مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
گردشگری عشایری
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
712 - 727
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تجربه محور در مناطق عشایری قشقایی است. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران داخلی و خارجی که در بازه زمانی فروردین ماه تا تیرماه 97 از مناطق موردمطالعه بازدید داشته اند، به کمک جدول مورگان، حجم 400 نمونه ای انتخاب شد که 384 پرسشنامه صحیح از آن استخراج شد. این پژوهش دارای هدف کاربردی است، و از روش توصیفی - تحلیلی و از ابزار مصاحبه باز و پرسشنامه محقق ساخته در آن استفاده شد که روایی نیز توسط 15 نفر از کارشناسان مربوطه (استادان دانشگاه و فعالان صنعت) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات زوجی (PLS) و به کمک نرم افزار SMART PLS انجام شده است. پژوهش حاضر در قالب مدل محقق ساخته تأثیر عوامل ملموس فرهنگی، ناملموس فرهنگی، کیفیت ادراک شده و ادراک حس مکان بر تجربه ادراک شده گردشگران عشایری را مورد واکاوی قرار داده است . برای استنباط علمی با استفاده از تحلیل عامل تأییدی در قالب مدل سازی معادلات ساختاری، میزان تبیین واریانس و ضریب تأثیر عامل های مستقل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از رابطه معناداری مثبت هر چهار مؤلفه مذکور بر تجربه ادراک شده گردشگران است و همچنین ضریب اثر مؤلفه های ملموس فرهنگی (33/0)، ادراک حس مکان (29/0)، ناملموس فرهنگی (08/0) و کیفیت ادراک شده (07/0) هستند و هم چنین میزان تبیین واریانس عوامل ذکرشده بر تجربه ادراک شده برابر 34 % محاسبه شده است.
بررسی پتانسیل کارآفرینی گردشگری فرهنگی در جامعه عشایر قشقایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
62 - 78
حوزههای تخصصی:
کوچ نشینی کهن ترین شیوه زیست بشر است که پا برجا بودن آن تا عصر حاضر از بزرگ ترین جاذبه های این شیوه معیشت است. دیدنی های زندگی کوچ نشینی می تواند جذابیت های بسیاری برای گردشگران داخلی و خارجی داشته باشد و به صنعت گردشگری کشور کمک کند، اما امروزه تغییر نگرش در زندگی کوچ نشینی و عشایری، نبود فرصت های اقتصادی، مشکلات فرهنگی و زیست محیطی، شکست پیوندهای اجتماعی و مشکلات این نوع زندگی از یک طرف و رشد و توسعه کشور از سوی دیگر هر روز عرصه را بر کوچ نشینان تنگ تر و آنان را برای ادامه این شیوه زیستی دل زده می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی پتانسیل های کارآفرینی گردشگری قومی انجام شده است تا با شناسایی این پتانسیل ها، زمینه ای برای بهره گیری از آن ها برای کارآفرینی و اشتغال زایی، درآمدزایی و در نهایت فرصتی برای احیا آداب ورسوم و بهبود وضعیت معیشت مردم عشایر قشقایی از طریق گردشگری قومی فراهم گردد. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از ابزارهای مصاحبه و مشاهده انجام شده است. مصاحبه با تعداد یازده نفر از کارآفرینان گردشگری عشایری به روش گلوله برفی انجام پذیرفت. مشاهده نیز از دو تیره عشایری گردشگر پذیر به صورت مشارکتی به عمل آمد. در نهایت نتایج تحلیل ها نشان داد که تمام اجزای زندگی عشایری پتانسیلی برای کارآفرینی گردشگری هستند. بر اساس نتایج مصاحبه ها گردشگری عشایری موجب اشتغال زایی، احیای پوشاک، مهارت های تولید سنتی و صنایع دستی می شود، اما مشاهدات نشان داد که گردشگری عشایری برخلاف انتظار موجب اشتغال زایی و کسب درآمد نشده است. همچنین گردشگری عشایری بر احیای پوشاک، صنایع دستی و تولیدات بومی تأثیر چندانی نداشته است.
طراحی الگوی مدیریت توسعه گردشگری عشایری با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری – تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق عشایرنشین شاهسون با جذابیت های فرهنگی و طبیعی منحصر به فرد بعنوان یکی از مهمترین گزینه های توسعه اکوتوریسم در شمالغرب ایران مطرح است. با این وجود چارچوب و عوامل توسعه گردشگری عشایری در مطالعات پیشین کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. بر این اساس مطالعه حاضر با بهره گیری از رویکرد مدلسازی ساختاری-تفسیری، ارائه الگوی توسعه گردشگری عشایری را هدف قرار داده است. بدین منظور داده های مورد نیاز با رویکرد تحقیق کیفی– کمی جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. ابتدا با استفاده از نمونه گیری قضاوتی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان گردشگری شامل اساتید دانشگاه، کارشناسان گردشگری و عشایری، ابعاد و عوامل تاثیر گذار بر توسعه گردشگری عشایری شناسایی و دسته بندی گردید. در مرحله بعد با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد تعیین و بصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته و استفاده از تحلیل MICMAC متغیر مستقل، وابسته، تاثیرگذار و دو وجهی کلیدی در توسعه گردشگری عشایری شناسایی شدند. نتایج نشان داد که توانمندسازی جامعه عشایری با قرار گرفتن در ربع اول ماتریس به عنوان کلیدی ترین متغیر دو وجهی، یکی از مهمترین پیشران های توسعه گردشگری عشایری به شمار رفته و تقویت و توسعه آن باید در اولویت سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه گردشگری عشایری قرار گیرد. از طرف دیگر سرمایه های اجتماعی، کنشگری دولت، عوامل ساختاری-نهادی با قرار گرفتن در ربع دوم ماتریس از جمله متغیرهای استراتژیک تاثیرگذار بر توسعه گردشگری عشایری شناسایی شدند.
بررسی عوامل موثر بر توسعه گردشگری عشایری با استفاده از تکنیکSWOT (مطالعه موردی: ایل بختیاری)
منبع:
فضای گردشگری سال سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
105 - 120
حوزههای تخصصی:
گردشگری در قالب الگوهای فضایی خاص به وجود می آید. یکی از این الگوها، گردشگری عشایر است. توسعه گردشگری عشایری، امکان افزایش درآمد خانوارهای عشایری، اشتغال زایی و جلوگیری از مهاجرت های عشایری را در بستر بهبود کیفیت زندگی و توزیع متعادل خدمات و تسهیلات رفاهی در مناطق عشایری، فراهم می کند. قلمرو ایل بختیاری با جاذبه های طبیعی، منابع و پتانسیل های سنتی، فرهنگی و زیست محیطی، فرصت بزرگی در توسعه گردشگری عشایری،در ایران به شمار می رود. مقاله حاضر، پژوهشی به منظور تدوین راهبردهای توسعه گردشگری عشایری با استفاده از SWOT می باشد. با استفاده از این مدل، نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهادر قالب 4 جدول تدوین شد. در نهایت 15 راهبرد در 4 سطح راهبردهای تهاجمی، اقتضایی، انطباقی و تدافعی برای توسعه گردشگری عشایری ارائه گردید. از میان راهبردهای ارائه شده، نتایج نشان داد کهتهیه طرح های جامع گردشگری عشایری باید با تاکید بر بازشناسی زمینه طبیعی و ژئومورفولوژیک در منطقه زاگرس باشد. همچنین واگذاری مدیریت گردشگری به ایل بختیاری می تواند، باعث تقویت بنیان های اقتصادی عشایر و افزایش نظارت آنها بر محیط زیست در منطقه شود
بررسی عوامل انگیزشی مؤثر در توسعه ی گردشگری عشایری (مطالعه موردی: ایل قشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل انگیزشی مؤثر در توسعه گردشگری عشایری ایل قشقایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران خارجی و داخلی می باشد. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 322 گردشگر است که بر مبنای روش نمونه گیری در دسترس توزیع شد. برای سنجش میزان سازگاری درونی (پایایی) مقدار آلفای کرونباخ برای عوامل رانشی 0/82 و برای عوامل کششی 0/87 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T-test، آزمون فریدمن، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون توکی و ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است. نتایج نشان می دهد تفاوت معناداری بین عوامل کششی و رانشی وجود دارد. از عوامل انگیزشی رانشی بالاترین رتبه ها به ترتیب مربوط به تجربه سبک زندگی عشایر، لذت بردن از یک شب زندگی در بین عشایر و آشنایی و کشف مکان های جدید می باشد. در بین عوامل انگیزشی کششی نیز جاذبه های لباس های محلی عشایر، موسیقی و رقص سنتی عشایر و وجود امنیت در مقصد به ترتیب از بالاترین اولویت ها بر خوردار می باشند.
تحلیل کیفی عوامل موثر بر توسعه گردشگری عشایری (مورد مطالعه: عشایر شاهسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیشت عشایری امروزه با چالش های جدی همراه شده است. سیاست گذاری های غلط در رابطه با جامعه عشایری، باعث شده است، تعداد جمعیت عشایر کوچنده نسبت به گذشته کمتر شده و عشایر به یکجانشینی سوق داده می شوند. این در حالی است که جامعه عشایری ایران از پتانسیل های بالایی برای جذب گردشگر برخوردار است که عواید حاصله از آن می تواند بعنوان یک گزینه معیشتی مکمل برای عشایر مطرح باشد. استفاده از قابلیت های گردشگری، نیازمند سیاست گذاری و شناخت عوامل تاثیرگذار بر توسعه گردشگری عشایری است. بر این اساس، هدف این پژوهش شناسایی عوامل تاثیرگذار بر توسعه گردشگری عشایری بعنوان مکمل معیشت عشایری است. این تحقیق از نوع پژوهش های کیفی بوده و با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان انجام یافته است. از تحلیل تماتیک برای استخراج مفاهیم پنهان مرتبط با عوامل تاثیرگذار بر گردشگری عشایری استفاده و در قالب دو دسته عوامل ایجابی و سلبی طبقه بندی شدند. عوامل ایجابی که دارای تاثیر مثبت بر توسعه گردشگری عشایری است شامل: سرمایه اجتماعی، کنشگری دولت، توان محیطی، سرمایه فرهنگی و نمادین، توان اقتصادی، امکانات و زیرساخت ها و توانمندسازی جامعه عشایری است. همچنین عوامل سلبی توسعه گردشگری عشایری شامل موانع فرهنگی، موانع اجتماعی، موانع زیست محیطی، موانع شناختی-دانشی و بی توجهی به عشایر بود.
گونه شناسی گردشگران و محصولات گردشگری مبتنی بر منابع و ظرفیت های جامعه و مناطق عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغییر اقلیم، جریانات نوسازی، مدیریت فرابخشی، اقتصاد فرتوت و تحریمی، عدم حفظ ساختار همپیوند انسان-مرتع-دام و غیره، منجر به این شده است که عشایر، در کنار دامداری به دنبال الگوی معیشت جایگزین و اقتصاد مکمل باشند. یکی از این الگوها، گردشگری است. به عقیده ی بسیاری از پژوهشگران، تمام اجزای زندگی و معیشت عشایر، یک ظرفیت و منبع برای گردشگری محسوب می شود. از این رو، این ظرفیت ها، باید شناسایی و طبقه بندی شوند و متناسب با هر سرزمین و قومی در چرخه ی تبدیل محصول گردشگری قرار گیرند.هدف پژوهش: پژوهش حاضر، با رویکرد اکتشافی، شناسایی و گونه شناسی منابع، محصولات و گردشگران گردشگری عشایری را به عنوان هدف اصلی خود قرار داده است.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع توصیفی-اکتشافی و از نظر ماهیت، از نوع کیفی مبتنی بر مرور محتوایی پیشنه ی تحقیق است. جامعه ی آماری تحقیق محتوای علمی تولید شده در زمینه "ظرفیت های جامعه و مناطق عشایری برای گردشگری" بودند. از این رو جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای بود. مرور محتوایی پیشینه و اسناد موجود بر اساس رویکرد استخراج مفاهیم مرتبط با منابع گردشگری بوده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: در پژوهش حاضر، ظرفیت های کل عشایر در پهنه ی سرزمینی ایران مدنظر قرار گرفته است که شامل 251.624 خانوار عشایری در قالب 104 ایل و در حدود 565 طایفه می شوند.یافته ها و بحث: یافته ها نشان داد که در جامعه و مناطق عشایری 50 منبع و ظرفیت برای شکل گیری محصول گردشگری وجود دارد که در 8 مقوله، شامل میهمان نوازی، کوچ، ساختار معیشت (نظام سکونتگاهی، خوراک، پوشش و پوشاک، موسیقی، دانش بومی)، صنایع دستی، نظام ایلی، نظام دامداری، رویدادها و محیط طبیعی-جغرافیایی دسته بندی شدند. همچنین، چهار گونه ی خدمات و محصولات گردشگری عشایری تحت عنوان تجربه ی اصیل، بازدید اصیل، تجربه ی نمادین و مصرف نمادین شناسایی شدند. در گونه شناسی گردشگران، چهار گونه ی عشایر، بازدیدکننده غیرمشارکتی، عشایرنما و مصرف کننده ی عشایری شناسایی شدند در نهایت مشخص گردید که گردشگری عشایری بیشترین ترکیب پذیری را با گردشگری فرهنگی و اکوتوریسم دارد.نتایج: تمام اجزای الگوی زیست عشایر به عنوان منبع و ظرفیت گردشگری هم در درون مناطق عشایری به صورت اصیل، قابل برنامه ریزی هستند و هم قابلیت نمایشی شدن در فضاهایِ غیرعشایریِ طراحی شده را دارند. با توجه به اینکه بسیاری از ظرفیت های شناسایی شده به نوعی با حضور و نقش آفرینی زنان عشایری همراه هستند، بار اصلی تبدیل ظرفیت های عشایری به محصول گردشگری بر عهده ی بانوان عشایری می باشد. به عنوان توصیه ی نهایی، در این روند می بایست به خطرات ناشی از کالایی شدن فرهنگ عشایر توجه نمود.
مکان یابی احداث اکوکمپ های گردشگری عشایری در منطقه چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر حاضر، گردشگری با توجه به رشد غیرقابل انکار آن، به انواع مختلف در حال توسعه و نقش آفرینی است. گردشگری عشایری به دلیل ارتباط با طبیعت و فرهنگ بومی، اهمیت زیادی پیدا کرده است. احداث اکوکمپ های گردشگری عشایری، نمونه بارزی از برنامه ریزی در این زمینه است. در این راستا برنامه ریزی برای رشد و توسعه آن ضروری است.هدف پژوهش: هدف این تحقیق، شناخت و مکان یابی مناطق مستعد اکوکمپ های گردشگری عشایری در منطقه چهارمحال و بختیاری است.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی و پرسشنامه به روش مقایسه زوجی است. جامعه آماری را کارشناسان مرتبط با موضوع تشکیل داده که 30 نفر جهت مقایسه زوجی شاخص ها به روش AHP انتخاب شدند. همچنین از الگوریتم های موجود در GIS نیز برای ترسیم نقشه ها و مکان یابی مناطق مستعد احداث اکوکمپ های عشایری استفاده گردید. شاخص های تحقیق عبارت اند از ارتفاع، شیب، خاک، کاربری و پوشش اراضی، نزدیکی به منابع آب، دوری از مناطق حفاظت، فاصله از خط گسل، فاصله از زمین لغزش، متوسط دما سالانه، متوسط بارش سالانه، نزدیکی به جاده ارتباطی، نزدیکی به شهر، نزدیکی به روستا، تراکم جمعیت.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش، مناطق عشایری استان چهارمحال و بختیاری است. یافته ها و بحث: مهمترین معیار جهت احداث اکوکمپ گردشگری، نزدیکی به منابع آب با ضریب اهمیت 148/0 شناخته شده است. بعد از آن شاخص های نزدیکی به جاده ارتباطی با ضریب اهمیت 130/0؛ کاربری اراضی با وزن 109/0 و همچنین دوری از زمین لغزش با امتیاز 096/0 شناخته شده اند. یافته ها گویای این مطلب است که منطقه چهارمحال و بختیاری دارای ظرفیت های قابل توجه ای برای توسعه گردشگری و احداث اکوکمپ است. همچنین این تحقیق تایید می نماید که کانون های عشایری می تواند با احداث اکوکمپ های گردشگری ارتباط داشته باشند؛ چرا که 10 کانون عشایری در پهنه هایی از منطقه چهارمحال و بختیاری قرار گرفته اند که بر اساس تحلیل، بهترین پهنه ها برای احداث اکوکمپ گردشگری محسوب می شوند.نتایج: نتایج نشان داد که 10 اکوکمپ شامل چلگرد، شرمک، هیرگان، شیخ علیخان، شلیل، صمصامی، بارز، قلعه مدرسه، مازه سوخته و کری بنیچه برای توسعه گردشگری عشایری در این منطقه می تواند طراحی و برنامه ریزی شود.
ارزیابی تناسب اراضی برای برنامه ریزی گردشگری عشایری در منطقه کوهرنگ با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
81 - 94
حوزههای تخصصی:
شناخت نواحی مستعد توسعه گردشگری از جمله گردشگری عشایری می تواند بسترساز برنامه ریزی و توسعه باشد. منطقه کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری به واسطه جامعه عشایری، از ظرفیت مطلوبی برای توسعه گردشگری عشایری برخوردار است. با توجه به این ظرفیت، بایستی برنامه ریزی مناسب با توجه به کاربری اراضی آن انجام شود. هدف این پژوهش ارزیابی تناسب اراضی منطقه کوهرنگ برای برنامه ریزی گردشگری عشایری در سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی سازمان نقشه برداری کشور در سال 1392 است. تحلیل ها بر اساس روش AHP فازی در نرم افزار Arc GIS انجام شده است. داده ها در محیط نرم افزار، فازی سازی و استاندارد شدند. برای مقایسه معیارها و زیرمعیارها نیز از دیدگاه 10 کارشناس جهت مقایسه در نرم افزار Expert Choice استفاده شد. در نهایت نقشه های مربوط به هر معیار تهیه و در نهایت نیز، نقشه تناسب اراضی برای برنامه ریزی گردشگری منطقه تدوین شد. نتایج نشان داد که هشت معیار در ارزیابی تناسب اراضی برای برنامه ریزی گردشگری عشایری قابل استفاده هستند. سه معیار مجاورت با منابع آب با وزن 268/0 ، پوشش اراضی با وزن 237/0 و مجاورت با جاده با وزن 145/0 به عنوان مهمترین معیارها در ارزیابی تناسب اراضی برای گردشگری عشایری شناخته شدند. نتایج نشان داد که اراضی بسیار مناسب منطقه برای گردشگری عشایری 258/471 کیلومترمربع بوده که معادل 80/12 درصد از مساحت منطقه است. همچنین اراضی نسبتاً مناسب برای برنامه ریزی گردشگری عشایری نیز 57/27 درصد از اراضی منطقه را به خود اختصاص داده است. تحلیل الگوریتم موران در زمینه الگوی توزیع اراضی مستعد گردشگری عشایری نشانگر آن است که اراضی شناسایی شده به صورت خوشه ای توزیع شده اند و بیشترین تمرکز اراضی مستعد در بخش شمال غربی و همچنین شرق منطقه قرار دارد. در مجموع منطقه، دارای اراضی مستعدی برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری عشایری است.
تحلیل روند پژوهش های گردشگری عشایری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: منابع و ظرفیت های فراوانی برای توسعه ی گردشگری عشایری در ایران وجود دارد که از نظر اجرایی و پژوهشی مغفول مانده است. علیرغم اهمیت مزیت رقابتی گردشگری عشایری، پیشینه ی پژوهشی متمرکز بر جایگاه آن در ادبیات گسترده ی گردشگری، ضعیف به نظر می رسد. . ضرورت بررسی روند پژوهش های علمی در هر حوزه ای از دانش، به دلیل اهمیت ارائه ی تصویر شفاف از سیر علمی این پژوهش ها و شناسایی شکاف های پژوهشی در آن حوزه از دانش می باشد.هدف پژوهش: در همین راستا هدف پژوهش حاضر، توصیف و تحلیل محتوای پژوهش های ایرانی گردشگری عشایری است.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع توصیفی-اکتشافی، از نظر ماهیت داده ها، کیفی مبتنی بر داده های ثانویه ی آرشیوی، به لحاظ روش جمع آوری داده ها، کتابخانه ایِ آنلاین و از نظر تحلیل، کمّی مبتنی بر تحلیل محتوای کمّی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی مقالات علمی و پایان نامه ها/رساله هایی می باشد (تمام شماری) که با محوریت گردشگری عشایری به چاپ رسیده و انجام شده اند. با دریافت فایل این مقالات و پایان نامه ها/رساله ها، بر اساس سئوال های پژوهش این اسناد با استفاده از نرم افزار SPSS22 تجزیه و نرم افزار مایکروسافت-اکسل 2016 ترکیب و تحلیل شدند.قلمرو جغرافیایی پژوهش: پژوهش حاضر، قلمروی جغرافیایی خاصی ندارد و با رویکرد بررسی اسنادی-آرشیوی، تمام پژوهش ها در زمینه ی گردشگری عشایری را مدنظر قرار داده است.یافته ها و بحث: تعداد پژوهش های گردشگری عشایری 68 مورد است و سرآغاز آن مربوط به سال 1386 است. در سال 1400 و 1401، بیشترین تعداد آن منتشر شده اما در سال 1402 با کاهش چشمگیری روبرو شده است. 53% پژوهش ها در حوزه ی نشریات و پایان نامه ها/رساله های جغرافیایی منتشر شده اند. بیشترین تخصص دانشگاهی، ترکیبی (بین رشته ای) و جغرافیایی بوده است. بیشترین گرایش موضوعی مربوط به موضوعات برنامه ریزی، ظرفیت سنجی منابع در مناطق و جامعه ی عشایری و اثرات گردشگری عشایری، و بیشترین رویکردهای مطالعاتی مربوط به رویکرد علمی و دانش محور بوده است. گردشگری عشایری بیشتر با رویکردهای گردشگری طبیعی-فرهنگی، گردشگری روستایی و احداث اقامتگاه بومگردی در ارتباط است. ایلات قشقایی و بختیاری و استان های فارس، چهارمحال وبختیاری، بیشتر از سایرین در این پژوهش ها مدنظر قرار گرفتند. عمده ی پژوهش ها از روش کمّی استفاده نموده اند. نقش تاثیرپذیر گردشگری عشایری پُررنگ تر بوده و بیشتر از جنبه ی عرضه محوری، این پژوهش ها انجام شده است.نتایج: به عنوان نتیجه گیری کلی، پژوهشگران این حوزه روند علمی و دانش محورشدن در پژوهش های گردشگری عشایری و به تبع آن سیاست گذاری و اجرای صحیح سیاست ها را در پیش گرفته اند، اما روند این پژوهش ها در سال 1402 دچار یک افول زودرس شده است. پیشنهادات کاربردی مبتنی بر یافته ها و نتایج در حد اقتباس پژوهشگران به منظور اصلاح رویکردهای قبلی و یا آغاز پژوهش های نوین در این حوزه ارائه گردید.
شناسایی و اولویت بندی مناطق مستعد گردشگری عشایری در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده از ظرفیت های جامعه و مناطق عشایری به عنوان یک منبع گردشگری کمتر دیده شده در جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی نقش مهمی در برنامه ریزی تنوع بخشی به معیشت جامعه ی عشایری ایفا می کند.هدف پژوهش: بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مناطق و مراکز مستعد گردشگری عشایری در استان همدان می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است که با استفاده از راهبردهای پیمایش انجام پذیرفته است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه بود. مصاحبه ها با 8 نفر از کارشناسان و خبرگان و پرسشگری توسط 22 نفر از کارشناسان تعاونی عشایری و اداره امور عشایر استان همدان انجام شد. همچنین به منظور شناسایی شاخص ها و معیار های لازم برای تعیین مناسب تربن مکان گردشگری در استان از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان استفاده گردید. این شاخص ها عبارت بودند از : دسترسی و کیفیت ایل راه ها، زیرساختهای گردشگری، شرایط مناسب جغرافیایی، جمعیت مراکز عشایری، تنوع جاذبه ها، پذیرش گردشگران، شرایط اقتصادی عشایر، وجود آب و برق، تعامل با دولت. به منظور اولویت بندی مناطق شناسایی شده از تکنیک TOPSIS استفاده شد. همچنین، قبل از پرداختن به تکنیک تاپسیس وزن معیارها با استفاده از روش آنتروپی شانون تعیین می گردد. در نهایت در محیط جی آی اس جانمایی مراکز گردشگری عشایری بر روی نقشه مشخص شدند.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش محدوده استان همدان و سامانه های عشایری این استان می باشد که در پنج شهرستان همدان، اسدآباد، بهار، تویسرکان، و نهاوند محدود شده اند.یافته ها و بحث: نتایج نشان داد “معیار دسترسی و کیفیت ایل راه ها" ، معیار “شرایط مناسب جغرافیایی" و معیار " زیرساخت های گردشگری"به ترتیب بیشترین میزان تاثیر مثبت را بر ایجاد مراکز گردشگری عشایری منطقه دارا می باشند. همچنین نتایج نشان داد اولویت های شناسایی شده جهت ایجاد مراکز گردشگری عشایری در استان همدان اول شهرستان نهاوند (سراب گیان)، دوم شهرستان همدان (تاریک دره و گنجنامه) و سوم شهرستان بهار (فسیجان) می باشند.نتایج: با توجه به نتایج، جهت برنامه ریزی برای ایجاد مرکز گردشگری عشایری، لازم است به اولویت های شناسایی شده در استان توجه گردد. همچنین با توجه به اهمیت معیارهای شناسایی شده، برای راه اندازی این مراکز تامین جاده ها و ایل راه ها، دسترسی به آب و برق، شرایط آب و هوایی، پوششی گیاهی، همچنین ایجاد زیرساخت های گردشگری نظیر تأسیسات و تجهیزات گردشگری، خدمات و تسهیلات بیشتر مورد توجه قرار گیرند.