فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۷٬۱۴۱ تا ۲۷٬۱۶۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۲۴ مورد.
منبع:
قبسات سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
5 - 28
حوزههای تخصصی:
مسئله شرّ از دیدگاه کانت و تئودیسه مورد قبول او در اواخر دوره نقادی با دو رویکرد سلبی و ایجابی به تصویر کشیده شده است. رویکرد سلبی وی، پایان دادن به هر نوع تئودیسه پردازی عقل نظری و رویکرد ایجابی اش، پرداختن به تئودیسه اصیل از منظر عقل عملی است. «ناکامی تمامی تئودیسه های فلسفی» عنوان مقاله ای است که کانت با هدف تقویت موضع معرفت شناسانه خود در اتخاذ رویکردی سلبی نسبت به تئودیسه های نظری در سال 1791 به نگارش درآورده است. از منظر وی تئودیسه فلسفی پاسخی عقلانی است به چالشی که عقل، آن را علیه خداوند در مسئله شر ایجاد کرده است. این درحالی است که عقل هم چنان که صلاحیت انتقاد نظری از خداوند به خاطر مسئله شر را ندارد، صلاحیت پاسخ گویی به آن را هم دارا نیست. اما خود او اینک از منظر یک قاضی بی طرف به سنجش این چالش ها و تئودیسه های مطرح اقدام می کند تا ناتوانی عقل نظری را در پاسخ به این مسئله کلامی بیش از پیش به تصویر کشد. مقاله حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به طرح این تئودیسه ها، اشکالات کانت بر آن ها و نقد و ارزیابی این اشکالات بر اساس الهیات امامیه پرداخته و نشان می دهد وی در این مقاله به نقد بسیاری از تئودیسه هایی اقدام کرده که خود پیش از این پذیرفته یا پس از آن در طرح تئودیسه اصیل خویش مطرح می کند. هم چنین برخی از این تئودیسه ها موافق با دیدگاه امامیه است و شواهدی بر تأیید آن ها از منظر عقل و نقل ارائه خواهد شد.
دو روش در پرداختن به فلسفه دین؛ پرسش و تعبیر، پرسشگری و تعلیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
51 - 66
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر قبل از افول ستاره فلسفه دین تحلیلی در قرن بیست ویک میلادی ادبیات فلسفه دین با این چالش مهم مواجه شد که فلسفه ورزی در باب دین منحصر به سنت فلسفی تحلیلی نیست و در نظام های فلسفی دیگر هم وجود دارد. در این صورت تفاوت آن با دیگر نظام ها چیست؟ پاسخی که مقاله به آن رسیده است، این است که در فلسفه تحلیلی اصل با پرسشگری در باب مسیحیت است و این پرسشگری در اغلب موارد منجر به تعلیق جواب یا خدشه در معرفت مندی باورهای دین می شود. در مقاله این موضوع بحث می شود که پرسشگری تمام فعالیت فلسفی نیست و صدق معنای فلسفه ورزی در باب دین آنجاست که ما به یک تعبیر فلسفی از یک عقیده دینی دست یابیم. از سوی دیگر در نظام هایی مثل حکمت اسلامی، در پی پرسش، تعبیری از آموزه و عقاید اسلام عرضه می شود که در آن سازگاری درونی، عقل محوری و حقانیت دینی مفروض است و دنبال می شود. نوع دین و نظام فلسفی در اینجا بسیار تعیین کننده است. البته این دو نوع رویکرد، تفاوت نظام مند داشته، تضاد بنیادی با یکدیگر ندارند؛ اما در مسئله تمامیت با یکدیگر متفاوت اند.
رهیافت باور بدون قرینه کافی بر اساس ارزیابی مبانی کلیفورد و جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۵
111 - 142
حوزههای تخصصی:
کلیفورد با ثابت دانستن حقیقت عالم و صادق دانستن گزاره در مطابقت با آن، تنها راه توجیه باور را ارائه دلایل عقلی کافی می داند. او با اتخاذ رویکرد «لاأدری گری» در شرایط قفدان قرینه کافی، معیاری غیرقابل اجرا مطرح می کند و با غفلت از ساحات مختلف وجودی انسان، بسیاری از نیازها و باورهای مهم را به حالت تعلیق درمی آورد که در مواردی مستلزم قبول ناآگاهانه یک طرف قضیه می گردد. جیمز حقیقت عالم را سیال می داند و با توصیه به آسان باوری، حقیقت و صدق را به سودمندی فرومی کاهد و از اراده معطوف به باور سخن می گوید. او برآن است که هرگاه ساحت معرفتی نتواند دلایل کافی برای توجیه ارائه کند، بقیه ساحات، با استناد به ادله عملی، یاری گر انسان در کسب معرفتند. به نظر می رسد برای رهایی از نقاط ضعف مطرح در نظریه کلیفورد و جیمز، می توان رهیافت میانه ای را در پیش گرفت و گزاره های بدون قرینه را به نوعی تلقی به قبول کرد که در موضع صدق قرار نگیرد و با پذیرش آن گزاره، بدون فروکاستن معنای صدق و بدون ادعای صدق برای گزاره مفروض، از آثار آن بهره مند گشت.
The Experimental Philosophy or Francis Bacon’s Elenchus(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
107 - 126
حوزههای تخصصی:
Critical rationalism faces difficulty in Karl Popper’s Socratic formulation: “I may be wrong, and you may be right, and by an effort, we may find the truth.” But the Socratic elenchus, using refutations, can only give us negative knowledge of general principles, which is not the wisdom we seek. Affirmatively, we can only find a collection of opinions to be coherent, which is one of many. Francis Bacon proposed an improved elenchus to find general truths. You must take up a limited topic to study, then cross-examine your evidence for and against its apparent nature. Experiments contrary to evidence and presumed knowledge are entered as self-contradictions in tables of opposition recorded in an “experimental and natural history.” Such an account highlights a challenging puzzle if the account is to be made coherent. With enough problematized evidence, a coherent reading, or a solution of the puzzle, will be unique. Being both coherent and unique, it will be the truth about that limited reality being investigated. Unlike the method of hypothesis (“Anticipating Nature”), deciphering a coherent model is “Interpreting Nature,” allowing us to find a general truth on a limited topic. Isaac Newton achieved great success using Robert Boyle’s mechanistic version of this method. Using the “experimental philosophy,” he discovered general principles of optics and astronomy.
Situational Analysis of Scientific Traditions: Popper´s hermeneutical and political turn in philosophy of science(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
127 - 139
حوزههای تخصصی:
Our analysis of Popper’s philosophy of science focuses on his concepts of tradition and situational analysis. These concepts represent innovative Popperian contributions to a historical and hermeneutical turn in philosophy of science that most of his critics, especially Kuhn, fail to recognize. According to his historical view, Popper conceives sciences as a complex of traditions in continuous transformation and progress by means of rational discussion of theories. In order to grasp the rational progress of scientific traditions, Popper proposes an original method that he calls “situational analysis”. This hermeneutical method seeks to understand the concepts, hypotheses, actions, practices, controversies and products that scientists made to solve problems in their specific historical contexts to improve the truth content of theories. In addition to his historical and hermeneutical turn, Popper also inquired about the social and political conditions for the progress of scientific traditions by means of intersubjective criticism of theories and conjectures. According to him, the rational discussion of ideas requires, as necessary conditions, plurality of ideas, intellectual humility, and freedom of thought and communication that can only exist in an open and democratic society. With these considerations, we may say that in addition to a historical and hermeneutical turn, Popper also contributed to a social and political turn in the philosophy of science
Popper’s Sociology of Science and Its Political Deficit(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
168 - 187
حوزههای تخصصی:
The paper offers a distinctive reading of Popper’s work, suggesting that his Logic of Scientific Discovery (LScD) might be re-interpreted in the light of his Open Society. Indeed, Popper can be interpreted as criticising certain aspects of his first book, and as a result improving upon them, in his second. It suggests translating what Popper says about ‘conventions’ into his later vocabulary of ‘social institutions’. Looking back, I believe that Popper never intended the language of conventions and decisions to be read individualistically. I remain unsure whether Popper was himself quite as clear about this as he could have been. My reading makes Popper a pioneer in the sociology of science. Scientific institutions are arenas of political power; but Popper did not discuss the structure and inter-relations of the social institutions of science, or offer a politics of science in the context of his methodology. What is missing from the skeletal sociology of LScD is the politics. We could put it in Popperian terms this way: scientific institutions are both open and closed. They are closed, firmly, to the inexpert, to the non-members; supposedly they are open to the qualified, provided the prerogatives of seniority and leadership are acknowledged. Despite these shortcomings, Popper’s critical and rational approach and his insistence on openness and intellectual honesty are still important today.
مطالعه قیاس ارسطویی با نگاهی به رویکردهای استلزامی و استنتاجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
20 - 46
حوزههای تخصصی:
منطق ارسطو، قدیمی ترین ساختار نظام مند استدلالی، همواره در کانون توجه بوده است. پیرامون قیاس و رابطه فی مابین مقدمات و نتیجه بیش از سایر موضوعات در طول قرن ها بحث و جدل شکل گرفته است. در قرن بیستم پس از گسترش منطق کلاسیک، مجالی دست داد تا قیاس و به ویژه رابطه بین مقدمات و نتیجه با دقت نظر بیشتری در چهارچوب مبانی منطق جدید مورد ارزیابی قرار گیرند. در نیمه قرن بیستم ژان لوکاسیاویچ تقریر شرطی-استلزامی از قیاس را در چهارچوب نظام اصل موضوعی ارائه کرد. بنا بر نظر لوکاسیاویچ بهترین تبین از قیاس، تعبیر آن به تک گزاره ای شرطی متشکل از دو مقدمه عطف شده در جایگاه مقدم و نتیجه در جایگاه تالی است. بیست سال بعد، تیموتی اسمایلی و جان کرکوران مستقل از یکدیگر به نقد دیدگاه لوکاسیاویچ پرداختند. بنا بر نظر این دو منطق دان قیاس استنتاج است و می بایست در چهارچوب نظام استنتاجی و به ویژه استنتاج طبیعی ارزیابی شود. در دهه هشتاد، پل ثام، تبین سومی از قیاس به نام استلزام سه تایی را معرفی کرد. بنا بر نظر ثام قیاس گزاره ای شرطی بدون مقدم عطفی است. در این مقاله سعی بر آن است پس از معرفی اجمالی هر یک از سه نظریه، به بررسی تلقی استلزامی و استنتاجی و نسبت بین این دو رویکرد با قیاس ارسطویی پرداخته شود.
بررسی و تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه و ارزیابی نقادان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
574 - 595
حوزههای تخصصی:
عموم دین پژوهان گاهی شانتپیه دلاسوسایه را بنیانگذار پدیدارشناسی دین می دانند. این پژوهش نخست به تبیین دیدگاه شانتپیه درباره پدیدارشناسی دین می پردازد و ضمن تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه که در میانه فلسفه دین و تاریخ دین قرار دارد، بر این باور است نقدی که عموماً بر پدیدارشناسی دین شانتپیه شده است، خود قابل نقد است. مهم ترین نقد بر پدیدارشناسی دین شانتپیه این است که او به ذات پدیدارها و ماهیت دین نپرداخت و پدیدارشناسی او از جهت رده بندی پدیده ها و با نگاه غیرتاریخی است. این مقاله با تعمق در اندیشه های شانتپیه اثبات می کند که اینگونه نیست که شانتپیه مطلقاً به ماهیت دین اعتنایی نداشت بلکه او به ماهیت دین به شکل معینی توجه دارد و برخلاف نقدهایی که به او وارد می شود که مدعی است پدیدارشناسی وی توصیفی صرف می باشد، در حقیقت شانتپیه دو جنبه اساسی ادیان یعنی ذات و ظهورات آن را مطالعه کرده است. این جستار این نقد را مورد کنکاش قرار داده و سپس آن را ارزیابی می کند و در نهایت تمییز می دهد که منتقدان، پدیدارشناسی دین شانتپیه را با توجه به پدیدارشناسی فلسفی هوسرل می سنجند؛ در حالی که شانتپیه با تأکید بر پدیدارهای آیینی درصدد شناخت ماهیت دین و در چشم اندازی شامل، درک امر قدسی به مثابه گوهر ادیان است.
بررسیِ انتقادیِ تئودیسه مریلین مک کُرد آدامز در آینهتئودیسه عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
445 - 485
حوزههای تخصصی:
مریلین مَک کُرد آدامز، متاله و فیلسوفِ تحلیلیِ معاصر، تئودیسه ای ارائه می کند که بر مبنای آن انسان های رنج کشیده نوعی جبرانِ اندام وار - در برابرِ جبرانِ افزایشی - برای رنجِ خود در این جهان و خصوصاً در جهانِ پس از مرگ دریافت می کنند. او رابطه صمیمیِ خداوند با انسان در حیاتِ اخروی را دگرگون کننده حیاتِ فردی قلمداد می کند. او معتقد است به جای تاکیدِ صرف بر وجهِ اخلاقیِ خداوند باید خدا را «خیر» دانسته بر وجهِ زیبایی شناختیِ او هم تاکید کرد. این مقاله پس از شرحِ تئودیسه مک کرد آدامز، در آینه تئودیسه عمل محور نگاهی انتقادی به آن می کند تا به این ترتیب فهمِ بهتری از دیدگاهِ آدامز و نواقصِ آن به دست آید. نتیجه حاصل از این بررسی آن است که تئودیسه آدامز نهایتاً متوجهِ توجیهِ شر است تا رویارویی با رنج های قربانیان. او صلیبِ عیسی و رنج های او را محملی برای نشان دادنِ همدلیِ خداوند با رنج های بشر می داند، در حالی که فاصله بسیاری بین ماهیتِ این دو رنج هست. از سوی دیگر توجیهِ رنج های بشر و تاکیدِ صِرف بر رابطه ای صمیمی بینِ خدا و انسان در حیاتِ اخروی به نوعی تسلی بخشی و توجه به فراجهان منجر می شود که این می تواند دو ایراد را در پی داشته باشد؛ یکی این که موجب بی اعتناییِ فرد به شرایطِ انضمامیِ خود شود و دیگری این که فاقدِ همدلی و همبستگی با رنج دیدگان و اعتراض به ستم است.
بررسی نقش و جایگاه علم در احیای تمدن اسلامی از منظر نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این مقاله بررسی نقش و جایگاه علم در احیای تمدن اسلامی از منظر نهج البلاغه بود.روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی و تحلیلی به نگارش در آمده است.نتایج: نتایج نشان می دهد که علم از مسائلی است که بشر به اقتضای حکمت خداوندی و برحسب فطرت حقیقت جو و کمال طلب خویش، همواره به آن توجه داشته است و دین هدایتگر حیات مادی و معنوی انسان است که به آدمی عزت و شرافت می بخشد و زیباترین جلوه ی رحمانیت حق برای هدایت نوع بشر می باشد. در این میان، عالمان دین که متولیان اصلی امور دینی در جوامع هستند، نقش بسیار موثری در تعالی دین و هدایت افراد جامعه دارند، چرا که آنان مروجان فرهنگ دینی هستند و افراد جامعه آنان را به عنوان الگوی عملی خود در رفتار فردی و اجتماعی قرار می دهند. از این رو، در این پژوهش تلاش شده است با مطالعه ی کتاب شریف نهج البلاغه، یه این سوال محوری پاسخ داده شود که: علم در سخنان امام علی (ع) از چه جایگاهی برخوردار است؟ بر اساس یافته های این پژوهش بحث علم در نهج البلاغه از جایگاهی ارزشی برخوردار می باشد و گزاره ها و مفاهیم نهج البلاغه به روشنی جایگاه علم و عالم در نهج البلاغه را تصریح می کند. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با بکارگیری آموزه های نهج البلاغه می توان به احیای تمدن اسلامی کمک فراوانی نمود.واژگان کلیدی: علم، احیای تمدن اسلامی، نهج البلاغه.
تدوین و اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان بر نظم جویی شناختی هیجان و اضطراب مرگ در زنان سالمندان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان بر نظم جویی شناختی هیجان و اضطراب مرگِ سالمندان مبتلا به سرطان انجام شد. طرح پژوهش حاضر آمیخته( ترکیبی) بودکه در قسمت کیفی به روش روایت پژوهی و در قسمت کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری باگروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه سالمندان زن مبتلا به سرطان در شهر تهران در سال 1401-1400تشکیل دادند که از این جامعه 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تدوین بسته در قالب 10 جلسه 90 دقیقه ای انجام و ارائه شد و برای اعتباریابی آن از اعتبار محتوایی استفاده شد. ابزار پژوهش را پرسشنامه های اضطراب مرگ و تنظیم شناختی هیجان تشکیل دادند و روش تجزیه تحلیل با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که چهار مقوله اصلی چالش های حمایتی، چالش های جسمی و فیزیولوژیکی، چالش های معنوی و چالش ها هیجانی با نه مقوله محوری استخراج شد. سپس بر اساس مقوله های بدست آمده و مطالعات کتابخانه ای بسته مداخله مبتنی بر هیجان برای سالمندان سرطانی تدوین و اعتبار آن توسط متخصصان درمان هیجان محور مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بسته مداخله ای هیجان مدار توانست بطور معنی داری اضطراب مرگ و تنظیم منفی هیجان را کاهش و تنظیم مثبت هیجان را افزایش دهد. به علاوه بسته مداخله ای هیجان مدار پس از اجرای پس آزمون، پیگیری شد و نتایج نشان داد که تغییر محسوسی در پس آزمون بعد از دو ماه ایجاد نشده است. می توان نتیجه گرفت بسته مداخله مبتنی بر هیجان بر اضطراب مرگ و تنظیم شناختی هیجان در زنان سالمند مبتلا به سرطان اثر بخش است.
تفاوت جنسی زنان و مردان و آثار آن در احکام مربوط به پوشش: مقایسه ادله اسلامی و یافته های علمی در روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ و تقویت نهاد خانواده در گرو شناخت دقیق دو رکن اصلی آن یعنی زن و مرد است. شناخت این دو رکن سمت و سوی اقدامات فرهنگی را روشن می کند. مطالعات اسلامی نشان می دهند زن از نظر قوای جنسی، ایجاد انگیزه و تحریک کنندگی مقدم بر مرد است. اما در مقابل از حیا و قدرت کنترل بسیار بالاتری برخوردار است. این موضوع از آداب و احکام تشریع شده برای زنان کاملاً پیداست. از طرفی مطالعات روانشناختی نیز تأیید می کنند که میل و رفتار جنسی در زنان با بازداری نهادین و ژنتیکی بالقوه ای همراه است. طبق یافته های جدید روانشناختی، زنان میل و رفتار جنسی را جهت تشکیل خانواده و پایه گذاری مبنایی برای فرزندپروری بکار می گیرند. درحالیکه در مردان، میل و رفتار جنسی به طور نهادین مبنای تشکیل خانواده ندارد. این یافته ها نشان دادند که حفظ نهاد خانواده و ساختارمند کردن جامعه در درجه اول به زن و کنترل میل جنسی او و مدیریت وی بستگی دارد. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی وبا استفاده از منابع تفسیری و روائی و مطالعات جدید روانشناختی، در پی اثبات این موضوع است که با توجه به تفاوتهای زن و مرد در قوای جنسی، برای حفظ و صیانت حریم خانواده ، ضروری است زنان نسبت به توانمندی خود در کنترل و مهار غریزه جنسی ورعایت آداب رفتاری توجه ویژه داشته باشند.
مقایسه انواع کمال گرایی با ویژگی های شخصیتی در فرزندان با و بدون والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است ثبات یا ناپایداریش بر اعضای خانواده و جامعه اثر می گذارد و فروپاشی این واحد کوچک تاثیر عمیقی بر فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع کمال گرایی با ویژگی های شخصیتی در دانش آموزان خانواده های طلاق و سایر دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیلی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دو گروه از فرزندان طلاق و سایر فرزندان ساکن شهر گرگان در سال 1400-1399 بودند که 200 دانش آموز (100 فرزند طلاق و 100 فرزند دیگر) به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه برای شرکت در پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه کمالگرایی (فراست) و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (نئو) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش های توصیفی و روش همبستگی پیرسون بود. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه از فرزندان طلاق و سایر فرزندان در خرده مقیاس های نگرانی از اشتباهات، انتظارات والدین، انتقادگری والدین، روان رنجور خویی تفاوت معناداری وجود داشت. اما در باوجدان بودن، دلپذیر بودن و برونگرایی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج حاکی از بالا بودن نمرات روان رنجورخویی و کمال گرایی در فرزندان طلاق در مقایسه با سایر فرزندان بود. استلزامات نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری بر عشق، رفتارهای فداکارانه و سواد سلامت جنسی زوج های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
121 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری بر عشق، رفتارهای-فداکارانه و سواد سلامت جنسی زوجین جوان شهر اهوازبود. روش پژوهش حاضر، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه زوجین جوان دارای زن باردار 22 تا 31 ساله، مراجعه کننده به بیمارستان و مطب های خصوصی پزشکان زنان و زایمان شهر اهواز در نیمه ی اول سال 1400 بودند. ازمیان آنها30 زوج داوطلب و واجد شرایط در چهارچوب نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و به شیوه جایگزینی تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (هرگروه 15زوج یا 30 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس عشق پرشور (هاتفیلد و رپسون، 1986)، پرسشنامه رفتارهای فداکارانه (هارپر و فیگرس، 2008) و پرسشنامه سواد سلامت جنسی بزرگسالان (معصومی و همکاران، 1398) استفاده شد. برای گروه آزمایش 8 جلسه 180 دقیقه ای آموزش غنی سازی روابط زناشویی اجرا شد و در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کورانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش غنی سازی روابط زناشویی مبتنی بر هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، باعث بهبود عشق، بهبود رفتارهای فداکارانه و افزایش سطح سواد سلامت جنسی در زوجین جوان می شود(05/0>P). بنابراین با استفاده آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری می توان سطح کیفیت و رضایت زناشویی زوجین جوان را در این مقطع خاص افزایش داد.
بررسی میزان رضایت کاربران از کارایی کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی یکی از بزرگ ترین و مهمترین کتابخانه های دیجیتال ایران محسوب می شود. این کتابخانه تلاش می کند با استفاده از فناوری های نوین شیوه دسترسی کاربران به منابع اطلاعاتی را تغییر داده و توجه آنها را به خود جلب کند. از سویی بررسی میزان رضایت کاربران معیاری مناسب برای سنجش عملکرد یک کتابخانه است. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر، سنجش میزان رضایت کاربران از کارایی کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر تمام کاربران کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی در سال 1400 بودند که حجم نمونه بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان تعیین شد (380 نفر)، و اعضای نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های موردنیاز پژوهش به وسیله پرسشنامه گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به کمک نرم افزار اس پی اس اس 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: به منظور سنجش میزان رضایت کاربران از کارایی کتابخانه 4 مؤلفه شناسایی شد که عبارت اند از «مجموعه دیجیتالی موجود»، «قابلیت های کاربردی»، «وضعیت عملکرد» و «وضعیت امکانات جستجو و بازیابی». در میان مؤلفه های موردبررسی بیشترین میزان رضایت مربوط به وضعیت امکانات جستجو و بازیابی بود و پس از آن قابلیت های کاربردی، مجموعه دیجیتالی موجود و وضعیت عملکرد به ترتیب در جایگاه دوم تا چهارم قرار داشتند.نتیجه: نتایج نشان داد میزان رضایت پاسخگویان از کارایی کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی بالاتر از سطح متوسط و نزدیک به سطح مطلوب بود.
تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی با میانجی گری مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
173 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی بامیانجی گری مدیریت تعارض درمعلمان بود. پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی از نوع همبستگی ومعادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه درسال1401بود. جهت انتخاب حجم نمونه براساس فرمول کوکران ازمدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه به طور نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامه های رضایت زناشویی (MHS) ناتانو و همکاران(1973)، پرسشنامه مدیریت تعارض انریچ (1982)، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) ادوارز و همکاران(1987) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسماروزن-گراندون(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان دادضرایب همبستگی بین حل تعارض، رضایت زناشویی و پایداری زناشویی با نمره کل ویژگی های زناشویی به ترتیب برابر 309/0، 452/0 و 707/0 بوده که در سطح 01/0>P معنی دار است. در نتیجه می توان گفت که مدیریت تعارض به عنوان میانجی گر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی براساس خصایص زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند هدف درمانی مشاوران خانواده قرار گیرند.
Predicting the Top and Bottom Prices of Bitcoin Using Ensemble Machine Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study is to use the ensemble learning model to combine the predictions of Random Forest (RF), Long-Short Term Memory (LSTM), and Recurrent Neural Network (RNN) models for the Top and Bottom Prices of Bitcoin. To this aim, in the first stage, Bitcoin's top and bottom prices are predicted using three machine learning models. In the second stage, the outputs of the models are presented as feature variables to the Extreme Gradient Boosting (Xgboost) and Light Gradient Boosting Machine (LightGBM) models to predict the price tops and bottoms. Then, in the third stage, the outputs of the second stage are combined through the voting ensemble classifier pattern to predict the next top and bottom prices. The data of top and bottom Bitcoin prices in the 1-hour time frame from 1/1/2018 to the end of 6/30/2022 are used as target variables and 31 technical analysis indicators as feature variables for the three models in the first stage. 70% of the data is regarded as learning data, and the remaining 30% is considered for the second and third stages. In the second phase, 50% of the data is considered for learning the output of the previous stage and 50% for the test data. Finally, the prediction values are evaluated with real data for the three models and the proposed ensemble learning model. The results reveal the improvement of the performance, precision, and accuracy of the ensemble model compared to weak learning models.
بررسی مقایسه ای افسانه کُهزاد و بَسی با زال و رودابه در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
داستان های عاشقانه ای مانند لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، زال و رودابه و... بخشی غنی از ادبیات عاشقانه و غنایی این مرز و بوم را تشکیل می دهد. افزون بر این روایات مکتوب، گاه روایت عشق هایی جانسوز در میان عامه مردم رواج دارد که کمتر مجال طرح و بررسی یافته اند. یکی از این روایت ها، روایتی است که علی حسین عالی نژاد، نقّال 73 ساله و اهل روستای رمقانِ استان فارس نقل می کند. نگارنده کوشیده است نخست به روش میدانی این افسانه را ثبت کند و سپس به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، به بررسی مقایسه ای آن با روایت فردوسی بپردازد. پرسش اساسی این پژوهش این است که تفاوت ها و شباهت های روایت مکتوب و شفاهی در چه بخش هایی است و این دگرگونی ها حاصل چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد افسانه عامیانه از دو بخش کاملاً مجزا تشکیل شده است: بخش نخست جز در برخی از جزییات بسیار شبیه به داستان زال و رودابه است؛ اما بخش دوم داستان، یک باره دگرگون می شود و خواننده با نمایشی کاملاً متفاوت روبه رو می شود. درباره این روایت عامیانه، به طور کلی دو فرضیه را می توان طرح کرد: 1- افسانه عامیانه، تقلید و آمیزشی از روایت زال و رودابه و داستان های عاشقانه باشد که ذهن راوی و نقّال ساخته و پرداخته است.2- نقّالان و راویان با آمیزش داستان عاشقانه رایجی در میان مردم با داستان شاهنامه و دیگر روایت ها، داستانی نو بنیاد نهاده اند. به هر روی این روایت از جنبه های گوناگون مانند مکان داستان، شخصیت ها، فضا، برخی از رخدادهای داستانی، فرجام داستان و... با روایت شاهنامه فردوسی تفاوت هایی دارد؛ اما در مجموع یکسانی های زیادی با روایت شاهنامه دارد.
به سوی یک مدل مفهومی نهادگرا در مدیریت بلایا و سوانح طبیعی با تاکید بر سیلاب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
87 - 113
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کشور ایران همواره در برابر بحران ها به ویژه بلایای طبیعی آسیب پذیر بوده است. تحقیقات در حوزه بلایا نشان می دهد که اگرچه این فجایع بر همه کشورها در جهان اثرگذار است؛ با این حال، مجموعه خصایص خطرساز طبیعی و اجتماعی در کشورها قویاً به مجموعه تفاوت ها در سیستم های اجتماعی و سیاسی این ملل در دوره های مختلف وابسته است. این استناد؛ گویای حضور عاملی بسیار پررنگ و اثرگذار در نظم دهی به چگونگی ساختار و فرآیند مدیریت بلایای طبیعی با نام «نهادها» می باشد. امروزه ابعاد نهادی مدیریت بحران به تدریج جای خود را در ساختار دانشی و حرفه ای مدیریت بلایای طبیعی کشور باز کرده با این حال فاقد ساختارهای جهت دهنده لازم در جهت جامع بینی ظرفیت های نهادگرایی در حوزه مدیریت بلایا و سوانح طبیعی است.هدف: جستجوی یک مدل مفهومی جدید به منظور جبران خلأهای در دسترس به دلیل فقدان وجود مدل های مفهومی روشن کننده جایگاه و ابعاد نهادگرایی در حوزه مدیریت بحران به کمک قرائت های چندوجهی و چندلایه از ابعاد نهادگرایی در حوزه دانش مدیریت بحران و بلایای طبیعی است.روش: رویکرد تحقیق کیفی و مبتنی بر تکنیک تحلیل های ثانویه از متون نظری در حوزه برنامه ریزی، نظریه برنامه ریزی و مدیریت بحران از زاویه نگرش نهادگرایی و تکنیک روشی پژوهش اسنادی است.یافته ها: پژوهش به طور مشخص با یکپارچه سازی ظرفیت های نونهادگرایی در دانش شهرسازی؛ یک مدل مفهومی نهادگرا را در حوزه مدیریت بحران را ارئه نموده که در آن سه رکن سازنده «شبکه مفهومی نهادی»، «آسیب ها و دام نهادی» و «مدل های تحلیلی و ارزیابانه نهادی» با یکدیگر در آن قابل نمایش می باشد و خلأهای کنونی دانش را در این حوزه به ویژه در بین متون داخلی پر نموده است.نتیجه گیری: مدل پیشنهادشده به عنوان یکی از مدل های در دسترس در حوزه اشتراکات نهادگرایی و مدیریت بلایای طبیعی علاوه بر امکان ارتقای مطالعات نظری حوزه مدیریت بحران؛ قابلیت جهت گیری در مطالعات کاربردی حوزه مدیریت بلایا همانند مدیریت سیلاب های شهری را در زیر سطوح مختلف فنی، مدیریتی و تصمیم گیری داراست.
ارزیابی موضوعی پژوهش های حوزه هنر اسلامی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس با تأکید بر مقالات پژوهشگران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
21 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هنر دوره اسلامی با گستره ای فراتر از مرزهای جغرافیای کشورهای اسلامی، به فراخور کارکرد یا کاربرد آن در همه نقاط جهان، همواره تکثیر و بازنمایی شده و محور کار پژوهشگران مراکز علمی و پژوهشی بوده است. از اشکالی که این پژوهش ها در قالب آن منتشر میشوند مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر است که پایگاه اطلاعاتی بین المللی «اسکوپوس» یکی از آن ها است. براین اساس در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا مقالات حوزه هنر اسلامی در مجلات نمایه شده این پایگاه به صورت موضوعی ارزیابی شده، و به سؤالاتی چون چیستی موضوعات اصلی پژوهش های حوزه هنر اسلامی و اینکه چه کشورها و سازمان هایی در تولید پژوهش های این حوزه مشارکت داشته اند، پاسخ داده می شود. همچنین معرفی برترین مجلات و مقالات این حوزه موضوعی و وضعیت پژوهش های ایران در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس از مسائل دیگر این پژوهش است.
هدف: شناخت رویکرد موضوعی پژوهشگران حوزه هنر اسلامی و نیز موضوعات اصلی و پرتکرار این حوزه هدف پژوهش حاضر است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی بوده که براساس شاخص های علم سنجی، جامعه آماری ۴۷۵ مدرک در حوزه هنر اسلامی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس را بررسی می کند. با استفاده از تحلیل هم واژگانی، موضوعات کلیدی حوزه هنر اسلامی بررسی و نقشه هم رویدادی با نرم افزار «وس ویوور» ترسیم شده و با تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار اکسل، مقاله ها، مجلات، کشورها و نویسندگان برتر این حوزه شناسایی شدند.
یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد در این بررسی ﭘﺮﺗﮑﺮارﺗﺮﯾﻦ ﮐﻠﻤﺎت ﮐﻠﯿﺪی در ﮐﻞ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮرﺳﯽﺷﺪه، ﺑﻪ ﺟﺰ هنر اسلامی، موزه، صنایع دستی، هنر و هندسه نقوش بوده و مجله «Hali»به عنوان برترین مجله حوزه هنر اسلامی با دارا بودن بیش ترین انتشار مقالات بوده است. همچنین مشخص گردید که کشور آمریکا بیش ترین تولیدات را در این حوزه و دانشگاه «محمد بن عبداله»، «آکسفورد» و «هنر اسلامی» تبریز رتبه اول را در مشارکت تولیدات این حوزه داشته اند. دیگر نتایج نشان داد روند انتشار پژوهش های حوزه هنر اسلامی صعودی است و بیش ترین تولیدات علمی این حوزه در سال ۲۰۱۶ میلادی منتشر شده است. همچنین کشور ایران رتبه پنجم میزان تولید انتشارات حوزه اسلامی را به خود اختصاص داده است.