزمایش، میانگین نمرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییر کرده بود (۰۵/۰>P). همچنین مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که در خرده مقیاس خودکارآمدی هنگام فعالیت های مثبت، اثربخشی درمان حمایتی-آفلاین بیشتر از گروه درمانی آنلاین بود (۰۵/۰>P). در خصوص نمره کلی مدیریت وزن و سایر خرده مقیاس ها، بین اثربخشی این دو روش تفاوت معناداری یافت نشد (۰۵/۰<P). از این یافته ها می توان نتیجه گرفت چنانچه افراد مبتلا به اضافه وزن تمایلی به دریافت مداخلات حضوری نداشتند، می توان از مداخلات غیر حضوری به عنوان یک راهکار جایگزین استفاده نمود.
اثربخشی مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری (دوماهه) انجام شد. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1400-1401 بود که از این تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شکوفایی (HFQ) سلیمانی و همکاران (2015) بود. برنامه آموزش توانمندسازی شکوفایی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش توانمندسازی شکوفایی آنلاین در مرحله پس آزمون بین دو گروه در متغیرهای هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت تفاوت معناداری (01/0>p) ایجاد کرد و این تفاوت در مرحله پیگیری ماندگار بود. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر متغیرهای پژوهش تأثیر مثبت داشته است.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپردازش آن بر عدم تحمل بلاتکلیفی در بیماران بهبودیافته از ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۱۸۲-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپردازش آن بر عدم تحمل بلاتکلیفی بیماران بهبودیافته از بیماری کووید-19 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران بهبود یافته از کووید-19 شهر خرم آباد در سال 1399 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 45 نفر بیمار بهبود یافته واجد شرایط و داوطلب شرکت در مطالعه بودند که بصورت هدفمند در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، مداخله ی شفقت درمانی طی 8 جلسه و گروه آزمایش دوم درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم را طی 5 جلسه دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) (فریستون و همکاران، 1994) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری عدم تحمل بلاتکلیفی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). هر دو مداخله در عدم تحمل بلاتکلیفی تأثیر داشتند اما بین دو مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد (1=P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان شفقت درمانی و درمان حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپردازش آن بر عدم تحمل بلاتکلیفی بیماران بهبودیافته از بیماری کووید-19مؤثر بودند.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی گروهی بر دشواری در تنظیم هیجان و شاخص توده بدنی در افراد چاق مبتلا به خوردن هیجانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه چاقی به پدیده ای همه گیر تبدیل شده که اثرات سویی به همراه دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی گروهی بر دشواری در تنظیم هیجان و شاخص توده بدنی در افراد چاق مبتلا به خوردن هیجانی انجام شد. روش: مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل همه مردان و زنان ۲۱ تا ۵۰ سال مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه و چاقی شهر تهران در تابستان و پاییز ۱۳۹۹ بود. نمونه پژوهش شامل ۴۵ فرد چاق مبتلا به خوردن هیجانی بود که به صورت نمونه گیری در دسترس در کلینیک های تغذیه و چاقی مهردادی و بهپویان انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایدهی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتار خوردن داچ (۱۹۸۶)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و رومر (۲۰۰۴) و شاخص توده بدنی بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. در مقایسه با گروه کنترل، گروه های آزمایشی تنظیم هیجان را بهبود بخشیده و شاخص توده بدنی را کاهش دادند. علاوه بر این یافته ها نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با طرحواره درمانی گروهی به یک اندازه موجب بهبود تنظیم هیجان و کاهش شاخص توده بدنی در افراد چاق مبتلا به پرخوری هیجانی می شوند (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی گروهی روش هایی مؤثر در بهبود دشواری در تنظیم هیجان و کاهش شاخص توده بدنی در افراد چاق مبتلا به خوردن هیجانی بود؛ بنابراین پیشنهاد می شود در درمان افراد چاق مبتلا به پرخوری هیجانی استفاده شوند.