فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۲٬۲۸۱ تا ۴۰۲٬۳۰۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مراحل تبلور اسلام در جوامع از دیدگاه مقام معظم رهبری، تحقق جامعه اسلامی است که پیش از تحقق تمدن اسلامی ایجاد می شود. در پژوهش حاضر به روش کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد به این پرسش اساسی پاسخ داده می شود که جامعه اسلامی چگونه محقق می شود. این مقاله با بررسی کامل کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و بیانات رهبر انقلاب درباره جامعه اسلامی به صورت تمام شماری در فاصله سال های 1368 تا 1398، به تدوین الگویی درباره تحقق جامعه اسلامی از دیدگاه ایشان می پردازد. در این پژوهش، مقوله علی تشکیل جامعه اسلامی، توحید است که در بستر ولایت، رهبر، حاکم جامعه و عناصر مؤمن تحقق می یابد. مقوله های جهالت، طاغوت، خلقیات فاسد و شرک نیز به عنوان مقوله مداخله گر شناسایی شده اند. راهبردها برای تحقق یگانه پیامد تشکیل جامعه اسلامی یعنی تکامل آحاد جامعه، اطاعت از خدا و پیامبر (ص) (بندگی خدا)، ایمان، هجرت، مجاهدت، صبر، صلات، استقامت، دشمن شناسی، تکلیف شناسی، عزت، عقلانیت، تشبه به پیامبر اکرم (ص)، تبیین اسلام و احکام اسلامی، تدوین فقه حکومتی، تعلیم، تعلم و تزکیه است.
امکان سنجی کشت محصول گندم با استفاده از منطق بولین (مطالعه موردی: شهرستان شوش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
در بین عوامل مختلف تاثیر گذار در تولید محصول گندم، شرایط محیطی و اقلیمی از مهم ترین متغیرهایی هستند که باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرند. با توجه به استعداد و ظرفیت های تولید گندم در شهرستان شوش، بررسی جامعی بر اساس آمار 12 ساله عناصر اقلیمی و شناسایی عوامل محیطی انجام گرفت. آنگاه بر اساس مدل بولین (Boolean) در محیط GIS رابطه بین هر یک از پارامترهای محیطی و اقلیمی موثر در کشت گندم مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، نواحی مستعد کشت گندم در شهرستان شوش شناسایی شد. نتایج حاکی از آن است که این شهرستان از لحاظ کشت گندم آبی، شرایط و استعداد مساعدی را دارا می باشد، اما گندم دیم کشت نمی شود و مناسبترین مکان جهت کشت گندم مناطق شمال و شمال شرق شهرستان می باشد.
مدل یابی مؤلفه های مؤثر بر پایداری منابع انسانی در کسب و کارهای خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر پایداری منابع انسانی در کسب و کارهای خانوادگی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف توسعه ای- کاربردی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر گردآوری داده ها، آمیخته و از نوع اکتشافی است. نمونه آماری مرحله کیفی شامل 18 نفر از مدیران و مؤسسان کسب وکارهای خانوادگی با سابقه بیش از 30 سال در استان های کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی می باشد. جامعه آماری بخش کمی را 864 نفر از کارشناسان حوزه کارآفرینی و مدیران کسب وکارهای کوچک و متوسط مستقر در شهرک های صنعتی استان های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه تشکیل می دهند که از میان آنها 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در مرحله کمی پرسشنامه مستخرج از مدل کیفی است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون شش مرحله ای براون و کلارک (2006) و نرم افزار MAXQDA10 و برای تحلیل داده های کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار SmartPLS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که، از میان مؤلفه های شناسایی شده مؤثر بر پایداری منابع انسانی در کسب و کارهای خانوادگی، مؤلفه های حفظ یکپارچگی خانواده، فرهنگ سازمانی خانوادگی و سیستم های متعادل بین کار و زندگی، بیشترین تأثیر را داشتند.
اثربخشی آموزش مهارت های همدلی بر خودشیفتگی و قلدری دانش آموزان قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های همدلی بر خودشیفتگی و زورگویی دانش آموزان زورگو انجام شد. این پژوهش، به روش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان زورگو مشغول به تحصیل در دوره اول متوسطه در شهرستان سامان استان چهارمحال و بختیاری در نیمسال دوم تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 40 دانش آموز زورگو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 20 دانش آموز). دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در طول دو ماه تحت آموزش مهارت های همدلی قرار گرفتند. در حالی که که دانش آموزان حاضر در گروه گواه از دریافت این مداخلات در طول انجام پژوهش بی بهره بودند. در این پژوهش از مقیاس قلدری ایلی نویز (اسپلیج و هولت، 2001) و خودشیفتگی (راسکین و تری، 1988) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های همدلی بر خودشیفتگی (001/0p<) و زورگویی (001/0p<) دانش آموزان زورگو تاثیر معنادار داشته است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مهارت های همدلی با تمرکز بر مهارتهای دانش افزایی، ترکیب، کاربستن، ارزشیابی، تحلیل می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش خودشیفتگی و زورگویی دانش آموزان زورگو مورد استفاده گیرد.
آسیب شناسی اثر ساختار بودجه دولت بر توان تولید ملی؛ با تأکید بر بودجه سال 1400 کل کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلاح مالیه عمومی، در راستای رعایت انضباط مالی و بودجه ای، یکی از محورهای سیاست های کلی تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی (1391) بوده است. باوجوداین، بررسی ساختار بودجه های یک دهه اخیر نشان می دهد که بودجه های سنواتی، هنوز از کاستی های جدی رنج برده و همراه با تداوم و تعمیق کسری تراز عملیاتی طی یک دهه اخیر، برای ترمیم این کسری، عمدتاً از شیوه های ناپایدار و بعضاً موهومی استفاده شده که ساختار تولید را تخریب کرده است. در بررسی حاضر، که به احصای سازوکارهای تأثیر ترمیم بودجه بر ساختار تولید اختصاص داشته، به طور مشخص در بودجه سال 1400، روش های ترمیم کسری تراز عملیاتی در قالب 6 روش بیش برآوردی درآمدهای نفتی، برداشت از صندوق توسعه ملی، واگذاری شرکت های دولتی در قالب «ردّ دیون»، واگذاری شرکت ها در قالب سهام صندوق های مبادله پذیر ( ETF )، واگذاری دارایی های دولت و انتشار اوراق مالی شناسایی شده است. بررسی ها نشان می دهد این اقدامات ترمیم کسری بودجه ، دور باطلی را شکل داده که نتیجه آن تشدید تخریب تولیدمحوری و کاملاً مغایر با سیاست های کلی تولید بوده است. از این رو، درنهایت، پیشنهاد شده است که اصلاحات ساختاری در بودجه، در هر دو سطح منابع و مصارف، با تأکید بر بودجه ریزی برنامه ای و اصلاحات مالیاتی در کانون تلاش های دولت جدید، در تدوین برنامه هفتم توسعه و نیز لایحه بودجه 1401 صورت گیرد.
کارکرد تجربه دینی در معنادهی به زندگی از دیدگاه ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
91 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی کارکرد تجربه دینی در معنادهی به زندگی از دیدگاه ویلیام جیمز به همراه توصیف و تحلیل نقدهای طرح شده است. وی باگوهر انگاری تجربه دینی آن را شرط لازم و کافی کشف معنا می داند. او دین را امری فردی و احساسی می داند که با شواهد ذهنی بودن احساسات و خصوصی بودن امر ذهنی، به مطابقت نظر جیمز با علم جدید و اختصاصی شدن تجربه دینی و معنادهی آن پی می بریم. همچنین تبیین های تجربی جیمز فاقد قطعیت است و ضرورتی در اثبات عقلی آن نمی بیند. شواهدی همچون تلاش برای جستجوی معنا توسط همه انسان ها و جعل معنا و تقلیل معناداری به هدفمندی نشان می دهد که جستجوی معنا اساسی ترین نیروی محرکه در زندگی و وجود حس دینی در همه افراد است. نگاه جیمز بیشتر در احساس معنا است تا خود معنا. دیدگاه جیمز به تجربه دینی و معنا تحت تأثیر تفکرات پراگماتیستی ناظر به سودمندی است.
چالش های سیاست جنایی قضایی ایران در رویارویی با جرایم مخل نظام اقتصادی کشور ( با رویکردی انتقادی به شماری از آراء محاکم کیفری )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزه های فقه و حقوق جزاء سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
15 - 35
حوزههای تخصصی:
جرم اخلال در نظام اقتصادی کشور ایران، به جهت فراوانی وقوع آن در دهه های اخیر، مورد توجه جامعه ی حقوق کیفری ایران و موضوع پژوهش های عرصه علوم جنایی قرار دارد که در این راستا، نوشتار پیش رو، با شناسایی کاستی ها و خلاءهای موجود در سیاست جنایی قضایی جمهوری اسلامی ایران در رویارویی با اخلال در نظام اقتصادی کشور می کوشد نابسامانی های پدید آمده را از اجراء این سیاست، در رویه ی قضائی، نمایان سازد. یافته های به دست آمده از بررسی سیاست جنایی قضایی ایران در رویارویی با جرایم موجب اخلال در نظام اقتصادی کشور، نشان می دهد که سیاست جنایی ایران برابر این دسته از جرایم، متفاوت از سایر جرائم و به روشی سرکوبگرایانه است و مهمترین چالش های سیاست جنایی قضایی ایران در رویارویی با جرایم موجب اخلال در نظام اقتصادی کشور، تعدد مراجع رسیدگی کننده، تفاسیر و برداشت های دوگانه ی دادگاه های رسیدگی کننده از عبارات و واژه های مذکور در قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب سال 1369 شمسی و همچنین نبود دادسرا و دادگاه های تخصصی در سطح استان های کشور، جهت انجام تحقیقات و رسیدگی تخصصی به این گونه جرائم است.
مفهوم جایگاه بدن ناصرالدین شاه در نقاشی تالار آینه کمال الملک بر مبنای نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
169 - 179
حوزههای تخصصی:
نقاشی قاجار، به ویژه از دوران ناصرالدین شاه به بعد، همگام با تحولات اجتماعی فرهنگی، در آستانه عبور از سنت های پیشین، در گستره مفاهیم تازه ای قرار می گیرد. یکی از این مفاهیم که بیش از هر حوزه دیگری، دچار تحول و دگرگونی می شود؛ "بدن" است. از جمله جایگاه و کارکرد "بدن" در تصاویر پادشاه؛ که به عنوان یک نظام نشانه ای مهم، در تقابل با دیگری معنا تولید می کند. تصویر تالار آینه بازگوکننده چنین کارکردی از "بدن" در فضای گفتمانی قاجار با دیگری است و بر این مبنا، مساله پژوهش این است که؛ چه مناسباتی میان بدن ناصرالدین شاه با عناصر درون تصویر تالار آینه برقرار است یا به عبارتی، نحوه مواجهه بدنِ ناصرالدین شاه به مثابه بدنِ خود درون فرهنگ، در دیالکتیک با بدنِ دیگری که برآمده از "نه فرهنگ" است، چگونه نمایش داده می شود. "نَه فرهنگ" یکی از اصطلاحات اساسی و کاربردی در نظریات یوری لوتمان است که در برابر فرهنگ قرار می گیرد. از این رو هدف پژوهش، بهره گیری از نظریات لوتمان برای بررسی جایگاه بدنِ ناصرالدین شاه در تناسب با عناصر تصویری درون تصویر تالار آینه کمال الملک است که در سپهرنشانه ای قاجار جای می گیرد. سپهرنشانه ای یکی از پویاترین مفاهیم در نظریات لوتمان است که حاوی دو مفهوم بنیادین "خود" و "دیگری" است و هم چون واسطه ای برای تولید معنا در فضایی دوگانه عمل می کند؛ بنابراین پرسشی که به آن پاسخ داده می شود این است که: آیا بدن ناصرالدین شاه در تقابل با بدنِ دیگری درون "نه فرهنگ"، "بدن نزدیک" محسوب می شود و یا "بدن دور" است؟بر این اساس، پژوهش با روش سپهرنشانه ای لوتمان، جایگاه بدن ناصرالدین شاه در تالار آینه را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد و جمع آوری این اطلاعات با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه ای و با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی انجام می گیرد. با توجه به تحولات گفتمانی فرهنگ در سپهرنشانه ای قاجار؛ نتیجه پژوهش گویای این است که جایگاه "بدن" ناصرالدین شاه در تالار آینه کمال الملک، در دیالکتیک با دیگری، در مسیر گسست از خود قرار دارد؛ پیوسته کم رنگ شده و کنش خود را از دست می دهد و در نهایت، تصویری از یک "بدن نزدیک" را نمایش می دهد. جذب و نزدیک شدن به بدنِ دیگری درون "نه فرهنگ" حاکی از شکل گیری هویت در بدنِ ناصرالدین شاه در محور دیگری، و گسست جایگاه او از ارزش های تاریخی و حافظه فرهنگی است.
Designing a Predictive and Positive Model of Academic Participation in Students with Emphasis on Management Variables in Secondary Schools of Karaj(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to identify and rank the dimensions and components of the pre-school and post-secondary model of academic participation in Karaj Secondary Schools. Methodology: The research method was applied in terms of purpose, and in terms of data collection method, it was a consecutive exploratory mix. The statistical population of this research was in the quantitative section, high school teachers in Karaj in the academic year 2017-18 which included 786 educational units and 17732 teachers. In order to execute the questionnaires, stratified random sampling method was used and a sample of 376 teachers was selected. In the qualitative section, the researcher collected qualitative data through a qualitative interview with 21 experts, in which the reliability of the collection was 77.6% by another researcher. The results of this section indicated that in the components of academic participation antecedents, classroom management components, educational leadership, instructional strategies, organizational climate, and physical environment, and in the outcomes section, learning ability, academic motivation, and academic self-efficacy and academic achievement. Were extracted. Findings: The results showed that among the antecedents of academic participation, education management had the highest standard coefficient (0.98) and the lowest standard coefficient among these variables was 0.76 for education and culture strategies. In other words, educational management explained 96% of the variance in educational participation, while the two variables explained education and climate strategies 58% of the variance. Conclusion: Education is generally influenced by five factors, including teacher, program, equipment, and educational environment. Each of these factors has characteristics that can have different effects on academic achievement and learning.
فرآیندهای مکانی- فضایی در گونه شناسی مسکن روستایی مورد مطالعه: (استان چهارمحال و بختیاری؛ دهستان کیار غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال دوم پاییز ۱۳۹۶شماره ۳ (پیاپی ۷)
117 - 128
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی همچون دیگر نظام های زیستی با توجه به موقعیت فضایی و نحوه و محل استقرار خود، به صور مختلف در معرض پویایی و دگرگونی مداوم قرار دارند و متأثر از موقعیت و جایگاه مکانی- فضایی خود در گذر زمان همواره دستخوش تحولات شده اند، اما پرسش اینجاست که آیا این دگرگونی متناسب با مقتضیات جامعه روستایی بوده است؟ در این پژوهش تنها تغییر الگو و تحول عملکردی خانه های روستایی مورد بررسی قرار نمی گیرد، بلکه هدف، تحلیل نقش عوامل مکانی- فضایی بر گونه شناسی مسکن روستایی و نیز چگونگی و دامنه این تغییر و تحولات ساختاری در همسویی با مناسبات امروز است به گونه ای که نقش و اهمیت آن در روند زندگی و فعالیت روستایی دچار خدشه نشود. از آنجا که این تحقیق با رویکرد به آینده، به منظور پیدایش اندیشه ای تازه انجام می شود، در زمره تحقیقات توسعه محور و کاربردی قرار می گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی، داده های آماری و اطلاعات لازم جمع آوری شده است . در روش میدانی نیز 10 روستای دهستان کیار غربی از توابع استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از تکمیل پرسشنامه اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزارspss، داده پردازی شده اند. یافته ها نیز حاکی از آن است که از میان پارامترهای مکانی- فضایی، مؤلفه های اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی بیش از مؤلفه های طبیعی- اکولوژیکی بر گونه مسکن روستایی در منطقه مورد مطالعه تأثیر داشته اند. همچنین، تغییر تأثیرگذاری فرآیندهای فضایی بر موقعیت های مکانی متفاوت مورد تأیید است. نتایج حاصل نشان می دهد با توجه به تحولات کارکردی عمیق در خانه های روستایی منطقه مورد مطالعه، انطباق با محیط طبیعی از بین رفته و مساکنی با طرح و نقشه های شهری بروز یافته است. بنابراین، باید با ارائه الگویی مکانی- فضایی که مطابق با محیط و فرهنگ مردم این منطقه است برای مقابله با ناهمگونی ها و ناهنجاری هایی که بافت و الگوی روستا را بر هم می زند اقدام کرد.
تعطیلی پلتفرم های مجازی؛ ضرورت تحلیل نظام حاکم بر داده های شخصی از منظر حقوق اموال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
469 - 506
حوزههای تخصصی:
پلتفرم ها در بستر فضای مجازی خدمات بی شماری را به کاربران خود ارائه می دهند؛ به موازات آن به حجم وسیعی از اطلاعات و داده های شخصی کاربران دسترسی پیدا می کنند. ارزش این داده های شخصی به سبب امکان بهره برداری های تجاری، اقتصادی، تبلیغاتی، سیاسی و ... مدام در حال افزایش است. تجربه سال های اندک گسترش فناوری در بستر سایبر، مبین عمر کوتاه بسیاری از پلتفرم های مجازی است؛ به گونه ای که عمده پلتفرم های فعال در سال 2004 میلادی در سال 2021 به دست فراموشی سپرده شدند. ازاین رو پلتفرم های امروزی نیز ممکن است، دیری نپایند. ماهیت حقوقی نامعلوم داده های شخصی و نظام حاکم بر آن، همچنین ارزش و کاربری های متنوع داده، بر وسوسه تصاحب این محتواهای دیجیتال افزوده و سرنوشت آن را در فرض تعطیلی پلتفرم مجازی پیچیده می سازد. ارزیابی این ایده که ساختارهای حقوق اموال در کنار تدابیر حریم خصوصی، می تواند حقوق اشخاص نسبت به داده های شخصی را بیشتر حمایت کند هدف اصلی این تحقیق را تشکیل می دهد. در این نوشتار به روش کتابخانه ای نخست تلاش شده است قابلیت اتصاف داده های شخصی به دو عنوان مال و ملک مورد بررسی قرار گرفته، سپس وضعیت مالکیت داده های شخصی از منظر مقررات مرتبط تحلیل شود. امکان و ضرورت حرکت به سمت استقرار نظام مبتنی بر حقوق اموال بر داده های شخصی در کنار نظام شبه قراردادی حریم خصوصی، به منظور ترسیم حقوق و تکالیف حاکم بر داده های شخصی در صورت تعطیلی پلتفرم مجازی، در این نوشتار به اثبات می رسد.
الهام از هندسه پنهان محیط زیست گیاهی و جانوری در برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
183-191
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی طبیعت و محیط زیست گیاهی و جانوری به عنوان یک منبع الهام بی پایان و البته هماهنگ با طبیعت و سازواره های طبیعی برای ایده یابی، راهبری، هدایت، اجرا و مدیریت نظام برنامه ریزی منطقه ای است. نوعی از نظام برنامه ریزی منطقه ای که اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد را با درک عمیق از خدمات فرهنگی اکوسیستم محقق می سازد. ابزار و روش ها: پژوهش با بررسی شواهد به دست آمده از نمونه های منتخب (با انتخاب هدفمند) از میان نمونه های شاخص محیط زیست گیاهی و جانوری، به شناخت و توصیف هندسه پنهان آنها مبادرت می ورزد. در ادامه با الهام از آنها، براساس راهبرد استدلال منطقی و تکنیک گلوله برفی در پنل خبرگان، مفاهیمی را برای برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار مطرح می نماید. یافته ها: طبیعت، محیط زیست گیاهی و جانوری و اکوسیستم های طبیعی حاوی مفاهیم ارزشمندی از هندسه پنهان و در برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار قابل استفاده هستند. مهم ترین مفاهیم مربوط به الهام از هندسه پنهان طبیعت شامل شکلی- ساختاری، مدیریتی- فرآیندی، فرهنگی- معنوی و بازیافت- بهیافت است. نتیجه گیری: بهترین راه حفاظت و پاسداشت محیط زیست گیاهی و جانوری، برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد است. راه حلی که چهار پایه شامل جامع نگری و برنامه ریزی پهنانگر، به کارگیری ظرفیت خدمات فرهنگی اکوسیستم برای توسعه متناسب با بوم، تاکید بر توسعه نرم و کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و آموزش مدیریت و آموزش محیط زیست در تعامل گروه های ذی نفع و ذی نفوذ دارد.
واکاوی نقش حمل و نقل در توسعه ابعاد اقتصادی مناطق روستایی مورد مطالعه: دهستان کلخوران- شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۶
99 - 112
حوزههای تخصصی:
بهبود شبکه جاده ای و خدمات حمل و نقل دارای نقش اساسی در تحرک اقتصاد و کاهش فقر در مناطق روستایی است و عامل اصلی برای رشد اقتصادی مناطق روستایی، ارائه اشتغال و از بین بردن محدودیت دسترسی به خدمات مورد نیاز است که منافع متعددی را در مناطق روستایی فراهم می نماید. پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش حمل و نقل روستایی در ابعاد اقتصادی مناطق روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیل است که رویکرد حاکم بر آن کمی محسوب می گردد. جامعه آماری پژوهش 12 روستای دهستان کلخوران شهرستان اردبیل است که دارای 2946 خانوار است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 356 نفر برآورد گردید. پراکندگی تعداد نمونه ها در روستاها، متناسب با تعداد خانوار موجود بوده و شیوه انتخاب نمونه در هر روستا به صورت تصادفی سیتماتیک انجام گرفته است. جهت بررسی موضوع، چارچوبی از سه شاخص حمل و نقل در قالب 15 نماگر و چهار شاخص توسعه اقتصادی در قالب 23 نماگر انتخاب گردید. پایایی کل پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 84/0 برآورد گردید. جهت تحلیل موضوع از آزمون t تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره، آنتروپی شانون و تکنیک تاپسیس فازی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر این است که زیرساخت های حمل و نقل با ضریب بتای 658/0 بیشترین نقش را در تبیین ابعاد توسعه اقتصادی داراست و 432/0 از کل واریانس توسعه اقتصادی را تبیین می کند. نتایج حاصل از تکنیک تاپسیس فازی نیز نشان داد روستای اردی از لحاظ شاخص های حمل و نقل در بالاترین سطح قرار دارد. همچنین آزمون t تک نمونه ای نشان داد که ابعاد اقتصادی توسعه دارای میانگینی بالاتر از حد مطلوب هستند. نتایج بیانگر این است در مناطق روستایی سیاست های حمل و نقل نقش مهمی در توسعه آنها دارد و دسترسی مناسب به آن عامل مهمی در کاهش انزوای جغرافیایی است.
بررسی روش فخررازی در لطائف القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش «نقد و بررسی لطائف القرآن در تفسیر مفاتیح الغیب» می باشد. جامعه تحقیق در این پژوهش، متنی است و شامل سی جزء قرآن براساس تفسیر مفاتیح الغیب است. این تحقیق به لحاظ هدف، بنیادی و روش آن توصیفی – تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تفسیر مفاتیح الغیب 233 مورد لطیفه (لطایف آیات) به کار رفته است که از این تعداد، 184 مورد آن نکته تفسیری، 28 مورد ادبی، 15 مورد تفسیری – ادبی، 5 مورد تفسیری – کلامی، و 1 مورد روایی است. این نکته ها در انواع مختلفی همچون: لطیفه معنوی، لطیفه لفظی، لطیفه عزیز، استعاره لطیف، و... ذکر شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نکات تفسیری لطایف فخررازی نسبت به نکات دیگر لطائفش بیشتر است. از میان 233 لطیفه در 61 مورد به نوع لطیفه اشاره شده است و در 172 مورد واژه لطیفه را بدون قید بکار برده است و به نوع آن اشاره نشده است. به دو نکته در روش فخررازی و لطائفش اشاره می شود: 1- روش بیان: بیان فخر در لطائفش بیانی استدلالی است.2- روش نامگذاری انواع لطائف: فخر در نامگذاری انواع لطائفش معیار و ملاک کاملا مشخصی ندارد.
An Inquiry Model for Explanation of Seeking Honor and Self-Esteem in the Foreign Policy of the Islamic Revolution (1980-1998)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
With the emergence of the Islamic Revolution in Iran, it is questionable whether a theoretical framework can provide for the components of foreign policy called the Islamic Revolution's self-esteem. Those who believe in "Dignifying Foreign Policy" find that in the foreign policy of the Islamic Revolution, the "Motive of Dignity" has a special place and position, so that during the eight-year war, the priorities of the national interests of Iranians are not economy nor welfare but religious and national honor. On the other hand, all disputing theories of international relations based on modern mono-dimensional anthropology have diminished the importance of self-esteem as an independent human stimulus, and there is no theory based on the stimulus of the soul and human need for self-esteem. The present study by the hypothesis that other concepts (like self-esteem) can explain to clarify the disputes of the Islamic Republic of Iran during the imposed war by using the idea of self-confidence; To this end, this concept divided into three components: "Voluntary Limitation in Disputes," "Priority of Identity" and "Honor Seeking" and explains the foreign policy of the Islamic Revolution from 1980 to 1988.
Overcoming of Metaphysics: Heidegger's Interpretation of Kant's Thought and the Problem of Metaphysics
منبع:
فصلنامه حکمت و فلسفه ۱۳۸۴ شماره ۱
52 - 62
حوزههای تخصصی:
Heidegger tried to interpret Kant's "Critique ofpure reason" as the foundation of metaphysics in his "Kant and the Problem of Metapf.?ysics" and to indicate 'the problem of metaphysics' as 'the problem of basic ontology'. But in the preface of the second edition of that book, he asserted, 'on the thinking path of hvenryyearsfro m the first publication, the fatal mistakes andprivations of this stuqy have become so obvious for me that I have given up patching it up ivith complementary notes, an addition, or a postscript. ' It suggests that this book has the same 'mistakes andprivations' as his ''Sein und Zeit", and tue have to pqy attention to the fact that the 'mistakes and privations' are referred in the context of 'the problem of metapf.?ysics'. So I would like to distinguish the three dimensions ofproblems as following: (1) the problem of Kant's thought as the foundation of metaphysics, (2) the problem of metapl?Jsical thinking itse!f, and ( 3) the problem of Heidegger's ivqy of thinking, in which he cn'ticizes metapf.?ysics and Kant's thought. Then I 1vould like to make it clear the meaning of Heidegger's trial to overcome metaphysics and to bring it to fight that of his 'mistakes andprivations' are grounded in his wqy of thinking, which is, contrary to his intention, still in the range of metapbysica! thinking. And from thatpoint of viezv, I would like to reveal the problem of our wqy of thinking in contemporary philosopl?J, iuhicb is ouenuhelmed ry natural sciences.
طراحی مدل حکمرانی خوب الکترونیک در حوزه آموزش الکترونیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
591 - 620
حوزههای تخصصی:
با وجود مدل ها و چارچوب های مختلفی که درباره حکمرانی خوب الکترونیک وجود دارد، تا کنون مدل جامعی ابعاد چندگانه حکمرانی خوب الکترونیک در حوزه آموزش الکترونیک را به صورت یکپارچه، جامع، فرایندی و سیستمی بررسی نکرده است. در این مقاله به منظور تبیین فرایند حکمرانی خوب الکترونیک، ضمن مرور سیستماتیک ادبیات و پیشینه تحقیق، به کمک روش شناسی فراترکیب کلیه عومل شناسایی شدند؛ سپس براساس روش شناسی نظریه برخاسته از داده ها و رویکرد پارادایمی اشتراس و کوربین به کدگذاری باز، محوری و انتخابی اقدام شد. در ادامه به کمک روش پیمایش، میزان اهمیت و اولویت هر یک از عوامل پیشنهادی تعیین شد و این پژوهش را در زمینه های روش شناسی تحقیق و نتایج به دست آمده و در نهایت مدل پیشنهادشده، صاحب نوآوری هایی کرد که در پژوهش های قبلی به آن توجه نشده بود؛ به طوری که مدل پیشنهادی پژوهش ضمن برطرف کردن کمبودهای تحقیقات گذشته، این امکان را برای بخش های دولتی، خصوصی و نهادهای مدنی فراهم می کند تا فرایند ایجاد حکمرانی خوب الکترونیک را به عنوان فرایندی پویا در نظر بگیرند.
مقایسه اثربخشی روش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس و تکنیک آرام بخشی عضلانی بنسون بر تاب آوری و خشم در بیماران عروق کرونر قلب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
85 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه اثربخشی روش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس و تکنیک آرام بخشی عضلانی بنسون بر تاب آوری و خشم در بیماران عروق کرونر قلب می باشد. روش : از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران عروق کرونر قلب بین 30 تا 50 سال مراجعه کننده به مراکز درمانی و مطب های خصوصی پزشکان متخصص قلب و عروق در شهر ایلام در سال 1400 که تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و توزیع تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس های استاندارد تاب آوری و خشم می باشد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان دهنده اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس در تاب آوری بیماران بوده است، به طوریکه، تمرینات آرام بخش عضلانی بنسون نسبت به آموزش تنظیم هیجانی، میزان تاب آوری بیماران را افزایش و تاثیر بهتری داشته است. همچنین، تمرینات آرام بخش عضلانی بنسون در کاهش خشم بیماران اثر بخش بود.. نتیجه گیری : با به کار گیری آموزش تنظیم هیجانی و تمرینات آرام بخش عضلانی می توان در جهت ارائه خدمات به بیماران دچار یا دارای سابقه بیماری قلبی وکاهش شدت بیماری گام برداشت.
Critical Studies and the Middle East Peace Process(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Israeli-Palestinian conflict is one of the complicated crises that traces back to nearly a century ago. It caused severe challenges and brought about disastrous consequences both for the Middle East region and the conflicting parties. Numerous attempts have taken place so far by different states, organizations and individuals to establish a lasting and comprehensive peace in this conflict, but given the intransigence positions of the conflicting parties, the attempts were futile and still there is no light at the end of this tunnel. The limitations of the realistic viewpoint that dominates the conflict and considers its signs rather than its root causes, made us tackle the issue through a proper, more appropriate approach.. To us, critical studies, particularly the emancipation approach which goes beyond the realistic limitations, deliberates the contemporary and historical conditions together with its nature and tries to remove situations leading to the conflict is a more viable strategy to achieve a lasting peace.
Iran-US Confrontation in the International System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۰, Issue ۲۹ - Serial Number ۱, February ۲۰۱۹
45 - 72
حوزههای تخصصی:
The relationship between the United States and the Islamic Republic of Iran has been a confrontational one in the past four decades and been influenced by the nature of the Islamic Revolution and its derived system. After the collapse of the Soviet Union, the United States tried to expand its ideals and structure of the desired order by using the power components in international system as a hegemonic power. However, Iran generally considers the US hegemony as a special type of domination and given the nature of the Islamic Republic of Iran with a unique ideological discourse, the resistance against the domination hegemony is necessary and therefore counter-hegemonic strategies and policies have always been Iranian policy priorities. This article aims to investigate the relationships between the two countries by using descriptive-analytical method in the framework of Neo-Gramscianism and in the hegemony power and counter-hegemony forms. The findings of the article show that in order to maintain its position of hegemony, the US has applied policies such as the coercive diplomacy, the soft warfare, de-legitimization of Iran and legitimization of the use of pressure through the international institutions against the country. In response Iran has tried to confront the US hegemonic position by adopting self-reliance policies, by making alliances and coalitions as well as pursuing independent political discourse in international system.