
مقالات
حوزههای تخصصی:
شهداد، یکی از محوطه های پیش ازتاریخی جنوب شرقی ایران است که پیدایش انبوهی از اشیاء مرتبط با زندگی روزمره و به ویژه اشیاء شأن زا از گورستان آنجا نشان می دهد که این شهر در دوره مفرغ در نظام تبادلات بین منطقه ای آن جایگاهی مهمی داشته است. گروهی از اشیاء سنگی شهداد، اشیاء ساخته شده از سنگ کلریت است که با نام سنگ صابونی نیز شناخته می شود. اشیاء سنگی کلریتی تقریباً در تمام مناطق شرقی و شمال شرقی ایران پراکنده هستند و نمونه هایی از آنها در شوش، تپه یحیی، محوطه های گوناگون در حاشیه خلیج فارس و بین النهرین و شمال شبه جزیره عربی باعث شد تا اصطلاح «بین فرهنگی» برای آنها ابداع شود که با پیدا شدن مرکز اصلی تولید آنها در دشت جیرفت این نظریه مردود شناخته شد و باستان شناسان اصطلاح جدید جیرفتی را به این دسته از اشیاء اطلاق کردند. سنگ کلریت به رنگ های سبز تیره، سیاه و خاکستری دیده شده و معادن آن در چند نقطه در کرمان و ازجمله در برج باغ ارزوییه وجود دارد. هر سه رنگ کلریتی در میان اشیاء شهدادی دیده می شود. در این مقاله کلریت های شهداد بررسی می شود.
از سنگ سیاه تا دهقاید: میراث باستان شناسی اسماعیل یغمایی در دشت برازجان
حوزههای تخصصی:
محوطه های باستان شناسی دشت برازجان شامل استقرارهایی از دوره مس سنگی، ایلامی و به ویژه دوره هخامنشی تا ساسانی و همچنین اسلامی است. اینکه در این دشت ما با تراکم محوطه های هخامنشی و ساسانی مواجه هستیم، مؤید این واقعیت است که پادشاهان این دو شاهنشاهی، موقعیت مهم این دشت را به خوبی درک کرده بوده اند. اسماعیل یغمایی فعالیت های خود در استان بوشهر را از دهه 50 خورشیدی با تمرکز بر دشت برازجان آغاز کرد. در نتیجه این پژوهش ها، وی دو بنای شاخص هخامنشیِ سنگ سیاه و بردک سیاه و چند ساختار معماری از سه تپه در شهر باستانی دهقاید را کاوش کرد. این مقاله، به ارزیابی این بناها و بیان نظرات جدیدتری می پردازد. سنگ سیاه را ابتدا علی اکبر سرفراز براساس گزارش بومیان منطقه شناسایی کرد و در زمستان 1356 تا نیمه بهار 1357، به مدت سه ماه اسماعیل یغمایی کاوش کرد. نتایج این کاوش در یک کتاب و چند مقاله منتشر شده است. بنای سنگ سیاه، بزرگ ترین بنای شاهی هخامنشی دشت برازجان است که در ناحیه شمالی خم رود دالکی قرار دارد. در همان سال 1357 براساس گزارش محلی های روستای درودگاه، یغمایی از وجود پایه ستون هایی در محوطه بردک سیاه آگاه شد و این بنا را به مدت پنج ماه کاوش کرد. دهقاید نیز نام اولیه و قدیمی روستایی امروزی در شمال شهر برازجان است. باوجود اینکه دهقاید از جنبه های گوناگون سکونت گاه مهمی بوده است، در مطالعات دوره تاریخی چندان و یا شاید بتوان گفت اصلاً به آن توجه نشده است. شهر باستانی دهقاید در مرحله اول به دلیل موقعیت راهبردی خود مهم است؛ این شهر در مسیر باستانی بیشاپور به بوشهر قرار داشته است که در شمال به دشت مرودشت و تخت جمشید نیز منتهی می شده است. همچنین، دهقاید در موقعیتی قرار دارد که سه بنای هخامنشی چرخاب، سنگ سیاه و بردک سیاه آن را احاطه کرده اند. در دوران باستان، دهقاید تأمین کننده مواد اولیه برای کرانه های ساحلی خلیج فارس میانی بوده است و علاوه برآن، واسطه اصلی انتقال محصولات وارداتی از بندر بوشهر به ارتفاعات فارس نیز بوده است. مطالعات اولیه سفالی نشان داده است که دهقاید اندکی پس از سقوط ساسانیان، در سده 8 میلادی رو به زوال رفته است. و در همین زمان، بوشهر نیز دوران افول خود را آغاز کرده است و سپس رونق تجاری از این منطقه به سوی شرق و سیراف منتقل شد.
از شیروان تا که لان: فراز و فرود یک شهر در پرتو منابع تاریخی و باستان شناختی
حوزههای تخصصی:
شهر شیروان یا سیروان از شهرهای مهم خوربران-جبال در دوره ساسانی است که تخت نشین استان ماسبذان (ماه سبدان) بوده است. ماسبدان، همان ماساباتیکه دوران های هخامنشی، سلوکی و اشکانی است که مردمان آن در معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای نقش بارزی داشته و دارای حکومت مستقلی بوده اند و به گمان قلمرویی بزرگ تر را دربر می گرفته و با تحولات کم یا زیاد می شده است. از وضعیت این استان در این دوران آگاهی ما اندک است. به گمان این پیشینه در کنار موقعیت راهبردی آن سبب شد که در دوره ساسانی همچنان کانون توجه قرار گیرد و شهرهای آن ازجمله شیروان به عنوان تخت نشین این استان به زیست خود ادامه دهند. چنانکه شهر شیروان در دوره ساسانی و سه قرن اول بعد از سقوط آن از نظر سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اهمیت خود را همچنان حفظ کرده و نقش مهمی در تحولات این دوران و دوره های بعدی داشته است. به طوری که بیشتر جغرافی دانان، مورخان مسلمان و سیاحان و باستان شناسان غربی از این شهر دیدن کرده اند، مطالبی چند درباره مردمان، معماری و شهر آن نگاشته اند. در این نوشتار تلاش کرده ام، ضمن بررسی اوضاع این شهر به جغرافیای تاریخی، شهرسازی و معماری و نقش تاریخی آن در تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی براساس منابع تاریخی و باستان شناسی بپردازم.
اسماعیل یغمایی و احیای هویت ملی ایران در دشتستان
حوزههای تخصصی:
بندر بوشهر در خلیج فارس، گنجینه ای از تاریخ و تمدن است که در طول قرن ها شاهد رویدادهای مهمی بوده است. این مقاله به بررسی میراث باستانی این بندر و نقش آن در باستان شناسی می پردازد. کاوش های باستان شناسی در بوشهر، از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و توسط محققان آلمانی، فرانسوی و ایرانی رهبری شد. این تحقیقات، به کشف لوح ها و کتیبه های ایلامی منجر شد که نگاه جدیدی به تاریخ و تمدن ایلام ارائه داد. هیئت های باستان شناسی فرانسوی، به رهبری موریس پزار، با کاوش در این منطقه، بخش های ناشناخته ای از تاریخ ایلام را در ساحل شمالی خلیج فارس آشکار کردند. این اکتشافات، اهمیت بوشهر را به عنوان یک مرکز مهم فرهنگی و تاریخی در منطقه نشان می دهد. در ادامه، مطالعات باستان شناسان ایرانی پس از انقلاب اسلامی، به ویژه اسماعیل یغمایی در دشتستان بررسی شده است. کاوش های یغمایی در کاخ های هخامنشی سنگ سیاه و بردک سیاه، نقش مهمی در آشکارسازی زوایای پنهان تاریخ هخامنشیان و احیای هویت ملی ایرانیان در مناطق جنوبی و ساحلی خلیج فارس داشته است. درمجموع، این مقاله نشان می دهد که بندر بوشهر به دلیل موقعیت راهبردی خود همواره در طول تاریخ مورد توجه قدرت های منطقه بوده و کاوش های باستان شناختی در این استان ازجمله دشتستان، اطلاعات ارزشمندی را درباره تمدن های باستانی ایران در اختیار قرار داده است.
Bardestan’s Bardoo: A Parthian-Sasanian Site in Bushehr Province, Persian Gulf
حوزههای تخصصی:
On the northern shore of the Persian Gulf, not far from the coastline of Bandar-e Dayyer (Dayyer Port) in Bushehr Province, remains of a large archeological site can be seen in the form of dense piles of the rubble as well as architectural remnants scattering over approximately 27 hectares, which is known as Bardoo. The remaining and main parts of the site are located in the south and southeast of the city of Bardestan, between a road leading to Bandar-e Dayyer and the western flank of salt marshes on the west bank of huge Bay (xowr), located about 2200 meters from the coastline of Bandar-e Dayyer itself. Archaeological excavations at this site reveal three periods, ranging from Parthian to the early Islamic era.
Sasanian Government Hall of Shushtar, Khuzestan, Iran
حوزههای تخصصی:
An archaeological survey in 2004 in Mianab of Shushtar in Khuzestan, as well as excavations in 2005, led to the discovery of a Sasanian government hall and valuable stucco carvings. This article examines this hall and compares it with sites such as Damghan Hesar Hill and Hajiabad Lord’s House, as well as Chaltarkhan and columned halls of Bandian Dergaz Hill C. The result of this research shows that given the Sasanian columned halls that have so far been identified not older than the time of Bahram V (420-438 AD), the Dastova government hall probably dates back to the middle to the end of the Sasanian period.