مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
بحران سیاسی
حوزه های تخصصی:
میرزا قاضی محمدجعفر یزدی، مشهور به ذوالریاستین از صوفیان اندزنامه نویس دوره ناصری است. او در رساله وجوب دعای شاهنشاه به دفاع از سلطنت مطلقه ناصرالدین شاه برآمد. ذوالریاستین در همین راستا با تاکید بر ضرورت اطاعت ورزیدن مردم از پادشاه، هرگونه اندیشه اعتراض و عصیان را نامشروع می داند. بحران های سیاسی- اقتصادی دوره ناصری که ربطی وثیق با قدرت مطلق العنانی پادشاه داشت، عصیان های گسترده ای را زمینه ساز شد. قیام تنباکو نمود آشکار این وضعیت بود. ذوالریاستین در واکنش به آن قیام به تلاش نظری در دفاع از بنیادهای سلطنت و شخص پادشاه برآمد، اما تلاش نظری او دیگر اعتباری نداشت.
نظریه تدا اسکاچپول و انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این مقاله آن است که آیا نظریه اسکاچپول توانایی تبیین انقلاب ایران را دارد. در پاسخ به این سؤال بخش اول این مقاله به طور تفصیلی به طرح نظریه اسکاچپول میپردازد و در بخش دوم توانایی تبیینگری نظریه اسکاچپول در مورد انقلاب ایران آزمون شده است. برای این کار از متغیرهای اصلی نظریه اسکاچپول استفاده شده است. این متغیرها عبارتند از: وجود ارزش مازاد، نوع نظام کشاورزی، بعد دیوان سالاری، میزان قدرت سیاسی طبقه زمیندار، میزان فشارهای بینالمللی و توانایی انقلابی دهقانان ایرانی. همانگونه که خود اسکاچپول نیز اذعان داشته است نظریه وی بدون جرح و تعدیلهای لازم قابلیت تبیین انقلاب ایران را ندارد. در ادامه جرح و تعدیلهایی را که اسکاچپول در مقالهاش به آنها اشاره دارد، مطرح شده و در پایان آرا و نظریات اسکاچپول درباره انقلاب ایران نقد و بررسی شده است.
الگوی مدیریت بحران در سیره امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخگویی به این سئوال است که ارکان اصلی الگوی مدیریت بحران در سیره امام خمینی (ره) کدامند؟ برای پاسخگویی به این سئوال ، پس از بررسی مهمترین رهیافت ها و الگوهای رایج مدیریت بحران، به انتخاب الگوی مدیریت سیاسی امام (ره) می پردازیم و با مطالعه موردیبحران جنگ تحمیلی و سومین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی به مثابه دو بحرانی که اولی کیان نظام اسلامی را تهدید می کرد و دومی بن بست سیاسی فراروی نظام اسلامی ایجاد می کرد، عناصر اصلی الگوی مدیریت بحران امام (ره) شامل ترکیبی از دو سبک مدیریت بحران ها یعنیمدیریت سیستمیک و مدیریت کاریزماتیک را مورد تحقیق و بررسی قرار می دهیم.
ریوانشیسم روسی؛ تقابل قدرت های بزرگ در اوراسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
با پایان یافتن رقابت های بین دو بلوک شرق و غرب در جهان و بالاخص در حوزه اوراسیا، بسیاری بر این عقیده بودند که دوران نظریات ژئوپلتیک نیز به پایان رسیده است. اما اکنون و با گذشت سال ها از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی چنین به نظر می رسد که رقابت بین ایالات متحده آمریکا و روسیه در بسیاری از مناطق جهان پسا جنگ سرد، به ویژه در مناطق تحت نفوذ شوروی سابق و اصطلاحاً در »اوراسیای مرکزی« تازه آغاز شده است. عدم حضور شوروی و فقدان حاکمیت بلامنازع در اوراسیای مرکزی موجب ایجاد خلاء قدرت در حوزه های سنتی تحت نفوذ این کشور گردید و در چنین فضایی توجه سایر قدرت ها به این مناطق جلب شد، که می توان آن را سرآغاز ایجاد یک بازی بزرگ جدید در منطقه دانست. از اینرو این مقاله به بیان رقابت میان قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای با هدف کسب برتری های ژئوپلتیک در اوراسیای مرکزی می پردازد.
علما و مراجع مشروطهخواه؛ از آغاز دوره دوم مشروطیت تا رحلت آخوند خراسانی
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، نقش و جایگاه علما و مراجع مشروطه خواه عظام شیعه (با محوریت آخوند ملامحمدکاظم آخوند خراسانی) در مقابله با بحران ها و مشکلات عمدتاً سیاسی مبتلابه نظام مشروطه ایران، در فاصله فتح تهران در جمادی الثانی 1327 تا هنگام رحلت وی در ذی حجه 1329، با استناد به منابع و اسناد متقن، مورد بررسی و ارزیابی توصیفی- تحلیلی تاریخی قرار گرفته است. علما و مراجع شیعه در این برهه بس حساس و دشوار، هم چنان، مهم ترین و تأثیرگذارترین حامیان مشروطه ایران محسوب می شدند و در راستای دفاع از دستاوردهای مشروطیت و مقابله با بحران ها و مشکلات داخلی روزافزون دامنگیر نظام مشروطه، و نیز مبارزه با تجاوزات پایان ناپذیر دو کشور روسیه تزاری و انگلستان در شئون گوناگون کشور، بس فعال و مؤثر ظاهر شدند. با رحلت ناگهانی آخوندخراسانی، نظام مشروطه ایران، بزرگ ترین و تأثیرگذارترین حامیان خود در میان علما و مراجع شیعه را از دست داد.
ردیابی فرایند مواجهه دولت علم با بحران سال 1342 (از اول فروردین تا 15خرداد)
حوزه های تخصصی:
اگرچه مهم ترین هدف رفراندوم 6 بهمن 1341، قانونی جلوه دادن اجرای اصلاحات موسوم به انقلاب سفید بود، اما مخالفت ها پس از آن هم ادامه یافت. در مقاله حاضر تلاش گردیده بسترهای فرایندی که طی 77 روز نخست سال 1342 (سیاست ها و اقدامات امنیتی- انتظامی) با هدف مقابله و پایان دادن به مخالفت های اسلام گرایان با اصلاحات موسوم به انقلاب سفید شکل گرفت، مطالعه و بررسی شود. مخالفان اسلام گرای حکومت - که خیلی زود آشکار شد از سوی آیت الله خمینی رهبری می شوند - در آستانه سال 1342، مهیّای مقابله جدّی تری با حکومت شدند. در طول ماه ها ی فروردین، اردیبهشت و خرداد، حکومت پهلوی با ایجاد رعب و وحشت، وعده ها ی بی اساس، شایعه سازی، تلاش برای ایجاد اختلاف میان علما و اسلام گرایان، تهدید پیدا و پنهان مخالفان، افزایش تمهیدات امنیتی- اطلاعاتی و انتظامی، تظاهر به دینداری، تقویت موقعیت روحانیون و وعاظ موافق و غیره، کوشید تا مانع از گسترش مخالفت ها شود، اما تمهیدات مزبور نه تنها کارگر نیفتاد، بلکه به دلیل قاطعیت و صراحت آیت الله خمینی در مبارزه با حکومت، روندی رو به افزایش یافت. با فرا رسیدن دهه دوم ماه محرم، بحران سیاسی و اجتماعی چنان نگران کننده شد که حکومت جز برخورد قهرآمیز و سرکوبگرانه با مخالفان، چاره ای دیگر پیش روی خود ندید.
نقش انگلستان در ایجاد بحرانهای سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 13در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 ، روابط خارجی و سیاست خارجی ایران، دچار
استحاله اساسی شد و هرگونه وابستگی به قدرتهای غربی و شرقی را در نظر (قانون اساسی) و در
عمل نفی شد. از سویی دیگر، با وقوع انقلاب اسلامی، منافع قدرت ها ی بزرگ در ایران نیز
ازدسترفت. در این میان، انگلستان، از نخستین معاند ان نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار
میرود. در راستی آزمایی فرضیه فوق، پژوهشگران نوشتار کنونی، حما یت های وسیع بریتانیا از
رژیم بعث عراق در خلال سالها ی جنگ تحمیلی، حمایت از نیروهای گر یز از مرکز داخل
همچون سازمان مجاهدین خلق، ترغیب و تحریک اعراب حاشیه خلیجفارس علیه ایران و اعمال
تحریمهای وسیع اقتصادی و فناورانه علیه کشورمان را مدنظر خود قرار داده اند . در بحران ها ی
سیاسی متعدد در ایران، نقش مؤثر انگلستان در التهابات سیاسی منتهی به انتخابات ریاست
جمهوری سال 1388 و با هجمه به مشروعیت نظام جمهوری اسلامی در کانون نوشتار کنونی است.
به دیگر سخن، بررسی و تبیینی علمی و جامع از نقش انگلستان در بحران مذکور، رویکردها و
ابزارهای بریتانیا بهمنظور نیل به هدف (که همان ایجاد بحران مشروعیت است ) هدف نوشتار
کنونی است که با استفاده از روشی تاریخی- تحلیلی و استفاده از نظریه ب یثباتی سیاسی دیوید
ساندرز و نیز بهرهگیری از منابع مکتوب و مجازی صورت گرفته است
نقش تحریریه خبری رسانه شنیداری در مدیریت خبر به هنگام بحران سیاسی
حوزه های تخصصی:
خبر، محصول اصلی رسانه جمعی خبری محسوب می شود و مدیریت سازمان رسانه بویژه رسانه شنیداری در فرآیند تولید خبر باید بر اساس ویژگی های سازمان رسانه به عنوان تولیدکننده و مقتضیات محیط باشد. به عبارت دیگر مدیریت در رسانه مبتنی پارا مترهایی همچون سازماندهی، برنامه ریزی تصمیم گیری، هماهنگی و نظارت است که درمجموع تحقق دهنده اهداف خبری و پیام رسانی سازمان رسانه بر حسب نوع رویداد، شرایط عمومی و اقتضایی جامعه و نیازهای مخاطبان است. سازمان رسانه در عرصه اطلاع رسانی خبری با اهداف تولید و توزیع اطلاعات و اخبار به منظور آگاهی جامعه از وقایع و رویدادها یا موضوعات مختلف می باشد. در شرایط وقوع بحران سیاسی در جامعه، مدیریت تولید خبر با دشواری های مختلف مواجه می شود و باید فرآیند تولید خبر از مرحله انتخاب سوژه خبری تا مرحله اعلام یا پخش خبر، از برنامه ریزی متناسب با بحران برخوردار گردد. بدین صورت که در هنگام بحران سیاسی باید مقابله لازم با شایعات و ابهامات خبری به منظور رفع ناامنی روانی و زمینه های بروز بحران با تصمیم گیری های سریع دریک محدودیت زمانی به انجام برسد. همچنین خبر به صورت هدف مند در جهت هدایت افکار سیاسی و مقابله با جنگ روانی عرضه شود. رسانه به عنوان تولید و توزیع کننده پیام در قالب واحد مدیریت کننده ارتباطات و اطلاعات در داخل و بیرون سازمان و پل ارتباطی آن با محیط پیرامون، نقش مهمی در حفظ تعادل جامعه در وضعیت بحرانی بر عهده دارند. بنابراین سازماندهی خبررسانی از تعیین وظایف و مسئولیت های خبرنگاران در گردآوری، پردازش و توزیع اطلاعات خبری و همچنین به عنوان هماهنگ کننده ارتباطات درون و برون سازمانی، بیان کننده مدیریت تبادل اطلاعات بین سازمان و محیط پیرامون است، بحران سیاسی نیز بیان کننده موقیعت ناامن می باشدکه تحت تاثیر عوامل داخلی یا خارجی در یک کشور به وقوع می پیوندد.
امکان سنجی بازگشت داعش به لیبی در پرتو جنگ داخلی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۱
125 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر وضعیت آشوب زده ی فعلی لیبی بر بازگشت داعش به این کشور است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج نشان می دهند که بحران سیاسی و چالش امنیتی حادث شده در لیبی از سه سطح فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی- سیاسی و نیز ژئوپولیتیکی نشات می گیرد. در سطح فرهنگی- اجتماعی عنصر و شاه کلید «قبیله محوری»، در سطح اقتصادی- سیاسی عنصر «نفت»، در سطح سیاسی «خلاء قدرت داخلی» و در سطح ژئوپلیتیکی «رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای» حائز اهمیت هستند. خشونت های داخلی بین هویت های متعارض نه تنها مانع شکل گیری اقتدار مدنی فراگیر بوده، بلکه فضا را برای مداخلات قدرت های خارجی از طریق پشتیبانی از هر یک از هویت های درگیر را فراهم کرده است. بحران داخلی لیبی، راه حل نظامی ندارد و مذاکره با هدف به تعادل رساندن گروه های درگیر، تنها راه حل قابل تصور برای پایان این بحران است. درغیر این صورت گروهایی هم چون داعش، امکان و انگیزه ی بسیار بالایی برای کنش گری در لیبی دارند.
نقش ترور و تروریسم در ایجاد بحران سیاسی لیبی در دوره پساقذافی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پدیده تروریسم، تحت هر عنوان و یا در هر شکل و شمایلی صورت گیرد، عمدتاً جهت کسب مشروعیت است. در مقاله حاضر هدف شناخت « نقش ترور و تروریسم در ایجاد بحران سیاسی لیبی در دوره پساقذافی»بود. برای نیل به این اهداف، از مطالعه اسنادی با استفاده از روش کتابخانه ای و تکنیک تحلیل محتوا و تحلیل مجدد استفاده شد. منابع مورد استفاده در برگیرنده کلیه متون مربوط به موضوع و شامل مقالات، کتب، سایتهای اینترنتی معتبر، سایتهای خبری معتبر بین المللی موجود و در دسترس بود که با توجه به محدود بودن ، کلیه منابع موجود در زمان مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. نخست با مطالعه نمونه ای واحد از منابع توسط محقق، و دو محقق خبره در این زمینه مقولات و شاخصهای آنها استخراج شد. در این مطالعه واحد تحلیل صفحه بود ، با شمارش شاخصهای هر مقوله داده ها استخراج و پس از پردازش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله حاصل بررسی و آزمون یکی از فرضیه های پنچگانه مطالعه بوده است و در این مقاله سعی شده است تا رابطه جداگانه ترور و تروریسم در ایجاد بحران سیاسی لیبی در دوره پساقذافی نشان داده شود. بر اساس داده ها میانگین تروریسم کلی 53/29 با انحراف معیار واریانس 70/3 ، 70/13 می باشد. نتایج حاصل از آزمون رابطه دو متغیر حاکی از آن است که بین وجود و فعالیت گروههای تروریستی و بحران سیاسی داخلی پس از سقوط قذافی رابطه معنی دار وجود دارد.
فروپاشیِ آیین دادرسی کیفریِ منصفانه در رویارویی با بحران های سیاسی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
67 - 103
حوزه های تخصصی:
فرآیند دادرسی کیفری ممکن است تحت تأثیر سیاست گذاری های امنیت گرایانه در حالت فروپاشی قرار گیرد که نتیجه آن، تعلیق تشریفات معمول و منصفانه رسیدگی به جرم و توسل به سازوکارهای فوریت مدار است. فروپاشی ثمره اضطراری شدن وضع سیاسی کشور است که خود ناشی از خیزش ها و مقاومت های شهروندان یا دست کم بخشی از آن ها در قبال بعضی سیاست ها می باشد. از مهم ترین عوامل شکل گیری این جریان، گسترش حقوق کیفری و مداخله حداکثری در آزادی های اشخاص است. ایجاد شکاف میان هنجارهای رسمی و ارزش های شهروندان و پافشاری حاکمیت به حفظ هنجارها به تدریج به بحران های اجتماعی دامن می زند. یکی از راهکارهای فرونشاندن بحران، اعلام حالت فوق العاده در کشور و بازداشت معترضان و محاکمه سریع و غیرعلنی آن ها است. شبکه های کنترل و نظارت بر شهروندان و نیز قدرت و آزادی عمل پلیس در این شرایط، گسترش یافته و منطق برخورد و سرکوب در سطح بالایی مورد توجه قرار می گیرد. تعدیل جرم انگاری و جرم زدایی از رفتارهایی که با ارزش های بیشتر شهروندان مغایرت دارد، اصلاح سیاست های عمومی و اجتناب از اقدامات کیفری تنش آفرین و نجات دستگاه عدالت کیفری از استغراق کیفری و مهم تر از همه، توجه به مقوله «تغییر نسل» و شکاف های هنجاری و ایدئولوژی، می تواند برخی از راهکارها برای جلوگیری از فروپاشی آیین دادرسیِ کیفریِ منصفانه باشد.
واکاوی علل بحران سیاسی لبنان (2019- 2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
187 - 211
حوزه های تخصصی:
شرایط سیاسی_اجتماعی ناهمگون و موزاییکی لبنان که ریشه در تاریخ این کشور دارد، اصلی ترین دلیل شکل گیری ناآرامی ها و عدم اجماع نخبگان سیاسی برای ایجاد مصالحه بین گروه ها و جریان های قومی و مذهبی در داخل این کشور است. اما در کنار عامل فوق، عوامل دیگری نیز در این زمینه دخیل هستند. پژوهش حاضر سعی دارد با رویکردی تبیینی و شیوه گردآوری کتابخانه ای به این سؤال پاسخ دهد که؛ مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری بحران سیاسی لبنان و گسترش آن بر دیگر حوزه ها بین سال های 2005 تا 2019 چه بودند؟(سؤال) در این پژوهش، نویسندگان با بهره گیری از رویکرد سطح تحلیل و همچنین رویکرد امنیتی لیتل که به انسجام سیاسی اجتماعی و نوع محیط امنیتی می پردازد، نقش مؤلفه های داخلی، منطقه ای و بین المللی را مورد واکاوی قرار می دهند. یافته ها نشان می دهد که اختلافات داخلی بین گروه های مختلف قومی و مذهبی باعث ضعف نهاد دولت و فراهم کردن زمینه برای نقش آفرینی بازیگران خارجی در سپهر سیاسی لبنان شده است. در کنار مؤلفه های داخلی، نقش مداخله گرایانه بازیگران خارجی و ائتلاف آن ها با گروه های قومی و مذهبی با هدف دستیابی به منافع مورد نظر خود، باعث عدم حصول یک توافق جمعی در میان نخبگان سیاسی این کشور شده است. این مسئله معضل چندپارگی، بی ثباتی و بحران های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عمیق لبنان در طول سال های 2005 تا 2019 را دو چندان نمود (یافته ها).
نقش ایران در مدیریت بحران سیاسی افغانستان تحت حاکمیت طالبان
منبع:
غرب آسیا سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
119 - 146
حوزه های تخصصی:
با سلطه مجدد طالبان بر افغانستان در 15 آگوست 2021، بحران سیاسی در این کشور شکل گرفته است. مساله عدم شناسایی حکومت طالبان تحت عنوان امارت اسلامی را می توان از مهمترین عوامل موثر بر این بحران دانست. تداوم این بحران پیامدهایی در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی به همراه داشته است. ایران به دلیل همجواری با کشور افغانستان همواره از تحولات این کشور تاثیر پذیرفته و بر این اساس مواضع سیاست خارجی این کشور در قبال افغانستان متکی بر مشارکت سازنده در راستای مدیریت و حل و فصل بحران در این کشور بوده است. اینک بحران جدیدی در افغانستان شکل گرفته و از این جهت این سوال قابل طرح است که ایران چه نقشی می تواند در مدیریت بحران سیاسی افغانستان تحت حاکمیت طالبان ایفا نماید؟ نفوذ سنتی ایران بر گروه های اجتماعی و سیاسی مخالف طالبان از یکسو و نقش فعال این کشور در سازمان های منطقه ای و بین المللی از سوی دیگر، می تواند زمینه ی میانجی گری ایران برای گفتگو میان طرفین منازعه با طالبان در راستای مدیریت و حل و فصل بحران را فراهم اورد. جهت بررسی فرضیه به روش کیفی از نوح توصیفی/تحلیلی و شیوه ی گرداوری اطلاعات کتابخانه ای-اینترنتی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد طالبان در راستای تداوم حیات سیاسی و مسوولیت بین المللی خویش بر لزوم حل بحران موجود از طرق سیاسی واقف شده و از این جهت از هرگونه اقدام در این راستا استقبال می نماید و ایران نیز در این راستا اقدامات سازنده ای در دستورکار سیاست خارجی خود قرار داده است.