فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
"این مقاله به منظور بررسی تاثیرات رسانه بر فرهنگ سازی، ابتدا به تبیین لایه های شش گانه فرهنگ شامل: باورها، ارزش ها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نماد ها و اسطوره ها، آیین ها و آداب و رسوم، و فناوری ها، مهارت ها و نوآوری ها (به عنوان پوسته فرهنگ) می پردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگ سازی مشتمل بر فرهنگ پذیری (به معنای تاثیرگذاری بر هسته و پوسته فرهنگ) و فرهنگ گرایی (به معنای تاثیرگذاری بر پوسته فرهنگ) و با بهره گیری از نظریه های ارتباطی، به تجزیه و تحلیل تاثیرات فرهنگیِ رسانه ها در عرصه های اندیشه پردازی، ارزش گذاری، هنجار سازی، نماد سازی، جامعه پذیری، الگوسازی و نوآوری رفتاری مبادرت می ورزد و این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که رسانه ها در عرصه هسته فرهنگ از توان تعلیمی و تثبیتی در زمینه فرهنگ پذیری برخوردارند و در مورد پوسته فرهنگ دارای توان تغییر رفتارها و الگوهای اجتماعی در جهت فرهنگ گرایی هستند. نگارنده در پایان، استلزامات چشم انداز مثبت فعالیت های رسانه ای در عرصه فرهنگ سازی را خاطرنشان می سازد.
"
پایش جامعه شناختی مهریه
حوزههای تخصصی:
مهریه در نظام حقوقی خانواده در اسلام، یکی از حقوق مالی زن در جریان ازدواج است. این نوشتار با تعریف لغوی مهریه، به مفهوم هدیه داماد به هنگام عقد به عروس، بیان میکند که سنت پرداخت مهریه ضمن چیزی مشابه آن، یک سنت دیرپا و کهن از نظامهای مختلف حقوقی خانواده در بین تمدنهای پیشین بوده است. از جمله کارکردهای اجتماعی مهریه، ارضای نیاز فطری، بیمه اجتماعی، احساس امنیت نسبت به آینده و ارزش نمادین ذکر شده است و در ادامه مطرح میشود که در عصر کنونی مهریه علیرغم سفارش به سبک گرفتن میزان آن در حال افزایش است که پیامدهایی از جمله تغییر در نوع همسرگزینی، کاهش نرخ ازدواج، ایجاد خصومت و دشمنی، احتمال سوداگری و موارد دیگر به همراه دارد. در پایان پیشنهاداتی جهت کنترل روند افزایش مهریه در ایران ارائه شده است.
گزاره های کلی و وجودی
مبانی عقلانی امر به معروف و نهی از منکر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شیوه های برخورد حضرت علی (ع) با خوارج
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
11-36
حوزههای تخصصی:
پیدایش خوارج در زمان امام علی (ع) زخم عمیقی بر پیکر جامعه اسلامی وارد ساخت. این گروه متعصب، پرخاشگر و کج فهم با عقاید و باورهای غلط خود همواره مشکلاتی را در سر راه امام علی (ع) قرار دادند و همواره در پی فتنه انگیزی بودند، با این حال برخورد حضرت علی (ع) با این گروه مداراجویانه بود و حتی حقوق آنها را پرداخت می کرد و با وجود انتقادات تند بر آن حضرت باز با خشنونت با آنها برخورد نمی کرد. ورود خوارج به مسجد هرگز ممنوع نشد و حضرت علی (ع) پیوسته به دنبال ارشاد و هدایت آنان برای برگرداندن آنان به کوفه و بین پیروان خود بودند.این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش است که شیوه های برخورد حضرت علی (ع) با خوارج چه بوده است؟ یافته های نشان می دهد که مدارای حضرت علی (ع) به شیوه های متعددی بوده از جمله گفت وگو، مناظره، رفع ابهامات و شبهات، آگاه سازی و استفاده از وساطت و افراد دیگر برای برقراری صلح که تا زمانی که خوارج دست به شمشیر و حرکت مسلحانه نزدند آن حضرت با آنها برخورد نظامی نکردند.
نگاهی نو به حقیقت معنای تفقه در دین و حکم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واضع دین، خداست و اوست که دین واحد إلی یوم القیامه را از طریق وحی به رسولانش و سپس به خلق ابلاغ کرده است. این دین واحد نزد انبیای الهی به ودیعه گذاشته شده و آنان مکلف به ابلاغ آن به اهل زمان خویش بوده اند، تا اینکه وجه اتم و اکمل این دین واحد در زمان حضرت ختمی مرتبت(ص) به منصه ظهور می رسد. تدقق در آیات قرآن کریم افاده این مطلب را می کند که دین واحد نزد خداوند همان اسلام است، و حقیقت اسلام، ولایت حضرت امیرالمومنین(ع) است. فقه مساوق فهم عمیق در دین؛ و تفقه، نوعی تفهم و تعقل در ولایت و تحصیل معرفت امام هر زمان است. لذا مستفاد از نصوص و مثبتات أدله ، مقصود از تفقه در دین در آیه شریفه لیتفقهوا فی الدین، تعمق در ولایت و معرفت امام در هر عصر است که در این عصر وجود نازنین حضرت بقیه الله(عج) می باشد. براین اساس، حکم تفقه در دین، واجب نفسی، عینی و مولوی است. یعنی نفس تفقه در دین یا نیل به معرفت امام هر زمان، مطلوب مولی و بر ذمه همه مکلفین بقدر تعقل ایشان است و ترک این واجب مولوی ملازم با عقاب و عدم پذیرش سایر اعمال است. این پژوهش با رویکردی تحلیلی و با نگاهی نو به بررسی حقیقت تفقه در دین و حکم آن می پردازد.
اعسار زوج ، اصرار زوجه
منبع:
حوراء شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
اگر چه نکاح یا ازدواج ، از نظر طبیعی یک ضرورت و از نظر شرعی یک تکلیف است، اما لوازمی دارد که خواسته یا ناخواسته آثار و پیامدهای مطلوب یا نامطلوب برجای خواهد گذاشت. یکی از لوازم نکاح، ترتب امور مالی برآن است که برجستهترین موارد آن، مهریه و نفقه است . شریعت مقدس اسلام با توجه به مصلحت نهفته در احکام، مهریه و نفقه را از لوازم ضروری عقد نکاح دانسته و پرداخت آن را بر شوهر واجب نموده است. هرچند وجوب مهر هم در عقد دایم وهم در عقد موقت مورد تاکید قرار گرفته است، اما لزوم پرداخت نفقه ، تنها به عقد دایم اختصاص دارد.در این مجال حدود مهریه و نفقه را در دایره وظایف مرد مورد مطالعه وبررسی قرار می دهیم.
کلانشهر و حیات ذهنی
حوزههای تخصصی:
بررسی نقاط قوت و ضعف نظام ارزشیابی از کارآیی معلم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
همگام با دخالت دوره در برنامه ریزی آموزشی و صرف هزینه های سنگین برای آموزش نونهالان کشور ارزشیابی تک تک برنامه و میزان تحقق اهداف مورد نظر ضروری مینماید. هدف این پژوهش بررسی نقاط قوت و ضعف نظام ارزشیابی از کارآیی معلم در شهرستان های استان تهران بوده است. جامعه آماری پژوهش را فعالان آموزشی (معلمان، سرگروه ها، مدیران و کارشناسان، دانش آموزان و والدین آنها) دبیرستان های شهرستان های استان تهران در سال تحصیلی 82-82 تشکیل میدادند و نمونه مورد پژوهش به تعداد 870 نفر از 6 منطقه آموزشی از 27 منطقه شهرستان های استان تهران به شکل تصادفی خوشه ای چند مرحله ای که انتخاب شده اندکه تعداد آنها به شرح زیر بوده است. 870 نفر=120 والدین +120 مدیر و کارشناس + 300 دانش آموز (دختروپسر) + 300 سرگروه +300 معلم (زن و مرد). این پژوهش از نوع پژوهش پیمایشی است و برای جمع آوری داده ها از 4 پرسشنامه محقق ساخته پس از تأیید و ویژگیهای روان سنجی استفاده شده است. آزمون های آماری به کار رفته در این پژوهش از نوع توصیفی (فراوانی و درصد) بوده است. در ا ین پژوهش 14 سوال مطرح شده بود و جمع بندی نظر پاسخگویان نشان داد که حدود 73 درصد به نقاط ضعف یا ناکارآمدی دستورالعمل ارزشیابی و حدود 27 درصد به کارآمدی ارزشیابی که معرف نقاط قوت است رأی داده اند. پیشنهادات زیادی برای دفع نقاط ضعف ارائه شده است که مهمترین آنها افزایش سطح مهارت، امکانات آموزشی، سپردن ارزشیابی به دست افراد متخصص و آگاه و تأمین حداقل نیازهای مادی و معنوی معلمان بوده است.
پدیده حاشیه نشینی و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"توسعه شهرنشینی و پیدایش مناطق کلان شهری در کشورهای جهان سوم با توسعه شهرنشینی در کشورهای جهان صنعتی غرب که از فردای انقلاب صنعتی در کشورهای مذکور آغاز گردید بسیار متفاوت است. هجوم سیل آسای روستاییان به شهرها به ویژه شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه را باید در از هم پاشیده شدن نظام های سنتی تولید روستایی از یک سو و وجود فرصت های شغلی مناسب از سوی دیگر جستجو کرد. مهاجران به محله های مهاجرنشینی هجوم می برند که در حاشیه شهرها مانند قارچ رشد می کنند و آنان در جایی که «حاشیه گندابی» یا «آپاندیس نواحی شهری» نامیده می شود سکنی می گزینند. بسیاری از آنها در شرایطی زندگی می کنند که از کمترین امکانات اولیه نیز بی بهره اند. همزمان با افزایش مکانهای آلونک نشین، شاهد گسترش بی رویه نابرابری های اجتماعی، فقر، بیکاری، بزهکاری، تفاوتهای فرهنگی و بیسوادی هستیم. حلبی آبادها نتیجه کاربری ارضی نابرابر بین بخش های مختلف شهری است که به صورت های مختلف زمین ها را در خارج از محدوده ها در اشغال خود دارند. حلبی ابادها بدون امکانات بازافرینی، از لحاظ اشتغال و دیگر منابع می توانند حتی ریشه در مناطق روستایی داشته باشند. بیشترین امید آنها به کار در شهر می باشد. در راستای این بررسی، میتوان متغیرها و عوامل زیادی را برشمرد که هر یک بنوعی بر چگونگی زیست شهری تاثیرگذار هستند. مناطق حاشیه نشین ارزنان و دارک اصفهان از جمله پدیده هایی است که تاثیرات منفی بسیاری را بر شهر اصفهان، محیط زیست و امور سیاسی و اقتصادی بر جای می گذارد.
شرایط فیزیکی - کالبدی این زاغه ها عبارت است از تراکم بالای جمعیت، فقدان تسهیلات مناسب زندگی، کمبود خدمات اولیه زیربنایی، محیط زیست الوده و غیربهداشتی. همچنین در این محل ها درصد بالایی از بیسوادی، بیکاری، جنایت و ناهنجاری های روانی مشاهده می گردد. مقاله حاضر با تاکید بر زمینه های شکل گیری مسایل اجتماعی در شهر، بر انست تا حاشیه نشینی و آثار اجتماعی و فرهنگی بر ان را مورد مطالعه قرار دهد."
تحلیل گفتمان به مثابه نظریه و روش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
علاوه بر تشریح مبانى فلسفى نظریه گفتمان لا کلا و موف، این مقاله بر آن است تا با استفاده از مثالهاى برگرفته از تحولات سیاسى-اجتماعى ایران بعد از انقلاب اسلامى نشان دهد چگونه این نظریه مىتواند به مثابه روشى براى تحلیل گفتمانهاى سیاسى-اجتماعى مورد استفاده قرار گیرد. این نظریه، اگرچه داراى قابلیت تبیینى فوق العادهاى مىباشد ولى به دلیل نداشتن ابزارهاى تحلیل زبانى مورد نیاز براى تشریح دقیق منازعات معنایى میان گفتمانها به هنگام تحلیل مشکلاتى را براى تحلیلگر در پى دارد. از این رو، در اینجا تلاش خواهد شد با استفاده از راهکار برجستهسازى و حاشیهرانى که ریشه در زبانشناسى نقشگراى هلیدى دارد این مشکل برطرف شود.
نقش و کارکرد نور در فلسفه اشراقی سهروردی
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین یحیی سهروردی (549-587 هجری قمری)، با تاسیس حکمت اشراقی، نقش مهمی در تداوم سنت فلسفی اسلامی دارد. او اولین فیلسوف مسلمان و ایرانی است که نظام فلسفی خود را برمبنای نور تاسیس می کند و آن را حکمت اشراق می نامد. نور در فلسفه سهروردی دارای دو نقش اساسی از جهت وجودشناختی و معرفت شناختی است. از لحاظ وجود شناختی، سهروردی کل هستی را به نور و ظلمت تقسیم می کند و براین عقیده است که نور و ظلمت عناصر اصلی مقوم جهان هستند. او ضمن تاکید براینکه نور واقعیتی بدیهی و تعریف ناپذیر است، که مفهوم ظلمت نیز از عدم آن فهمیده می شود؛ هریک از نور و ظلمت را به دوگروه جوهر و عرض تقسیم می کند. در اینجا، دو نوع نور وجود دارد: انوار مجرد، موجوداتی اند که در هستی خود مستقل اند و انوار عارض، که در وجودشان وابسته به دیگری هستند. موجودات ظلمانی نیز دو قسم اند که عبارتند از جوهر تاریک، که بی نیاز از محل است و دیگری عرض-های ظلمانی، که وابسته به موجودات دیگری اند. نکته مهم در تقسیم بندی سهروردی از نور و ظلمت، درنظر گرفتن رابطه تشکیکی بهره مندی همه موجودات از حقیقت نور است، یعنی هراندازه که موجودی مجرد تر باشد از نور بیشتری بهره مند است و استقلال وجودی بیشتری دارد، که در راس این سلسله، خدا بعنوان نور الانوار جای می گیرد. از جهت معرفت شناختی، سهروردی بین نور و معرفت اشراقی ارتباط دقیقی برقرار می سازد. او ابتدا تاکید دارد که نور عین خودآگاهی و علم حضوری است و با توجه به مراتب مختلف تشکیکی موجودات، رابطه معرفتی آنها را با استفاده از دو واژه اشراق و شهود تبیین می کند. او می گوید معرفت موجودات به انوار مافوق خود به نحو شهود و مشاهده است، درحالیکه معرفت انوار عالی به موجودات پایین تر به نحو اشراق است. در اینجا، اشراق همان پرتوافکنی انوار عالی بر انوار سافل است. پس این نور و روشنایی حاصل از آن است که هم علت هستی اشیاء و هم علت شناخته شدن آنهاست و اینکه علت حقیقی همه نوربخشی وجودی و معرفتی خداست.
حق و تکلیف در نگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، اشاره ای به تاریخچه مسأله حق و تکلیف شده است که در مباحث فرق اسلامی ابعاد گسترده ای داشته است. در مسائل کلامی، موضوعاتی همچون حسن و قبح عقلی، جبر و اختیار، تفضلی یا استحقاقی بودن ثواب، از دیر باز مورد مناقشه بوده است. در حالی که اشاعره تنها از تکلیف سخن می گفتند، شیعه و معتزله حقوقی را نیز برای بنده قائل بودند. از این میان، حسن و قبح عقلی خود کلید حل بسیاری از مباحث و عقاید شیعه امامی و معتزله است که پاداش الهی را به استحقاق می دانستند. برخی نیز مانند علامه طباطبایی دیدگاهی نزدیک به اشاعره دارند. امروزه، برخی مسأله را با نگاه برون دینی نگریسته از بستر اصلی خارج می کنند و حقوق بشر مصوب سازمان مللل را معیار ارزیابی حقوق و تکالیف می دانند. در نتیجه اگر اسلام موافق با آنها نبود راه حل را در این می دانند که گفته شود این حقوق، دینی نیستند، بلکه برون دینی هستند و اثبات یا سلب آنها از سوی دین نخواهد بود. باید گفت حتی پذیرش حسن و قبح عقلی، و برون دینی بودن این موضوع، باز هم هیچ دلیل عقلی بر معیار بودن حقوق بشر سازمان ملل در این زمینه وجود ندارد، بویژه که منشور اسلامی آن نیز تدوین شده است. نیز جدا کردن باورهای دینی از برنامه ها ابتر کردن دین است.
راههای رسیدن به خدا
پژوهشی در تفسیر علمی قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی و هنر از دیدگاه هایدگر: هنر، مجلای حقیقت
حوزههای تخصصی:
فلسفه هنر و زیبایی شناسی همواره در دیدگاه بزرگان اندیشه و تفکر جایگاهی ویژه داشته و مورد اهتمام و توجه بوده است. این مقوله اغلب در قالب زیبایی شناسی پیگیری شده است. اهمیت هایدگر، در این زمینه به مخالفت کلی او با شیوه و نگرش مابعدالطبیعی آغاز شده از نظریات افلاطون، و دیدگاه خاص مبتنی بر آن، یعنی زیبایی شناسی به طور خاص و نیز نقطه نظرات خاص هایدگر در رابطه با ""منشأ اثر هنری""، ""شاعرانه سکنی گزیدن انسان""، و ""راه نجات بودن هنر در عصر عسرت بار کنونی"" و لزوم واکاوی محتوای این اندیشه و تفسیر و شرح آن، از سوی دیگر، مربوط می شود .
در مقاله حاضر سعی شده است تا با اشاره ای گذرا بر چرائی مخالفت هایدگر با رویکرد زیبایی شناسانه به هنر، نوع نگاه وی به این مقوله تا جای ممکن و با رجوع به آثار متعدد وی بررسی و تبیین گردد. تأکید اصلی هایدگر در مقوله هنر، بر مفهوم ""چیز"" استوار است. که یک طریق تقرب به آن، با شروع بررسی مفهوم آن و نیل به مفهوم اثر هنری تحقق می یابد و می توان آن را شروعی از مابعدالطبیعه و تعالی از آن محسوب کرد. و طریق دوم، شرح و تفسیر ""چیز"" به عنوان بیانگر عالمیدن چهارگانه آسمان، زمین، قدسیان و فانیان است که حاصل آفرینش و سکنا گزینی شاعرانه انسان است. در نهایت این شاعری است که نجات دهنده انسان از عصر عسرت بار کنونی حاصل از تفکر مابعدالطبیعی به وجود آورنده تکنولوژی می باشد.