فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۲۰۱ تا ۴۸٬۲۲۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحث مهاجرت یکی از مهمترین مباحث روز منتقدین و مفسران جامعه شناسی است که هنر و هنرمندان جایگاه بسیار مهم و حساسی را در شکل گیری مفاهیم و ارزش گزاری ها ایفا می کنند. این مقاله سعی بر آن دارد تا توجه انتقادی را به مفهوم زیبایی شناسی دیاسپوریک جلب کند و به این سوال پاسخ دهد که چرا استراتژی «تعلق» در مرزهای مختلف فرهنگی و جغرافیایی اهمیت دارد ؟ برای این منظور براساس این فرضیه که عکاسی هنری یک عمل اجتماعی است و پتانسیل ایجاد روابط همبستگی با سایر گروههای مهاجر را دارد، با تحلیل آثاری از پرستو فروهر هنرمند استدلال کرده که این فعالیت اجتماعی علاوه بر آنکه می تواند ارتباط ذهنی و عینی در مورد وطن را به عنوان یکی از شاکله های دیاسپورا در بین مهاجرین ایجاد کند، از لحاظ خلاقیت در زیبایی شناسی نیز قابلیت آن را دارد تا گروههای غیر مهاجر و بومی را تحت تاثیر قرار داده و در طولانی مدت نقشی اساسی در نوع دیدگاه آنها داشته باشد. در آخر به این نتیجه دست خواهد یافت که گروههای دیاسپوریک زیبایی شناسی مشابهی دارند که هنر عکاسی با موضوع مهاجرت و روایتگری تعلق می تواند بستر مناسبی با تفاوتها و مرزهای فرهنگی خلاقانه ای تولید کند که از طرفی باعث ایجاد حس و نوستالژی مشترک شود که به نوعی رقابتی و فراتر از هویت های ملی و قومی است و از سوی دیگر امکانات تعامل انتقادی فرا فرهنگی و برخورد جوامع پس از مهاجرت را فراهم سازد.
فرضیه ای درباره مؤلف عجایب الدنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
183 - 204
حوزههای تخصصی:
کتاب عجایب الدنیا یکی از معروف ترین عجایب نامه های زبان فارسی است که انعکاس زیادی در آثار پس از خود داشته است. برخی پژوهشگران انتساب این کتاب به ابوالموید بلخی را رد کرده اند. اما اینکه نویسنده این اثر چه کسی می باشد سؤالی است که تاکنون بی پاسخ مانده است. آذری اسفراینی در کتاب عجایب و غرایب، 14 بار به این کتاب ارجاع داده، که در یکی از آنها کتاب را به ناصر خسرو نسبت داده است. نگارنده در این پژوهش به دنبال بررسی صحّت این انتساب است. بدین منظور ابتدا برای بررسی میزان دقت نظر آذری در ارجاع، منابع او بررسی شد. این بررسی نشان داد نقل قول های ذکر شده توسط آذری، در منابع مورد نظر موجود است و به صحّت قول و امانتداری او می توان اعتماد کرد، و مقایسه 14 حکایت ذکر شده از کتاب عجایب الدنیا مشخص کرد که عجایب الدنیای مورد نظر آذری همین کتاب است. همچنین بررسی آثار ناصر خسرو و تذکره ها نشان می دهد که احتمالاً او در دوره ای از حیات علمی خود به این شاخه از علوم علاقه داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت سخن آذری اسفراینی مبنی بر انتساب عجایب الدنیا به ناصر خسرو غیر محتمل به نظر نمی رسد و شاید ناصرخسرو پیش از بر تن کردن ردای تفکّر اسماعیلی و مطرح شدن به عنوان حجّت جزیره خراسان کتاب عجایب الدنیا را تألیف کرده باشد.
گذار سوژه نوگرا به سمت سوژه پسانوگرا در نمایشنامه های نوگرا: مطالعه موردی آخرین نوار کرپ، کودک مدفون، و مسخره بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
563 - 588
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو، حضور سوژه پسانوگرا را در نمایشنامه های آخرین نوار کرپ (1958) اثر ساموئل بکت، کودک مدفون (1978) اثر سام شپارد، و مسخره بازی ها (1974) اثر تام استوپارد مورد بررسی قرار می دهد. مقاله درصدد است به این پرسش پاسخ دهد که چگونه خصوصیات پسانوگرا در شخصیت پردازی این نمایشنامه های نوگرا از دل فردیت نوگرا متبلور شده است. به باور مقاله پیش رو، این سه نمایشنامه به خوبی حس تعلق و دلتنگی، و در عین حال عدم تعلق و نگرش چالشی را به نوعی ذات گرایی نوگرا نشان می دهند و از این رو سوژه را به سمت سوژه ای پسانوگرا سوق می دهند. خاطرات جابه جا شده، ساختار متنی و سازه ای خاطرات شخصیت های نمایشنامه ها، روان گسیختگی آنها، و حس تعلق دربرگیرنده این شخصیت ها به موقعیت های متناظر گفتمانی خصوصیاتی هستند که مقاله به آنها به عنوان یافته هایش می پردازد، و آنها را گواهی برای پسانوگرایی شخصیت های نمایشنامه ها در نظر می گیرد. حین بحث پیرامون این خصوصیات، مطالعه از گفته های لیندا هاچن، نیک مانزفیلد و امیرعلی نجومیان پیرامون پسانوگرایی و مفهوم فردیت الهام گرفته، و از سویی دیگر از فرازهایی از درآمد امیرعلی نجومیان بر نوگرایی بهره می برد. عدم نائل شدن به تصویری یکدست – ولو انتزاعی – از گذشته، اجماع مشوش، هم نشین و تلفیق شده روایات متناقض از گذشته در هویتی روان گسیخته، و تعلق نداشتن به هیچ کدام از وجوه گزاره های متقابل عناوین یافته های مطالعه حاضر حین بررسی شرایط گذار فردیت شخصیت ها در نمایشنامه ها هستند.
ساختارشناسی دیباچه های متون منثور در پنج متن برگزیده پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
75 - 107
حوزههای تخصصی:
متون کهن پارسی در دو وجه منظوم و منثور خود بر مبنای ساختارهایی مشخص تکوین یافته اند که برونداد ژرف ساخت های گفتمانی حاکم بر نظام اندیشگانی مؤلفان آنها هستند. دیباچه ها در جایگاه نقطه آغازین این ساختارها، خود نیز سازمان بندی ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با تکیه بر این انگاره و بر مبنای الگوی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، می کوشد ساختار حاکم بر دیباچه های پنج اثر روایی، تعلیمی، اخلاقی، عرفانی و تاریخی را با رویکردی توصیفی و تحلیلی شناسایی کرده، به سوی استخراج الگویی گام بردارد که تعمیم پذیر به تمام یا دست کم بخش عمده دیباچه های منثور ادب فارسی باشد. پژوهش پیش رو، ساختاری نُه سازه ای را در دیباچه های متون مورد مطالعه شناسایی کرده که به گونه ای تکرارشونده، نظام مند و نسبتا واحد نمود یافته، صرفا تفاوت نویسندگان از منظر ایستارهای ذهنی، شرایط اجتماعی و سیاسی و برخی عوامل دیگر باعث گسترش یا محدودیت برخی از این سازه ها شده است اما، در مجموع، این ساختار نه گانه برقرار مانده است. ساختار استخراج شده را می توان در کلان ساختار سه سازه ای «دیگری، خود، دیگری» خلاصه نمود. بر این اساس، در دیباچه های مورد مطالعه، گونه ای هنجارمندی و در نتیجه، نوعی وفاداری خودآگاه یا ناخودآگاه به این ساختار جز در مواردی معدود دیده می شود، مسئله ای که سخن درباب میزان ابتکار و نوآوری خالقان این دیباچه ها را پیش می کشد. بر مبنای پژوهش حاضر، می توان با تکیه بر همین ساختار حاکم بر دیباچه های منثور فارسی، از نوعی «زیرگونه» سخن گفت که در امتداد کلان گونه های شناخته شده در سنت ادبی فارسی شکل می گیرد و به مثابه نیروی جهت دهنده نویسندگان در فرایند خلق آثار منثور فارسی عمل می کرده است.
بررسی مفهومِ «حیوانیّت» در سووشونِ سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲۲
59 - 98
حوزههای تخصصی:
سووشون را باید از زبانِ حیوان خواند. جایی که زبانِ انسانی از تَکَلُّم فرومی ماند، آوایِ حیوان است که «می ماند». زنانگیِ و حیوان، زری و سَحَر و مادیان، یُوسُف و آنچه ادامه سوژه مردانه اوست را، به پرسش می خواند. کودکی و جنون و زندان، همان هایی که تن به دلالت و ایده باوری نمی دهند، تن هایی اند که در میل و بی معناییِ خویش، حیات را تجربه می کنند. حیاتی که با زندگیِ یُوسُف، مرگ بود و با سووشونش، «حیوانیّت» دوباره به روح زری باز خواهد گشت. نگارنده در این پژوهش در تحلیلِ شخصیّت شناسی و عناصرِ رمانِ سووشون، از آرایِ دلوز و متفکرانی که در مغناطیسِ اندیشه پُست مدرنیستیِ او می گنجند، بهره برده است. نهایت آن که همان آرزوی دیرینه ای که سیمین در خاطرات کودکی اش به آلِ احمد واگویه کرده بود: «همیشه عاشق یک اسب بودم!».
انتساب سه رباعی از عارف ایجی به خیالی بخارایی در تذکره لطائف الخیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران فصیح دوران صفوی که صاحب لطائف الخیال (تألیف: 1076 - 1078 ق.) از او یاد کرده، عارف ایگی/ ایجی (976 1035 ق.) است. مؤلّف لطائف الخیال پس از ذکر عارف ایجی اصفهانی، از خیالی اصفهانی، که از رهگذر اشعاری که از او آورده، پیداست مراد او، خیالی بخارایی/ هروی (م: حدود 850 ق.)، از شاعران غزلسرای سده نهم هجری و معاصر الغ بیگ (حک: 850 853 ق.) بوده، سخن گفته و یازده بیت از غزلیات و سه رباعی را به نام خیالی اصفهانی آورده است، حال آنکه نگارنده دریافت که شش بیت، یعنی سه رباعی، از مجموع این هفده بیت، در منابع به نام عارف ایجی آمده است. در نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی به این مسئله کانونی، یعنی واکاوی انتساب اشتباه سه رباعی از عارف ایجی به خیالی اصفهانی از سوی صاحب لطائف الخیال، پرداخته شده است، تا به دو پرسش ، یعنی تبیین ضرورت مشخّص کردن انتساب سه رباعی از عارف ایجی به خیالی بخارایی در این تذکره و نیز دلایلی که می توان بر نادرستی نسب خیالی اصفهانی در لطائف الخیال ارائه داد، پاسخ داده شود. همچنین در بخش سوم مقاله، به هدف پژوهش حاضر، یعنی بررسی کامل اشعار خیالی اصفهانی در این تذکره، پرداخته شده و از رهگذر منابع نشان داده شده که جدای از یازده بیت که از خیالی بخارایی است و به اشتباه به نام خیالی اصفهانی آمده، سه رباعی هم از عارف ایجی، در لطائف الخیال به خیالی اصفهانی نسبت داده شده است.
پیش بینی آمادگی ازدواج بر اساس مدل هویت، صمیمیت، تمایل به ازدواج و خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
553 - 566
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی مدل آمادگی ازدواج بر اساس متغیرهای هویت یافتگی، صمیمیت مبتنی بر تمایزیافتگی، تمایل به ازدواج و خوش بینی است. روش این پژوهش از نوع پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان مجرد دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، شهید بهشتی و تهران تشکیل داده اند که به شیوه غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. نمونه های هر دو جنس در بازه سنی 20 تا 35 سال قرار داشتند. در این مطالعه 597 آزمودنی پرسش نامه های مربوطه را تکمیل کردند که از این میان پاسخ 37 شرکت کننده ملاک های خروج را احراز کردند و از نمونه حذف شدند و درنهایت 560 نفر به ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه هویت یافتگی بنیون و آدامز، سیاهه روان شناختی قدرت ایگو، رغبت سنج ازدواج، پرسش نامه خوش بینی و معیارهای آمادگی ازدواج پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق معادله های ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد متغیر های پژوهش، واریانس بالایی از آمادگی ازدواج را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: از این پژوهش می توان نتیجه گرفت هویت یافتگی، صمیمیت، تمایل و خوش بینی به ازدواج تأثیر مثبت معناداری بر آمادگی ازدواج جوانان دارد و بر حسب آن ها می توان آمادگی ازدواج در جوانان را بررسی و تقویت کرد.
تبیین ارتباط سازماندهی فضایی و جهت گیری خانه های تاریخی با تاکید بر نقش ورودی (نمونه موردی: خانه های بومی تبریز در دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
239 - 277
حوزههای تخصصی:
جهت گیری معماری، گاه یک انتخاب، گاه اجبار و گاه به عنوان یک راه حل، ناشی از عواملی است که معمار سنتی توانایی تغییر مکانشان را نداشته و با جهت گیری، تمایل خویش ناشی از عوامل متفاوت را جهت حل مسئله از طریق سلسله مراتب دسترسی در سازماندهی فضایی، نشان داده است. ورودی بعنوان عضوی مهم در نظام سلسله مراتبی، به عنوان شروع کننده و حلقه اتصال فضاها، می تواند بر جهت گیری خانه های بومی اثرگذار باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تبیین ارتباط میان جهت گیری خانه های قاجاری تبریز و سازمان فضایی آن ها از منظر نظام ورودی انجام گرفته است. طی بررسی ها، هدف از طراحی ورودی، هدفمندبودن مسیر دسترسی به حیاط بود و دستگاه ورودی نقش بسزایی در جهت گیری دارد؛ بدین صورت که با وجود تعدد ورودی که هرکدام، امکان تقسیم خانه به یک بخش مجزا را دارند و هر بخش می تواند جهت گیری و محور خاص خود را داشته باشد. نظام فضایی هر بخش بر عهده حیاط (در ورودی های حیاط بیرونی) و تالار (در ورودی های سایر جبهه ها) است که با گذشت زمان و نزدیک شدن به انتهای دوره قاجار و توسعه عمودی خانه ها، این نقش از تالار به سرسرا محول شده است. همچنین سازماندهی با سرسرا بر خلاف سازماندهی با تالار، موجب کاهش استقلال و افزایش انعطاف پذیری فضاها شده است.
مبانی دلالی و شاخصه های روشی و آثاری گرایش اجتماعی تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
34 - 67
حوزههای تخصصی:
از تحوّلات بسیار مهم تفسیر قرآن کریم در دوره معاصر، پیدایش گرایشی جدید به نام تفسیر اجتماعی است. هدف این گرایش خروج قرآن کریم از انزوا و تبدیل آن به منبعی پویا برای رفع شبهات وارد بر دین در عرصه های جدید زندگی اجتماعی، پاسخ گویی به نیازهای جدید زندگی اجتماعی و درمانی برای دردهای متأثر از جلوه های جدید زندگی اجتماعی است. بروز این گرایش تفسیری با مواجهه جوامع اسلامی و تمدن غرب و چاره جویی برای درمان انحطاط جوامع اسلامی از سوی مصلحان به وسیله بازگشت به قرآن کریم نمود پیدا کرد. برای این گرایش تفسیری مبانی و شاخصه هایی شمرده شده است. تعدادی از شاخصه های ذکرشده خالی از اشکال نبوده و نمی توان آن ها را از شاخصه های این گرایش تفسیری محسوب کرد. برخی از عناوین شاخصه ها دقیق نیستند و برخی از شاخصه ها در گرایش های تفسیری دیگر نیز مشاهده می شوند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی است درصدد است تا به نقد و بررسی مبانی دلالی و ویژگی های روشی و آثاری این گرایش تفسیری بپردازد و با معرفی بیشتر این گرایش زمینه را برای بهره مندی بیشتر از آن فراهم آورد.
عوامل اجتماعی مرتبط با خودشیءانگاری دختران در باشگاه های ورزشی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
287 - 305
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودشیءانگاری پدیده ای روانی- اجتماعی است که از ایده آل های زیبایی و تغییرات روزمره آن متأثر است و به موجب آن، دختران جوان ظاهر فیزیکی، زیبایی و جذابیت جنسی خود را از منظر دیگری بر مبنای معیارها و استانداردهای فرهنگ جنسیتی ارزیابی می کنند. بر همین مبنا، هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با خودشیءانگاری دختران جوان شهر کرمان است. روش و داده ها: داده های تحقیق حاضر با استفاده از تکنیک پیمایش گردآوری شده است. جامعه پژوهش را تمامی دختران جوان 18 تا 35 ساله شهر کرمان تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 300 نفر و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد رابطه بین متغیرهای خودشیفتگی، کلیشه های جنسیتی، خانواده و خودشیءانگاری از نظر آماری معنادار و مستقیم است (P<0.05). طبق نتایج تحلیل مسیر، متغیر خودشیءانگاری با ضریب تأثیر کل 43 صدم از کلیشه های جنسیتی و 29 صدم از خودشیفتگی دختران، تأثیرپذیر بود. بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج، کلیشه های جنسیتی، الگوهای ارتباط خانوادگی و خودشیفتگی از جمله عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر افزایش خودشیءانگاری دختران کرمانی است. پیام اصلی: تعابیر سنتی وقتی با فشارهای خانوادگی و خودشیفتگی روانی همسو می شود سبب می گردد دختران با خود همانند یک شیء رفتار کنند، پیوسته بدن خود را پایش کنند و نگاه تأیید دیگران را دنبال کنند. پیشنهاد می گردد برنامه های فرهنگی و آموزشی لازم در سطح دانشگاه ها، مدارس و رسانه ها برای مقابله و رفع کلیشه های جنسیتی، خودشیفتگی و تقویت خودباوری و خودکارآمدی دختران در راستای کاهش آسیب های ناشی از خودشیءانگاری افزایش یابد.
بررسی نقش مصرف فرهنگی بر هویت دانش آموزان دبیرستان منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
117 - 134
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد مصرف کالاهای فرهنگی در شکل گیری هویت افراد جامعه دخیل است. در این میان، کودکان و نوجوانان بیشترین اثرپذیری را در این سنین از فضایی که در آن حضور داشته، آموزش دیده و رشد می کنند، خواهند داشت. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مصرف فرهنگی بر روی هویت دانش آموزان به نگارش درآمده است. جهت تدوین چهارچوب نظری تحقیق، از نظریات بوردیو استفاده شده است. روش مورداستفاده در این پژوهش از نوع پیمایشی (توصیف تبیین) حسب ماهیت آن بوده است. دانش آموزان دبیرستان منطقه پنج تهران در سال 1402 نیز به عنوان جامعه آماری و حجم نمونه آن نیز براساس فرمول کوکران با 95 درصد ضریب اطمینان به تعداد 384 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی برآورد ش ده اس ت. همچنین، در راستای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آزمون همبستگی پیرسون جهت تعیین روابط میان مؤلفه ها بهره برده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مصرف فرهنگی و هویت اجتماعی، فردی و ملی رابطه معناداری وجود دارد.
دو فضایی شدن دیپلماسی: مورد پژوهی دیپلماسی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
121 - 156
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مسئله تأثیر "انقلاب ارتباطات همزمان" و توسعه فضای مجازی و در نتیجه دو فضایی شدن جهان بر دیپلماسی را نشان می دهد و ضمن مطالعه پیامدهای فراگیر، آشوبناک غیرمکانی و غیرزمانی توسعه فضای مجازی بر نهاد و ساختار دیپلماسی و روند تطبیق دیپلماسی با محیط مجازی و در نتیجه دو فضایی شدن آن را واکاوی و آثار فضای دوگانه واقعی-مجازی بر دیپلماسی آمریکا را بررسی کرده است. لذا این پرسش اصلی مطرح شده است که "دو فضایی شدن جهان" چه تأثیری بر دیپلماسی و به طور خاص دیپلماسی ایالات متحده آمریکا داشته است؟ فرضیه پژوهش این است که دیپلماسی به دلیل ماهیت ارتباطی آن، به طور تاریخی تحت تأثیر تحولات در فن آوری ارتباطات بوده و "انقلاب ارتباطات هم زمان" به عنوان تازه ترین تحول در فن آوری ارتباطات، با دو فضایی کردن جهان و ایجاد جهان های موازی موجب دسته ای از تحولات قابل مشاهده در مفاهیم، نهاد، ساختار و روش های اجرای دیپلماسی، از جمله سرعت بیشتر و هزینه کمتر دیپلماسی، افزایش بازیگران، غلبه موضوعات جهانی بر موضوعات دوجانبه، و ظهور شاخه های جدید از جمله دیپلماسی دیجیتال، دیپلماسی عمومی دو، دیپلماسی سایبری، و توییپلماسی (Twiplomacy) شده است. این مقاله روش تحقیق ترکیبی شامل "مطالعه موردی" و"تحلیل تاریخی مقایسه ای" را برای مطالعه پیامدهای دو فضایی شدن جهان بر دیپلماسی ایالات متحده آمریکا به کار می گیرد.
ارائه الگویی مبتنی بر ابعاد اقتصاد مدور، تولید پاک و انقلاب صنعتی نسل چهارم برای بهبود بهره وری پایدار صنایع تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 185
حوزههای تخصصی:
گسترده
معرفی:
در عصر جهانی شدن، آگاهی در مورد مسائل پایداری در بین سازمان ها به سرعت در حال افزایش است که نیاز بیشتری را جهت اجرای اقدام های پایدار در زنجیره های تامین برای کاهش مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی ایجاد می کند. .پایداری توسط کمیسیون جهانی محیط زیست به عنوان توسعه ای که نیازهای نسل حاضر را با آگاهی از کمبود منابع طبیعی برآورده سازد، تعریف می گردد. در طول زمان، میزان اهمیت نسبی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای پایداری متفاوت بوده است . مدیریت همه جنبه های پایداری در یک سازمان بدلیل نیاز به تجدید ساختار کلی آن با تمرکز بر اتخاذ فن آوری های صنایع نسل چهارم، تولید پاک و اقدام ای اقتصاد دایره ای امری چالش برانگیز شده است. برای مقابله با چالش های ناشی از تغییر پارادایم به سمت پایدار، مفهوم اقتصاد مدور در سراسر جهان بسیار مورد توجه قرار گرفته است و به طور فزاینده ای به عنوان یک رویکرد نوین برای ایجاد کسب وکار پایدار مطرح شده است. اقتصاد مدور مدلی است که تولید زباله و انتشار آن را کاهش می دهد. دستیابی به منافع اقتصادی، حداقل رساندن تأثیرات زیست محیطی و افزایش کارایی مصرف منابع از اهداف اصلی اقتصاد دایره ای می باشد. این مفهوم به عنوان الگوی صنعتی جدید و به عنوان راه حلی برای کاهش اثرات منفی ناشی از اقتصاد خطی شده است. این نوع سیستم اقتصادی فرصت خوبی برای کاهش استفاده از مواد اولیه، محافظت از منابع مواد و نیز کاهش اثر کربن می باشد. هدف اصلی آن، تمیز دادن رشد اقتصادی از محدودیت های منابع طبیعی و تأثیرات اجتماعی است. تولید پاک یکی از مفاهیم نوینی است که چندین استراتژی طراحی زیست محیطی را ادغام می کند و می تواند به عنوان یک عامل بالقوه در اقتصاد مدور در نظر گرفته شود. تولید پاک بر یکپارچه سازی روابط بین محیط و مدیریت تاکید دارد. در عصر دیجیتالی شدن صنعتی، ارتباط بین صنایع نسل چهارم و اقتصاد مدور، امکان کشف راه های مختلف را فراهم کرده است که از طریق آن ها می توان به اهداف پایداری زیست محیطی دست یافت. در این تعامل دیجیتالی شدن صنایع به طور فزاینده ای نقش تسهیل گر را در تولید پاک بازی می کند. این انقلاب نقش مهمی را در پایداری کسب و کارها بازی می کند. این فناوری ها می توانند با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در زمان واقعی از سیستم تولید هوشمند، برنامه های کارآمد در تخصیص منابع و هماهنگی با تامین کننده در تولید پایدار را امکان پذیر نمایند. عطف به مطالب فوق، صنایع باید تلاش های خود را برای دستیابی به اهداف پایداری و اتخاذ رویکردهای بدیع در طول اقدام افزایش دهند. لذا، سوال اصلی پژوهش این است: عوامل اقتصاد مدور، تولید پاک و انقلاب صنعتی نسل چهارم مؤثر در ارزیابی عملکرد پایدار در صنایع غذایی و بهبود بهره وری آن کدامند؟ و اهمیت نسبی هر یک از آن ها چقدر می باشد؟ پژوهش حاضر از جهت تلفیق و توجه همزمان به مولفه های اقتصاد مدور، تولید پاک و انقلاب صنعتی نسل چهارم در عصر دیجیتالی شدن صنایع جهت ارزیابی عملکرد آن ها دارای نوآوری است.
متدولوژی:
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- پیمایشی است. قلمرو مکانی پژوهش، صنایع تولیدی فعال در بخش مواد غذایی استان بوشهر است. در ابتدا با روش کتابخانه ای و براساس مطالعه ی و تحلیل محتوای مبانی نظری و تجربی پژوهش، ابعاد و شاخص ها شناسایی گردیدند
جامعه آماری این تحقیق را خبرگان و متخصصان صنعتی و دانشگاهی که به لحاظ تجربی و تئوریک با موضوع آشنا بودند، تشکیل دادند. با روش غیرتصادفی هدفمند از نوع قضاوتی تعداد 8 نفر از آن ها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. در این بخش، ملاک انتخاب خبرگان، آشنایی تئوریک و تخصص شان در حوزه های محیط گرایی، مدیریت پایدار، انقلاب صنعتی نسل 4.0 و اقتصاد مدور بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. روایی این پرسشنامه با رویکرد تحلیل محتوای صوری و پایایی آن نیز بار روش آلفای کرونباخ با مقدار 0.705 تایید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی یا سوارا در محیط فازی استفاده گردید. این رویکرد یکی از روش های تصمیم گیری چند شاخصه جهت وزن دهی به شاخص ها است. مشخصه اصلی این روش نسبت به سایر روش های مشابه، توان آن در ارزیابی دقت نظر خبرگان درباره شاخص های وزن داده شده در طی فرآیند روش، سهولت پیاده سازی و عدم نیاز به حجم مقایسات بالا می باشد. علاوه بر آن، در این روش خبرگان می توانند با یکدیگر مشورت نمایند که این امر نتایج را نسب به سایر روش ها دقیق تر می نماید.
یافته ها:
به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی یا سوارا در محیط فازی استفاده گردید. پس از شناسایی شاخص ها، پرسشنامه طراحی و به صورت غیرحضوری در اختیار خبرگان جهت دریافت نظرها قرار داده شد.
خبره سوم
خبره دوم
خبره اول
بالا
متوسط
پایین
بالا
متوسط
پایین
بالا
متوسط
پایین
1
1
1
1
1
1
1
1
1
تولید پاک
0.67
0.5
0.4
0.67
0.5
0.4
1.5
1
0.67
اقتصاد مدور
0.4
0.33
0.29
0.67
0.5
0.4
0.67
0.5
0.4
صنایع 4.0
خبره ششم
خبره پنجم
خبره چهارم
1
1
1
1
1
1
1
1
1
تولید پاک
1
1
1
0.4
0.33
0.29
1.5
1
0.67
اقتصاد مدور
0.4
0.33
0.29
1
1
1
0.67
0.5
0.4
صنایع 4.0
خبره هشتم
خبره هفتم
1
1
1
1
1
1
تولید پاک
0.4
0.33
0.29
1.5
1
0.67
اقتصاد مدور
0.67
0.5
0.4
0.67
0.5
0.4
صنایع 4.0
وزن نهایی ابعاد و شاخص های عمکلرد پایدار صنایع محاسبه گردید.
وزن نهایی
شاخص
وزن نهایی
ابعاد
0.014
اینترنت اشیاء
0.23
صنایع 4.0
0.058
تکنولوژی داده های بزرگ
0.023
کارخانه هوشمند و تولید ابری
0.099
تکنولوژی پرینت3 بعدی
0.035
سیستم روباتیک
0.168
حمایت مدیریت عالی
0.39
تولید پاک
0.117
مدیریت مصرف انرژی و منابع
0.047
طراحی و بسته بندی سبز
0.074
خرید سبز
0.033
سرمایه گذاری
0.3
اقتصاد مدور
0.138
بازیافت ضایعات
0.081
استفاده مجدد از مواد دست دوم
0.051
فروش مواد قابل بازیافت
نتیجه:
نتایج پژوهش نشان داد تولید پاک و اقتصاد مدور به ترتیب بالاترین اهمیت نسبی را بهبود عمکرد پایدار صنایع تولیدی دارند. گوپتا و همکاران(2021)، در مطالعه ی خود بیان داشتند اقتصاد مدور و تولید پاک برجسته ترین نقش را در عملکرد پایدار سازمان ها دارند که با نتایج این تحقیق همراستا می باشد. همچنین، در بین شاخص ها؛ حمایت مدیریت عالی، بازیافت ضایعات، مدیریت مصرف انرژی و منابع و پرینت3 بعدی بالاترین وزن را دارند. لذا به این عوامل باید بیشتر توجه گردد. اما به این نکته باید توجه داشت که پیاده سازی هر یک از شاخص ها، به احتمال زیاد موانع و تضادهای بسیاری دارد؛ بنابراین، پژوهشگران می توانند در مطالعات بعدی خود این مشکلات را نیز واکاوی نمایند.
این می تواند در نتیجه عدم دسترسی به کانال های انتقال و یادگیری فناوری (شامل تقلید به واسطه مشاهده صنایع نسل چهارم، واردات تجهیزات و دانش فنی، ارتباطات علمی و فناورانه با کشورهای پیشرو) باشد از این رو پیشنهاد می شود تا ضمن بررسی مهم ترین تحولات، زیرساخت ها و پیش نیازهای مورد نیاز برای صنایع کشور جهت پیاده سازی تحولات انقلاب صنعتی چهارم تقویت شود. یکی از محدودیت های این پژوهش می تواند در جمع آوری داده ها با پرسشنامه محقق ساخته در قالب ابعاد و مفاهیم نوین براساس نظرات خبرگان عنوان گردد. مفروضه اساسی این روش، برابری خبرگان از لحاظ دانش است. از آنجائیکه به طور ناخودآگاه بین خبرگان از حیث آشنایی با مفاهیم این ابعاد یک شکاف دانشی وجود دارد که این می تواند تورش نتیجه را به همراه داشته باشد. لذا، امید است که این محدودیت در تحقیقات دیگر با اتخاذ تدابیر لازم مرتفع گردد.
بازخوانی اصول دادرسی کیفری در تقابل گفتمان های آزادی مدار و امنیت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
203 - 223
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از اصول دادرسی کیفری نیازمند شناسایی مفهومی و مصداقی آن است تا بر اساس آن بتوان اجرای عدالت را تضمین و مانع خودکامگی صاحبان قدرت شد. به رغم اهمیت این اصول و جایگاه والای آن در قوانین کیفری، این حوزه نیز به مانند سایر شئونات دیگر زندگی اجتماعی متأثر از تقابل گفتمان های آزادی مدار و امنیت گرا بوده و همین مسئله موجب گردیده تا با گذشت حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و تصویب قوانین متعدد ازجمله قانون آیین دادرسی کیفری 1392، همچنان مفهوم و مصادیق این اصول مبهم باقی بماند و تعریفی واحد از آن ارائه نشود. اختلاف نظرهای متعدد و وجود رویه های قضایی مختلف در این زمینه، ارائه تعریفی مناسب را ضمن تعیین مصادیق واقعی این اصول ایجاب می کند. در نوشتار حاضر که به روش توصیفی تحلیلی است با ارائه تعریفی مناسب از اصول دادرسی نشان داده می شود که تقسیم بندی اصول به دو دسته بنیادین و غیربنیادین صحیح نبوده و باید قائل بر یک نوع اصول دادرسی کیفری بود. در ادامه نیز با توجه به ضمانت اجراهای در نظر گرفته شده برای اصول دادرسی کیفری، ضمن برشمردن مصادیق واقعی این اصول، بیان می شود که مصادیق این اصول را باید به مواردی که رسیدگی های قضایی را تحت تأثیر قرار می دهند محدود کرد و هر مقرره قانونی را نمی توان جزء این مصادیق به شمار آورد.
واکاوی قصد سازگاری کشاورزان استان کرمانشاه با بحران کم آبی: کاربرد نظریه توسعه یافته فعال سازی هنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
209 - 226
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی قصد سازگاری کشاورزان استان کرمانشاه در زمینه سازگاری با کم آبی از طریق کاربرد نظریه توسعه یافته فعال سازی هنجار انجام شد. چارچوب تحقیق حاضر شامل قصد رفتاری و چهار عامل روانشناختی شامل آگاهی از پیامدها، انتساب مسئولیت، خودکارآمدی و هنجار شخصی بود. حجم نمونه این تحقیق شامل 380 نفر از کشاورزان گندم کار آبی استان کرمانشاه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات در این پژوهش از طریق پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسشنامه توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن از طریق پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای متغیرهای مختلف تحقیق مورد تائید قرار گرفت (863/0 تا 894/0). تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، سازه های آگاهی از پیامدها، انتساب مسئولیت و خودکارآمدی بر سازه هنجار شخصی اثر مثبت و معنی داری داشتند. همچنین سازه های هنجار شخصی و خودکارآمدی بر قصد سازگاری کشاورزان اثر مثبت و معنی داری داشتند و سازه قصد رفتاری به میزان 62 درصد مورد تبیین قرار گرفت.
فراروش مطالعات در حوزه معماری اسلامی برای ارتقای ادراک انسان از محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
23 - 36
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی منعکس کننده تنوع فرهنگی جوامع اسلامی و بیانگر حرکت های فرهنگی این گونه جوامع است و لازم به ذکر است بدانیم، معماری اسلامی بیشتر از جهان اندیشه، از فرم و مفهوم بهره برده است. از سویی دیگر، فرایند سیستماتیک و تعاملات افراد با محیط فیزیکی خود برای به دست آوردن ایده های بهتر از چگونگی روابط انسان با محیط ساخته شده خود بر روی معماری بسیار تأثیرگذار می باشد. نحوه استفاده از مکان ها، رفتار و پیوستن احساسات خود با این فضا از عوامل بسیار مهمی است که باید توسط طراحان در نظر گرفته شود تصویری که از هر فضا در ادراک انسان شکل می گیرد، از نظر فرایند شکل گیری بسیار ذهنی است در واقع فکر انسان و محیط برای ایجاد ترکیبی از کیفیت بصری در تعامل و ارتباط همیشگی هستند. همچنین ویژگی های فضایی محیط ساخته شده انسانی، بر ادراک انسان و مولفه های بصری داخلی آن نیز تأثیر می گذارد. پس درمی یابیم که مغز انسان شامل شبکه های عملکردی گسترده ای است که می توان هر کدام را به عنوان عملیات روان شناختی اساسی که برای ایجاد طیفی از حالات ذهنی از جمله خشم، غم، ترس، انزجار، و غیره که محدود هم نمی شود، مجدد توصیف کرد؛ بنابراین هدف این مقاله ارائه ی فراروش مطالعات در حوزه معماری اسلامی برای ارتقای ادراک انسان از محیط می باشد و روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع ترکیبی و از جنبه ی هدف کاربردی است و برای دستیابی به هدف پژوهش از راهبرد فراروش استفاده شده و جنس داده های این پژوهش از نوع متن مقالات مورد بررسی می باشد. برای بررسی مطالعات علمی پژوهشی از پایگاه های اسکولار و ساینس دایرکت و حوزه ی تخصصی هنر و معماری که در بازه ی زمانی 2019 الی 2023 به چاپ رسیده اند، استفاده شده است. در بررسی این مطالعات کشف رابطه ی بین پارادایم های فلسفی، افق های زمانی، رویکرد و ماهیت پژوهش، روش های تحقیق و تحلیل و ابزارهای آن ها مدنظر می باشد. در بررسی مطالعات صورت گرفته و نتایج خروجی یافته های تحقیق با نرم افزار مکس کیودا نشان می دهد که بیشتر مطالعات از روش تحقیق کیفی، پارادایم اثبات گرایانه، روش گردآوری اطلاعات اسنادی کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا استفاده کرده اند، پس درمی یابیم که فراوانی مطالعات با روش تحقیق کیفی بسیار گسترده و مطالعات کمی و ترکیبی بسیار کمتر مورد استقبال نویسندگان قرار گرفته است و البته باید در نظر داشت که کمبود ابزارهای تحلیل کیفی نوین و بررسی فصل مشترک و راهبردهای این دو حوزه بسیار به چشم می خورد.
رابطه تمایل به کمک به دیگران و تاب آوری با رشد پس از آسیب در افراد دارای سابقه ابتلا به کرونای افراد نزدیک: نقش تعدیل کنندگی احساس گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان تمایل به کمک به دیگران و تاب آوری و رشد پس از آسیب با نقش تعدیل کنندگی احساس گناه مرتبط با آسیب در افراد دارای سابقه ابتلا به بیماری کووید-19 در افراد نزدیک بود. به این منظور، 189 نفر از افرادی که یکی از نزدیکان آن ها طی شش ماه اخیر به علت ابتلا به بیماری کووید-19 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بستری شده بودند، به شیوه در دسترس انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسش نامه های رشد پس از آسیب، تاب آوری، احساس گناه مرتبط با آسیب و نوع دوستی بزرگ سالان کردند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطه میان تاب آوری و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیل کنندگی نداشتند. در مقابل، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطه میان رشد پس از آسیب و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیل گنندگی داشت. نتیجه گیری از یافته های مطالعه حاضر می تواند گویای نقش عوامل بین فردی و درون فردی در ارتقای سازگاری و حتی رشد افراد متعاقب تجارب آسیب زا باشد.
طراحی الگوی دانشگاه تمدن ساز در نظام آموزش عالی ایران، رویکرد کیفی (مطالعه موردی: دانشگاههای غرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر، بررسی و دریافت چیستی و طراحی الگوی دانشگاه تمدن ساز در نظام آموزش عالی ایران(مورد مطالعه: دانشگاههای غرب کشور) با استفاده از رویکرد کیفی از منابع پژوهشی و تأیید مؤلفه ها از نظر خبرگان دانشگاهی بود که منجر به شناسایی مهم ترین مؤلفه های شکل گیری دانشگاه تمدن ساز و نقش آنها شد. روش: در این تحقیق با استفاده از روش کیفی(گراندد تئوری) و از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، مؤلفه ها از دیدگاه ۱۵ نفر از صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، شناسایی و دسته بندی شدند. یافته ها و نتایج: مؤلفه های دانشگاه تمدن ساز در نظام آموزش عالی ایران دارای پنج بعد اصلی، شامل شرایط علّی، بسترساز، مداخله گر، راهبرد و پیامدها می باشد. از جمله مهم ترین مؤلفه ها در بعد علّی، به ضرورت تمدن سازی، توانمندسازی، بهسازی وظایف و ارتقای کارامدی دانشگاهها؛ در بعد بسترسازی به: ظرفیت سازی، تأمین زیرساختهای مادی و انسانی، توسعه منابع انسانی، هویت ملی، چشم انداز مشترک و مرجعیت علمی؛ در بعد عوامل مداخله گر به: تکریم علم و عالم، افتخارات تمدن ایرانی، نظام سازی و نظام ارزشیابی؛ در راهبردها به: دیپلماسی علمی، توسعه فنّاوری، ارتقای کارامدی پژوهشی، برنامه ریزی، ارتباط صنعت و دانشگاه، ساختارهای منعطف، مدیریت تعارض و تفکر سیستمی و در بعد پیامدی به: اشتغال آفرینی، ترویج الگوی فضائل، تشکیل حکومت دانایی محور می توان اشاره کرد. هر ۲۵ مؤلفه شناسایی شده به عنوان مؤلفه های دانشگاه تمدن ساز در نظام آموزش عالی ایران دارای نقش مهمی می باشند.
تاریخ رصدگری در ایران و جهان اسلام تا رصدهای ممتحن (213 قمری / 828 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
به رغم تأکید شماری از اخترشناسان دوره اسلامی بر نبود رصدی میان رصدهای بطلمیوس (حدود 130-141 میلادی) و «رصدهای ممتحن»، در منابع مختلف گزارش هایی پراکنده از رصدهایی در همین بازه، چه در روزگار ساسانی و چه در دوره اسلامی به چشم می خورد. جستار حاضر دربردارنده تحلیل آگاهی های موجود درباره این رصدها است: سه مجموعه رصد ایرانی در دوره ساسانی (در حدود 470، 556 و حدود 633-634 میلادی)، رصدهای رصدگری ناشناس در 90 -100 قمری / 709 -718 میلادی در بُست (شهر لشکرگاه امروزی در افغانستان)، رصدهای احمد بن محمد نهاوندی حاسب در جندی شاپور در 170 و اندی قمری / 787 -795 میلادی، و رصدهایی احتمالاً در مرو توسط یحیی بن ابی منصور در 202 ق / 817 میلادی یا اندکی پیش از آن. همه این رصدها در محدوده جغرافیایی ایران جای داشته اند. گویا پژوهشگران عموماً توجهی به رصدهای بُست و مرو نداشته اند..
تحلیل هندسی و عددی آرایه های معماری آستانه ماهان از جنبه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش، تحلیل دو جنبه اصلی ریاضیات؛ یعنی تحلیل «هندسی» نقوش و تحلیل «عددی» آرایه های معماری مزار شاه نعمت الله ولی ماهان بود. روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و برداشتهای میدانی است. در این مقاله ابتدا به شناخت اشکال و اعداد آرایه های معماری پرداخته شده و سپس احتمال ارتباط معنایی آنها را با مضامین عرفان اسلامی و اندیشه های شاه نعمت الله ولی بررسی می شود. یافته ها: نقش هندسی «چلیپا» و عدد «چهار» در تزئینات معماری آستانه بیشترین کاربرد را داشته و در ترکیب با هندسه هشت ضلعی منتظم، نمادی از «انسان کامل» و مظهر نور الهی و یادآور «حضور منجی موعود» است. نتیجه گیری: به نظر می رسد معماران این اثر، از نقوش هندسی منحصر به فردی بر پایه اعداد یک تا دوازده در شمسه ها و آرایه ها بهره برده اند که اشاره به اعتقادات شیعی اشاره دارند. «عدد دوازده» در نقاشی منحصر به فرد خطوط چلّه خانه برای معرفی امام دوازدهم شیعه به کار رفته و به نظر می رسد آموزه های شاه نعمت الله به صورت آرایه های معماری در مقبره وی مجسّم شده است. همچنین چرخش، پیچش و گردش این دوازده تَرک و وصول آنها به دایره ای واحد، نمایانگر اصل «وحدت در عین کثرت» است.