فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹۸٬۵۴۱ تا ۱۹۸٬۵۶۰ مورد از کل ۴۹۵٬۹۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی خانه ها در خلال تحولات نوگرایی بیشترین تغییر را داشته است. این تغییر فرهنگ، در ساخت سازمان فضایی خانه در تغییر روابط اعضای خانواده نسبت به گذشته کاملاً قابل مشاهده است. دانشجویان در آموزش طراحی مسکن معمولاً با نظام متعارضی از روابط فضایی در خانه های گذشته و امروز مواجه می شوند و براساس سلیقه و آموزش های آزاد استادان، طرحی با تأکید بر ابعاد خلاقیت و زیبایی که حالتی آزاد و فردی دارد، پیشنهاد می دهند. هدف پژوهش، ارائه مدلی برای ایجاد رابطه بین محتوا و طراحی و تحقق سنجی آن، با تأکید بر عرصه بندی فضاهای درونی خانه برمبنای روابط خانواده در مکتب اسلام است. بدین منظور از مدل تحلیل محیط-رفتار راپاپورت بهره گرفته شد. شکل ایرانی-اسلامی مدل برمبنای روابط خانواده در اسلام صورت داده شد و با بهره گیری از روش استدلال منطقی و با نظرسنجی دلفی از متخصصان طراحی خانه، اعتبار یافته ها تأیید و مدل نهایی تنظیم گردید. سپس مدل فوق به عنوان ابزار آموزش طراحی سازمان فضایی خانه، برای دانشجویان سال دوم کارشناسی معماری در دو گروه آزمون و کنترل به کار گرفته شد. اگرچه سنجش تمامی طرح های دو گروه توسط مؤلفان صورت گرفت، بار دیگر توسط پنج متخصص طراحی خانه از نمونه آماری منتخبی از هر دو گروه، اعتبار نتایج تأیید گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد گروه آزمون با درصد معناداری روابط فضایی داخلی خانه را نزدیک تر به آموزه های فرهنگ اسلامی طراحی نموده اند و این در حالی است که از بعد خلاقیت و زیبایی شناسی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نمی شود. بنابراین اگرچه زیبایی شناسی خانه مستقل از سازمان فضایی آن نیست، ولی با رعایت حساسیت های مدل باز هم می توان به آموزش صحیح نسبت به تحقق طرح مطلوب و همه جانبه از دانشجویان امیدواربود.
ارزیابی عملکرد دهیاران در فرایند توسعه پایدار روستایی از دیدگاه روستائیان. مورد مطالعه: بخش طرقبه شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۹
119 - 136
حوزههای تخصصی:
دهیاری به عنوان بازوی اجرایی دولت نقش مهمی در اجرا، نظارت و سازماندهی برنامه های توسعه در راستای دستیابی به سطحی مطلوب از توسعه پایدار روستایی دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش دهیار در فرایند توسعه پایدار روستایی صورت پذیرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق سرپرستان 251 خانوار روستایی در 10 روستای دارای دهیاری در بخش طرقبه شهرستان بینالود است. به منظور ارزیابی عملکرد دهیار در توسعه پایدار روستایی از 49 شاخص در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی منطبق بر 48 بند وظیفه محوله به دهیار استفاده شد. طیف مورد سنجش در پرسشنامه لیکرت بوده است. پس از ورود اطلاعات به نرم افزارSPSS، با استفاده از آزمون های مختلف آماری به تحلیل اطلاعات مبادرت گردید. آلفای کرونباخ برای 49 شاخص برابر 089 به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه تحقیق است. آزمون فرضیات با استفاده از تی استیودنت تک نمونه ای و تحلیل خوشه ای انجام شد. نتایج آزمون تی نشان می دهد که عملکرد دهیاران در هر سه بعد توسعه پایدار پائین تر از سطح متوسط ارزیابی شده است. همچنین میانگین عملکرد دهیار در توسعه پایدار روستایی 1.93 به دست آمده که در حد ضعیف ارزیابی شده است. با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل: بازنگری در وظایف دهیاری ها، ارائه گزارش و اطلاع رسانی به روستاییان، تشکیل گروه های مختلف محلی، اجرای طرح های درآمدزا، افزایش آگاهی اجتماعات روستایی و غیره پیشنهاد شده است. کلیدواژه ها: دهیاران ، توسعه پایدار روستایی، بخش طرقبه، شهرستان بینالود، ارزیابی عملکرد
تحلیل تغییرات سلسله مراتب شهری استان زنجان دوره 90 - 1355(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی و تحلیل انتظام شهرهای استان زنجان انجام شده و ماهیت کاربردی دارد. با استفاده از مدلها و شاخص های متعددی به بررسی نظام شهری در استان زنجان پرداخته شده است. در همین راستا تحقیق حاضر بر اساس رویکرد کمی- تحلیلی و بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و داده های آماری، با استفاده از مدلهای تحلیل فضایی؛ رتبه – اندازه، تحلیل نزدیکترین همسایگی، حداختلاف طبقه ای، آنتروپی، هرفیندال و هندرسون، در دوره های مورد مطالعه انجام شده است. نتایج نشان دهنده وجود ناموزونی نظام شهری در استان می باشد. علت اصلی آن شهر اول استان (زنجان) است، که به دلیل مرکز استان بودن دارای تمرکز خدمات و جمعیت است. در دوره 1355 تعادل مطلوبی در نظام شهرها نسبت به دوره های دیگر برقرار بوده، بیشترین ناموزونی در دوره 1375 رخ داده ولی در سالهای پس از آن به سوی تعادل پیش رفته و در نهایت در دوره 1390 نیز اندکی نسبت به دوره قبل عدم تعادل افزایش یافته است. در مبحث نخست شهری که با سه شاخص بررسی شده، نتایج نشان می دهد که میزان نخست شهری از دوره 1365 تا 1390 سال به سال کاهش یافته و از 0/65 به 0/60 رسیده است، اما میزان آن همچنان قابل توجه است. همچنین میزان شاخص RN در استان 1/93 است که نشانه پراکندگی نسبتاً منظم و نزدیک به حالت تصادفی سکونتگاه هاست. نتایج پژوهش نشان می دهد که تنها با ایجاد تعادل در توزیع امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصتهای یکسان برای تمام شهرهای استان می توان به توسعه پایدار و سلسله مراتب فضایی و شهری بهینه دست یافت.
ارزیابی و تحلیل ایمنی پارک های شهری مورد شناسی: شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه گسترش فیزیکی شهرها و همچنین نوع زندگی امروزی، تقاضا برای گسترش فضای سبز و ایجاد پارک ها را در شهرها به دنبال داشته است؛ بی تردید، تمهیدات ایمنی برای پارک ها از الزاماتی است که برای شهرداری ها مهم می باشد و همواره ذهن برنامه ریزان و طراحان شهری را به خود مشغول ساخته است. در همین راستا، مقاله حاضر به ارزیابی و تحلیل ایمنی پارک های شهری در جهرم پرداخته است. این پژوهش، بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق، شهر جهرم است که با بهره گیری از روش کوکران، حجم نمونه برابر با 180 نفر انتخاب و داده های حاصل از آن با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی و تی با نرم افزارهای آماری SPSSو EXCELتحلیل شدند. نتایج تحلیلی حاکی از این است که میانگین کل ایمنی در پارک های مورد مطالعه 57/2 درصد می باشد. بالاترین میانگین ایمنی مربوط به پارک باغ ملی (13/3 درصد) و پس از آن پارک های چمران (6/2 درصد)، کوهسار (53/2 درصد)، ریحانه (46/2 درصد)، پارک شهر (4/2 درصد) و گلستان (26/2 درصد) در رده های بعدی قرار دارند. در عین حال، 54 شاخص اولیه ایمنی مورد بررسی در این پژوهش، به 6 عامل؛ طراحی خوانا، ایمنی بهداشتی، دسترسی فیزیکی، روشنایی، احساس ایمنی و ایمنی فیزیکی ترکیب و نتایج تحلیل عاملی حاصل بیانگر آن است که به ترتیب اولین عامل به تنهایی 96/30 درصد از واریانس را توضیح می دهد و عامل دوم 12/17 درصد، عامل سوم 08/16 درصد، عامل چهارم 73/15 درصد، عامل پنجم 52/3 درصد و عامل ششم 71/2 درصد واریانس را محاسبه می کنند.
تجربه احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی بسترها، دلایل و پیامدهای احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری به مدد تحلیل کیفی است. میدان مطالعه پژوهش، فضاهای همگانی شهر سنندج است که موضوع ها و ابعاد فضایی و تعاملی آن با استفاده از تکنیک های مصاحبه عمیقِ فردی، مشاهده مستقیم و مشاهده مشارکتی مطالعه شده و داده های این مطالعه در قالب روش نظریه پردازی داده بنیاد تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری سنندج محصول یک سری عوامل اثرگذار همچون «تنش های ساختاری» و «جامعه هراسی» و نیز برخی شرایط تسهیل کننده، مثل «مکان های پربرخورد» و «بازنمایی خود» است. زنان مورد مطالعه همچنین بر این باورند که احساس ناامنیِ آنها را دلایل و انگیزهای خاصی که در کردار و گفتار و حرکات مردان قابل رؤیت است، تقویت می کند. احساس ناامنی زنان پیامدهایی فردی و جمعی دارد. به سبب این احساس، زنان در سطح زندگی فردی به «تمهیدات پیشگیرانه» روی می آورند، پیامد این احساس ناامنی در سطح جامعه نیز به شیوع و تشدید «زوال اعتماد اجتماعی» می انجامد.
جایگاه خاندان باکوئی در سقوط خان نشین دربند
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی پژوهش حاضر گذری تحلیلی بر ظهور و سقوط خاندان باکوئی در خان نشین دربند می باشد. مهم ترین اهداف این پژوهش؛هدف از تاسیس دربند چه بوده است؟ آیا خاندان باکوئی در آوردن نیروی نظامی روسیه به منطقه نقشی داشته اند؟آیا روسیه در سقوط خاندان باکوئی در دربند نقش داشته اند؟سرانجام خان نشین دربند چگونه بود؟ و سعی شده است با پاسخ دادن به سوالات فوق به بررسی هدف اصلی پژوهش یعنی جایگاه خاندان باکوئی در سقوط خان نشین دربند چگونه بوده است، پرداخته شود. درباره تاریخ دربند در دوران اسلامی منابع متعددی از جمله؛ گلستان ارم باکیخانوف، اسنادی از روابط ایران با منطقه قفقاز، دربند نامه جدید، تاریخ زندیه هادی هدایتی به رشته نگارش درآمده است اما به صورت مستقل به دربند دوران بعد از صفویه و جایگاه خاندان باکویی در سقوط آن پرداخته نشده است که سعی پژوهش پیش رو پرداختن به چنین مهمی می باشد. این پژوهش به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل و توصیف تاریخی تهیه شده است که نوعی مشاهده غیر مستقیم و تکیه بر مدارک و اسناد و نوشته ها در منابع اولیه و تحقیقات جدید می باشد.این روش با نقد و بررسی منابع مختلف، نتایج جدیدی را عرضه یا مطالبی را تائید یا تکذیب می کند.
سنجش میزان آگاهی دهیاران از اصول مدیریت نوین روستایی (مطالعه موردی: بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان)
حوزههای تخصصی:
مدیریت نوین روستایی باید علاوه بردارا بودن اصول مدیریت همانند: رهبری، برنامه ریزی و سازماندهی و... بایستی معیارهایی همچون: جامع نگری و جمع گرایی، انعطاف پذیری و ابتکار گرایی، مشارکت جویی و... را در خود داشته باشد تا بتواند به جذب مشارکت مردم محلی، توانمند سازی آنها و توسعه ظرفیتی روستاییان اقدام نمایند. بر این اساس دهیاری ها که مهمترین بازوی اجرایی شوراهای اسلامی می باشند، به عنوان نماد مدیریت نوین و نوگرا قلمداد می شوند باید به کلیه خصیصه های مدیریت نوگرا آگاهی داشته باشند تا بتوانند با پیاده سازی اصول مدیریت نوین در جهت توسعه پایدار روستایی گام بردارند. در این راستا پژوهش کاربردی حاضر با این هدف انجام و سطح آگاهی های دهیاران بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان مورد سنجش واقع گردید. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر دو گروه دهیاران 18 روستای بخش و روستائیان ساکن در این روستاها می باشد. که در ارتباط با دهیاران از روش تمام شماری و در گروه روستاییان با بهره گیری از فرمول کوکران 175 پرسشنامه به صورت طبقه ای در روستاها و به صورت تصادفی در بین روستاییان توزیع گردید. نتایج پژوهش نشان از متفاوت بودن دیدگاه دوگروه دارد به گونه ای دهیاران بر آگاهی خود بر شاخصه های مدیریت نوین روستایی معتقدند اما در مقابل مردم محلی به این امر اعتقاد ندارند.
در ضرورت و اهمیت شناخت اسناد تاریخی: واکاوی عقدنامههای ازدواج عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است با واکاوی عقدنامه های ازدواج و بررسی اجزای آن، داده های پایه جهت شناخت تاریخ عهد قاجار به دست آید. این پژوهش از چند منظر حائز اهمیت است: نخست اینکه مطالعه عقدنامه های قاجار چه فواید و تأثیری بر شناخت تاریخ این دورة زمانی دارد. از سوی دیگر، این بررسی آشکار می سازد تاریخ عهد قاجار را از جنبه های مختلف از جمله: اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و... با تکیه بر بررسی عقدنامه ها می توان مورد مطالعه قرار داد. نگارندگان می کوشند با بررسی انجام گرفته در این زمینه، یافته های جدیدی را باتکیه بر اسناد و عقدنامه های ازدواج و مقررات مربوط به آن ارائه دهند. دستاوردهای تحقیق در این پژوهش شامل تأثیر شرایط محیطی عهد قاجار بر قباله های نکاح می باشد. بدین شکل که محیط مذهبی عهد قاجار ازدواج را سنتی الهی دانسته که بزرگان دین مبین اسلام بر اجرای آن تأکید نموده است. مذهب و قوانین آن بر تمام جنبه های حقوقی این اسناد اشراف داشته است. جایگاه اجتماعی زوجین و والدینشان با ذکر القاب آنها در متن عقدنامه ها که در آن زمان نشانه جایگاه اجتماعی افراد بوده است، مشخص می شود. همچنین وضعیت اقتصادی طرفین ازدواج، نوع وجه رایج مملکتی، مشخصات جغرافیایی املاک در عهد قاجار با بررسی اسناد ازدواج مشخص می گردد. باتوجه به ماهیت موضوع، روش تحقی ق دراین پژوهش توصیفی می باشد؛ بر این اساس که ابتدا موضوع مورد بحث توصیف و تشریح و سرانجام ابعاد و زوایای تاریخی مستخرج شده از عقدنامه های قاجاری تبیین می شود. بدیهی است که روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش عمدتاً کتابخانه ای و اسنادی است.
ردیابی فرایند مواجهه دولت علم با بحران سال 1342 (از اول فروردین تا 15خرداد)
حوزههای تخصصی:
اگرچه مهم ترین هدف رفراندوم 6 بهمن 1341، قانونی جلوه دادن اجرای اصلاحات موسوم به انقلاب سفید بود، اما مخالفت ها پس از آن هم ادامه یافت. در مقاله حاضر تلاش گردیده بسترهای فرایندی که طی 77 روز نخست سال 1342 (سیاست ها و اقدامات امنیتی- انتظامی) با هدف مقابله و پایان دادن به مخالفت های اسلام گرایان با اصلاحات موسوم به انقلاب سفید شکل گرفت، مطالعه و بررسی شود. مخالفان اسلام گرای حکومت - که خیلی زود آشکار شد از سوی آیت الله خمینی رهبری می شوند - در آستانه سال 1342، مهیّای مقابله جدّی تری با حکومت شدند. در طول ماه ها ی فروردین، اردیبهشت و خرداد، حکومت پهلوی با ایجاد رعب و وحشت، وعده ها ی بی اساس، شایعه سازی، تلاش برای ایجاد اختلاف میان علما و اسلام گرایان، تهدید پیدا و پنهان مخالفان، افزایش تمهیدات امنیتی- اطلاعاتی و انتظامی، تظاهر به دینداری، تقویت موقعیت روحانیون و وعاظ موافق و غیره، کوشید تا مانع از گسترش مخالفت ها شود، اما تمهیدات مزبور نه تنها کارگر نیفتاد، بلکه به دلیل قاطعیت و صراحت آیت الله خمینی در مبارزه با حکومت، روندی رو به افزایش یافت. با فرا رسیدن دهه دوم ماه محرم، بحران سیاسی و اجتماعی چنان نگران کننده شد که حکومت جز برخورد قهرآمیز و سرکوبگرانه با مخالفان، چاره ای دیگر پیش روی خود ندید.
پهنه بندی پایداری منطقه ساحلی محمود آباد از طریق شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه نوسانات سطح آب دریای خزر از جمله در منطقه ساحلی محمودآباد حتی در مقیاس دهه ای بسیار سریع اتفاق می افتد، رعایت عنصر ایمنی در سایه مدیریت یکپارچه ساحلی با تعیین حریم دریا در این سواحل امکان پذیر خواهد بود. تعیین حریم ضرورت های انجام این پژوهش را در قالب بررسی نقش شاخص های ژئومورفولوژیکی در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان محمودآباد به خوبی روشن می سازد.در این پژوهش، از شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI) به عنوان شاخص های ژئومورفیک تأثیرگذار در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان و شهر محمودآباد استفاده شد. ابتدا با استفاده از داده های توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاع 10 متری) و با توجه به نوسانات تراز آب دریای خزر، محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه در اراضی شهرستان محمودآباد تعیین شد؛ محدوده حایل عمودی اولیه شامل اراضی بوده که در ارتفاع پایین تر از 7/24- متر قرار دارند و محدوده حایل عمودی ثانویه اراضی با ارتفاع بین 7/24- تا 5/23- متر را شامل می شود. با تعیین این محدوده ها مشخص شد که 52/32 کیلومتر مربع یعنی 23/12 درصد از کل اراضی شهرستان در محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه قرار گرفته اند. در ادامه همین بحث و در داخل اراضی محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه، شاخص آسیب پذیری ساحل بر مبنای 5 پارامتر ارتفاع، شیب، لندفرم ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و فاصله از جاده در دو زیر شاخص طبیعی و انسان منشاء اجرا گردید.
بررسی تکتونیک فعال حوضه ی اسکو چای با استفاده از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر این مطالعه با استفاده از مدل ارتفاع رقومی و سیستم اطلاعات جغرافیایی به ارزیابی نوزمین ساخت با بکارگیری شاخص های ژئومورفیک حوضه ی اسکوچای پرداخته ایم. با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی در محیط نرم افزار Arcgis9.3 نقشه ها تهیه شد. بعد از تعیین مسیر کانال های جریانی و تعداد آن ها در هر مسیر، پارامترهای شاخص ناهنجاری برای 3رودخانه اصلی حوضه ی اسکوچای مورد استفاده قرار گرفت. شاخص شیب طولی رودخانه ابزاری برای مطالعه ی تکتونیک ژئومورفولوژی می باشد که با توجه به مقادیر بدست آمده نیمرخ طولی منطقه ی مورد مطالعه دارای تغییرات زیادی نمی باشد.، شاخص عدم تقارن آبراهه ارزیابی سریع حوضه زهکشی از نظر میزان کج شدگی تکتونیکی است که مقادیر بدست آمده برای هر زهکش بیشتر از 30 می باشد که نشان دهندهی فعال بودن منطقه و کج شدگی آن است.، شاخص نسبت عرض کف بستر دره به ارتفاع آن نشان دهنده ی نوع کف دره از نظر V یاU شکل بودن و در نتیجه تاثیر فعالیت تکتونیکی در شکل گیری دره های Vشکل است که در منطقه ی مورد مطالعه مقادیر بدست آمده نشان دهنده ی دره های تقریبا باز شده هستند با توجه به نوع لیتولوژی منطقه که عموما سازندهای آتشفشانی و دارای مقاومت متوسط تا کم در برابر فرسایش هستند لذا باید تاثیر فرسایش را در شکل گیری دره ها مدنظر داشت، شاخص شکل حوضه نشان دهنده ی کشیده بودن حوضه و تاثیر فعالیت تکتونیکی است که برای حوضه ی مورد مطالعه مقدار 3 بدست آمده،در کلاس 2 ودارای تغییرات کم و تقریبا کشیده می باشد.. داده های حاصل از تحلیل های توپوگرافی، بررسی سامانه های رودخانه ای منطقه و شواهد زمین-ریخت شناسی حاصل از مشاهدات میدانی و با بررسی پارامترها بر روی سه رودخانه اصلی حوضه ی اسکوچای و ارزیابی آنها با استفاده از شاخص IAT مشخص شد که وضعیت زمین ساخت زیرحوضه ها، در مورفولوژی کانال های جریانی و مقدار شاخص های مورد بررسی در این پژوهش نقش موثری دارند.
بررسی رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار ( مورد مطالعه: زنان فرهنگی شاغل در آموزش و پرورش منطقه 3 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رضایت از زندگی بر بروز فرسودگی شغلی صورت گرفت. هم چنین، نقش رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار به عنوان متغیرهای تعدیل گر بر رابطه بین رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی نیز بررسی شد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان شاغل فرهنگی در آموزش و پرورش منطقه 3 شهر شیراز و روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری در دسترس و تعداد اعضای نمونه آماری 122 نفر هست. بمنظور گرد آوری داده ها، از ابزار پرسش نامه استفاده شد که شامل چهار پرسش نامه رضایت از زندگی، فرسودگی شغلی، رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادله های ساختاری استفاده شد که تجزیه و تحلیل ها به وسیله نرم افزار SMARTPLS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رضایت از زندگی بر فرسودگی شغلی دارای تأثیر منفی است. هم چنین، مشخص شد که متغیر رهبری تحول آفرین بر رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی تأثیر منفی و معنادار دارد و متغیر اعتیاد به کار بر رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی دارای تأثیر مثبت و معنادار است.
مواجهه شهر اردبیل با دریاچه شورابیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه شتابان شهر در مسیر خود ناگزیر از تهاجم به طبیعت اطراف است این امر مجال تفکر پارادایمی و پرداختن به ابعاد مختلف در مکان گذار را نمی دهد . در هرلحظه از فرآیند توسعه، برآیند مابه ازای برخورد شهر و طبیعت، مکانی با ویژگی های زیباشناختی خاص است که شتابِ طرح های توسعه توان انطباق با ظرفیت های موجود را نمی دهد، در این هنگام وجهی از منظر - عمدتاً با غلبه زیبایی کارکردی و کالبدی - بر جنبه های دیگر پیشی می جوید . عرصه این توسعه، لبه شهر و طبیعت را به مثابه فضای میانجی متأثر از ویژگی و ارزش های هردوی آن ها تعریف می کند؛ استحاله این لبه، متأثر از روح زمان، خود را گاه در سویه هایی از تهاجم و تقابل و گاه تعامل و تبادل نشان می دهد . در این مقاله لبه گذار توسعه شهر اردبیل و برخورد آن با طبیعتِ دریاچه شورابیل در مقام تنهاترین دریاچه طبیعی داخل شهری ایران، از بعد زیباشناسی موردبررسی قرار می گیرد تا سمت و سوی آن در مطالعات طرح های شهری مشخص شود . می توان تأکید بر رویکرد کارکردی - کالبدی را در طرح های شهری اطراف دریاچه مشاهده کرد که با نادیده گرفتن ابعاد معنایی متأثر از تاریخ و ظرفیت طبیعی، نقش دریاچه را با مرکزیت قوی تفریحی مورد غفلت قرار می دهد . این در صورتی است که هرگونه مداخله و توسعه لبه باید همواره متوجه زیبایی یکپارچه باشد تا علاوه بر پاسخگویی به نیازهای کمی، از خلال مدیریت کیفیت و ظرفیت پنهان، نقش قلمروهای فضایی در سازمان شهر را در نظر گیرد .
ارزیابی قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات در تأمین الزامات اخلاقی فضای کسب و کار (با رویکرد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون اسلامی آموزه هایی مشخص در زمینه اخلاق کسب و کار مشاهده می شود، که توجه و التزام به آنها مورد تأکید قرار گرفته است. این آموزه ها هر چند ریشه در باورها و اعتقادات فعالین اقتصادی (اعم از بخش خصوصی و دولت) دارند. اما بنظر می رسد در بسیاری از موارد می توانند تحت شرایطی تقویت گشته و یا تضعیف شوند. در این رابطه می توان به قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات اشاره نمود. بدین معنا که به نظر می رسد هر چه در یک اقتصاد کاربردهای این فناوری (بویژه در زمینه هایی چون تجارت الکترونیک، بانکداری الکترونیک، دولت الکترونیک و امثال آن) بیشتر نهادینه گردد می توان انتظار داشت که بسترهای اخلاق مدارانه مدنظر اسلام در فضای کسب و کار بیشتر تأمین گردد که در این رابطه می توان به مصادیقی چون شفافیت، نبود رانت (اطلاعاتی)، وجود دولت پاسخگو، کاهش نکول و غرر در معاملات و امثال آن اشاره نمود. بحث فوق موضوع مقاله حاضر می باشد. بدین منظور مقاله حاضر با رویکردی تحلیلی توصیفی ضمن پرداختن به مفاهیم اولیه در زمینه تعامل سه حوزه: «فناوری اطلاعات و ارتباطات»، «اخلاق» و «فضای کسب و کار» به بررسی قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاء فضای کسب و کار کشور از منظر اخلاقی می پردازد. نتایج حکایت از آن دارد که می توان انتظار داشت که با نهادینه شدن کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، بستر مناسبی جهت دستیابی به بخش قابل توجهی از ملاحظات اخلاقی اسلام در فضای کسب و کار فراهم گردد.
A Rhetorical Move Analysis of TEFL Thesis Abstracts: The Case of Allameh Tabataba’i University(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract in every research paper has always been functioning as an attention-grabber which can encourage readers to keep reading the research or to dissuade it. Although abstracts are believed to play an important role in distributing the research findings, few studies have been done to evaluate the rhetorical organization of thesis abstracts, especially in the field of Teaching English as a Foreign Language (TEFL). Thus, the purpose of the present study was to analyze the rhetorical moves of the MA thesis abstracts written from 1988 to 2015 in the field of TEFL in Allameh Tabataba’i University (ATU), an Iranian university. To this end, 300 MA thesis abstracts were analyzed based on Hyland’s (2000) rhetorical move framework. To track the rhetorical move trends of the thesis abstracts and for the ease of analysis, they were analyzed in three time intervals. The results revealed that while in the first interval (1988-1997) the most frequent rhetorical moves were the “Purpose”, “Method”, and “Product”, in the other two intervals (1998-2007 and 2008-2015) the “Purpose” was the most used rhetorical move. In addition, the least frequent rhetorical moves were the “Introduction” and “Conclusion” for the three intervals. The findings, on top of these, indicated that the rhetorical move patterns of thesis abstracts moved from Purpose-Method-Product (P-M-Pr) to Introduction-Purpose-Method-Product-Conclusion (I-P-M-Pr-C). That said, it can be concluded that in the examined thesis abstracts, the highest average of information was provided on the “Purpose” of the study, while the other moves, especially the conclusion move, was not deemed important; moreover, an increasing rate of information provision was detected on the “Method” and “Product” moves. This research bears some implications for L2 learners to better know their community of practice and writing instructors to prepare genre-based writing materials.
نشانه شناسی تبلیغات کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر با هدف نشانه شناسی تبلیغات کودکان، آگهی های تجاری که کودکان را مخاطبان هدف خود قرار داده اند، مورد خوانش قرار می دهد. تکنیک های به کار رفته و همچنین ارزش های مورد تبلیغ در این آگهی ها از اهداف پژوهش حاضر است. نمونه های مورد بررسی پنج آگهی تجاری پخش شده در سال های دهة 90 از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است. نتایج نشان می دهد که آگهی های تجاری که مخاطب هدف آنان کودکان هستند از جاذبه هایی نظیر طنز و احساسات و تکنیک هایی همچون رؤیاپردازی، رتوسکوپ، انیمیشن، موزیکال و ... بهره جسته اند. همچنین در این آگهی ها، سازندگان عمدتاً با تأکید بر قوه تخیل کودکان، روایتی داستان گونه را بیان می کنند که در آن کودک به راحتی نمی تواند به اهداف سازندگان کالاها پی ببرد. در همه آگهی های مورد خوانش، کالا عمدتاً رهایی بخش، جبرانی برای کسالت ها و سردرگمی ها و کمبودهای فردی و اجتماعی و هویت بخش معرفی می شوند
خوانشی تراژیک از داستان ابلیس در سنت عرفانی با رویکردی ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷۹
5-24
حوزههای تخصصی:
داستان ابلیس (شیطان) در سنت عرفانی کلاسیک با دو مواجهه متفاوت روبرو شده است: غالب عرفا، شیطان را خصم مبین و رانده شده از درگاه حق می دانند؛ اما در مقابل، پاره ای از عرفا همچون: حلاج، احمد غزالی و عین القضات همدانی به نوعی ستایشگران شیطان محسوب می شوند. اینان تفسیری تراژیک از داستان شیطان ارایه می کنند؛ به گونه ای که عناصر تراژدی در نگره ارسطویی آن را فرا یاد می آورد. هدف این پژوهش در پاسخ به این مسأله گرد آمده است که آیا می توان عناصر تراژدیک ارسطویی همچون: قهرمان تراژدی، وحدت های سه گانه کنش، زمان و مکان و کاتارسیس را در این روایت از ابلیس به دست داد؟ در پاسخ می توان گفت با بررسی انجام شده، (ابلیس) شیطان و اوج و فرود او از مقام قرب تا مرحله سقوط و رانده شدنش از بهشت، به ترتیب قهرمان تراژدی و وحدت های سه گانه کنش، زمان و مکان تراژدی را به نمایش می گذارد. همچنین سیر روایی سرنوشت شیطان به گونه ای پیش می رود که موجب می شود مخاطب، دچار کاتارسیس یا پالایش درونی گردد؛ به تعبیر دیگر عناصر تراژدیک، بویژه با تلقی ارسطویی آن در قسمت های مختلف داستان شیطان بوضوح قابل مشاهده است. این نوشتار به طرح و شرح این ماجرا می پردازد.
حمایت اساسی از محیط زیست؛ مورد پژوهی قوانین اساسی حوزه آمریکای لاتین
حوزههای تخصصی:
حمایت دستوری از محیط زیست ناظر به ماهیت، مولفه ها و چگونگی حفاظت از محیط زیست در حقوق اساسی است. نظریه عمومی دستورگرایی زیست محیطی مبتنی بر این انگاره است که با ورود مسئله محیط زیست و ضرورت حمایت و حفاظت از آن در قانون اساسی به عنوان هنجار مرجع، شاهد اساسی سازی نظم حقوقی در این زمینه خواهیم بود. در این مقاله سعی شده است با رویکرد تطبیقی و برای نمونه به تحلیل محتوای قوانین اساسی حوزه آمریکای لاتین در توجه به مسائل مربوط به محیط زیست و حفظ منابع طبیعی پرداخته شود. فرضیه اساسی این مقاله بر این مبنا استوار است که امروزه توجه به مسئله محیط زیست در سطح قوانین اساسی به معنای تبعیت هنجارهای مادون و نظام حقوقی از هنجار مرجع و آثاری است که این حق می تواند در نظام حقوقی به همراه داشته باشد. امری که در قوانین اساسی حوزه آمریکای لاتین به نحو مطلوبی منعکس گردیده است.
مقایسه عملکردی مدلسازی تکنیک CCR -AP در فضای پیوسته داده ای با رویکردهای متداول چندشاخصه(مورد پژوهشی: خدمات بهداشتی-درمانی آبادی های استان آذربایجان غربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
51 - 64
حوزههای تخصصی:
فنون و روش های ریاضی برنامه ریزی و تصمیم گیری اگر-چه جوابی بهینه را ارایه می دهند؛ اما تحت شرایط و مفروضات خاصی از این توانایی برخوردار هستند. علی رغم دامنه وسیع کاربرد تصمیم گیری های چند معیاره در دنیای واقعی، این رویکرد نیز محدودیت ها و چالش های خاص خود را دارد. رویه هایی نیز برای انتخاب متدمناسب وجود دارد که البته بعضا این رویه ها ابزاری برای حذف تکنیک-ها تا انتخاب تکنیک مناسب می شوند. در روش شناسی پژوهش حاضر، تکنیک های چندشاخصه معمول که کاربرد متنوع و زیادی در تحقیقات داشته، با رویکرد بهینه DEA(CCR)-AP مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفته است. برای استفاده از تکنیک DEA(CCR)/AP معرفی ورودی ها و خروجی ها ضروری است. در پژوهش حاضر، روش تحلیل پوششی داده ها در فضای پیوسته مدلسازی شده است. بدین ترتیب که تمامی شاخص های ماتریس تصمیم، به عنوان خروجی مدل تحلیل پوششی داده ها و هریک از گزینه های این ماتریس به عنوان یک واحد تصمیم گیرنده (DMU) در نظر گرفته شده است. نتایج کلی این آزمون نشان می دهد که مدلسازی تکنیک CCR-AP در فضای پیوسته داده ای با تکنیک های معمول چندشاخصه(تاپسیس، ویکور، پرومته و SAW) همبستگی معنادار مثبتی دارد. این همبستگی در بیشترین ارزش خود، در مقایسه با تکنیک تاپسیس ارزیابی شده است.
ارزیابی شاخص های کمّی و کیفی مسکن با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهر سامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة توسعة پایدار با توجه به آثاری که در محیط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی گذاشته، اخیراً مورد توجه شهرسازان و برنامه ریزان شهری واقع شده است. با توجه به اهمیت مسکن در ساختار شهرهای امروزی و زندگی شهروندان توجه به اصول توسعة پایدار در جهت عدالت فضایی و اجتماعی و ساختار کالبدی شهرها، مطلوبیت کمّی و کیفی کاربری ها به ویژه کاربری مسکونی و مقولة مسکن امری مهم است. لذا، هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی وضعیت شاخص های کمّی و کیفی مسکن در شهر سامان است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش برای ارزیابی وضعیت شاخص های مسکن در نواحی چهارگانة شهر سامان، از سه مدل تصمیم گیری تاپسیس، ویکور و کوپراس استفاده شده است. در این پژوهش همچنین برای مقایسة زوجی معیارهای هر شاخص و وزن دهی به معیارها از مدل تحلیل شبکة ANP استفاده شده است. شاخص های به کار رفته در پژوهش حاضر شامل شش شاخص اجتماعی، اقتصادی، ریزدانگی، تراکمی، محیط زیستی و تسهیلات مسکن با رویکرد توسعة پایدار است. برای گردآوری داده های پژوهش از اطلاعات حاصل از داده های مرکز آمار ایران (1390)، طرح تفصیلی شهر سامان (1391) و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم نمونة 320 خانوار استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مسکن شهر سامان متناسب رویکرد توسعة پایدار نیست و در بیشتر شاخص های مسکن در نواحی چهارگانة شهر سامان عدم برابری و ثبات وجود دارد، به طوری که در شاخص اجتماعی، نواحی 1 و 4 نسبتاً مطلوب، ناحیة 2 نامطلوب و ناحیة 3 نسبتاً نامطلوب، در شاخص اقتصادی ناحیة 1 نامطلوب، ناحیة 2 نسبتاً مطلوب و نواحی 3 و 4 مطلوب است. در شاخص ریزدانگی، نواحی 1 و 2 نامطلوب و نواحی 3 و 4 مطلوب است. در شاخص تراکمی، ناحیة 1 مطلوب، ناحیة 3 نسبتاً مطلوب و نواحی 2 و 4 وضعیت متوسطی دارد. در شاخص تسهیلات مسکن ناحیة 1 نامطلوب، ناحیة 2 مطلوب و نواحی 3 و 4، به ترتیب نسبتاً مطلوب و متوسط است؛ اما در شاخص محیط زیستی مسکن نواحی چهارگانة شهر سامان وضعیت نامطلوبی دارد.