فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۹۶۱ تا ۴۸٬۹۸۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات تحریک مکرر مغناطیسی مغز بر کارکردهای شناختی پرسنل پلیس مبتلا به استرس پس از سانحه انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح تحقیقی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. مواد و روش ها مطالعه حاضر در زمره مطالعات نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مطالعه شامل افسران پلیس ناجا و مراجعه کننده به بخش اعصاب و روان بیمارستان امام سجاد ناجا تهران در یک بازه زمانی 6 ماهه بود که در این مطالعه 30 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند. جهت تشخیص اختلال استرس پس از سانحه از مصاحبه تشخیصی توسط روانپزشک و روان شناس بالینی متخصص استفاده شد. کارکردهای شناختی از طریق آزمون حافظه دیداری ری به منظور سنجش نوع فعالیت ادراکی حافظه دیداری، آزمون حافظه شنیداری کلامی رِی جهت ارزیابی حافظه و یادگیری شنوایی کلامی، آزمون عملکرد اجرایی برج لندن به منظور ارزیابی عملکرد اجرایی و آزمون کارتی استروپ برای اندازه گیری توانایی بازداری پاسخ، توجه انتخابی و تغییر پذیری شناختی و انعطاف پذیری شناختی مورد استفاده قرار گرفتند که به صورت پیش آزمون و پس آزمون برای هر 2 گروه آزمایش و کنترل اجرا شدند. گروه آزمایش 10 جلسه در معرض تحریک مکرر مغناطیسی مغز با فرکانس 20 هرتز، هر فرکانس با مدت زمان تحریک 5 ثانیه و فاصله زمانی 20 ثانیه بین تحریک ها و هر جلسه هم 1000 موج قرار گرفت. داده ها به وسیله آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان می دهد گروه آزمایش در مؤلفه های کارکرد شناختی حافظه دیداری، حافظه شنیداری کلامی، برج لندن، خطای درجاماندگی، تعداد طبقات، نمره تداخل، زمان تداخل، خطای هم خوان و خطای ناهم خوان نسبت به گروه کنترل نمرات بهتری نشان دادند. نتیجه گیری نتایج حاکی از اثربخشی مثبت تحریک مکرر مغناطیسی فرا قشری مغز با فرکانس بالا بر کارکرد های شناختی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه است.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر خودشناسی انسجامی و خودگردانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۰۴-۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر خودشناسی انسجامی و خودگردانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه بود. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در شهرستان نظر آباد در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین گروه واقعیت درمانی و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه جفری یانگ (YSQ-SF، 1998) و پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (ISK، ۲۰۰۸ )جمع آوری شد. مداخله گروه واقعیت درمانی در 10 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودشناسی انسجامی (05/0>p، 63/8-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 71/3-=d) و تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودگردانی و عملکردمختل (05/0>p، 89/9-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 8/12-=d)، معنادار است که نشان دهنده تأثیر مداخله پژوهش در این متغیرها است. نتیجه گیری می شود با استفاده از واقعیت درمانی گروهی می توان به افزایش خودشناسی انسجامی و تعدیل خودگرانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه کمک کرد.
ارتقاء کیفیت محیط فضای باز سالمندان در مجتمع های مسکونی شهر آینده با تاکید بر عناصر رویکرد بیوفیلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آغاز عصر صنعتی، آهنگ شهرنشینی رشد پرشتابی گرفته و همچنان در مسیر حرکت بسوی آینده است. آینده انسان، شهرنشینی هست. بنابراین نیاز به آینده نگری و ایجاد محیط مطلوب سکونت در شهرهای آینده از ضرورت برنامه ریزی امروز می باشد. رویکرد بیوفیلیک از رویکردهای طبیعت گراست که از اوایل قرن بیست و یکم وارد حوزه معماری و شهرسازی شده است. از چالش های مطرح در شهر آینده، رشد جمعیت سالمند و تحولات زیست محیطی با در نظر گرفتن معضلات پیش روست. هدف این پژوهش ارتقاء کیفیت فضای باز محیط سکونت سالمندان با استفاده از رویکرد و شهرسازی بیوفیلیک در شهر آینده است. این پژوهش با نگاهی به آینده شهر و چالش های پیش روی آن و با روش تحلیل روند، انجام شد. گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها با روش ترکیبی(کمی و کیفی) و با استفاده از نرم افزار spss24 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تی تک نمونه ای انجام شد. نتایج نشان داد که اکثریت روابط بین عناصر رویکرد بیوفیلیک با مؤلفه های کیفیت محیط دارای ارتباط معنادار و بیشترین تعداد ارتباط همبستگی بین عناصر بیوفیلیک با مؤلفه معنایی کیفیت محیط فضای باز می باشد. بیشترین تأثیر مربوط به فعالیت بیوفیلیکی(4/25) و کمترین تأثیر مربوط به سرشت فضا(2/282 است. در بین 44 گویه بررسی شده، عنصر فضای سبز، گیاهان و آب (4/53) بیشترین و عدم ترس از درختان متراکم (2/55) کمترین عدد میانگین را است. ضمن اینکه نتایج مشخص نمود که کیفیت محیط مطلوب تر، باعث علاقه مندی و افزایش فعالیت بیوفیلیکی سالمندان مانند ورزش،پیاده روی و باغبانی و افزایش تعاملات اجتماعی در فضای باز مجتمع می گردد. نتایج بدست آمده می تواند در برنامه ریزی و طراحی مجتمع های مسکونی در شهر آینده استفاده شود.
حکمرانی مطلوب و تأمین بسترهای داخلی مورد نیاز در تحقق حق بر توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
171 - 200
حوزههای تخصصی:
حق بر توسعه، به معنی ایجاد امکان مشارکت هر فرد انسانی در فرایند توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی جامعه و برخورداری از مواهب آن و در نتیجه تضمین حقوق بشر وی در فرایند توسعه است. نکته مهم آنکه تضمین این حق نیازمند بسترسازی اجرای آن در سطح داخلی دولت ها و رفع موانع موجود در این سطح به شمار می رود؛ بنابراین تکاپو برای یافتن راهکار درست در این زمینه، بخش عمده ای از مباحث موجود در مسیر اتخاذ برنامه های ملی و بین المللی مرتبط با توسعه حقوق بشرمحور مدنظر در حق بر توسعه را به خود اختصاص داده است. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای منابع کتابخانه ای و تحلیل اسناد بین المللی صورت گرفته، در پی پاسخ به این سؤال است که بسترسازی داخلی مورد نیاز در تحقق حق بر توسعه بر اساس چه رهیافتی قابل حصول است؟ نتیجه حاصله مؤید آن است که یکی از مهم ترین راهکارها در رفع موانع تحقق توسعه حقوق بشرمحور، اتخاذ حکمرانی مطلوب و اجرایی ساختن ارکان آن در هر جامعه است. شاخص های این حکمرانی، همچون حاکمیت قانون، شفافیت و مبارزه با فساد و مشارکت همگانی ابزارهایی هستند که به کمک آنها می توان بر بخش بزرگی از موانع داخلی تحقق توسعه حقوق بشرمحور مدنظر در حق بر توسعه از قبیل تبعیض، فساد، نبود بستر لازم برای مشارکت عمومی در فرایند توسعه و همچنین نبود ظرفیت لازم برای مشارکت مؤثر گروه هایی همچون زنان و اقلیت ها در فرایند توسعه غلبه نمود.
تحلیل تطبیقی عدالت در سلامت در برنامه های توسعه ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
۱۶۸-۱۵۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدالت سلامت مفهومی پیچیده و چندبُعدی است که به توزیع عادلانه منابع و فرصتهای سلامت اشاره می کند. در کشورهای درحال توسعه، که منابع محدود هستند، تضمین عدالت در سلامت، چالش بزرگی محسوب می شود. این مطالعه با هدف بررسی میزان توجه به عدالت سلامت در برنامه های توسعه ایران انجام شده است. روش ها: متن کامل برنامه های توسعه اول تا ششم ایران با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای هدایت شده به صورت کیفی تحلیل شد. ابعاد عدالت سلامت (در دسترس بودن، بسندگی، دسترسی، تناسب و مقرون به صرفه بودن) مشخص و فراوانی هریک از ابعاد با استفاده از جدول متقاطع در نرم افزار SPSS محاسبه گردید. اعتبار مطالعه ازطریق نظرات متخصصان و توافق بین ارزیابان با استفاده از ضریب کاپا کوهِن ارزیابی شد. یافته ها: درصدهای به دست آمده از ابعاد گوناگون عدالت در سلامت در برنامه های توسعه شامل دسترسی 17/7درصد، کفایت 12/4 درصد ، تناسب 7/7 درصد، مقرون به صرفه بودن 4/3درصد، و در دسترس بودن 1/9 درصد بود. نتیجه گیری: با توجه به پیچیدگی و چندبعدی بودن مفهوم عدالت در سلامت، فقط توسعه متوازن این ابعاد می تواند به تحقق عدالت در این حوزه منتج گردد. این موضوع باید در برنامه های توسعه با دقت بیشتری مورد توجه قرارگیرد و اهداف این برنامه ها با توجه به این ضرورت تدوین و به اجرا درآید.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شناختی تحلیلی بر کاهش اضطراب بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر (IBS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۳۲-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شناختی- تحلیلی بر کاهش اضطراب بر روی بیماران مبتلابه سندروم روده تحریک پذیر (IBS) بود. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلابه سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی در بازه زمانی 1400- 1399 بود. نمونه آماری شامل 45 نفر از این بیماران بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس به هر یک از گروه های آزمایشی و گواه ۱۵ نفر به طور تصادفی اختصاص داده شد. گروه اول 8 جلسه درمان فراشناختی و گروه دوم 16 جلسه درمان شناختی تحلیلی هر کدام هر کدام هفته ای یکبار دریافت کردند و گروه گواه در فهرست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی لوی بند و همکاران (1995) (DASS-21) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در پس آزمون در اضطراب بین دو مداخله درمان فراشناختی و درمان شناختی- تحلیلی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p)؛ از سوی دیگر بین درمان فراشناختی و درمان شناختی- تحلیلی با گروه کنترل تفاوت معنادار آماری گزارش شد (05/0>P). به عبارتی هر دو روش بر کاهش اضطراب اثر داشته اند و این دو مداخله تفاوت معناداری ازنظر اثربخشی بر این متغیر در بیماران مبتلابه سندروم روده تحریک پذیر مؤثر است؛ این نتایج در پیگیری هر دو مداخله نیز دیده شد (05/0>p). نتیجه گیری می شود هر دو درمان فراشناختی و درمان شناختی تحلیلی توانستند اضطراب را کاهش دهند؛ اما درمان شناختی تحلیلی در کاهش اضطراب موثرتر عمل کرد؛ ازاین رو این درمان می تواند در درمان بیماران مبتلابه سندروم روده تحریک پذیر به کار گرفته شود.
طراحی و تدوین برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم و اثربخشی آن بر مهارت اجتماعی- ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
410 - 424
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم و اثربخشی آن بر مهارت اجتماعی-ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی متوالی می باشد. در بخش کیفی با رویکرد تحلیل محتوای استقرایی، جامعه آماری عبارت از کلیه منابع و مقالات معتبر علمی نمایه شده و مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی بودند و نمونه گیری نظری و قاعده اشباع بکار گرفته شد. در بخش کمی، جامعه پژوهش حاضر تمامی کودکان 2 تا 5 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به مرکز اوتیسم عاطفه های رفسنجان بودند که از طرف خود و خانواده هایشان حاضر به همکاری و شرکت در جلسات بودند. نمونه شامل 5 نفر ازکودکان 2 تا 5 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم بودند. این افراد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در یک مطالعه تک گروهی با طرح تک آزمودنی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه گیلیام گازر (1994) بود. یافته ها: نتایج بخش کیفی پژوهش منجر به تدوین بسته درمانی ترکیبی 12 جلسه ای بسته برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم شد. نتایج بخش کمی نشان داد روش آموزش برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر مؤلفه های مهارت اجتماعی–ارتباطی با درصد بهبودی بین 25 تا 55 درصد، تأثیر داشته است. همچین روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر نمرات رفتارهای کلیشه ای با درصد بهبودی بین 14 تا 46 درصد، تأثیر داشته است. نتیجه گیری: مدل مفهومی برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر اساس بعد مهارت های ارتباطی، بعد مهارت های گفتاری حرکتی، بعد مهارت های بین فردی و تعامل اجتماعی و بعد بازشناسی هیجان تدوین شد. نتایج نشان داد که روش آموزش برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر مهارت اجتماعی-ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای تأثیر داشته است
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر عزت نفس و حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال شنوایی و گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
481 - 494
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثریخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر عزت نفس و حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال شنوایی- گفتاری بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی افراد (دختر و پسر) واجد اختلال شنوایی - گفتاری 8 تا 12 ساله، در سال 1402-1401 مرکز توانبخشی تبسم شهرستان فلاورجان تشکیل داده اند. نمونه گیری شامل 30 نفر از دختران و پسران دارای اختلال شنوایی و گفتاری که به صورت در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همگنی واریانس ها و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمره حافظه فعال(فراخنای ارقام معکوس) و عزت نفس پس از بازی درمانی در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری داشته است (05/0>P). نمره عزت نفس و حافظه فعال (فراخنای ارقام معکوس) در گروه آزمایش بالاتر از گروه کنترل بوده است (05/0>P). میانگین نمره حافظه فعال (فراخنای ارقام رو به جلو) پس از بازی درمانی در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنا داری نداشته است (05/0>P). نتیجه گیری: می توانن نتیجه گرفت بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر عزت نفس و حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال شنوایی و گفتاری موثر بوده و بازی درمانی شناختی رفتاری قابلیت اجرا در مراکز توانبخشی و کیلینیک ها و مدارس را دارد.
نقش واسطه ای مؤلفه های افق ازدواج در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش نسبت به ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
203 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای مؤلفه های افق ازدواج در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش نسبت به ازدواج بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دختران مجرد اصفهان بود که در طی یک فراخوان در فضای مجازی با توجه به هدف تحقیق تعداد 265 نفر اعلام آمادگی کردند و سپس لینک پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، نگرش و انتظارات از ازدواج براتن و روزن (2012)، اهمیت ازدواج بلت (2016)، سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی (2014) و آمادگی ازدواج جانسون، اندرسون و استیث (2011) برای آن ها ارسال شد و نهایتاٌ داده های 250 نفر به عنوان نمونه نهایی با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزار AMOS-24 و SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: الگوی معادلات ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن (231/0-=β، 05/0=P) اهمیت ازدواج (350/0=β، 05/0=P) آمادگی ازدواج (373/0=β، 05/0=P) و زمان بندی ازدواج (281/0=β، 05/0=P) و سبک دلبستگی اجتنابی (202/0-=β، 05/0=P) و ناایمن (140/0-=β، 05/0=P) با نگرش به ازدواج دختران رابطه معناداری دارند. نتیجه گیری: شکل گیری سبک دلبستگی ایمن همراه با یک فرآیند شناختی مبنی بر آماده بودن برای ازدواج، بر ایجاد نگرش مثبت به ازدواج در دختران مؤثر بوده و به همین ترتیب الگوهای ناسالم دلبستگی بر فرآیندهای شناختی مؤثر بر ازدواج و نگرش به آن تأثیر منفی دارد.
نقش سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی بر شادمانی و جلوگیری از فروپاشی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
489 - 504
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف تحلیلی بر رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی با شادمانی و نقش سرمایه اجتماعی در جلوگیری از فروپاشی خانواده انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ روش، پیمایشی است. جامعه آماری، جمعیت 20 ساله و بالاتر در شهرکرمان می باشد. انتخاب نمونه تحقیق طبق فرمول کوکران برابر با 400 نفر برآورد شده است. ابزار پژوهش جهت گردآوری داده ها، شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989)، پرسشنامه شادمانی آکسفورد (1989) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی (پاتنام 1993) اجرا شده است. چارچوب نظری تحقیق با تلفیق رویکرد توسعه انسانی براساس شرح گریفین و مک کنلی و نظریات پاتنام، کلمن، استون، هارپر، فوکویاما در خصوص سرمایه اجتماعی همراه می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که رابطه بین کیفیت زندگی و شادمانی معنادار نمی باشد اما سرمایه اجتماعی دارای تأثیری مستقیم و مثبت بر شادمانی است که این تأثیر برابر با: 155/0 است. با افزایش سرمایه اجتماعی، میزان شادمانی افراد نیز افزایش می یابد این رابطه، رابطه ای بسیار قوی است. نتیجه گیری: همه انسان ها می خواهند که شاد باشند اما ساختارهای یک جامعه باعث می شود که گاهی شادی شان با یأس ها و ناامیدی ها توأم شود. افرادی چون فوکویاما به ارتباط میان میزان بروز مشکلات اجتماعی و سرمایه اجتماعی اشاره ای مستقیم دارد از نظر فوکویاما آمار بروز مسائلی چون فروپاشی خانواده و خودکشی و امثال آن نشانه ای از کمبود میزان سرمایه اجتماعی در افراد درگیر در این مسائل است.
تاملی بر ظهور مسئله ی «وحدت وجود» در هنرِ ایرانی-اسلامی، با مطالعه ی موردی فرشِ ایرانی
حوزههای تخصصی:
مسئله ی وحدت وجود، به عنوان یکی از مبانی عرفان نظری، در جایگاه یکی از بحث برانگیزترین مسائل عرفانی-فکری تاریخ مورد توجه مدام بوده است. و می توان هنر ایرانی-اسلامی را با لحاظ این مسئله مورد تاویل و تامل قرار داد. نظریه وحدت وجود، خواسته یا ناخواسته، در طی اعصار، درونمایه ی آثاری از هنرهای مختلف بوده است. این مفهوم گاه به شکل مستقیم و گاه در قالبی استعاری نمود یافته است. بصورتی سمبولیک باری در طراحی و نقوش تزئینی معماری و گاه در قالب نگاره ها و نقوش شمسه و ترنجِ قالی خودنمایی کرده است و هنگامی خال در شعر بوده و دفعه ای نور سفید در میان انوار، زمانی «یک» در اعداد و گاهی هم نقطه در میان اشکال، که هر آن، نمودی از وحدت بوده است. نوشتار پیش رو در پی تاملی ست بر مسئله «وحدت وجودی» در عرفان و ظهور و بروز این مفهوم در هنر ایرانی-اسلامی، مشخصا در فرش. و به گونه ای خط و ربط میان وحدت وجودی از عرفان نظری و شمایل شناسی هنری مدنظر قرار خواهد گرفت. از این روی بعد از نیم نظری به مفهوم مسئله ی «وحدت وجود»، نمود آن در هنرهای ایرانی-اسلامی مورد واکاوی قرار خواهد گرفت و در این مجال با درنگی بیشتر به فرش ایرانی پرداخته خواهد شد.
روایتِ برساخته از قهرمان و ضدقهرمان در سریال تلویزیونی کوچک جنگلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
183 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، دستیابی به جایگاه قهرمان و ضدقهرمان و نقش هر یک از آنها در روایتِ برساخته از سریال کوچک جنگلی با رویکردی ژرف نگرانه و روشمند بوده است. قهرمان فردی است که می تواند بر محدودیت ه ای شخصی و بومی خود فایق آید، از آنها عبور کند و به نقطه ای فراتر از آنچه هست، دست یابد. تمامی قهرمانان هر روز در هزارتوی قصه ها، خود را در برابر آزمون ها و مراحلی می بینند که چشمان مشتاق بسیاری، همدل و همراهشان، در آرزوی عبور از آنها و رسیدن به سر منزل مقصود است. قهرمان به عنوان انسانی مدرن، می میرد ولی همچون انسانی کامل و متعلق به تمام جهان دوباره متولد می شود. آن دسته از سریال های تلویزیونی ایرانی که بر مبنای واقعیت های تاریخی تولید شده اند، به نسبت گستره تاریخی ایران کم شمارند، ازاین رو، سریال تلویزیونی کوچک جنگلی به عنوان نمونه ای از روایت یک شخصیت بزرگ تاریخی در چارچوب مختصات محتوایی و ساختاری یک قهرمان مورد توجه قرار گرفته است. روش این پژوهش، تحلیل روایت بوده است. شخصیت های این سریال با استفاده از الگوی تحلیلیِ رولان بارت، شامل سه سطح کارکردی، کُنشی و روایتی مورد تحلیل قرار گرفته اند و رمزگان های پنجگانه دالی، نمادین، کُنشی، هرمنوتیکی و فرهنگی استخراج شده اند. مهم ترین نتایج این پژوهش نشان می دهد که قهرمان در سریال تلویزیونی یاد شده، با رویکردی عقلانی و متناسب با نیازها و انتظارات عمومی جامعه برساخته شده است.
رسانه های اجتماعی و نظارت بر صاحبان قدرت مورد کاوی اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
11 - 39
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تمرکز بر بعد نظارتی رسانه های اجتماعی و با بررسی اخبار مطرح شده مرتبط با کارکرد نظارتیرسانه ها، به بررسی تأثیر رسانه های نوین در نظارت بر افراد مشهور و مقامات پرداخته است. جامعه آماری،صفحات سیاسی شبکه اجتماعی اینستاگرام می باشد و نمونه شامل سه صفحه سیاسی اینستاگرام با گرایشاصلاح طلب، اصولگرا و مستقل است. روش نمونه گیری به صورت تمام شماری همه پست های مربوط به موضوعپژوهش می باشد. بدین معنا که از طریق بررسی محتوای این سه صفحه مهم اینستاگرام در بازه سال 1396، کلیهپست های مربوط به نظارت شبکه های اجتماعی بر افراد مشهور، مسئولین و مقامات استخراج و تا زمان نگارش اینپژوهش سرنوشت هرکدام بررسی شده است. از میان حدوداً یک هزار پست، 13 موضوع شناسایی شد که با موضوعاین پژوهش در ارتباط است. با بررسی این 13 موضوع مشخص شد که همه موارد نهایتاً با پیگیری که در این رسانهاجتماعی انجام شده، ظرف حداکثر یک هفته منجر به عذرخواهی و عقب نشینی مسئول مربوطه شده است. این مهمبیانگر آن است که نه تنها کارکرد نظارتی رسانه از طریق رسانه های اجتماعی محقق شده، بلکه هرکجا این رسانه هابه موضوعی ورود کرده اند، به واسطه ماهیت این مدل رسانه ها، به سرعت و در حداقل زمان، مسئول مربوطهمجبور به تمکین به خواست عمومی شده است. بر این اساس می توان گفت که با ظهور رسانه های اجتماعی، نظارت
شناسایی و رتبه بندی عوامل سیاسی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان افغان با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری (مورد مطالعه: کابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
163 - 182
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای به طور متوسط زنان نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند. نیمی از جمعیت فعال را و نیمی از جمعیتی که تأثیر بسزایی در رشد و ارتقا نسل آینده و به تبع آن توسعه ملی یک کشور را می تواند در پی داشته باشد. دراین بین عوامل سیاسی و اجتماعی جزو مهم ترین عواملی هستند که زمینه را برای حضور زنان در مشارکت سیاسی مهیا می کنند و یا موانعی برای حضور آنان می شوند. نقش زنان در مشارکت سیاسی یک جامعه و به ویژه جامعه کنونی افغانستان که نیازمند حضور و مشارکت بیشتر افراد متخصص جامعه و به ویژه آنکه درصد قابل توجهی از آن را زنان تشکیل می دهد.هدف از این مقاله شناسایی و رتبه بندی عوامل مهم سیاسی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان در افغانستان با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری می باشد. تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات توصیفی- میدانی می باشد که با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخت به جمع آوری داده ها پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان بالغ شهر کابل می شود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی با فرمول کوکران حجم نمونه 375 نفر برآورد شده اند. داده های به دست آمده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart-PLS تحلیل و سپس جهت رتبه بندی از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد عوامل سیاسی با ضریب 3.06 مورد تائید و با رتبه 1.27 در رتبه اول قرار دارد و عوامل اجتماعی با ضریب 4.76 مورد تائید و با رتبه 1.28 در رتبه دوم تأثیرگذاری بر مشارکت سیاسی زنان افغان قرار دارند.
طراحی مدل جانشین پروری با تاکید برمدیریت استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۱
37 - 64
حوزههای تخصصی:
در شرایطی که سازمان ها برای رویارویی با چالش های جدی باید از همه امکانات بالقوه و بالفعل خود بهره بگیرند، قدرت و اقتدار واقعی سازمان های توسعه یافته، وجود منابع انسانی متخصص به منزله سرمایه های استراتژیک می باشد و یکی از اقداماتی که باعث ایجاد تحول بنیادی و مبتنی بر بینش و بصیرت سازمان یافته در حوزه منابع انسانی است اجرای نظام جانشین پروری در سازمان ها می باشد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ اجرا پژوهشی کیفی می باشد .جامعه آماری این پژوهش، شامل صاحب نظران و خبرگان مرتبط با موضوع دارای زمینه علمی و سابقه مرتبط در شرکت آب و فاضلاب سمنان و نمونه پژوهش به روش نمونه گیری نظری(هدفمند) انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده های کیفی از ابزار مصاحبه و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از فن تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، شناسایی نیازهای سازمان، شناسایی شایستگی های مورد نیاز، شناسایی استعدادها از طریق مخزن استعداد، آموزش و به کارگیری، ارزیابی و مرور به عنوان مقوله های اصلی در طراحی مدل جانشین پروری در آبفا استان سمنان با تاکید برمدیریت استعداد می باشد.
پیش بینی سلامت مالی با رویکرد هوش مصنوعی قانون گرا با تاکید بر نقش معیار های نظام راهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
237 - 260
حوزههای تخصصی:
سلامت مالی به مفهوم توان سودآوری و تداوم فعالیت واحد اقتصادی می باشد که برای کلیه سهامداران و ذینفعان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و اساساً همه ی ذینفعان در واحدهای اقتصادی به داشتن ابزارهای مناسبی که بتوانند سودآوری و تداوم فعالیت واحدها را ارزیابی و پیش بینی کنند علاقه مندند.هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر سلامت مالی و پیش بینی درجه سلامت مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور از اطلاعات 138 شرکت (1104 شرکت –سال) طی سال های 1390 الی 1397 و نرم افزار متلب[1]</sup> جهت آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. آزمون متغیر گزینی که با استفاده از الگوریتم هوش مصنوعی تجزیه وتحلیل مؤلفه های همسایه انجام شد نشان داده است که از بین معیارهای نظام راهبری نسبت مدیران غیرموظف، نسبت مالکان نهادی، اندازه کمیته حسابرسی و استقلال کمیته حسابرسی و تغییر مدیرعامل جهت تبیین سلامت مالی شرکت ها بالاترین تأثیر را دارد و همچنین جهت پیش بینی درجه سلامت مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از روش الگوریتم قانون گرا درخت تصمیم استفاده شد که نتایج پیش بینی حاکی از قدرت بالای الگوریتم هوش مصنوعی قانون گرای درخت تصمیم (باقدرت بیش از 80 درصد) جهت پیش بینی سلامت مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. [1]. Matlab
ارائه مدل مدیریت سوداگری در سازمان های دولتی ایران، مطالعه موردی سازمان فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوداگری پدیده ای نوظهور در سیستم اداری عصر جدید است که آثار مخرب آن، سلامت اداره را تهدید کرده و منافع عمومی را تحت الشعاع قرار می دهد. لذا این پژوهش با هدف ارائه مدل مدیریت سوداگری در سازمان های دولتی ایران انجام گرفته است. برای تشکیل گروه خبرگی، تعداد 15 نفر از خبرگان وزارتخانه ها و سازمان های تابعه که حائز شرایط خبرگی بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای تست مدل نیز جامعه آماری شامل کارکنان سازمان فناوری اطلاعات ایران به تعداد 800 نفر در نظر گرفته شد. همچنین تعداد 260 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته گرداوری گردید که روایی و پایایی آن از طریق روش های کمی تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل و تکنیک دلفی و سیستم استنتاج فازی در قالب نرم افزار متلب بهره گرفته شد. نتایج نشان داد مدل دارای سه بعد فردی، سازمانی و فرهنگی است و بعد سازمانی با بارعاملی 83/0 بیشترین سهم را در تبیین سوداگری اداری دارد. همچنین مؤلفه نظام ارزشی فرد با بارعاملی 6/0 بیشترین سهم را در تبیین بعد فردی؛ مؤلفه نظام ارزیابی ناکارآمد با بارعاملی 75/0 بیشترین سهم را در تبیین بعد سازمانی و مؤلفه کوتاه نگری با بارعاملی 75/0 بیشترین سهم را در تبیین بعد فرهنگی دارد. نتایج سیستم استنتاج فازی نیز نشان داد سطح کمینه سوداگری در سازمان 464/0 است و بخش عمده آن ناشی از تمایلات فردی سوداگرانه است. ضمن اینکه مدیریت عوامل سازمانی و فرهنگی تأثیر بسزایی بر کنترل سوداگری اداری دارد. براساس نتایج می توان گفت اهتمام به استخدام افراد شایسته و اخلاق مدار نخستین گام مقابله با سوداگری اداری است.
رابطه بین مدیران غیرموظف با سمت موظف در دیگر شرکت ها و عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
45 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه بین مدیران غیرموظف با سمت موظف در دیگر شرکت ها و عملکرد شرکت است. به منظور انجام تحقیق 132 شرکت در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1389 لغایت 1396 انتخاب گردیدند. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره بر اساس داده های ترکیبی انجام گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که بین مدیران غیرموظف با سمت موظف در دیگر شرکت ها و عملکرد شرکت رابطه مثبتی وجود دارد و اگر این مدیران در شرکت هایی با عملکرد بهتر یا عملکرد بهتر از همان صنعت یا صنعت مشابه مشغول به فعالیت باشند، این اثر قوی تر خواهد بود. به طورکلی نتایج ما با این دیدگاه مطابقت دارد که این مدیران می توانند با ارائه دانش، تجربه و مهارت های مدیریتی خود فعالیت نظارتی و مشورتی هیئت مدیره را افزایش دهند و زمینه بهینه شدن ترکیب هیئت مدیره را فراهم نمایند.
شبکه هیأت مدیره، هزینه سرمایه و ساختار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
141 - 160
حوزههای تخصصی:
از جمله اهداف مدیران، حداکثرکردن ثروت سهامداران و کاهش هزینه سرمایه است. در این زمینه، تصمیم گیری در خصوص ساختار سرمایه یکی از مهم ترین راهکارها برای دستیابی به این اهداف محسوب می شود. از آنجا که اعضای هیأت مدیره شرکت ها یکی از گروه های اصلی تصمیم گیرنده در این زمینه هستند و روابطی که می تواند در قالب یک شبکه اجتماعی بین اعضای هیأت مدیره شرکت های مختلف مشاهده شود، هدف این پژوهش بررسی هزینه سرمایه و ساختار سرمایه در شبکه روابط هیات مدیره شرکت های موجود در بازار سهام ایران است و بر اساس داده های مربوط به 115 شرکت در بازه زمانی 1398-1391 انجام شده است. از روش تحلیل شبکه و تحلیل رگرسیون برای انجام آزمون های پژوهش استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد در شبکه روابط شرکت ها، برخی از آن ها در جایگاه و موقعیت بهتری قرار دارند و از توان دسترسی و تاثیرگذاری بیشتری برخوردار هستند. موقعیت بهتر می تواند به سهولت در دسترسی سریع تر به اطلاعات و منابع منجر شود. همچنین، نتایج مربوط به آزمون فرضیه ها نشان داد بین مرکزیت بینابینی، و هزینه سرمایه و ساختار سرمایه رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین مرکزیت نزدیکی، و هزینه سرمایه و ساختار سرمایه رابطه منفی معنادار و بین مرکزیت درجه و هزینه سرمایه و ساختار سرمایه رابطه مثبت معنا دار وجود دارد. به عبارت دیگر، می توان گفت موقعیت و جایگاه در ساختار روابط می تواند به نوعی بر هزینه سرمایه شرکت ها و ساختار سرمایه آن ها تاثیرگذار باشد.
رابطۀ بین امید تحصیلی و سازش یافتگی دانشجویان با دانشگاه: نقش واسطه گری خودنظم جویی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
437 - 450
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن نقـش واسـطهگری خودنظمجویـی تحصیلـی در رابطه بیـن امیـد تحصیلـی و سـازشیافتگی دانشـجویان بـا دانشـگاه بـود. پژوهـش از نـوع همبسـتگی و جامعه آمـاری دانشـجویان کارشناسـی دانشـگاه آزاد اسـامی واحـد مرودشـت در سـال تحصیلـی 1399-1398 بـود کـه 336 نفـر آنـان (161 مـرد و 175 زن) بـه روش نمونهبـردای تصادفـی خوشـهای چندمرحلـهای انتخـاب شـدند و بـه پرسشـنامه خودنظمجویـی تحصیلـی (بوفـارد، بویسـورت، وزیـو و لاروچـه، 1995)، مقیـاس امیـد تحصیلـی (پکـران، گویٔتـز، تیتـز و پـری، 2002) و پرسشـنامه سـازشیافتگی دانشـجویان بـا دانشـگاه (بیکـر و سـیریک، 1984) پاسـخ دادنـد. بهمنظـور تحلیـل مـدل از مدلیابـی معـادلات سـاختاری اسـتفاده شـد. نتایـج نشـان داد مـدل پژوهـش بـا دادههـای جمعآوریشـده بـرازش مطلوبـی دارد و همچنیـن امیـد تحصیلـی بـر خودنظمجویـی تحصیلـی و سـازشیافتگی دانشـجویان بـا دانشـگاه اثـر مسـتقیم دارد. اثـر غیرمسـتقیم امیـد تحصیلـی بـر سـازشیافتگی بـا دانشـگاه بـا واسـطهگری خودنظمجویـی تحصیلـی نیـز معنـادار بـود. بدیـن ترتیـب بایـد گفـت کـه امیـد تحصیلـی میتوانـد بهطـور مسـتقیم و غیرمسـتقیم و از طریـق خودنظمجویـی تحصیلـی بـر سـازشیافتگی دانشـجویان بـا دانشـگاه موثـر باشـد. نتایـج ایـن پژوهـش پیـامآور آن اسـت کـه متولیـان تعلیـم و تربیـت جهـت بـالا بـردن سـطح سـازشیافتگی دانشـجویان بـا دانشـگاه، میتواننـد بـه آمـوزش و ارتقـای توانمندیهایـی همچـون امیـد تحصیلـی و خودنظمجویـی تحصیلـی بپردازنـد.