مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
ساحل
حوزه های تخصصی:
بدیهی است هر قدر شیب پسکرانه کمتر و دامنة جزر و مدّ بیشتر باشد، میزان پیشروی آب دریا در خشکی بیشتر و وسعت تالابهای جزر و مدّی نیز بیشتر خواهد بود. منطقة مورد مطالعه، ساحل شرقی تنگة هرمز می باشد. در این منطقه، تالابهای جزر و مدّی با مساحت بیش از 556 کیلومتر مربع تماماً در قاعدة دلتاهای رودخانه ای قرار گرفته اند. از آنجا که بافت رسوب رودخانه های منطقه بسیار ریزدانه است، بنابراین شیب دلتاهای منطقه عموماً کمتر از 1/0 تا 1 0/0 درصد می باشد. در شرایط حداکثر مدّ ماهانه که بعضاً دامنة آن به بیش از 4 متر می رسد، میزان پیشروی آب در خشکی و در راستای عمود بر ساحل، در پاره ای نقاط به بیش از 5 کیلومتر می رسد. مقایسة عکسهای هوایی دو دورة (1334 تا 1374) با فاصلة 40 ساله نشان می دهند که رسوب وارد شده توسط رودخانه ها به خط ساحلی، تحت تأثیر حرکات آب دریا و بخصوص امواج مایل با راستای جنوبشرقی، در امتداد خط ساحلی و بسوی مغرب جریان می یابند و تراکم آنها در قاعدة دلتاها موجب تشکیل سدهای ساحلی می شود. این سدها در نهایت باعث تشکیل تالابهای جزر و مدّی می گردند. تغییر دوره ای دامنة جزر و مدّ، سطوح متفاوتی از تالابهای جزر و مدّی را در منطقه ایجاد کرده است. این سطوح و اشکال مرفولوژی ویژة سطح آنها، این نمونه را نسبت به نمونه های مشابه متمایز می سازد.
ژئومورفوتوریسم سواحل جنوبی دریای خزر، چالشها و عوامل تهدید کننده
حوزه های تخصصی:
هم اکنون بالغ بر 15% از جمعیت فعال کشورمان از بیکاری رنج می برند. یکی از راههای اشتغالزایی، توجه به صنعت توریسم است که به دلیل اهمیت تجاری آن در اقتصاد کشورها به «صنعت نامرئی» معروف است. از این حیث ایران دارای شرایط ویژه ای است و در زمینه های توریسم فرهنگی (فرهنگ گرا) و توریسم طبیعی(طبیعت گرا) بسیار توانمند است. در این رهگذر عناصر مورفولوژی ساحلی ایران دارای اهمیت و جایگاه خاصی است، به ویژه سواحل جنوبی دریای خزر (با طول 664 کیلومتر) با برخورداری از مواهب طبیعی و ژئومورفولوژیک، توانسته است شایستگی خود را نسبت به سایر خطوط ساحلی ایران به اثبات برساند. این ناحیه به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی همچون سواحل پست و ماسه ای (با شیبی ملایم و کمتر از 1%)، تالابها و مردابهای ساحلی (با شرایط اکولوژیکی خاص)، جزایر و شبه جزایر خوش منظر و دیدنی، ترکیب آرمانی کوه و جنگل و دریا، وجود گل فشانها و غیره همراه با سایر جاذبه های تاریخی و فرهنگی، هر ساله پذیرای میلیونها تن گردشگر داخلی و خارجی است. متاسفانه در سالهای اخیر (به ویژه دو دهه اخیر) برخی عوامل طبیعی و انسانی (نظیر بالا آمدن سطح آب دریای خزر و خیزش آب، لای گرفتگی و آلودگی تالابها، تخریب جنگلها و تشدید فرسایش، آلودگیهای نفتی حاصل از بهره برداری میدانهای نفتی خزر، ساخت و سازهای بی رویه و غیرمتمرکز در خط ساحلی و غیره) اکوتوریسم ناحیه را تهدید نموده، به طوری که گاهی اوقات در شرایط بحرانی قرارگرفته است. از این رو برای حفظ و تداوم حیات طبیعی و دستیابی به توسعه پایدار سواحل مورد مطالعه، ضروری است که مسؤولان بی درنگ به فکر چاره باشند، و این موضوع مستلزم به کارگیری راهکارهای علمی و عملی مناسب می باشد
طراحی منظر سواحل بر اساس روانشناسی زنان
منبع:
منظر مرداد ۱۳۸۹ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
مورفودینامیک ساحلی و نقش آن در تحوّل سدهای ساحلی دلتای رود جگین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سواحل محلِّ تلاقی محیط های آبی و خشکی بوده و از این دو تأثیر می پذیرند. متغیّر های گوناگونی مانند ویژگی های زمین شناسی، اقلیمی، زیستی و حرکات آب دریا، عوامل شکل زای اصلی به شمار آمده و لندفرم های گوناگونی را ایجاد می کنند. در این پژوهش، فرایندهای هیدرودینامیکی خشکی و دریایی تأثیرگذار در پیدایش لندفرم های خطّ ساحلی قاعده ی دلتای رودخانه ی جگین، در شرق بندرگاه جاسک مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی دقیق تر نیز، روی فرایند های تشکیل و تحوّل سدهای ساحلی این دلتا تأکید شده است. تصاویر ماهواره ی لندست، نقشه ها و نرم افزار ها، ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. تصاویر ماهواره ای در نرم افزار ENVI تحلیل شده و همچنین برای تلفیق داده ها و تحلیل مقایسه ای آنها، نقشه ها و داده ها در نرم افزارهای Arc GIS و Freehand ترسیم و تطبیق داده شده اند. روش کار، مقایسه ی تغییرات سدهای ساحلی در یک دوره ی 33 ساله به وسیله ی تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی با استفاده از نرم افزار های مذکور و نیز کنترل میدانی بوده است. هدف اصلی، تعیین میزان تغییرات در بازه ی زمانی یاد شده و بررسی نقش عوامل هیدرودینامیک دریا و خشکی در روند این تغییرات بوده است. نتایج نشان می دهند که حجم چشمگیری از رسوب های وارد شده توسّط رودخانه ی جگین به محدوده ی خطّ ساحلی، تحت تأثیر امواج غالب جنوب شرقی، در امتداد خطّ ساحلی به سمت غرب توزیع شده و تحت تأثیر آن سدهای ساحلی و تالاب های جزرومدّی شکل گرفته اند. مقایسه ی زمانی تغییرات نشان می دهد که سدهای ساحلی در بخش شرقی دلتا حجیم تر بوده و تغییرات وسعت و ابعاد آنها، در درجه ی اوّل تابع تغییر مسیر دوره ای رودخانه ی جگین در سطح دلتا و سپس راستای امواج غالب است. بیشترین میزان تغییرات طیّ دوره ی زمانی مورد مطالعه، مربوط به سد های ساحلی بخش شرقی دلتاست که دامنه آن گاهی به بیش از 400 متر می رسد.
پایش تغییرات خط ساحلی با استفاده از سنجش ازدور در محدوده ساحلی دریای عمان از چابهار تا بندر تنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی ساحلی به عنوان مناطقی که بین دو نوع محیط شکل زایی متفاوت قرار دارند همواره دارای تنوع فرآیند های مختلف طبیعی بوده و دارای اهمیت هستند که این مناطق در طول زمان تغییر می کنند. پایش ویژگی های مختلف نواحی ساحلی ازجمله تغییرات خط ساحلی، یکی از عوامل اساسی در جهت استفاده ی بهینه از این منابع طبیعی و مدیریت پایدار آن ها می باشد این پژوهش سعی دارد که به بررسی تغییرات خط ساحلی چابهار تا تنگ به کمک تصاویر ماهواره ای بپردازد و نقشه ها و نمودارهای مربوط به این تغییرات را استخراج کند. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیل مبتنی بر روش های کتابخانه ای، نرم افزاری، آماری و میدانی است، بدین صورت که ابتدا به کمک فعالیت های میدانی، نقشه ها و مدارک موجود، منطقه مورد شناسایی قرار گرفت، سپس از طریق تصاویر ماهواره ای TM , ETMو OLI مربوط به سال های 1988 تا 2015 تغییرات خط-ساحلی با استفاده از روش های مبتنی بر طبقه بندی برای فاصله زمانی موردنظر بررسی شدند. نتایج حاصله بیانگر این است که محدوده موردمطالعه در طی 30 سال گذشته دارای تغییرات چشمگیری بوده است. به طوری که در طول دوره اول (1988-1998) 67/1 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب تبدیل شده است. در همین دوره 75/8 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. در طول دوره دوم (1998-2008) 58/6 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 2/260 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. همچنین در دوره سوم (2008-2015) 7 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 12 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. تغییرات به صورت پس روی نیز بیشتر ناشی از فعالیت های انسانی در این منطقه بوده است. به طوری که بیشترین تغییرات در محدوده شهر چابهار،کنارک و اسکله ها و بنادری است که در محدوده ساحلی این منطقه ایجادشده است. عامل مهم و تأثیرگذار دیگر در پس روی خط ساحلی این منطقه حجم زیاد رسوب گذاری در مصب رودخانه های این محدوده می باشد. عامل دیگر که باعث بالاآمدگی ساحل این منطقه شده تکتونیک می باشد.
پهنه بندی پایداری منطقه ساحلی محمود آباد از طریق شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه نوسانات سطح آب دریای خزر از جمله در منطقه ساحلی محمودآباد حتی در مقیاس دهه ای بسیار سریع اتفاق می افتد، رعایت عنصر ایمنی در سایه مدیریت یکپارچه ساحلی با تعیین حریم دریا در این سواحل امکان پذیر خواهد بود. تعیین حریم ضرورت های انجام این پژوهش را در قالب بررسی نقش شاخص های ژئومورفولوژیکی در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان محمودآباد به خوبی روشن می سازد.در این پژوهش، از شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI) به عنوان شاخص های ژئومورفیک تأثیرگذار در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان و شهر محمودآباد استفاده شد. ابتدا با استفاده از داده های توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاع 10 متری) و با توجه به نوسانات تراز آب دریای خزر، محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه در اراضی شهرستان محمودآباد تعیین شد؛ محدوده حایل عمودی اولیه شامل اراضی بوده که در ارتفاع پایین تر از 7/24- متر قرار دارند و محدوده حایل عمودی ثانویه اراضی با ارتفاع بین 7/24- تا 5/23- متر را شامل می شود. با تعیین این محدوده ها مشخص شد که 52/32 کیلومتر مربع یعنی 23/12 درصد از کل اراضی شهرستان در محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه قرار گرفته اند. در ادامه همین بحث و در داخل اراضی محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه، شاخص آسیب پذیری ساحل بر مبنای 5 پارامتر ارتفاع، شیب، لندفرم ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و فاصله از جاده در دو زیر شاخص طبیعی و انسان منشاء اجرا گردید.
سنجش رضایت گردشگران از مقاصد گردشگری ساحلی مناطق روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از روش های سنجش کارایی خدمات موجود در یک منطقه، ارزیابی نظر بهره برداران و استفاده کنندگان (گردشگران) از خدمات گردشگری است. درواقع، با توجه به ارتباط مستقیم گردشگران با خدمات ایجادشده و نیازهای موجود در شهرها و مناطق، آن ها نقش مؤثری در سنجش کارایی یا کمبودهای خدمات موجود دارند. رضایتمندی به صورت گسترده در ادبیات توسعه، یک متغیر روشن و همچنین نتیجه تأثیر خدمات تولیدی، رفاه اجتماعی و مالی قلمداد می شود. براین اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش رضایتمندی گردشگران از مقاصد گردشگری استان گیلان است. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت. در تحقیق حاضر، مقاصد گردشگری در قالب 10 طرح سالم سازی است که در 7 شهرستان واقع شده اند. براساس نتایج آزمون t تک نمونه مستقل، بالاترین میزان رضایت از 9 بعد سنجیده شده مربوط به خدمات امنیتی با میانگین 409/2 و کمترین مربوط به اطلاع رسانی در مقاصد گردشگری ساحلی با میانگین 434/0 است. میانگین کل رضایتمندی از مقاصد برابر با 431/1 است. میانگین رضایتمندی از مقاصد براساس نتایج آزمون (Tukey) به 4 طبقه تقسیم شد. سه طرح (جفرود، آلالان و داروگرمحله) در طبقه اول قرار دارند که گردشگران کمترین میزان رضایت را از آن ها داشته اند. در طبقه دوم، سه طرح دیگر (تازه آباد، انبارسر، نیلوفرسحرخیز) قرار دارند. در طبقه سوم دو طرح (طالب آباد و حاجی بکنده) و در طبقه چهارم دو طرح (امین آباد و گیسوم) با میانگین 631/1 و 658/1 قرار دارند.
تبیین شاخص های فضای شهری انعطاف پذیر در شهرهای ساحلی با بهره گیری از مدل دلفی (مطالعه موردی شهرهای رامسر و بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر افزایش جمعیت جهان به خصوص در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و نیازهای زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. در واقع شهر به عنوان بستر شکل گیری اتقاقات، قعالیت ها و تعاملات اجتماعی و در کنار آن سواحل دارای اهمیت زیادی است بنابراین شناخت فضاهای شهری و طراحی مناسب آن راهی است به سوی برآوردن نیازهای گوناگون شهروندان. در این میان توجه به اصل انعطاف پذیری به عنوان یکی از عوامل خلق فضای شهریِ با کیفیت، فضا را قادر می سازد تا گزینه های متعددی را به شهروندان پیشکش نماید. حال در این پژوهش که از نظر ماهیت از ن وع پژوهش های اکتشافی است، تلاش گردیده تا به تبیین مفهوم انعطاف پذیری و راه های تحقق آن در فضای شهری پرداخته شود. بر این اساس ضمن مطالعه مفاهیم و ادبیات مرتبط با فضای شهری انعطاف پذیری مؤلفه ها و شاخص هایی استخراج و س پس در قال ب روش دلف ی ب ا اس تفاده از اب زار پرسشنامه ای شاخص ها مورد س نجش قرار گرف ت. نتایج پژوه ش حاکی از 15 ش اخص، در ش کل گی ری فضای ش هری انعطاف پذیر در ساحل نق ش مؤثرت ری دارا است ک ه با توج ه به ج دول رتب ه بندی، شاخص های چند عملکردی، تبدیل پذیری، تنوع پذیری و سرزندگی فضای ساحل از اهمی ت بالاتری برخ وردار است.
تحلیل نحوه بازنمایی ساحل در اشعار نیما یوشیج و مقایسه آن با آثار بهمن محصص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت نگارگری ایرانی میان ادبیات و نقاشی رابطهای تنگاتنگ برقرار بوده است. این درحالی است که در دوره معاصر با ظهور جریانات نقاشانه نو، تلاش شد ادبیات و نقاشی بهنحوی مستقل ازهم ظاهر شوند. اما برخلاف این پویه جدید در این دوره، ما همچنان در مواردی شاهد آنیم که ادبیات و نقاشی بار دیگر بههم پیوند میخورند و قرابت قدیم خود را بهنمایش میگذارند؛ از آن جمله میتوان به پیوند میان شعر نیما یوشیج و نقاشی بهمن محصص اشاره نمود. در این مقاله این پیوند و شباهت، بهلحاظ معنایی و نیز وجود تجربه مشترک نهفته در آثار این دو هنرمند بررسی میشود. همچنین، از رهگذر بررسی مفهوم ساحل در این آثار به بنمایه های تجربه دو هنرمند نامبرده از مدرنیته، توجه میشود. روش بهکاررفته در این مقاله، تطبیقی است که برمبنای مقایسه دو گفتمان شعر و نقاشی و تحلیل و تطبیق درونمایه های ادبیات موجود در این زمینه استوار است. در پژوهش حاضر میکوشیم تا نشان دهیم که ساحل بهمثابه تجربه عمیقاً زیستهشدهای برآمده از زیستبوم این دو هنرمند است که در دو رسانه متفاوت بازنمایی شده است. در توصیف و تحلیل این بازنمایی نشان داده میشود که تجربه های آفاقی و انفسی چگونه برهم انطباق مییابند. همچنین سعی میشود تا ساحل دریا استعارهای تعبیر شود که معنای امر مدرن را از دو جهت در خود بههمراه دارد. در نگاه نخست خواهیم دید که سیالیت بهعنوان استعاره زندگی مدرن در آثار نیما یوشیج و بهمن محصص در تصویر ساحل و دریا نمایان است. از جنبه دیگر، تبیین خواهد شد که خط ساحلی بهمثابه مرز بین دریا و خشکی، آب و خاک و مایع و جامد، شورشی علیه قطعیت دوگانهباور است.
شناسایی مناطق فعال تکتونیکی ساحل شرقی خزر با استفاده از سنجش از دور راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
65 - 78
حوزه های تخصصی:
مورفوتکتونیک، دانش کاربرد اصول ژئومورفیک در حل مسائل تکتونیکی است. رقابت مداوم بین فرآیندهای تکتونیکی که تمایل به ایجاد توپوگرافی دارند و فرآیندهای سطحی که تمایل به فرسایش و متلاشی کردن آنها دارند، اساس علم مورفوتکتونیک است. جلگه های ساحلی به دلیل عملکرد همزمان فعالیت های تکتونیکی بر دو محیط خشکی_آبی، دارای لندفرم ها و چشم اندازهای نوزمین ساختی قابل تمایزی هستند. مناطق ساحلی شمال ایران به دلیل تراکم بالای جمعیت و قابلیت رشد و توسعه اقتصادی و کشاورزی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از روش های شناسایی و اندازه گیری تغییرات زمین استفاده از دورسنجی راداری است. اصول این تکنیک برای اولین بار توسط گراهام در سال 1974 بیان شد. در این پژوهش نوار ساحل شرقی دریای خزر از گمیشان تا جویبار از نظر فعالیت های تکتونیکی با استفاده از تکنیک های دورسنجی راداری در بازه زمانی 2014 تا 2021 مورد پایش قرار گرفت. اگرچه بازه زمانی انتخابی در مقیاس زمانی زمین شناسی کوچک محسوب می شود، اما شدت عملکرد فرایندهای تکتونیک در منطقه امکان تمایز مناطق فعال ساحلی را مشخص می کند. نتایج بدست آمده از تداخل سنجی راداری بیانگر آن است که بخش شرقی ساحل خزر بیشتر تحت تأثیر بالاآمدگی بوده و این روند تا خلیج گرگان ادامه دارد بطوری که محدوده شهر گرگان نرخ بالا آمدگی 20 تا 40 میلی متر در سال را تجربه کرده است. روند تغییرشکل به سمت ناحیه ساحلی معکوس شده و فرونشستی معادل 10 تا 52 میلی متر در سال را داشته است. با نزدیک شدن به کرانه خزر این نرخ کمتر شده و به 10 میلی متر در سال می رسد. با توجه به اینکه در نوار ساحلی خزر آب های سطحی فراوان بوده و بهره برداری از آب زیرزمینی در این مناطق بسیار اندک است، از این رو با اطمینان بالایی می توان عامل رخداد بالاآمدگی و فروافتادگی (گمیشان) در این مناطق را به سازوکار تکتونیک و فعالیت گسل های فعال منطقه نسبت داد.