فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۵۰۵٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
In this paper, the European option pricing is done using neural networks in the Black-Scholes-Vasicek market. The general purpose of this research is to compare the accuracy of neural network and Black-Scholes-Vasicek models for the pricing of call options. In the sequel, the finite difference method is applied to find approximate solutions of partial differential equation related to option pricing in the considered market. In the design of the artificial neural network required for this research, the parameters of the Black-Scholes-Vasicek model have been used as network inputs, as well as 720 data from the daily price of stock options available in the Tehran Stock Exchange market (in 1400) as the network output. The approximate solutions obtained in this article, which were carried out by two methods of neural networks and finite differences on the Tehran stock exchange based on the daily price of stock options, are shown that neural networks are more accurate method comparing with finite difference. The comparison of pricing results using neural networks with real prices in the assumed market is presented and shown via diagram, as well. In this paper, the European option pricing is done using neural networks in the Black-Scholes-Vasicek market. The general purpose of this research is to compare the accuracy of neural network and Black-Scholes-Vasicek models for the pricing of call options. In the sequel, the finite difference method is applied to find approximate solutions of partial differential equation related to option pricing in the considered market. In the design of the artificial neural network required for this research, the parameters of the Black-Scholes-Vasicek model have been used as network inputs, as well as 720 data from the daily price of stock options available in the Tehran Stock Exchange market (in 1400) as the network output. The approximate solutions obtained in this article, which were carried out by two methods of neural networks and finite differences on the Tehran stock exchange based on the daily price of stock options, are shown that neural networks are more accurate method comparing with finite difference. The comparison of pricing results using neural networks with real prices in the assumed market is presented and shown via diagram, as well.
The Impact of Financial Development on the Poverty of Fishermen in the Northern Provinces in Iran (Gilan, Mazandaran and Gulistan) With A Threshold Vector Auto Regression (TVAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Financial development has been the main factor for economic development in different countries, and the causal relationship between financial development and economic development is part of the macroeconomic relations that have been examined many times. Yet studies on fishermen's poverty have rarely been done. Many residents of coastal villages are engaged in fishing activities. Small-scale fishing on various coasts in the north of Iran is an important source of employment, income and nutrition for coastal villages. This characteristics and effects have not been well examined. This study has investigated the poverty of Iranian fishermen in Gilan, Mazandaran and Golestan provinces due to changes in financial development.. The study was based on the Threshold Vector Auto Regression (TVAR), between 2000 to 2020. The research results confirm the existence of a nonlinear relationship between financial development and poverty. A significant relationship between financial development and income distribution was also confirmed on the poverty of northern Iranian fishermen.
الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب در راستای تعالی اشتغال بانوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب بود. به این منظور از روش داده بنیاد با رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، زنان کارآفرین و مدیران زن، صاحبان کسب وکارهای نوپا مبتنی بر وب و متخصصان حیطه موضوعی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 29 نفر از مشارکت کنندگان بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (1990) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که بهینه سازی اشتغال زنان در بستر فرصت های جدید، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های مرتبط با هنجار سازی اجتماعی، مدیریت فضای کسب وکار، دانش اقتصادی- شغلی در این بخش تأثیرگذارند. همچنین شرایط علی شامل تحول هویتی زنان در دنیای مدرن، ارتقا منزلت اجتماعی و عزت نفس شخصی، تسهیل راه اندازی کسب وکار به کمک ابزارهای دیجیتال بود. عوامل محدودکننده مشتمل بر مسائل ساختاری اشتغال بانوان، چالش های حمایتی- مدیریتی، غفلت از حوزه های نوین کسب وکار بودند و راهبردهای مدنظر، راهبردهای راه اندازی، تأمین مالی و ارزیابی، راهبردهای تأمین مالی کسب وکار نوپا بانوان، راهبردهای ارزیابی کسب وکار نوپا بانوان احصا شدند. درنهایت الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب ورود موفق زنان به حوزه کسب وکارهای نوپا و استفاده از ظرفیت های نوپدید این حوزه عنوان گردید.
چرایی عدم موفقیت برخی از الگوگیران امام حسین (ع) در سبک زندگی حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۷
83 - 105
حوزههای تخصصی:
تغییر رفتار محبان مکتب امام حسین(ع) در ایام عزاداری به سمت فضایل و عدم ثبات آن در برخی از پیروان امری کاملاً مشهود است. پیروان مکتب حسینی در تلاش اند با الگو قرار دادن امام و اصحابشان ساختار الگو را شکل داده و انسان هایی در طراز ایشان شوند. در ساختار الگو، سه مؤلفه الگوگیر، موردالگو و الگو وجود دارد. محبان مکتب حسینی الگوگیر، قرب پروردگار متعال موردالگو، امام حسین(ع) و اصحابش الگو هستند. الگوگیر با شاخص قرار دادن رفتارهای الگو و با تمرین و تکرار، در رفتار به طراز الگو می رسد. دلایل متعددی وجود دارد که سبب می شود برخی از محبان مکتب امام حسین(ع) انسان هایی در طراز اصحاب الحسین نشوند. مهم ترین آنها بحران معرفتی در حوزه های متفاوت مانند بحران معرفتی نسبت به موردالگو، شخصیت الگوشونده، اهداف، روش و کیفیت الگو است. همچنین گاهی شرایط وجودی الگوپذیر محقق نبوده و یا الگوپذیر استقامت لازم را نداشته و یا این که به حواشی موردالگو مشغول شده و از اصل الگو دور مانده است. با وجود این موانع ساختار الگوی صحیح شکل نمی گیرد و امام حسین های متفاوتی در اذهان برخی از محبان تولید می شود که با تبعیت از آنها نمی توان در رفتار هم طراز شهدا و اسرای کربلا رفتار کرد.
حفاظت منابع اطلاعاتی در محیط ابری: دیدگاه های مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
115 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی دیدگاه های مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی در مورد حفاظت دیجیتالی در محیط ابری انجام شده است. به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی و با روش پیمایشی – توصیفی انجام شده است. در بخش اول با بررسی متون، پرسش نامه محقق ساخته ای با پنج مؤلفه «آشنایی با مفاهیم حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «اعتماد و امنیت حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «زیرساخت های فناورانه حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «وضعیت سازمانی حفاظت دیجیتال در محیط ابری» و «موانع و چالش های حفاظت دیجیتال در محیط ابری» تهیه گردید و برای نظرسنجی در اختیار مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی قرار گرفت. این پرسش نامه در مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت طراحی شده بود و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، برابر با 852/0 بود. در بخش دوم اطلاعات جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه، انحراف معیار و واریانس) و آزمون آماری تی تک نمونه بررسی شدند. همچنین برای رتبه بندی عامل «چالش ها و موانع احتمالی» از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که اکثریت شرکت کنندگان در حد متوسطی با مفاهیم مربوط به حفاظت دیجیتال در محیط ابری آشنایی داشتند. همچنین از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی «وضعیت اعتماد و امنیت داده ها در حفاظت در محیط ابری» و «فراهم بودن زیرساخت های فناورانه برای حفاظت در محیط ابری در دانشگاه» در سطح مطلوبی قرار دارد (05/0> p-مقدار). «وضعیت سازمانی دانشگاه برای حفاظت در محیط ابری» در سطح متوسط و نسبتاً مطلوبی قرار دارد و «دانش و آگاهی لازم در حفاظت در محیط ابری در کتابداران» در سطح نسبتاً نامطلوبی قرار دارد (05/0< p-مقدار). از سویی از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی مهم ترین موانع و مشکلات احتمالی حفاظت در محیط ابری، «ریسک بازگشت سرمایه یکی از مشکلات استفاده از محیط ابری برای حفاظت دیجیتال»، «مقرون به صرفه نبودن استفاده از محیط ابری یکی از مشکلات استفاده از آن برای حفاظت دیجیتال» و «مقرون به صرفه نبودن هزینه های آموزش یکی از مشکلات استفاده از محیط ابری برای حفاظت دیجیتال» بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی در مورد حفاظت دیجیتالی در محیط ابری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. به نظر می رسد مطالعات بیشتری در خصوص مسائل حفاظت دیجیتال و محیط ابری لازم است تا علاوه بر پیدا شدن اختلاف نظرها، اشراف کاملی بر نگرش ها و دیدگاه ها، صورت گیرد. توجه هر چه بیشتر به این نکات سبب بهبود وضعیت حفاظت دیجیتال در محیط ابری خواهد شد.
ابعاد مؤثر بر ارتقای کیفیت زندگی فضای باز دانشگاهی از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
77-96
حوزههای تخصصی:
دانشگاه های سراسر جهان با هدف افزایش دانشجو و تکامل ساختارهای آموزشی خود، در حال رقابت برای ارائه ی محیط های یادگیری و تحقیقاتی جذاب می باشند و در این رقابت، فضاهای باز از توجه کمتری برخوردار هستند. حضور در محیط های بسته دانشگاهی منجر به خستگی ذهن، حواس پرتی، بی حوصلگی، خطای ذهنی و کاهش کارایی می شود. زمانی که نیازها و آرزوهای دانشجویان در بستر فرهنگی دانشگاه پاسخ داده شود منجر به افزایش کیفیت زندگی در آن محیط می شود و امکان فعالیت های اجتماعی، آموزشی و تفریحی را فراهم و برای دانشجویان محیط بهتری از لحاظ کیفیت زندگی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد تاثیرگذار بر کیفیت زندگی فضای باز دانشگاهی از دیدگاه متخصصان می باشد. پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از روش دلفی انجام شده است. پس از مرور محتوایی پیشینه پژوهش، در مرحله اول روش دلفی مصاحبه باز پاسخ با جامعه آماری27 نفر از متخصصان و به روش نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع نظری پیش رفت. سپس با کمک تکنیک کدگذاری باز و محوری و جدول هدف و محتوا، پرسش نامه محقق ساخت تهیه و توسط متخصصان در دو مرحله تکمیل گردید؛ در نهایت نتایج به روش تحلیل عامل Q در نرم افزار SPSS استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد که از نظر متخصصان به ترتیب اهمیت، 5 بعد کالبدی، آسایش محیطی، عملک ردی – فعالیت ی، اجتماع پذیری و معنایی – ادراکی با افزایش رفاه و کیفیت زندگی در فضای باز دانشگاهی و با ایجاد یک محیط ایده آل، تعامل بین افراد را افزایش می دهند و فرصت هایی برای فعالیت های ضروری، اجتماعی، آموزشی و تفریحی برای افراد ایجاد می کنند و به شکل گیری حس اجتماع، دلبستگی به مکان، حس امنیت و سلامت روانی و جسمانی کمک می کنند.
جبران خسارت ضرر شخصی در شبه جرم و مصادیق آن در قوانین کیفری: بررسی حقوقی و قضایی
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
571-592
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی موضوع جبران خسارت ضرر شخصی در شبه جرم و مصادیق آن در قوانین کیفری ایران پرداخته است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل چگونگی تعیین و جبران خسارات ناشی از شبه جرایم است که علاوه بر تأثیرات عمومی، منافع خصوصی افراد را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای و مطالعات تطبیقی، به بررسی اصول حقوقی مرتبط با جبران خسارت، از جمله اصل جبرانی بودن خسارت، مسئولیت مدنی و شبه جرم و نحوه اجرای این اصول در نظام حقوقی ایران می پردازد .یافته های پژوهش نشان می دهد که نظام حقوقی ایران در حوزه جبران خسارات شبه جرایم با چالش هایی از جمله عدم وجود قوانین جامع، طولانی بودن فرآیند قضایی و ضعف در پوشش خسارات معنوی و غیرمادی مواجه است. مقایسه تطبیقی با نظام های حقوقی پیشرفته تر مانند انگلستان نشان می دهد که رویکردهایی مانند تدوین مقررات مشخص تر، افزایش انعطاف در روش های جبران خسارت و تقویت نقش قضات و کارشناسان می تواند به بهبود عدالت و کارآمدی کمک کند .در نهایت، اصلاح قوانین و سیاست های تقنینی موجود، به ویژه در حوزه جبران خسارات معنوی و غیرمادی، می تواند به ایجاد یک نظام حقوقی کارآمد و عادلانه منجر شود که در آن حقوق افراد به درستی شناسایی و حمایت می شود و از ایجاد نابرابری و بی عدالتی جلوگیری می شود.
A Study of Stucco Decoration Techniques on the Tomb Tower of Semiran, Qazvin(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۴, Issue ۱ - Serial Number ۱۳, June ۲۰۲۵
43 - 54
حوزههای تخصصی:
Understanding the philosophy behind the stucco motifs in the tomb tower of Semiran, Qazvin, can provide insights into the cultural unknowns of northern Iran. This study examines these motifs through library-based and documentary evidence. It appears that the decorative stucco motifs of the Semiran tomb tower can be seen as a continuation of the stucco art styles from the Sasanian period and the early Islamic centuries. This research comparatively studies the remaining motifs and decorations in this tomb tower, seeking to revisit Iranian stucco art and its integration with religious and cultural concepts of northern Iran. Moreover, it aims to examine the artists’ decorative and functional techniques to meet the specific demands of rulers and the aristocracy. Findings indicate that the Semiran Citadel reached its peak of growth and prosperity between the fourth and eighth centuries of the Islamic era. The surviving structures, particularly the tomb towers, significantly reflect the historical prominence of this citadel city during the Islamic period. Additionally, archaeological evidence suggests a flourishing social and cultural life in the central part of the Semiran Citadel City during the Timurid and Safavid eras. Collectively, archaeological and historical evidence suggests the prosperity and expansion of the Semiran Citadel City during the early and middle Islamic periods, especially under the rule of the Musafirids, Seljuks, and Mongol Ilkhanates. Despite its historical significance, the Semiran Citadel gradually lost its vitality and eventually fell into decline and oblivion
Modeling Patient Satisfaction in Hospital Design Using Evidence-Based Design (Case Study: Kasra Hospital)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۵, Issue ۱ - Serial Number ۵۵, Winter ۲۰۲۵
69 - 78
حوزههای تخصصی:
Patient satisfaction is a key indicator in evaluating the quality of healthcare services and plays a crucial role in the healing process and patients' perception of the healthcare system. Evidence-Based Design (EBD) is a scientific approach that uses empirical data to optimize healthcare environments. The goals of this research are to promote the principles of designing healthcare centers using an evidence-based approach, thereby improving the quality of space, enhancing patient satisfaction, and accelerating the recovery process. The research method is based on patient-centered principles, aligning with analytical-descriptive research that incorporates field observations, library studies, and data collection through questionnaires from 65 patients hospitalized at Kasra Hospital. These data are analyzed to provide a suitable solution for the design. Data analysis is conducted using the regression and correlation methods. The software used is ASPECT and SPSS 26. According to the obtained results, threshold rate of 6, the average factors of views (3.646), nature and outdoors (3.472), comfort and control (3.913), Legibility of place (3.900), facilities (3.079) and staff (3.594) means that the patients in the hospital are relatively satisfied with the aforementioned factors and the average of privacy and participation (2.769) and interior design (2.896) indicating low satisfaction with the mentioned factors. This study confirms that implementing evidence-based design principles in hospital environments significantly enhances the patient experience, increases satisfaction, and accelerates the healing process.
Explaining the Factors Promoting the Quality of Residential Environments Using the Gender Role Approach in Designing Interior Spaces(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۵, Issue ۱ - Serial Number ۵۵, Winter ۲۰۲۵
93 - 104
حوزههای تخصصی:
A house is the origin of many bitter and sweet experiences and the place for the formation of people's personality and identity. One of the wonders of creation is the presence of different needs in men and women. Hence, designers and architects need to review architectural design to create mental comfort in houses, which consist of two different genders. This study aimed to investigate gender differences and their impacts on residential spaces to provide suggestions for better housing designs. For this, primary concepts about gender were first raised, and then relevant theories were examined to describe the interaction of the concept of gender in a residential space. In the end, the feasibility of appropriate designs, which help promote the quality of a residential environment, was measured. The study methodology was qualitative, which described a desirable housing space. According to questionnaire analyses and a survey of 20 men and women, it was concluded that women tended to focus on details and kitchens, whereas men valued living rooms and halls. In sum, it was critical to separate public spaces from private spaces and to give characters to spaces. The goal of this study was to investigate the factors that affect desirable housing spaces and residential-architectural criteria in giving gender to spaces. Findings revealed gender differences stemming from cultural, social, and historical aspects; therefore, people's genders, along with other factors such as age, tastes, and needs, should be considered in designing spaces.
رابطه انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی زنان ورزشکار: نقش میانجی شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی در زنان ورزشکار بود. روش شناسی: روش تحقیق توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان ورزشکار ثبت نام شده در باشگاه های شهر بجنورد در نیمه دوم سال 1403 (n=980) بود. نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام شد و 269 نفر انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندر وال (2010)، بهزیستی روان شناختی تنانت و همکاران (2007) و شفقت به خود رئیس و همکاران (2011) بودند. داده ها با نرم افزار AMOS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد مدل مفهومی از برازش مطلوب برخوردار است. انعطاف پذیری شناختی تأثیر مستقیم معناداری بر شفقت به خود (β=0.296, p<0.001) و بهزیستی روان شناختی (β=0.298, p<0.001) دارد. همچنین، شفقت به خود بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم معناداری دارد (β=0.112, p=0.047). نتایج تحلیل بوت استراپ نیز حاکی از آن بود که شفقت به خود نقش میانجی بین انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی ایفا می کند (β=0.033, p<0.01). نتیجه گیری: پژوهش حاضر اهمیت شفقت به خود به عنوان سازه ای میانجی در ارتقاء بهزیستی روان شناختی زنان ورزشکار را نشان می دهد. افزایش انعطاف پذیری شناختی می تواند از طریق بهبود شفقت به خود منجر به افزایش سلامت روان در این گروه شود. نتایج بر ضرورت طراحی مداخلات آموزشی مبتنی بر شفقت به خود برای بهبود سلامت روان زنان ورزشکار تأکید دارد.
مدل یابی روابط ساختاری سوگ حل نشده و قدرت ایگو با میانجیگری خودشناسی انسجامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مدلسازی روابط ساختاری سوگ حل نشده و قدرت ایگو با میانجیگری خودشناسی انسجامی در دانشجویان دانشگاه های شهر ساری بود. روش شناسی: این پژوهش بنیادی و از نوع همبستگی توصیفی بود. جامعه آماری شامل 26250 دانشجو از دانشگاه های مختلف شهر ساری در سال تحصیلی 1402-1403 بود. براساس پروتکل کلاین (2023)، حجم نمونه 400 نفر تعیین شد که پس از حذف پرسشنامه های نامعتبر، 376 پاسخ معتبر تحلیل شد. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس خودشناسی انسجامی، پرسشنامه سوگ پیچیده و پرسشنامه توانمندی ایگو بود. تحلیل داده ها با استفاده از آمار استنباطی، تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها: یافته های استنباطی نشان داد که بین سوگ حل نشده و قدرت ایگو رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. همچنین، نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که خودشناسی انسجامی نقش میانجی در این رابطه ایفا می کند، به گونه ای که قدرت ایگو از طریق ارتقای خودشناسی انسجامی، سوگ حل نشده را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد (ضریب مسیر مستقیم 0.87 و ضریب مسیر غیرمستقیم 0.12-). شاخص های برازندگی مدل نظیر RMSEA=0.041 و CFI=0.96 نشان دهنده برازش خوب مدل بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد قدرت ایگو می تواند از طریق بهبود خودشناسی انسجامی، به کاهش سوگ حل نشده در دانشجویان کمک کند. این یافته ها اهمیت مداخلات مبتنی بر تقویت خودشناسی و تاب آوری روانشناختی در بهبود سلامت روان دانشجویان را برجسته می سازد.
مقایسه مداخلات روان شناختی خودمراقبتی و خودشفقت ورزی بر اعتماد به نفس بیماران پیوند کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش خودمراقبتی و خودشفقت ورزی بر اعتماد به نفس بیماران پیوند کلیه بود. روش شناسی: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود. جامعه آماری آن شامل تمامی بیماران دارای پیوند کلیه مراجعه کننده به بیمارستان رازی شهرستان رشت بود که در سه ماهه اول 1403 به پزشکان بخش اورولوژی و دیالیز جهت پیگیری های درمان مراجعه داشتند و تعداد آن ها 176 نفر بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 45 نفر بود. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه اعتماد به نفس سرمد و همکاران (1390) استفاده شد. جلسات خودمراقبتی و خودشفقت ورزی در 8 جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه به ترتیب براساس پروتکل اورم (2001) و گیلبرت (2009) در گروه های آزمایش به اجرا در آمدند. از روش آماری تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین اثربخشی آموزش خودمراقبتی و برنامه آموزشی خودشفقت ورزی بر سطح اعتماد به نفس افراد وجود دارد (05/0>p) و آموزش خودشفقت ورزی در بهبود عزت نفس بیماران پیوند کلیه در مقایسه با آموزش خوددلسوزی مؤثرتر بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که کاربرد مداخلات روانشناختی با تمرکز بر خودشفقت ورزی، همراه با آموزش اصول خودمراقبتی، می تواند رویکردی جامع برای بهبود وضعیت روانی و اعتماد به نفس بیماران پیوند کلیه فراهم کند.
بررسی تأثیر فناوری های دیجیتال بر صمیمیت زناشویی با تأکید بر نظریه مثلث عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یک مداخله آموزشی مبتنی بر نظریه مثلث عشق استرنبرگ بر صمیمیت زناشویی در بستر استفاده از فناوری های دیجیتال است. روش شناسی: این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پنج ماهه با گروه کنترل بود. نمونه شامل ۳۰ زن متأهل ساکن تهران بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام ۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش در ده جلسه ۹۰ دقیقه ای آموزش روان شناختی شرکت کرد. ابزار اندازه گیری، مقیاس صمیمیت زناشویی بود و داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در نمرات صمیمیت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (p<0.001). میانگین نمرات گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون افزایش چشمگیری یافت و در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتایج آزمون بونفرونی نیز معناداری تفاوت بین مراحل مختلف را در گروه آزمایش تأیید کرد. نتیجه گیری: مداخله مبتنی بر نظریه استرنبرگ منجر به افزایش معنادار صمیمیت زناشویی و پایداری آن در بلندمدت شد. این نتایج نشان می دهد آموزش های ساختاریافته در حوزه مهارت های ارتباطی دیجیتال و هیجانی می تواند کیفیت روابط زناشویی را در دوران دیجیتال بهبود بخشد.
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و درمان شناختی مبتنی بر مدل مایکنبام بر کاهش کمرویی دانش آموزان دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT) و درمان شناختی مبتنی بر مدل مایکن-بام بر کاهش کمرویی دانش آموزان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه تبادگان شهر مشهد در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از این میان، 45 دانش آموز مبتلا به اضطراب اجتماعی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با جای گزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه(هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای، مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک و گروه آزمایش دوم به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای، مداخله شناخت درمانی مبتنی بر دیدگاه مایکن بام را دریافت نمود و گروه کنترل تا پایان پژوهش، مداخله ای دریافت نکرد.. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمرویی بریگز-چیک (1990) بود که به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر سه گروه، تکمیل گردید. داده ها به نرم افزار SPSS- 26 وارد شدند و با آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله به طور معناداری کمرویی دانش آموزان را کاهش دادند (p < 0.005)، اما گروه کنترل تغییر معناداری نشان نداد. نتیجه یگیری: این یافته ها نشان می دهد که هردو دیدگاه رفتاردرمانی دیالکتیک و شناخت درمانی مایکن بام می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش در برنامه های مشاوره مدرسه و درمان کمرویی نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی به کار گرفته شود.
اثربخشی پروتکل شفقت به خود ذهن آگاه بر اساس تجربه زیسته نوجوانان مبتلا به رفتارهای خودآسیب رسان بر تصویر بدنی و سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی پروتکل شفقت به خود ذهن آگاه مبتنی بر تجربه زیسته بر بهبود تصویر بدنی و سلامت معنوی در نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع کارآزمایی تصادفی کنترل شده با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پنج ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان 13 تا 17 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود که دارای رفتارهای خودآسیب رسان بودند. 30 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله مبتنی بر پروتکل شفقت به خود ذهن آگاه قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چندبعدی تصویر بدنی و پرسشنامه سلامت معنوی الیسون و پالوتزین بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل آماری نشان داد که اثر گروه، زمان و تعامل گروه × زمان برای متغیرهای تصویر بدنی و سلامت معنوی معنادار بود (p < 0.001). نتایج آزمون بونفرونی نیز نشان داد که در گروه آزمایش، تفاوت بین پیش آزمون و پس آزمون و نیز پیش آزمون و پیگیری در هر دو متغیر معنادار بوده است (p < 0.001)، در حالی که در گروه کنترل هیچ تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: پروتکل شفقت به خود ذهن آگاه مبتنی بر تجربه زیسته می تواند به طور معناداری موجب بهبود تصویر بدنی و ارتقاء سلامت معنوی در نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان شود و اثرات آن تا پنج ماه پس از مداخله نیز پایدار باقی بماند.
اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر حس امنیت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه، دانش آموزان زیادی با چالش های تحصیلی و غیرتحصیلی فراوانی مواجه هستند که از جمله می توان به افت حس امنیت و افزایش اهمال کاری تحصیلی اشاره کرد. بنابراین، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر حس امنیت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم بود. روش و مواد: مطالعه حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه 6 آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 3-1402 بودند که از میان آنها تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی با کمک قرعه کشی در دو گروه 30 نفری شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش خودشفقت ورزی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس حس امنیت ادموندسون (1999) و مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) بودند و داده های حاصل از اجرای آنها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته های این مطالعه، بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر هر دو متغیر حس امنیت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش خودشفقت ورزی باعث افزایش معنی داری حس امنیت و کاهش معنی دار اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم شد (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های ذکرشده، آموزش خودشفقت ورزی نقش موثری بر بهبود حس امنیت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم داشت. بنابراین، مشاوران و روانشناسان می توانند از روش آموزش خودشفقت ورزی در کنار سایر روش های آموزشی برای افزایش حس امنیت و کاهش اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم استفاده نمایند.
فراتحلیل اثربخشی درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال عملکرد جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی زنان با استفاده از روش فرا تحلیل است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع فرا تحلیل است که به منظور ترکیب و تجزیه وتحلیل نتایج پژوهش های مختلف انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پژوهش هایی است که تأثیر درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال عملکرد جنسی زنان را بررسی کرده اند و در پایگاه های Magiran و SID منتشرشده اند. جستجوی مقالات در فاصله زمانی 1393 تا 1403 انجام گرفت. برای گردآوری داده ها از فرم کاربرگ فرا تحلیل استفاده شد که شامل اطلاعاتی همچون شناسه پژوهش، مشخصات نمونه، و شاخص های آماری بود. با غربال مطالعات درنهایت 23 مطالعه وارد تحلیل نهایی شد. یافته ها: نتایج فرا تحلیل نشان داد که درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد جنسی زنان دارند. اندازه اثر در مدل های ثابت و تصادفی به ترتیب 22/1 و 45/1 به دست آمد که نشان دهنده تأثیر مثبت و متوسط درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی است. همچنین، نتایج تحلیل های جزئی تر نشان داد که پروتکل MBSR (درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس 8 جلسه ای) بیشترین تأثیر را بر عملکرد جنسی زنان نسبت به سایر پروتکل ها دارد. پروتکل های شناختی-رفتاری و سکس تراپی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیرات مثبت اما ضعیف تری نسبت به MBSR داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی می توانند به عنوان یک روش مؤثر برای بهبود جنبه های مختلف سلامت جنسی زنان در نظر گرفته شوند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی و استرس انتظارات تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی و استرس انتظارات تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم انجام شد. روش شناسی: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسط دوم شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 1404-1403 بودند. نمونه پژوهش حاضر 30 نفر از افراد جامعه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی مثبت و منفی تری-شورت و همکاران (1995) و پرسشنامه استرس انتظارات تحصیلی انگ و هوان (2006) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) و تک متغیره (آنکووا در متن مانکووا) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری در پس ازمون دو گروه ازمایش و کنترل از نظر میانگین نمرات متغیرهای کمال گرایی مثبت، کمال گرایی منفی و استرس انتظارات تحصیلی دارد (001/0>P). نتیجه گیری: به این صورت که طرحواره درمانی سبب افزایش کمال گرایی مثبت و کاهش کمال گرایی منفی و استرس انتظارات تحصیلی دانش آموزان شد.
زوجیت در هستی شناسی ابن عربی و مسئله ی شرّ مرتبط با جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
رنج حاصل از تبعیض های جنسیّتی باعث طرح گونه ی خاصی از مسئله ی شرّ شده است؛ بدین شکل که این تبعیض ها در اجتماع، ساختارهایی را رقم می زند که در آنها جنس زن، پیوسته در جایگاه نازل تر نسبت به جنس مرد قرار می گیرد و در نتیجه، زنان از پروراندن استعدادهای ذاتی خود محروم می شوند. بخشی از عوامل شکل گیری این ساختارها، باورهایی است که متأثر از نگاه های فلسفی و عرفانی به انسان و جهان است. این نوشتار بر آن است تا با بررسی مسئله ی جنسیّت در هستی شناسی ابن عربی، به این مسئله بپردازد که آیا تمایزانگاری های عمیق جنسیّتی می تواند ریشه در نظام تکوین داشته باشد؟ بر اساس بررسی به عمل آمده، زوجیت از دیدگاه ابن عربی در تمام مراتب هستی از عالم الوهی تا عالم خلق، ساری است و بین دو عنصر فعال و منفعل هستی، که منطبق بر عنصر مردانه و زنانه است، رابطه ای سیال برقرار است و نمی توان بین زنانگی و مردانگی، مرز پررنگی را ترسیم کرد.