فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
99 - 119
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: از میان این چهار مرحله اجرای درس تربیت بدنی، اجرای مرحله ی سوم یعنی پیاده کردن محتوای برنامه اصلی، بدلیل تفاوت زیاد بین شرایط و ویژگی های مدارس کاری بسیار دشوار است. لذا در مطالعه حاضر انواع سبک های پیاده سازی برنامه اصلی تربیت بدنی و چالش های مربوط به آنها بررسی شده است. روش ها : از روش تحقیق کیفی و رویکرد پدیدارشناسی برای بررسی تجربیات واقعی معلمان تربیت بدنی دوره متوسطه اول در 4 اقلیم ایران در پیاده سازی درس تربیت بدنی استفاده شد. این پژوهش با مشارکت 23 معلم تربیت بدنی با تجربه بیش از 10 سال تدریس در مدارس دولتی انجام شد. از طریق مصاحبه و سئوالات باز، تجربیات این معلمان در پیاده سازی درس تربیت بدنی بررسی و تحلیل شد. یافته ها: طبق متن مصاحبه ها به صورت کلی 6 روش پیاده سازی درس تربیت بدنی شامل ارائه تک رشته ای، چند رشته ای ثابت، چند رشته ای چرخشی و ترکیبی در سه حالت شناسایی شد. امکانات و تجهیزات، تعداد و جنسیت دانش آموزان، ناکافی بودن زمان زنگ ورزش و همچنین سلایق و توانایی های متفاوت دانش آموزان و معلمین، از چالش های مهم در پیاده سازی درس تربیت بدنی محسوب می گردد. نتیجه گیری: بدیهی است که برای محیط های آموزشگاهی متنوع و متفاوت نمی توان یک روش و راهکار اجرایی مشخص را در نظر گرفت و همه مدارس را به اجرای آن روش خاص مجاب نمود.
جنبه های چند بعدی فرآیند تغییر دین از تجربه زنان مسیحی شده ایرانی پناهجو در اسکی شهیر/ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله پیشرو بر آن است تا با رویکردی کیفی و با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با زنان تغییر دین داده پناهجوی ایرانی نگاهی دوباره به نظریه های تغییر دین داشته باشد. این پژوهش از لحاظ روش کیفی است که در آن با استفاده از تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته نظریه های تغییر دین را مورد نقد قرار می دهد.
روش : تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 انجام شده است. در نهایت با استفاده از دسته بندی های متفاوت نظریه ها مورد بررسی قرار گرفته اند.
یافته ها: بسیاری از نظریه پردازان به موضوع تغییر دین پرداخته اند. این نظریه پردازان را می توان به دو گروه کلاسیک و مدرن تقسیم کرد. آنها ایمان آورندگان را براساس نوع اعمالشان در لحظه ایمان آورندگی به گروه های منفعل و فعال تقسیم کرده اند. یکی از نظریه های کامل و طبقه بندی شده ای که به موضوع تغییر دین پرداخته است، نظریه کیلبورن و ریچاردسون است که ترکیبی از کنش های فعال و منفعل است. اما نسبت به این نظریه و نظریه های پیشین نقدهایی وجود دارد که در این پژوهش با کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای که با 27 زن پناهجوی ایرانی مسیحی شده انجام شد، نگاه دوگانه فعال- منفعل مورد نقد قرار گرفته است. هر دو کنش فعال و منفعل این زنان مربوط به لحظه اولیه تغییر دین یا در روند مسیحی شدن اتفاق افتاده است. در نتیجه، یافته ها نشان می دهند که 1. تغییر دین یک فرایند همیشه پویا است. 2. تغییر دین می تواند در برخی جهات فعال و در برخی بخش ها به طور همزمان منفعل باشد و این سیالیت برای همیشه حتی پس از انتخاب دین جدید رخ خواهد داد. 3. تغییر دین به صورت فعال و منفعل انواع مختلفی دارد که با توجه به شرایط هر مورد می تواند ترکیبی از هر کدام باشد.
تأثیر امکانات و شیوه های بازنماییِ واقعیت بر تولیدِ حقیقت در تئاتر مستندِ آنا دیویر اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با بررسی آثار نمایشیِ تئاتر مستند، به تحلیل چگونگیِ ارتباط میان شیوه های بازنماییِ واقعیت در تئاتر مستند، و تأثیر اجتماعیِ آن می پردازد. مسأله اصلی تحقیق به این شکل طرح می شود که اولاً چگونه روش ها و تکنیک های تئاتر مستندِ معاصر و به طور خاص آثار آنا دیور اسمیت، به تولید حقیقت می پردازد و ثانیاً چگونه می توان الگو و معیاری برای ارزیابی و تولیدِ آثارِ نمایشیِ مستند، مدوّن ساخت. هدف تحقیق، مطالعه ی چگونگی بازنماییِ واقعیتِ اجتماعی در آثار مستند و بر این راستا ترسیم الگویی برای ارزیابیِ این آثار است. برای این منظور، مقالات و نظریات مختلف در زمینه ی تئاتر مستند بررسی و آثار نمایشیِ آنا دیویر اسمیت، مؤلّفِ مطرحِ تئاترِ مستند، به عنوان نمونه ی موردی، بر اساس شیوه های بازنماییِ واقعیت در آن ها انتخاب شده است. تحلیل ها بر اساس رویکرد نظریِ آلن بدیو، نظریه پرداز معاصر حوزه فلسفه صورت گرفته است. روش تحقیق، توصیفی، تحلیلی و تفسیری و با رویکرد کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد روندِ تولیدِ فرمِ نمایشی در آثارِ اسمیت، با روندِ تولیدِ حقیقت از دیدگاه بدیو بسیار هم خوانی دارد. همچنین نتایج تحلیل ها بر روی نمودار و جدول، نشان می دهد که می توان از طریق تقابل های موجود در عناصر فرم و محتوا، الگو و مسیر خلق یک نمایشِ مستندِ خوب را تعیین ساخت.
تصویرسازی شخصیت اصلی مؤنث در موقعیت آستانه: انیمیشن های منتخب دیزنی (2012- 2021 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شخصیت های مؤنث در نقش شخصیت اصلی انیمیشن ها توانسته اند با تصمیمات سرنوشت ساز در بحران ها و موقعیت های خاص، حس باورپذیری و همذات پنداری مخاطبین را تقویت نمایند. بنابراین و با در نظر گرفتن گروه سنی مخاطب، بررسی عناصر جذابیت و باورپذیری شخصیت های اصلی در انیمیشن های مطرح به ویژه تولیدات اخیر شرکت والت دیزنی اهمیت می یابد. مسئله ی مهم نحوه یا چگونگی تصویرسازی این شخصیت ها با توجه به وقایع و نقاط عطف داستان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، به شیوه ی اسنادی و بر اساس هدف پژوهش که شناخت تصویرسازی شخصیت اصلی مؤنث برمبنای نظریه موقعیت آستانه ای باختین است؛ به بررسی شش شخصیت اصلی در انیمیشن های شجاع، یخ زده، زوتوپیا، موآنا و افسون پرداخته است. با مشخص نمودن مراتب موقعیت آستانه ای باختین و یافته های حاصل از ویژگی های رفتاری، بصری و تصویرسازی شخصیت، چنین نتیجه می شود که؛ تصویرسازی و کنش های شخصیت اصلی در جهت تقویت پیام داستان و روشن نمودن تلاش او در رسیدن به اهداف و آرزوهایش در هماهنگی با لحظه ی بحرانی و تصمیم نهایی تعریف می شود. به طوری که شخصیت با قرار گرفتن در موقعیت آستانه ای بتواند پیام داستان را به مخاطب انتقال دهد و بیش ترین تأثیر را در باورپذیری او داشته باشد.
تبیین الگوی یادگیری خودگردان مبتنی بر کمک طلبی با توجه به نقش میانجی گر تفکر نقادانه در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1689 - 1706
حوزههای تخصصی:
زمینه: نقش میانجی تفکر نقادانه در تعامل با کمک طلبی می تواند درک ما را از چگونگی افزایش استقلال و کفایت دانش آموزان در فرآیند یادگیری عمیق تر سازد. با این وجود، به نظر می رسد که بررسی های کمی به این ابعاد پیچیده و تأثیرات متقابل انجام شده اند، این شکاف تحقیقاتی، ضرورت و ارزش مطالعه ی پیش رو را در جهت ارتقا سیستم های آموزشی کنونی تقویت می نماید.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی یادگیری خودگردان مبتنی بر کمک طلبی با توجه به نقش میانجی تفکر نقادانه در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی استان کرمان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی استان کرمان، در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 170066 نفر بود. از این میان 310 نفر بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، از 4 شهرستان (راور، بافت، بم، رفسنجان) به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های، رفتار کمک طلبی (قدم پور و سرمد، 1382)، پرسشنامه تفکر انتقادی (ریکتس، 2003) استفاده شد. پس از تکمیل پرسشنامه ها و نمره گذاری با نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS-23 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین تفکر نقادانه و یادگیری خودگردان رابطه معناداری وجود دارد (01/0 >P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم یادگیری خودگردان مبتنی بر کمک طلبی از طریق نقش میانجی تفکر نقادانه دانش آموزان معنادار بود. بر اساس یافته ها، مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار بود (01/0 >P).
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش می توانند به طور ملموسی بر طراحی و اجرای برنامه های درسی و مداخلات آموزشی تأثیر بگذارند، به ویژه در ترویج استقلال فکری و یادگیری مؤثر در دانش آموزان. با شناخت بهتر نقش تفکر نقادانه به عنوان یک عامل میانجی در فرآیند یادگیری خودگردان، معلمان و طراحان برنامه های درسی می توانند رویکردها و تکنیک های مرتبط را در کلاس های درس به کار بگیرند تا دانش آموزان را در مسیرکمک طلبی مؤثر و استفاده از تفکر انتقادی برای ارزیابی و حل مسائل هدایت کنند.
بهداشت روان و سبک زندگی سالم با رویکرد دینی و اسلامی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 8
حوزههای تخصصی:
موضوع بهداشت روان موضوعی است که در رابطه با آن پژوهش های زیادی نگارش می شود. همچنین در رابطه با موضوع سبک زندگی سالم و بررسی روابط و تاثیرات آنها بر روی هم نیز جای بسی تامل است. پژوهش گران در رشته روانشناسی همواره بررسی های علمی و پژوهشی خود را در این رابطه در معرض مخاطبین این رشته قرار داده اند. امروزه مشکلات بهداشت روان در دنیا، سهم عظیمی از بار کلی بیماری را به خود اختصاص میدهند و به شکلی مخرب موجب افت سلامت، کارکرد و بهره وری انسانها می شوند. ارزیابی های انجام شده در ارتباط با بار و هزینه های مالی و انسانی مرتبط بااختلالات روانی نشان داده اند که هر ساله میلیاردها دلار ضرر مالی به علت از دست رفتن کارایی کوتاه مدت و بلند مدت این بیماران و مراقبین آنها به وجود می آید. این هزینه شامل هزینه های درمان و از دست رفتن ساعات کار و کاهش نیروی انسانی می شود.در مقاله حاضر نیز تلاش شده است که این موضوع بیشتر و دقیق تر بسط داده شود. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری و استفاده از منابع نظری و تئوری درباره بهداشت روان و سبک زندگی سالم بوده است.یافته های تحقیق نشان می دهد که فاکتور های مورد بحث ارتباط عمیق و غیر قابل اجتنابی با هم دارند و رابطه معنا داری بین داده های پژوهش وجود دارد.
بررسی و نقد نظریه ایان توماس رمزی درباره زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
75 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از دیدگاه های منحصر به فرد زبان دین رویکرد ایان توماس رمزی، اسقف و فیلسوف دین آکسفورد دهه 50 میلادی، است. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی دیدگاه زبان دین ایان توماس رمزی پرداخته و عمده مباحث آن دو موضوع است؛ یکی تبیین و توصیف معرفت زبان دین ایان توماس رمزی و دوم زبان سخن گفتن رمزی از خداوند و توجیه گزاره های الهیاتی. ایان رمزی درباره زبان دین معتقد به نوعی تجربه دینی است؛ یعنی با توصیف عبارات و کلمات الهیات می توان به امری ماورای تجربی دست یافت. رویکرد معرفتی رمزی دفاع از آموزه های دینی در برابر موضع انتقادی آنتونی فلو و آیر مبنی بر ابطال ناپذیری و بی معنایی گزاره های دینی بود. در نتیجه معتقد بود کلمات زبان دین و گزاره های دینی همچون گزاره های علمی می توانند دربردارنده معنا و در موقعیت خاصی حاوی مکاشفه و از نوع تجربه منحصر به فرد باشند. مهم ترین مسائل و دغدغه های ایان رمزی جایگاه تجربی بخشیدن به زبان دین، درک کاربرد معنایی کلمات، کشف امور واقع جهان با مدل سازی و به کارگیری استعاره در روش فهم زبان الهیاتی بود.
ارزیابی مجدد از دیدگاه میلتون فریدمن در رابطه با مفهوم ابزارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
141 - 162
حوزههای تخصصی:
تأثیرات مفاهیم فلسفی را در ساحت های مختلفی از علوم می توان مشاهده کرد. یکی از حوزه های تأثیرگذاری فلسفه بر علم اقتصاد، حول مفاهیم متدلوژیکی و معرفت شناسی بوده است. به نظر می رسد که اقتصاددان برجسته ی قرن بیستم نیز، از این تأثیرپذیری بی نصیب نبوده اند. یکی از مفاهیم فلسفی مؤثر بر روش شناسی فریدمن، مفهوم ابزارگرایی بوده است. این مفهوم، از مباحث چالشی و مهمی است که در مقاله ی اقتصاد اثباتی فریدمن[1] موردتوجه قرار گرفته است. به کارگیری این لفظ و مفهوم در مورد مقاله ی فریدمن، امری بحث برانگیز بوده و موجب پیدایش بحث های چالشی در این رابطه شده است. در این مقاله درستی انتساب این لفظ در مورد روش شناسی فریدمن مورد مداقه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصری از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن وجود داشته است و وجود همین عناصر از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن سبب شده است که بسیاری، این لفظ را در مورد روش شناسی فریدمن بکار ببرند. علی رغم وجود برخی اشتراکات در این بین، ابزارگرایی فریدمن با ابزارگرایی فلسفی مصطلح، تفاوت های معناداری هم دارد. ابزارگرایی فلسفی به معنای رویکردی فلسفی است که در برابر جریان رئالیسم مطرح شده است ولی ابزارگرایی فریدمن به شکل مبنایی با رئالیسم تقابل ندارد و بیشتر در حوزه ی متدلوژیکی متوقف شده است. اگر منظور از ابزارگرایی، بهره برداری فریدمن از نظریات به منظور ابزاری برای رسیدن به هدف پیش بینی باشد، فریدمن را می توان یک ابزارگرا توصیف کرد؛ ولی اگر این لفظ را به معنای مصطلح فلسفی آن بکار ببریم، فریدمن با این نوع از ابزارگرایی فاصله ی معناداری دارد. توجه به این تمایز ظریف دراین باره می تواند از بسیاری از سوء تفاهمات نسبت به روش شناسی فریدمن جلوگیری کند.
خوانشی نو از اراده ذاتی خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
49 - 70
حوزههای تخصصی:
درباره اراده ذاتی خدا از دو منظر (هستی و مفهوم شناسی) می توان بحث کرد که موضوع این مقاله اولی است. ظاهر عبارات اکثر اندیشوران در مخالفت با آن است. متکلمان به نحو کلی منکر اراده ذاتی شده و فلاسفه هم آن را به صفت علم تحویل برده اند که آن هم نوعی انکار است. نگارنده در مقام پاسخ به حقیقت اراده ذاتی الوهی بعد از تأملات عدیده به خوانش جدیدی از اراده ذاتی خدا (تفسیر آن به ذات و حقیقت هستی الوهی از حیث تحقق معنای تکوینی سوق، طلب، میل به فعل- معادل جود و فیاضیت) دست یافته است که در این مکتوب مبانی و ادله آن (اراده وصف کمالی و وجودی، فقدان اراده ذاتی (کمال وجودی)، متعارض با صرافت ذات حق، لزوم انتهای تمام عرضیات به ذاتی، نفی اراده ذاتی، مستلزم انکار اختیار خدا، لوازم باطل انکار اراده ذاتی و ادله نقلی)، نقد شبهات و دستاوردهای نظریه (ازلیت فاعلیت الهی و جهان وحدت اراده الهی، تطابق اراده الهی و نظام علیت و استحاله بداء)، تبیین و تقریر شده است.
زندگی در حاشیه: ویژگی های محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۷۶-۳۹
حوزههای تخصصی:
«زیست در حاشیه»، برساخته شرایط و اقتضائات و فرجام پیامدهای عوامل ساختاری بر افراد جامانده از مدار توجه است. یکی از مسائل مهم دربارهٔ محلات پیرامونی شهرها، شناسایی ویژگی های گوناگون این محلات است. اهمیت این جستار ازآن روست که محلات یادشده ویژگی های یکسانی ندارند و هرگونه سیاست گذاری و مداخله در این مناطق بدون درنظرگرفتن این ویژگی ها نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت. بر همین پایه، پژوهش کیفی پیش رو از راه مصاحبه با افراد آگاه به موضوع می کوشد ویژگی های این سکونت گاه را شناسایی کند. قلمرو مکانی پژوهش، محلات حاشیه نشین استان خوزستان بود و نمونه های پژوهش با رسیدن به اشباع نظری متوقف و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون با روش آترید-استرلینگ تحلیل شد. یافته ها منجر به برساخت یازده مضمون سازمان دهنده با نام های انباشتگی مشکلات کالبدی، ناتوانی اقتصادی، سرمایه اجتماعی درون گروهی بر پایه قومیت، محرومیت نسبی مضاعف، طردشدگی، واگرایی های اجتماعی-فرهنگی، هبیتاس دوگانه، فعالیت گروه های ذینفع، دولت محوربودن انتظارات و توقعات، بی اعتمادی نهادی و ناامیدی نسبت به تغییر شرایط؛ و چهار مضمون فراگیر با نام های فقر چندگانه، آشفتگی محیطی، نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی (دولت) شد. نتایج تحقیق نمایانگر اهمیت تأثیر متقابل جامعه و فرهنگ و سیاست بر مسئله حاشیه نشینی استان خوزستان بود؛ دو نکته ای که این استان را به یکی از مهاجرفرست ترین استان های کشور تبدیل کرده است. بر این پایه، تدوین سیاست ها و برنامه ها برای مداخله در این مناطق تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که بتوان ویژگی های مختلف حاشیه نشینی را مشخص کرد.
مطالعه محصولات و عوامل خوردگی آلیاژ برنج به کاررفته در چهار نسخه قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مس و آلیاژهای آن تحت تأثیر عوامل محیطی خورنده دچار خوردگی شده و بسیاری از ویژگیهای آثار تاریخی ازجمله ویژگی ظاهری و زیبایی را تحت الشعاع قرار می دهد. همجواری فلز و مواد آلی ازجمله مواردی است که در بسیاری از آثار تاریخی مخصوصاً نسخ دارای تذهیب مشاهده می-گردد که در این نوع آثار، خوردگی فلز تحت تأثیر عوامل خورنده آلی مانند اسیدهای کربوکسیلیک اتفاق افتاده و محصولات خوردگی سبزرنگ ایجاد می گردد. در این پژوهش، چهار نسخه ی قاجاری دارای تزیینات فلزی جهت شناسایی عوامل مؤثر در خوردگی نواحی فلزی، موردمطالعه قرار گرفت. در آنالیزهای انجام شده در این پژوهش از FESEM-EDS، ATR-FTIR، Ramanو pH متر استفاده گردید. با بررسیهای انجامگرفته در هر چهار نسخه ی تاریخی، نوعی آلیاژ مس که شبیه به آلیاژ برنج بود شناسایی گردید. چسب استفادهشده جهت اتصال فلز به بستر کاغذی براساس چسب های استخراجشده از هر چهار نمونه ی تاریخی، صمغ عربی شناسایی گردید. محصولات خوردگی ایجادشده از نوع کربوکسیلات های فلزی ازجمله کربوکسیلات های مس و روی شناسایی گردید. فرمات و استات ها در ساختار محصولات خوردگی سبزرنگ تشخیص داده شد. نواحی دارای لکه های روغنی که در دو نمو نه وجود داشت، دارای خوردگی شدید تری بودند که تأثیر مخرب روغن بر ایجاد صابون های فلزی که در ادبیات پژوهش نیز به آن اشارهشده، مشخص گردید. محصولات خوردگی ایجادشده در نواحی دارای فلز منجر به از بین رفتن جلوه ی طلایی تزیینات شده و در بین الیاف کاغذ نفوذ کرده اند. در بررسی pH نمونه ها، نواحی دارای خوردگی نسبت به نواحی فاقد فلز حدود یک واحد اسیدی نشان داد که عامل مهمی در تخریب بستر سلولزی از طریق هیدرولیز اسیدی است.
بازشناسی عوامل احیای معنا در بازارهای ایرانی بر اساس نظریه ساخت یابی، مورد مطالعه: بازار بروجرد و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار در طول تاریخ، نقشی معنابخش در نظام شهری ایران داشته است که در معماری و شهرسازی معاصر، این معنا مخدوش شده است. ناظر بر این موضوع، هدف مقاله حاضر، شناسایی عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری معنا در بازارهای ایرانی است و برای این مهم از «نظریه ساخت یابی» بهره گرفته شده است. این مقاله پژوهشی، توصیفی- تحلیلی با روش آمیخته یا تلفیقی است. داده های پژوهش به دو گروه کیفی و کمی تفکیک می شوند. گردآوری داده های کیفی به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته و داده های کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخت انجام شد. در فرآیند تحلیل داده، شاخص های داده های کیفی با روش تحلیل محتوا استخراج و بر اساس آن ها پرسشنامه محقق ساخت تدوین شد. در گام بعد پرسشنامه به وسیله روش تحلیل عاملی ارزیابی و رابطه متغیرهای سازنده «عاملیت» و «ساخت» با «معنا» در بازارهای بروجرد و تهران تحلیل شد. در گام بعد برای تحلیل فضایی بازارها نیز از روش نحو فضا به صورت «محوری» استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر برای ایجاد معنا در بازارهای ایرانی ذیل دو معیار «عاملیت» و «ساخت» مطابق نظریه گیدنز قابل طبقه بندی است و آن ها با «معنا» رابطه معنادار دارند. در تحلیل فضایی نیز مشخص شد، با افزایش میزان متغیر «انتخاب» نقش «عاملیت» در بازار ایرانی افزایش پیدا می کند؛ اما پیش بینی نسبتِ «معنا» در بازارهای مورد مطالعه با تحلیل نحو فضایی، ممکن نیست. تطبیق داده های نحو فضایی با ادراک «معنا» در فضاهای مختلف بازارهای بروجرد و تهران نشان دهنده رابطه روشنی در این مورد نیست. علاوه بر این، تحلیل فضایی بازارهای تهران و بروجرد نشان داد، متغیر «همپیوندی» در محورهای مجاور شبکه معابر شهری، بالاتر است؛ اما این تفاوت، «احساس معنا» در محورهای مرکزی بازارهای مورد مطالعه را دچار اختلال نکرده است.
ارائه الگوی مدرسه کارآفرین با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
57 - 80
حوزههای تخصصی:
وجود علائمی همچون، عدم شایستگی و توانمندی دانش آموزان بعد از 12 سال تحصیل در ورود به بازار کار، توانایی کسب درآمد، تشکیل زندگی مستقل و حتی ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل نشان از نیاز اساسی به تغییر در مدارس کشور می باشد. یکی از رویکردهای توانمندسازی دانش آموزان، رویکرد کارآفرینی در بستر وجود مدرسه کارآفرین است. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی مدرسه کارآفرین با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از منظر گردآوری داده ها توصیفی و از منظر رویکرد کیفی است. این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مدارک پژوهشی و کتابخانه ای گذشته از سال 2010 تا 2024 است، که با ارزیابی کیفی صورت گرفته شامل 41 پژوهش می شود. شیوه تحلیل داده ها، تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیش بین های موثر بر مدرسه کارآفرین در 3 مقوله: عوامل مرتبط با دانش آموز(ویژگی های شخصیتی، آشنایی با کارآفرینی)؛ عوامل مرتبط با معلم و مدیر(نگرش و رفتار کارآفرینانه، مدیریت کارآفرینانه، دانش کارآفرینانه، تجربه کارآفرینانه)؛ عوامل مرتبط با مدرسه(ساختار تسهیل کننده کارآفرینی، استراتژی آموزشی کارآفرینانه، برنامه درسی کارآفرینانه) قرار می گیرند. بافتار یا عوامل زمینه ای در 4 مقوله: سیاست های تسهیل کننده(برنامه حمایتی، نظام پاداش و تشویق)، تأمین منابع(منابع مالی، فیزیکی و اطلاعاتی)، شرایط بازار(محیط نوآورانه، شبکه سازی و جهانی شدن)، فرهنگ کارآفرینانه(اعتقادات کارآفرینانه، حکمرانی کارآفرینانه) و پیامدهای مدرسه کارآفرین در 3 مقوله: پیامد برای دانش آموز(ارتقا ریسک پذیری، توانایی توسعه استعدادها و مهارت ها، بهبود مشارکت، استقلال طلبی و مسئولیت پذیری، کارآفرینی انتفاعی)، پیامد برای مدرسه(هدفمند شدن آموزش، تشکیل مدرسه کارآفرین)، پیامد برای جامعه(پویایی شبکه کارآفرینی، توسعه اقتصاد آینده نگر، توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی) قرار می گیرند.
ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
101 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: . این پژوهش از نظرروش، پژوهشی کاربردی است و در گام اول به شکل کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان، مدیران ارشد و تصمیم سازان کشور که در حوزه کاری نهاده ای مردم پایه و گروه های جهادی دارای سابقه اجرایی در بخش مدیریتی کلان کشور هستند، تشکیل می دهند. در گام دوم جهت تعیین نوع و میزان تاثیرگذاری مولفه ها بر یکدیگر از روش دیمتل استفاده شد.یافته های پژوهش: نتایج حاصل از پیاده سازی و تحلیل مصاحبه های انجام شده از خبرگان موضوعی نشان از تاثیر14 مقوله هسته بر ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی دارد. 14 مقوله هسته از 66 مقوله فرعی و 255 کد مفهومی تشکیل شده است. مقوله های هسته در واقع عواملی اصلی هستند که سببب ارتقا تاب آوری در گروهای جهادی می شوند. موثرترین مقوله ها بر اساس روش دیمتل به ترتیب عبارتند از: انگیزه های معنوی، مدیر و اعضای انقلابی، داشتن هویت مستقل، مدیریت و برنامه ریزی صحیح، گروه های جهادی ترکیبی، ارتقاء سلامت روان و جسم، آموزش تاب آوری، تحقق خواسته های گروه های جهادی، جذب دائمی نیرو، فرهنگ سازی ، به روز رسانی روش های جهاد ،آگاه سازی مردم منطقه هدف، مشارکت مردمی، منابع مالی پایدار.نتیجه گیری: در نهایت بر اساس مدل بدست آمده مقوله محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط راهبردی، و عوامل مداخله گر و پیامدهای ارتقاء تاب آوری در گروه های جهادی از متون مصاحبه ها استخراج گردید.نتایج حاصل از این پژوهش میتواند جهت سیاستگذاری های آتی این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
تحول فناورانه در راهبرد امنیتی و دفاعی کره جنوبی؛ درس گفتارهایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
147 - 180
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی استراتژی دفاعی و امنیتی کره جنوبی بر اساس توان فناورانه باتوجه به تغییر پویایی های امنیتی منطقه به ویژه در شبه جزیره کره و تهدیدات امنیتی نوین به عنوان الگویی برای ایران است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی سطح فناورانه ایران، به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه مؤلفه هایی بر تحول دفاعی و امنیتی فناورانه کره جنوبی و بازدارندگی فناورانه این کشور در شرق آسیا و ایندوپاسیفیک مؤثر بوده است؟ و تحول فناورانه در پیشبرد بازدارندگی فناورانه در راهبرد دفاعی و امنیتی کره چگونه بوده است؟ بنابر بر فرضیه، به دلیل ظهور فناوری های نوظهور و چالش های فناورانه در حوزه دفاعی - امنیتی و تنش های ژئوپلیتیکی ناشی از تحولات نوین در نظم بین المللی و منطقه ای سبب بازدارندگی فناورانه و تحول دفاعی و امنیتی این کشور شده است. یافته های پژوهش نیز نشان می دهد تغییر الگوهای جنگ و تشدید رقابت برای هژمونی فناوری در میان قدرت های بزرگ، افزایش بی ثباتی در شمال شرق آسیا به دلیل رقابت آمریکا و چین سبب سیالیت نظم بین الملل و موجب تقویت دفاعی فناورانه کره جنوبی شده است. کاهش نیروی انسانی در ارتش، نگرانی در مورد حمله هسته ای و موشکی کره شمالی به همراه افزایش تحرکات چین و روسیه در منطقه امنیتی شبه جزیره کره و ایندوپاسیفیک، باعث شده است تا یون سوک یول در حوزه دفاعی و امنیتی مبتنی بر فناوری (4IR)، بازدارندگی فناورانه چند دامنه ای را ایجاد کند. ماهیت روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و از روش تحلیل داده های کمی و کیفی گردآوری شده از مهم ترین اسناد دفاع ملی و مراکز مطالعاتی امنیتی استفاده شده است.
تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد با تأکید بر فرصت رشد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد با تأکید بر فرصت رشد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (مقایسه شرکت های حساس به بحران خشکسالی با سایر شرکت ها) است. برای این منظور اطلاعات مربوط از صورتهای مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس استخراج گردید. بازه زمانی پژوهش از سال 1389 الی 1399 در نظر گرفته شد. برای تحلیل های آماری از تخمین رگرسیون با داده های تابلویی استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد تأثیر معناداری ندارد. هم چنین فرصت رشد بر تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد نقش تعدیلگر دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد تأثیر معناداری ندارد. هم چنین فرصت رشد بر تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد نقش تعدیلگر دارد.
طراحی مدل ارزیابی تابآوری زنجیره تامین با رویکرد تحلیل پوششی داده های شبکه ای (مورد مطالعه: بیمارستانهای دولتی استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
23 - 58
حوزههای تخصصی:
بیمارستان به عنوان یکی از مهمترین نهادهای ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی نقش مهمی را در بازگشت سلامت جسمی و روانی جامعه دارد لذا اعمال مدیریت کارآمد در زمان وقوع بحران می تواند در عملکرد مطلوب و بهینه این نهاد تأثیر بسزایی داشته باشد. بیمارستانهای تاب آور با ارائه خدمات مورد نیاز در هنگام حوادث و بلایا نقش حیاتی در کاهش مرگ و میر و شدت جراحات دارند. لذا این پژوهش با هدف" طراحی مدل ارزیابی تابآوری زنجیره تامین بیمارستانهای دولتی استان یزد با رویکرد تحلیل پوششی شبکه ای" انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع روش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی است. داده ها از طریق بررسی مقالات نظرات خبرگان حوزه سلامت گردآوری گردیده است .تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل پوششی داه های شبکه ای چند مرحله ای انجام گرفته است. با حل مدل ریاضی درصد کارایی هریک از بیمارستانها بدست آمده است سپس واحدهای کارا و ناکارا مشخص گردیده و در نهایت با توجه به نتایج حاصل از تحلیل پوششی داده ها به تحلیل حساسیت داده ها پرداخته شده است.نتایج حاصل از تحلیل پوششی داده های شبکه ای ورودی محور نشان داده است که در مرحله (1 و2 ) تنها یک بیمارستان کارا بوده و در مرحله (3 و 4) هیچکدام از بیمارستانها کارا نبوده اند. بنابراین، تنها 7درصد از بیمارستان های مورد مطالعه کارا بوده و پس از تعیین کارایی 4 مرحله و در نتیجه کارایی شبکه، بیمارستانها به ترتیب (از بیشترین کارایی به کمترین کارایی) رتبه بندی شده و در آخر پیشنهاداتی جهت بهبود کارایی بیمارستان ها و تحقیقات آتی ارائه شده است.
استلزامات مرجعیت علمی قرآن بر علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طرح مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم، با هر بیان و خوانش، ضرورتاً باید در ظرف تفسیر و فهم متن مورد ارزیابی قرار بگیرد. بر این اساس پژوهش حاضر، به بررسی «استلزامات» تفسیر متن در تحقق مرجعیت علمی بر علوم می پردازد (مسأله). کشف این استلزامات، از طریق بررسی و استقراء مبانی حِکمی- اصولی و هر آنچه که در تفسیر مدخلیت دارد، انجام خواهد گرفت (فرضیه). بررسی این فرضیه، از طریق روش تحلیلی- توصیفی و بررسی مبانی به کار رفته در حوزه دلالت الفاظ در فقه و اصول، و رویکردهای حِکمی انجام خواهد شد (روش و رویکرد)، تا مبانی طرح ایده مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم روشن شود؛ چرا که با طرح ایده مرجعیت علمی قرآن کریم، ناگزیر از توسعه دامنه تفسیر برای راه یابی موضوعات و محمولات علوم هستیم، تا دلالت یابی قرآن و تأثیرگذاری آن بر علوم مشخص شود. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، تبیین استلزامات مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم است (هدف). برای نمونه می توان به قواعد زبانی حاکم بر الفاظ، و دایره حجّیت ظهور در علم اصول، و تحلیل پدیده های اعتباری در حکمت، و هر ابزار اندیشه ای که محقق را در تحقق مرجعیت یاری می کند، اشاره کرد (یافته ها).
روش استخراج علوم انسانی از قرآن و مدل مفهومی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
23 - 50
حوزههای تخصصی:
موضوع علوم انسانی کنش ها و هستی های ارادی انسان است. علم انسانی دانشِ توصیف و تغییر کنش های اختیاری انسان و معرفت درجه دو آنهاست. معرفت درجه اول علوم انسانی به هستی هایی می پردازد که با اراده و اختیار انسان ایجاد می شود. معرفت درجه دو علوم انسانی، مباحث بیرون از علوم انسانی نظیر مبانی، اهداف، روش، تاریخ تطور علوم انسانی و مانند آن را بررسی می کند. روش در معنای عام، به کارگیری مجموعه عناصری است که انسان را به هدف می رساند. عناصر روش علمی عبارت اند از: مبانی، منابع، سازوکارهای داده یابی از منابع، اصول، قواعد، مؤلفه های فرایندی، مؤلفه های پراکنشی، رویکردها، گرایش ها، سبک ها و مهارت هایی که به کارگیری آنها سبب دست یابی به علم می شود. مقاله بر روی عنصر روش شناختی سازوکارهای داده یابی از قرآن کریم تمرکز می کند. فرضیه ما، امکان پذیری تعیین سازوکاری دقیق و همگانی برای داده یابی علوم انسانی از قرآن است. روش مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های علوم انسانی، منطقی و قیاسی است. راهبرد مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های معرفت درجه یک علوم انسانی، تحلیل تعریف برگزیده علوم انسانی، و لحاظ ظرف تحقق نسبت میان موضوع و محمول است. در تعیین داده های معرفت درجه دو علوم انسانی، بر دلالت داده ها بر بنیادهای نظری، دلالت غایت شناختی و روش شناختی تأکید می شود. همه مراحل بحث، همراه با ارائه نمونه هایی از داده های وحیانی و به صورت انضمامی است. نتیجه بحث با تعیین مؤلفه های شناسا، مدل مفهومی فرایند دستیابی به داده های علوم انسانی در قرآن ترسیم و ارائه شده است.
تاریخ گذاری سوره انسان مبتنی بر متن سوره(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
129 - 152
حوزههای تخصصی:
در تاریخ نزول و وجود آیات مستثنیات سوره انسان اختلاف نظر وجود دارد. ازاین رو، با توجه به تأثیر آن بر کشف حقیقت، باید به تاریخ نزول نسبتاً اطمینان آوری دست یافت. پژوهش حاضر به بررسی تاریخ نزول این سوره بر اساس متن پرداخته و به این پرسش پاسخ داده است که تاریخ نزول محتمل سوره مبتنی بر متن آن، چه زمانی است؟ یافته های شاخص لفظی بیان می کند که طول سوره و آیات آن به نسبت کوتاه است. همچنین دارای فواصل متماثل یا متقارب است. وجود قاعده افزایی توازن نیز به آهنگ آن افزوده است. یافته های شاخص محتوایی نشان می دهد که می توان سوره را از جهت اتصال و انفصال به دو بخش آیه های 1-22 و آیه های 23-31 تقسیم کرد. همچنین در آن، موضوع هایی مانند ترسیم بهشت و امر به صبر آمده است، اما تصریح یا اشاره قوی به واقعه ای تاریخی ندارد. در نهایت می توان گفت که سوره، نزولی یکپارچه و بافتی مکی دارد.