فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۹ مورد.
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
209-236
حوزههای تخصصی:
تامین مالی مناسب بخشِ سلامت، علاوه بر افزایش سطح سلامت جامعه، استفاده بهینه تر از این منابع را به دنبال داشته و می تواند باعث صرفه جویی منابع در این بخش بسیار بزرگ شود. هدف از این پژوهش، کاوش در جهت یافتن روش هایی است که به تامین مالی با اثربخشی بالاتر در جهت ارتقای سطح سلامت جامعه و مصرف بهینه تر بخش سلامت منجر شده و بتواند علاوه بر بالاتر بردن آن، مصرف با صرفه ی بیشتر را نیز به دنبال داشته باشد. در این پژوهش بعد از بسط و استخراج مدل جدید و مناسب، از داده های سری زمانی اقتصاد ایران برای سال های 1380 تا 1400 استفاده شده است. برای بررسی وضعیت سلامت سه شاخص اصلی امید به زندگی، نرخ مرگ و میرخام و نرخ مرگ و میر نوزادان به کار رفته است. نتایج حاکی از آنست که ضمن آنکه سطح مخارج از جیب خانوار در حالت فاجعه بار قرار دارد، تامین مالی از طریق پرداخت های مستقیم دارای کمترین اثر بخشی و گاها اثراتی زیانبار بر سلامت جامعه است؛ در حالی که تامین مالی از طریق بیمه های سلامت دارای بیشترین اثر بخشی است. تامین مالی سلامت از طریق افزایش مخارج عمومی سلامت دولتی را می توان در رده دوم اولویت در نظر گرفت در حالی که مخارج کارفرما که عمدتا پرداخت های بیمه ای سلامت برای افراد تحت پوشش را دربرمی گیرد، نتایج بسیار بهتری را در حالتی خواهد داشت که صرف مخارج دولتی و یا پرداخت های مستقیم از جیب آن را تامین نماید.
طراحی الگوی مدیریت پروژه پایدار بر اساس غربال گری فازی و مدلسازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
373-400
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله طراحی الگوی مدیریت پروژه پایدار بر اساس غربال گری فازی و مدلسازی ساختاری- تفسیری در قرارگاه خاتم الانبیاء می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل ده نفر از خبرگان آشنا به موضوع پژوهش و کارشناسان و مدیران پروژه ها در قرارگاه خاتم الانبیاء می باشد. از این جامعه 118 مدیر و کارشناس به عنوان نمونه آماری تعیین شده است. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های غربال گری فازی، تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی ساختاری-تفسیری بهره گرفته شده است. نتایج غربال گری فازی نشان می دهد که از مجموع 43 عامل موثر بر مدیریت پروژه پایدار، 13 عامل حذف و 30 عامل مورد تأیید خبرگان قرار گرفته است. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که 30 عامل موثر بر مدیریت پروژه پایدار را می توان در قالب شش مولفه اصلی دسته بندی نمود. در نهایت یافته های بخش مدلسازی ساختاری- تفسیری نشان می دهد که شناسایی قابلیت ها و چارچوب پروژه به عنوان اساس و پایه الگوی مدیریت پروژه پایدار، تأثیرگذارترین مولفه الگوی تدوین شده بوده و مدیران پروژه های قرارگاه خاتم الانبیاء برای دستیابی مدیریت پروژه پایدار بایستی به این مولفه توجه جدی داشته باشند. همچنین مولفه اصلی اجرا نیز به عنوان تأثیرپذیرترین مولفه اصلی الگو تعیین شده است.
بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی با رضایت مشتری و جذابیت سازمانی در نظام بانکی با نقش میانجی شهرت سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
503-528
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی با رضایت مشتری و جذابیت سازمانی با نقش میانجی شهرت سازمان انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مشتریان شعب بانک های ملی، صادرات، ملت و قوامین گرگان می باشند که با توجه به تعداد زیاد اعضای جامعه آماری، حجم نمونه 384 نفر در نظر گرفته شده است. شیوه نمونه گیری، غیراحتمالی در دسترس می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد که روایی آن طبق نظر اساتید و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ 0.81 مورد تایید قرار گرفته است، استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهند که مسئولیت اجتماعی می تواند به طور معناداری بر شهرت و رضایت مشتری تأثیر بگذارد و همچنین جذابیت سازمانی را افزایش دهد. این نتایج تأکید می کنند که سازمان ها با سرمایه گذاری در برنامه های مسئولیت اجتماعی سازمانی و تقویت شهرت خود، می توانند به بهبود تجربه مشتری، جذب استعدادها و ارتقاء موقعیت خود در بازار کمک کنند. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهند که توجه به مسئولیت اجتماعی و تلاش برای ارتقاء شهرت سازمان می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی مهم در دنیای رقابتی امروز محسوب شود. با توجه به نتایج پژوهش های اخیر، به نظر می رسد که مسئولیت اجتماعی سازمانی به عنوان یک ابزار استراتژیک در مدیریت برند و بهبود روابط با مشتریان و کارکنان عمل می کند. بنابراین، سازمان ها باید به تقویت برنامه های مسئولیت اجتماعی سازمانی و بهبود شهرت سازمان خود به عنوان یک استراتژی کلیدی برای افزایش رضایت مشتری و جذب استعدادها توجه ویژه ای داشته باشند.
بررسی مسئله ی شر در اندیشه ی بارکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
41 - 60
حوزههای تخصصی:
بررسی مسئله ی شر در اندیشه ی بارکلی (Berkeley) موضوعی پیچیده و درعین حال اساسی است. عدم وضوح و پراکندگی در تعریف، سبب ابهام در درک دقیق اندیشه ی بارکلی شده است. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر مبانی وجودشناسانه ی بارکلی، تلاش شده است تا پاسخ های بارکلی به مسئله ی شر به دقت بررسی گردد. بارکلی طی تلاش برای خوانشی متمایز از مسئله ی شر، آن را نه به عنوان حقیقتی مستقل، بلکه برگرفته از نوعی ارزش داوری انسانی تعبیر کرده است. بارکلی شریرانگاشتن افراد و شردانستن افعال را نتیجه ی نقص شناخت انسان از حقیقت دانسته و آن را برگرفته از محدودیت های ذهنی انسان می داند. این مقاله بر آن است تا نشان دهد بارکلی با بهره گیری از اصول ایدئالیسم خود، چگونه مسئله ی شر را تبیین کرده و از این منظر، چه راه حلی برای تناقضات رایج در اندیشه های دینی و فلسفی ارائه می کند.
واکاوی و تدوین مدل مطلوب تربیت محقق در مراکز علوم اسلامی با تاکید بر ترویج فرهنگ رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
35 - 69
حوزههای تخصصی:
مراکز علوم اسلامی نقش مهمی در تولید، توسعه و ترویج علوم، فرهنگ و معارف رضوی بر عهده دارند و در راستای اهداف و ماموریت های خود برای تامین، تربیت و توانمندسازی محققان رضوی پژوه کارآمد از مدل های مختلفی استفاده می کنند. بررسی ها نشان می دهد مدل های مورد استفاده جامعیت، روزآمدی و اثربخشی چندانی ندارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و ارزیابی مدل های موجود و تدوین مدل مطلوب تربیت محقق علوم اسلامی و معارف رضوی و سوال پژوهش چگونگی ابعاد و اجزای مدل مطلوب تربیت محقق علوم اسلامی و معارف رضوی است.
این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی است که به روش کیفی انجام شده و در گروه تحقیقات پدیدارشناختی قرار می گیرد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و مدل «اترید-استرلینگ» استفاده شد که نتیجه آن شناسایی، 4 مضمون فراگیر، 24 مضمون سازمان دهنده و 228 مضمون پایه با فراوانی 299 مضمون است. برای سنجش اعتبار متغیرهای تحقیق از اعتبار اجماعی و استحکام ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد مدل مطلوب تربیت محقق، باید دارای 4 بعد «مبانی و رویکردها» با شاخص های؛ سازنده گرایی، هدف گرایی، تعامل گرایی و...، بعد «محتوا» با شاخص های؛ ارزش گرایی، نوگرایی، مهارت محوری و ...، بعد «مدیریت» با شاخص های؛ نیازمحوری، نقشه مفهومی، مدیریت دانش و... بعد «منابع انسانی» با شاخص های؛ برانگیزانندگی، ارتقا دهندگی و... باشد و به میزانی که این ابعاد و شاخص ها در فرایند تربیت محقق مورد استفاده قرار گیرند، اثربخشی پژوهشی افزایش پیدا خواهند کرد.
تئاترموزه
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
25 - 33
حوزههای تخصصی:
« تئاترمیراث » یا « تئاترموزه » یکی از شاخه های نمایش های کاربردی در هنرهای نمایشی است که ویژگی اصلی آن، انتقال مفاهیم آموزشی و اطلاعات فرهنگی از طریق رسانه تئاتر است. کشور ایران، با تمدنی چند هزار ساله، از سرزمین های برخوردار از جاذبه های تاریخی، باستانی و موزه های متنوع فرهنگی در سراسر اقلیم تمدنی خود به شمار می آید . تئاترمیراث به عنوان رسانه ای کاربردی، با بهره گیری از شیوه های اجرایی و نمایشی، می تواند یکی از مؤثرترین ابزارهای ارتباطی برای بازدیدکنندگان موزه ها و اماکن تاریخی و باستانی باشد؛ ابزاری برای دریافت و تجربه آموزه های تاریخی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی تمدن ایران. ظرفیت های هنرهای نمایشی و اجرای زنده در محیط های موزه ای، امکان گسترش آموزش، ارتقای سطح فرهنگ عمومی تاریخی و تمدنی، و نیز ایجاد تجربه ای تلفیقی از یادگیری و سرگرمی را برای مخاطبان فراهم می کند . هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیت ها و قابلیت های بالقوه تئاترمیراث به عنوان رسانه ای آموزشی و ارتباطی، در مقایسه با سایر رسانه های آموزشی است . در این راستا، کارکرد تئاترموزه نه صرفاً به مثابه نمایشی در حیطه درام، تجارت یا سرگرمی، بلکه به عنوان ابزاری کاربردی برای آموزش و آگاهی بخشی در کانون توجه قرار دارد . مزیت استفاده از مکان های غیرمتعارف و بناهای میراث فرهنگی در اجرای نمایش های مکان محور، و بهره گیری از رسانه موزه - تئاتر برای انتقال آموزه های موزه ای به مخاطبان، از دیگر مباحث مورد توجه در این نوشتار است. این مقاله با رویکرد توصیفی–تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و منابع الکترونیکی، در پی پاسخ به این پرسش است که آیا رسانه تئاتر و عناصر دراماتیک نمایشی، در قالب تئاترموزه، می توانند به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتباط، آموزش و تجربه سازی در فضاهای فرهنگی و تمدنی ایران به کار گرفته شوند؟
واکاوی پدیدارشناسانه ی تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های بنیادین در فرآیند یادگیری و آموزش دروس تخصصی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل پدیدارشناسانه ی تجارب زیسته ی دانشجویان علوم سیاسی از چالش های اساسی فرایند یادگیری و تدریس دروس تخصصی این رشته انجام شده است. این مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی و بهره گیری از راهبرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. جامعه پژوهش را دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی رشته علوم سیاسی در دانشگاه های ایران در سال ۱۴۰۳ تشکیل دادند. نمونه گیری به شیوه هدفمند و با رعایت معیار اشباع نظری صورت گرفت و طی آن با ۱۸ دانشجو مصاحبه نیمه ساختار یافته ی عمیق انجام شد. داده های گردآوری شده بر مبنای نظریه داده بنیاد و از طریق کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی) تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که چالش های تجربه شده توسط دانشجویان در قالب ۷ مقوله اصلی شامل: «ویژگی های فردی»، «برنامه درسی و ارزشیابی»، «اخلاق گرایی»، «دوره های آموزشی»، «منابع و امکانات»، «مسائل سازمانی» و «ارزیابی» دسته بندی شدند. این مقولات در سه حوزه ی کلی چالش های آموزشی، زیرساختی و فردی سازمان دهی شدند. نتایج نشان داد که تحقق فرایند یادگیری مؤثر مستلزم تدوین برنامه های ارتقای توانمندی آموزشی اساتید، بهبود زیرساخت های فیزیکی و تجهیزاتی و بازنگری در سرفصل های درسی به منظور تسهیل پیوند میان دانش نظری و مهارت عملی است. این پژوهش بر ضرورت تدوین یک برنامه راهبردی جامع جهت بهره گیری بهینه از ظرفیت های آموزشی، ارتقای فرایند یاددهی- یادگیری و کاهش تنگناهای ساختاری در آموزش دروس علوم سیاسی تأکید می ورزد.
بررسی نقش اینترنت اشیاء در عملکرد کسب و کار و مشتری مداری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اینترنت اشیاء در عملکرد کسب و کار و مشتری مداری انجام شده است. روش پژوهش از شاخه تحقیقات همبستگی می باشد و با توجه به این که هدف پژوهش، بررسی نقش اینترنت اشیاء در عملکرد کسب و کار و مشتری مداری جامعه مورد مطالعه است؛ لذا پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت های تجارت الکترونیک مستقر در پارک علم و فناوری زاهدان با تعداد 62 شرکت بود که به طور کلی جامعه آماری 310 نفر می باشد. با توجه به جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 172 نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو نوع کتابخانه ای و میدانی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از دو آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در آمار توصیفی از جدول توزیع فراوانی، درصدهای فراوانی، میانه، مد، نما، میانگین و شاخص هایی همچون انحراف معیار و واریانس استفاده شد. در آمار استنباطی ابتدا برای نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده شد. محاسبات بوسیله نرم افزار ۲۴ SPSS انجام شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که اینترنت اشیاء بر عملکرد کسب و کار و مشتری مداری مؤثر است.
تدوین مدل بومی شاخصه های ارزیابی آمادگی صادرات برای شرکت های کوچک و متوسط ایران
حوزههای تخصصی:
هدف: در سالیان اخیر اهمیت شرکت های کوچک و متوسط به عنوان رکن اصلی اقتصاد کشورها بر همگان روشن شده است. صادرات به عنوان یکی از استراتژی های این قبیل شرکت ها برای توسعه بازار، بیشتر برای بقا و بین المللی شدن مطرح شده است؛ اما شرکت های کوچک و متوسط به دلیل محدودیت هایی که دارند، کمتر از شرکت های بزرگ در این امر امکان موفقیت دارند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل بومی شاخصه های ارزیابی آمادگی صادرات برای شرکت های کوچک و متوسط ایران می باشد.روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش آمیخته (نظریه پردازی داده بنیاد به منظور نظریه سازی و آزمون نظریه با استفاده از مدل معادلات ساختاری) به ایجاد الگویی برای ارزیابی آمادگی صادرات شرکت های کوچک و متوسط می پردازد. در فاز نظریه پردازی 25 مصاحبه با افراد واجد شرایط انجام گرفت و الگوی مدنظر بر اساس 6 مقوله اصلی و 25 مقوله فرعی ساخته شد. سپس آزمون های مختلف آماری جهت تأیید مدل از ابعاد مختلف بر روی 198 نمونه انجام گرفت.یافته ها: کشف و شناسایی شاخصه های ارزیابی آمادگی صادراتی در شرکت های کوچک و متوسط ایرانی، در این پژوهش مورد حصول قرار گرفت.نتیجه گیری: شرکت های کوچک و متوسط باید حساسیت خود را نسبت به کسب اطلاعات بالا ببرند تا بتوانند از فرصت های صادراتی بهترین بهره را ببرند. از طرفی اخذ استانداردها و گواهی نامه های بین المللی هم برای بازار داخلی کشور جذاب است و هم برای موفقیت در بازارهای خارجی بسیار تأثیرگذار است، بنابراین، با توجه به اهمیت آن ها می بایست نسبت به اخذ آن ها تلاش مجدانه ای صورت گیرد.
مدیریت راهبردی اقتصاد شهری پایدار بر اساس تحلیلPESTEL (نمونه: محدوده حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد شهری مطالعه روابط فضایی بین افراد خانوارها از منظر اقتصادی با تمرکز اقتصاد شهری است که عمدتاً بر ارائه تحلیلی فضایی از فعالیت های اقتصادی در شهرها می پردازد. هدف تحقیق حاضر مدیریت راهبردی اقتصاد شهری پایدار در محدوده حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) می باشد. تحقیق حاضر ازنظر هدف از نوع پژوهش های کاربردی با تأکید بر روش تحقیق پیاز پژوهش ساندرز با رویکردی قیاسی-استقرایی و با روش نمونه گیری گلوله برفی بین کارشناسان و خبرگان (40 نفر) انجام شده است. به منظور وضعیت اقتصادی محدوده با استفاده از تکنیکPESTEL، به صورتی که در هر بعد این روش عوامل مؤثر بر اقتصاد شهری محدوده تحلیل و بررسی شده اند تا یک نمای کلی از عوامل مختلف کلان محدوده موردمطالعه جهت شناسایی و درک پتانسیل و جهت گیری برای درک تصویری واضح در مورد فرصت ها و تهدیدها به منظور پایدار کردن روش های اقتصادی و کسب درآمد در این محدوده برآورده شود. نتایج نشان می دهد در رأس کار بحث مدیریت شهری و قوانین و مقررات سازمانی به صورت تعاملی دوگانه میان مردم و دولت ها باید صورت گیرد در این صورت می توان به مفاهیم توسعه، پایداری و سپس اقتصاد شهری پایدار امیدوار بود؛ بنابراین با رویکردی جامع و سیستمی به بررسی محدوده موردمطالعه پرداخته که شاید بتوان گامی در راستای تحقق اقتصاد شهری پایدار در محدوده برداشت. نتایج نشان داد که محدوده موردمطالعه ما در راهبرد تهاجمی (SO) قرار دارد که می توان با مدیریتی منسجم و برنامه ریزی مناسب بحث تجاری سازی و رسیدن به اقتصاد شهری پایداری را دنبال کرد.
آینده نگاری کلان روندهای حاکم بر صنعت خودرو: تحلیل تحولات فناورانه، اجتماعی و اقتصادی و تأثیرات آن ها بر تحولات منطقه ای آینده صنعت خودرو به روش غربال گری فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
111 - 131
حوزههای تخصصی:
تحولات صنعت خودرو به واسطه تغییرات سریع فناورانه، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، و تأثیرات منطقه ای آن ها، نیازمند بررسی دقیق کلان روندهای تأثیرگذار بر این صنعت در مناطق مختلف است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی، اولویت بندی و تحلیل کلان روندهای اصلی تأثیرگذار بر آینده صنعت خودرو در افق ده ساله و در بسترهای جغرافیایی مختلف انجام گردید. این پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد توصیفی است که به صورت کیفی با استفاده از روش غربال گری فازی به عنوان یک روش تحلیلی توصیفی-پیمایشی به منظور تحلیل پیچیدگی ها و عدم قطعیت ها در فرایند تصمیم گیری مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 17 صاحب نظر در حوزه های صنعت خودرو و آینده پژوهی بود که نظرات آن ها به عنوان داده های اصلی برای تحلیل به کار گرفته شد. داده ها با استفاده از ماتریس های فازی خوش بینانه و بدبینانه و ترکیب آن ها تحلیل و در نهایت، کلان روندهای تأثیرگذار بر صنعت خودرو رتبه بندی شد. با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین مصاحبه های نیمه ساختاریافته، شش کلان روند شناسایی شد که بر حسب پنج معیار مستخرج از اسناد و مدارک مربوطه، اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تحول در فناوری های حمل ونقل با تأثیر مستقیم بر کاهش آلودگی زیست محیطی، بهبود بهره وری انرژی و توسعه حمل ونقل هوشمند، دارای بالاترین اولویت در میان کلان روندهای تأثیرگذار بر آینده صنعت خودرو است. تغییرات اجتماعی و فرهنگی به همراه پیشرفت در فناوری های تولید و مواد در رتبه دوم قرار گرفتند، چراکه این روندها در مناطق مختلف موجب شکل گیری تقاضاهای نو برای محصولات پاک و نوآورانه می شوند. نوآوری در مدل های کسب وکار نیز در جایگاه سوم قرار گرفت و نشان دهنده اهمیت تحول در ساختارهای خدماتی و زنجیره ارزش به ویژه در بسترهای جغرافیایی متنوع است. در نهایت، تحولات اقتصادی و تجاری و ملاحظات امنیت و ایمنی به ترتیب در رتبه های چهارم و پنجم قرار گرفتند. این یافته ها تصویری روشن از اولویت بندی کلان روندهای اثرگذار بر آینده صنعت خودرو در مقیاس منطقه ای ارائه می دهند و می توانند مبنایی برای تدوین راهبردهای متناسب با شرایط بومی توسط سیاست گذاران و تصمیم گیران صنعت خودرو باشند.
عدالت پژوهی در مبانی تعزیرانگاری قوّادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوّادی یا وساطت در زنا، از عناوین مجُرمانه ای است که مشهورِ فقیهان، آنرا در زمره جرایم حدّی جایگذاری نموده و به پیروی از روایات، مجازات 75 ضربه تازیانه برای آن تعیین کرده اند؛ این پژوهش، جُستاری مقاصدپژوهانه در مبانی این انگارهِ مشهور می باشد که در آن، بر عدالت، به عنوان یکی از مهمترین مقاصد شریعت، تمرکز شده است. بازخوانی عدالتِ پژوهانه ادلّه قیادت، نشان می دهد که مبانی حدّانگاری قوّادی، با چالش های جدّی روبروست. تنوّع و تکثّرِ ایجاد شده در عنصر مادی و معنوی جُرم مذکور در روزگار معاصر، در مقایسه با ماهیّتِ بسیط آن در عصر صدور روایات، آنرا به بِزه ای مرتبه دار و پیچیده تبدیل نموده؛ یافته های پژوهش، که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، نشان می دهد که رعایت عدالت، در قالبِ اصل تناسب جُرم و مجازات، اقتضا دارد، قوّادی در زمره جرائم تعزیری جای گیرد تا با افزایش اختیارات قاضی در تعیین کیفر و نیز ایجادِ انعطاف قانونی در کیفیت اجرای مجازات، عدالت کیفری به نحو شایسته تری تحقّق یابد.
جایگاه قانون در تحدید حق آزادی اقتصادی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
125 - 149
حوزههای تخصصی:
فلسفه حاکمیت قانون تحدید و تعیین میزان صلاحیت دولت به منظور حفظ حقوق و آزادی های شهروندان است. این در حالی است که تجارب و اتفاقات تاریخی موجد نظریات موجه ساز مداخله دولت، به ویژه در اقتصاد شدند؛ تا جایی که عملاً در بسیاری از موارد حاکمیت قانون به حاکمیت به وسیله قانون مبدل شد. حال آنکه با توجه به پیچیدگی، تکثر روابط و پدیده ها و پویایی بازار، پیش بینی، هدف گذاری و برنامه ریزی برای آن میسر نیست. افزون بر این برنامه ریزی مستلزم جمع آوری اطلاعات شخصی و تعرض به حریم خصوصی افراد است. مهم تر آنکه اجرای آن نیازمند تحمیل از سوی دولت و در تعارض با حق آزادی اقتصادی شهروندان است. حق آزادی اقتصادی به عنوان زمینه ساز بهره مندی از سایر آزادی ها در نظم خودجوش و روابط برساخته بازار تأمین می شود و قانون با ویژگی ها و خصیصه های مورد بحث از منظر فلسفه قانون و قانونگذاری در این زمینه کارا و مؤثر نیست. اساساً حاکمیت قانون به عنوان یکی از شاخص های مهم حق آزادی اقتصادی، تنها در مفهوم اصیل خود و در حمایت از حق مالکیت خصوصی، توافق اراده ها و ایجاد نهاد قضایی مستقل و بی طرف می تواند حافظ آزادی شهروندان باشد و قانونگذاری در سایر موضوعات و مصادیق اقتصادی به تضییع حق آزادی اقتصادی منجر می شود.
ارزیابی انتقادی توجیه آمریکا برای ترور سردار سلیمانی از منظر حقوق توسل به زور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1353 - 1378
حوزههای تخصصی:
بامداد سوم ژانویه 2020 سردار قاسم سلیمانی و همراهانشان در نزدیکی فرودگاه بغداد هدف حمله پهپادی ایالات متحده آمریکا قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و برخی دیگر از مقامات آمریکا در اولین اظهارنظرهای خود، اقدام فوق را دفاع مشروع پیشدستانه در مقابل یک حمله قریب الوقوع اعلام کردند، اما دولت آمریکا چند روز بعد در نامه ای به شورای امنیت، اقدام موردنظر را دفاع مشروع در مقابل یک کارزار مسلحانه و رشته ای از حملات واقعی نیروهای وابسته به ایران طی ماه های پایانی سال 2019 اعلام کرد؛ حملاتی که به ادعای مقامات آمریکایی به نیابت از جمهوری اسلامی ایران و به راهبری سردار سلیمانی علیه پایگاه ها، اماکن دیپلماتیک و نیروهای آمریکایی اجرا شده بود. این نامه را می توان موضع رسمی آمریکا تلقی کرد. در این زمینه برخی حقوقدانان با توسل به دکترین «انباشت رویدادها»، توجیه دولت آمریکا را قابل قبول دانستند. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و از طریق تجزیه و تحلیل منابع کتابخانه ای، شواهد و اسناد موجود، توجیه رسمی آمریکا را ارزیابی می کند و بر آن است که این مدعا و استدلال های حقوقدانان مدافع آن، فاقد وجاهت حقوقی بین المللی بوده و شیوه تفسیری خطرناکی از حق دفاع مشروع در حقوق بین الملل است.
طراحی مدل کسب و کار در صنعت گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۹
91 - 121
حوزههای تخصصی:
فضای رقابتی کسب و کار روز به روز پیچیده تر می شود و هر کسب و کاری برای تدام فعالیت و رشد و توسعه در این عرصه، نیازمند روش های اصولی در خلق، ارائه و کسب ارزش است. صنعت گردشگری در ایران با چالش های زیادی روبه روست که یکی از آن ها عدم شناخت مناسب اصول ارائه خدمات و کسب درآمد است. ازجمله مواردی که به کسب و کار ها، به ویژه کسب و کار های گردشگری کمک می کند تا بتوانند با ساختاری اصولی به خلق، ارائه و کسب ارزش بپردازند، طراحی مناسب یک مدل کسب و کار است. هدف این پژوهش طراحی مدل کسب وکار با رویکرد استروالدر در صنعت گردشگری است. این پژوهش به لحاظ نوع هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی پیمایشی است و به لحاظ ماهیت داده ها، از نوع کیفی است. در این پژوهش، داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شده و مطابق روش گلوله برفی، این مصاحبه ها تا زمانی ادامه می یابد که داده ها به حد اشباع برسند. به منظور تجزیه و تحلیل آن ها، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی اتخاذ شده است. براساس یافته های تحقیق از هر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی، تمامی عناصر سازنده مدل کسب و کار در قالب 89 مقوله شناسایی شد. هرکدام از این عناصر به تفکیک و با توجه به زمینه مفهومی ای که داشتند در نُه بخش مدل کسب و کار با رویکرد استروالدر گنجانده شدند و بوم مدل کسب و کار را شکل دادند.
تبیین پایداری شهری با رویکرد پیاده سازی مولفه های شهر هوشمند، مطالعه موردی: خرم آباد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعه پایداری شهری و پیاده سازی مولفه های شهر هوشمند، یک حوزه پژوهشی پیچیده و پویا است. هدف این مطالعه کمک به مجموعه دانش موجود با بررسی مفاهیم نظری و عملی مولفه های شهر هوشمند در دستیابی به پایداری شهری است. با بررسی ارتباطات متقابل بین این مفاهیم، این تحقیق به دنبال ارائه بینشی در مورد استراتژی های موثر برای انتقال به سمت محیط های شهری پایدارتر و انعطاف پذیرتر در شهرهای ایرانی است. مطالعه حاضر به بررسی مؤلفه های شهر هوشمند و نقش آنها در پایداری شهری میپردازد. روش تحقیق: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع کاربردى و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، از نوع مطالعه توصیفی- پیمایشی است و در تبیین ساختار به صورت مدل معادلات ساختاری که روشی برای بررسی روابط میان متغیرهای پنهان است که همزمان متغیرهای مشاهده پذیر را نیز در نظر می گیرد، در شهر خرم آباد مورد بررسی قرار گرفته است. روش گردآورى اطلاعات نیز اسنادى (کتابخانه اى) و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شهروندان ساکن در مناطق شهری خرم آباد تشکیل میدهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری تعداد 384 نفر تعیین شد. برای طراحی مدل ساختاری و اجرای مدل از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: برای سنجش پایداری شهری با رویکرد پیاده سازی مولفه های شهر هوشمند از پنج مولفه شامل اقتصادی، مدیریت شهری، زیست محیطی، شهروندی، حمل و نقل استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شهروندان ساکن در مناطق شهری خرم آباد تشکیل می دهند. نتایج تحقیق نشان می دهد اجرای یک شهر هوشمند نیازمند توجه به کلیه حوزه های مدیریت شهری، شهروندی، محیط زیست، حمل و نقل و اقتصاد است. مؤلفه حمل و نقل بیشترین تأثیر را بر پایداری شهری دارد. مولفه های زیست محیطی و شهروندی نیز تأثیر قابل توجهی بر پایداری شهری دارند. اما در نظر شهروندان خرم آبادی مؤلفه های مدیریت شهری و اقتصادی تأثیر کمتری بر پایداری شهری دارند. یافته های این مطالعه این پتانسیل را دارد که تصمیم گیری های خط مشی، شیوه های برنامه ریزی شهری و استراتژی های مشارکت ذینفعان را اطلاع رسانی کند و در نهایت به توسعه شهرهای پایدارتر و قابل زندگی تر کمک کند. با توجه به این تحلیل، می توان نتیجه گرفت که پیاده سازی شهر هوشمند نیازمند توجه به تمامی حوزه های مدیریت شهری، شهروندی، زیست محیطی، حمل و نقل و اقتصادی است. برای بهبود پایداری شهری با رویکرد پیاده سازی مولفه های شهر هوشمند در خرم آباد می بایست توسعه حمل و نقل عمومی، کاهش آلودگی هوا و آب، افزایش مشارکت شهروندان و بهبود کیفیت زندگی مدنظر قرار گیرد. همچنین بر نیازهای شهروندان بر مبنای استفاده از فناوریهای جدید در اجرای یک شهر هوشمند تاکید شود.
Design and Validation of a Civic Education Model for Sustainable Participation in Urban Solid Waste Management(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Education is the key that leads all waste management programs, ideas, and plans to success. However, many educational initiatives do not foster long-term participation. Therefore, this study aimed to present an educational model for sustainable citizen participation in waste management. This research is exploratory and applied. The study was conducted in two phases. First, relevant literature was reviewed using MAXQDA software to identify and classify the factors and indicators of the model. In the second phase, the designed model was validated using expert opinions and SMART PLS software. The findings revealed 12 components: environmental awareness and knowledge, teaching methods, type of education, media and communications, infrastructure and practical facilities, encouragement and motivation, social support, cultural development and behavior change, policy-making and regulations, social experiences and interactions, sustainable public participation, and governmental support, along with 53 indicators. Additionally, the Kappa coefficient confirmed the reliability of the model with a value of 0.95. The quantitative results also showed that the alpha value, divergent validity, and average variance extracted for all variables were appropriate and had high factor loadings. The highest Q² value was for the media and communications variable, indicating its high predictive power within the model. Moreover, the t-values and p-values for all paths supported the hypotheses of the model and its structural fit.
نقدینگی و تأثیر آن بر سرمایه گذاری در بازار مسکن و مستغلات در ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
451 - 476
حوزههای تخصصی:
با توجه به جمعیت بالای نیروی جوان و نیاز این قشر به مسکن، تاثیر بازار مسکن در رشد و توسعه اقتصادی از طریق ایجاد فرصت های سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی و نقش مهم بخش خصوصی در تأمین قسمت عمدهای از این نیازها، لازم است بررسی هایی با نگرشی دقیق و موشکافانه صورت پذیرد. برای این منظور از مدل خود توضیح برداری با وقفه های گسترده استفاده می شود. علاوه بر این از مدل تصحیح خطا برای بررسی پویاییهای کوتاه مدت و ارتباط آ ن ها با رابطه بلند مدت ارائه شده است. نتایج تخمین حاکی از یک ارتباط معنی دار بین سرمایه گذاری بخش خصوصی و نقدینگی، شاخص بهای خدمات ساختمانی و درآمد ملی می باشد. تغییرات در درآمد ملی که می تواند حاصل تغییرات سوی حقوق و دستمزد و درآمد مشاغل باشد تاثیر مثبتی روی سرمایهگذاری بخش خصوصی در جهت تامین نیاز بازار اقدام به سرمایهگذاری بیشتر در بخش مسکن خواهد کرد و برعکس. در مورد نقدینگی نیز شرایط تقریباً شبیه همین مورد میباشد، که افزایش نقدینگی باعث افزایش قدرت خرید مردم و پیامد آن افزایش میزان تقاضا و در نتیجه موجب ترغیب برای سرمایهگذاری بیشتر در بخش مسکن خواهد شد.
ارائه چارچوبی برای شایستگی های متخصصان سئو در اکوسیستم بازاریابی دیجیتال کسب و کارهای اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
301 - 334
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای کسب وکار کنونی، به دلیل تحولات سریع فناوری ها و دیجیتالی شدن و به تبع آن، افزایش استفاده از رسانه های دیجیتال توسط مصرف کنندگان، بسیاری از شرکت ها برای رسیدن به بازارهای هدف خود، از بازاریابی دیجیتال استفاده می کنند. این تحولات موجب شده است که شایستگی های فعالان در کسب وکارهای اینترنتی به چالش کشیده شود. بدون پرورش مدیران و کارکنان شایسته در چنین محیط پُرتلاطمی، اداره کسب وکارها ممکن نخواهد بود. در این راستا، با توجه به حساسیت موضوع، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی برای شایستگی های متخصصان سئو در اکوسیستم بازاریابی دیجیتال کسب وکارهای اینترنتی B2C است و این مطالعه با محوریت این سؤال طراحی شده است: متخصصان سئو فعال در فضای بازاریابی دیجیتال کسب وکارهای اینترنتی B2C چه شایستگی هایی دارند؟
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش کیفی استفاده شده است. این پژوهش دارای مبانی فلسفی تفسیری، جهت گیری اکتشافی و کاربردی و رویکرد استقرایی است و استراتژی پژوهش نظریه پردازی داده بنیاد (رویکرد سیستماتیک اشتراوس و کوربین) بهره برده است. شیوه گردآوری داده ها بر مبنای مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته است؛ بر این اساس با ۱۴ نفر از متخصصان حوزه سئو در کسب وکارهای B2C که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. پس از رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شدند و کدگذاری داده های کیفی به دست آمده طی سه مرحله انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش به ۲۷۶ کد باز، ۱۹۵ مفهوم، ۴۳ مقوله فرعی و ۱۷ مقوله اصلی منجر شد که بر مبنای شش بُعد دسته بندی شدند. این ابعاد عبارت اند از: ۱. شرایط علی (رقابتی شدن اکوسیستم، الزامات محیطی و الزامات تکنولوژیکی)؛ ۲. شرایط زمینه ای (شرایط سازمانی و شرایط فردی)؛ ۳. مقوله محوری (شایستگی های فنی، شایستگی های میان فردی، شایستگی های مدیریتی، شایستگی های فردی و شایستگی های ادراکی)؛ ۴. راهبردها (آموزش و توسعه و همچنین سیاست های کاری)؛ ۵. شرایط مداخله گر (عوامل بیرونی، عوامل سازمانی و عوامل فردی)؛ ۶. پیامدها (پیامدهای مرتبط با کسب وکار و پیامدهای فردی).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مدل پارادایمی شایستگی های متخصصان سئو، برخاسته از زمینه تحقیق، مبتنی بر الگوی سیستماتیک استراوس و کوربین طراحی و شناسایی شد. در این مدل، روابط هر یک از مؤلفه ها از طریق خطوط ارتباطی تبیین شده است و هر یک از روابط بین مؤلفه های کلیدی، بیانگر تقدم و تأخر ارتباط آن ها با یکدیگر است. نتایج پژوهش حاکی از این است که عوامل علّی موجب می شود که طبقه محوری، در جهت پاسخ گویی به تغییرات محیطی و تکنولوژیکی در فضای کسب وکارهای اینترنتی توسعه یابد. استراتژی های توسعه شایستگی که بیانگر رفتارها و فعالیت ها و تعاملات هدف دار هستند و در تبعات طبقه محوری و تحت تأثیر شرایط زمینه ای و مداخله گر قرار دارند، تحت مقوله محوری راهبردها در مدل مطرح شدند. عوامل زمینه ای بر فضای حاکم بر کسب وکارهای اینترنتی B2C اشاره دارد که به همراه شرایط مداخله گر، راهبردها را تحت تأثیر قرار می دهد و در نهایت، در اثر اتخاذ این راهبردها نتیجه و پیامدهای مرتبط با کسب وکار و پیامدهای فردی به وجود می آیند.
بررسی الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
335 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی با به کارگیری چارچوب مفهومی نظریه استفاده و خشنودی، به روش پدیدارشناسی تفسیری (IPA) انجام شده است.
روش: این پژوهش کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری است. روش آن توصیفی تحلیلی است و به لحاظ جهت گیری، کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. به منظور تحلیل داده ها، پس از کدگذاری مصاحبه ها، تحلیل پدیدارشناسی تفسیری، بر اساس مفروضات نظریه استفاده و خشنودی انجام و مضامین اصلی و فرعی، برای شناسایی الگوی مصرف رسانه های نوین استخراج شد.
یافته ها: با بررسی تجربه زیسته مشارکت کنندگان پژوهش، ۶ مضمون اصلی و ۸ مضمون فرعی شناسایی شد. مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده، در دو دسته محوری وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺮ و وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ابزار مصرف رسانه طبقه بندی شدند. مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده از الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی، حاکی از آن است که این الگوی شخصی سازی شده (خودمختار، مبتنی بر ترجیحات و علایق فردی)، فست فودی (ساندویچ شده، مختصر) تقویت کننده شبکه ارتباطی افراد (گسترش دهنده معاشرت و ارتباطات مجازی، تسهیل کننده ارتباطات)، مبتنی بر صفحه نمایش (عمدتاً از طریق ابزارهای هوشمند)، همه جا حاضر (شناور، سیار) و اپلیکیشن محور (در انحصار اپلیکیشن ها) است.
نتیجه گیری: به منظور رسیدن به شناخت همه جانبه از چیستی و چگونگی و استخراج الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی، در این پژوهش به بررسی تجربه زیسته افراد از مصرف رسانه ای روزمره و درک معنایی آن ها از مصرف کنندگان ایرانی پرداخته شد. با نگاهی به الگوی استخراج شده در این پژوهش، به نظر می رسد که رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻧﻮﯾﻦ تحت تأثیر عمیق فناوری های دیجیتال، زیست اجتماعی جدیدی را پیش روی مصرف کنندگان قرار داده اند که در آن، مصرف رسانه به عنوان یک پدیده چندبعدی، پویا، تمام وقت و شناور با عوامل مختلفی همچون ویژگی های فردی، موقعیتی و مرتبط با ابزارهای مصرف رسانه درهم تنیده است. روند تغییرات الگوی مصرف رسانه، بر افزایش حق انتخاب کاربران/ مصرف کنندگان رسانه دلالت دارد که این، خود اصلی ترین فرض نظریه استفاده و خشنودی را که فعال بودن مصرف کننده در انتخاب رسانه، براساس نیازهای فردی است، تأیید می کند. ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ تجربه زﯾﺴﺘﻪ ﻣﺼﺮف رسانه، نشان دهنده تأثیر ﻋﻤﯿﻖ ﻓﻨﺎوری ﺑﺮ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ادراﮐﯽ و رﻓﺘﺎری ﮐﺎرﺑﺮان/ ﻣﺼﺮفﮐﻨﻨﺪﮔﺎن اﺳﺖ؛ از این رو بررسی این تغییرات بسیار اهمیت دارد و می تواند به شناخت بهتر بنگاه ها و سازمان رسانه ای از مصرف کنندگان و کمک به آن ها در بازنگری در استراتژی های بازاریابی شان منجر شود. در این پژوهش تلاش شد تا معنای مصرف رسانه نوین در بین کاربران ایرانی، از طریق پدیدارشناسی تفسیری درک و تبیین شود. بر این اساس، به عنوان ادامه پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود که پژوهشی با هدف ارائه یک تیپ (گونه) شناسی از انواع مصرف رسانه های نوین، در جهت شناخت سبک های مختلف مصرف رسانه در بین مصرف کنندگان ایرانی طراحی شود. چنین پژوهشی می تواند به عنوان یک ابزار پیش بینی کننده، در حوزه مطالعه رفتار مصرف رسانه، در شناخت بهتر چیستی و چگونگی مصرف رسانه در جامعه ایرانی مفید باشد.