مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
شهرستان بینالود
حوزه های تخصصی:
هدف: درحال حاضر، بخش عمده ای از فقرا و محرومان در نواحی روستایی کشور زندگی می کنند. درراستای تحقق عدالت اجتماعی، در پاییز سال 1389 طرح هدفمندی یارانه ها با هدف توزیع برابر درآمدهای حاصل از نفت بین خانوارها در کشور اجرا شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اجرای مرحلة اول طرح هدفمندی یارانه ها بر خانوارهای روستایی، در چند عامل کلی انجام شده است.
روش: با توجه به موضوع تحقیق و اهداف موردنظر، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. واحد تحلیل خانوارهای روستایی هستند و پرسشنامه شامل مقولاتی است که اثرات پرداخت یارانة نقدی را بر خانوارهای روستایی در 29 متغیر بررسی می کند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل عاملی انجام شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد در تحلیل عاملی از ترکیب ۲۹ متغیر اولیه، 9 عامل شناسایی شده اند که 67/72% از واریانس اثرات طرح هدفمندی یارانه ها ر ا تفسیر می-کنند. ازبین 9 عامل شناسایی شده، اولین و مهم ترین عامل «اثرات اقتصادی» است که حدود 50% از کل عامل ها را تبیین می نماید.
راهکارهای عملی: درصورتی که یارانه به گروه های هدف (فقرا و اقشار آسیب پذیر) برسد، اهداف دولت از پرداخت یارانه که همان تأمین رفاه، امنیت و عدالت اجتماعی است، تقویت می شود؛ بنابراین، جهت گیری تدریجی دولت به سمت افزایش سهم دهک های درآمدی پایین پیشنهاد می گردد.
اصالت و ارزش: درحال حاضر، قانون هدفمندی یارانه ها و چگونگی اجرای آن یکی از چالش برانگیزترین موضوعات اقتصاد ایران است که طبعاً آثار و پیامدهای زیادی در فضاهای متنوع جغرافیایی دارد. موضوع مقالة حاضر مقوله ای است که پیش از این کمتر به آن پرداخته شده است.
شناسایی راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی با تلفیق مدل های برنامه ریزی راهبردی و شبکة عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را گردشگری فرهنگی تشکیل می دهد. به رغم غنا و تنوع فرهنگی سکونتگاه های روستایی کشور، این گردشگری رشد مناسبی در این نواحی ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با ماهیتی کاربردی توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به شیوة اسنادی و میدانی انجام شده است. با استفاده از مدل تحلیلی SWOT ، راهبردهای مناسب توسعة گردشگری فرهنگی نواحی روستایی ارائه شد. به منظور اولویت بندی راهبردها، از روش شبکة عصبی مصنوعی (ANN) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند راهبردهای مطلوب برای توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود براساس امتیازهای نرمال شده در مدل ANN، راهبردهای محافظه کارانه (با امتیاز 5431/0) و پس از آن راهبردهای تدافعی (با امتیاز 2842/0) هستند. براساس شبکة عصبی مصنوعی، 10 راهبرد دارای اولویت انتخاب شد، که راهبرد «تدوین برنامة جامع و بلندمدت گردشگری فرهنگی» با امتیاز یک بیشترین اولویت را در منطقة مطالعه شده دارد.
تحلیل چالش های توسعه گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی چالش های عمده توسعه گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود است.
روش: روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. در این بررسی با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه با صاحب نظران عرصه گردشگری در شهرستان بینالود، تعداد 18 چالش توسعه گردشگری فرهنگی شناسایی شد و به کمک 70 نفر از مدیران محلّی و متخصّصان و مسؤولان این حوزه، براساس مقیاس تعیین شده نمره گذاری شد. در ادامه، با استفاده از تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS چالش های شناسایی شده ذیل 5 عامل اصلی با 69 درصد واریانس تبیین شده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، مهم ترین چالش توسعه گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود، چالش های مدیریتی با 35.9 درصد واریانس تبیین شده است. پس از آن، چالش های برنامه ریزی با 10.9 درصد، چالش های نظارتی با 8.9 درصد و چالش های فراساختاری با 6.8 درصد و چالش های قانونی با 6.1 درصد واریانس تبیین شده قرار دارد.
محدودیت ها راهبردها: عدم اطلاع و آمار دقیق متخصّصان و مردم محلّی از گردشگری فرهنگی شهرستان.
اصالت و ارزش: امروزه بخش مهمّی از تقاضای جهانی گردشگری را گردشگری فرهنگی تشکیل می دهد طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، 37 درصد گردشگری بین المللی با انگیزه فرهنگی انجام می شود. بر این اساس، چشم پوشی از این گونه گردشگری، به خصوص برای کشور ایران که راهبرد انتخابی گردشگری برپایه گردشگری فرهنگی است، معقول و منطقی به نظر نمی رسد. علی رغم غنا و تنوع فرهنگی برخی از نواحی روستایی کشور، تا کنون این گونه گردشگری در نواحی روستایی از رشد مناسبی برخوردار نبوده است. دستاوردهای تحقیق، راه گشای تدوین برنامه راهبردی گردشگری فرهنگی در شهرستان خواهد بود.
تحلیل اثرگذاری سبک معماری مدرن بر احساس امنیت کالبدی روستاییان در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
105 - 124
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های موثر در شکل گیری احساس امنیت، سبک معماری روستایی می باشد. در سال های اخیر، مسکن روستایی در طی فرایندهای متأثر از عوامل و نیروهای درونی و بیرونی از تغییرات و دگرگونی های وسیعی برخوردار بوده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر سبک معماری مدرن بر احساس امنیت کالبدی سکونتگاه های روستایی در شهرستان بینالود، بر اساس رویکرد CPTED می باشد. پژوهش حاضر، از حیث هدف «کاربردی» و به لحاظ روش و ماهیت «توصیفی - تحلیلی» است. در این تحقیق برای ارزیابی احساس امنیت کالبدی روستاییان و سبک معماری مدرن، از ساکنان 8 روستای شهرستان بینالود پرسشگری شد که از مجموع 6497 خانوار در روستایی، حجم نمونه ای با فرمول کوکران با خطای 0.07 درصد، برابر 190 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص کیفیت معابر در سطح روستاهای نمونه با میانگین 3.05 شرایط نامناسبی داشته و در ایجاد احساس امنیت روستاییان کمترین تأثیر را داشته است در مقابل شاخص پوشش گیاهی (با میانگین 3.35) از شرایط مطلوب تری برخوردار بوده و در ارتقاء احساس امنیت ساکنین تأثیر بیشتری داشته اند. همچنین تغییرات سبک معماری مدرن در روستاهای مورد مطالعه بر شاخص مقاومت مسکن با میانگین 3.14 بیشترین اثر را داشته و شاخص رعایت معماری ارگانیک با میانگین 2.89 کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون مشخص شد بین سبک معماری مدرن و احساس امنیت کالبدی رابطه معنی دار و مستقیم (337/۰) وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد شاخص پلان معماری با ضریب تاثیر 0.253 بیشترین میزان اثر مستقیم را بر احساس امنیت کالبدی دارد.
بررسی چالش های مدیریت منابع محیطی در مناطق روستایی (نمونه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه مناطق روستایی بخش عمده ای از منابع طبیعی را در برمی گیرند؛ برنامه ریزی جهت رفع مسائل و به کارگیری شیوه های کارآمد، جهت بهره برداری و مدیریت بهینه آن می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات زیست محیطی و اقتصادی – اجتماعی در زمینه توسعه روستاها باشد. روش تحلیل داده ها با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای است که پس از تنظیم پرسشنامه در اختیار 22 نفر از کارشناسان خبره قرار گرفت که با نظرسنجی از آنان، وزن های مناسب هر معیار و زیر معیار تعیین شد. یافته ها حاکی از آن است چالش هایی ازجمله عدم وجود دستورالعمل تخص صی ارزی ابی ب رای ه ر ی ک از پروژه های مشمول ارزیابی محیطی، عدم غربالگری در ارزیابی اثرات منابع محیطی، مشخص نبودن بحث منابع محیطی در آمایش سرزمین و جایگاه قانونی، فقدان اصلاح نظام بهره برداری از منابع طبیعی و مهار عوامل ناپایدار، ع دم بازدارن دگی و ض مانت اجرای ی در ق وانین ارزی ابی منابع محیطی که به ترتیب دارای ضریب تأثیر (013/0)، (011/0)، (01/0)، (009/0)، (008/0) می باشند؛ ازجمله مهم ترین چالش ها و دسترسی به امکانات و تخریب زیست محیطی در روستا، ضعف سازوکار قانون در صیانت از منابع، ضعف مقررات در سرمایه گذاری منابع قانونی که به ترتیب دارای ضریب تأثیر (0004/0)، (0006/0)، (0007/0)، ازجمله کم اهمیت ترین چالش های پیش روی مدیریت منابع طبیعی هستند.
بررسی و تحلیل سطح مسئولیت پذیری کارآفرینان گردشگری روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی یک رهیافت مناسب جهت تحریک کارآفرینی و احیای اقتصاد نواحی روستایی است. اما لازم است کارآفرینان مسئولیت هایی را نسبت به جامعه محلی و گردشگران ایفا کنند. هدف پژوهش حاضر تحلیل سطح مسئولیت پذیری کارآفرینان گردشگری در 6 روستای گردشگری شهرستان بینالود است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش روستاهای مقصد گردشگری شهرستان بینالود بود، که بیشترین حجم گردشگر و فعالیت های کارآفرینانه را داشتند. حجم نمونه صاحبان 196 کسب وکارهای کارآفرینانه در حوزه رستوران، چایخانه و استراحتگاه بودند. براساس نتایج، شاخص بشردوستانهْ بالاترین، و شاخص اقتصادیْ کمترین میزان میانگین رتبه ای ازدیدگاه پاسخگویان را به خود اختصاص دادند. نتایج بیشترین سطح مسئولیت پذیری اجتماعی کارآفرینان گردشگری را در ابرده و جاغرق و پایین ترین سطح را در زشک نشان می دهند؛ از نظرشاخص اخلاقی تفاوت معناداری بین روستاها وجود ندارد، ولی درسایر شاخص ها (قانونی، بشردوستانه، اقتصادی و زیست محیطی) سطح مسئولیت پذیری کارآفرینان گردشگری درروستاهای موردمطالعه، متفاوت است.
تأثیر پراکنده روی بر احساس امنیت کالبدی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های مؤثر در شکل گیری احساس امنیت، شکل و فرم محیط کالبدی سکونتگاه است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر پراکنده روی بر احساس امنیت کالبدی سکونتگاه های روستایی در شهرستان بینالود، براساس رویکرد CPTED است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق ساکنان 8 روستای شهرستان بینالود با جمعیتی بالغ بر 5766 خانوار روستایی، است که حجم نمونه ای برابر 190 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص کیفیت معابر با میانگین 3.05 در ایجاد احساس امنیت روستاییان کمترین تأثیر را داشته است. در مقابل شاخص های پوشش گیاهی (با میانگین 3.35)، دانه بندی و تراکم (با میانگین 3.26) و نظارت طبیعی یا غیررسمی (با میانگین 3.24)، در ارتقاء احساس امنیت ساکنان تأثیر بیشتری داشته اند. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون، مشخص شد که بین متغیر پراکنده روی و متغیر احساس امنیت کالبدی رابطه معنی دار و غیرمستقیم با ضریب 2/0- وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد که شاخص کالبدی - فضایی با ضریب تأثیر 0.354- بیشترین میزان اثر مستقیم بر احساس امنیت کالبدی دارد. در ادامه با محاسبه ضرایب غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته اصلی در مراحل چهارگانه تحلیل مسیر و محاسبه کل اثرات مستقیم و غیرمستقیم پرداخته شد که درنتیجه آن شاخص کالبدی - فضایی با ضریب تأثیر 0.354- و در مرتبه بعد شاخص اجتماعی با ضریب تأثیر 0.142- و شاخص زیست محیطی با ضریب تأثیر 0.129- بیشترین تأثیر را بر شکل گیری احساس امنیت کالبدی دارند.
تحلیل اثرات نوسازی کالبدی بر کیفیت زندگی روستایی (مطالعه موردی: بخش های طرقبه و شاندیز، شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻃﺮح های ﻧﻮﺳﺎزی یکی از ﻣﻬﻢ ﺗﺮیﻦ اﺑﺰارهای مداخله در ﺳﺎزﻣﺎندﻫی ﻓﻌﺎﻟیﺖ ﻫﺎی ﻋﻤﺮاﻧی، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓیﺰیکی روﺳﺘﺎ و در ﻧﺘیﺠﻪ ارﺗﻘﺎء ﺷﺮایﻂ زیﺴﺖ در ﻧﻮاﺣی روﺳﺘﺎیی است ، که زمینه را برای اراﺋﻪ یک ﺳﺮی ﺧﺪﻣﺎت ﻋﻤﻮﻣی از ﺟﻤﻠﻪ ﺗﺴﻬیﻞ ارﺗﺒﺎﻃﺎت و جریان زندگی و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫی ﻓﻌﺎﻟیﺖ ﻫﺎی ﻋﻤﺮاﻧی و ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎز در روﺳﺘﺎﻫﺎ فراهم کرده است و سبب حفظ و احیای مجدد زندگی و بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی شده است. هدف از این پژوهش تحلیل اثرات نوسازی کالبدی بر کیفیت زندگی روستایی در بخش روستاهای طرقبه و شاندیز (شهرستان بینالود) است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از حیث ماهیت کاربردی است. به منظور گردآوری داده های از روش های کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 10 روستا که در آنها نوسازی کالبدی صوت گرفته است و بالغ بر 3724 خانوار محاسبه و در در نظر گرفته شده است که 131 نمونه محاسبه و در بین روستاهای مورد مطالعه توزیع شده است. ضریب آلفای کرونباخ با هدف تشخیص پایایی پرسشنامه محاسبه شده است که در این پژوهش برای تمام های شاخص ها پرسشنامه 812/0 به دست آمده است که این حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی(انحراف معیار، میانگین و ضریب تغییرات) و استنباطی( تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس) و برای رتبه روستاها از لحاظ شاخص های کیفیت زندگی از مدل ویکور استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که در بین شاخص های مورد بررسی در تحقیق، شاخص ها بهبود وضعیت فعالیت و اشتغال با میانگین(702/3)، جذب اعتبارات و کاهش هزینه(44/3)، کاهش تغییرات محیطی(33/3) و حفظ سبک معماری(26/3) هر کدام به ترتیب بیشترین اثرات را در کیفیت زندگی ساکنان روستایی به دنبال داشته است. همچنین مدل ویکور نشان داد که روستایی دهبار با میزان(68/0) دارای بالاترین رتبه؛ و روستاهای دهنو و نقندر با میزان(98/0) و (97/0)، دارای پائین ترین رتبه به لحاظ برخورداری از میزان اثرات نوسازی کالبدی در بهبود کیفیت زندگی در مناطق مورد مطالعه است.
تحلیل اثرات توسعه گردشگری بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای ییلاقی شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات توسعه گردشگری در نواحی روستایی و با تأکی د ب ر تغییرات کاربری اراضی انجام شده است؛ زیرا توسعه روزافزون فعالیت های گردشگری به ویژه در روستاهای حاشیه پیرامون شهری، سبب تغییرات کالبدی گسترده ای در روستاهای دارای جاذبه طبیعی شده است. دراین مطالعه از روش شناسی توصیفی- تحلیلی با استفاده از شیوه کتابخانه ای و می دانی در جمع آوری داده ه ا استفاده شده است. داده ها بر اساس شاخص های استخراج شده از ادبیات نظری و تکمیل 356 پرسشنامه محقق ساخته در 10 سکونتگاه روستایی با جاذبه گردشگری شهرستان بینالود انجام گرفته است. روایی پرسشنامه از طریق پانل تخصصی و پایایی آن نیز در مؤلفه های مختلف از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلی ل داده ه ا از آم ار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمونT تک نمونه ای برای مقایسه میانگین های شاخص ها و مؤلفه ها، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون استفاده شده است. همچنین از مدل اولویت بندی وایکور برای سنج ش بیشترین تغییرات کاربری اراضی در نواحی روستاییِ موردبررسی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین حضور گردشگران با مؤلفه های تغییرات کالبدی، تمایل به تغییر کاربری، تحولات ساختاری-ارتباطی و تحولات اقتصادی در روستاها ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین یافته های رگرسیونی گویای این نکته است که بخش قابل توجهی از متغیر وابسته (تغییرات کاربری) توسط متغیر مستقل (حضور گردشگران) قابل تبیین است و نیز بررسی نتایج رتبه بندی روستاهای مورد مطالعه به لحاظ تأثیرپذیری تغییرات کاربری اراضی از گردشگری نیز بیانگر این است که روستاهای مایان علیا، سفلی و وسطی بیشتر دچار تغییرات کاربری اراضی شده اند.
ارزیابی سازگاری کاربری زمین در سکونتگاه های روستایی مقصد گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اصلی و مهم برنامه ریزان در نواحی روستایی، تخصیص زمین به کاربری های گوناگون باتوجه به نقش و کارکرد و میزان تأثیرگذاری هر کدام از کاربری ها بر یکدیگر است. در واقع هدف نهایی برنامه ریزی کاربری اراضی ایجاد نوعی تعادل زیست محیطی و برقراری عدالت اجتماعی در روند پیشرفت و آبادانی نواحی سکونتی است و باید به اهداف کیفی همچون امنیت، سازگاری، منظر و چشم انداز و احساس وابستگی به محیط نیز پاسخ گوید. هدف از انجام پژوهش ارزیابی میزان سازگاری کاربری های روستایی در مقاصد گردشگری از نظر امنیت عمومی، منظر و چشم انداز و راحتی و آسایش است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. در این مطالعه هشت روستای مقصد گردشگری در شهرستان بینالود انتخاب و درجه سازگاری به تفکیک سه ماتریس 1- راحتی و آسایش، 2- امنیت عمومی 3- منظر و چشم انداز بین 49 کاربری در بین خبرگان روستاهای مورد مطالعه از حیث کاملاً سازگار تا کاملاً ناسازگار طبقه بندی شدند. نتایج نشان می دهد، تمام روستاهای مورد مطالعه از نظر سازگاری در وضعیت نسبتاًسازگار قرار دارند. در ماتریس امنیت عمومی کاربری مذهبی با میانگین 16/4 در مرتبه اول و کاربری تاریخی با میانگین 25/3 در رتبه آخر قرار دارد. در ماتریس منظر و چشم انداز، کاربری مذهبی با میانگین 73/3 رتبه اول و کاربری صنعتی-کارگاهی بامیانگین 35/1 در رتبه آخر قرار دارد. در ماتریس راحتی و آسایش نیز کاربری شبکه دسترسی و معابر با میانگین 26/4 در رتبه اول و کاربری تاریخی با میانگین 10/3 در رتبه آخر قرار دارد. درمجموع به لحاظ سازگاری کاربری آموزشی با 82/3 در رتبه اول و کاربری تاریخی با 25/3 در رتبه آخر قرار دارد.
ارزیابی سازگاری کاربری زمین در نواحی روستایی از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی (مورد مطالعه: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل ماتریس مطلوبیت کاربری اراضی براساس معیارهای انسانی و طبیعی در فضاهای سکونتی از ضرورت ها و مسائلی است که برنامه ریزان در نواحی شهری و روستایی در تصمیم گیری و استقرار فعالیت ها در عرصه های جغرافیایی از نظر دسترسی به شبکه ارتباطی، موقعیت مرکزی، وضعیت بو، هوا، صدا و ... یاری می نماید و نقطه عطفی برای چگونگی استفاده بهینه از منابع به شمار می رود. هدف تحقیق حاضر شناخت سطح مطلوبیت کاربری های موجود در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. در این مطالعه 14 گروه کاربری با 52 زیرکاربری زمین، از لحاظ ماتریس های 8 گانه موقعیت مرکزی، دسترسی به شبکه ارتباطی، بو، دسترسی به تاسیسات و تجهیزات، شیب، هوا، صدا و دید مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها به روش میدانی توسط 48 نفر از خبرگان محلی در 8 روستا تکمیل گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد بر اساس طیف چهار گزینه ای (4: کاملامطلوب و 1: کاملا نامطلوب) کاربری های نانوایی با میانگین 99/3 و سالن ورزشی با میانگین 4 بالاترین سازگاری را از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی و کاربری آب انبار تاریخی با 38/3 و مساکن مخروبه با 40/3 پائینترین سازگاری را از نظر مطلوبیت به خود اختصاص داده اند. همچنین میانگین مطلوبیت کاربری زمین در روستای زشک 74/3، در روستای دهنو 82/3، در روستای جاغرق 78/3، در روستای ابرده علیا 89/3، در روستای نوچاه برابر با 92/3، در روستای حصارگلستان 76/3، در روستای حصارسرخ 79/3 و در نهایت در روستای ویرانی میزان مطلوبیت 80/3 به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که علی رغم وقوع تغییرات گسترده کاربری اراضی در خارج از بافت روستاهای مورد بررسی، میزان سازگاری کاربری اراضی در درون بافت روستایی از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی از درجه ای بالا یعنی 81/3 برخوردار است.
ارزیابی عملکرد دهیاران در فرایند توسعه پایدار روستایی از دیدگاه روستائیان. مورد مطالعه: بخش طرقبه شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۹
119 - 136
حوزه های تخصصی:
دهیاری به عنوان بازوی اجرایی دولت نقش مهمی در اجرا، نظارت و سازماندهی برنامه های توسعه در راستای دستیابی به سطحی مطلوب از توسعه پایدار روستایی دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش دهیار در فرایند توسعه پایدار روستایی صورت پذیرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق سرپرستان 251 خانوار روستایی در 10 روستای دارای دهیاری در بخش طرقبه شهرستان بینالود است. به منظور ارزیابی عملکرد دهیار در توسعه پایدار روستایی از 49 شاخص در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی منطبق بر 48 بند وظیفه محوله به دهیار استفاده شد. طیف مورد سنجش در پرسشنامه لیکرت بوده است. پس از ورود اطلاعات به نرم افزارSPSS، با استفاده از آزمون های مختلف آماری به تحلیل اطلاعات مبادرت گردید. آلفای کرونباخ برای 49 شاخص برابر 089 به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه تحقیق است. آزمون فرضیات با استفاده از تی استیودنت تک نمونه ای و تحلیل خوشه ای انجام شد. نتایج آزمون تی نشان می دهد که عملکرد دهیاران در هر سه بعد توسعه پایدار پائین تر از سطح متوسط ارزیابی شده است. همچنین میانگین عملکرد دهیار در توسعه پایدار روستایی 1.93 به دست آمده که در حد ضعیف ارزیابی شده است. با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل: بازنگری در وظایف دهیاری ها، ارائه گزارش و اطلاع رسانی به روستاییان، تشکیل گروه های مختلف محلی، اجرای طرح های درآمدزا، افزایش آگاهی اجتماعات روستایی و غیره پیشنهاد شده است. کلیدواژه ها: دهیاران ، توسعه پایدار روستایی، بخش طرقبه، شهرستان بینالود، ارزیابی عملکرد
ارزیابی سازگاری کاربری زمین در نواحی روستایی از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی (مورد مطالعه: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل ماتریس مطلوبیت کاربری اراضی براساس معیارهای انسانی و طبیعی در فضاهای سکونتی از ضرورت ها و مسائلی است که برنامه ریزان در نواحی شهری و روستایی در تصمیم گیری و استقرار فعالیت ها در عرصه های جغرافیایی از نظر دسترسی به شبکه ارتباطی، موقعیت مرکزی، وضعیت بو، هوا، صدا و ... یاری می نماید و نقطه عطفی برای چگونگی استفاده بهینه از منابع به شمار می رود. هدف تحقیق حاضر شناخت سطح مطلوبیت کاربری های موجود در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. در این مطالعه 14 گروه کاربری با 52 زیرکاربری زمین، از لحاظ ماتریس های 8 گانه موقعیت مرکزی، دسترسی به شبکه ارتباطی، بو، دسترسی به تاسیسات و تجهیزات، شیب، هوا، صدا و دید مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها به روش میدانی توسط 48 نفر از خبرگان محلی در 8 روستا تکمیل گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد بر اساس طیف چهار گزینه ای (4: کاملامطلوب و 1: کاملا نامطلوب) کاربری های نانوایی با میانگین 99/3 و سالن ورزشی با میانگین 4 بالاترین سازگاری را از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی و کاربری آب انبار تاریخی با 38/3 و مساکن مخروبه با 40/3 پائینترین سازگاری را از نظر مطلوبیت به خود اختصاص داده اند. همچنین میانگین مطلوبیت کاربری زمین در روستای زشک 74/3، در روستای دهنو 82/3، در روستای جاغرق 78/3، در روستای ابرده علیا 89/3، در روستای نوچاه برابر با 92/3، در روستای حصارگلستان 76/3، در روستای حصارسرخ 79/3 و در نهایت در روستای ویرانی میزان مطلوبیت 80/3 به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که علی رغم وقوع تغییرات گسترده کاربری اراضی در خارج از بافت روستاهای مورد بررسی، میزان سازگاری کاربری اراضی در درون بافت روستایی از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی از درجه ای بالا یعنی 81/3 برخوردار است.
تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی روستاهای مقصد گردشگری طی سال های 1386 تا 1396 (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
105 - 125
حوزه های تخصصی:
استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی یکی از نیازهای اساسی به شمار می رود. بنابراین نقشه تغییرات کاربری را که نتیجه فرایند آشکار سازی تغییرات است. در تحقیق حاضر به بررسی روند تغییرات کاربری اراضی زراعی به غیر زراعی و سکونتگاه های گردشگری در سال های 1386 تا 1396 با استفاده از تصاویر ماهواره ای است. منطقه مورد مطالعه شهرستان بینالود در استان خراسان رضوی است که پس از تقسیمات کشوری 1386 با تقاضای بالای زمین و تغییر غیرمجاز کاربری اراضی در سطح گسترده مواجه بوده است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی روستاهای مقصد گردشگری طی دو دوره زمانی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و میزان تغییرات کاربری ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای در 8 نقطه روستایی که بیش ترین میزان چالش را در سال های 86 تا96 داشته اند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در تمام روستاها میزان تغییرات کاربری اراضی روند افزایشی داشته و به مساحت آن افزوده شده است. به طوریکه میزان کل برابر است با 1848101 متر برآورد شده است. در بین روستاهای مورد مطالعه، ویرانی باتوجه به اضافه شدن کاربری های صنعتی، کارگاهی، گردشگری و ... در این 10 سال بیشترین میزان تغییرات را به خود اختصاص داده است.
تدوین استراتژی هایﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی روان ﺷﻨﺎﺧﺘی زﻧﺎن روﺳﺘﺎیی با استفاده از ابزارهای مدیریت استراتژیک SWOT-QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
79 - 109
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی حلقه اتصال زن و توسعه به شمار می رود و ارتباط تنگاتنگی با بهبود مستمر، ارتقای صلاحیت، تغییر در رفتار و بهبود عملکرد زنان دارد و بخشی از تثبیت زبان توسعه محسوب می شود. از آنجا که هسته و کانون بحث توانمندسازی در توانایی زنان برای کنترل سرنوشت خود قرار دارد (توانمندی روان شناختی)، مقاله حاضر به شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی روان شناختی زنان در نواحی روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردی توسعه ای است. گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به شیوه اسنادی و میدانی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک ابزارهای مدیریت استراتژیک SWOT-QSPM انجام گرفت. در این پژوهش، 142زن روستایی در بخش طرقبه شهرستان بینالود در تکمیل پرسش نامه به صورت داوطلبانه مشارکت داشته اند. در ماتریس SWOT، با توجه به امتیاز نهایی در 79 / 1=IFE و در60 / 2=EFE، به منظور توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی، راهبردهای تدافعی (حداقل حداقل) بهینه شناخته شد. در بین ده راهبرد تدافعی ارائه شده به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، مهم ترین راهبرد «شناسایی عوامل بازدارنده و تسهیل کننده توانمندسازی روانی زنان روستایی و تلاش برای رفع موانع پیش رو» با امتیاز 176 / 1 و دومین راهبرد «برگزاری کارگاه های آموزشی مختلف در راستای توانمندسازی ذهنی زنان روستایی» با امتیاز 256 / 0 و سومین راهبرد «تشویق زنان روستایی به تشکیل تعاونی و تشکل های مختلف زنان (NGO) و حمایت از آن ها» با امتیاز 219 / 0 معرفی شد.
تحلیل و ارزیابی کاربری های گردشگری در نواحی روستایی شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کاربری اراضی روستایی به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی روستاهای جدید، نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی روستاها ایفا می کند. امروزه در پی توسعه فعالیت های گردشگری در نواحی روستایی، تغییرات کاربری اراضی کشاورزی به غیرکشاورزی، آثار زیادی در این نواحی به جای گذاشته است. علل این نابسامانی را بایستی عمدتاً در اهمیت کاربری های گردشگری، ضعف مدیریت، عدم سازگاری کاربری ها با یکدیگر جستجو کرد. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و به منظور ارزیابی کیفی کاربری های گردشگری از چهار ماتریس سازگاری، مطلوبیت، ظرفیت و ماتریس وابستگی استفاده گردید و جهت بررسی ارزیابی کیفی کاربری ها از نظرات 48 نفر از متخصصین این حوزه در روستاهای مورد مطالعه استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بین کاربری های موجود در روستا، شبکه معابر اصلی درون روستا با مقدار 47/3 بالاترین مقدار سازگاری و کاربری های آب انبار تاریخی کمترین مقدار سازگاری را (32/2) به خود اختصاص داده اند. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه مشخص شد که در ماتریس ظرفیت روستای ابرده علیا با میانگین 35/3 بیش میانگین و روستای حصارسرخ با میانگین 41/2 پایین ترین امتیاز را به دست آورده است. در ماتریس مطلوبیت نیز روستای نوچاه با میانگین 95/3 بالاترین میانگین و روستای دهنو با میانگین 73/3 کم ترین میانگین را به دست آورده است. را به خود اختصاص داده است. همچنین مشخص گردید ماتریس سازگاری با میانگین 85/3، مطلوبیت 84/3، ظرفیت 74/2 و ماتریس وابستگی با میانگین 54/2، به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر را به خود اختصاص داده اند.
راهبردهای اجرایی کاهش تغییر کاربری اراضی کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: موضوع کاربری زمین طی چند سال گذشته به دلیل درک تأثیر تغییر کاربری زمین بر عملکرد سامانه زمین بسیار مورد توجه قرار گرفته تاجایی که امروزه مسأله تغییر کاربری اراضی از مهم ترین چالش ها در نظام مدیریت منابع طبیعی و انسانی محسوب می شود. هدف پژوهش: بر این اساس پژوهش حاضر در تلاش است به کمک ابزارهای برنامه ریزی استراتژیک، راهبردهای اجرایی مطلوب به منظور کاهش تغییر کاربری اراضی کشاورزی را شناسایی و ارائه نماید. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از دو ابزار SWOT-QSPM استفاده گردیده است. از مجموع 14روستای شهرستان بینالود که طی سال های اخیر دارای تغییرکاربری غیرمجاز کشاورزی بوده اند، 8 روستای بالای 100 مورد تغییر کاربری اراضی، به عنوان نمونه انتخاب گردید. واحد تحلیل خبرگان روستایی آشنا به محیط داخلی و خارجی در ارتباط با موضوع تحقیق و روش نمونه گیری گلوله برفی بوده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه در این پژوهش روستاهایی که دارای بیش ترین مقدار تغییر کاربری اراضی در شهرستان بینالود، واقع در استان خراسان رضوی بودند. یافته ها و بحث: براساس مطالعات اکتشافی، 18 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت و 29 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت و تنگنا پیش روی تغییر کاربری اراضی کشاورزی شهرستان بینالود شناسایی گردید و نظرات سه گروه خبره و مطلع محلی در قالب پرسشنامه در مورد عوامل داخلی و خارجی شناسایی شده، در طیف لیکرت سوال گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در ماتریس SWOT با توجه به امتیاز 242/2=IFE و 769/2=EFE، به منظور کاهش تغییر کاربری اراضی کشاورزی، راهبردهای محافظه کارانه (حداکثر-حداقل) بهینه شناخته شد. در ادامه 6 راهبرد شناسایی شده به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی(QSPM)، اولویت بندی گردید. نتایج: در این زمینه مهمترین راهبرد «ساماندهی به ساخت و سازهای بی رویه و غیراصولی با اجرای برنامه های نظارتی دولتی » با امتیاز 1.211 شناسایی گردید. لذا ضروری است تغییرات کاربری زمین، توسط مدیریت صحیح زمین کنترل گردد.
ارزیابی مسئولیت پذیری فعالان حوزه صنعت گردشگری در برابر بحران کرونا، مطالعه موردی: واحدهای پذیرایی واقع در مسیرهای گردشگری شهرستان بینالود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
97 - 114
حوزه های تخصصی:
بدو ورود بیماری همه گیر کرونا به کشور و تأثیرگذاری آن در بخش های مختلف از جمله فعالیت های گردشگری، رعایت مسئولیت پذیری اجتماعی فعالین این حوزه نسبت به گردشگران از اهمیت بالایی برخوردار بوده و رعایت اصول بهداشتی به عنوان یکی از مهم ترین انگیزه های استفاده از واحدهای پذیرایی می باشد. اهمیت مسئولیت اجتماعی در برابر بیماری کرونا امروزه بیشتر درک شده و جایگاه مهمی در صنعت گردشگری یافته، چرا که گردشگری، به عنوان راه حلی در جبران ضررهای ناشی از شیوع بیماری کرونا به اقتصاد به ویژه در نواحی کوچک مقیاس بوده و رعایت مسئولیت پذیری اجتماعی امری مهم در پایداری این صعنت در جوامع آسیب دیده است. هدف انجام این پژوهش بررسی سطح و میزان رعایت مسئولیت پذیری اجتماعی نهادهای دولتی و محلی و مدیران واحدها و مجتمع های پذیرایی در مواجهه با بیماری کرونا می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده که 280 پرسشنامه بین فعالان بخش گردشگری و کارشناسان توزیع و تکمیل شد و پایایی داده ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ در SPSS تأیید و پس از آن متناسب با موضوع مقاله از آزمون های همبستگی و آزمون T تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان رعایت مسئولیت پذیری اجتماعی واحدهای پذیرایی در برابر بیماری کرونا به رستوران ها با میزان 25/4 و کمترین آن به لمکده و استراحتگاه با مقدار 55/2 و 77/2 اختصاص یافته است. همچنین بررسی ها نشان داد که به طور کلی فعالان حوزه گردشگری، کارشنان و مسئولین نسبت به گردشگران ورودی به مجموعه های پذیرایی احساس مسئولیت داشته اند و پروتکل های بهداشتی در برابر بیماری کرونا را رعایت کرده اند.
تحلیلی بر علل شکل گیری مهاجرت معکوس در نواحی روستایی شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۶
37 - 15
حوزه های تخصصی:
علاوه بر جریان غالب مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به بزرگ، طی سالهای اخیر جریان وارونه ی مهاجرت از شهرها خصوصا کلانشهرها به نقاط روستایی شکل گرفته است. هدف کلی تحقیق حاضر تحلیل علل شکل گیری مهاجرت معکوس به نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر عملیات میدانی (تکمیل پرسشنامه) در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. بررسی ضریب پایایی 0.8حاکی از سطح بالای اعتماد پرسشنامه است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت و تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار Arc Gis بهره گرفته شده است. واحد تحلیل 165 خانوار بازگشتی بوده که 25 متغیر در طیف لیکرت ۵ گزینه ای را پاسخ داده اند. نتایج مطالعه ضمن تصریح بر وجود ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیک بین کلانشهر مشهد و روستاهای شهرستان بینالود، علل اصلی شکل گیری جریان مهاجرت بازگشتی از دیدگاه مهاجران در بعد طبیعی «آب و هوای مناسب» با میانگین 2.85، در بعد اقتصادی «ضرورت شغلی و نزدیکی به محل کار» با میانگین 2.63 و در بعد اجتماعی «برخورداری روستا از خدمات و امکانات» با میانگین 2.22 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی 25 متغیر شناسایی شده را در ذیل 7 مولفه اصلی- به ترتیب شامل عوامل زیرساختی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی، تعلق مکانی، بازنشستگی، و مسکن- تلخیص نمود که عوامل اول تا هفتم روی هم رفته 69.28 درصد از مجموع واریانس مهاجرت معکوس را توضیح داده است.